مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
اشتراک دانش
حوزه های تخصصی:
در دنیای پر رقابت امروز، دانش و بهره گیری از دانش یک مزیت رقابتی محسوب می شود که مدیریت کردن درست آن باعث اداره شدن بهتر و موثرتر دانش می شود. از میان فرآیندهای مدیریت دانش، موضوع اشتراک دانش توجه بسیاری از دانشمندان را جلب کرده است که فرآیند اشتراک دانش به عنوان یک فعالیت برای رشد سازمان و بهبود عملکرد سازمانی و افزایش فرآیند یادگیری در سازمان موثر است و می تواند باعث تبدیل سازمان به یک سازمان یادگیرنده شود. از طرفی سازمان ها احتیاج به خلق دانش دارند که یکی از مهمترین فعالیت ها برای خلق دانش، انتقال دانش در بین کارکنان است. پژوهش مذکور از نظر هدف کاربردی و اطلاعات مربوط به عوامل موثر در اشتراک دانش گردآوری شده و با استفاده از متدولوژی نظریه داده بنیاد در 9 دسته طبقه بندی شده که شامل عوامل فرهنگی، رهبری و مدیریت، اجتماعی، فردی، شغلی، انگیزشی، سازمانی، رقابتی و فناوری می باشد. در این مقاله از روش دیمتل فازی جهت شناسایی و بررسی رابطه متقابل بین معیارها استفاده شده است و برای سطح بندی مولفه ها نیز از رویکرد آی. اس. ام استفاده گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مولفه فرهنگ به عنوان نفوذگذارترین و عامل اجتماعی و فناوری به عنوان بااهمیت ترین عوامل در اشتراک دانش محسوب می شوند و قبل از هر فعالیتی در جهت فرآیند مدیریت دانش، باید روی بحث فرهنگ سرمایه گذاری کرد، همچنین به جز عامل فرهنگ، عواملی چون رهبری و مدیریت، فردی، انگیزشی و شغلی از جملهدیگر عوامل اثرگذار یا علت برای فرآیند اشتراک دانش محسوب می شوند.
تأثیر سیستم های اطلاعاتی منابع انسانی بر اشتراک دانش با میانجیگری فرهنگ سازمانی (موردمطالعه: شعب بانک ملت شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر سیستم های اطلاعات منابع انسانی بر اشتراک دانش با اثر میانجی فرهنگ سازمانی در شعب بانک ملت شیراز است.در این پژوهش ابتدا شاخص های کلیدی هر یک از متغیرهای اصلی پژوهش(سیستم های اطلاعاتی منابع انسانی، اشتراک دانش و فرهنگ سازمانی دانش محور)معین شد، سپس توسط اساتید و کارشناسان در حوزه ی سیستم های اطلاعاتی و مدیریت دانش موردبررسی قرار گرفت.ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه است که پرسشنامه بعد از نمونه گیری تصادفی، بین 118 نفر از 168 نفر از مدیران و معاونان شعب، توزیع و جمع آوری شد و درنهایت با کمک تحلیل مسیر آزمون فرضیات پژوهش صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که سیستم های اطلاعات منابع انسانی تأثیر معناداری بر اشتراک و توزیع دانش دارد و هم چنین فرهنگ سازمانی دانش محور نیز بر اشتراک و توزیع دانش تأثیر بسزایی دارد.به علاوه یافته های این تحقیق نشان داد که سیستم های اطلاعات منابع انسانی با کمک به مدیران در انتخاب به موقع بهترین فرد برای آموزش به بهبود اشتراک دانش در سازمان کمک می کند و فرهنگ سازمانی دانش محور با بهبود اعتماد متقابل بین اعضا در بهبود اشتراک دانش در سازمان تأثیر دارد.
تحلیل شبکه اشتراک دانش و بررسی ارتباط آن با تجربه و تحصیلات در کتابداران دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر منابع انسانی را به عنوان یکی از مهمترین منابع سازمان بدانیم، استفاده از دانش افراد سازمان می تواند مهمترین بهره از منابع انسانی باشد. از این این رو مدیریت و اشتراک دانش در سازمانها اهمیت بسیاری پیدا کرده است. کتابخانه ها نیز به عنوان سازمانهای خدمت محور و همچنین دانش بنیان از جمله سازمان هایی هستند که مشارکت و مدیریت دانش کتابداران از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش سعی گردیده است تا میزان مشارکت کتابداران دانشگاه فردوسی مشهد در فرایند اشتراک دانش با استفاده از روش تحلیل شبکه اشتراک دانش مشخص گردد. مشخص نمودن درجه مرکزیت افراد در شبکه اشتراک دانش همچنین می تواند به تشخیص مولفه هایی که ممکن است در آن تاثیر داشته باشند کمک کند. در این پژوهش ضمن تعیین درجه مرکزیت افراد در شبکه اشتراک دانش، ارتباط آن با مدرک تحصیلی و سابقه کار آنان آزموده شد. برای تحلیل شبکه اشتراک دانش از نرم افزار UCINET6 استفاده گردیده است. درجه مرکزیت کل شبکه در این پژوهش 76/26% ارزیابی شده است که از نظر تحلیل شبکه اجتماعی درجه مرکزیت چندان بالایی نیست. نتایج به دست آمده نشان داد که برخلاف ارتباط معنادار میان مدرک تحصیلی و درجه مرکزیت افراد، سابقه کار با درجه مرکزیت اشتراک دانش افراد ارتباط معناداری ندارد. همچنین تفاوت معنادری نیز از نظر درجه مرکزیت آنان میان کتابداران زن و مرد کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد وجود ندارد. درپایان بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش برای افزایش درجه مرکزیت کتابدارن و یا به عبارت دیگر افزایش میزان اشتراک دانش آنان با کتابداران دیگر و همجنین افزایش درجه مرکزیت کل شبکه اشتراک دانش پیشنهاداتی ارائه گردید.
بررسی تأثیر رفتار تسهیم دانش بر عملکرد سازمانی(مطالعه موردی: سازمان فضایی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از فعالیت های اصلی در حوزه مدیریت دانش، فرایند به اشتراک گذاری دانش است، زیرا از طریق آن کارکنان می توانند در جهت بهبود مزیت رقابتی سازمان ایفای نقش کنند. اشتراک دانش اثربخش میان کارکنان می تواند تأثیر قابل توجهی بر ارتقاء کیفیت فعالیت های تحقیق و توسعه بگذارد. از طرفی به نظر می رسد رفتار تسهیم دانش می تواند عملکرد سازمانی را بهبود بخشیده و موجب دستیابی سازمان به مزیت رقابتی گردد. بنابراین، هدف از این تحقیق بررسی تأثیر تسهیم دانش (با توجه به عوامل تمایل، قصد و رفتار) بر عملکرد سازمانی است.
روش تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که بر اساس رویکرد حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار Smart.PLS الگوسازی شده است.
تجزیه و تحلیل 85 داده گردآوری شده از جامعه آماری نشان داد که «تمایل» تأثیر مثبت و معناداری بر «قصد» و «قصد» تأثیر مثبت و معناداری بر «رفتار» دارد. همچنین، اشتراک دانش به میزان نسبتاً زیادی بر عملکرد در سازمان فضایی اثرگذار است. نتایج نشان می دهد که هرکدام از عملکردهای مالی، فرایند و داخلی بر عملکرد سازمان فضایی نیز تأثیر مثبت و معناداری دارد.
نقش واسط انگیزش، نگرش و هنجارهای ذهنی در رابطه میان ویژگیهای شخصیتی و رفتار اشتراک دانش دبیران دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه میان ویژگیهای شخصیتی و رفتار اشتراک دانش معلمان با نقش واسط نگرش، انگیزش و هنجارهای ذهنی است. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش همبستگی از نوع رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. جامعه آماری مطالعه را همه دبیران دوره دوم متوسطه شهر بیرجند تشکیل داده اند که عده آنان مشتمل بر 570 نفر است. از این عده، 150 نفر مرد و 207 نفر زن به روش نمونه گیری سهمیه ای به منزله حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های موردنیاز از پرسشنامه اشتراک دانش محقق ساخته و پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی کاستا و مک کری (1992) استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری حاکی از معناداری ضرایب مسیر ویژگیهای شخصیتی به نگرش، نگرش به انگیزش، انگیزش به رفتار، ویژگیهای شخصیتی به هنجار ذهنی، هنجار ذهنی به انگیزش و انگیزه اشتراک دانش به رفتار است. بنابراین، در تأیید فرضیه اصلی پژوهش، نقش متغیرهای میانجی نگرش، هنجارهای ذهنی و انگیزش در رابطه میان ویژگیهای شخصیتی و رفتار اشتراک دانش معنادار است. در توصیف نتایج به دست آمده، عامل انگیزش درونی برجسته به نظر می رسد. دبیران موردمطالعه، اشتراک دانش را ارزشی مهم تلقی کرده و براین باورند که اشتراک دانش موجب تسهیل یادگیری در آنان می شود و با تشریک دانش خود می توانند از ایده های همکاران بهره مند شده و از این طریق ایده های خود را توسعه دهند. علاوه براین، نتایج حاکی از عدم تفاوت معنادار میان دبیران زن و مرد از نظر رفتار اشتراک دانش است.
مقدمه ای بر نقش سرمایه اجتماعی در اشتراک دانش
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان هایی موفق هستند که دانش جدید را در سطح گسترده ای از سازمان توزیع و آن را به سرعت در فناوری ها و محصولات جدید به کار گیرند. این فرایند منجر به خلاقیت و نوآوری و توسعه برتری رقابتی خواهد شد. در سال های اخیر در کنار سرمایه های انسانی، مالی و اقتصادی، سرمایه دیگری به نام سرمایه اجتماعی موردتوجه صاحب نظران در حوزه های مختلف علوم، به ویژه مدیریت، اقتصاد، دین و نظام ارزشی می باشد. این مفهوم به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع باارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا می شود. سازمانی که بتواند هر چه بیشتر تعاملات اثربخش را در میان کارکنان خویش، در داخل گروه ها و واحدهای سازمانی افزایش دهد، احتمال خلق دانش جدید در سازمان، انتقال و تبادل دانش میان افراد سازمان بیشتر و در نتیجه موجب مدیریت اثربخش دانش سازمانی خواهد بود. توجه به ارتباطات و تعاملات اثربخش میان افراد سازمان و ایجاد جوی آکنده از اعتماد متقابل میان آنان، ما را به مفهوم سرمایه اجتماعی نزدیک می سازد.
شناخت عوامل مشوّق و بازدارنده تسهیم دانش در شبکه های اجتماعی علمی پیوسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر توسعه راهبردهای بهبود تسهیم دانش در شبکه های اجتماعی علمی پیوسته از طریق شناخت عوامل مؤثر و بازدارنده بر تمایل به اشتراک دانش در این شبکه هاست. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی و با روش نمونه گیری خوشه ای انجام شده است. جامعه پژوهش را کلیه پژوهشگران (اعضای هیئت علمی) دو دانشگاه «شیراز» و «خلیج فارس بوشهر» تشکیل می دهند که با توجه به جمعیت 900 نفری، 269 نفر از این جامعه بر مبنای جدول «مورگان» به عنوان نمونه تعیین گردید. گردآوری داده ها بر مبنای پرسشنامه بررسی عوامل مؤثر بر اشتراک دانش در جوامع مجازی «ژائو» انجام گرفت. یافته ها نشان داد که از بین عوامل مؤثر بر تمایل پژوهشگران به اشتراک دانش، به ترتیب، عوامل «چشم انداز مشترک» با اختلاف میانگین 82/4، «عمل متقابل» با اختلاف میانگین 04/4 و «اطمینان در تمایل به اشتراک گذاری» با اختلاف میانگین 34/3 دارای بیشترین سهم در افزایش تمایل پژوهشگران به اشتراک دانش هستند. در این بین «وابستگی اجتماعی» با میانگین 42/0- و نمره t ، 48/4- و با توجه به معنادار شدن رابطه، تأثیر بازدارنده بر تمایل به اشتراک دانش داشته است. با توجه به تأثیر مثبت «چشم انداز مشترک»، «عمل متقابل» و «اطمینان در تمایل به اشتراک دانش» می توان با ایجاد شبکه های اجتماعی علمی-تخصصی، امکان حضور پژوهشگران هم رشته و با قلمروهای مشابه را فراهم کرد تا بدین طریق به تبادل دانش تخصصی با یکدیگر بپردازند. همچنین، با ایجاد زمینه های آشنایی بیشتر پژوهشگران با این شاهراه های ارتباط علمی، می توان علاوه بر تشویق آنان به استفاده و اشتراک دانش بیش از پیش در شبکه های اجتماعی علمی پیوسته، سرعت تولید علم را نیز بالا برد.
تحلیل چندسطحی تأثیر ویژگی های شغل بر اشتراک دانش با نقش میانجی هویت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، موضوع کسب دانش و به اشتراک گذاری آن در زمینه های کاری، به ویژه در سازمان های دانش محور، اهمیت یافته است. کتابخانه ها نیز جزء سازمان های دانش محور محسوب می شوند و کتابداران، کارکنان دانشی درون کتابخانه به حساب می آیند. از این رو، چگونگی تشویق کتابداران به بهبود اشتراک دانش از اهمیت زیادی برخوردار است. از طرفی، بررسی ها نشان می دهد که طراحی شغل تأثیر عظیمی بر جو سازمان و در نهایت، بر بهبود اشتراک دانش بین کارکنان دارد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل چندسطحی تأثیر ویژگی های شغلی بر اشتراک گذاری دانش با نقش میانجی هویت سازمانی انجام شده است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کتابداران تمامی کتابخانه های عمومی و دانشگاهی شهر «اهواز» است. بر این اساس، تعداد 108 کتابدار از 16 کتابخانه در شهر «اهواز» به عنوان نمونه انتخاب شده است. نتایج پژوهش در مورد تحلیل سطح فردی (کتابداران) نشان داد که هویت سازمانی تأثیر مثبت و معناداری بر اشتراک گذاری دانش در بین کتابداران دارد. همچنین، ویژگی های انگیزشی شغل تأثیر مثبت و معناداری بر هویت سازمانی دارد. یافته های مدل چندسطحی نشان داد که متغیر سطح گروهی، یعنی ویژگی های اجتماعی شغل اثر تعدیل کنندگی بین سطحی بر رابطه بین هویت سازمانی و اشتراک گذاری دانش دارد و نقش تعدیل گر ویژگی های اجتماعی در رابطه بین ویژگی های انگیزشی شغل و هویت سازمانی رد شده است.
عوامل اعتماد بین فردی موثر بر رفتار اشتراک دانش در جوامع مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع مجازی در اینترنت، به کاربران امکان برقراری ارتباط، تبادل اطلاعات و به اشتراک گذاری دانش جهت تامین نیازهای آنها را می دهد. بسیاری از جوامع مجازی به علت عدم تمایل اعضا برای اشتراک دانش با یکدیگر شکست خوردند . هدف اصلی این پژوهش، تمرکز بر عوامل موثر بر اعتماد بین فردی و بررسی تاثیر اعتماد بین فردی بر تمایل به اشتراک دانش در جوامع مجازی است. افزایش اعتماد بین فردی می تواند انگیزه افراد مجازی را در جهت اشتراک دانش افزایش دهد. بنابراین نیاز به درک عوامل موثر بر اعتماد بین فردی و رفتار اشتراک دانش اعضا داریم. بر اساس بررسی گسترده ادبیات، یک نظرسنجی مبتنی بر پرسشنامه انجام شد و داده های تجربی از 27 جامعه مجازی جمع آوری شد. بنابراین در این پژوهش، تاثیر8 عامل، بر اعتماد بین فردی و تاثیر اعتماد بین فردی بر قصد اشتراک دانش بین 336 عضو جوامع مجازی ارزیابی شد. جهت سنجش مدل اندازه گیری با استفاده از تحلیل عامل تاییدی و سنجش مدل ساختاری، داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که اعتماد بین فردی به میزان قابل توجهی قصد اشتراک دانش را در بین کاربران جوامع مجازی تحت تاثیر قرار می دهد و عواملی شامل توانایی، خیرخواهی، صداقت، قابل پیش بینی بودن، شایستگی، دیدگاه مشترک، رشد دانش و ایجاد و شرکت در ارتباطات شخصی همگی بر افزایش اعتماد بین فردی اعضای مجازی تاثیر مثبت دارند. این مطالعه می تواند به مدیران جوامع مجازی برای مدیریت جوامع مجازی و ترویج این عوامل موثر بر اعتماد بین فردی برای تحریک تمایل اعضا به اشتراک دانش در آن جامعه مجازی کمک کند.
آیا مدیریت حافظه سازمانی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران امری ضروری است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اینکه سازمان اسناد و کتابخانه ملی به عنوان نهادی فرهنگی تا چه حد به ملزومات دانش سازمانی توجه دارد و از نظر کارکنان تا چه حد استقرار حافظه سازمانی به منزله پایگاهی برای ذخیره، مستندسازی، و به کارگیری دانش ضرورت دارد. روش شناسی:این پیمایش با استفاده از پرسشنامه پژوهشگرساخته داده های مورد نیاز در زمینه های کسب دانش، اشتراک دانش، کاربرد دانش، و ذخیره دانش را جمع آوری کرد. جامعه آماری شامل 253 نفر از کارکنان با تحصیلات حداقل کارشناسی ارشد بودند که به صورت کل شمار نظرسنجی به عمل آمد، نهایتا 248 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روایی ابزار، صوری و محتوایی بوده و برای سنجش اعتبار ابزار نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد که با توجه به ضریب 702/0 وضعیت گویه ها مناسب ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون کای اسکوئر بهره گرفته شد. یافته ها:2/26% کارکنان (بالاترین سهم) اذعان داشته اند که اطلاعات مورد نیاز خود را از مسئول واحد و به صورت شفاهی کسب می کنند اما مایلند اطلاعات مورد نیاز را مستندشده و به صورت الکترونیکی دریافت کنند. تقریبا 100% کارکنان به اشتراک گذاری دانش و تجربیات را بیش از حد متوسط در روند بهتر کارها مؤثر دانسته اند و تمایل آنها به اشتراک دانش در حد بالا ارزیابی شده است. راهبردهای مدیریتی در این سازمان کمتر از حد متوسط کاربرد دانش و تجربیات پیشین را مورد حمایت قرار می دهد. بالاترین دلیل این امر، بی توجهی به جایگاه افراد باتجربه و دانش پیشین ذکر شده است. از نظر کارکنان، پیش نیازهای ذخیره و مستندسازی دانش و تجربیات در این سازمان بیش از حد متوسط مهیّاست. نتیجه گیری:با توجه به شرایط موجود، ایجاد نظام مدیریت حافظه سازمانی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ضروری است.
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در میان کارکنان مرکز اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در میان کارکنان مرکز اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران است. پژوهش حاضر به لحاظ روش، از نوع توصیفی و به دلیل میدانی بودن (پهنانگر) آن پیمایشی و دهر طبقه بندی تحقیقات بر اساس هدف، از نوع پژوهش های کاربردی است. روایی پرسشنامه با استفاده از روش روایی محتوا و با نظر اساتید راهنما و چند صاحب نظر خبره مورد تأیید قرار گرفت. برای سنجش پایایی پرسشنامه ها آلفای کرونباخ استفاده شد و برای متغیرهای مورد مطالعه با توجه به گویه های درنظر گرفته شده 87/0 که بالای 70/0 است نشان از پایایی ابزار اندازه گیری تحقیق است. یافته ها حاکی از آن است که سطح مدیریت دانش در کتابخانه ملی ضعیف ارزیابی شده است. کتابخانه ملی برای اینکه بتواند به نحو مطلوب تری از برنامه های استقرار مدیریت دانش استفاده کند و مدیریت دانش را در سازمان با موفقیت پیاده سازی کند نیاز دارد در درجه اول فرهنگ سازمانی خود را شناسایی و برنامه های مدیریت دانش را متناسب با فرهنگ سازمانی موجود اجرا کند. به عبارتی، برای اینکه مدیریت دانش در سازمان به نحو مؤثری اجرا شود، باید هماهنگی لازم با فرهنگ سازمانی موجود را داشته باشد.
ارزیابی میزان زیرساخت های مدیریت دانش در شرکت پالایش نفت اصفهان
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
147 - 184
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی میزان زیرساخت های سازمانی و فناوری مدیریت دانش در شرکت پالایش نفت اصفهان از دیدگاه کارکنان شرکت، انجام شد. روش تحقیق حاضر، توصیفی- پیمایشی و جامعه پژوهش، شامل تمام مدیران و کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان با تحصیلات دیپلم و بالاتر (2454 نفر) بود. به منظور تعیین حجم نمونه از فرمول نمونه گیری عمومی کوهن استفاده و تعداد 368 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. روش نمونه گیری، نمونه گیری تصادفی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته، با مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی محتوایی پرسشنامه توسط اساتید و متخصصان موضوعی تأیید و به منظور پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 93/0 به دست آمد. برای بررسی نتایج از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد؛ در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون های تک نمونه ای و آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که زیرساخت های سازمانی و فناوری مدیریت دانش در شرکت پالایش نفت اصفهان وجود دارد (مقدار احتمال کوچک تر از 05/0) اما میزان پیاده سازی آنها کم تر از حد متوسط است. همچنین مقایسه میانگین رتبه ها نشان می دهد که ترتیب میزان پیاده سازی زیرساخت های مدیریت دانش ازنظر کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان براساس: 1. نرم افزار، 2. دانش سازمان، 3. پروتکل، 4. فرهنگ سازمان، 5. سخت افزار و 6. مردم است.
اشتراک دانش؛ حلقه مفقوده در اجتماعات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال یازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
151 - 180
حوزه های تخصصی:
تغییر و تحولات پارادایم های معرفتی منجر به گذار از پارادایم «قدرت آفرینی دانش» به پارادایم «اشتراک دانش» شده است. اشتراک دانش در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی دارای اهمیت فراوان است، زیرا اساتید و دانشجویان در یک فرآیند رقابتی خلق و تولید دانش و در نهایت اشتراک آن قرار می گیرند. هدف پژوهش کیفی حاضر تدوین مدل پارادایمی اشتراک دانش در اجتماعات علمی است. شیوه گردآوری داده ها، مصاحبه بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، با پانزده نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز صورت گرفته است. نتایج پژوهش حاضر هفت عامل مهم را از دیدگاه اعضای هیئت علمی نسبت به اشتراک دانش آشکار می کند: شکاف بین نگرش دینی و عمل، احساس قدرت از طریق حبس دانش، ضعف در سرمایه اجتماعی دانشگاهی، ترس از کپی برداری، نامطلوبیت خدمات دانشگاهی و فقدان عناصر برانگیزاننده. مقوله محوری و به عبارتی، مقوله مرکزی در این پژوهش مفهوم حبس دانش است. آنچه از محتوای اظهارات مشارکت کنندگان استخراج می شود حاکی از این است که اعضای هیئت علمی در دانشگاه ها از طریق حبس دانش و سلطه علمی و برجسته شدن در آن به دنبال کسب اعتبار، احترام و از همه مهم تر قدرت اند.
هوشمندی سازمانی در بستر شبکه های دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توانمندسازی شبکه دانش سازمان، بستری مناسب برای تولید، اشتراک و به کارگیری دانش و درنهایت بازتولید دانش فراهم می شود که به فرآیند تبدیل هوش فردی کارکنان به هوش سازمانی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نحوه تعامل بین هوشمندی سازمانی و ابعاد شبکه های دانش در «مرکز پژوهش صنعت خودرو» است. پژوهش حاضر از نوع تلفیقی (کیفی و کمّی) است. اطلاعات مربوط به مبانی نظری موضوع و پیشینه با روش کتابخانه ای از کتاب ها، پایان نامه ها، مقاله ها و منابع اینترنتی جمع آوری شد. در روش کیفی، مطالعه اسناد و مدارک و نظرسنجی از خبرگان برای بررسی و تأیید مؤلفه های استخراج شده از مبانی نظری موضوع به کار رفت؛ سپس با استخراج مدل مفهومی پژوهش، رابطه بین ابعاد شبکه های دانش و هوشمندی سازمانی در جامعه آماری «مرکز پژوهش صنعت خودرو» مورد آزمون قرار گرفت و داده های به دست آمده با نرم افزار SPSS 22، تجزیه وتحلیل شد. پس از تحلیل داده ها، فرضیه های پژوهش بررسی شدند. نتایج نشان داد که بین ابعاد شبکه های دانش (عوامل محیطی، ماهیت دانش، فرهنگ، سیستم فناوری اطلاعات و ارتباطات، فرآیندهای مدیریتی) و هوشمندی سازمانی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
رابطه بین اشتراک دانش و گرایش به نوآوری سازمانی در دانشگاه تخصصی فناوری های نوین آمل
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۴
81 - 96
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اشتراک دانش و گرایش به نوآوری سازمانی در دانشگاه تخصصی فناوری های نوین آمل بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. از نظر هدف، این پژوهش به صورت طرح کاربردی است. جامعه آماری شامل کارکنان دانشگاه فناوری نوین آمل بود. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 132 نفر از کارکنان به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید. ابزار پژوهش پرسشنامه پرسش نامه رفتار به اشتراک گذاری دانش بهلول (1392) و پرسشنامه گرایش به نوآوری سازمانی که ترکیبی از پرسش نامه های جیمنز-جیمنز و دیگران (2006)، پنیادز (2006)، پراجگو و سوهل (2006) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش گام به گام با استفاده از نرم افزار SPSS21 تحلیل شد. بین اشتراک دانش و گرایش به نوآوری سازمانی رابطه وجود دارد. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که رفتار اشتراکی، تمایل به اشتراک دانش و باورهای کنترلی نوآوری سازمانی کارکنان را پیش بینی می کنند.
تاثیر عوامل فردی بر روی اشتراک دانش با نقش تعدیل گر تحصیلات
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶
21 - 46
حوزه های تخصصی:
موضوع اشتراک دانش یکی از چالش های مهم مدیریت دانش می باشد. سازمان ها برای اینکه بتوانند از دانش افراد استفاده کنند باید بتوانند کارمندان را ترغیب به اشتراک دانش کنند. با توجه به نظریه باندارا مبنی بر اینکه عوامل فردی و محیطی و رفتار در ارتباط متقابل با یکدیگر هستند ، در تحقیقات پیشین به تعدادی از متغیرهای مربوط به عوامل فردی و محیطی اشاره شده و از این متغیرها به عنوان عوامل پیش بینی کننده رفتار اشتراک دانش یاد شده است. در این پژوهش عواملی که دارای اهمییت بیشتری بوده شناسایی شد و این عوامل در بخش عوامل محیطی شامل هنجارهای ذهنی، اعتماد و کنترل رفتاری درک شده و در بخش عوامل فردی شامل ادراک لذت بردن از کمک به دیگران ، ادراک از دست دادن قدرت دانش ، پاداش، منافع دو جانبه و ادراک کسب شهرت می باشد. فرایند اشتراک دانش نیز شامل نگرش نسبت به اشتراک دانش، قصد اشتراک دانش و رفتار اشتراک دانش می باشد. در این پژوهش تاثیر عوامل فردی بر روی نگرش و تاثیر عوامل محیطی به عنوان متغیر تعدیلگر بین نگرش به اشتراک دانش و قصد اشتراک دانش و همچنین متغیر تحصیلات به عنوان تعدیلگر بین قصد اشتراک دانش و رفتار اشتراک دانش بررسی شد.
شناسایی محدودیتها و موانع ایجاد و اشتراک دانش
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
103 - 127
حوزه های تخصصی:
اشتراک دانش در بین کارکنان، مؤلفه ای کلیدی در راستای کسب مزیت رقابتی برای سازمانها در محیط پویای امروز است. در همین راستا شناخت محدودیتهای تأثیرگذار بر اشتراک دانش در سازمان نیز امری مهم می باشد. این محدودیتهای شامل عواملی است که مانع از تسهیم و به اشتراک گذاری مؤثر دانش می گردد. هدف این مقاله شناسایی و دسته بندی محدودیتهای ایجاد و اشتراک دانش و نیز بررسی تأثیر این محدودیتها بر اشتراک دانش در سازمان است. تحقیق شامل دو مرحله است: در مرحله اول با استفاده از روش تحلیل محتوا در ادبیات مدیریت دانش، محدودیتهای ایجاد و اشتراک دانش شناسایی شد. در مرحله دوم با استفاده از پرسشنامه، داده های تحقیق جمع آوری، و با بهره گیری از روش تحلیل واریانس و آزمون کروسکال والیس به بررسی تأثیر این محدودیتها بر ایجاد و اشتراک دانش پرداخته شد. به دلیل محدودیت و امکان دسترسی با استفاده از روش تمام شماری، جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مدیران و کارکنان بانک کشاورزی شهرستان نهاوند به تعداد 40 نفر است. یافته های تحقیق نشان داد که هشت محدودیت برای ایجاد و اشتراک دانش وجود دارد: سامانه های موروثی، روابط دشوار، فاصله، هزینه دانش، راهبرد به کارگیری دانش، فناوری در دسترس، عدم اثبات و اعتماد. هم چنین یافته ها نشان می دهد تأثیر محدودیتهای راهبرد به کارگیری دانش، فاصله، عدم اثبات و اعتماد در طول فرایندهای مختلف زنجیره عرضه متفاوت است.
تأثیر جوسازمانی مشارکتی بر اشتراک دانش با نقش تعدیلی انگیزش ذاتی و استقلال شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر منابع انسانی را به عنوان یکی از مهم ترین منابع سازمان بدانیم، استفاده از دانش افراد سازمان می تواند مهم ترین بهره از منابع انسانی باشد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر جوسازمانی مشارکتی بر اشتراک دانش با نقش تعدیلی انگیزش ذاتی و استقلال شغلی در استادان خانم دانشگاه علامه طباطبائی است. روش پژوهش حاضر، ازنظر هدف، کاربردی و برحسب روش، پژوهشی توصیفی پیمایشی است. نمونه آماری پژوهش 97 نفر از استادان خانم دانشگاه علامه طباطبائی هستند. پایایی و روایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون های پایایی ترکیبی، ضریب بارهای عاملی، آلفاکرونباخ، روایی همگرا و روایی واگرا اندازه گیری شدند. داده های حاصل با استفاده از smart- PLS و SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داده است که جوسازمانی مشارکتی اثر مثبت و معناداری بر اشتراک دانش استادان خانم دانشگاه علامه طباطبائی دارد. انگیزش ذاتی به عنوان متغیر تعدیل گر اثر جوسازمانی مشارکتی بر اشتراک دانش را تعدیل می کند، اما استقلال شغلی به عنوان متغیر تعدیل گر، اثر جوسازمانی مشارکتی بر اشتراک دانش را تعدیل نمی کند. با عنایت به نتایج این تحقیق، پیشنهاد می شود دانشگاه ها انرژی خود را در بهبود آن دسته از مؤلفه های جوسازمانی مشارکتی صرف کنند که بر اشتراک دانش تأثیر دارند.
بررسی امکان ریسک آفرینی فرایند اشتراک دانش در سازمان های دانش محور (نمونه پژوهش: یک سازمان دانش محور در حوزه فناوری اطلاعات)
حوزه های تخصصی:
امروزه، اشتراک دانش در حال تبدیل شدن به مؤثرترین مؤلفه جهت دستیابی به مزیت رقابتی منحصربه فرد برای سازمان های دانش محور است؛ اما درحالی که می تواند منبع مزیت رقابتی سازمان باشد، می تواند منشای ریسک سازمانی نیز گردد. این مطالعه به بررسی امکان و شناسایی ریسک های احتمالی برای مزیت رقابتی در اثر به کارگیری فرایند اشتراک دانش در سازمان هدف می پردازد. این برای نخستین بار است که موضوع ریسک در اثر فرایند اشتراک دانش به طور جدی مورد مطالعه قرار می گیرد. در این مطالعه، از مدل پژوهشی توصیفی-کاربردی بهره برده شده و روش آن پیمایشی و جامعه هدف آن تعدادی از کارکنان (دانشی) یک سازمان دانش محور در حوزه IT است. جهت جمع آوری داده ها از طراحی پرسشنامه، نظر خبرگان و جهت بررسی پایایی و روایایی داده های استخراج شده از آزمون های آلفای کرون باخ، کیزر-میر-الکین، بارتلت و به منظور بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون t، کای دو و فریدمن استفاده گردیده است. نتایج حاصل شده نشان داد که کارکنان و مدیران سازمان باید جهت حراست از مزیت رقابتی سازمان خود، ریسک آفرینی فرایند اشتراک دانش که منجر به ریسک هایی چون کاهش سطح عملکرد فناوری اطلاعات و کاهش بهره وری در سازمان می گردد را به طور جدی مورد توجه قرار داده و در راستای کاهش سطح این ریسک ها چاره جویی نمایند.
بررسی تأثیر عدالت سازمانی بر اشتراک گذاری دانش در یک محیط آموزشی - دانشگاهی
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷
153-180
حوزه های تخصصی:
بی طرفی در محیط کسب و کار فعلی به این دلیل که اقتصاد امروز اقتصاد مبتنی بر دانش و نوآوری است به شدت مورد نیاز است. این پژوهش پیمایشی – کاربردی بوده و به ارزیابی تأثیر عدالت سازمانی بر روی اشتراک گذاری دانش در میان اساتید و کارکنان یک محیط آموزشی پرداخته است. در این پژوهش بر روی پنج شکل از عدالت سازمانی (توزیعی، رویه ای، تعاملی، زمانی و مکانی) و دو شکل از اشتراک گذاری دانش (انتقال و گردآوری) تمرکز شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss تحلیل و به لحاظ اینکه این پژوهش مجموعه ای از همبستگی ها را می آزماید، داده های حاصل از پرسش نامه با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزارAmos مدل سازی شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که میان عدالت سازمانی و اشتراک گذاری دانش رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. نتایج این پژوهش بیانگر این موضوع می باشد که میان عدالت توزیعی در دانشگاه صنعتی مالک اشتر، رابطه معناداری وجود ندارد، اما میان چهار بعد دیگر عدالت سازمانی (عدالت رویه ای، عدالت تعاملی، عدالت زمانی و عدالت مکانی) و اشتراک دانش رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.