مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ناپایداری
حوزه های تخصصی:
عوامل طبیعی همواره در طول تاریخ در استقرار، نوع معیشت و جابجایی جمعیّت ها اثر گذار بوده که نمونه ی بارز آن را می توان در ناپایداری سکونتگاههای روستایی مشاهده کرد این تحقیق با هدف بررسی نقش عوامل طبیعی در ناپایداری سکونتگاهای روستایی در منطقه ی کوهستانی و پایکوهی زاگرس(مطالعه موردی: شهرستان های مریوان و سروآباد) انجام گرفته در این بررسی از 9 عامل (اقلیم، ارتفاع، شیب، گسل، رودخانه، زمین لغزش، لیتولوژی،فرسایش و کاربری اراضی) استفاده شده، لایه های این عوامل در محیطARC GIS تهیه و با استفاده از نرم افزارExpert choice وزن دهی شده و با اضافه کردن وزن هابه مدل AHPدر محیط ARC GIS و همپوشانی لایه ها، روستاهای پایدار، نیمه پایدار و ناپایدار مشخص شده است .
روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده، ابزارهای مورد استفاده نرم افزارهایARC GIS و Expert choice می باشد، نتایج این تحقیق حاکی از آن است که از 229 سکونتگاه محدوده ی مورد مطالعه حدود 24روستا (48/10 درصد) در محدوده ی پایدار، 58 روستا (25/32درصد) در محدوده ی نیمه پایدار و 147 روستا (19/64 درصد) در محدوده ی ناپایدار قرار گرفته اند. بنابراین منطقه ی مورد مطالعه از لحاظ عوامل محیطی- اکولوژیکی ناپایدار محسوب شده، لذا توجه اساسی و جدی به این عوامل جهت جلوگیری از مخاطرات و ممانعت از هدر رفتن سرمایه، در هر نوع برنامه ریزی از الزامات است.
عوامل اقتصادی مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی نیم قرن گذشته، بسیاری از مناطق روستایی کشور به علل مختلف و از جمله عوامل اقتصادی در معرض ناپایداری و تخلیه جمعیتی قرار گرفته اند و جمعیت روستایی به نفع مناطق شهری کاهش و تعدادروستاهای خالی از سکنه افزایش یافته است. در پژوهش حاضر، با انتخاب هشت روستا از 81 روستای شهرستان دماوند به روش طبقه ای- تصادفی، تأثیر عوامل اقتصادی بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی بررسی شد. جامعه آماری پژوهش شامل کل خانوارهای ساکن این روستاها بر مبنای سرشماری سال1390 بود (875= N ) که از آن میان، تعداد 267 خانوار برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. نوع پژوهش کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی بود که به صورت پیمایشی- میدانی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های آماری t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل اقتصادی چون کمبود امکانات، اشتغال ، درآمد و عدم سرمایه گذاری دولتی و خصوصی بر ناپایداری روستاهای منطقه مؤثر بوده و فرایند توسعه را با چالش های جدی روبه رو ساخته است. از این رو، توانمندسازی اقتصادی روستاها می تواند به پایداری سکونتگاه های روستایی بینجامد.
کنکاشی در تلقی افراد از چیستی خرافات و عوامل مؤثر بر آن - مطالعه موردی: شهرستان های استان اصفهان
حوزه های تخصصی:
انسان ها در طول تاریخ، در مواجهه با تهدیدات محیطی و برای افزایش قدرت انطباق خود با محیط ناشناخته، باورهایی را به صورت جمعی پدید آورده اند. آن دسته از باورهای فاقد پایه و اساس منطقی و علمی که بعضا خصلتی متافیزیکی یا جادویی دارند معمولاً در قالب خرافه طبقه بندی می شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی تلقی مردم استان اصفهان از چیستی خرافات و شناسایی علل و عوامل اصلی تأثیرگذار بر درک و فهم آنان از چیستی خرافات است. به لحاظ روش شناسانه پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد عرفی است. بدین معنی که هدف واقعی، شناسایی خرافات رایج در جامعه نیست بلکه هدف بررسی تلقی و نظر مردم راجع به خرافات موجود در جامعه تحت متغییرهایی مانند توسعه است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را کلیه ی شهروندان 15 سال به بالای ساکن 25 شهرستان و ناحیه ی شهری استان اصفهان تشکیل می دهند. حجم نمونه 6192 نفر بوده و پیمایش بر اساس نمونه گیری سهمیه ای انجام پذیرفت. نمونه ها بر اساس سه متغیر «سن»، «جنس» و «محل سکونت» انتخاب شده و پرسشنامه بر اساس مصاحبه های چهره به چهره تکمیل گردید. یافته ها نشان می دهد که سطح توسعه و بالا رفتن کیفیت زندگی فردی و جمعی بر میزان خرافه گرایی افراد اثر منفی اعمال می کند. همچنین با بالا رفتن سطح تحصیلات افراد و بویژه برخورداری آنان از تحصیلات دانشگاهی از میزان خرافه گرایی و تقدیرگرایی آنان کاسته می شود.
عوامل معرفتی ناپایداری حکومت علوی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ سیاسی مسلمین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی حکومت وسیاست در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
نگاهی به حکومت امیرالمومنین (ع) و ارزیابی آن گویای این واقعیت است که دوران زمامداری ایشان دورانی پر از تنش و اصطکاک های شدید بوده است که باعث بی ثباتی حکومت ایشان و در پایان منجر به سقوط دولت علوی گردید. در مقام بررسی علل این تنش ها، عوامل فراوانی مانند عوامل معرفتی، اجتماعی- فرهنگی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی، نیروی انسانی، ارزشی – راهبردی، ویژگی های شخصیتی امیرالمومنین (ع)، قابل بررسی است؛ در این نوشتار صرفاً به عوامل معرفتی در عناوینی چون: ضعف باورها، علی ناشناسی، حکومت ناشناسی، مسیرناشناسی، ناهمگونی معرفتی پرداخته شده است. نوشتار پیش رو با تحلیل عوامل پنج گانه معرفتی مذکور و ذکر شواهد روایی آن از کلمات امیر مومنان ( علیه السلام)، برای هر یک از عوامل فوق، سهمی در ناپایداری حکومت علوی قائل شده است که در مجموع به عنوان «عوامل معرفتی ناپایداری حکومت علوی»، به پایان دادن حکومت ایشان مدد رسانده اند.
اجزا و نیروهای مولد پایداری و ناپایداری در محله تاریخی «عودلاجان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محله های تاریخی شهری یکی از سرمایه های مهم به جامانده از قرون گذشته در ایران هستند که امروزه بنابر دلایل گوناگون دچار فرسایش و افول کارکردی شده اند. یکی از مهم ترین این محله ها در پایتخت ایران، محله «عودلاجان» است. با توجه به اینکه این محله سیستمی پیچیده دارد، برای حفظ و احیای آن پاسخ به دو پرسش کلیدی ضروری است. نخست اینکه چه عواملی در بستری تاریخی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند تا وضعیت ناپایدار کنونی در محله عودلاجان شکل بگیرد؟ همچنین در شرایط کنونی، این محله از چه اجزایی تشکیل شده است و هریک از این اجزا چه نقشی در افزایش پایداری یا ناپایداری این محله دارند؟ در مطالعه حاضر، برای پاسخگویی به این دو پرسش از روش هایی مانند مطالعه اسنادی، مصاحبه و مشاهده میدانی استفاده شد. نتیجه اینکه مهم ترین عوامل مؤثر بر پیدایش شرایط کنونی در محله در مقاطع تاریخی مختلف عبارت است از: تضعیف سیستم تولیدی و اقتصادی کشور به واسطه ناتوانی در رقابت با سیستم های نوین، کاهش وابستگی پایتخت به سایر شهرها و روستاهای کشور، تقویت سازوکار جلب جمعیت به تهران درحدود 150 سال گذشته و برهم خوردن رابطه ارگانیک بازار تهران با محله عودلاجان. افزون براین، می توان مهم ترین اجزای کنونی محله را از نظر اثرگذاری بر پایداری یا ناپایداری آن به چهار دسته کلی تقسیم کرد که در متن مقاله به آن ها اشاره شده است. به نظر می رسد در حال حاضر، هدف برآیند حاصل از نیروهای آن ها افزایش ناپایداری در محله است. باید توجه داشت که در صورت ادامه روند کنونی، بقا و ماندگاری عودلاجان با چالش های جدی مواجه شده است که این مسئله سبب می شود ایران یکی دیگر از سرمایه های ارزشمند تاریخی خود را برای همیشه از دست بدهد.
تحلیل فراوانی رودبادهای مرتبط با رخداد طوفان های حوضه آبریز ارمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به تحلیل فراوانی رودبادهای مرتبط با رخداد طوفان های حوضه آبریز ارمند با بهره گیری از رویکرد محیطی به گردشی پرداخته شده است. در این راستا، از پایگاه داده بارش روزانه ایستگاه های سینوپتیک چهارمحال و بختیاری استفاده شده است، طی سال های 1352-1383 (طی 11315 روز) روی یاخته هایی به ابعاد 14*14 کیلومتر، به روش کریجینگ میانیابی و ترسیم شد و فراگیرترین بارش های منطقه بر اساس شاخص پایه صدک 99 ام، برای تحلیل گزینش شد. فراوانی رودبادها و موقعیت آنها در محدوده وسیعی از صفر تا 120 درجه شرقی و صفر تا 80 درجه شمالی در 2 تراز 250 و 300 هکتوپاسکال طی 4 دیده بانی همدید در ساعت های 00:00، 06:00، 12:00 و 18:00 گرینویچ بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که رودبادها از نظر زمانی در تراز 250 هکتوپاسکال در ساعت 06:00 فراوانی بالایی را نشان می دهد؛ در تراز 300 هکتوپاسکال عمدتاً در ساعت 18:00 بر روی منطقه مطالعاتی نمودی آشکار دارند. درعین حال، میانگین سرعت رودبادها روی نقشه ها در این ساعت ها که از یک سو منطبق بر رخداد بیشینه فراوانی رودبادها و از دیگر سو مقارن با وقوع بیشینه سرعت رودبادها در پهنه مطالعاتی است؛ بیانگر قرارگیری ربع چهارم هسته رودباد (که باافزایش تاوایی مثبت و همچنین واگرایی سطوح فوقانی و همگرایی سطوح پایین جو همراه است) بر روی حوضه آبریز ارمند است. به طورکلی، کشیدگی رودباد در تراز 300 هکتوپاسکال در اغلب موارد در ساعت 18:00 نشان از ضخامت لایه ناپایدار دارد که می تواند بارش های حدی و فراگیر را در حوضه آبریز ارمند ایجاد نماید.
ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در مقابل مخاطرات محیطی (مورد مطالعه: شهرستان های بیرجند و خوسف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
244 - 257
حوزه های تخصصی:
رفتار مخاطرات طبیعی در طی زمان منجر به تخریب بنیان های طبیعی و انسان ساخت نقاط روستایی می گردد. تحلیل فضایی مخاطرات و ارتباط آن با محیط انسان ساخت می تواند درک فضایی ما را نسبت به روابط فضایی تبیین کند. شهرستان های بیرجند و خوسف یکی از مناطق ناپایدار جمعیتی طی دو دهه اخیر بوده اند. مخاطرات محیطی مانند خشکسالی، بحران آب و ریزگردها پیشران ناپایداری این روستاها شده و باعث تخلیه جمعیت روستایی در این منطقه گشته اند. این پژوهش با رویکردی کاربردی به ارزیابی مخاطرات محیطی محدوده موردمطالعه پرداخته و نقش آن ها را در ناپایداری روستاهای منطقه بررسی نموده است. برای انجام این پژوهش نخست به ایجاد پایگاه داده ای مهم ترین مخاطرات محیطی (خشکسالی، زلزله، یخبندان، گردوغبار، شوری و سختی آب) در محیط جی.آی.اس صورت گرفت و با استفاده از روش های وزن دهی فازی نقشه نهایی مخاطرات محدوده تهیه و نقاط داغ و سرد آن شناسایی و الگوهای خطر آشکار شد. سپس پایگاه جمعیتی 540 روستای منطقه برای شش دوره سرشماری (1395-1355) با استفاده از نظرسنجی درباره شدت، فراوانی مخاطرات و میزان تاب آوری روستایی با تهیه پرسشنامه تخصصی ویژگی های مخاطرات محیطی منطقه واکاوی گردید. نتایج نشان می دهد که 250 روستا دارای رشد جمعیتی صفر و منفی می باشند. مناطق جنوبی و شمالی منطقه دارای شدت آسیب پذیری بالایی هستند. همچنین 47 درصد از منطقه در پهنه خطرپذیری شدید قرار دارند که مشتمل بر67 سکونتگاه است در این پهنه واقع گردیده اند.
اقلیم شناسی رودبادها در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از پدیده های اقلیمی سطح زمین در ارتباط با موقعیت رودبادها در سطوح فوقانی جو هستند. این پژوهش با هدف شناخت موقعیت و فراوانی رودبادها در بخشی از نیمکره شمالی (خاورمیانه) انجام شد. رودبادها در محدوده وسیعی از صفر تا 120 درجه طول شرقی و صفر تا 80 درجه عرض شمالی در 5 تراز 300، 400، 500، 600، و 700 هکتوپاسکال طی دوره آماری 1965-2014 به صورت ساعتی بررسی شدند. نتایج نشان داد که از نظر زمانی و مکانی تغییرات عمده ای در فراوانی و سرعت رودبادها در طول سال به وجود می آید. در دوره سرد سال فراوانی رودبادها و سرعت آن ها در عرض های جغرافیایی 20 تا 30 درجه شمالی بیشینه است. در دوره گرم سال فراوانی و سرعت رودبادها در مناطق یادشده کاهش می یابد و به عرض های 35 تا 45 درجه عرض شمالی منتقل می شود. در همه ترازهای جو اغلب می توان دو کمربند پیوسته از بادهای شدید را در عرض های جغرافیایی 20 تا 30 درجه شمالی و 50 تا 60 درجه شمالی مشاهده کرد. در میان این دو کمربند می توان چهار هسته رودباد اصلی (شرق چین و بخشی از خاورمیانه، همچنین غرب اروپا و بخشی از مناطق مرکزی و جنوب روسیه) را شناسایی کرد.
نوع شناسی رفتارهای ناپایدار بهره برداران زراعی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳
117 - 136
حوزه های تخصصی:
آثار مخرب زیست محیطی، کاهش سلامتی انسان و دیگر موجودات زنده و بحران امنیت غذایی، یکی از مهم ترین مسائل پیش روی جامعه جهانی می باشد که ذهن بسیاری از محققان را به خود مشغول ساخته است. سؤال اینجاست که آیا طبیعت خود کشاورزی به تنهایی مسئول این همه اثرات مخرب است یا اینکه رفتار کنشگران درون نظام کشاورزی، محرک و تشدیدکننده این اثرات ناپایداری است؟. لذا در پژوهش حاضر، سعی بر آن است که با استفاده از مطالعه کیفی به نوع شناسی و عمق رویداد رفتارهای ناپایدار بهره برداران زراعی شهرستان کرمانشاه پرداخته شود. در این راستا نمونه های موردمطالعه، کشاورزان و کارشناسان اجرایی جهاد کشاورزی و محیط زیست بودند که با توجه به تعداد دهستان ها (10 دهستان)، از طریق نمونه گیری هدفمند (از نوع زنجیره ای) انتخاب گردیدند. تعداد مشارکت کنندگان این پژوهش ۳۳ نفر بودند. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق و گروه های متمرکز بهره گرفته شد و فرایند جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع تئوریک ادامه پیدا کرد. روایی و پایایی نتایج، توسط روش تکثرگرایی داده ها و بازخورد از مشارکت کنندگان مورد تأیید قرار گرفت. رفتار ناپایدار زراعی در قالب 8 تم اصلی استخراج شد. روابط موجود در بین این رفتارها نیز با استفاده از نرم افزار Cmap نمایش داده شد. بررسی های به عمل آمده و گفت وشنودهای صورت گرفته، تصویری جدیدی از رفتار ناپایدار زراعی در اختیار محقق قرار داد و پرده از این حقیقت برداشت که رفتارهای ناپایدار زراعی تحت تأثیر شرایط، عوامل و محرک های درونی و بیرونی مختلفی به وجود می آیند.
بررسی عوامل فرهنگی - اجتماعی ناپایداری حکومت علوی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۶
70 - 95
حوزه های تخصصی:
عوامل فراوانی در ناپایداری حکومت علوی نقش داشته اند. در نوشتار کنونی به روش توصیفی – تحلیلی، از مجموعه عوامل موثر، «عامل فرهنگی و اجتماعی» مورد توجه قرار گرفته است. عاملی که فضای جامعه آن روز را شکل داده و عناصری را به خود اختصاص داده است عناصری چون قبیله گرایی،آزادی، دگرگونی و دوگانگی و ناهمگونی ارزش ها، تفرقه، تواکُل، تسالم، بهانه جویی، بیعت شکنی، خیانت، فساد، دنیاطلبی و دنیا زدگی، عدم صداقت در حمایت از حاکم که مجموعا به بی ثبات سازی جامعه و زوال حکومت علوی منتهی گشته است. در این نوشتار با توصیفاتی از زبان علی (علیه السلام) که حاضر و ناظر حوادث بوده است و همچنین برخی مستندات تاریخی، به تبیین و توضیح عناصر فوق و رابطه آنها با ناپایداری حکومت علوی پرداخته شده است.
ارزیابی عوامل مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های غیر رسمی بر اساس نظر مطلعان و ذینفعان کلیدی (مطالعه موردی: محلات حاشیه نشین شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: در حال حاضر یکی از مهمترین چالش های پیش روی مدیریت شهری، اسکان غیررسمی است. این پدیده از پیامدهای نامطلوب شهرنشینی در جهان معاصر است که به ویژه در نتیجه صنعتی شدن شتابان و نابرابری های منطقه ای شکل گرفته و به دلیل محرومیت و عدم برخورداری سکونتگاه های غیررسمی از تسهیلات زندگی شهری در قیاس با دیگر نواحی شهری، آنها را کانون مسائل و مشکلات حاد شهری و ضد توسعه پایدار انسانی نموده است. با توجه به اهمیت موضوع فوق؛ پژوهش حاضر با هدف کلی بررسی عوامل مؤثر بر ناپایداری اسکان غیررسمی در شهر یزد گردآوری گردیده است. روش: پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و مدیران شهری و خانوارهای ساکن در محلات حسن آباد، اسکان و کشتارگاه تشکیل می دهند که برای جامعه اول به منظور شناسایی نماگرهای مؤثر بر ناپایداری اسکان غیررسمی به صورت گلوله برفی و هدفمند 31 نفر از کارشناسان و مدیران شهری و برای جامعه دوم به منظور بررسی میزان اثر هر نماگر 366 خانوار از طریق روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردیده است. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده ها از یافته های کیفی (تحلیل محتوای مصاحبه ها در نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودا) و کمی (آزمون آماری T تک نمونه ای و تحلیل عاملی اکتشافی) استفاده گردیده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد 44 نماگر در قالب 5 عامل در منطقه مورد مطالعه مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های غیررسمی بوده است. که از میان عامل های بارگذاری شده، عامل اقتصادی با 9 نماگر و مقدار ویژه 11.757 و درصد واریانس 26.722 مهمترین عامل و عامل زیست محیطی- بهداشتی با 4 نماگر و مقدار ویژه 5.843 و درصد واریانس 13.280 کم اهمیت ترین عامل مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های غیررسمی بوده است. نتایج: این پدیده اجتناب ناپذیر و رو به رشد است و باید آن را به عنوان واقعیتی انکارناپذیر پذیرفت، لذا بر دیدگاه ساماندهی و توانمندسازی که به مشارکت همه جانبه مردم در رفع مسائل و مشکلاتشان تکیه می کند و این امکان را برای آنان فراهم می سازد که با توجه به اولویت ها و نیازهایشان به بهبود شرایطشان بپردازند، تأکید می گردد.
ارزیابی و تحلیل میزان ناپایداری بافت های شهری در برابر زلزله (نمونه موردی کلانشهر مشهد)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
589 - 608
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد شهرنشینی و گسترش سکونتگاههای غیر رسمی و بافت های فرسوده، وقوع مخاطرات محیطی همچون زلزله در پهنه کلان شهرها می تواند خسارات سنگینی را ایجاد نموده و توسعه ی شهرها را دچار وقفه نماید. شهر مشهد به عنوان دومین کلانشهر کشور به دلیل قرار گرفتن بر روی چند گسل و واقع شدن در کمربند زلزله دنیا، یکی از نقاط آسیب پذیر به شمار می آید. بنابراین با توجه به موقعیت مشهد، سوال اینجاست که کدام پهنه های شهری به لحاظ کالبدی و مخاطرات طبیعی دارای سطوح ناپایدار و آسیب پذیر می باشند؟ این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. در همین راستا در این بررسی سه شاخص اصلی( جمعیتی، کالبدی و مخاطرات طبیعی) و 8 معیار(بعد خانوار، تراکم جمعیتی، تعداد مطلق جمعیت، تعداد خانوار در واحد مسکونی، نوع مصالح، قدمت ساختمان، کیفیت ابنیه) به عنوان شاخص های جمعیتی و کالبدی و فاصله از گسل به عنوان مهمترین شاخص مخاطرات طبیعی در 17260 بلوک شهری با استفاده از AHP و GIS مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که محدوده بافت های فرسوده مرکزی و میانی شهر(8 درصد) و سکونتگاههای غیر رسمی شکل گرفته در محدوده های شمال و شمال شرقی شهر(11درصد) به دلیل فرسودگی و ناپایداری بافت و استفاده از مصالح کم دوام در ساخت و ساز و نیز عمر بالای ساختمان ها و همچنین محدوده جنوبی شهر (21 درصد) به دلیل قرارگیری روی خط گسل، از آسیب پذیری بالایی برخوردار است.
ارزیابی نقش بازآفرینی بافت های ناکارآمد بر مدیریت توسعه در اهواز
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
256 - 270
حوزه های تخصصی:
بافت های ناکارآمد شهری پهنه هایی از شهر هستندکه درمقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه عقب افتاده، از چرخه تکاملی حیات جدا گشته و به کانون مشکلات و نارسایی ها تبدیل شده اند .با این وجود این بافتها درصد بالایی از جمعیت شهری را در خود جای داده و در عین حال از ظرفیت ها و قابلیت های نهفته بسیاری برای توسعه های آتی درون شهری برخوردار هستند. اما پرداختن به بافت های ناکارآمد شهرها و برنامه ریزی برای آنها، جدا از پرداختن به واقعیت های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نبوده و مستلزم برنامه ریزی دقیق، جامع و واقع گرانه است.درسالهای اخیر بازآفرینی شهری به عنوان رویکرد جدید برای بهسازی و نوسازی این بافت ها مطرح شده است. این پزوهش با هدف ارزیابی نقش بازآفرینی بافت های ناکارآمد بر مدیریت توسعه در اهواز انجام گرفته که به منظورتجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات ازنرم افزارSPSS، سپس از طریق تکنیک SWOT تجزیه و تحلیل انجام و جهت آزمون فرضیه از آزمون T استفاده می گردد. یافته های این پژوهش نشان می دهد موقعیت راهبردکلی برای برون رفت از وضعیت موجود و حرکت به سمت بازآفرینی شهری پایدار در ساختار اقتصادی- اجتماعی(راهبرد محافظه کارانه)و در ساختار کالبدی- زیست محیطی(راهبرد تدافعی )می باشد. نتیجه گیری کلی اینکه: در ارتباط با فرضیه با میانگین 28/3 مورد تأیید است.
آگاهی از زلزله در معماری و تاثیر آن برسازماندهی جغرافیای سکونت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زلزله و پدیده های ناشی از آن، اغلب به عنوان عامل ناپایداری و بی نظمی در علوم مهندسی و معماری مطرح بوده که سبب تخریب زیرساخت شهری می گردند؛ این در حالی است که با تغییر نگاه به زلزله یعنی از ضایعه به ظرفیت و از آشوب به سازماندهی، لایه ای دیگر از این پدیده آشکار می شود. زلزله و شبکه گسل را می توان به عنوان یکی از عوامل سازماندهنده سکونت بررسی کرد که در کل جغرافیای سکونت یعنی مکان گزینی شهر و آبادی، شبکه فضایی شهر، توسعه شهر و شبکه فضایی-سازه ای خانه به صورت یک لایه پنهان اما تاثیرگذار نقش مهم داشته باشد؛ در این مقاله سعی شده است با اتکا به رهیافتی کلّ نگر و بینش سیستمی و با روش توصیفی تحلیلی به نقش خودآگاهی و تصویر ذهنی از زلزله و ارتباط و درهمتنیدگی آن با تکنولوژی قنات پرداخته شود. در انتها مدل زلزله- قنات- شهر معرفی و تاثیر آن در سازماندهی معماری و شهرسازی در مقیاسهای مختلف نشان داده می شود. پدیده زلزله در بستر اجتماعی و کالبدی شهر، پدیده ای است پیچیده که مطالعات چند وجهی و به رهیافت بین رشته ای، مابین حوزه علوم جغرافیایی، نظریه های اطلاعات و معماری وشهرسازی نیاز دارد. اهمیت این پژوهش، نگرش نو به پدیده زلزله و چگونگی تحلیل آن از حالت صرفاَ کمّی به کمّی-کیفی و گذر از مباحث مورفولوژیک محض به مباحث سمیو تپولوژیک است. این رهیافت می تواند پارادایم جدیدی را در حوزه معماری همساز با زلزله در مطالعات معاصر بوجود آورد.
بررسی اثرات اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی خشکسالی بر مناطق روستایی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
173 - 194
حوزه های تخصصی:
خشکسالی، به عنوان یکی از مخاطرات محیطی، اثرات زیانبار زیست محیطی از خود برجای می گذارد پژوهش حاضر، با هدف بررسی روند خشکسالی ها و تأثیرات آن بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در سکونتگاه های روستایی استان کردستان، به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد. جامعه آماری، شامل 384 نفر، از میان سرپرستان خانوارهای استان کردستان در سال 1398 انتخاب شدند. برای تعیین وضعیت خشکسالی، ابتدا بررسی وضعیت بارش در یک دوره زمانی 27 ساله (1365 تا 1392) بر اساس شاخص SPI و همچنین، تبیین پیامدهای خشکسالی به روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه صورت گرفت. نتایج به روش SPI نشان داد که شهرستان های قروه نوزده سال، بیجار و سنندج هر کدام با هفده سال، سقز و بانه هر کدام با شانزده سال، زرینه با پانزده سال و مریوان با چهارده سال خشکسالی را از انواع ملایم تا شدید تجربه کردند. نتایج تحلیل عاملی در عوامل اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی نشان داد که در کل، این عوامل 03/55 درصد کل واریانس را تبیین می کند؛ و از آن میان، عامل اقتصادی با تبیین 91/22 درصد در رده نخست قرار می گیرد و عوامل زیست محیطی و اجتماعی، به ترتیب، با تبیین 27/17 و 85/14 درصد کل واریانس در رده های بعدی قرار دارند؛ همچنین، در میان این عوامل، بیشترین تأثیرات خشکسالی به سه متغیر کاهش سطح درآمد با 782/0، کاهش دبی آب چشمه ها با 705/0 و مهاجرت با 766/0 درصد برمی گردد. برای بهبود معیشت و ماندگاری روستاییان، استفاده از ذخیره آب سدها، توسعه نظام باغداری و آموزش کشاورزان در راستای متنوع سازی حرفه ها و مشاغل روستایی از راهکارهای پیشنهادی به شمار می روند.
حفر بی رویه چاه ها و بسترسازی ناپایداری فضا در دشت قاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتقال آب های زیرزمینی به سطح زمین از ادوار بسیار دور رایج و متداول بوده است. از جمله روش هایی که با استفاده از آنها اقدام به این امر می کنند حفر قنات، چاه های عمیق و نیمه عمیق و چاه های دستی است. از دهه 1320 در شهرستان قاینات حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق آغاز شد و به تدریج در تمام دشت ها به ویژه دشت قاین به سرعت و بی رویه گسترش یافت. حفر بی رویه چاه ها مشکلات زیست محیطی را برای این دشت ایجاد نمود. هدف اصلی مقاله حاضر بررسی اثرات زیست محیطی چاه های عمیق و نیمه عمیق بر سکونت گاه های روستایی دشت قاین بوده است. پژوهش حاضر بر مبنای هدف جزء تحقیقات کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتایج نشان داد که بهره برداری های بی رویه از منابع آب زیرزمینی در دشت قاین با حفرچاه های عمیق و نیمه عمیق باعث به وجود آمدن مشکلات زیست محیطی در سکونت گاه های روستایی در دشت قاین از جمله خشک شدن قنوات قدیمی، افت سطح آبخوان و کاهش کیفیت منابع آب شده است. در حقیقت گسترش چاه ها در دشت قاین منجر گردیده با برهم خوردن تعادل محیط زیست، موج شدید ناپایداری در سکونتگاه های انسانی فضا از جمله نقاط روستایی پدیدار گردد.
واکاوی بسامد رخداد رودبادها در زمان بارش های فرین در آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
1 - 18
حوزه های تخصصی:
به منظور واکاوی بسامد رخداد رودبادها در زمان وقوع بارش های فرین و فراگیر در آذربایجان شرقی با بهره گیری از رویکرد محیطی به گردشی در اقلیم شناسی همدید، داده های بارش 11 ایستگاه همدید استان در بازه زمانی 11/10/1329 تا 30/12/1391 (22725 روز) اخذ شد. در ادامه، بارش های فرین و فراگیر منطقه بر اساس دو شرط انتخاب گردید: حداقل نیمی از ایستگاهها بارش دریافت کرده و میانگین بارش ایستگاهها بیش از میانگین صدک 99ام بارش طی دوره مورد مطالعه باشد. بر اساس دو آستانه فوق، 97 رخداد بارشی برگزیده شد. در این روزها بسامد رخداد رودبادها، موقعیت و سرعت آنها بر روی کرنل صفر تا 120 درجه ی طول شرقی و صفر تا 80 درجه ی عرض شمالی برای هر یاخته(1617) در ترازهای 250، 300، 400 و 500 هکتوپاسکال طی چهار دیده بانی همدید در ساعت های 00، 06، 12 و 18 گرینویچ محاسبه گردید. نتایج نشان داد که رودبادها در ترازهای مزبور در ساعت های همدید به ویژه در ساعت 18 بر روی منطقه مطالعاتی نمودی کاملا آشکار دارد. کانون بیشینه بسامد رخداد رودباد نیز بر روی شمال شبه جزیره عربستان استقرار دارد. نقشه های میانگین سرعت باد در ساعت های همدیدی که از یکسو منطبق بر رخداد بیشینه ی بسامد رودباد و از دیگر سو مقارن با وقوع بیشینه ی سرعت باد در پهنه ی مطالعاتی است؛ نشان می دهد که محور خروجی رودباد به صورت مایل با جهت جنوب غربی- شمال شرقی به سوی نیمه غربی کشور کشیده شده و آذربایجان شرقی در قطاع چپ خروجی رودباد، جایی که واگرایی و ناپایداری در جو رخ می دهد قرار دارد.این موضوع بیانگر حرکات عمودی صعودی بر روی محدوده ی مطالعاتی بوده که منجر به انبساط توده هوا در سطوح بالا و ناپایداری جو می شود. به طور کلی کشیدگی رودباد تا تراز 500 هکتوپاسکال خصوصا در ساعت 18 نشان از ضخامت لایه ی ناپایدار داشته که رخداد بارش های فرین و فراگیر بر روی آذربایجان شرقی را فراهم می کند.
ناپایداری اشکال تراکمی بادی, مطالعه موردی: دشت لوت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال چهارم زمستان ۱۳۸۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
1 - 18
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با استناد به مطالعات انجام شده و مشاهدات جدید به قابلیت ناپایداری اشکال تراکمی بادی در دشت لوت پرداخته می شود. فعالیت اشکال بادی در مقایسه با یکدیگر بدلیل ماهیتی که دارند می تواند متفاوت باشد. در این مقاله چنین استدلال می شود که برخانهای دشت لوت بدلیل وضعیت و ماهیتی که دارند فعالتر از سایر اشکال هستند . بنابر این از قابلیت ناپایدار بیشتری می توانند برخوردار باشند.
این مقاله براساس روش مقایسه ای در ماهیت اشکال است و با استفاده از تصاویر ماهواره ای 100000/1 لندست، نقشه های توپوگرافی 50000/1، نقشه زمین شناسی 100000/1، داده های بادنگاری ایستگاههای پیرامون و عکس هوایی 5500/1 تهیه شده است. تحلیل آن براساس بعضی مشاهدات در Google Earth و مشاهدات محلی است. در این مقاله بر چهار نوع شکل شامل برخانها، تپه های طولی، تپه های عرضی و هرمهای ماسه ای که در دشت لوت فراوانی بیشتری دارند و در مقیاس تصاویر و پیکسلهای مورد استفاده قابل مشاهده هستندتأکید شده است.
قسمت وسیعی از بخش غربی رشته کوههای شرقی دشت لوت ( قسمت شرق لوت مرکزی)، همچنین جنوب و جنوب غربی این دشت پوشیده از ماسه های بادی به شکلهای مختلف است. این اشکال دارای ارتفاع مختلف است. ارتفع هرمهای ماسه ای (از قاعده) حدود 475 متر می رسد. تپه های ماسه ای اغلب دارای خط الراس پرشیب مشرف به یک دامنه کم شیب تر است و می توان آن را شاخص در نقش تغییر دهنده بادهای کنونی دانست. در بین بعضی از تپه های ماسه ای بخصوص در هرمهای ماسه ای، ماندآبهای فصلی در حال افزایش است.
این افزایش نشان می دهد که تپه های ماسه ای در قاعده خود تحت تاثیر اثر جریانهای زیر سطحی فصلی نیز قرار دارند. در جایی که برخانها تجمع یافته اند و تشکیل شده اند سطح فرسایشی به نحوی که برخان را قطع کرده باشد در سطح آنها دیده نمی شود و اثر ماندآبهای فصلی نیز در پای آنها وجود ندارد و حتی در بعضی قسمتها برخانها روی دره های فرسایشی قدیمی شکل گرفته اند و به عبارتی یک سطح چرخه ای بادی ( فرسایشی قدیمی - تراکمی جدید ) را ایجاد کرده اند. بنابر این فعالیت جدیدتری را از خود نشان می دهند و بر این اساس و با توجه به معیارهایی که در متن مقاله آمده است، در مقایسه با هرمهای ماسه ای، تپه های طولی و عرضی, برخانها از ناپایداری بیشتری برخوردارند
فهمِ حقیقت ناپایدار و نسبت آن با خلق اثر هنری نزد دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حالی که اغلب فیلسوفان بر این مسأله تأکید دارند که ما چگونه یکدیگر را می فهمیم، دریدا با پافشاری بر پیچیدگی های نوع خاصِ فهم ما، بر این مسأله که ما چرا و چگونه یکدیگر را نمی فهمیم، تمرکز دارد. از نظر دریدا ما در این جهان در گونه ای تعلیق مدام قرار داریم که مانع فهم کامل ما از حقیقت آن می شود. حقیقتی که نه تنها ناپایدار است، بلکه در هنرها امری به غایت ناپایدارتر است. این در حالی است که این ناپایداری و تعلیق در فهم حقیقت، ضمن آنکه خود لازمه ی خلق اثر هنری است، به آن امکان یگانگی، بی همتایی و بی بدیل بودن نیز می بخشد. بدون آن، اثر هنری به فرمولی ریاضی وار تبدیل می شود که همگان قادر به انجام آن خواهد بود. لذا این پژوهش درصدد است بررسی کند که چگونه هر برداشتی از اثر هنری، اتفاقاً خود به ناپایداری بیشتر در فهم و در حجاب فروماندگی حقیقت منجر خواهد شد و چگونه مخاطب اثر در مشارکتی فعّال و دائمی، هیچ گاه از تفسیر اثر رهایی نخواهد یافت. دو اصل مهمی که هنر و خصوصاً هنرهای معاصر برای دوام و بقا به آنها نیاز مبرم دارد و دقیقاً به همین دلیل است که شکوفا می شود .
آینده پژوهی رشد شهری کلانشهر تبریز با تاکید بر رویکرد شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلانشهر تبریز دارای منابع و ظرفیت های فراوانی برای هوشمندشدن در ابعاد گوناگون با توجه به ظرفیت های درونی و بیرونی است و این امر امروزه به یکی از دغدغه های اصلی شهروندان و مسئولان این شهر تبدیل شده است. در این پژوهش به تیین آینده پژوهی تحولات رشد کلانشهر تبریز مبتنی بر رویکرد شهر هوشمند پرداخته شده است.جهت تجزیه و تحلیل منابع پژوهش به شناسایی و تعیین سطح اهمیت شاخص های عملیاتی توسعه آتی کلانشهر تبریز و تعیین روابط تأثیر و تأثری بین مهم ترین شاخص های شناسایی شده مبتنی بر رویکرد مخبره محور پرداخته شده است. به این صورتکه ابتدا شاخص های عملیاتی پژوهش (شاخص های شش گانه شهر هوشمند) و گویه های پژوهش (شامل 25 مورد)، استخراج و در مرحله اول با استفاده از روش AHP در نرم افزار Expert Choice به ارزیابی و مقایسه زوجی معیارها مبتنی بر ارزیابی خبرگان پرداخته شد. در مرحله دوم مبتنی بر فرمول نویسی بهینه در محیط اکسل و شناسایی سطوح تاثیرگذاری و تاثیرپذیری شاخص ها، از روش دیمتل فازی بهره برده شده است. مطابق با تحلیل های کمی، از 10 گویه مرتبط با عوامل آینده شهر تبریز، به رتبه بندی سلسله مراتبی 25 گویه وزن دار شده پرداخته شد و در مجموع نمودار ماتریسی 10*10 ترسیم شد. براساس نتایج کیفی به دست آمده مشخص گردید که بارزترین ویژگی کلانشهر تبریز توجه به عرصه منابع طبیعی و محافظت از منابع زیست کره (آب، خاک و هوا) است. پس از این ابعاد، توجه به دولت الکترونیک، توسعه زیرساخت ITC، حمل و نقل هوشمند، منابع انسانی و توسعه اجتماعی به ترتیب دارای بیش ترین اهمیت بوده اند. در زمینه بررسی مقادیر تاثیرگذاری و تاثیرپذیری (دیمتل) مشخص گردید که توسعه مبتنی بر دانش برنامه ریزی شهری، با تأسیس شرکت های دانش بنیان در این حوزه (و سایر حوزه های مرتبط با مدیریت شهری در عرصه فیزیکی و مجازی) مهم ترین عامل تاثیرگذار در تحقق شهر هوشمند آینده است.