مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بهزیستی روان شناختی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه سازگاری زناشویی با به زیستی روانی دانشجویان متاهل دانشگاه الزهرا است و جامعه آماری شامل 201 نفر از دانشجویان زن متاهل این دانشگاه است، که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش، از آزمون های سازگاری زناشویی (دو نفره) اسپانیر و بهزیستی روان شناختی، و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری هم بستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. جز خرده مقیاس معنویت، که فقط با خرده مقیاس هم بستگی دونفره رابطه ای معنادار داشت، نتایج، رابطه ای معنادار بین خرده مقیاس های به زیستی روانی و خرده مقیاس های سازگاری زناشویی بود. مدت زمان ازدواج و سازگاری زناشویی، 0.206 از تغییرات به زیستی روانی را پیش بینی می کند.
بررسی رابطه بین ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده و ابعاد بهزیستی در دانشجویان دختر و پسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: تحقیقات پیشین در نقاط مختلف جهان نشان از آن دارند که برخورداری از حمایت اجتماعی مطلوب، به سلامت جسمی و بهزیستی روانی منتهی می گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت های جنسیتی در رابطه بین ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده و ابعاد بهزیستی در بین دانشجویان ایرانی بود.
مواد و روش ها: این پژوهش تحلیلی بر روی سه نمونه دانشجویی انجام شد. نمونه ها با روش نمونه گیری در دسترس در سال 1386 از بین دانشجویان دانشگاه تهران و علامه طباطبایی انتخاب شدند. تمامی دانشجویان به صورت داوطلبانه پرسش نامه ها را تکمیل کردند و بازگرداندند. مقیاس های به کار گرفته در پژوهش ها را مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده، عواطف مثبت و منفی، رضایت مندی از زندگی، بهزیستی روان شناختی و بهزیستی اجتماعی تشکیل دادند. تحلیل رگرسیون چندگانه برای تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: اول آن که وجوه مختلف حمایت اجتماعی ادراک شده پیش بینی کننده های بهتری برای رضایت مندی از زندگی و بالانس عاطفی در دختران نسبت به پسران هستند. دوم آن که بهزیستی روان شناختی و اجتماعی در دختران بیشتر به وسیله حمایت اجتماعی از خانواده و در پسران بیشتر به وسیله حمایت اجتماعی از دوستان پیش بینی می شود. سومین یافته آن است که حمایت اجتماعی ادراک شده از فرد خاص و از افراد گروه در دانشکده اثری بر روی ابعاد مختلف بهزیستی فرد ندارند.
نتیجه گیری: در کنار شباهت ها، تفاوت های جنسی در رابطه بین ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده و ابعاد بهزیستی وجود دارد، به نحوی که بعضی از ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده بهزیستی را در پسران بهتر از دختران پیش بینی می کنند و بعضی دیگر بهزیستی را در دختران بهتر از پسران پیش بینی می کنند.
مطالعه جنبه های شناختی - هیجانی کار در برخورد با مشتریان و همکاران (رویکرد نمونه برداری از وقایع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی کار هیجانی و جنبه های شناختی – هیجانی آن در برخورد با مشتریان و همکاران. ملزومات کار هیجانی عبارت اند از: اصالت هیجانی، ناهماهنگی هیجانی و انحراف هیجانی (تخطی از قوانین با برون ریختن هیجاناتی که فرد احساس می کند). تمرکز مطالعه بر فرد هدف و تعاملات وی با مشتری یا همکار و جنبه های شناختی – هیجانی کار بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات رابطه ای است. شرکت کنندگان در این تحقیق 142 نفر (85 مرد و 57 زن) بودند که به کار خدماتی و غیرخدماتی اشتغال داشتند. تعداد تعاملات مرتبط یک هزار و 526 بود. برای گردآوری داده ها از روش نمونه برداری از وقایع استفاده شد که از روش ثبت تعامل های راچستر اقتباس گردیده است. برای سنجش عاطفه منفی از زیرمقیاس NA پاناس، و برای بهزیستی روان شناختی از پرسشنامه روان-تنی مور استفاده شد. داده ها با روش رگرسیون چندسطحی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان می دهند که احتمال ناهماهنگی هیجانی در تعامل با مشتریان و احتمال انحراف هیجانی در تعامل با همکاران بیشتر است. همچنین، این نتایج نشان دادند که کار هیجانی با بهزیستی روان شناختی رابطه منفی دارد.
نتیجه گیری: هم ناهماهنگی هیجانی (که بیشتر در تعامل با مشتری ایجاد می شود) و هم انحراف هیجانی (که بیشتر در تعامل با همکار روی می دهد) بر بهزیستی روان شناختی فرد تاثیر منفی داشته و آن را کاهش می دهد.
روابط ساختاری بین بهزیستی روان شناختی با هوش هیجانی ادراک شده، توانایی کنترل تفکر منفی و افسردگی مادران کودکان کم توان ذهنی و مقایسه آن با مادران کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر مطالعه یک مدل علی برای تبیین بهزیستی روان شناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی و مقایسه آن با مادران کودکان عادی بود. روش: گروه نمونه این مطالعه 75 نفر مادر دارای کودک کم توان و 75 مادر کودک عادی مدارس شهر ارومیه بود که از نظر تحصیلات و طبقه اقتصادی-اجتماعی؛ و سن، جنس و پایه تحصیلی فرزندان همتا گردیده بودند. در مدل طراحی شده هوش هیجانی ادراک شده، کنترل تفکر منفی متغیر برون زا(مستقل)، افسردگی متغیر میانجی و بهزیستی روان شناختی متغیر درون زا در نظر گرفته شدند. جهت سنجش متغیرهای مدل از آزمونهای افسردگی بک، هوش هیجانی ادراک شده مایر و سالووی(TMMS)، آزمون کنترل تفکر ولز و دیویس و بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. آزمونها از نظر ویژگیهای روانسنجی از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس نتایج حاصل مدل اولیه اصلاح و سپس از طریق معادلات ساختاری آزمون شد.
یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد مدل پیشنهادی در گروه دارای فرزند عادی برازش مناسبی داشته و متغیرهای درون مدل بخوبی قادر به تبیین بهزیستی روان شناختی هستند ولی در گروه مادران کم توانان ذهنی مدل قادر نیست آن را تبیین کند. متغیری که در هر دو گروه دارای مسیر علی معنی دار با بهزیستی روان شناختی بوده و می توانست آن را تبیین نماید راهبردهای کنترل تفکر بود.
نتیجه گیری: در گروه مادران دانش آموزان عادی متغیرهای هوش هیجانی ادراک شده، توانایی کنترل تفکر منفی و افسردگی قادر به پیش بینی بهزیستی روانشناختی است اما در گروه مادران دارای کودک کم توان ذهنی این مدل فاقد کارآیی لازم است. براین اساس به نظر می رسد باید مدل دیگری برای مادران کودکان کم توان ذهنی طراحی کرد که بر اساس پیشینه پژوهشی یکی از اجزای آن شدت کم توانی ذهنی کودک و طبق یافته های پژوهش اخیر توانایی کنترل تفکر منفی باشد.
رابطه قدردانی از خدا با عامل های شخصیت، بهزیستی و سلامت روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی رابطه قدردانی از خدا با عامل های شخصیت، بهزیستی و سلامت روانی انجام شده است. در پژوهش اول، 189 دانشجو به خزانه بین المللی گویه های شخصیت، مقیاس های بهزیستی روان شناختی ریف، مقیاس رضایت از زندگی، مقیاس شادی فاعلی، و پرسش نامه قدردانی از خدا پاسخ دادند. در پژوهش دوم، 130 دانشجو به نسخه کوتاه خزانه بین المللی گویه های شخصیت، مقیاس اضطراب و افسردگی، و پرسش نامه قدردانی از خدا پاسخ دادند. نتایج پژوهش اول، نشان میدهد که قدردانی از خدا با همه مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، بهزیستی فاعلی، و شخصیت (به جز خودمختاری و برون گرایی) همبستگی مثبت دارد. نتایج پژوهش دوم نیز نشان میدهد که قدردانی از خدا با وظیفه شناسی و ثبات هیجانی رابطه مثبت و با افسردگی و اضطراب رابطه منفی دارد. این یافته ها نقش مثبت قدردانی از خدا را در بهزیستی و سلامت روانی روشن ساخته است.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی دانش آموزان با توجه به ادراک از والدین با واسطه گری انگیزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی روان شناختی (شاخص هدفمندی در زندگی) در دانش آموزان بر اساس ادراک از والدین و باورهای انگیزشی به روش تحلیل مسیر بود. برای این منظور 875 دانش آموز (451دخترو 424پسر) دبیرستان های شهر شیراز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی، باورهای انگیزشی و ادراک از والدین پاسخ دادند. نتایج پژوهش بطورکلی نشان دادکه بهزیستی روان شناختی دانش آموزان تحت تاثیر ادراک از والدین و باورهای انگیزشی قرار دارد. بدین صورت که ادراک از کنترل والدین به صورت منفی و ادراک استقلال از والدین به صورت مثبت اثر مستقیم و غیر مستقیم بر بهزیستی دارد. همچنین انگیزش درونی به صورت مثبت و بی انگیزشی به صورت منفی با بهزیستی رابطه دارد و باورهای انگیزشی می توانند نقش واسطه ای ایفا نمایند. مدل پژوهش حاضر با داده ها برازش مناسب داشت. در ادامه به بحث درباره کاربرد نتایج به همراه پیشنهادها و محدودیت های پژوهش پرداخته شده است.
ویژگی های روان سنجی مقیاس امیدواری صفتی در دانشجویان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مشخصات روان سنجی مقیاس امیدواری صفتی و رابطه آن با بهزیستی روان شناختی در دانشجویان ایرانی بود.
مواد و روش ها: در این تحقیق توصیفی- پیمایشی،191 نفر دانشجو با دامنه سنی (18 تا45) و میانگین سنی30/4 ± 17/24 با روش نمونه گیریتصادفی طبقه ای از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی همدان انتخاب شدند و به پرسش نامه های امیدواری صفتی Snyder، امیدواری حالتی Snyder، بهزیستی روان شناختی Riff و ناامیدی Beck (Beck hopelessness scale) پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، ضریب Cronbach’s alpha و ضریب دو نیمه کردن و به کمک نرم افزار های SPSS نسخه 16 و Lisrel نسخه 5/8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: ضرایب Cronbach’s alpha (83/0)، دونیمه کردن (80/0)، اعتبار واگرا (ناامیدی Beck، 20/0-)، اعتبار ملاکی (امیدواری حالتی Snyder، 55/0) به دست آمد که همگی معنی دار بودند (01/0 < P). تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقیاس 12 سؤالی امیدواری صفتی بزرگ سالان در نمونه ایرانی بر خلاف نمونه خارجی، که از دو عامل تشکیل شده است، تنها از یک عامل اشباع شده است که 47 درصد واریانس مقیاس را تبیین می کند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول نشان داد که8 سؤالمقیاس به خوبی بر روی یک عامل اصلی بار می شوند و مدل تک عاملی به خوبی با داده ها برازش داشت (91/0 = AGFI یا Adjusted goodness of fit index، 05/0 = RMSEA یا Root mean square error of approximation)، 98/0 = NFI یا Normed fit index).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که این آزمون از اعتبار و روایی بالایی برخوردار است و می توان از آن به عنوان یک ابزار قابل اطمینان در پژوهش های بعدی استفاده کرد.
مقایسة سازشیافتگی زناشویی و بهزیستی روان شناختی در دو گروه افراد نمازگزار و غیرنمازگزار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از جمله معضلات قرن حاضر آشفتگی های عاطفی و هیجانی در روابط انسانی است. با توجه به نیازمندی به تفکر دربارة تأثیرگذاری تقیدات دینی بر امور انسانی، به ویژه مسائل عاطفی و روانی، این پژوهش با هدف مقایسة سازش یافتگی زناشویی و بهزیستی روان شناختی در دو گروه افراد نمازگزار و غیرنمازگزار انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع علّی ـ مقایسه ای است. جامعة آماری شامل تمامی دبیران متأهل شهرستان لنگرود در سال 1391 بود که با استفاده از روش خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 150 نفر انتخاب شدند. از مقیاس سازش یافتگی زناشویی اسپانیر و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. بررسی فرضیة پژوهش با استفاده از تحلیل چندمتغیره، تحلیل واریانس یک متغیره و آزمون T مستقل انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که تفاوت مشاهده شده بین دو گروه افراد نمازگزار و غیرنمازگزار در سازه های سازش یافتگی زناشویی و بهزیستی روان شناختی از لحاظ آماری معنادار است. بنابراین، می توان به کارکرد مهم نماز، به عنوان هستة دین و مهم ترین شکل عملی دینداری در انسجام عاطفی و روان شناختی خانواده اشاره نمود.
اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری تنظیم هیجان بر بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان مبتلا به صرع(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی مداخله شناختی رفتاری تنظیم هیجان بر بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان مبتلا به صرع انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دختران نوجوان مبتلا به صرع 14 تا 20 ساله شهر اصفهان در سال 1390 بود.
مواد و روش ها: به منظور انجام این پژوهش30 نفر دختر 14 تا 20 ساله از میان جامعه مصروعین به شیوه در دسترس، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. روش پژوهش نیمه تجربی بود. مداخله شناختی رفتاری تنظیم هیجان بر اساس دستورالعملی از دانشگاه بوستون ومتناسب سازی با شرایط فرهنگی، به مدت 12 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و به گروه کنترل هیچ آموزشی ارایه نشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه بهزیستی روان شناختیpsychological Well-Being (Ryff) questionnaire) و پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی محقق(researcher-made questionnaire.) ساخته بود. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:نتایج این پژوهش نشان داد که مداخله روش تنظیم هیجان در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پیش آزمون- پس آزمون (048/0>p) و پیش آزمون- پی گیری (019/0>p) بر افزایش بهزیستی روان شناختی دختران مصروع مؤثربود هم چنین، میانگین نمره پذیرش خود (049/0>p)، در مرحله پس آزمون وخرده مقیاس های روابط مثبت (045/0>p)، پذیرش خود (049/0>p)، زندگی هدفمند (046/0p<)، در مرحله پی گیری افزایش معنی داری پیدا کرده است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دادکه مداخله شناختی رفتاری تنظیم هیجان بر افزایش بهزیستی روان شناختی دختران مصروع مؤثر است. هم چنین اثر درمان در زمان پی گیری ماندگار بود.
اثربخشی روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی بر بهزیستی روان شناختی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی بر بهزیستی روان شناختی زنان صورت گرفت. این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی (به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل) بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین زنانی که در کلاس های روان شناسی خانه سلامت شهرداری منطقه 5 تبریز شرکت کرده بودند، با توجه به نمره پایین در مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (RSPWB)، 24 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس در گروه آزمایش مداخله روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی به مدت 8 جلسه (هفته ای یک جلسه 2 ساعته) اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس یک طرفه نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل بعداز اعمال متغیر مستقل از نظر بهزیستی روان شناختی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>p ). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی در بهبود بهزیستی روان شناختی زنان موثر است.
مقایسه ابعاد بهزیستی روان شناختی مادران کودکان ناتوان ذهنی، تیزهوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد بهزیستی روان شناختی مادران کودکان ناتوان ذهنی، تیزهوش و عادی در شهر اصفهان در سال تحصیلی 90-91 انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع مقطعی (علی- مقایسه ای) بوده است. جامعه آماری آن کلیه مادران دانش آموزان عقب مانده ذهنی، عادی و تیزهوش شهر اصفهان در سال تحصیلی 90-91 بودند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شد. تعداد 90 نفر از مادران دانش آموزان (30 نفر ناتوان ذهنی، 30 نفر تیزهوش و30 نفر عادی)؛ نمونه مورد نظر را تشکیل دادند. ابزارهای پژوهش عبارت از ماتریس های پیشرونده ریون رنگی کودکان و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف بودند. داده های به دست آمده به روش توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیره، تجزیه و تحلیل شده بود. یافته های پژوهش نشان داد بین بهزیستی سه گروه از مادران ناتوان ذهنی، تیزهوش و عادی تفاوت معنادار وجود دارد (05/0P≤) و میانگین گروه تیزهوش از دو گروه دیگر بیشتر است. نتیجه گرفته شد حضور یک کودک ناتوان ذهنی و تیزهوش با توجه به منابع حمایتی، سبک های تعاملی و ارتباطی، انتظارات دیگران، شیوه های مقابله با تنش می تواند بر سطح بهزیستی روان شناختی افراد تاثیرگذار باشد.
رابطه بهزیستی روان شناختی با عملکرد شغلی پرستاران و مقایسه آن ها در بخش های ویژه و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بهزیستی روان شناختی با عملکرد شغلی پرستاران و مقایسه آنان در بخش های ویژه و عادی بوده است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی، از نوع مطالعات همبستگی و همچنین علی- مقایسه ای بهره گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه پرستاران (N=900)بیمارستان های قائم( عج) و امام رضا (ع)، تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از جدول مورگان، انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده های پژوهش، از روش های آماری همبستگی؛ تحلیل واریانس (MANOVA) و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین بهزیستی روان شناختی و عملکرد شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد 03/0=r ؛ 01/0>P. همچنین نتایج آزمون T مستقل حاکی از آن است که بین بهزیستی روان شناختی پرستاران بخش های ویژه و عادی تفاوت معنی دار بین دو گروه مشاهده می شود. متغیرهای جمعیت شناختی نیز بیانگر رابطه معنادار (01/0P< ) بین بهزیستی روان شناختی پرستاران ویژه و عادی است.
نقش بازنمایی شناختی، شخصیت و عامل ناباروری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی زنان نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اگرچه در بدو امر ناباروری به عنوان یک اختلال فیزیولوژیک طبقه بندی می شود، اما تجربه ناباروری فراتر از یک نارسایی فیزیولوژیک، ابعاد روانی و اجتماعی فوق العاده ای می یابد. پژوهش حاضر به منظور تعیین قدرت پیش بینی بازنمایی شناختی بیماری، شخصیت و عامل ناباروری در بهزیستی روان شناختی زنان نابارور صورت گرفته است.
مواد و روش ها: 60 نفر از زنان نابارور مراجعه کننده به بیمارستان جامع زنان تهران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این افراد پرسشنامه های خودگزارش دهی را تکمیل کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پزشکی، پرسش نامه بازنگری شده ادراک بیماری، پرسش نامه تیپ شخصیتی D، مقیاس شکوفایی و مقیاس تجربه مثبت و منفی بود. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از تحلیل رگرسیون چندمتغیری گام به گام استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که از میان متغیرهای پژوهش، متغیرهای دوره زمانی (حاد/مزمن)، نتایج و بازداری اجتماعی از قدرت پیش بینی بیشتری در تبیین واریانس شکوفایی برخوردارند که در مجموع توانستند 47% از واریانس شکوفایی را تبیین کنند. متغیرهای دوره زمانی (حاد/مزمن) و هویت از قدرت پیش بینی بیشتری در تبیین واریانس تجربه مثبت برخوردارند، که در مجموع توانستند 37% از واریانس تجربه مثبت را تبیین کنند و متغیر عاطفه مندی منفی از قدرت پیش بینی بیشتری در تبیین واریانس تجربه منفی برخوردار است، که توانست 14% از واریانس تجربه منفی را تبیین کند.
نتیجه گیری: بر اساس پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که شکوفایی با دوره زمانی (حاد/مزمن)، نتایج و بازداری اجتماعی رابطه منفی معنادار، تجربه مثبت با دوره زمانی (حاد/مزمن) و هویت رابطه منفی معنادار و تجربه منفی با عاطفه مندی منفی رابطه مثبت معنادار دارد. بنابراین ضروری به نظر می رسد که در مداخلات بالینی درمان ناباروری، برنامه ریزی لازم برای مداخله در سطوح شناختی و نیز هیجانی صورت گیرد.
رابطه سبک های هویت مذهبی، ابعاد دینداری با بهزیستی روان شناختی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی روابط ساختاری سبک های هویت مذهبی و ابعاد دینداری با بهزیستی روان شناختی دانشجویان است. 667 دانشجو (297 پسر و370 دختر) از چهار دانشکده علوم انسانی، فنی مهندسی، علوم پزشکی و کشاورزی دانشگاه تبریز در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد که پرسش نامه های هویت مذهبی بل، ابعاد دینداری گلاک و استارک و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف را تکمیل کنند. داده های به دست آمده از طریق آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دانشجویان دختر و پسر، در تمام متغیرها تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0/p>). همچنین نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار است (05/0P>). ابعاد دینداری و سبک های هویت مذهبی به عنوان متغیرهای پیش بین معنی داری برای بهزیستی روان شناختی جوانان محسوب می شود. ابعاد دینداری به صورت مستقیم و غیر مستقیم با بهزیستی روان شناختی رابطه دارد.
بررسی مقایسه ای بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی و ابعاد آنها در زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به حضور روزافزون زنان در عرصه اجتماع و اهمیت سلامت روانی آن ها و ارتباط آن بازندگی زناشویی، این تحقیق باهدف مقایسه بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل در سال 1393 انجام شده است. به همین منظور تعداد 175 نفر از معلمان ابتدائی شاغل در مدارس شهر کرج و 175 نفر زنان خانه دار شهر کرج به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شده است. سپس آنان با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و دل زدگی زناشویی پاینز مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تی مستقل برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. تحلیل های آماری گویای آن بود که زنان شاغل بهزیستی روانشناختی بالاتری برخورداربودند (p<0/01)؛ ولی در دلزدگی زناشویی این تفاوت در زنان خانه دار بیش تر بود (p<0/05). هم چنین زنان شاغل در همه مولفه های بهزیستی روانشناختی به غیر از مولفه های رشد شخصی و خود مختاری از زنان خانه دار وضعیت بهتری داشتند. مقایسه ابعاد دلزدگی زناشویی نشان داد زنان شاغل فقط در بعد دلزدگی روانی تفاوت معنی داری با زنان خانه دار داشتند و در ابعاد دیگر تفاوت معنی داری بین این دو گروه وجود نداشت.به نظر می رسد اگر شغل دارای ویژگی منفی مثل ساعات کاری طولانی و استرس و فشارهای زیاد نباشد تأثیرات مثبتی بر بهزیستی روان شناختی زنان دارد. از سوی دیگر اشتغال باعث خستگی و دل زدگی زناشویی بیش تری در زنان شاغل نشده بود، لذا فراهم نمودن زمینه های مشارکت اجتماعی و اشتغال زائی متناسب با شأن زنان در تأمین بهزیستی آنان مؤثر است.
رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و ویژگی های شخصیتی با بهزیستی روان شناختی با واسطه گری تاب آوری در بیماران ام. اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ام. اس یکی از شایع ترین بیماری ها بشمار می رود که نسبت به سایر بیماری ها پژوهش های روانشناسی اندکی را به خود اختصاص داده است. بنابراین، هدف از این پژوهش، رابطة الگوهای ارتباطی خانواده و ویژگی های شخصیتی با بهزیستی روان شناختی با واسطه گری تاب آوری در بیماران ام. اس در نظر گرفته شد. جامعة آماری پژوهش، تمامی بیماران مبتلا به ام. اس استان فارس هستند که 200 نفر (زن و مرد) از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی NEO (کاستا و مک کری)، ابزار تجدید نظر شدة الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک)، تاب آوری بزرگسالان ARS (فریبورگ) و بهزیستی روان شناختی (ریف) پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها علاوه بر روش های توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ماتریس همبستگی)، از روش آماری رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج نشان داد که دو بعد الگوهای ارتباطی خانواده یعنی جهت گیری گفت و شنود و همنوایی از قدرت پیش بینی کنندگی مثبت برای تاب آوری و بهزیستی روان شناختی برخوردار می باشند و از بین پنج عامل ویژگی های شخصیتی، برون گرایی می تواند تاب آوری و بهزیستی روان شناختی را به صورت منفی پیش بینی کند. هم چنین تاب آوری نیز بهزیستی روان شناختی را پیش بینی می کند. به گونه کلی تاب آوری، نقش یک متغیر واسطه گر را برای الگوهای ارتباطی خانواده و ویژگی های شخصیتی با بهزیستی روان شناختی دارد.
نقش نشخوار فکری در بهزیستی روانی و اضطراب در همسران بیماران مبتلا به سرطان در استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش نشخوار فکری بر بهزیستی روانشناختی و اضطراب در همسران بیماران مبتلا به سرطان در استان قم بود.
روش: طرح تحقیق از نوع علی-مقایسه ای و همبستگی بود که 147نفراز بین همسران افراد مبتلا به سرطان بااستفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گرداوری در این پژوهش مقیاس نشخوار فکری نولن-هوکسما، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی مک-کامینز و پرسشنامه اضطراب بک بود، برای تحلیل داده ها در ابتدا از طریق ماتریس همبستگی بین متغیرها محاسبه گردید و سپس رابطه بین این متغییرها را از طریق مجموعه ای از تحلیل های رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار spss به دست آمد.
یافته ها:تحلیل داده ها نشان داد بین نشخوار فکری و بهزیستی روانشناخی رابطه منفی معناداری وجود دارد و بین نشخوار فکری و اضطراب رابطه مثبت معنا داری وجود دارد. درنهایت میتوان این گونه نتیجه گرفت: متغیر پیش بین(نشخوار فکری) در بین همسران بیماران مبتلا به سرطان قادر است تغییرات بهزیستی روانی و اضطراب را پیش بینی کند.
نتیجه گیری: نتایج پژوش حاضر حاکی از پایین بودن بهزیستی روانشناختی همسران بیماران مبتلا به سرطان است.لذا توجه به نیازهای روانی همسران بیماران سرطانی مولفه ضروری در موفقیت درمانی بیماران است.
ارتباط خودتنظیمی و تسلط جمعی با بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از دغدغه های نظام های آموزشی دنیا، ارتقای بهزیستی و سلامت روان یادگیرندگان است و از آنجا که عوامل فردی و اجتماعی گوناگونی در داشتن احساس بهزیستی تأثیرگذارند، شناسایی متغیرهای مرتبط با این حوزه ضروری به نظر می رسد. هدف از این پژوهش، بررسی رابطة بین ابعاد خودتنظیمی و تسلط جمعی با بهزیستی روان شناختی است. روش پژوهش، همبستگی است و بدین منظور تعداد 300 نفر (170 دختر، 130 پسر) از دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های یادگیری خودتنظیمی (بوفارد و همکاران،1995)، تسلط جمعی (هابفول، 2000 (و بهزیستی روان شناختی (ریف،1989) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل یافته ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، بیانگر ارتباط مثبت و معنی دار بین ابعاد خودتنظیمی (فراشناخت، شناخت و انگیزش) و نیز تسلط جمعی با بهزیستی روان شناختی است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری به شیوة گام به گام نشان داد که فراشناخت، انگیزش و تسلط جمعی با هم قادر به پیش بینی 26 درصد از تغییرات نمرة کل بهزیستی روان شناختی هستند. با توجه به ارتباط بین متغیرها و پیش بینی بخشی از تغییرات بهزیستی روان شناختی به وسیلة خودتنظیمی و بخشی به وسیله تسلط جمعی،لازم است معلمان و والدین، هم اهمیت تلاش های فردی و هم کمک گرفتن به موقع و بجا از اطرافیان را برای دانش آموزان مشخص سازند.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر سبک دلبستگی بر بهزیستی روان شناختی نمونه ی غیر بالینی دانشجویان دارای سبک دلبستگی ناایمن دل مشغول(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهمیت ارتباط الگوهای دلبستگی در کودکی با کیفیت روابط نزدیک در بزرگسالی، از جمله موضوعاتی است که در دهه های اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در همین راستا، این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر دلبستگی بر روی بهزیستی روان شناختی نمونه ی غیر بالینی دانشجویان انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 16 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 92-1391 دارای سبک دلبستگی ناایمن دل مشغول، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه جای داده شدند. پرسش نامه ی مقیاس های رابطه (RSQ) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف- فرم کوتاه (RSPWB) در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. گروه آزمون 7 جلسه ی 90 دقیقه ای آموزش گروهی مبتنی بر دلبستگی دریافت کردند در صورتی که گروه شاهد در لیست انتظار قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و به کمک آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و نیز با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری، تحلیل شدند.
یافته ها: بر اساس نتایج، نمرات دو گروه آزمون و شاهد در پیش آزمون تفاوت معنی داری با هم نداشتند و مقایسه نمره ی کلی بهزیستی روان شناختی دو گروه در پس آزمون نیز تفاوت معنی داری نیافت (05/0<P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که آموزش گروهی مبتنی بر دلبستگی با وجود افزایش برخی از متغیرها منجر به افزایش معنی دار در نمره ی کلی بهزیستی روان شناختی نگردیده است.
بررسی مقایسه ای بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی و ابعاد آنها در زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به حضور روزافزون زنان در عرصه اجتماع و اهمیت سلامت روانی آنها و ارتباط آن بازندگی زناشویی، این تحقیق با هدف مقایسه بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل در سال 1393 انجام شده است.
روش: به همین منظور تعداد 175 نفر از معلمان ابتدائی شاغل در مدارس شهر کرج و 175 نفر زنان خانه دار شهر کرج به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شده است. سپس آنان با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و دل زدگی زناشویی پاینز مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تی مستقل برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: تحلیل های آماری گویای آن بود که زنان شاغل بهزیستی روانشناختی بالاتری برخورداربودند (p<0/01)؛ ولی در دلزدگی زناشویی این تفاوت در زنان خانه دار بیشتر بود (p<0/05). همچنین زنان شاغل در همه مولفه های بهزیستی روانشناختی به غیر از مولفه های رشد شخصی و خود مختاری از زنان خانه دار وضعیت بهتری داشتند. مقایسه ابعاد دلزدگی زناشویی نشان داد زنان شاغل فقط در بعد دلزدگی روانی تفاوت معنی داری با زنان خانه دار داشتند و در ابعاد دیگر تفاوت معنی داری بین این دو گروه وجود نداشت.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد اگر شغل دارای ویژگی منفی مثل ساعات کاری طولانی و استرس و فشارهای زیاد نباشد تأثیرات مثبتی بر بهزیستی روان شناختی زنان دارد. از سوی دیگر اشتغال باعث خستگی و دل زدگی زناشویی بیشتری در زنان شاغل نشده بود، لذا فراهم نمودن زمینه های مشارکت اجتماعی و اشتغال زائی متناسب با شأن زنان در تأمین بهزیستی آنان مؤثر است.