مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
بهزیستی روان شناختی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف مقایسه بهزیستی معنوی، بهزیستی روان شناختی و کارآمدی خانواده در میان دانشجویان و طلاب به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری، دانشجویان مرد و زن متأهل کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه ها و طلاب سطح 2 و 3 حوزه های علمیه شهر قم بود که تعداد 391 نفر از آنان به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای انجام این پژوهش، از سه پرسش نامه بهزیستی معنوی، بهزیستی روان شناختی و کارآمدی خانواده استفاده شد. داده ها توسط شاخص های مرکزی، شاخص های پراکندگی و آزمون مقایسه میانگین چند متغیره و با کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین میانگین نمره بهزیستی معنوی، بهزیستی روان شناختی و کارآمدی خانواده دانشجویان و طلاب در سطح (05/0P≤) تفاوت معناداری وجود دارد.
پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر اساس هوش های معنوی، هیجانی و اجتماعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر اساس هوش های معنوی، هیجانی و اجتماعی در دانشجویان انجام شده است. روش تحقیق همبستگی از نوع پیش بین بوده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 340 نفر دانشجوی دختر و پسر بودند که از بین دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه خلیج فارس بوشهر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس هوش اجتماعی ترومسو(سیلورا، مارتینو سن و دال ،2001 ) ، مقیاس هوش هیجانی (شات وهمکاران ،1998)، پرسشنامه هوش معنوی (کینگ و دی سیکو ، 2009 ) و مقیاس بهزیستی روان شناختی ( ریف ، 1980 ) استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد بین انواع هوشهای اجتماعی، هیجانی و معنوی با بهزیستی روان شناختی رابطه ی معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد در دانشجویان پسر به ترتیب هوش معنوی و هوش هیجانی سهم معناداری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دارد در این گروه هوش اجتماعی قابلیت پیش بینی بهزیستی روان شناختی را نداشت. در دانشجویان دختر به ترتیب هوش هیجانی، هوش اجتماعی و هوش معنوی سهم معناداری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دارند. نتایج این تحقیق نشان داد که در دانشجویان پسر هوش معنوی و در دانشجویان دختر هوش هیجانی توانایی بیشتری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی دارند.
بررسی مقایسه ای تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی در زنان بارور و نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع بالای مشکلات روانی ناشی از ناباروری در زنان نابارور و لزوم شناخت وضعیت روانی آن ها به منظور انجام مداخلاتی در جهت کمک به آن ها، پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی در زنان بارور و نابارور انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش علی-مقایسه ای شامل تمام زنان نابارور مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان مشگین شهر در سال 1393 بود. تعداد 80 زن نابارور و 80 زن بارور به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی جمع آوری و با نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره، تحلیل شدند.
یافته ها: بین زنان بارور و نابارور در متغیرهای تاب آوری (001/0P<، 47/10=F)، باورهای فراهیجانی (031/0P<، 75/4=F) و بهزیستی روان شناختی (001/0P<، 31/12=F) تفاوت معنی داری وجود دارد و در تمام این متغیرها نمرات زنان نابارور، کمتر از نمرات زنان بارور است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر که از سطوح پایین تر تاب آوری، باورهای فراهیجانی و بهزیستی روان شناختی در زنان نابارور نسبت به زنان بارور حکایت دارد، ضرورت توجه به سلامت روان زنان نابارور و انجام مداخلاتی در جهت کمک به آن ها بیش از پیش آشکار می شود.
مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر الگوی لوینسون و ماتریکس در بهزیستی روان شناختی افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در حال حاضر اختلال های مصرف مواد و پیامدهای ناخوشایند ناشی از آن یکی از مهم ترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان به شمار می رود. این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر الگوی لوینسون و ماتریکس در بهزیستی روان شناختی افراد وابسته به مواد انجام گرفت. روش: روش پژوهش، از نوع شبه آزمایشی و حجم نمونه شامل 45 مرد وابسته به مواد بود که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش1 (15نفر)، آزمایش2 (15نفر) و گواه (15نفر) گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف فرم کوتاه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. یافته ها: نتایج حکایت از موثر بودن هر دو روش در ارتقای نمرات بهزیستی روان شناختی داشت (001/0>p). پس ازدوماه پیگیری نیز نتایج حاکی از پایدار بودن نتایج مداخله در گروه های آزمایش داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت برنامه مداخله الگوی لوینسون مؤثرتر از روش ماتریکس بوده است. بنابراین توصیه می شود روان شناسان و مشاوران شاغل در مراکز درمان سوءمصرف مواد از روش الگوی لوینسون به جای روش درمانی ماتریکس و در کنار درمان دارویی و رفع علائم جسمانی جهت افزایش بهزیستی روان شناختی استفاده کنند.
بررسی رابطه سبک های هویتی و نقش تعهد هویت با میزان بهزیستی روان شناختی در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تبریز
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش سبک های هویت و تعهد هویت بر بهزیستی روان شناختی دانش آموزان انجام شد.
روش: در یک بررسی مقطعی، در نمونه ای متشکل از 364 آزمودنی (140 پسر و 224 دختر)، پرسشنامه سبک های هویت و مقیاس های بهزیستی روان شناختی اجرا شد. روایی ابزارهای اندازه گیری از طریق اعتبار محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گردید و با استفاده از تحلیل مسیر، اثرات مستقیم و غیرمستقیم سبک های هویت بر تعهد هویت و مقیاس های ششگانه بهزیستی روان شناختی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری بر خودمختاری، تسلط محیطی، رشد شخصی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود اثر مثبت و معنادار داشته و در مقابل سبک هویت سردرگم، اجتنابی بر موارد اشاره شده اثر منفی و معنادار داشته است (05/0<p). اثر غیرمستقیم سبک هویت اطلاعاتی، هنجاری از طریق تعهد بر مقیاس های خودمختاری، تسلط محیطی، رشد شخصی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود مثبت و معنادار بوده؛ و اثر غیرمستقیم سبک هویت سردرگم، اجتنابی از طریق تعهد بر مقیاس های خودمختاری، تسلط محیطی، رشد شخصی، روابط مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خود منفی و معنی دار می باشد (05/0< p).
نتیجه گیری: در مجموع یافته ها نشان می دهد که اجتناب از مواجهه با مسائل مربوط به هویت با بهزیستی روان شناختی رابطه منفی دارد. همچنین نتایج نشان داد که نه تنها وجود تعهد بلکه شیوه مواجهه با تکالیف و موضوعات مربوط به هویت نیز در پیش بینی بهزیستی روان شناختی نوجوانان بسیار مهم است.
ارائه مدل ساختاری خود- دلسوزی و بهزیستی روان شناختی با میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقاء بهزیستی روان شناختی افراد جامعه، از اهداف مهم هر کشور است. پژوهش حاضر باهدف تدوین مدل ساختاری خود- دلسوزی و بهزیستی روان شناختی با میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر دانشگاه شیراز انجام شد. جامعه ی پژوهش حاضر دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بودند، به این منظور 280 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های تصویر بدنی، بهزیستی روان شناختی، خود دلسوزی، عزت نفس استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخورداراست. بر اساس نتایج مدل ساختاری، خود دلسوزی پیش بینی کننده ی تصویر بدنی و عزت نفس، تصویر بدنی پیش بینی کننده ی بهزیستی روان شناختی و همچنین عزت نفس پیش بینی کننده ی تصویر بدنی است. تأثیرات غیرمستقیم شامل تأثیر خود دلسوزی بر عزت نفس، تصویر بدنی و خود دلسوزی بر تصویر بدنی و بهزیستی روان شناختی می باشد. لذا پژوهش حاضر اهمیت عزت نفس، تصویر بدنی و خود- دلسوزی را در بهزیستی روان شناختی نشان می دهد.
مروری بر علل گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان
حوزه های تخصصی:
رفتارهای پرخطر به رفتارهایی گفته می شود که سلامت و بهزیستی جسمی، روان شناختی و اجتماعی افراد و جامعه را به خطر می اندازد. دوره ی نوجوانی که با تغییرات جسمانی، روان شناختی و اجتماعی گسترده همراه است، به دلیل خودمحوری و عدم درک مناسب نوجوانان از رفتارهای خود، مرحله ی مهمی برای شروع رفتارهای پرخطر محسوب می شود. گرایش نوجوانان به انواع رفتارهای پرخطر یکی از اصلی ترین منابع نگرانی در جامعه است زیرا نوجوانانی که گرایش بیشتری به رفتارهای پرخطر دارند پیشرفت تحصیلی کمتری دارند، گرایش بیشتری به خودکشی دارند و احتمال مرگ و میر و ابتلا به بیماری های مرتبط با رفتارهای پرخطر در آن ها بیشتر است. هدف پژوهش حاضر مروری بر علل گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان بود. این پژوهش به صورت مطالعه ی کتابخانه ای و اسنادی بر مبنای نظریات موجود و پژوهش های انجام شده توسط پژوهشگران مختلف در حوزه ی رفتارهای پرخطر انجام شد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که گرایش به رفتارهای پرخطر محصول تعامل عوامل شناختی، هیجانی، اجتماعی و خانوادگی است. بنابراین، شناسایی دقیق عوامل مؤثر در گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان و همچنین تدوین برنامه های مربوط به پیشگیری و کنترل این رفتارها امری ضروری است.
تأثیر آموزش مدیریت تنیدگی مبتنی بر روی آورد شناختی- رفتاری بر بهبود رابطه والد- کودک و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تولد یک کودک کم توان ذهنی، به عنوان یک بحران می تواند تأثیرات نامطلوبی بر مادران داشته و آنها را تحت تنش های جسمی، روانی، و اجتماعی قرار دهد. هدف از پژوهش حاضر تأثیر آموزش مدیریت تنیدگی مبتنی بر روی آورد شناختی- رفتاری بر بهبود رابطه والد- کودک و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران کودکان کم توان ذهنی شهرستان رشت در سال 1395 بوده است که از این تعداد نمونه ای به حجم 28 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ارزیابی رابطه مادر- کودک رابرت و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. برای گروه آزمایش، آموزش مدیریت تنیدگی مبتنی بر روی آورد شناختی- رفتاری در 10 جلسه 45 دقیقه ای برگزار شد، درحالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکرد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مدیریت تنیدگی توانسته مؤلفه های حمایت بیش ازحد، سهل گیری بیش ازحد، و طرد مربوط به رابطه مادر- کودک را کاهش، و مؤلفه پذیرش را افزایش دهد و همچنین بهزیستی روان شناختی را در مادران کودکان کم توان ذهنی افزایش دهد (001/0>P ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، آموزش مدیریت تنیدگی یکی از کارآمدترین روش های درمانگری است که در کاهش تنیدگیی و بهبود بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی مؤثر است.
بررسی نقش اعتکاف در بهزیستی روان شناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مهم ترین مسائل اساسی کشورهای جهان، تأمین سلامت و بهزیستی روانی افراد است. این پژوهش با هدف بررسی نقش اعتکاف در بهزیستی روان شناختی دانشجویان شرکت کننده در مراسم اعتکاف اجرا شد. روش: به منظور اجرای پژوهش، از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاههای تهران بودند که از بین آنها دو دانشگاه به صورت در دسترس انتخاب شدند و سپس از میان دانشجویان شرکت کننده در مراسم اعتکاف، 140 دانشجو (70 دختر و 70 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و با استفاده از مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف(1980) یک بار قبل از شروع مراسم اعتکاف و یک بار پس از پایان اعتکاف، به همراه گروه کنترل مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: 1. بهزیستی روان شناختی دانشجویان معتکف، بعد از اتمام مراسم اعتکاف نسبت به قبل از آن بیشتر بود. 2. بهزیستی روان شناختی دانشجویان معتکف، بیشتر از دانشجویان عادی بود. نتیجه گیری: ارزیابی و شناخت ابعاد بهزیستی روان شناختی و ارتباط آن با دین و ساختارهای مذهبی، به خصوص اعتکاف، روزه و عفو و تأیید این نتایج در تحقیقات مختلف می تواند راهکارهای اساسی را در تأمین بهداشت روانی جامعه به همراه داشته باشد.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس عملکرد خانواده و نیازهای بنیادی روان شناختی دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس عملکرد خانواده و نیازهای بنیادین روان شناختی در دانش آموزان متوسطه دوم شهر تهران انجام گردید. روش کار: جامعه این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم متوسطه دوم آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 94-93 بود. تعداد 254 دانش آموز دختر با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای از دبیرستانهای مناطق 3، 8، 15 و 18 انتخاب شدند و پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف فرم 54 سئوالی، پرسشنامه عملکرد خانواده 45 سوالی (FADI) و پرسشنامه نیازهای بنیادی روان شناختی را جهت تعیین سهم هر یک از متغیرهای بهزیستی روان شناختی، عملکرد خانواده و نیازهای بنیادی روانشناختی، تکمیل کردند.داده های حاصل با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین متغیرهای عملکرد خانواده و نیازهای بنیادین روان شناختی بامتغیر بهزیستی روان شناختی، همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد. نتیجه گیری: مولفه ابراز عواطف از عملکرد خانواده و همچنین ابعاد خودمختاری و شایستگی از ابعاد نیازهای بنیادی روان شناختی، می توانند پیش بین خوبی برای بهزیستی روان شناختی باشند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری زناشویی، رضایت جنسی و رضایت از زندگی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سازگاری زناشویی، رضایت جنسی و رضایت زندگی زنان بود. روش کار: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهرستان قوچان در آبان ماه سال 1394 می باشد. تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از 3 کلینیک انتخاب شدند و پرسشنامه های سازگاری زناشویی اسپانیر، رضایت از زندگی دینر و رضایت جنسی لارسونبر روی آنان انجام شد. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمون و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمون درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کرد و گروه شاهد در لیست انتظار قرار داشت. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد رضایت از زندگی زنانی که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش دریافت کردند، نسبت به زنانی که این درمان را دریافت نکرده اند، به طور معنی داری افزایش یافت . نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به شیوه گروهی می تواند رضایت از زندگی را در زنان افزایش دهد.
نقش حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی بهزیستی روان شناختی معلمان زن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بهزیستی روان شناختی همواره در محیط های شغلی و علمی مورد توجه روان شناسان بوده است. معلمی یکی از مشاغل مهمی است که پیامدهای جدی جسمانی و روانی ایجاد می کند. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به تعیین نقش حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی بهزیستی روان شناختی معلمان زن پرداخته است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی است، جامعه ی آماری شامل کلیه معلمان زن مقطع متوسطه نواحی سه گانه شهر کرمانشاه در سال 95-1394 بود که 200 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از فرم مشخصات جمعیت شناختی، پرسش نامه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران، پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف استفاده گردید. داده بر اساس ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 20 تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل داده های پژوهش نشان داد که بین حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی روان شناختی معلمان زن، رابطه ی معنی داری وجود دارد. لذا حمایت اجتماعی ادراک شده توان پیش بینی بهزیستی روان شناختی را به صورت معنی دار دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پیشنهاد می گردد آموزش و شیوه های افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده در تدوین برنامه های آموزش ضمن خدمت معلمان و داوطلبان مشاغل معلمی، مد نظر قرار گیرد و به اهمیت بهزیستی روان شناختی با توجه به نقش معلمان در تربیت و توسعه نیروی انسانی و انتقال دانش در آموزش و پرورش به عنوان یکی از نهادهای مهم و تاثیرگذار در جامعه توجه گردد.
اثر بخشی مصاحبه انگیزشی بر شاخص های روانشناختی و جسمانی در بیماران با فشار خون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر شاخص های روان شناختی و جسمانی بیماران مبتلا به فشار خون اساسی بود. نخست، شرکت کنندگان با استفاده از ملاک های ورود و خروج غربال شدند، سپس، 26 بیمار مبتلا به فشار خون اساسی با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند(13 بیمار در هر گروه). افراد در گروه آزمایش، طی 5 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکرد. این مطالعه یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. نتایج نشان داد که بین دو گروه در بهزیستی روانشناختی و زیر مقیاس های آن، همجوشی شناختی و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد مصاحبه انگیزشی، مداخله مؤثری در بیماران مبتلا به فشار خون اساسی است.
اثربخشی آموزش معنویت بر ارتقای سرسختی و بهزیستی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با توجه به شیوع حالات منفی روان شناختی، برخی گزارش ها اثربخشی درمان های معنوی را مقدم بر درمان های مرسوم قبلی دانسته اند. بر این اساس، هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش معنویت به بر ارتقای سرسختی و بهزیستی روان شناختی کارکنان زن، ادارات دولتی شهر خرم آباد بود. این پژوهش، به صورت نیمه تجربی و در آن از پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه، شامل 34 کارمند شهرستان خرم آباد (17 نفر برای گروه آزمایش و 17 نفر گروه کنترل) بود. آموزش معنویت طی هشت جلسه نود دقیقه ای، هر هفته یک جلسه اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمره های پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (P<0/01)، به نحوی که آموزش معنویت موجب ارتقای سرسختی و بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش شده است.
پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس مکانیسم های دفاعی و راهبردهای انطباقی در بیماران مبتلا به سندرم نقص ایمنی اکتسابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بهزیستی روانشناختی یک متغیر هدف مهم در بیمارام مبتلا به سندرم نقص ایمنی اکتسابی است.هدف این پژوهش بررسی رابطه مکانیسم های دفاعی و راهبردهای تطابقی با بهزیستی روان شناختی بیماران مبتلا به سندرم نقص ایمنی اکتسابی شهر شیراز بود. روش: طرح پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه آن را بیماران مبتلا به سندرم نقص ایمنی اکتسابی شهر شیراز تشکیل می دادند.به شیوه نمونه گیری در دسترس،80 نفر از بیماران( شامل 57 مرد و 23 زن) که در مراحل پایانی زندگی قرار نداشتند انتخاب شدند و با پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف(1989)،مکانیسم های دفاعی آندروز(1993) و راهبردهای انطباقی لازاروس و فلکمن(1980) مورد ارزیابی قرار گرفتند.برای تحلیل داده ها از نسخه 16 نرم افزار spss و روش آماری رگرسیون گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: در بررسی ضرایب همبستگی،از بین ابعاد بهزیستی روانشناختی،ابعاد پذیرش خود(345/0 r=)و زندگی هدفمند(342/0r=) با ابعاد مکانیسم های دفاعی رشد نایافته و ابعاد بهزیستی روانشناختی روابط مثبت با دیگران(441/0r=)،تسلط بر محیط(265/0r=)،زندگی هدفمند(375/0r=) و رشد فردی(290/0 r=) با مکانیسم های دفاعی روان آزرده و ابعاد بهزیستی روانشناختی پذیرش خود(226/0r=)،روابط مثبت با دیگران(475/0r=)،تسلط بر محیط(365/0r=)،زندگی هدفمند(461/0r=) و رشد فردی(349/0r=) با مکانیسم های دفاعی رشد یافته رابطه معنی داری وجود دارد ولی بین ابعاد بهزیستی روانشناختی با راهبردهای هیجان مدار رابطه معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از داده ها نشان می دهد که مکانیسم های دفاعی رشد یافته و برخی از ابعاد مقابله ای هیجان مدار و مسئله مداردر بهزیستی روانشناختی افراد مبتلا به سندرم نقص ایمنی اکتسابی نقش دارند.
تآثیر معنادرمانی گروهی در رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی همسران ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنا درمانی شاخه ای از روان درمانی وجود نگر است که کاربست آن در مراحل بحرانی زندگی درمان جویان اثرات ارزنده ای دارد. پژوهش حاضر با هدف آشکار ساختن تأثیر معنا درمانی گروهی در بهزیستی روان شناختی و رضایت زناشویی زوجین ناسازگار به انجام رسید. روش پژوهش نیمه آزمایشی است و با به کارگیری طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده همه زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره بهزیستی شهرستان اردبیل در سال 1394 بودند. نمونه پژوهش 36 زوج ناسازگار بودند که با نمونه گیری در دسترس گزینش و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش در 10 جلسه معنا درمانی گروهی شرکت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با بهره گیری از سنجه های سازگاری زناشویی اسپانیر، رضایت زناشویی انریچ و بهزیستی روان شناختی ریف گردآوری شد. برآمدهای تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که تفاوت متغیرهای رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش و گواه در پس آزمون معنی دار بوده است؛ میانگین نمرات رضایت زناشویی و بهزی ستی روان شناختی در گروه آزمایشی به گونه معنی دار بیشتر از گروه گواه بود. یافته های پژوهش نشان می دهد که شرکت زوجین ناسازگار در جلسه های معنا درمانی گروهی بهزیستی روان شناختی و رضایت زناشویی آن ها را افزایش می دهد.
اثر تعارض کار-خانواده و غنی سازی کار-خانواده بر قصد ترک شغل و بهزیستی روان شناختی: نقش واسطه ای تعادل کار-زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر تعارض کار-خانواده و غنی سازی کار-خانواده بر قصد ترک شغل و بهزیستی روان شناختی با توجه به نقش واسطه ای تعادل کار-زندگی بود. نمونه این پژوهش شامل 363 نفر(222 مرد و 141 زن) از کارکنان شرکت ملی حفاری ایران است که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش متغییرهای مورد مطالعه از پرسش نامه های تعارض کار-خانواده، غنی سازی کار-خانواده، تعادل کار-زندگی، قصد ترک شغل و برای سنجش متغییر بهزیستی روان شناختی از پرسش نامه های خشنودی شغلی، خشنودی خانوادگی و سلامت روان استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار SPSS ویراست 22 و AMOS ویراست 22 انجام گرفته است. برای آزمودن فرضیه های واسطه ای در الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ در برنامه ماکرو پریچر و هیز [1](2008) استفاده شد. یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار است. برازش بهتر از راه همبسته کردن خطاهای دو مسیر بدست آمد. هم چنین، 12 فرضیه (مستقیم و غیر مستقیم) مورد تایید قرار گرفتند. [1] -Macro Preacher & Hayes
نقش واسطه ای ذهن آگاهی مادر و تاب آوری خانواده در رابطه ی بین مشکلات رفتاری کودک دارای اختلال های طیف اوتیسم و بهزیستی روان شناختی مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای ذهن آگاهی مادر و تاب آوری خانواده در رابطه ی بین مشکلات رفتاری کودک دارای اختلال های طیف اوتیسم و بهزیستی روان شناختی مادر بود. جامعه آماری شامل مادرانِ کودکان دارای اختلال های طیف اوتیسم در دامنه ی سنی 3 تا 16 سال شهرهای تهران، کرج و قزوین بودند که از بین آنها 170 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه های بررسی مشکلات و نقاط قوت کودک، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی و پرسشنامه ی تاب آوری خانواده برای سنجش استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که دو متغیر ذهن آگاهی و تاب آوری خانواده در رابطه ی بین متغیرهای پیش بین (مشکلات رفتاری کودک دارای اختلال های طیف اوتیسم) و ملاک (بهزیستی روان شناختی مادر) نقش واسطه ای ایفا می کنند. با توجه به نتایج پیشنهاد می شود متخصصان این حوزه در اقدام برای مداخله های درمانی، توجه خود را علاوه بر راهکارهای متمرکز بر کودک دارای اختلال های طیف اوتیسم، بر شرایط سلامت روانی والدین، محیط خانواده، منابع موجود در جامعه و سایر عوامل مربوط به بافت زندگی کودک نیز معطوف کنند.
مقایسه رضایت زناشویی، کیفیت زندگی، بهزیستی روان شناختی و تاب آوری روانی زنان شاغل فرهنگی، شاغل غیرفرهنگی و زنان خانه دار شهر بوشهر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان مقایسه رضایت زناشویی، کیفیت زندگی، بهزیستی روان شناختی و تاب آوری روانی زنان شاغل فرهنگی، شاغل غیرفرهنگی و زنان خانه دار شهر بوشهر انجام گرفته است. روش پژوهش علی- مقایسه ای از نوع پس رویدادی است. در این پژوهش جامعه آماری کلیه زنان شاغل فرهنگی، شاغل غیرفرهنگی و زنان خانه دار شهر بوشهر بودند را تشکیل داد که تعداد 1900 نفر زنان شاغل فرهنگی، 7269 نفر زنان شاغل غیرفرهنگی و 38504 نفر زنان خانه دار بودند. نمونه آماری بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای شامل تعداد 60 نفر از زنان شاغل فرهنگی و 60 نفر زنان شاغل غیرفرهنگی و همچنین 60 نفر زنان خانه دار را تشکیل می دهد. ابزارهای مورداستفاده پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و بهزیستی روان شناختی می باشد. نتایج پژوهش نشان دادند که زنان خانه دار نسبت به سایر گروه ها از رضایت زناشویی بیشتری برخوردار بودند. زنان شاغل فرهنگی نسبت به سایر گروه ها از کیفیت زندگی بالاتری برخوردار بودند. زنان شاغل فرهنگی نسبت به سایر گروه ها از بهزیستی روان شناختی بیشتری برخوردار بودند. زنان شاغل فرهنگی نسبت به سایر گروه ها از تاب آوری بالاتری برخوردار بودند.
نقش واسطه ای بهزیستی روان شناختی در بین سرمایه اجتماعی و خودکارآمدی در زنان فرهنگی شهرستان سرباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش تبییننقش واسطه ای بهزیستی روان شناختی در بین سرمایه اجتماعی و خودکارآمدی در زنان فرهنگی شهر سرباز بود. در این پژوهش از روش پیمایشی- همبستگی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان فرهنگی شهر سرباز و نمونه با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 191 نفر انتخاب گردید. داده ها از روش پرسش نامه های بهزیستی روان شناختی ریف(1989) ، خودکارامدی آدامز و شرر(1982) و سرمایه اجتماعی سهامی (1387) گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر به روش بارون و کنی استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان دادند که خودکارآمدی با سرمایه اجتماعی و مولفه های آن به اسثتنائی مولفه اعتماد به خانواده رابطه مثبت و معنادار دارد. هم چنین، خودکارآمدی با بهزیستی روان شناختی و مولفه های آن رابطه مثبت و معنادار دارد. افزون بر این، نتایج تحلیل مسیر نشان دادند که متغیرهای اعتماد سیاسی و شبکه اجتماعی به صورت مستقیم بر متغیر خودکارآمدی تأثیر می گذارد و متغیر بهزیستی روان شناختی نقش واسطه ای بین سرمایه اجتماعی و خودکارآمدی ایفا می کند، اما مولفه های اعتماد به خانواده و مشارکت اجتماعی تاثیری معنادار بر خودکارآمدی نداشتند و تنها مولفه تاثیرگذار سرمایه اجتماعی بر بهزیستی روان شناختی، اعتماد سیاسی بود.