مطالب مرتبط با کلیدواژه

وجود فی غیره


۱.

تقسیمات وجود و مناط آن در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود محمولی وجود فی نفسه وجود فی غیره وجود رابط وجود مستقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶۲ تعداد دانلود : ۸۰۰
اندیشمندان مسلمان برای وجود تقسیماتی ذکر کرده اند. یکی از آنها تقسیم چند ضلعی از وجود است. شیخ الرییس وجود را به محتاج و غنی تقسیم می کند. سهروردی بر پایه نور و با عبارتی متفاوت اما محتوایی مشابه، نور را به فی نفسه لنفسه و فی نفسه لغیره تقسیم می کند. به عقیده او جایی که نور نباشد جوهر غاسق یا هیات ظلمانیه است. حکمت متعالیه در همراهی با این دو حکیم مشایی و اشراقی، موجود را مقسم قرار داده و آن را به فی غیره و فی نفسه و سایر شاخه های آن تقسیم می کند. سبزواری این تقسیم را به شکل کامل تری ارایه می دهد. متکلمان و برخی عرفا نظیر ابن عربی نیز نوعی تقسیم از وجود را در آثار خود آورده اند. برخی از متاخرین بر تقسیمات سبزواری اشکالاتی از جمله ناتمام بودن، خلط مفهوم با مصداق و خلط مفاهیم فلسفی با مفاهیم منطقی وارد ساخته اند که بر مبنای حکمت متعالیه پاسخ داده شده است. دیدگاه خاص صدرالمتالهین تقسیم دو ضلعی وجود به رابط و مستقل است. وجود رابط عین فقر و نیاز و ربط است، اما وجود مستقل عین بی نیازی و غناست. در ازای تقسیم وجود، عدم نیز متناظر با آن قابل تقسیم چند ضلعی است. این جستار علاوه بر طرح دیدگاه های فوق، تقسیم چند ضلعی را با معیار دیگری ارایه می کند که اشکالات فوق متوجه آن نیست
۲.

تحلیل حقیقت معانی حرفی و کاربرد آن در علم اصول در اندیشه محقق اصفهانی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معانی حرفی وجود رابط وجود فی غیره معانی اسمی محقق اصفهانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۹۵
«معانی حرفی» به عنوان یکی از مباحث پرکاربرد در علم اصول، از گذشته دور مطرح بوده، در تحلیل حقیقت آن دیدگاه هایی ارائه شده است. غالب اصولیان معاصر نظریه تمایز جوهری معانی حرفی با معانی اسمی را پذیرفته اند که خود تقریرهای مختلفی دارد. در این میان، محقق اصفهانی با ژرف اندیشی های فلسفی و اصولی و با بهره گیری از «وجود رابط» در فلسفه، تقریر دقیقی از این نظریه ارائه کرده که تأثیر چشم گیری بر اصولیان بعدی داشته است. جستار حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با هدف تبیین دیدگاه محقق اصفهانی می کوشد حقیقت و کاربردهای اصولی معانی حرفی را تقریر کند. از رهگذر این پژوهه آشکار می شود که محقق اصفهانی معانی حرفی را بیانگر ربط می داند و بر خلاف برداشت محقق خویی، موضوع له حروف را نه «ربط خارجی»، بلکه «معنای ربط» می شمارد؛ چنان که موضوع له آن ها را نه جزئی حقیقی، بلکه جزئی به معنای متقوم به طرفین می داند. این نظریه در مسائلی نظیر تقیید هیأت امر در واجب مشروط، تمسک به اطلاق هیأت برای اثبات وجوب نفسی، تعیینی و عینی، اثبات سنخ الحکم بودن جزا و نیز اثبات علیت انحصاری در مفهوم شرط کاربرد دارد.