مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
وجود فی نفسه
وجود لنفسه در فلسفه سارتر
حوزه های تخصصی:
سارتر با پذیرش مفهوم «روی آورندگی» در فلسفه هوسرل اظهار می دارد که آگاهی عبارت است از آگاهی از چیزی. آگاهی همواره دارای متعلق است و به چیزی اشاره می کند که شناخته شده است. او، به واقعیتی به نام نومن که در پس فنومن ها یا پدیدارها قرار دارد معتقد نیست؛ و از سوی دیگر، پدیدارها را متکی به آگاهی یا فاعل شناسا نیز نمی داند. پدیدارها، خود تکیه گاه خود هستند. بدین ترتیب ما با دو نوع وجود مواجه می شویم: یکی آگاهی و دیگری متعلق های آگاهی یا پدیدارها. سارتر نوع اول را وجود لنفسه و نوع دوم را وجود فی نفسه می نامد. در این مقاله، پس از بررسی رهیافت پدیدارشناسانه سارتر، به ویژگی های وجود لنفسه از جمله عدم بودن و آزاد بودن؛ و همچنین به برخی از ساختارهای این نوع وجود مانند غیرشخصی بودن، غیرجوهری بودن و فقدان و میل، پرداخته می شود.
آیا Ens Per Se تعریف جوهر درابن سینا است؟ (Is ENS PER SE the Definition of Substance in Avicenna؟)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با بررسی تحلیل پروفسور اتین ژیلسون از قول قدیس توماس آکوئیناس آغاز میشود که Ens Per Se ""همان طور که ابن سینا گفت تعریف جوهر نیست."" ژیلسون اعتراف کرد که نتوانست منبع این ادعا را در آثار ابن سینا پیدا کند و به این نتیجه رسید که در واقع ابن سینا چنین قولی را نگفته است. برای رد این نتیجه، این مقاله با تأکید برمتافیزیک ارسطو، تحلیلی مفصل از سیر مفهوم جوهر ارائه میکند . بخش سوم این مقاله که مهم ترین قسمت آن است شرح دقیق بخش هایی مرتبط، از آثار خود ابن سینا است و بدین وسیله، منبع مورد جستجوی قول آکوئیناس را آشکار مینماید.
تقسیمات وجود و مناط آن در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان مسلمان برای وجود تقسیماتی ذکر کرده اند. یکی از آنها تقسیم چند ضلعی از وجود است. شیخ الرییس وجود را به محتاج و غنی تقسیم می کند. سهروردی بر پایه نور و با عبارتی متفاوت اما محتوایی مشابه، نور را به فی نفسه لنفسه و فی نفسه لغیره تقسیم می کند. به عقیده او جایی که نور نباشد جوهر غاسق یا هیات ظلمانیه است. حکمت متعالیه در همراهی با این دو حکیم مشایی و اشراقی، موجود را مقسم قرار داده و آن را به فی غیره و فی نفسه و سایر شاخه های آن تقسیم می کند. سبزواری این تقسیم را به شکل کامل تری ارایه می دهد. متکلمان و برخی عرفا نظیر ابن عربی نیز نوعی تقسیم از وجود را در آثار خود آورده اند.
برخی از متاخرین بر تقسیمات سبزواری اشکالاتی از جمله ناتمام بودن، خلط مفهوم با مصداق و خلط مفاهیم فلسفی با مفاهیم منطقی وارد ساخته اند که بر مبنای حکمت متعالیه پاسخ داده شده است. دیدگاه خاص صدرالمتالهین تقسیم دو ضلعی وجود به رابط و مستقل است. وجود رابط عین فقر و نیاز و ربط است، اما وجود مستقل عین بی نیازی و غناست. در ازای تقسیم وجود، عدم نیز متناظر با آن قابل تقسیم چند ضلعی است. این جستار علاوه بر طرح دیدگاه های فوق، تقسیم چند ضلعی را با معیار دیگری ارایه می کند که اشکالات فوق متوجه آن نیست
سرمقاله:اثبات وجود رابط بر مبنای تحلیل رابطهیی علّی و معلولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود رابط دارای دو اطلاق است: یکی در منطق ذیل مبحث قضایای حملیه، و دیگری قسم وجود مستقل یا «فی نفسه» که در فلسفه به آن وجود فی غیره گفته میشود. برخی از حکمای مسلمان بخصوص پیروان حکمت متعالیه برای اثبات تحقق خارجی چنین وجودی دو طریق را پیموده اند: یکی از طریق تحلیل قضایای حملیه، و دیگری به واسطة تحلیل رابطة علّی و معلولی. شیوة نخست بجهت خلط احکام منطقی با فلسفی مورد اشکال است، اما طریق دیگر که از عرفان، الهام گرفته شده است، وجود ممکنات را نسبت به ذات حق عین تعلق و ربط میداند و از این راه وجود رابط را اثبات میکند.
جعل معنا از نگاه سارتر و نقد و بررسی آن بر اساس مبانی شناخت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جعل و کشف معنا دو دیدگاه بنیادین در معنای زندگی هستند که هر کدام موافقان و مخالفانی را به خود اختصاص داده اند. سارتر با تبیین وجودِ فی نفسه و وجودِ لنفسه، و همچنین مفاهیمی همچون امکان ناضرور، آزادی و فردیت، ابتدا جهان را از هر معنایی تهی می کند و سپس برای استعلای خویش و همچنین عدم انفعال، در پی جعل معناست. بنابراین، در این حوزه، سارتر را می توان یک ناشناخت گرا و سوبژکتیویست خواند و از این رو انتقادات مربوط به این دو نحله به سارتر نیز تعلق می گیرد. برای نمونه، سارتر با سوبژکتیو دانستن معنا امکان هر گونه داوری معرفتی را درباره صدق و کذب دیدگاه اخذشده از بین می برد. در عین حال، به نظر می رسد، با توجه به مبانی معرفتی ناشناخت گرایان و سوبژکتیویست ها، می توان از قوت این نقد کاست. همان طور که می دانیم، تأکیدِ سارتر و سایر اگزیستانسیالیست ها بر جعل و یا کشف معنا شدیداً وابسته به فرد و ساختار سوبژکتیو اوست. بنابراین به نظر می آید با توجه به بنیان های فلسفی سارتر، نقدهای مبتنی بر شناخت گرایی بر سارتر وارد نباشد.
تأملی نقادانه درباره وجود رابط و مستقل با تأکید بر آرای استاد جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های هستی شناختی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
115 - 136
حوزه های تخصصی:
در باب وجود تقسیمات گوناگونی صورت گرفته است که یکی از آنها تقسیم چند وجهی وجود، یعنی «فی نفسه و فی غیره» و تقسیم فی نفسه به «لنفسه و لغیره» و تقسیم لنفسه به «بنفسه و بغیره» است که ملاصدرا آن را به صورت دو وجهی یعنی به «رابط و مستقل» تقسیم کرده است . حکمای پس از ملاصدرا خصوصاً حاج ملاهادی سبزواری و علامه طباطبایی تلاش کرده اند که بین دو دیدگاه را جمع کنند . اما این جمع بندی اشکالات عدیده ای را به دنبال می آورد مانند ملحق شدن ماهیات به مفاهیم و به تبع آن ، زیرسؤال رفتن بسیاری از مبانی فلسفی که به نوعی با ماهیت در ارتباط هستند . در این مقاله سعی بر آن است که با تحلیلی دقیق از معنای لنفسه و بنفسه و لغیره و بغیره ، همچنین تحلیل دقیق ارتباط وجود رابط در قضایا با موضوع و محمول، این دو تقسیم بندی را به نحو سازگاری با هم جمع کنیم.