مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
فضای آموزشی
حوزه های تخصصی:
فضاهای آموزشی که نهادی برای تعلیم و تربیت دانش آموزان هستند نیازمند محیطی است که بتوانند احساس امنیت و تعلق خاطر، آرامش و تمرکز را جهت بهبود کیفیت تحصیل فراهم نمایند و در عین حال محیطی پویا و شاداب را در بر داشته باشند تا بتواند به هیجانات و دیگر نیازهای مخاطبین آموزش پاسخ دهند. لذا در محیط های آموزشی می توان پیشبرد آموزش و پرورش را حول سه محور اصلی شامل دانش آموزان و معلمین، فرآیند یادگیری و محیط ساخته شده مشخص نمود. مسأله آموزش و یادگیری تحت تأثیر فضایی که در آن ارائه می شود نیازمند بستر مناسبی است که عوامل و شرایط محیطی مطلوب در آن فراهم شده باشد. هدف از این پژوهش مطالعه و ارائه راه کارهایی پیرامون عناصر محیطی تأثیرگذار بر بهبود کیفیت یادگیری فراگیران در محیط های آموزشی می باشد. چرا که اگر طراحان و معماران این راه کارها را در بخش های مختلف طراحی و اجرای اینگونه ساختمان ها رعایت نمایند می توان علاوه بر افزایش کیفیت یادگیری باعث ایجاد شوق و اشتیاق در دانش آموزان و جذب هرچه بیشتر آنها به مسأله آموزش و پرورش شد. در این پژوهش سعی شده است مؤلفه های محیطی که بالاترین نرخ تأثیرگذاری در کیفیت آموزش و یادگیری را دارند (نور،رنگ،تهویه، صوت و فضای سبز) مورد بررسی قرار گرفته شود. این مقاله با توجه به موضوع و ماهیت آن، از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی_تحلیلی انجام گرفته است. کلیه داده های تحقیق به روش گردآوری کتابخانه ای_اسنادی می باشد و برخی از راه کارها با تحلیل و بررسی نمونه های موردی ساختمان های آموزشی که با رویکرد تأثیر مثبت عوامل محیطی ساخته شده اند ارائه شده است. در انتها این نتیجه حاصل شد که می توان با رعایت راه کارهای مؤثر محیطی در طراحی و اجرای ساختمان های با عملکرد آموزشی باعث تقویت و افزایش سطح یادگیری در کاربران فضاهای آموزشی شد.
تحلیل اثر کیفیت بصری کالبد فضای آموزشی بر ارتقای خودکارآمدی کودکان 4 تا 6 سال (مورد مطالعه: پیش دبستانی های اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله: کیفیت بصری از عوامل تأثیرگذار کالبد فضاهای آموزشی بر خودکارآمدی کودکان است. کمبود کیفیت بصری در کالبد فضاهای آموزشی پیش دبستانی کاهش انگیزش و اثربخشی توانایی در کودکان را به همراه خواهد داشت. هدف: شناخت ابعاد کیفیت بصری، قابلیت دید و میزان دید است که نقش بسزایی در شکل گیری رفتار کودکان دارند. روش: درصورتی که کیفیت بصری فضا بر اساس خودکارآمدی در شکل گیری فضاهای آموزشی کودکان 4 تا 6 سال لحاظ شود تبعات مثبتی ازجمله فعالیت های انگیزشی، اشتیاق و شایستگی در پی خواهد داشت و شکل گیری فضاهای آموزشی فاقد کیفیات بصری تبعات منفی را در رفتار کودکان ازجمله عدم حس لیاقت، علاقه و کاهش رضایت مندی و امنیت فضایی بر جای خواهد گذاشت. پژوهشگران دیگر خودکارآمدی کودکان را از دیدگاه روانشناسی مورد بررسی قرار داده اند و از دیدگاه تحلیل کیفیت بصری فضاهای آموزشی تاکنون بررسی انجام نشده است. نتایج: در پژوهش حاضر تلاش شده کیفیت بصری کالبد فضای آموزشی کودکان را بر خودکارآمدی در کودکان 4 تا 6 سال مورد بررسی قرار دهد و داده ها جهت کارایی کیفیت بصری فضاهای آموزشی با تکنیک تحلیل محتوا و با استفاده از نرم افزار Depthmap و Maxqda2020 در 5 نمونه از پیش دبستانی های اصفهان (فولادشهر) سنجیده شده است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر پایداری اجتماعی مکان در فضای آموزشی (نمونه موردی : دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵
15 - 32
حوزه های تخصصی:
پارادایم پایداری، به عنوان نقطه عطفیدر مسیر توسعه توجه مجامع جهانی را به خود جلب کرده است و اقبال عمومی به موضوع پایداری که به موجی قوی در معماری امروز جهان تبدیل شده است. ایجاب کننده نوعی بازنگری ناقدانه، به منظور تنقیح و ارتقای گفتمان پایداری در معماری است. پایداری اجتماعی مکان، به معنای توانمندی مکان برای غلبه بر چالشها و مسایل و واکنش بهینه به تغییرات بیرونی است. که نیازها و عکس العمل های افراد را نسبت به مکان حاضر در آن، مورد توجه قرار داده است. ارتباط بین کیفیت آموزش و تعامل انسان – محیط توجه به کیفیت فضای آموزش عالی را تبیین می کند. فلذا، احقاق پایداری اجتماعی مکان در فضای آموزشی الزامیست. این مطالعه با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر پایداری اجتماعی مکان در فضای آموزش معماری در قالب تحقیقی توسعه ای – کاربردی با روش تحلیل عاملی به عنوان روش آماری جهت ارایه مجموعه ای از متغیرها بر حسب تعداد متغیرهای فرضی و متغیر های مشاهده شده به صورت کتابخانه ای و میدانی در دو فاز مطالعه کیفی و کمی صورت گرفته است. محدوده تحقیق به دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز تحدید شده و نمونه گیری با روش های ترکیبی بنیادی به دو صورت هدفمند و تصادفی بوده است نتایج، حکایت از تاثیر سه عامل، هویت مندی مکان و تعاملات اجتماعی، یکپارچگی و تناسبات کالبدی و آسایش محیطی بر پایداری اجتماعی مکان را دارد.
طراحی مدل توسعه سلامت دانش آموزان با ارتقای دلبستگی به مکان (بر اساس الگوهای ناخودآگاه جمعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
۴۰-۲۰
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین چالشهای پیش روی آموزش، توسعه سلامت دانش آموزان و ایجاد حس دلبستگی به فضای آموزشی در آنهاست که منتج به افزایش کیفیت آموزش و تربیت خواهد شد. معماری به عنوان ظرف رفتار آدمی تاثیر به سزایی در این امر دارد. بر اساس مطالعات سلامت روان و علوم روانشناسی محیط، دانش آموزان در برخورد با برخی فضاهای آموزشی سریعاً احساس نزدیکی عاطفی دارند؛ و در برخی دیگر احساس غربت می کنند.. در این نوشتار با تاکید بر ضرورت دلبستگی به مکان در طراحی مدارس، این پرسش مطرح است؛ که آیا بازشناسی طرح واره های فرهنگی در ناخودآگاه جمعی دانش آموزان و جهت دهی به طراحی معماری مدارس می توان سلامت روان دانش آموزان را افزایش داده و حس دلبستگی به مکان های آموزشی را ارتقا داد؟ روش تحقیق در این پژوهش کیفی و تحلیلی-توصیفی است که در ابتدا مطالب به صورت کتابخانه ای و اسنادی در حوزه روانشناسی و شناخت ناخودآگاه و مراحل ادراک و شناخت توسط آن در ذهن انسان جمع آوری شده و سپس به صورت تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.در این نوشتار با نگاهی بر مقوله ناخودآگاه در حوزه سلامت روان و معماری و تحلیل طرح واره های ناخودآگاه جمعی، بر بررسی مکانیزم تاثیر آن بر نحوه شناخت و معنایابی توسط دانش آموزان تاکید می کند که در صورتی که در مرحله معنایابی فضا از طرحواره های ناخودآگاه جمعی کمک گرفته شود می تواند مرحله شناخت منتج به ارتقاء دلبستگی به مکان به درستی اتفاق بیفتند.
بررسی نقش معماری در طراحی فضاهای شهری؛ نمونه موردی: فضاهای آموزشی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴۰
۱۴۰-۱۰۷
حوزه های تخصصی:
پیش از ظهور سیستم های نوین آموزشی، آموزش معماری در قالب مدرسه و دانشگاه به شیوه سنتی انجام می گرفت، آموزشی هدف دار بود و مهارتی به شاگرد آموزش داده نمی شد مگر آنکه راهِ به کار گرفتن آن نیز نشان داده می شد. این آموزش از طریق نظری و عملی، توامان و در محل خلق اثر صورت می گرفت. در آموزش معماری به شیوه مدرن، به تدریج از اهمیت آموزش به شیوه عملی کاسته شده و جای آن را تئوری-هایی بدون درک شیوه استفاده از آنها پُر کرده است. هم اکنون کارگاه معماری، جولانگاه اندیشه هایی است که به شاگردان تحمیل می شود، بدون آنکه امکان آزمون درستی یا نادرستی نظریات فراهم باشد. در این مقاله، ابتدا با روش تحلیلی- استدلال منطقی و ابزار گردآوری داده مشتمل بر: بررسی اسناد و مطالعات کتابخانه ای به بررسی نحوه آموزش و فضای آموزشی هنر معماری در روند توسعه این شاخه ارزشمند از هنر پرداخته شده است. سپس با انجام مطالعات میدانی و به کمک مشاهده و مصاحبه با صاحب نظران، نوع نگرش به هنر معماری و آموزش آن در دوره جدید مورد مطالعه قرار گرفته است. در مرحله بعد با توجه به عوامل کارآمد و ناکارآمدی های موجود در فضای آموزش مدرن و نیازها و امکانات آموزشی، به بررسی چگونگی فضای مدرسه در معماری معاصر پرداخته شده است. نهایتاً با ارائه الگوهایی ازمقتضیات یک مدرسه معماری کارآمد، طراحی مدرسه معماری در بستر مشخص شده صورت پذیرفته است.
بررسی رابطه بین شادکامی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان درفضاهای آموزشی استان مازندران با تأکید بر نقش برنامه ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
121 - 145
حوزه های تخصصی:
شادکامی به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای روانی بشر، به دلیل تأثیرات عمده ای که بر شکل گیری شخصیت آدمی دارد، همواره ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. از طرفی جامعه ای پویا و زنده تلقی می شود که عناصر شادی آفرین در آن فراوان باشد. بنابراین می توان گفت؛ شادکامی یکی از مفاهیم و مولفه های اساسی زندگی افراد به ویژه دانش آموزان به شمار می رود که ارتباط تنگاتنگی با موفقیت آموزشی دارد. با مطرح شدن روزافزون اهمیت شادکامی برهمه ابعاد انسان توجه بسیاری از پژوهشگران به این مسأله جلب شده است و درسال های اخیر پژوهش های متعددی وجود رابطه بین شادی و موفقیت تحصیلی را مورد بحث قرار داده اند.در این بین شادابی و نشاط فضای آموزشی نقش و جایگاه برجسته ای در مبحث کیفیت و برنامه ریزی آموزشی دارد که پژوهش های انجام شده این امر را مدنظر قرار نداده اند. براین اساس این پژوهش با هدف چگونگی ارتباط میان شادکامی و موفقیت تحصیلی دانش آموزان و ارتباط آن با فضاهای آموزشی با تأکید بر نقش برنامه ریزی آموزشی انجام شده است.روش پژوهش ازنوع مطالعات توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری، کلیه ی دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم استان مازندران درسال1391بودند که روی هم 100850نفر را تشکیل می دادند و اطلاعات آنها به تفکیک آموزشگاه در دوگروه مدارس با فضای فیزیکی مناسب به تعداد372 آموزشگاه و مدارس با فیزیکی نامناسب به تعداد426 آموزشگاه از اداره کل نوسازی استان مازندران اخذ شد. بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 650 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه شادکامی آکسفورد بوده است. نتایج بدست آمده با توجه به فرضیه های پژوهش نشان داد که شادکامی دانش آموزان با فضای فیزیکی مدارس رابطه معنی داری ندارد، به عبارت دیگر در مدارس با فضای فیزیکی مناسب و نامناسب یکسان است. همچنین بیانگر آن بود که شادکامی دانش آموزان با جنسیت آن ها نیز رابطه معنی داری ندارد و شادکامی در مدارس روستایی بیشتر از شهری مشاهده گردید. علاوه بر آن شادکامی دانش آموزان با پیشرفت تحصیلی(آخرین معدل) رابطه معنی دار داشت و بین شادکامی دانش آموزان با رشته تحصیلی آنان نیز رابطه معنی داری مشاهده شد.
تحلیل مولفه های سواد اقتصادی کتاب های درسی دوره دوم متوسطه از دیدگاه معلمان و دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
121 - 132
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، تحلیل مولفه های سواد اقتصادی کتاب های درسی دوره دوم متوسطه بوده که به روش پیمایشی و آنتروپی شانون انجام گرفت. جامعه آماری، دربرگیرنده 120 معلم و 360 دانش آموز دوره دبیرستان شهرستان آمل بوده است. حجم نمونه آماری شامل 60 نفر از معلمان و 184 نفر از دانش آموزان بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گرداوری شد. روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان احراز شد و پایایی آن (۹۱/۰) به دست آمد. نتایج نشان داد وضع موجود مولفه های سواد اقتصادی (حفظ و توسعه ثروت، اقتصاد و معیشت، کسب و کار، بطالت و بیکاری، توجه به کار آفرینی، اسراف و تبذیر، کسب حلال و تحول شغل و حرفه) در اهداف برنامه و اجرا نسبتاً مطلوب بوده و همچنین نتایج تی مستقل در این مورد نشان داد بین دانش آموزان و معلمان تفاوت معنادار نیست. نتایج آنتروپی شانون نشان داد در کتاب جامعه شناسی، بیشترین ضریب اهمیت مولفه تحول شغل و حرفه (۰۵/3) و اقتصاد و معیشت (67/2) و کمترین مولفه بطالت و بیکاری (0) و کارآفرینی (38/0) بود. در درس اقتصاد نیز ضریب اهمیت مولفه حفظ و توسعه ثروت با (۱۲/۱۴) بیشترین و مولفه اسراف و تبذیر (۱۴/1)، کسب وکار (52/1) و کارآفرینی(90/1 درصد) کمترین بودند. با توجه به نقش روش و اهداف کتاب های درسی در سواد اقتصادی دانش آموزان، ضروری است معلمان و مولفان کتاب های درسی، به مولفه های سواد اقتصادی خصوص اً مولفه توجه به کسب و کار، کسب حلال، حفظ و توسعه ثروت و کارآفرینی، توجه لازم را داشته باشند.
مشارکت اجتماعی کودکان در مدل کیفی طراحی فضای فرهنگی و آموزشی گروهی، راهکارها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش و محیط های آموزشی از جنبه های فرهنگی و اجتماعی، بیشترین اثر را بر ذهنیت و تمدن سازی جوامع برعهده دارند؛ بهره مندی از فضای آموزشی مناسب درجهت پرورش استعدادها و مهارت های اجتماعی، فرهنگی کودکان ضروری است. لازمه آن، ایجاد فضاهای مرتبط با فعالیت دانش آموزان، که دارای شرایط مطلوب برای رشد فیزیکی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی کودکان باشد، است و تحقق آن ازطریق طراحی جزئیات فضاها باتوجه به الگوهای فرهنگی_رفتاری کودکان امکان پذیر می گردد. هدف، ارائه مدل طراحی فضای آموزشی گروهی با مشارکت کودکان پیش دبستانی در فرایند طراحی می باشد. روش تحقیق، ترکیب روش کمی-کیفی است و نتایج، به گروه های شناختی و فیزیکی تقسیم شده است. نتایج فیزیکی شامل: رنگ و شکل احجام، متریال و چیدمان است و نتایج شناختی: از زوایای فرهنگی، افزایش آگاهی از تاریخ، هنر و نحوه شکل گیری فضاها و تقویت زیرساخت های فرهنگی کودکان و افزایش ارتباط آنان با محیط های پیرامونی و ازنظر اجتماعی، توسعه مهارت های ارتباطی و تعاملی، ایجاد هم افزایی، همکاری و تحلیل محیطی در تعاملات اجتماعی و ارتباطاتی بوده است. آموزش معماری در تقویت هویت فردی و فرهنگی کودکان نقش مؤثری دارد و این یافته ها می تواند در طراحی فضاهای آموزشی کودکان با جهت دهی مشارکت کودکان و تأمین نیازهای آنان مؤثر باشد.
بهبود عملکرد سایه بان های خارجی با هدف توزیع نور روز داخلی و کیفیت بصری فضا در شهر اصفهان، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
5 - 20
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: اهمیت آسایش بصری در ساختمان ها، در تأثیر مثبت آن بر آسایش بصری، سلامت و بهره وری ساکنین نهفته است. این جنبه معماری در فضاهای آموزشی بیشتر حائز اهمیت است؛ چیزی که از طریق استفاده از استراتژی های مناسب نور روز، قابل دستیابی است. از این رو عناصر سایه انداز می توانند برای بهبود کیفیت بصری و بهینه سازی توزیع نور روز استفاده شوند تا به فضایی مطلوب و کارآمدتر برای ساکنان منجر شود.هدف پژوهش: این پژوهش ویژگی های فیزیکی سایه بان های خارجی افقی در چهار جهت نمای یک ساختمان آموزشی با جهت گیری شمالی- جنوبی را در شهر اصفهان به منظور ارتقای عملکرد نور روز و آسایش بصری فضا، بررسی می کند. روش پژوهش: فاکتور نور روز (daylight Factor) و شاخص های کیفیت بصری شامل، بیشترین خط شعاعی دید (Maximum radial line) و مساحت ایزوویست (Isovist area)، به عنوان متغیرهای وابسته پژوهش بررسی شده است. همچنین، ضریب انعکاس سایه بان ها (Reflection Coefficient of Materials )، عمق و فاصله بین آن ها به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است. در این راستا، مطالعات کتابخانه ای، اندازه گیری های میدانی با استفاده از دستگاه لوکس متر، آنالیز های اقلیمی با استفاده از نرم افزار Climate Consultant 4/ 5 و شبیه سازی های کامپیوتری از طریق نرم افزارهای Relux و ابزار Isovist در نرم افزار Depth Map به کار گرفته شده اند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند، طراحی خاصی از پارامترهای سایه بان ها برای هر جهت نمای ساختمان با توجه به اقلیم مشخص توصیه می شود. علاوه بر این، سایه بان با ضریب انعکاس ۸۰ درصد مناسب تلقی می شوند به گونه ای که بین توزیع فاکتور نور روز و شاخص های کیفیت بصری برای ساکنان ساختمان تعادل ایجاد می کند.
واکاوی تأثیر دلبستگی محیطی بر سازگاری اجتماعی در فضاهای آموزشی بر اساس اصل تقویت مکان نظریه سیمون (نمونه موردی: مدارس دخترانه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
55 - 66
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: نگرش اجتماعی فرد، نگرش او نسبت به افراد یا محیط در جامعه است. به فردی که خود را با تغییرات محیط فیزیکی، شغلی و اجتماعی تطبیق می دهد، سازگار با محیط می گویند. در فرایند سازگاری، فرد بین فعالیت های اجتماعی به توازن دست می یابد. مدرسه به عنوان محیط اجتماعی، از طریق افزایش حس دلبستگی به مکان باعث افزایش سازگاری اجتماعی می شود. سؤالات اصلی این پژوهش عبارتند از ؛ مؤلفه های تأثیرگذار بر دلبستگی به مکان طبق نظریه سیمون کدام مؤلفه ها هستند و تأثیر مؤلفه تقویت مکان بر سازگاری اجتماعی چگونه است؟ هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی میدانی فاکتورهای تأثیرگذار نظریه سیمون و تقویت مکان بر دلبستگی به محیط و سازگاری اجتماعی است. این پژوهش به محققین امکان می دهد، تا نقش عوامل مؤثر بر سازگاری اجتماعی را به طور گسترده تر بررسی کنند. روش پژوهش: در جهت تحقق اهداف، ابتدا از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی به استخراج مؤلفه های نظریه سیمون پرداخته می شود؛ سپس طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری برای دو گروه 45 نفره مشاهده و کنترل اجرا می شود. پس از پایان جلسات، پیگیری به کمک پرسشنامه مؤلف ساخت سازگاری اجتماعی انجام می شود. نتیجه گیری: یافته های نظری تحقیق شامل شش مؤلفه نظریه سیمون اعم از تقویت مکان، کالبد مکان، تسلط مکان، وابستگی عاطفی، هویت مکان و تعامل با مکان است که تقویت مکان به عنوان متغیر پژوهش بررسی می شود. یافته ها حاکی از آن است که آموزش های گروهی جهت تقویت مکان، اعم از تشکیل گروه های سرود و نمایش، گروه تئاتر و ورزش ، اردوهای گروهی، تزئین کلاس ها و پانل با دست سازه و تمیزکردن کلاس درس و حیاط با مشارکت دانش آموزان، رنگ آمیزی نیمکت ها تأثیر به سزایی در سازگاری اجتماعی دانش آموزان دارد که به مرور این تمرین در شخصیت دانش آموزان تأثیر می گذارد و آنها را سازگارتر می کند، لذا در مدارس فعالیت هایی جهت تقویت مکان برای افزایش تعامل و حس دلبستگی بیشتر موردتوجه قرار گیرد تا به تبع آن سازگاری اجتماعی افزایش یابد. به عبارت دیگر با افزایش سطح توجه به کالبد محیط و دلبستگی به مکان در مدارس، سازگاری اجتماعی در دانش آموزان نیز افزایش می یابد.
واکاوی ارتباط مؤلفه های تأثیرگذار بر ایجاد حس دل بستگی به محیط در مدارس متوسطه دخترانه ارومیه بر اساس نظریه سیمون؛ نمونه موردی: پایه هفتم مدارس دخترانه ناحیه 2 ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه طراحی محیط های آموزشی به عنوان عرصه رشد و تکامل نوجوانان به عنوان نسل آینده، فراتر از ساحت کالبدی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است که نوجوانان در طول دوران تحصیل خود به آن معنا بخشیده و به آن دلبسته می شوند. مکان از جنبه های مادی و غیر مادی، نوعی احساس را در کاربران خود القا می کند که می تواند نوعی دلبستگی به مکان در افراد ایجاد نماید و این دلبستگی منجر به ایجاد روابط اجتماعی بین افراد و محافظت از مکان می شود. برای افزایش حس دلبستگی به مکان نظریه های متعددی از جمله نظریه سیمون مطرح شده است. هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه های تاثیرگذار نظریه سیمون (Being of place - Becoming of place) و ارتباط آن ها با حس دل بستگی به مکان در مدارس می باشد. در جهت تحقق اهداف، ابتدا با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در بستری پیمایشی و بامطالعه منابع کتابخانه ای نظریه سیمون بررسی و مؤلفه های موثّر به صورت چارچوب نظری تدوین گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی به اولویت بندی و ارتباط مؤلفه ها پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش شامل 7404 نفر از دانش آموزان دختر پایه هفتم متوسطه اول مدارس دولتی ناحیه 2 شهر ارومیه که تعداد نمونه 365 نفر از فرمول کوکران بدست آمد. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه مؤلف ساخت انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد در این پژوهش از میان متغیرهای درون زای مدل نظریه سیمون شامل تقویت مکانی، مکان آفرینی، تحقق مکانی، رهایی مکانی، هویت مکانی و تعامل مکانی، مولفه های تاثیرگذار بر حس دلبستگی در مدارس دخترانه عبارتند از تقویت مکانی، مکان آفرینی و تحقق مکانی. همچنین نتایج نشان داد که تحقق مکانی نقش واسطه ای در ارتباط با تقویت مکانی و مکان آفرینی دارد لذا می توان با ارتقای متغیر تقویت مکانی، تحقق مکانی را افزایش داد و از این طریق به ارتقای حس دلبستگی به مکان به کمک متغیر مکان آفرینی رسید.
مؤلفه های کالبدی فضاهای آموزشی و شاخص های سیالیت تفکر، بسط و اکتشاف در فرآیند خلاقیت کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد خلاقیت در روان شناسی تربیتی و آموزشی مورد توجه می باشد. این موضوع در کودکی به سبب تکامل شخصیت و تجربیات فرد دارای اهمیت است. خلاقیت دارای مراحل، اجزا و عناصری است که در فرآیند خلاقیت رخ می دهد. عوامل مؤثر بر خلاقیت به دو دسته فردی و محیطی (درونی و بیرونی) تقسیم می شود که این مقاله از میان عوامل بیرونی، مولفه های کالبدی محیط را مورد بررسی قرار داده است. بر اساس فرآیند رشد شناختی، ادراک کودکان از سن ۶ سالگی جنبه عملی پیدا کرده و از محیط تاثیر بیشتری می گیرد. در این دوران بیشتر زمان کودکان در فضاهای آموزشی سپری می شود. هدف پژوهش، شناسایی مولفه های کالبدی مؤثر بر فرآیند خلاقیت کودکان ۶ تا ۱۱ سال در فضاهای آموزشی و ارتباط سنجی آن ها با شاخص های خلاقیت است. روش پژوهش حاضر کیفی-کمی بوده که در بخش دیدگاه های نظری، از راهبرد تحلیلی جهت شناسایی شاخص ها و از راهبرد توصیفی جهت رابطه سنجی میان آن ها استفاده شده است. داده های حاصل از پرسشنامه محقق ساخت، به کمک نرم افزار SPSS22 و Amos24 با روش تحلیل عاملی و تحلیل مسیر، بررسی شده است. نتایج به دست آمده، وجود رابطه معنادار میان مؤلفه های محیطی و شاخص های سیالیت، بسط و اکتشاف به عنوان شاخص های خلاقیت را نشان داده و مؤلفه طراحی فضا جهت ایجاد احساس های مختلف، بیشترین تاثیر را بر خلاقیت دارد.
زمینه های جامعه شناختی شکل گیری و گسترش شهروند جهانی در بین جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر برگرفته از تحقیقی است که به منظور بررسی جامعه شناختی زمینه های شکل گیری و گسترش شهروند جهانی در جوانان صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران می باشد که از آن میان، 280 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین شدند. در مبانی نظری از نظریه های مرتبط با این حوزه استفاده شد و در پایان مدل نظری تحقیق، طراحی گردید. این تحقیق با استفاده از مطالعات میدانی و روش پیمایشی انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که بعد از برآورد اعتبار و پایایی، در بین پاسخ گویان توزیع گردید. پس از گردآوری داده ها، بر اساس آمارهای استنباطی و با استفاده از نرم افزار های spss و مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار Lisrel، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتیجه نشان داد که بین تجربه جهانی شدن، گردشگری، مشارکت های مدنی، مهارت های اجتماعی و فضای آموزشی و شکل گیری و گسترش شهروند جهانی به عنوان متغیرهای وابسته رابطه معناداری وجود دارد و فرضیه های آنان تایید شد؛ اما بین رسانه های جمعی ملی و شکل گیری و گسترش شهروند جهانی رابطه معناداری وجود ندارد. با استفاده از مدل معادلات ساختاری لیزرل مشخص شد که از بین همه این عوامل، سه عامل مهارت های اجتماعی، مشارکت های مدنی و تجربه جهانی شدن بیشترین تاثیر را دارند و از این میان، مشارکت های مدنی بیش از همه عوامل در شکل گیری و گسترش شهروند جهانی جوانان تاثیرگذار است.