مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
سلامت روان
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روان معلمان بر اساس متغیرهای رضایت زناشویی، خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و وضعیت اقتصادی- اجتماعی، با میانجی گری رضایت شغلی به منظور ارایه مدل بوده است. روش: با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، طرح پژوهش غیرآزمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی و متوسطه دوم شهرتهران(29468 نفر) بوده است که از میان آنها تعداد 447 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای اجرای پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه سلامت عمومی (28-GHQ )، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران(1982)، پرسشنامه حمایت اجتماعی واکس و همکاران (1986)، پرسشنامه رضایت شغلی دانت(1966)، مقیاس رضایت زوجیت افروز(1389) و فرم محقق ساخته(مشخصات فردی) استفاده به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل رگرسیون چندمتغیری، تحلیل مسیر) استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که متغیر رضایت شغلی به عنوان متغیر میانجی نمی تواند رابطه بین متغیرهای خودکارآمدی، حمایت اجتماعی، وضعیت اقتصادی-اجتماعی و رضایت زناشویی را با سلامت روان میانجی گری نماید. با توجه به رابطه معنادار و مستقیم بین متغیرهای خودکارآمدی، رضایت زناشویی و وضعیت مسکن با سلامت روان می توان گفت که مدل در سه مسیر خودکارآمدی به سلامت روان، رضایت زناشویی به سلامت روان و وضعیت مسکن به سلامت روان برازش دارد. بنابراین نتیجه گرفته می شود که متغیرهای خودکارآمدی، رضایت زناشویی و وضعیت مسکن اثر مستقیمی بر روی سلامت روان دارند و می توانند سهمی(23درصد) از واریانس سلامت روان را تبیین و پیش بینی نمایند. نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که با بکارگیری شیوه هایی برای افزایش خودکارآمدی معلمان در دوره تربیت معلم، ارتقای وضعیت اقتصادی- اجتماعی و افزایش رضایت زناشویی ایشان در دوره اشتغال می توان به ارتقای سطح سلامت روان و افزایش رضایت شغلی در بین آنها کمک نمود.
نقش میانجیگری خودکارآمدی، انگیزش شغلی، رضایت شغلی، فرسودگی شغلی و مدیریت زمان در رابطه ی با سلامت روان و اهمال کاری در سازمان آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجیگری خودکارآمدی، انگیزش شغلی، رضایت شغلی، فرسودگی شغلی و مدیریت زمان در رابطه ی با سلامت روان و اهمال-کاری در سازمان آموزش و پرورش بود. بدین منظور 400 نفر دبیر، مدیر و کارشناس اداری به روش نمونه گیری متناسب با حجم انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس های اهمال کاری سازمانی صفاری نیا و رازلیقی(1390)، انگیزش شغلی رایت (2004)، فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1985)، خودکارآمدی شرر (1982)، رضایت شغلی فیلد و روث(1951)، سلامت روان لایبوندولایبوند(1995) و مدیریت زمان کوئین و همکاران(1990) استفاده شده است. برای بررسی متغیر های پژوهش از ضرایب مسیر رگرسیونی و تحلیل مسیر معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج تحلیل ها نشان داد در سطح (p<0/ 05) بین عوامل خودکارآمدی، رضایت شغلی و سلامت روان با اهمال کاری ارتباط منفی و بین عامل فرسودگی شغلی با اهمال کاری ارتباط مثبت وجود دارد. همچنین ضرایب تعیین بیانگر این است که 42 درصد از تغییرات اهمال کاری بوسیله تغییرات عوامل سلامت روان، خودکارآمدی، مدیریت زمان، رضایت شغلی، انگیزش شغلی و فرسودگی شغلی تبیین می شود. به دلیل معنادار شدن مقدار کای اسکوئر مدل(P>0/ 05) می توان نتیجه گرفت مدل با داده های پژوهش برازش دارد.
رابطه مهارت های ارتباطی، مسئولیت پذیری و تنظیم هیجانی با سلامت روان در کارمندان بانک ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضربه منظور تعیین رابطه مهارتهای ارتباطی، مسئولیت پذیری و تنظیم هیجان با سلامت روان در کارمندان بانک ملی شهرستان بندرانزلی اجرا شده است. روش: جامعه پژوهش شامل کلیه کارکنان شعبه های بانک ملی شهرستان بندرانزلی می باشد(134). در این پژوهش 97 نفر از کارمندان بانک به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های مهارت های ارتباطی جرابک (2004)، مقیاس مسئولیت پذیریCPI، تنظیم هیجانی گراس وجان(2003) و سلامت روانGHQ-28 را تکمیل نموده اند. تجزیه و تحلیل داده هابااستفادهازآماره های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام صورت گرفت. یافته ها: مهارتهای ارتباطی(درک پیام کلامی و غیر کلامی، تنظیم عواطف و قاطعیت) با سلامت روان رابطه مثبت معنادار دارند و مهارتهای ارتباطی (گوش دادن و بینش در ارتباط) با سلامت روان رابطه منفی دارند. بین مسئولیت پذیری با سلامت روان همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد؛ ارزیابی مجدد و سرکوبی از مولفه های تنظیم هیجانی با سلامت روان رابطه منفی دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که ارزیابی مجدد به صورت منفی و معنادار و مسئولیت پذیری، درک پیام و قاطعیت به صورت مثبت و معنادار می توانند سلامت روان را پیش بینی کنند. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی و شناخت هیجانات و آموزش شیوه های مدیریت آن، می تواند باعث افزایش سلامت روان کارکنان و در نتیجه کارآمدی بالاتر سازمان گردد.
تأثیر «تلاوت قرآن» بر «سلامت روان»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر «تلاوت قرآن کریم» بر «سلامت روان» دانشجویان پزشکی است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون−پس آزمون به همراه گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان پسر دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه و نمونه آماری آن شامل 30 نفر از دانشجویان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه به عنوان گروه آزمایش و گروه گواه قرار داده شدند (هر گروه 15 نفر). برای هر دو گروه، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) اجرا گردید. گروه آزمایش، بعد از پیش آزمون در 15 جلسه (30 دقیقه ای) به «تلاوت قرآن کریم» گوش دادند؛ آنگاه، پس آزمون اجرا شده و داده ها با روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد «تلاوت قرآن» بر «سلامت روانی» گروه آزمایش تأثیر مثبت داشته است
گفتاری درباره چالش های پیش روی سلامت روان و اعتیاد در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
فکر نشر ویژه نامه حاضر زمانی ایجاد شد که در کنار غفلت، سستی ها، تهدیدها و مانع های پیش روی بهداشت روان و پیش گیری از سوء مصرف مواد در کشور، تهدید مرگ بار دیگری بدن علاقه مندان و دلسوزان برنامه بهداشت روان و پیش گیری از اعتیاد را به لرزه درآورد. این تهدید انحلال تشکیلات ضعیف سلامت روان و اعتیاد در وزارت بهداشت بود، که به صورتی پنهان، آرام و بدون انجام فرایند کارشناسی از اواخر سال 1388 آغاز شد و تاکنون با طفره رفتن مسئولان از پاسخ گویی به چراها و چگونه ها همراه بوده است. با این که آب های ویران گر و نگرانی ها از آسیاب و آسیاب بان دور شده است و مدیران و کارگزاران مدیریت سلامت روان و اعتیاد با کوششی خستگی ناپذیر ادامه راه می دهند، سایه تهدید و غفلت همچنان بر سر سلامت روان جامعه سنگینی می کند. این شماره در نظر دارد با یاری جویی از دانش و تجربه صاحب نظران به چاره جویی این مهم بپردازد. پس از جلب رضایت مدیران سلامت روان و اعتیاد در وزارت بهداشت برای فراخوان ارسال مقاله، گزارش و نقطه نظر درباره چالش های پیش روی بهداشت روان و پیش گیری از اعتیاد، نشستی تخصصی با حضور صاحب نظران و تصمیم گیران حوزه سلامت روان و اعتیاد در انستیتو روان پزشکی تهران تشکیل شد، تا با گردآوری مباحث و دیدگاه های مطرح شده بتوان دورنمایی از چالش های پیش روی بهداشت روان و اعتیاد را ترسیم کرد تا بدین وسیله سیاست گزاران، پژوهشگران و متخصصان بتوانند دقیق تر و علمی تر به موضوع بپردازند. یافته های این جلسه در یک مقاله با عنوان «چالش های بهداشت روان و اعتیاد: گزارش نشست تخصصی» آورده شده است (منصوری، شریعت، میرزایی، دارالشفا و بوالهری، 2011). تعدادی از مقاله ها نیز دربرگیرنده نظر تخصصی و ارزشمند مرتبط با موضوع و بیان کننده دیدگاه های نو یا بخش های مغفول مانده بهداشت روان و اعتیاد است. این مجموعه مقاله بیان گر دیدگاه ها و تجربه طولانی متخصصانی است که گاه تنها اشاره ای از آن ها می تواند ره گشای بخشی از چالش ها و نگرانی های سامانه سلامت روان باشد، از جمله می توان به مقاله های «سلامت روانی- اجتماعی و راهکارهای بهبود آن» و «برخی از چالش های بهداشت روان و اعتیاد در ایران» اشاره کرد که با ارایه گزارشی از روند موجود و نگرانی ها، به چاره جویی پرداخته اند و راهکارهایی برای برون رفت از وضعیت موجود بیان کرده اند ( نوربالا، 2011؛ صابری زفرقندی، 2011 ). روان پزشکی جامعه نگر (اجتماعی) شاید یکی از مهم ترین زمینه های نادیده گرفته شده روان پزشکی جامعه امروز ماست. در کشور ما روان پزشکی به درمان در کلینیک و بیمارستان های دربسته به سبک 50 سال پیش منحصر شده است. چند گزارش از اقدامات ارزشمندی که در این زمینه در سال های اخیر و با ابتکار بخش خصوصی و همکاری دلسوزان دانشگاهی انجام شده است، در این شماره آمده است؛ «گشودن درها؛ مقایسه سامانه سلامت روان ایتالیا، اتریش و ایران»، «گزارش بازدید از یک خانه اسکان حمایتی بیماران روانی» ، «مروری بر برنامه های آموزش روان پزشکی جامعه نگر» و «آموزش روان پزشکی در بهداشت روان: گزارش یک تجربه» از آن جمله هستند (طاهرخانی، 2011؛ زارعی، احمدزاداصل و بوالهری، 2011؛ شریفی، 2011؛ قاسم زاده، 2011). برنامه ادغام سلامت روان در خدمات بهداشتی اولیه هم به عنوان برنامه ای با بیش از 20 سال سابقه در کشور مورد توجه قرار گرفته و شریعت و همکاران (2011) در مقاله ای بررسی های مربوط به آگاهی، نگرش و رضایت مندی مراجعان و کارکنان سامانه سلامت روان را به طور نظام مند مرور کرده اند. برنامه ریزان و مسئولان سلامت روان هم مانند سایر بخش ها در سال های اخیر به کاربرد رایانه و فن آوری های نو در گردآوری و تحلیل گزارش ها روی آورده اند. دو مقاله «طراحی سامانه ثبت خودکشی در کشور » و «پراکندگی جغرافیایی نیروی انسانی در سامانه ارایه خدمات سلامت روان در سال 1386» از جمله این تلاش هاست (حاجبی و همکاران، 2011؛ احمدزاداصل و همکاران، 2011). اعتیاد جنبه دیگری است که تعدادی از مقاله های این ویژه نامه به آن پرداخته اند. «بررسی کیفی نیازهای زنان برای درمان اعتیاد» و «ارتباط اعتیاد، تاب آوری و مؤلفه های هیجانی» از این دست هستند (رحیمی موقر، ملایری خواه لنگرودی، دلبرپور احمدی، امین اسماعیلی، 2011؛ محمدی، آقاجانی، زهتاب آور، 2011). امیدواریم این ویژه نامه با پرداختن به برخی از مهم ترین موضوع ها و چالش های بهداشت روان و اعتیاد کشور و بررسی آنها از جنبه های گوناگون و ارایه راهکارهایی برای برخورد با آنها، نقشی هر چند اندک در بهبود شرایط کشور داشته باشد و شاید که این نشر سندی از تلاش خبرگان و آگاهان و گامی در راه رسیدن به اتفاق نظر در تحلیل وضع موجود و تلاش برای تأمین سلامت روان جامعه باشد.
مراکز سلامت روان جامعه نگر در ایران: طراحی خدمات مبتنی بر شواهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: ارائه خدمات در قالب مراکز سلامت روان جامعه نگر (CMHC)، راهبردی با هدف ارتقاء سلامت روان شهری است. مقاله حاضر چگونگی طراحی ساختار و برنامه خدمات این مراکز، با روشی مبتنی بر شواهد، را ارائه می کند. روش: با مرور نظام مند شواهد علمی، نیازها و خدمات سلامت روان موجود در مناطق شهری، و اثربخشی و هزینه - اثربخشی خدمات بهداشتی- درمانی برای پاسخ به این نیازها مشخص و مبتنی بر شاخص هایی اولویت بندی شدند و بر اساس آن، برنامه خدمات بهداشتی-درمانی برای مناطق شهری، در قالب مراکز سلامت روان جامعه نگر، طراحی شد. یافته ها: در کشور، افسردگی، اسکیزوفرنیا و دیگر اختلالات سایکوتیک، اختلالات دوقطبی و اختلالات اضطرابی در رتبه های اول تا چهارم بار بیماری های روانپزشکی قرار دارند. مناطق شهری، از نظر منابع غنی تر از سایر مناطق کشور هستند، ولی عملاً خدمات خارج از بیمارستان ها و مطب پزشکان وجود ندارد و به دلیل محدودیت های موجود، نظام شبکه و مراقبت های اولیه برای ارائه خدمات سلامت روان ناکارآمد است. به این ترتیب، مقرر شد خدمات مراکز سلامت روان جامعه نگر به دو گروه از بیماران ارائه شود: بیماران دچار اختلالات نوروتیک (شامل اختلالات افسردگی و اضطرابی) و بیماران دچار اختلالات شدید و سایکوتیک روانپزشکی. ارائه خدمت به بیماران نوروتیک با روش بهبود شناسایی و درمان این اختلالات توسط پزشکان عمومی، با مدل مراقبت مشارکتی و شکل گیری واحدهای همکار صورت می گیرد. خدمات برای بیماران مبتلا به اختلالات شدید روانپزشکی، به صورت ویزیت در منزل و پیگیری تلفنی، همراه با آموزش روان شناختی بیمار و خانواده خواهد بود که توسط تیم های تخصصی مراکز ارائه می-شود. نتیجه گیری: خدمات مراکز سلامت روان جامعه نگر بر اساس شواهد علمی موجود در سطح جهان و تجربیات و امکانات داخلی برای دو گروه از اختلالاتی که بار بیماری زیادی دارند، طراحی شد. این خدمات، به صورت آزمایشی، در شهرهای تهران و زنجان در حال اجراست.
تعیین اولویت های سلامت روان کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین اولویت های سلامت روان کشور و به سفارش شبکه تحقیقات سلامت روان کشور انجام شد. مهم ترین فایده اولویت بندی، سرمایه گذاری و بودجه بندی اثربخش در مورد معضلات سلامت روان است. با اولویت بندی دقیق، هزینه- اثربخشی مداخلات افزایش می یابد و از هدر رفتن منابع ملی جلوگیری می شود. روش: متخصصان از رشته های گوناگون مرتبط، برنامه ریزان و مسئولان، مدیران اجرایی و ارائه کنندگان خدمات در این امر مشارکت داشتند. در مرحله اول، از طریق مرور منابع و بارش فکری، فهرست جامعی از موضوعات بهداشت روان کشور تهیه و حیطه بندی شد. در مرحله دوم، شاخص های اولویت بندی موضوعات به تفکیک هر حیطه و ضریب تأثیر هر یک تعیین شد. در مرحله سوم، با استفاده از روش گروه اسمی، تعداد 50 موضوع به دست آمده غربال و 25 موضوع انتخاب شد. این 25 موضوع به زیرموضوع هایی تقسیم شد و سپس فرد یا افرادی که در آن موضوع صاحب نظر بودند، شواهد داخلی و در صورت نیاز، شواهد خارجی مربوط به شاخص های تعیین شده برای هر زیرموضوع را مرور و ارائه کردند. با استفاده از شواهد موجود، دوباره با استفاده از روش گروه اسمی، رتبه بندی موضوعات در هر حیطه و بر اساس شاخص های اولویت بندی انجام شد. یافته ها: در نهایت، 25 موضوع انتخاب شد. 10 موضوع اول منتخب به عنوان اولویت های ملی سلامت روان، عبارت بود از: سه موضوع از میان اختلالات روان پزشکی، شامل اعتیاد، افسردگی و خودکشی؛ دو موضوع از میان مشکلات و عوامل تعیین کننده سلامت روان، شامل خشونت خانگی و رفتارهای پرخاشگرانه، فشار روانی و بلایا؛ سه موضوع از میان سیاست ها و نظام ارائه خدمات سلامت روان و سوء مصرف مواد، شامل ادغام خدمات سلامت روان و اعتیاد در مراقبت های بهداشتی اولیه، خدمات بهداشت روان شهری و خدمات فوریتی روانپزشکی؛ و دو گروه از میان جمعیت های خاص، شامل کودکان و نوجوانان و زنان آسیب پذیر. نتیجه گیری: وجود سند اولویت های سلامت روان که مورد پذیرش افراد صاحب نفوذ این حیطه باشد، موجب حمایت و ارتقای هرچه بیشتر سیاست ها و برنامه-های سلامت روان کشور در جهت اولویت های تعیین شده می شود.
سلامت روان از دیدگاه روان پویشی: رابطه توانمندی ایگو، سبک های دفاعی و روابط ابژه با سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی توانمندی ایگو، روابط ابژه و سبک های دفاعی در سلامت روان انجام گرفت. روش : جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی تهران و علوم پزشکی ایران بود که از بین آنها 700 نفر (280 مرد و 420 زن) به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های توانمندی ایگوی بارون، روابط ابژه بل، سبک های دفاعی اندروز و پرسشنامه سلامت عمومی ( GHQ-28 ) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی انجام شد . یافته ها : توانمندی ایگو، سبک های دفاعی و روابط ابژه به طور معنی داری با سلامت روان همبستگی داشتند. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نیز نشان داد که این متغیرها به طور کلی قادر به تببین 37 درصد از تغییرات نمره کل سلامت روان در دانشجویان بودند. نتیجه گیری : فهم مؤلفه های تأثیرگذار بر سلامت روان و نیز میزان پیش بینی کنندگی آنها، به اتخاذ رویکردی پیشگیرانه و نیز ارتقای سلامت روان کمک می کند و نیز تا حدی به مشخص شدن جهت گیری درمانی و تسهیل پیشبرد روند درمان می انجامد.
اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی بر سلامت روان و افسردگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین میزان تأثیر زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی بر سلامت روان و افسردگی زوجین بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و گواه و استفاده از طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 3 ماهه بود. 30 زوج از میان 60 زوج مراجعه کننده به کانون فرهنگی صاحب الزمان شهر اصفهان در سال 1389 به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی 15 زوج در گروه آزمایش و 15 زوج در گروه گواه جایگزین شدند. پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1972) و افسردگی بک (1961) در هر دو گروه در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پس از 3 ماه اجرا شد. گروه آزمایش هفته ای دو بار در 8 جلسه به مدت 2 ساعت، در جلسات زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی شرکت نمودند ولی در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی سلامت روان زوجین را افزایش و افسردگی آن ها را کاهش داده است. تأثیر این رویکرد بر سلامت روان و افسردگی بر حسب جنس تفاوت نداشت. این نتایج در پیگیری 3 ماهه نیز تأیید شد. نتیجه گیری: می توان زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی را به عنوان روش مؤثری برای افزایش سلامت روان و کاهش افسردگی و بهبود کیفیت زندگی زوجین در نظر گرفت و از آن در مراکز آموزشی و مشاوره استفاده کرد.
اثربخشی آزمون بخشایش بر میزان خشم و مؤلفه های آن در افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تأثیر زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی بر سلامت روان و افسردگی زوجین بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و گواه و استفاده از طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری 3ماهه بود. 30زوج از میان 60 زوج مراجعه کننده به کانون فرهنگ صاحب الزمان شهر اصفهان در سال 1389 به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی 15 زوج در گروه آزمایش و 15 زوج در گروه گواه جایگزین شدند. پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ(1972) و افسردگی بک(1961) در هر گروه در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پس از 3 ماه اجرا شد. گروه آزمایش هفته ای 2بار در 8 جلسه به مدت 2 ساعت، در جلسات زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی شرکت نمودند ولی در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که زوج درمانی به شیوه خودتنظیمی سلامت روان زوجین را افزایش و افسردگی آن ها را کاهش داده است. تأثیر این رویکرد بر سلامت روان و افسردگی برحسب جنس تفاوت نداشت. این نتایج در پیگیری 3 ماهه نیز تأیید شد. نتیجه گیری: می توان زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی را به عنوان روش مؤثری برای افزایش سلامت روان و کاهش افسردگی و بهبود کیفیت زندگی زوجین در نظر گرفت و از آن در مراکز آموزشی و مشاوره استفاده کرد.
اثربخشی روان نمایشگری با محتوای معنوی بر شادی، لذت و سلامت روان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روان نمایشگری با محتوای معنوی بر شادی، لذت و سلامت روان دانشجویان بود. روش: روش مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه، و جامعه آماری کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان به تعداد 9620 نفر بود. از میان آنها 44 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، انتخاب و در دو گروه 22 نفری آزمایش و گواه گمارش شد. هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه، به پرسشنامه های شادکامی آکسفورد هیلز و آرگایل ( 2002 )، مقیاس خوشکامی اسنیت- همیلتون ( 1995 ) و پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی گلدبرگ ( 1972 ) پاسخ دادند. برای گروه آزمایش، ده جلسه گروهی 5/1 ساعتی روان نمایشگری با محتوای معنوی دوبار در هفته، اجرا شد اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس و مان ویتنی-یو استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمام متغیرهای وابسته در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه، ارتقاء معناداری داشت. این نتایج پس از پیگیری یک ماهه نیز تأیید شد. نتیجه گیری: از روان نمایشگری با محتوای معنوی می توان به عنوان یک روش مداخلاتی موثر در ارتقاء شادی، لذت و سلامت روان در جمعیت دانشجویان استفاده کرد.
تأثیرآموزش مهارت ارتباطی با رویکرد دینی بر عزت نفس و سلامت روان زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
101 - 117
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت ارتباطی با رویکرد دینی بر افزایش سلامت روان و عزت نفس زنان سرپرست خانوار بود که به شیوه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار شهر پرند بود که تعداد 60 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارده شدند. داده های پژوهش قبل و بعد از اجرای مداخله آزمایشی مهارت های ارتباطی با رویکرد دینی و با استفاده از پرسش نامه سلامت روانی گلدبرگ و مقیاس عزت نفس کوپراسمیت جمع آوری شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس با نرم افزار SPSS10 نشان داد که بین عزت نفس (F=49/35 و P< 0/001) و سلامت روانی (F=83/72 و P
شاخص های سلامت روان سالمندی در فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به افزایش جمعیت سالمندی در جهان و ایران، تدوین برنامه های حمایت گرانه جامع (سلامت جسمی- روانی) درباره این قشر ضروری است. لازمه این کار، داشتن شاخص های سالمندی متناسب فرهنگ ایرانی است. باتوجه به نبود چنین شاخص هایی، پژوهش حاضر انجام شد. این پژوهش با استفاده از روش های مرور نظام مند و داده بنیاد در سال 1397 انجام شد. برای مرور نظام مند، 51 مقاله منتشرشده از بین 897 مقاله در بازه زمانی 2018-1970 استخراج و تحلیل شد. برای اجرای روش داده بنیاد، با استفاده از روش مصاحبه اکتشافی، 20 سالمند موفق به صورت هدف مند انتخاب و مصاحبه شدند. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده در کدگذاری باز، منجر به شناسایی 160 مؤلفه و شاخص شد و پس از دریافت نظرات10 نفر از متخصصان و کدگذای مجدد و اصلاحات لازم، در 5 مؤلفه اصلی تدوین شد: 1. عامل جسمانی (توجه به سلامتی، مسائل رفاه جسمی، داشتن سلامت جسمانی)؛ 2.عامل روان شناختی (مدیریت، تاب آوری، عملکرد شناختی، سلامت رفتاری، پیشرفت خواهی، کمال گرایی)؛ 3. خانواده (فرزندان، همسر، والدین)؛ 4. اجتماعی (ارتباط اجتماعی، ارتباط با اقوام، فعالیت اجتماعی، وضعیت مالی و اقتصادی)؛ 5. مذهبی (اعتقادات مذهبی، فعالیت مذهبی): مجموعاً 18 عامل و 133 شاخص به دست آمد. مؤلفه هایی همانند: زندگی با خانواده، روابط و مشارکت اجتماعی، وضعیت بهداشت و سلامت جسمی و روانی، باورهای مذهبی و سبک زندگی، اصلی ترین شاخص های سالمندی سالم ایرانی است و اولویت برنامه های حمایتی، مراقبتی و سنجش و پایش وضعیت سالمندی در کشور می تواند متمرکز بر این مؤلفه ها باشد.
پیش بینی سلامت روان بر اساس ویژگی های شخصیتی و تصویر بدنی در دانش آموزان دختر نوجوان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
331 - 364
حوزه های تخصصی:
سلامت روان یکی از متغیرهای مهم و اساسی در حوزه ی روان شناسی و علوم تربیتی است که عوامل مختلفی در رابطه با آن مورد مطالعه قرار گرفته اند. هدف این مطالعه، پیش بینی سلامت روان بر اساس متغیر های ویژگی شخصیتی و تصویربدنی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر دوره ی دوم متوسطه ی شهرستان سپیدان بود، که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بودند. نمونه ی پژوهش 248 دانش آموز دختر متوسطه که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه پنج عامل شخصیتی فرم کوتاه نئو کاستا و مک کری (1992)، مقیاس روابط چند بعدی بدن- خود کش (1997) و پرسش نامه ی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979)، بودند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود بین ویژگی های شخصیتی برون گرایی، تجربه پذیری، توافق و وجدان گرایی با سلامت روان دانش آموزان دختر، رابطه یمثبت و معنادار و بین روان رنجوری و سلامت روان، رابطه ی منفی و معنادار وجود دارد(01/0P<). ویژگی شخصیتی روان رنجوری، برون گرایی و وجدان گرایی 19 درصد از واریانس سلامت روان را پیش بینی می کند. نتایج هم چنین نشان داد، بین تصویر بدنی و سلامت روان نیز رابطه ی معنادار وجود دارد (05/0P<). مؤلفه ی رضایت از بدن و جهت قیافه 11درصد از واریانس سلامت عمومی را پیش بینی می کند. بنابراین می توان گفت، ویژگی های شخصیتی و تصویر بدنی نقش مهمی در سلامت روان دختران دانش آموز دارند. 09177180107
تاثیر دلبستگی های گرایشی و رفتاری در سلامت روان از منظر آیات و روایات؛ مورد پژوهی: دانشجویان دانشگاه قم
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال اول پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
120-137
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : مهم ترین منبع قدرت برای هر فرد، وجود ایمان و اعتقادات مذهبی اوست؛ چرا که اعتقادات معنوی در زندگی بسیار حائز اهمیت است و سلامت جسم و روح را تضمین می کند. روش شناسی: پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و ارائه پرسشنامه های آماری، بر آن است که بداند، بین دلبستگی های گرایشی و بینشی، با سلامت روان رابطه معناداری دارد یا خیر؟ نتایج: نتایج پژوهش حاضر با به کارگیری روش توصیفی _ تحلیلی و استفاده از داده های آماری چنین است: معنویت می تواند امر قدسی یا غیبی، ارزش های اخلاقی، دین، عرفان و ... باشد که هر نوع معنابخشی به زندگی را در برگیرد؛ سلامت روان هر شخصی با توجه به جهان اطراف و جامعه اش سنجیده می شود و نمی توان گفت سلامت روان، یک امر فردی است و به معیارها و خصوصیات فردی بسنده کرد؛ نتیجه گیری : دلبستگی معنوی متغیر پیش بین مناسبی برای سلامت روان است، یعنی افرادی که دارای دلبستگی معنوی هستند با اطمینان 75/0 می توان گفت دارای سلامت روان هستند.
تأثیر چشم اندازهای شهری بر سلامت روان شهروندان مطالعه موردی: مناطق 2 و 9 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
17 - 33
حوزه های تخصصی:
در علم جغرافیا، چشم اندازها همواره با عامل فرهنگ پیوند می خورند. ازاین رو، می توان چشم انداز را به مفهوم فرم های قابل رؤیت در سطح زمین و ترکیب آن ها باهم در نظر گرفت. برای حفظ سلامت روان و رفتار و پیشگیری از استرس می توان از چشم انداز سازی و استفاده از مناظر زیبا در کالبد و زیرساخت های شهری سود برد؛ اما اینکه این چشم اندازهای شهری تا چه میزان بر سلامت روانی شهروندان تأثیر می گذارند سؤال اصلی این پژوهش است که سعی در مطالعه آن دارد. پژوهش حاضر ازنظر هدف؛ کاربردی و توسعه ای و ازلحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد که ابتدا پس از تشریح مفاهیم مربوط به چشم اندازهای شهری و سلامت روان با روش کتابخانه ای، پرسشنامه چشم اندازهای شهری در 9 شاخص و 65 گویه و پرسشنامه GHQ در 4 شاخص و 28 گویه در طیف لیکرت تهیه شد؛ حجم نمونه پرسشنامه بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، در 2 منطقه 384 به دست آمد که به صورت سهمیه ای و تصادفی بین مناطق توزیع و جمع آوری گردید.؛ و سپس در محیط نرم افزار spss به تحلیل نهایی صورت گرفت که نتیجه بررسی پرسشنامه GHQ در سطح مناطق نشان داد که نمره سلامت روان منطقه 2 بالاتر از سطح متوسط و نمره سلامت روانی در منطقه 9 کمی پایین تر از سطح متوسط نمره این پرسشنامه قرار دارد. در تحلیل رگرسیونی خطی چندگانه به این نتیجه رسیدیم که در منطقه 2 شاخص های وضعیت زیست محیطی، وضعیت اقتصادی، وضعیت آموزشی، وضعیت شبکه های ارتباطی و حمل ونقل، وضعیت امنیتی، وضعیت مسکن، وضعیت مشارکت، وضعیت تجاری فرهنگی و وضعیت طراحی و مبلمان شهری به ترتیب بر روی سلامت روان افراد تأثیرگذار است و در منطقه 9 شاخص های وضعیت اقتصادی، وضعیت مشارکت، وضعیت تجاری فرهنگی، وضعیت طراحی و مبلمان شهری، وضعیت شبکه های ارتباطی و حمل ونقل، وضعیت امنیتی، وضعیت آموزشی، وضعیت زیست محیطی و وضعیت مسکن به ترتیب شاخص های اثرگذار بر سلامت روان افراد در این منطقه هستند.
رابطه ی علّی سلامت روان، سبک زندگی، مهارت های زندگی و کیفیت زندگی زناشویی با میانجی گری باورهای ارتباطی، بخشودگی و انتظارات قبل از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
87 - 112
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه علّی سلامت روان، سبک زندگی و مهارت های زندگی و کیفیت زندگی زناشویی با میانجی گری باورهای ارتباطی، بخشودگی و انتظارات قبل از ازدواج در کارکنان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی شهر بندرعباس بود. در این مطالعه توصیفی- همبستگی، جامعه آماری را تمامی کارکنان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی استان هرمزگان تشکیل می دادند که به روش تصادفی 297 نفر زن و مرد از بین این دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه سلامت روان( GHQ )، پرسشنامه سبک زندگی ( LSQ )، پرسشنامه مهارت های زندگی، فرم کوتاه 40 ماده ای (LSI-FFI) ، باورهای ارتباطی (RBQ) ، پرسشنامه بخشودگی( FFS )، انتظارات قبل از ازدواج (MES) و فرم تجدید نظر شده مقیاس کیفیت زندگی زناشویی (RADS) بودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از تحلیل مسیر انجام شد. نتایج نشان داد انتظارات ازدواج، باورهای ارتباطی و بخشودگی را پیش بینی می کند. ضریب استاندارد مسیر انتظارات ازدواج بر باورهای ارتباطی 2/0 و ضریب استاندارد مسیر انتظارات ازدواج بر بخشودگی 26/0 است. بنابراین انتظارات ازدواج علاوه بر تاثیر مستقیم بر کیفیت زندگی زناشویی، از طریق باورهای ارتباطی و بخشودگی به صورت غیر مستقیم کیفیت زندگی زناشویی را پیش بینی می کند. متغیرهای پژوهش در مجموع 53 درصد از واریانس کیفیت زندگی زناشویی را تبیین می کنند. علاوه براین متغیرهای سلامت، سبک زندگی، مهارت های زندگی و انتظارات ازدواج 42 درصد از واریانس بخشودگی و 59 درصد از واریانس باورهای ارتباطی را تبیین می کنند. متغیرهای سلامت، سبک زندگی و مهارت های زندگی 36 درصد از واریانس انتظارات ازدواج را تبیین می کنند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ و سلامت روان زنان مبتلا به HIV شهر آبادان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ و سلامت روان زنان مبتلا به HIV شهر آبادان انجام شد. مواد و روش ها طرح این پژوهش، شبه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون، با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش 30 نفر از بیماران مراجعه کننده به مرکز مشاوره بیماری های رفتاری شهر آبادان در سال 1394 بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر)، قرار گرفتند. گروه آزمایش هشت جلسه درمان پذیرش و تعهد را به صورت دو جلسه90 دقیقه ای در هفته دریافت کرد. اطلاعات با استفاده از مقیاس اضطراب مرگ تمپلر و پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ در سه مرحله قبل از مداخله، پایان مداخله و پیگیری یک ماه و نیمه جمع آوری شدند. دراین پژوهش برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و نسخه 22 نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد درمان پذیرش و تعهد باعث کاهش اضطراب مرگ (001/0P<) و افزایش سلامت روان (001/0P<) در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری شد. نتیجه گیری به نظر می رسد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در کاهش اضطراب مرگ و افزایش سلامت روان بیماران مبتلا به HIV مؤثر باشد. بنابراین، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان یک درمان مکمل در کنار درمان های دارویی در این بیماران، برای بهبود علائم روان شناختی، پیشنهاد می شود.
بررسی شیوع استفاده از شبکه های اجتماعی در معلولان و تأثیر آن بر بهداشت روان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بهداشت روانی جامعه یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف است که تحت تأثیر کیفیت زندگی بوده و امروزه در میان معلولان از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف: این مطالعه باهدف تعیین شیوع استفاده از شبکه های اجتماعی در معلولین و تأثیر آن بر بهداشت روان معلولان در شهر سنندج انجام گردید. روش: به صورت مطالعه ای مقطعی، در بین معلولان شهر سنندج پرسش نامه های فردی و استاندارد سلامت عمومی ( GHQ ۲۸ ) تکمیل گردید. در نهایت ۴۰۰ نفر (۲۰۲ نفر مذکر و ۱۹۸ نفر مؤنث) پرسش نامه ها را تکمیل نمودند. نتایج از طریق تی تست و کای دو و یا فیشر مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: بین شبکه های اجتماعی فیس بوک، واتس آپ، تانگو، تلگرام و لاین با سلامت روانی معلولان ارتباط معنی داری وجود دارد ( ۰/۰۵ > p ) و همچنین تعداد ساعات استفاده از اینترنت با سلامت روانی ارتباط معنی داری دارد ( ۰/۰۵ > p ). نتیجه گیری: استفاده از شبکه های اجتماعی بر سلامت روان معلولان تأثیر مثبتی دارد در نتیجه ضروری است در زمینه استفاده از شبکه های اجتماعی، انواع شبکه ها و فواید و مضرات آن اطلاع رسانی شود.