مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
دیابت
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
53-79
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه تأثیر روان درمانی گروهی وجودی، شناختی _ وجودی و انسان گرا _ وجودی در رضایت جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: پژوهش یک کار آزمایی تصادفی کنترل شده بود که با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون_ پس آزمون و آزمون پیگیری دوماهه با گروه های موازی آزمایشی و گروه کنترل انجام شد. جامعه آزمودنی های پژوهش، زنان مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک تخصصی دیابت بیمارستان توحید سنندج در سه ماه نخست سال 1398 بود؛ از طریق نمونه گیری تصادفی 32 آزمودنی از این جامعه انتخاب و پس ازآن با به کارگیری نمونه گیری تصادفی جایگزینی در گروه های آزمایشی و گروه کنترل جایگزین شدند. گردآوری داده ها با مقیاس رضایت جنسی متسون و تراپنل (2005) انجام شد. آزمودنی های گروه های آزمایشی جداگانه در نه جلسه هفتگی 120 دقیقه ای شرکت کردند. یافته ها: نتایج مدل خطی عمومی واریانس یک راهه با آزمون اندازه گیری های مکرر نشان داد که مداخلات شناختی _ وجودی و انسان گرا _ وجودی، رضایت جنسی را در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی دار افزایش دادند (4 F= ؛ P<0/05 ) همچنین نتایج نشانگر تأثیر بیشتر گروه شناختی_ وجودی (6 MD= ؛ P<0/05 و انسان گرا _ وجودی در پس آزمون (1 MD= ؛ P<0/05 ) و تأثیر بیشتر گروه وجودی در آزمون پیگیری بود (12 MD= ؛ P<0/05 ). نتیجه گیری: به کاربستن روش های روان درمانی گروهی شناختی_ وجودی و انسان گرا _ وجودی برای افزایش رضایت در رابطه جنسی زنان مبتلا به دیابت نوع دو، در مقایسه با روان درم انی وجودی برای انجام موفق امور مشاوره و روان درمانی کارآمدتر می نماید.
تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی شدید بر سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در رت های دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۹)
167 - 177
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی شدید بر سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در رت های دیابتی بررسی گردید. در این مطالعه، 32 سر رت نر نژاد ویستار (با میانگین وزن 7 ± 180.23) به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل سالم (8 سر)، کنترل دیابتی (8 سر)، تمرین سالم (8 سر) و تمرین دیابتی (8 سر) تقسیم شدند. گروه تمرین تناوبی شدید، 8 هفته پروتکل HIIT را اجرا کردند و 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی، رت ها بیهوش و کشته شدند. متغیرهای مورد نظر در رت ها (سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین) اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون کروسکال والیس در سطح معنی داری، 0.05≥p استفاده گردید. بین میانگین سطوح سرمی آسپروزین (0.001P<)، انسولین (0.026P<)، گلوکز ناشتا (0.001P<) و مقاومت به انسولین (0.001P<)، گروه های پژوهش، تفاوت معنی داری وجود داشت. با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به نظر می رسد دیابت تاثیر معناداری در افزایش سطوح آسپروزین و تمرین تناوبی شدید تاثیر معناداری در کاهش سطوح آسپروزین دارد. بنابراین HIIT می تواند به عنوان یک استراتژی مهم در جهت کاهش سطوح آسپروزین مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر تمرین هوازی بر بیان ژن Drp1 وCyp1a1 و پروتئین CYP1A1 عضله نعلی رت های نر دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
301 - 312
حوزه های تخصصی:
تنظیم نامناسب در پویایی میتوکندری با اختلال در تنظیم متابولیسم همراه است و به بیماری های متابولیکی منجر می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین هوازی بر بیان ژن Drp1، Cyp1a1 و بیان پروتئین CYP1A1 عضله نعلی رت های نر دیابتی است. در این مطالعه تجربی 24 سر رت نر ویستار به طور تصادفی به 3 گروه دیابت (D)، گروه کنترل (Ct)، و گروه تمرین+دیابت (ED) تقسیم شدند. مدل دیابت در رت ها با تزریق STZ القا شد. گروه ED به مدت 8 هفته، 5 جلسه در هفته پروتکل تمرین هوازی را اجرا کردند. پس از اتمام پروتکل، عضله نعلی رت ها استخراج، و از روش RT-PCR، برای سنجش بیان ژن Drp1 و Cyp1a1 و از روش الایزا برای سنجش بیان پروتئین CYP1A1 استفاده شد. میزان RNA با استفاده از فرمول محاسبه و سپس داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس تجزیه وتحلیل شد. نتایج تفاوت معناداری را بین گروه ها در بیان ژن Drp1 (001/0P£) و Cyp1a1 (017/0P£)، بیان پروتئین CYP1A1 (028/0=P) و گلوکز (001/0P£) نشان داد. دیابت بیان ژن Drp1 و Cyp1a1 و بیان پروتئین CYP1A1 را در عضله اسکلتی افزایش داد. این در حالی است که تمرین فقط بیان ژن Drp1 را کاهش داد (013/0=P). دیابت به افزایش گلوکز، بیان ژن Drp1 و Cyp1a1 و بیان پروتئین CYP1A1 در عضله اسکلتی منجر می شود. اما تمرین، تنها از افزایش بیان ژن Drp1 پیشگیری کرد.
تأثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) و استقامتی بر میزان قند خون و محتوای پروتئین فولیستاتین در بافت بطن چپ قلب موش های صحرایی نر مبتلا به دیابت نوع 1(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
351 - 365
حوزه های تخصصی:
فولیستاتین یک پروتئین کلیدی در تنظیم هیپرتروفی عضلانی (قلبی و اسکلتی) است که بیماری دیابتی نوع 1 می تواند به نقص در عملکرد آن منجر شود. بنابراین، هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر 6 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) و استقامتی بر میزان قند خون و محتوای پروتئین فولیستاتین در بافت بطن چپ قلب موش های صحرایی نر مبتلا به دیابت نوع 1 است. در این تحقیق، 18 سر موش صحرایی نر 2 ماهه نر از نژاد اسپراگ داولی با میانگین وزن 20±300 گرم انتخاب شدند. پس از دیابتی شدن نوع 1 از طریق محلول استرپتوزوتوسین، به روش تصادفی به 3 گروه: 1. تمرین HIIT 2. تمرین استقامتی و 3. کنترل (هر گروه 6 سر) تقسیم شدند. گروه های تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامه های تمرینی HIIT و استقامتی به مدت 6 هفته به تمرین ورزشی پرداختند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آنوای-یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. 6 هفته تمرین HIIT و استقامتی به کاهش معنا دار میزان قند خون (0001/0=P) و افزایش معنا دار محتوای پروتئین فولیستاتین (0001/0=P) نسبت به گروه کنترل منجر شد. تمرین HIIT و استقامتی، سطوح قند خون را کاهش داد که نشان دهنده این مطلب است، که این دو نوع تمرینی می تواند راه درمانی مناسب و غیرتهاجمی برای کنترل دیابت باشد. همچنین تمرین استقامتی و تمرین HIIT به افزایش محتوای درون سلولی پروتئین فولیستاتین منجر شد که این افزایش در گروه استقامتی بیشتر بوده است که می تواند جهت هیپرتروفی فیزیولوژیک و کاهش عوارض پاتولوژیک قلبی از جمله کاردیومیوپاتی دیابتی مفید باشد.
تأثیر یک دوره تمرینات مقاومتی دایره ای بر سطوح سرمی پرپتین و مقاومت به انسولین مردان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
383 - 397
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، برررسی تأثیر تمرین مقاومتی دایره ای بر سطوح سرمی پرپتین و شاخص مقاومت به انسولین در مردان مبتلا به دیابت نوع2 بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی است. نمونه آماری پژوهش 24 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 با میانگین و انحراف معیار (سن 25/3±1/39سال، قد 85/4± 8/173 سانتی متر و وزن 89/12±80 کیلوگرم) بودند که به صورت تصادفی به دوگروه 12نفری تجربی و کنترل تقسیم شدند.آزمودنی های گروه تجربی 8 هفته تمرین مقاومتی دایره ای را 3 جلسه در هفته به مدت 60 دقیقه با شدت 50 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه اجرا کردند. پیش و پس از 8 هفته تمرین، سطوح سرمی پرپتین، شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR)، گلوکز ناشتا و انسولین اندازه گیری شد. برای بررسی تغییرات درون گروهی از آزمونt همبسته و تفاوت بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 22) استفاده شد. نتایج به دست آمده در سطح معناداری کمتر از 05/0 بررسی شد. تغییرات درون گروهی نشان داد، 8 هفته تمرین مقاومتی دایره ای موجب کاهش معنادار سطوح پرپتین، شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR)، گلوکز ناشتا و انسولین (0001/0P=) نسبت به گروه کنترل دیابتی شد. همچنین در مقایسه بین گروهی تمرینات مقاومتی دایره ای موجب کاهش معنادار در سطوح پرپتین، شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR)، گلوکز ناشتا (0001/0P=) و انسولین (001/0P=) نسبت به گروه کنترل دیابتی شد. یافته های این پژوهش نشان داد تمرین مقاومتی دایره ای سطوح پرپتین، شاخص مقاومت به انسولین، گلوکز ناشتا و انسولین را در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 کاهش می دهد. بنابراین به نظر می رسد این نوع تمرین می تواند برای بیماران دیابتی نوع2 مفید باشد.
تاثیر مصرف عصاره کنگر فرنگی همراه با تمرین هوازی بر قند خون و مقاومت به انسولین و ارتباط آن با وضعیت شناختی سالمندان دچار اختلال شناختی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 12 هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره کنگر فرنگی بر قند خون و مقاومت به انسولین و ارتباط آن با وضعیت شناختی سالمندان دچار اختلال شناختی خفیف (MCI) بود. روش ها: 40 نفر سالمندانی که از پرسشنامه MMSE نمره بین 21 تا 25 کسب کردند به صورت هدفمند در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در 4 گروه تمرین هوازی، کنگر فرنگی، تمرین هوازی + کنگر فرنگی، و پلاسبو (هر گروه 10 نفر) قرار گرفتند. مداخلات به مدت 12 هفته انجام شد. تمرین هوازی شامل هشت دقیقه دویدن با شدت 75 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره در جلسه اول بود. هر دو جلسه یک دقیقه به زمان دویدن افزوده می شد تا بعد از 12 هفته، زمان دویدن به 26 دقیقه رسید. عصاره کنگر فرنگی به صورت کپسول با دوز 300 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن در روز مصرف شد. یافته ها: قند خون و مقاومت به انسولین دو گروه تمرین و تمرین + کنگر فرنگی به طور معنادار کاهش یافتند (P<0.05). وضعیت شناختی در سه گروه مداخله در مقایسه با گروه پلاسبو به طور معنادار افزایش یافت که این افزایش در گروه تمرین + کنگر فرنگی بیشتر بود (P<0.05). با افزایش وضعیت شناختی نیز قند خون و مقاومت به انسولین کاهش یافتند (P<0.05). نتیجه گیری: احتمالا مصرف عصاره کنگر فرنگی همراه با تمرینات هوازی به مدت 12 هفته، می توانند سیر پیشرونده اختلال شناختی خفیف را کند و شاید متوقف سازند و از بروز بیماری دیابت ناشی از این اختلال پیشگیری نماید.
اثر شش هفته تمرین استقامتی و عصاره هیدروالکلی گزنه بر سطح قندخون و سلول های نکروتیک ناحیه CA3 هیپوکامپ موش های صحرایی نژاد ویستار در مدل دیابت نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۱
43 - 68
حوزه های تخصصی:
با توجه به اثر آنتی اکسیدانی ورزش و گیاه گزنه، هدف این مطالعه بررسی شش هفته ای این مداخلات بر تغییرات قندخون و سلول های نکروتیک در ناحیه CA3 هیپوکامپ موش های دیابتی نوع یک بود. در این مطالعه 76 سر موش نژاد ویستار به گروه های سالم (کنترل، تمرین، گزنه و تمرین - گزنه) و دیابت (کنترل، تمرین، گزنه و تمرین - گزنه) تقسیم شدند. دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین (45 میلی گرم/کیلوگرم) القا شد و 48 ساعت پس از تزریق، قندخون بیشتر از 300 میلی گرم در دسی لیتر ملاک تأیید دیابت بود. پس از تأییدشدن دیابت، پروتکل تمرین استقامتی با شدت متوسط (پنج روز/هفته) و گاواژ روزانه عصاره هیدروالکلی گزنه به مقدار 50 میلی گرم/کیلوگرم، به مدت شش هفته اجرا شد. چهل وهشت ساعت پس از آخرین جلسه، موش ها قربانی شدند و بافت هیپوکامپ خارج شد و سپس در فرمالین 10 درصد برای رنگ آمیزی کریزیل ویوله برای شمارش سلول های نکروتیک قرار داده شدند. داده ها با آزمون های آنالیز واریانس آنوا و کروسکال والیس و با استفاده از آزمون تعقیبی بونفرونی درسطح معنا داری (α = 0.05) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که شش هفته تمرین استقامتی و مصرف عصاره گزنه سبب کاهش معنا دار غلظت قن د خون گ روه های دی ابت-تم رین ( P = 0.001 )، دی ابت-گزنه ( P = 0.001 ) و دی ابت-تمرین-گزنه ( P = 0.001 ) در مقایسه با گروه دیابت-کنترل شد. به علاوه بین گروه های دیابت-گزنه و دیابت-تمرین-گزنه ( P = 0.001 ) و دیابت-گزنه با دیابت-تمرین ( P = 0.002 ) تفاوت معنا دار مشاهده شد. همچنین تعامل تمرین استقامتی و مصرف عصاره گزنه باعث کاهش معنا دار تعداد سلول های نکروتیک در گروه دیابت-تمرین-گزنه در مقایسه با گروه دیابت-کنترل شد ( P = 0.029 ) ؛ درنتیجه شش هفته تمرین استقامتی و مصرف عصاره هیدروالکلی گزنه می تواند اثر محافظتی بر جلوگیری از نکروزشدن سلول های منطقه CA3 هیپوکامپ موش دیابتی داشته باشد.
مقایسه اثربخشی امیددرمانی و معنویت درمانی بر کیفیت زندگی و شاخص های زیستی زنان مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
200 - 183
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی امیددرمانی و معنویت درمانی بر کیفیت زندگی، قند خون و فشار خون زنان میانسال مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام زنان میانسال مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت، متابولیسم و غدد شهر تهران در سال 1399 بودند که 45 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کوتاه کیفیت زندگی بالینی دیابتی بروس و همکاران (2004) و آزمایش خون جهت اندازه گیری فشارخون و قند خون ناشتا بود. بعد از 8 جلسه 90 دقیقه ای برای هفته ای 1 بار، امیددرمانی و معنویت درمانی برای گروه های آزمایش، داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد معنویت درمانی و امیددرمانی بر کیفیت زندگی (038/0=P) اثر افزاینده داشتند. نتیجه گیری: از جمله تلویحات کاربردی پژوهش حاضر ارائه درمان های روان شناختی برای بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 است. پیشنهاد می شود درمان هایی نظیر امید و معنویت در کنار درمان های دارویی بر بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام گیرد.
اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر افسردگی و رضایت جنسی در مبتلایان به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری بر افسردگی و رضایت جنسی در مبتلایان به دیابت نوع دو انجام شد. روش : این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آزمایشی تک موردی از نوع خطوط پایه چندگانه ناهمزمان بود. جامعه پژوهش مبتلایان به دیابت نوع دو شهر مشهد در سال 1398 بودند که از میان آنها 4 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. هر چهار نفر به صورت انفرادی تحت 6 جلسه 90 دقیقه ای درمان فعال سازی رفتاری قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش مقیاس های افسردگی بک (1967) و رضایت جنسی هادسون و همکاران (1981) بود. داده ها با استفاده از شاخص تغییر پایا (RCI) و ماکزیمم درصد بهبودی (MPI) تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری به طورمعناداری باعث کاهش افسردگی و افزایش رضایت جنسی در هر چهار نفر از مبتلایان به دیابت نوع دو شد. نتیجه گیری : با توجه به نتایج، برنامه ریزی برای استفاده از این روش درمانی ضروری است. در نتیجه، مشاوران و درمانگران می توانند از روش درمان فعال سازی رفتاری در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود ویژگی های روانشناختی به ویژه کاهش افسردگی و افزایش رضایت جنسی استفاده کنند.
نقش سواد سلامت و خودمراقبتی مردان مبتلا به دیابت در پیش بینی رضایت مندی زناشویی زنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش سواد سلامت و خودمراقبتی مردان مبتلا به دیابت در پیش بینی رضایت مندی زناشویی زنان انجام شد. روش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. با در نظر گرفتن معیارهای ورود 330 نفر از مردان مبتلا به دیابت و همسران آن ها به روش تصادفی ساده از انجمن دیابت استان خوزستان در سال 1399 در این مطالعه مشارکت داشتند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس زوجی انریچ (فاورز و اولسون، 1989)، پرسشنامه سواد سلامت برای بزرگسالان ایرانی (منتظری و همکاران، 1393) و پرسشنامه خلاصه فعالیت های خودمراقبتی دیابت (توبرت و همکاران، 2000) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که رضایت مندی زناشویی با سواد سلامت (001/0=p، 306/0=r) و خودمراقبتی (001/0=p، 543/0=r) همبستگی مثبت و معنادار دارد. نتایج رگرسیون نشان داد فقط متغیر سواد سلامت در مردان می توان نقش پیش بینی کنندگی برای رضایت مندی زنان را داشته باشد (0001/0=p، 543/0=β) و در مجموع 29/0 از رضایت مندی زناشویی را تبیین می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده اهمیت توجه به ارتقاء رفتارهای خودمراقبتی در مردان مبتلا به دیابت به منظور بهبود روابط زوجی پیشنهاد می شود.
رابطه استیگما با رضایت از زندگی و عاطفه مثبت/منفی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
79 - 91
حوزه های تخصصی:
هدف: استیگما از مهم ترین پیامدهای روانی- اجتماعی در بیماران مبتلا به دیابت است که زندگی این افراد را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استیگما با رضایت از زندگی و عاطفه مثبت/ عاطفه منفی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: پژوهش توصیفی مبتنی بر مدل های همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان آیت الله طالقانی شهر کرمانشاه در تابستان 1398 بوده که 207 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و داده ها با استفاده از پرسشنامه های استیگمای مرتبط با دیابت براون و همکاران (2016)، رضایت از زندگی دینر، امونس، لارسن و گریفین (1985) و پرسشنامه عاطفه مثبت/ منفی واتسون، کلارک و تلگن (1988) جمع آوری و با نرم افزار اِیموس 23 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ه ا : تحلیل داده ها توسط تحلیل مسیر نشان داد مدل فرضی پژوهش برازش مطلوب را با داده های تجربی دارند. تجزیه و تحلیل توسط ماتریس همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر نشان داد بین استیگما با رضایت از زندگی و عاطفه مثبت/منفی رابطه معنادار وجود دارد (p<0/01). نتیجه گیری: باتوجه به رابطه تنگاتنگ عوامل جسمانی و روانی در بیماری دیابت و تاثیر عوامل روانی در بهبود بیماری، توجه به پیش بین هایی ازجمله استیگما پیشنهاد می شود.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رفتارهای خودمراقبتی (رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺗﻐﺬﯾﻪای، ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺑﺪﻧﯽ، ﮐﻨﺘﺮل ﻗﻨﺪﺧﻮن، ﻣﺮاﻗﺒﺖ از ﭘﺎ و ﺗﺒﻌﯿﺖ داروﯾﯽ ﺑﯿﻤﺎران) در زنان مبتلاء به دیابت نوع دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر رفتارهای خودمراقبتی (رفتارهای تغذیه ای، فعالیت بدنی، کنترل قند خون، مراقبت از پا و تبعیت دارویی بیماران) در افراد مبتلا به دیابت نوع دوم انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم زن دارای پرونده در کلینیک پارسیان اسلام شهر در سال 1398 تشکیل دادند که از بین آن ها، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد 8 جلسه 60 دقیقه ای و گروه رفتار درمانی عقلانی هیجانی 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی دیابتی (توبرت و گلاسکو، 1994) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله به کار رفته در این پژوهش می توانند به طور معناداری رفتارهای خودمراقبتی (رفتارهای تغذیه ای، فعالیت بدنی، کنترل قند خون، مراقبت از پا و تبعیت دارویی بیماران) در بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم را بهبود بخشیدند (05/0p<)، با این تفاوت که مداخله مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد دارای تأثیر بیشتری بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم داشت. به علاوه درمرحله پس آزمون-پیگیری تفاوت معنی دار مشاهده نشد (05/0p<) بیانگر پایداری تغییرات مداخله است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، درمان پذیرش و تعهد و رفتار درمانی عقلانی هیجانی، مداخلات موثری در افزایش رفتارهای خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت داشتند
تأثیر تمرین استقامتی بر بیان ژن و پروتئین فاکتور رشد تغییر شکل دهنده بتا و اینتگرین کبد رت های نر مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۵
131-150
حوزه های تخصصی:
دیابت یک اختلال متابولیکی است که موجب استرس اکسیداتیو و التهاب می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین استقامتی بر بیان ژن و پروتئین فاکتور رشد تغییر شکل دهنده بتا (TGFβ) و اینتگرین کبد رت های نر دیابتی است. در این مطالعه تجربی، 32 سر رت نر، به طور تصادفی به 4 گروه 8 تایی: دیابت(D)، کنترل(C)، تمرین(E) و دیابت+تمرین(ED) تقسیم شدند. 16 سر از رت ها، با تزریق استرپتوزوسین (STZ) به دیابت مبتلا شدند. گروه E و گروه ED به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته، پروتکل تمرین هوازی را اجرا کردند. سپس بافت کبد استخراج، و از روش RT-PCR، برای سنجش بیان ژن و از روش های ایمونوهیستوشیمی و وسترن بلات، به ترتیب برای بیان پروتئین TGFβ و اینتگرین استفاده شد. میزان RNA با استفاده از فرمول-δδCT2 محاسبه و داده ها، با استفاده از آزمون تحلیل واریانس، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بیان ژن و پروتئین TGFβ در گروه D به طور معناداری بیشتر از گروه C بود و بیان پروتئین TGFβ در گروه ED به طور معناداری نسبت به گروه D کاهش یافت، اما همچنان نسبت به گروه C بالاتر بود (P<0.001). بیان ژن اینتگرین در گروه D و ED نسبت به گروه C به طور معناداری بیشتر بود و بیان پروتئین آن به طور معناداری کمتر بود (p<0.001). در نهایت یافته ها نشان دادند که ابتلا به دیابت، بیان پروتئین TGFβ را در بافت کبد افزایش و اینتگرین را کاهش می هد و تمرین استقامتی این تغییرات را برعکس می کند.
اثربخشی مدل فرا نظری بر خودمدیریتی دیابت و میزان HbA1C در زنان و مردان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
102 - 115
هدف: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی مدل فرا نظری بر خود مدیریتی دیابت و میزان HbA1C در افراد مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع طرح های کاربردی و شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مبتلا به دیابت 55-25 ساله مراجعه کننده به یکی از مراکز بهداشتی درمانی شهرستان قائمشهر در سال 1399 که از بین آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با استفاده از شیوه تصادفی سازی ساده در دو گروه مدل فرا نظری (20=n) و گروه گواه (20=n) گماشته شدند. داده ها از طریق پرسشنامه خودمدیریتی دیابت توبرت و گلاسکو (2002) و آزمایش هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (MIX) و نرم افزار SPSS.22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه مدل فرا نظری تاثیر معناداری بر خود مدیریتی دیابت (01/38=F، 001/0>P) و کاهش قند خون (48/1=F، 021/0=P) داشت. همچنین اثربخشی مدل فرا نظری بر خود مدیریتی دیابت و میزان HbA1C در افراد مبتلا به دیابت نوع دو، سه ماه پس از مداخله پایدار ماند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل فرا نظری بر خودمدیریتی دیابت و میزان HbA1C در افراد مبتلا به دیابت نوع دو موثر بود.
نقش خودمراقبتی بر توانمندی شناختی در زنان سالمند دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۴) مجموعه مقالات حوزه زنان
196 - 208
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش خودمراقبتی در پیش بینی توانمندی شناختی در زنان سالمند دیابتی انجام شد. روش پژوهش: جامعه پژوهش حاضر کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک غدد منطقه 2 کرج (شامل 567 نفر) بود، که از این میان 180 زن (50 تا 70 ساله) مبتلا به دیابت با توجه به ملاک های ورود انتخاب شدند. برای سنجش از پرسشنامه خودمراقبتی سالمندان یونسی و همکاران (1399) و پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392) و برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مولفه های خودمراقبتی می توانند 3/24 درصد از واریانس توانمندی شناختی را تبیین کنند. خودمراقبتی جسمی (197/0= β) سهم بیشترین شهم در پیش بینی توانمندی شناختی سالمندان دارد و پس از آن به ترتیب خودمراقبتی اجتماعی (189/0-= β)، ضریب خودمراقبتی معنوی (162/0-= β) و خودمراقبتی در حین بیماری (122/0= β) بود (001/0> P). نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده به کمک ابعاد خودمراقبتی می توان توانمندی های شناختی در زنان سالمند مبتلا به دیابت را پیش بینی نمود.
اثربخشی بازی درمانی در بهبود سلامت روانی کودکان مبتلا به دیابت نوع 1(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: دیابت نوع 1 یکی از اختلالات مزمن در دوران کودکی می باشد، که می تواند بر ابعاد مختلف جسمانی و روانی کودکان مبتلا اثر منفی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش بازی درمانی در بهبود سلامت روان کودکان مبتلا به دیابت نوع 1 می باشد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر مروری از نوع روایتی می باشد. کلید واژه های دیابت نوع 1، دیابت کودکان و نوجوانان، بازی درمانی، بازی و معادل انگلیسی آن ها در پایگاه های داخلی (SID, Noormags, Magiran, Civilica) و خارجی ( Science-direct, Springer, Scopus, Google scholar) مورد جست و جو قرار گرفت. نتیجه جستجوی جامع اولیه شامل مقاله های زیادی در کل پایگاه های داده ای بود، که با اعمال فیلترینگ، معیارهای ورود/ خروج در نهایت 12 مقاله که در بین سال های 2014 تا 2020 منتشر شده بود، انتخاب گردید. یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که بازی درمانی می تواند بر کاهش نمرات افسردگی و اضطراب به صورت معناداری اثربخشی داشته باشد. همچنین کودکانی که به صورت مرتب از بازی درمانی بهره می گرفتند، از بهزیستی روانشناختی و کیفیت زندگی بالاتری نسبت به کودکان مبتلا بدون دریافت بازی درمانی برخوردار بودند. نتیجه گیری: می توان گفت که بازی درمانی یکی از درمان های موثر بر کاهش مشکلات روانشناخی کودکان مبتلا به دیابت نوع 1 باشد. بنابراین می توان از این درمان برای بهبود سلامت روان این کودکان بهره گرفت.
مقایسه اثربخشی آموزش اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی هیجانی بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: از مشکلات شایع در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 دارای علائم افسردگی پریشانی هیجانی است که سبب به وجود آمدن پیامدهای منفی متعددی برای این افراد می شود، بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی هیجانی بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی انجام پذیرفت. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و دوره پیگیری سه ماه بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مبتلا به دیابت نوع دو دارای افسردگی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در شش ماهه اول سال 1400 بود. نمونه نهایی پژوهش شامل 50 نفر از افراد مبتلا به دیابت نوع دو دارای افسردگی بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جای دهی شدند. سپس گروه های آزمایش آموزش اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی (8 جلسه 90 دقیقه ای) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (7 جلسه 90 دقیقه ای) به شکل جداگانه را طی دو ماه دریافت نمودند. گروه گواه مداخلات را دریافت نکرده و در انتظار دریافت این مداخلات بودند. ابزارهای مورداستفاده شامل پرسشنامه پریشانی هیجانی بود. تجزیه وتحلیل داده ها توسط نرم افزار (SPSS-23) و با تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی هیجانی بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی تأثیر معناداری دارد (001/0>p). همچنین نتایج آزمون تعقیبی بیانگر آن بود که بین میزان اثربخشی دو درمان بر پریشانی هیجانی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0≤p). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حکایت از آن داشت که درمانگران می توان از پروتکل اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای کاهش پریشانی هیجانی بیماران دیابتی مبتلا به افسردگی استفاده کنند.
تاثیر تمرین هوازی و مکمل پروبیوتیک بر سطوح گلوکز خون و بیان ژن کاسپاز-3 در عضله اسکلتی رت های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : افزایش قند خون در شرایط دیابتی می تواند باعث آپوپتوزیس، از طریق مسیر میتوکندری و با افزایش بیان پروتئین مرگ سلولی شود. پروبیوتیک ها میکروارگانیسم های زنده ای هستند که مزایای سلامتی را به میزبان اعطا می کنند و دارای اثرات ضد دیابت و آنتی اکسیدان هستند. همچنین، برخی شواهد نشان می دهد که ورزش می تواند بر مسیرهای سیگنالینگ آپوپتوزیس عضله اسکلتی تأثیر بگذارد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر تمرین هوازی و مکمل پروبیوتیک بر سطوح گلوکز خون و بیان ژن کاسپاز-3 در عضله نعلی رت های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بود. ر وش تحقیق : تعداد40 سر رت صحرایی نر نژاد ویستار (وزن: 270-250 گرم؛ سن: هشت هفته) به طور تصادفی به پنج گروه کنترل سالم (N)، کنترل دیابتی (CD)، دیابتی + مکمل پروبیوتیک (SCD)، دیابتی + تمرین (TD) و دیابتی + تمرین + مکمل پروبیوتیک (STD) تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین (45 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن) انجام شد. برنامه تمرین هوازی شامل 30 دقیقه دویدن روی نوارگردان با شدت 60 تا 65 درصد سرعت بیشینه، پنج روز در هفته و به مدت پنج هفته بود. هر رت دو گرم پروبیوتیک به صورت محلول در آب آشامیدنی دریافت کرد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رت ها تشریح و عضله نعلی برای ارزیابی بیان ژن کاسپاز-3 (با روش Real Time PCR) و نمونه گیری خون برای ارزیابی گلوکز پلاسما (با روش گلوکز اکسیداز) جمع آوری انجام شد. تجزیه و تحلیل آماری با آزمون t مستقل، آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه در سطح معنی داری p≤0/05 انجام شد. یافته ها : سطوح گلوکز خون در گروه دیابتی + تمرین + مکمل نسبت به سایر گروه ها، کاهش معنی داری داشت (008/0=p) از طرف دیگر، بیان ژن کاسپاز-3 در گروه دیابتی + تمرین، و گروه دیابتی + تمرین + مکمل کاهش معنی داری پیدا کرد (01/0=p). نتیجه گیری : تمرین هوازی به همراه مصرف مکمل پروبیوتیک، احتمالا با تنظیم و کاهش قند خون، از آپوپتوزیس عضله اسکلتی در شرایط دیابت جلوگیری می نماید.
اثر 4 هفته تمرین هوازی شنا و عصاره آبی گزنه بر بیان ژنهای PGC1α و UCP1 و غلظت های سرمی آیریزین و FGF21 در رت های دیابتی چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:فعالیت ورزشی و عصاره گیاه گزنه باعث افزایش بیان ژن های درگیر در تبدیل بافت چربی سفید به بافت چربی قهوه ای می-شود اما اثر ترکیبی آنها در این مورد مشخص نیست. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر عصاره گیاه گزنه و تمرین هوازی بر غلظت سرمی آیریزین،FGF21 و بیان ژن PGC1α ،UCP1, در رت های دیابتی بود. روش شناسی:دریک کارآزمایی تجربی 70 سر رت نر نژاد ویستار (میانگین وزن؛ 52/18±35/227 گرم) به صورت تصادفی درهفت گروه شامل کنترل سالم، کنترل دیابتی، عصاره گزنه، مِتفورمین، تمرین، گزنه+تمرین و مِتفورمین+تمرین تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت چهارهفته، هرهفته 5 روز، هرروز از ۱۵ دقیقه (در هفته اول) تا۵۰ دقیقه (در هفته چهارم) شنا کردند. گروه-های گزنه و متفورمین به ترتیب روزانهmg/kg1/25 و mg/kg100از این دوماده را به صورت گاواژ دریافت کردند. پس از پایان مداخله نمونه خون، بافت های عضله پشت ران، پانکراس و چربی(احشایی) رت ها برای بررسی متغیرهای پژوهش گرفته شد. آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی با سطح معناداری 05/0، جهت بررسی تغییرات داده ها استفاده شد. یافته ها:غلظت آیریزین گروه مِتفورمین+تمرین در مقایسه با گروه کنترل دیابتی بطور معناداری بیشتر بود(001/0=P). تفاوت معناداری نیز در میزان غلظت FGF21سرم گروه ها مشاهده نشد. افزایش معنادار بیان ژنهای PGC1α و UCP1 در همه گروه های درمان نسبت به گروه کنترل سالم و کنترل دیابتی مشاهده گردید(05/0>P). نتیجه گیری:مصرف همزمان عصاره گزنه و تمرین شنا باعث کاهش گلوکز خون و همچنین فعال شدن بیان ژنهای PGC-1α و UCP1 می شود که در روند قهوه ای شدن بافت چربی نقش دارند.
بررسی تأثیر عوامل فردی بر رفتار اطلاع یابی سلامت بیماران دیابتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۷ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۸
۱۰۸-۹۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ازآنجایی که رفتار اطلاع یابی سلامت همچون سایر رفتارها یک پدیده روان شناختی است، به نظر می رسد ویژگی های فردی بیمار بر رفتار اطلاع یابی سلامت وی تأثیرگذار باشد. از طرف دیگر، رفتار اطلاع یابی سلامت مناسب می تواند منجر به بهبود روند درمان یا پیشگیری از بیماری ها شود. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر عوامل فردی بر رفتار اطلاع یابی سلامت بیماران دیابتی شهر اصفهان بود. روش کار: روش مطالعه حاضر پیمایشی است. جامعه پژوهش شامل 6424 نفر بیمار دیابتی بود که از میان آنان 362 نفر به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رفتار اطلاع یابی لانگو گردآوری شده و از طریق نرم افزار SPSS 20 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: آزمون تی مستقل نشان داد که بین مؤلفه رفتار در جستجوی اطلاعات بین زنان و مردان تفاوت معناداری وجود دارد (001/0>p). ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد بین سطح تحصیلات با اغلب مؤلفه های رفتار اطلاع یابی رابطه مستقیم، بین درآمد با برخی از مؤلفه های رفتار اطلاع یابی سلامت رابطه مستقیم و بین سن با برخی از مؤلفه های رفتار اطلاع یابی سلامت رابطه معکوس وجود دارد. نتیجه گیری: در انتقال اطلاعات سلامت به مردان دیابتی باید از روش غیرفعالانه استفاده کرد. همچنین وقت و انرژی بیش تری را باید صرف انتقال اطلاعات به بیماران دیابتی مسن با سطح تحصیلات پایین و درآمد کم کرد؛ بنابراین با بررسی عوامل تأثیرگذار بر رفتار اطلاع یابی سلامت بیماران دیابتی می توان اطلاعات موردنیاز آنان را به صورت مؤثرتری به آنان منتقل کرد. این روند می تواند منجر به جلوگیری از پیشروی بیماری دیابت شود.