مطالب مرتبط با کلیدواژه

دیابت


۱۰۱.

اثر هشت هفته تمرین همزمان استقامتی- مقاومتی بر سطوح سرمی BDNF، CRP و IL-6 در موش نر ویستار دیابتی نوع 1(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ترکیبی عامل نوروتروفیک مشتق شده از مغز پروتئین واکنشی C اینترلوکین-6 دیابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۹
مقدمه و هدف: دیابت باعث نقص عملکرد BDNF و اختلال در سطوح سرمی CRP و IL-6 می شود. هدف تحقیق تعیین اثر هشت هفته تمرین ترکیبی استقامتی- مقاومتی بر سطوح سرمیBDNF، CRP و IL-6 موش های نر ویستار دیابتی نوع 1 بود.مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، تعداد 30 سر موش صحرایی نر ویستار بالغ (300-250 گرمی و سن 6 هفته ای)، به صورت تصادفی در 3 گروه شامل دو گروه دیابتی، تمرین دیابتی (تعداد=10)، کنترل دیابتی (تعداد=10) و یک گروه غیردیابتی، کنترل سالم (تعداد=10) قرار گرفتند. برای دیابتی کردن، در پایان هشت هفتگی، 55 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن استرپتوزوسین (STZ) به روش درون صفاقی تزریق شد. گروه تمرین دیابتی، هشت هفته تمرینات ترکیبی را 5 بار در هفته (تمرین استقامتی با 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی روی نوارگردان و تمرین مقاومتی، 15 صعود از نردبان) انجام دادند. برای اندازه گیری سطوح سرمی BDNF، CRP و IL-6، خون گیری انجام شد. مقایسه تغییرات بین گروهی و درون گروهی BDNF، CRP و IL-6، با آزمون آنووای یک راهه و تعقیبی بونفرونی انجام شد. سطح معنی داری 0.05>P در نظر گرفته شد.یافته ها: پس از هشت هفته تمرین همزمان استقامتی-مقاومتی، سطح BDNF گروه تمرین دیابتی در مقایسه با کنترل دیابتی افزایش معنی دار داشت (0.009=P)؛ در حالی که در گروه کنترل دیابتی در مقایسه با کنترل سالم کاهش معنی دار داشت (0.0001=P). سطح CRP در گروه تمرین دیابتی در مقایسه با کنترل دیابتی کاهش معنی دار داشت (0.008=P) ؛ در حالی که در گروه کنترل دیابتی در مقایسه با کنترل سالم افزایش معنی دار داشت (0.0001=P). میزان IL-6 تغییر معنی داری نداشت (0.057=P).بحث و نتیجه گیری: به افراد دیابتی توصیه می شود 8 هفته تمرینات همزمان استقامتی- مقاومتی را جهت افزایش سطح BDNF و کاهش التهاب انجام دهند.
۱۰۲.

نقش اجتناب هیجانی، سرمایه های روان شناختی و دین داری در پیش بینی ابعاد بهزیستی سالمندان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اجتناب هیجانی سرمایه های روان شناختی دین داری بهزیستی ‏ذهنی سالمندان دیابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۹
هدف پژوهش حاضر، نقش اجتناب هیجانی، سرمایه های روان شناختی و دین داری در پیش بینی ابعاد بهزیستی سالمندان مبتلا به دیابت نوع 2 بود. این پژوهش بر اساس روش توصیفی و از نوع همبستگی سامان یافته و جامعه آماری آن کلیه سالمندان شهرستان خرم آباد است. در این مطالعه 200 سالمند بالاتر از ۶۰ سال شهرستان خرم آباد به روش نمونه گیری تصادفی و به صورت خوشه ای از مناطق مختلف شهری جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های اجتناب هیجانی کندی (۲۰۱۵)، سرمایه های روان شناختی مک گی (2011)، نگرش دینی وایلد و جوزف (1997) و بهزیستی ذهنی گی یرز و مارگامیو (2003) استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به شیوه گام به گام و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان داد رابطه دو متغیری اجتناب هیجانی با هر یک از مؤلفه های بهزیستی ذهنی، منفی و معنی دار است. همچنین، رابطه متغیرهای سرمایه های روان شناختی و دین داری با هر یک از مؤلفه های بهزیستی ذهنی مثبت و معنی دار است. نتایج این تحقیق تلویحات مهمی در خصوص اهمیت متغیرهای مستقل در حفظ بهزیستی هیجانی، روان شناختی و اجتماعی سالمندان داشت.
۱۰۳.

اثر تعاملی شش هفته مکمل دهی بربرین به همراه تمرین هوازی بر برخی از شاخص های اکسایشی و ضداکسایشی و بیان ژن کاسپاز-3 در عضله چهارسرران موش های صحرایی نر دیابتی شده با استرپتوزوسین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکسایش بربرین تمرین هوازی دیابت کاسپاز-3

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۳
مقدمه: دیابت نوع1 با ضعف دفاع آنتی اکسیدانی بدن همراه بوده و بر عضلات اسکلتی نیز تاثیر دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تعامل مکمل دهی بربرین به همراه تمرین هوازی بر مالون دی آلدئید، سوپراکسیددیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز و همچنین بیان ژن Caspase-3 در بافت عضله چهارسر ران موش های صحرایی دیابتی نوع1 بود. روش پژوهش: 35 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار، بصورت تصادفی در پنج گروه 1.کنترل سالم، 2.کنترل دیابتی، 3.مکمل بربرین، 4.تمرین هوازی و 5.تمرین هوازی+مکمل بربرین قرار گرفتند. پس از اطمینان از القای دیابت توسط STZ در گروه های تیمار، تمرین هوازی با شدت متوسط به مدت شش هفته با تواتر پنج جلسه در هفته طبق برنامه انجام شد. مکمل دهی بربرین با دوز 50 mg/kg در تمام روزهای هفته و نیم ساعت قبل از تمرین به صورت گاواژ انجام شد.یافته ها: سطح MDA و SOD در گروه مکمل بربرین+تمرین هوازی نسبت به سایر گروه ها به ترتیب کاهش(0019/0p<) و افزایش معنی دار(0063/0p<) داشت. سطح GPXدر گروه مکمل بربرین+تمرین هوازی نسبت به گروه های کنترل دیابت و تمرین هوازی(به ترتیب 0005/0p< و001/0p<) دارای افزایش معنی داری بود. همچنین در گروه مکمل بربرین نسبت به گروه کنترل دیابت(0017/0p<) افزایش معنی دار بود. با این حال تفاوت معنی داری بین گروه مکمل بربرین+تمرین هوازی و مکمل بربرین دیده نشد(132/0p=). بیان ژن Caspase-3 در گروه مکمل-بربرین+تمرین هوازی نسبت به گروه های کنترل دیابت و تمرین هوازی(به ترتیب0001/0p< و001/0p<) کاهش معنی داری داشت. این متغیر نیز در گروه مکمل بربرین نسبت به گروه کنترل دیابت کاهش معنی داری داشت(0005/0p<).نتیجه گیری: به نظر می رسد، مداخله همزمان مکمل دهی بربرین و تمرین هوازی دارای اثرات هم افزایی مثبت بوده و نقش مهمی در کاهش MDA و بیان ژن کاسپاز-3 و افزایش SOD و GPX در عضله چهارسرران موش های دیابتی نوع 1 دارد.
۱۰۴.

تغییرات بیان پروتئین آسپروسین در بافت های کبد، پانکراس، قلب و عضله نعلی رت های نر مبتلا به دیابت، پس از هشت هفته تمرین استقامتی و مکمل یاری گزنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسپروسین تمرین استقامتی دیابت گزنه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۰
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی تغییرات بیان پروتئین آسپروزین در بافت های کبد، پانکراس، قلب و عضله نعلی رت های نر مبتلا به دیابت پس از هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل گزنه بود. روش پژوهش: 48 سر رت نر نژاد ویستار به صورت تصادفی به شش گروه هشت تایی، کنترل (C)، تمرین (E)، دیابت (D) و تمرین+دیابت (ED)، گزنه+دیابت (UD)، تمرین+گزنه+دیابت (EUD)، تقسیم شدند. پس از دیابتی کردن رت ها با تزریق استروپتوزوسین، پروتکل تمرین هوازی تداومی با شدت متوسط تا شدید، به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته اجرا شد. میزان مصرف عصاره گزنه نیز پنج روز در هفته، به مدت هشت هفته و 150 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، به صورت گاواژ داخل معده بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، نمونه برداری انجام گرفت. برای سنجش بیان پروتئین آسپروزین از روش الایزا و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آنالیز کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در همه بافت ها، آسپروسین در گروه دیابت نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت (05/0>P). گروه EUD بیشترین کاهش را نسبت به گروه دیابت در همه بافت ها در مقایسه با گروه های ED و UD داشت (05/0>P)، به طوری که در بافت پانکراس این میزان به سطح گروه کنترل سالم نیز رسید، اما تغییرات در بافت قلب معنادار نبود. در همه بافت ها کاهش اسپروسین نسبت به گروه دیابت در گروه UD بیشتر از گروه ED بود، اما تفاوت بین این دو گروه معنادار نبود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، بیان پروتئین اسپروسین در بافت های کبد، پانکراس، قلب و عضله نعلی در اثر دیابت افزایش می یابد و استفاده از ترکیب تمرین هوازی و عصاره گزنه می تواند آن را کاهش دهد. اثر هم افزایی ترکیب تمرین هوازی و گزنه بسیار بهتر از هر کدام به تنهایی بود.
۱۰۵.

تاثیر اجرای مداخله آموزشی توسط دانشجویان پرستاری کارآموزی در عرصه بر ارتقای خود مراقبتی بیماران دیابت نوع دو بستری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آموزش به بیمار دانشجویان پرستاری دیابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۹
مقدمه: آموزش خودمراقبتی به بیماران دیابتی توسط پرستاران همواره یک استراتژی کلیدی و ارزشمند در زمینه کنترل موفق دیابت بوده است، جهت تسهیل فرایند حرفه ای شدن فارغ التحصیلان پرستاری، مطالعه حاضر با هدف تاثیر اجرای مداخله آموزشی توسط دانشجویان پرستاری بر ارتقای خود مراقبتی بیماران دیابت ملیتوس انجام شد. روش کار: مطالعه به صورت نیمه تجربی بر روی 70 بیمار بستری مبتلا به دیابت نوع 2 صورت که به طور تصادفی به دو گروه کنترل و آزمون تقسیم شدند، انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه خود مراقبتی توبرت و گلاسکو بود که قبل از مداخله آموزشی و یک ماه بعد از آن تکمیل شد. داده ها از طریق نرم افزار SPSS 16 با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی درسطح معنی داری ۰5/۰ P ≤ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین رفتارخودمراقبتی در حیطه های فعالیت بدنی ، مراقبت از پا، رعایت رژیم غذایی، کنترل قندخون، مصرف مرتب دارو وجود دارد. اما در میانگین نمره کلی خودمراقبتی در گروه مطالعه و کنترل به جز در حیطه مراقبت از پا تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر مثبت آموزش در حیطه های مختلف و عدم وجود تفاوت معنادار بین نمره خودمراقبتی کلی بین دو گروه که ممکن است بر اثر مناسب نبودن روش های آموزشی باشد، پیشنهاد می شود ضمن تاکید بر دروس پرستاری در زمینه آموزش به بیمار، دانشجویان پرستاری با تکنولوژی های پیشرفته آموزشی و روش ایجاد یک ارتباط موثر آشنا شوند تا بتوانند از توانمندی خود در زمینه ارائه جامع تر خدمات به بیماران در عرصه ی واقعی بالین استفاده نمایند.
۱۰۶.

رابطه بین خود قضاوتی با عزت نفس جنسی با نقش واسطه ای نشخوار خشم در زنان مبتلا به دیابت نوع A تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودقضاوتی عزت نفس جنسی نشخوار خشم دیابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین خودقضاوتی با عزت نفس جنسی با نقش واسطه ای نشخوار خشم در زنان مبتلا به دیابت نوعA  تهران در سال 1396 انجام گرفت. روش : روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و  از نظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به دیابت نوع A مراجعه کننده به کلینیک انجمن دیابت شهر تهران بودند. تعداد 160 نفراز افراد واجد شرایط داوطلب با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: عزت نفس جنسی زینا و اسچوارز (1996)، خودقضاوتی نف (2003) و پرسشنامه نشخوار خشم ساخودولسکی و همکاران (2001) که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضرایب استاندارد و غیر استاندارد مسیر مستقیم مدل فرضی از خودقضاوتی به نشخوار خشم، و نشخوار خشم به عزت نفس جنسی معنی دار شد؛ به عبارت دیگر بین خودقضاوتی با عزت نفس جنسی با نقش واسطه ای نشخوار خشم در زنان مبتلا به دیابت نوعA  تهران رابطه وجود داشت. نتیجه گیری: ابعاد خشم و مهار خشم، گاه به صورت کامل و گاه به صورت جزیی، از طریق نشخوار خشم بر افزایش و یا کاهش سلامت جسمی تأثیر می گذارند.