مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۶۱ تا ۶٬۵۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
1 - 34
حوزههای تخصصی:
شناخت سطح خرد آسیب پذیری محیط زیست از لحاظ فنی و نظری به عنوان نقشه راه دقیق در پایداری محیط زیست عمل می کند. با وجوداین ضعف داده و عدم قطعیت روشی فهم درست مسائل ناشی از آن را مغفول گذاشته است. مقاله پیش رو با استفاده از تصاویر ماهواره ای کدنویسی شده گوگل ارث انجین (GEE) و روش خودهمبستگی فضایی گتیس در قالب نظریه ی «آسیب پذیری» به بررسی و تحلیل الگوهای فضایی آسیب پذیری محیط زیست 397 شهرستان ایران طی سال های 1390 تا 1400 می پردازد. نتایج آزمون گتیس نشان دهنده توزیع نابرابر و الگوهای متنوع آسیب پذیری شهرستان های ایران در ابعاد مختلف ازجمله آلودگی هوا، گازهای گلخانه ای، تغییرات دما و بارش، کاهش آب های زیرزمینی، تهدید تنوع زیستی و فرسایش خاک، به ویژه در مناطق مرکزی، جنوب، شرق و نوار شمالی خواهد بود. به همین ترتیب، این پژوهش با تأکید بر نقش الگوهای فضایی متفاوت در ابعاد «حساسیت» و «قرار گرفتن در معرض خطر»، پیشنهاد می کند که سیاست گذاری های محیط زیستی در ایران باید با توجه به نابرابری های فضایی و متناسب با ویژگی های جمعیتی و بوم شناختی هر منطقه تنظیم شوند. این رویکرد می تواند به بهبود ظرفیت سازگاری و کاهش آسیب پذیری محیط زیستی در مناطق بحرانی کمک کند. استفاده از تکنیک های الگوریتمی برای شاخص سازی آسیب پذیری محیط زیستی و تلفیق داده های فضایی با تحلیل های جمعیتی، چارچوبی مؤثر برای پژوهش های آینده ارائه می دهد که می تواند در برنامه ریزی های ملی و منطقه ای به منظور کاهش فشارهای محیطی و بهبود پایداری محیط زیستی به کار گرفته شود.
تبیین نقش شاخص های کیفیت زندگی در تحقق شهر خلاق در فضاهای شهری (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
95 - 106
حوزههای تخصصی:
امروزه کیفیت مکان زندگی، از مهمترین حوزه های پژوهش های برنامه ریزی فضایی است به دلیل تاثیرگذاری روز افزون بر دیگر ویژگی های شهری همچون خلاقیت در شهر ها و به عنوان ابزاری کارآمد در برنامه ریزی است. چرا که شهر های خلاق مراکزی هستند که ویژگی های منحصر به فردی را در خود جای داده اند و محیطی جذاب برای فعالیت و زندگی افراد متخصص، هنرمند، پژوهشگر و در یک کلام افراد خلاق فراهم می سازند. هدف پژوهش حاضر نیز تحلیل تأثیر مؤلفه های کیفیت زندگی بر تحقق شهر خلاق در شهر تبریز است لذا از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش پژوهش از نوع ترکیبی کیفی - کمی است. بخش کیفی شامل شناسایی مؤلفه های تاثیرگذار کیفیت زندگی بر تحقق شهر خلاق از طریق بررسی مبانی نظری و تئور یک پژوهش است. در بخش کمی با استفاده از مدل تحلیل معادلات ساختاری و روش تحلیل مسیر در نرم افزار PLS نوع مؤلفه ها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر مؤلفه ها مشخص شده است. نتایج نشان می دهد مقادیر تمام بارهای فاکتورها از 0.5 بیشتر است که مقیاس بسیار قابل قبولی برای محاسبه متغیرهای پنهان مدل مقیاس است و مؤلفه کالبدی – زیست محیطی با ضریب 367/0 و مؤلفه تسهیلات شهری با 312/0 و اجتماعی – فرهنگی با ضریب 292/0 بیشترین تأثیر را در ارتقای خلاقیت در شهر تبریز دارند. همچنین مؤلفه دسترسی با ضریب 241/0 و مؤلفه اقتصادی با وزن 136/0 کم ترین تأثیر را در ارتقای خلاقیت در شهر دارند.
تأثیر ابعاد شخصیتی حسابرسان بر کیفیت حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۲۲۲-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
حسابرسی صورت های مالی و کیفیت حسابرسی یک مساله مهم است و برای دستیابی به کیفیت بالای حسابرسی یک مجموعه ویژگی های شخصیتی حسابرسان باید به دقت بررسی شود تا مشخص گردد که تأثیر هرکدام چگونه است. لذا هدف این مطالعه بررسی تأثیر شخصیت حسابرس در کیفیت حسابرسی بوده است. این پژوهش در گروه پژوهش های کاربردی قرار می گیرد و دارای ماهیت همبستگی است. همچنین داده ها به صورت کمی و میدانی هستند. جامعه آماری حسابرسان شاغل در مؤسسات حسابرسی هستند. در این راستا 253 پرسشنامه طی سال 1401 جمع آوری و انتخاب گردید. در همین راستا پس از بررسی روایی و پایایی پرسش نامه طراحی شده، بر اساس الگوهای معادلات ساختاری (SEM) و با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) به بررسی روابط بین متغیرها پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که برونگرایی بر هیچ یک از ابعاد کیفیت حسابرسی تأثیر ندارد. با این حال سازگاری، عدم روان رنجوری و تجربه پذیری بر هر سه بعد شک و تردید حرفه ای، کاهش شیوه های کیفیت حسابرسی و قضاوت مادی تأثیر معنادار دارد. در این راستا اثر سازگاری بر کاهش شیوه های کیفیت حسابرسی منفی و معنادار است. همچنین وظیفه شناسی بر دو بعد شک و تردید حرفه ای و کاهش شیوه های کیفیت حسابرسی اثر مثبت و معنادار دارد اما بر بعد قضاوت مادی اثرگذار نیست.
بررسی تأثیر خویشاوندسالاری بر رفتار جستجوی شغل، با میانجی گری بی نزاکتی در محل کار و بدبینی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۲
193 - 228
حوزههای تخصصی:
امروزه، شرکت های خانوادگی یکی از انواع کسب وکار های رایج در جهان هستند. توازن ارتباطات رسمی و غیررسمی از چالش های سازمان های امروزی من جمله شرکت های خانوادگی است. ازاین رو، این تحقیق قصد دارد آثار متغیر خویشاوندسالاری در محل کار را شناسایی نموده و بدین طریق، به نگهداشت سرمایه انسانی کمک کند؛ بنابراین، تحقیق جاری بر اساس هدف یک مطالعه کاربردی، به لحاظ ماهیت یک مطالعه توصیفی و از نظر روش انجام کار مطالعه ای پیمایشی-تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر متشکل از کارکنان شرکت های خانوادگی شهر مشهد بوده که بر اساس قاعده مدل سازی معادلات ساختاری، نمونه ای ۲۷۰ نفری از آن را با نمونه گیری تصادفی ساده بررسی کرده است. اطلاعات موردنظر به وسیله پرسشنامه از اعضای نمونه جمع آوری شده و اعتبار آن با بررسی شاخص های روایی و پایایی احراز گردید. به منظور بررسی میزان اثرگذاری متغیرها و آزمون فرضیه های تحقیق از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تجزیه وتحلیل آماری نشان داد که وقتی خویشاوندسالاری زیاد باشد نگرش ها و رفتار های منفی در سازمان تقویت شده و متعاقباً، رفتار جستجوی شغل افزایش می یابد. نقش میانجی بی نزاکتی در محل کار و بدبینی کارکنان در رابطه بین خویشاوندسالاری و رفتار جستجوی شغل نیز تأیید شد. درنهایت، بر اساس بینش های به دست آمده پیشنهاد هایی کاربردی به مدیران و مسئولان مربوطه ارائه شده است.
طراحی و اعتباریابی مدل مدرسه آینده مبتنی بر نقش هوش مصنوعی در مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
231 - 248
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، طراحی و اعتباریابی مدل مدرسه آینده مبتنی بر نقش هوش مصنوعی در مدارس ابتدایی بود. روش شناسی: این پژوهش از روش تحقیق کیفی استفاده کرده و در دو بخش طراحی و اعتباریابی اجرا شده است. در بخش طراحی، از روش داده بنیاد و نمونه گیری گلوله برفی برای انتخاب ۱۸ خبره در زمینه هوش مصنوعی و آموزش استفاده شد. در بخش اعتباریابی، ۲۰ خبره از اساتید دانشگاه و مدیران آموزش و پرورش استان گلستان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش اعتباریابی با روش دلفی طی سه مرحله انجام شد. یافته ها: مدل طراحی شده شامل ۱۲ طبقه اصلی و ۲۴ مقوله فرعی بود که در پنج محور اصلی طبقه بندی شدند: شرایط علی (آمادگی فرهنگی، زیرساخت ها و تعاملات خانواده محور با هوش مصنوعی)، شرایط زمینه ای (شبکه های مجازی و مراودات اجتماعی مبتنی بر هوش مصنوعی)، شرایط مداخله ای (چالش های فنی و نهادی)، راهبردها (ارزیابی مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری خلاقانه)، و پیامدها (بهبود کیفیت و سرعت آموزش، افزایش عدالت آموزشی و انگیزش تحصیلی). نتایج نشان داد که هوش مصنوعی می تواند به بهبود قابل توجهی در کیفیت یادگیری و عدالت آموزشی منجر شود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که هوش مصنوعی پتانسیل بالایی برای ارتقای فرآیندهای آموزشی و ایجاد عدالت تحصیلی در مدارس ابتدایی دارد. با این حال، موفقیت اجرای این فناوری نیازمند فراهم سازی زیرساخت های مناسب، آماده سازی فرهنگی و مدیریتی است. این پژوهش به ارائه راهکارهایی برای مواجهه با چالش های نهادی و فنی در مسیر هوشمندسازی مدارس پرداخت.
جایگاه پارچه به مثابه روانداز آرامگاهی در ایران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارچه، نوعی از منسوجات است که در شکل دستگاهی (در مقابل داری) تولید می شود و در صور گوناگون کاربرد دارد که یکی از آنها، روانداز مقبره است که در سایه اهمیت قالی های کاربردی در این مصرف مغفول مانده است. از سویی مفهوم آرامگاه است که سهل اما ممتنع می نماید و در این پژوهش، منظور، مدفن و مقبره است. به عبارتی این مقاله تلاش دارد تا کارکرد نمادین پارچه به عنوان روپوش آرامگاهی در ایران عصر اسلامی را بررسی کند و این موضوع را نه از منظر جزییات و دقایق صوری طرح و نقش یا موردپژوهی انواع آن همچون ضریح پوش یا صندوق پوش و... که صرفاً از منظر چرایی مصرف پارچه در این کاربرد به چالش بگیرد و پرسش آن است: در ایران عصر اسلامی، نقش و جایگاه پارچه به عنوان روانداز مقابر چگونه تبیین می شود؟ نتیجه این پژوهش کیفی، به شیوه توصیفی – تحلیلی و با نظر به مستندات تاریخی مبتنی بر متن و تصویر نشان داد: یکی از این مصارف پارچه، روانداز اشیاء/ مکان های ارزشمند است که بدین طریق از دو جهت بر آن می افزاید: اول، آن را محفوظ می دارد که نمود بارز آن در روپوش خانه خدا به منصه ظهور می رسد. دیگر آنکه، پارچه های مورد استفاده در این نوع کاربرد، معمولاً صاحب نفاست هستند و به جهت ارزشمندی خود، سند اعتباری می شوند که بر اهمیت محتوا دلالت می کنند. اعتبار چنین پارچه هایی از مواد مصرفی در بافت و دوخت آنها و همین طور از مضامین کاربردی نشئت می گیرد که در قالب طرح، نقش و کتیبه جلوه گر می شوند. پارچه به عنوان روانداز هم می پوشاند و پاسبانی می کند؛ و هم دالی است که بر ارزشمندی مدلول صحه می گذارد و بر گرانمایگی آن می افزاید. سنتی که تا به امروز حیات یافته است، مانند انواع پوشش هایی که برای اشیاء ارزشمند و حتی مصرفی در خانه در نظر می گیرند. با این تعبیر پارچه به مثابه پوشش آرامگاهی در ایران، اعتبار نمادینی دارد که به جهت ذات و کارکرد خود مترادف اعزاز، تجلیل، حرمت و عزت است. هرچند جنسیت مواد مصرفی، رنگ آرایه های تزیینی، طرح، نقش و کتیبه نگاری احتمالی می تواند این اعتبار را فزونی بخشد؛ اما حتی فارغ از آن نیز به جهت خاستگاه نمادین چرایی وجود پارچه در این استعمال، متضمن مفهوم ارزشمندی برای مظروف خود است.
شناسایی ابعاد و طراحی مدل مدیریت پنهان سازی دانش با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
119 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های پنهان سازی دانش انجام گرفت. پژوهش حاضر، با روش کیفی از نوع فراترکیب انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی مقالات و پژوهش هایی بود که در حیطه موضوع پژوهش بین سال های 1391-1404 و 2012-2024 انجام شد. نمونه گیری به صورت هدفمند و تمام شماری انجام شد. در این پژوهش 755 پژوهش مرتبط یافت شد که پس از بررسی، درنهایت مقالات به 255 پژوهش کاهش پیدا کرد. داده ها با استفاده از مدل استراوس و کوربین مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که 555 مفهوم، 155 مقوله فرعی و 25 مقوله اصلی استخراج شد که عبارت اند از شرایط علی (عوامل سازمانی، عوامل فردی، عوامل شغلی، عوامل گروهی و عوامل دانشی)، شرایط زمینه ای (ویژگی های شخصیتی، عوامل کاری، عوامل فنی و محیطی، عوامل سیاسی و عوامل فرهنگی)، شرایط مداخله گر (ویژگی های عاطفی، ویژگی های عاطفی و عوامل اجتماعی)، راهبردها (سبک رهبری، تقویت هوش، تقویت ارتباطات بین فردی، تقویت ارتباطات سازمانی، تقویت عملکرد، تقویت ارزش های اسلامی، تقویت رفتارهای داوطلبانه و اجرای مدیریت دانش) و پیامدها (شغلی، گروهی، سازمانی و فردی).
طراحی مدل حکمرانی مشارکتی محیط زیست در کشور ایران، مطالعه موردی: کاهش انتشار ازهای گلخانه ای با ابزار تجارت کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱۹
133 - 173
حکمرانی مشارکتی محیط زیست از موارد نوظهور در کشور است که ابعاد و نحوه پیاده سازی آن با رویکرد مشارکت عمومی-اقتصادی می تواند بسیار راهگشا باشد. یکی از جنبه های سیاست های انرژی و زیست محیطی تأثیرگذار بر زندگی مردم، تعهدات بین المللی و نیز بر وجهه بین المللی کشور، تحدید انتشار گازهای گلخانه ای است. سابقه کنوانسیون های بین المللی در حوزه کاهش انتشار نشان از عدم عملکرد مناسب این کنوانسیون ها صرفاً با تکیه بر تعهدات دولت ها دارد. موفق ترین مکانیسم های کاهش انتشار نیز مکانیسم های مشارکتی-اقتصادی است. مشارکت مردم به طور مستقیم در کاهش انتشار بخش خانگی و به صورت غیرمستقیم با فرهنگ سازی شکل گرفته برای افراد و گروه های جامعه در همه ابعاد و نیز مشارکت آنها در کاهش انتشار بخش صنعتی با محرک های مشارکتی-اقتصادی نظیر تجارت انتشار کربن می تواند به بهبود عملکرد سیاست های کاهش انتشار بینجامد. این مقاله مدلی بر مبنای پژوهش های گذشته در حوزه های دیگر برای حکمرانی مشارکتی محیط زیست از طریق ابزار تجارت انتشار و مشخصاً پیشنهاد انتشار اوراق کربن ارائه و بسط داده است. به طوری که ابتدا به بررسی زمینه های مشارکت، محرک ها و مشکلات، نحوه طراحی نهاد تنظیم گر و شرایط رهبری تسهیل گر و سپس به طراحی فرایند مشارکت پرداخته و در پایان نتایج مورد انتظار این مشارکت را بررسی و در قالب مدل پیشنهادی تجمیع کرده است. مدل فوق و ابزار پیشنهادی آن می تواند برای سیاستگذاران حوزه انرژی و محیط زیست در زمینه تصمیم سازی و طراحی برنامه های اجرایی مشارکتی باکیفیت در کشور مثمر ثمر باشد.
واکاوی موانع حکومت محلی باز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱۹
329 - 362
حکومت محلی باز با تأکید بر سه اصل اساسی شفافیت، مشارکت و پاسخگویی با ارائه خدمات محلی، توسعه بازار محلی، کیفیت زندگی مردم منطقه (شهروندان) و توجه به موضوع های زیست محیطی و...، به دنبال فضایی برای مشارکت دمکراتیک و گفتگوی مدنی و ایجاد اعتماد بین مسئولان محلی و مردم است. هدف این تحقیق واکاوی موانع حکومت محلی باز در کشور با رویکرد کیفی و شیوه تحلیل مضامین است که به مانند مدل های جدید حکمرانی با چالش هایی در کشورهای جهان سوم و به طور خاص در ایران مواجه است. پژوهش فوق مبتنی بر مصاحبه نیمه ساختارمند و شیوه نمونه گیری به صورت هدفمند است. جامعه پژوهشی را 11 نفر از اساتید و خبرگان آگاه به این امر شامل می شوند که براساس یافته های به دست آمده از مصاحبه، مضامین موانع حکومت محلی باز شامل 55 مضمون پایه، 11 مضمون سازمان دهنده در قالب 3 مضمون فراگیر پاسخگویی، شفافیت و مشارکت تعریف شده است. شناسایی این موانع و توجه به آگاهی مقامات منتخب محلی و منطقه ای، جلوگیری از فساد و اثربخشی خدمات عمومی، مشارکت شهروندان از طریق دسترسی آنها به داده های آزاد و تصمیم گیری بهتر و اعتماد بیشتر مردم به نهادها می تواند به توانمند سازی حکومت محلی در ایران کمک کند.
Weathering a Global Transition: The Middle East’s Balancing Momentum(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۳, summer ۲۰۲۴
465 - 492
حوزههای تخصصی:
Regional trends strongly influence and are influenced by global power flows. For decades, international politics have been shaped and reshaped by a bipolar and, after the break down of the USSR, a unipolar world order. Both orders played a significant role in shaping and directing Middle Eastern politics. Yet the unipolar order is no longer at play. And since the global flow of power is ongoing, a new world order is being shaped in what seems to be a lengthy transitional period. This article focuses on the effects of the global transition of power in the Middle East and the region’s efforts and mechanisms to cope with it. I argue that the spill-over of international volatility into the Middle East creates a less stable regional politics, and that efforts for balancing are pursued by regional powers to increase their maneuverability as well as their coping capabilities in a volatile era by distancing their policies from global actors’ priorities and standoffs. The article is structured such that after an introduction, I delve into the meaning and nature of the global transition of power, which serves as the paper’s the conceptual framework. In the ensuing four sections, I discuss the imbalanced nature of regional politics as well as the way in which the region is interpreting and thereupon coping with the global change.
بازدارنده های توسعه سیاسی در مناطق چند قومی و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۴
31 - 59
حوزههای تخصصی:
تنوع قومی و نحوه تعامل نهاد دولت با تکثر فرهنگی از دیرباز به عنوان یکی از مسائل اصلی جامعه ی جمهوری اسلامی ایران مطرح بوده است. این پژوهش در تلاش است تا به روش فراترکیب، بازدارنده های توسعه سیاسی در مناطق چند قومی را شناسایی و تاثیر آنها بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را مورد بحث و بررسی قرار دهد. برای گردآوری داده های ثانویه از نرم افزار Publish or Perish استفاده شده است. جستجو در پایگاه semantic scholar با کلید واژه های"توسعه سیاسی"، "توسعه قومی" ، "امنیت" و"قومیت" نشان داد که تعداد 356 مطالعه ی معتبر منتشر شده در مجلات علمی کشور وجود دارد. براساس پروتکل Prisma، تعداد 66 سند علمی جهت انجام فراترکیب با استفاده از نرم افزار maxqda2020 در سبد تحلیل قرار گرفتند. یافته های فراترکیب نشان داد که بازدارنده های توسعه ی سیاسی در مناطق چند قومی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذار بوده واین بازدارنده ها از دو مقوله اصلی، توسعه سیاسی و توسعه قومی نشات می گیرند که هر کدام از این مقولات شامل ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، تاریخی، جغرافیایی و امنیتی می باشند و این مفاهیم از 42 مولفه و 91 شاخص احصا شده از مطالعات مبنا تشکیل شده است. در این مقاله «هویت طلبی تنش زا و امنیت زدا » به عنوان فراترکیب بازدارنده های توسعه سیاسی در مناطق چند قومی جمهوری اسلامی ایران شناخته شد و در پایان «رعایت عدالت و مدارای قومی با تقویت مکانیسم حزبی در راستای امنیت ملی پایدار» نیز به عنوان الگوی ترمیمی بازدارنده های توسعه سیاسی در مناطق چندقومی به منظور تحکیم امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ارائه گردید.
اثرات برون سپاری تولیدات ورزشی برند پرگان بر ارزش برند و استراتژی بازاریابی از نظر مصرف کنندگان تولیدات ورزش
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، اثرات برون سپاری تولیدات ورزشی برند پرگان بر ارزش برند و استراتژی بازاریابی از نظر مصرف کنندگان تولیدات ورزشی بود. نوع روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه مصرف کنندگان برند پرگان در سال 1402-1401 بود که تعداد 23 هزار بدمینتون باز در کشور ایران می باشد. حجم نمونه مطابق جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان برابر با 384 نفر از مصرف کنندگان برند پرگان در ایران بود. روش نمونه گیری استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار جمع آوری داده ها عبارات اند از: پرسشنامه برون سپاری رهنورد و خانوندکار (1387)، پرسشنامه ارزش ویژه نام تجاری آکر (۱۹۹۲) و پرسشنامه استراتژی های بازاریابی گلشاهی حسینی (1394). برای تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش از آزمون (تحلیل عاملی، ضریب همبستگی پیرسون) از نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 استفاده شد. نتایج نشان داد برون سپاری تولیدات ورزشی برند پرگان بر ارزش برند از نظر مصرف کنندگان تولیدات ورزشی تاثیر مثبت و معنادار دارد. برون سپاری تولیدات ورزشی برند پرگان بر استراتژی بازاریابی از نظر مصرف کنندگان تولیدات ورزشی تاثیر مثبت و معنادار دارد.
ساماندهی آموزش های عالی مهارتی: ادغام و تجمیع دانشگاه فنی و حرفه ای و دانشگاه علمی کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدفیکی از چالش های کلیدی در حوزه آموزش حرفه ای در ایران، ارائه پراکنده این برنامه ها توسط دو نهاد مجزا است: دانشگاه فنی و حرفه ای و دانشگاه علمی کاربردی. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تجمیع این دو دانشگاه بر افزایش کارایی، اثربخشی و بهبود پاسخگویی آنها به نیازهای منابع انسانی جامعه انجام شده است.روش این پژوهش با رویکردی تحلیلی و با استفاده از داده های موجود از برنامه ریزان آموزشی و روند بازار کار در ایران انجام شده است. با استفاده از ارزیابی های کیفی و تحلیل مقایسه ای نتایج آموزشی، تأثیر مدیریت مجزا در مقابل مدیریت تلفیقی آموزش مهارت های پیشرفته را ارزیابی می کند.یافته ها یافته ها حاکی از آن است که ادغام دانشگاه های فنی و حرفه ای با دانشگاه های علمی و کاربردی می تواند کارایی، اثربخشی و کیفیت کلی آموزش های مهارتی را افزایش دهد. این ادغام همچنین پاسخگویی به تقاضاهای بازار کار را بهبود می بخشد. این مطالعه نشان می دهد که اجرای موفقیت آمیز برنامه های آموزش مهارتی نه تنها نیازمند یکپارچگی ساختاری، بلکه به هماهنگی با بخش های اقتصادی، صنعتی، کشاورزی و خدماتی است. تعامل مستمر با سیستم آموزشی و مشارکت فعال بخش های خصوصی و کارفرمایان به عنوان ذینفعان برای برنامه ریزی مؤثر ضروری است.نتیجه گیری و پیشنهادات تجمیع مؤسسات آموزش مهارت های عالی می تواند منجر به سیستم های آموزشی کارآمدتر شود که نیازهای منابع انسانی جامعه را بهتر برآورده کند. علاوه بر این، این مطالعه بر اهمیت ایجاد یک سیستم صلاحیت حرفه ای، ایجاد چارچوب های همکاری با بخش های مختلف، و اطمینان از همسویی نزدیک آموزش با نیازهای بازار کار تأکید می کند.نوآوری و اصالت این مطالعه تحلیل جدیدی از مزایای ساختاری و عملیاتی تجمیع دو دانشگاه اصلی آموزش مهارتی در ایران ارائه می کند. این بینش های اصلی را در مورد اینکه چگونه چنین ادغامی می تواند هماهنگی بهتر با بازارهای کار و بهبود نتایج آموزشی در بخش های فنی و حرفه ای را تقویت کند، کمک می کند.
سنتزپژوهی موانع انتقال یادگیری در آموزش های سازمانی؛ مقدمه ای برای برنامه ریزی آموزشی در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به تغییرات سریع در دانش و اطلاعات انسانی و در نهایت تغییر اهداف سازمان ها، نیاز به همگام شدن نیروی انسانی احساس می شود که مهمترین راهکار در این راستا، آموزش است که دانش، مهارت ها و توانایی های کسب شده در یک برنامه آموزشی منجر به تغییر پایدار در نحوه انجام وظایف کاری می شود که به مفهوم انتقال یادگیری اطلاق می شود. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی و چارچوب بندی موانع انتقال یادگیری سازمانی بود.روش شناسی: استراتژی این پژوهش سنتزپژوهی و از طریق رویکرد کیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اسناد و مدارک موجود در منابع پایگاه های استناد جهان اسلام، جهاد دانشگاهی و مگیران،گوگل اسکالر و ساینس دایرکت بود. نمونه گیری، هدفمند و نمونه شامل کلیه اسناد موجود در زمینه آموزش سازمانی، یادگیری سازمانی، انتقال یادگیری سازمانی، موانع انتقال یادگیری سازمانی، مهارت آموزی و آموزش های ضمن خدمت بود. جمع آوری منابع و اسناد تا زمانی که داده ها از لحاظ نظری اشباع نشد، ادامه یافت. از میان 247پژوهش دریافت شده، 70مورد بر اساس میزان تطابق با پژوهش حاضر انتخاب شدند. ابزار پژوهش چک لیستی برگرفته از مقالات مرتبط با کلیدواژگان بود. سپس تحلیل داده ها به شیوه استقرایی صورت گرفت و مضامین و عوامل تکرار شونده حذف و موانع اصلی و نهایی دسته بندی و برای هر دسته عنوانی کلی اتخاذ گردید. سپس عناوین کلی در اختیار اساتید صاحب نظر قرار گرفت و آنها صحت بعضی مقولات را تأیید و بعضی را رد کردند. مقولات تأیید شده به صورت منسجم درآمد و مرجع هر مقوله مقابل آن ذکر شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اصلی ترین موانع انتقال یادگیری سازمانی؛ به ترتیب شامل عدم کیفیت آموزشی و مدیریتی مربیان، عدم وجود فرهنگ یادگیری، عدم وجود مدیریت تحول گرا و حمایتگر، حجم زیاد وظایف شغلی و چالش پذیری آنها، عدم مطلوبیت محتوای ارائه شده ، ارزشیابی نامطلوب، عدم نظارت یا نظارت نادرست بر کارآمدی دوره، زمان بندی نامناسب دوره ها و عدم آمادگی یادگیرنده می باشد. نتیجه گیری و پیشنهادات: با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود؛ انتخاب مدرسین دوره های متناسب با شرایط یادگیرندگان و به صورت تخصصی صورت بگیرد ، سیاست ها و راهبردهای کلان آموزشی و مدیریتی از ابتدا بر اساس کاربست آموزش بنا شود و امتیازاتی که صرفاً مربوط به حضور و شرکت در دوره های آموزشی است، حذف گردد.نوآوری و اصالت: پژوهش حاضر برای اولین بار، به شناسایی تمامی موانع انتقال یادگیری سازمانی در سازمان های مختلف داخل و خارج کشور به صورت جامع با استفاده از استراتژی سنتزپژوهی پرداخته است.
تبیین تجارب زیسته متخصصان آموزش سازمانی از انتقال یادگیری صفر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
245 - 270
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش یکی از ابزارهای کلیدی برای بهبود عملکرد سازمان ها محسوب می شود. با این حال، در بسیاری از سازمان ها، فرآیندهای آموزشی با چالش هایی مواجه اند که یکی از مهم ترین آن ها عدم انتقال مؤثر آموخته ها به محیط کار است، که می تواند به کاهش اثربخشی آموزش ها و هدررفت منابع منجر شود.از این رو، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل آموزشی مؤثر بر انتقال یادگیری صفر در سازمان های دولتی انجام شده است.روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نوع ترکیبی متوالی است. در بخش کیفی، با هدف شناسایی عوامل آموزشی مؤثر بر انتقال یادگیری صفر، از رویکرد تجربه زیسته و ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. در این مرحله، تجارب ۱۲ نفر از متخصصان آموزش سازمانی که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها از طریق روش های کدگذاری باز و محوری انجام شد. در بخش کمی، با استفاده از روش توصیفی-پیمایشی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته، اهمیت و اولویت بندی یافته های کیفی از دیدگاه متخصصان و مدیران آموزش بررسی شد و داده ها با آزمون فریدمن رتبه بندی شدند.یافته ها: نتایج بخش کیفی نشان داد که انتقال یادگیری صفر در آموزش های سازمانی تحت تأثیر عواملی مانند چالش های سیاست گذاری و ساختار آموزش در سازمان ها، نبود رویکردی استراتژیک و جامع در فرآیند نیازسنجی آموزشی، ضعف در طراحی اصولی برنامه های آموزشی، موانع اجرای مؤثر آموزش ها، نامناسب بودن محتوای آموزشی، کمبود دانش و تجربه کافی در مدرسان، و چالش های مرتبط با سنجش و ارزشیابی آموزشی است. و بر اساس نتایج بخش کمی، «نبود رویکرد استراتژیک و جامع در نیازسنجی آموزش» با میانگین رتبه 66/4، بیشترین تأثیر را در انتقال یادگیری صفر دارد. همچنین، مشکلات در طراحی برنامه های آموزشی با میانگین رتبه 59/4 و چالش های سیاست گذاری و ساختار آموزش با میانگین رتبه 57/4، از دیگر عوامل اصلی کاهش اثربخشی آموزش ها در سازمان های دولتی هستند.نتیجه گیری و پیشنهادها: انتقال یادگیری در سازمان های دولتی به عوامل آموزشی وابسته است و غفلت از این عوامل می تواند انتقال یادگیری صفر را تداوم بخشد. برای رفع این چالش، رویکردهای آموزشی باید آینده نگر، هدفمند و مبتنی بر اصول آموزش بزرگسالان باشند. نیازسنجی باید به طور مستمر و همسو با تغییرات انجام شود، طراحی و اجرای آموزش ها نیز متناسب با نیازهای شغلی و سبک های گوناگون یادگیری صورت گیرد. علاوه براین، ارائه محتوای کاربردی و تعاملی، تسلط مدرسان بر روش های نوین و فناوری های آموزشی، و استفاده بهینه از منابع و نتایج ارزشیابی، نقش مهمی در بهبود این فرآیند دارند.نوآوری و اصالت: این پژوهش با تمرکز بر عوامل آموزشی، سعی دارد به طور دقیق و تخصصی تأثیر مؤلفه های مختلف آموزشی بر انتقال یادگیری را بررسی کند. همچنین این پژوهش از دیدگاه متخصصان حوزه آموزش سازمانی انجام می شود، که باعث می شود نتایج آن بر اساس تجربه و دانش عملی باشد.
بررسی و شناسایی ضرورت های طراحی مدرسه شاد در مقطع ابتدایی در استان گلستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات هر جامعه غفلت از شادی و نشاط است که باعث افزایش بیماری های روانی از قبیل اضطراب و افسردگی می شود. با شادی و نشاط زندگی معنی پیدا می کند و در پرتو آن دانش آموزان می توانند خود را ساخته و قله های سلوک و پله های ترقی را بپیمایند. پژوهش حاضر با هدف استخراج و شناسایی مؤلفه های ضرورت های طراحی الگوی مدرسه شاد در مقطع ابتدایی انجام شد. روش و مواد: این پژوهش با رویکردکیفی و با روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. جامعه آماری کلیه متخصصان در حوزه روانشناسی و علوم تربیتی بود و روش گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و از 20 نفر از متخصصین درحوزه علوم تربیتی مصاحبه به عمل آمد. جهت تجزیه وتحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش از 26 مقوله تشکیل شده که شامل 3 مقوله اصلی و 6 مقوله فرعی می باشد. نتیجه گیری: حاصل نشان داد که مدرسه های شاد همراه با شور، شوق، هیجان و با بازی کردن دانش آموزان همراه است. بررسی ها نشان داده وقتی بچه ها از مدرسه ای که شاد نیست بیرون می آیند انرژی خودشان را در بیرون تخلیه می کنند. چه بهتر،که فضای مدرسه شاد بوده و همراه با بازی در محیط و شادابی سرکلاس باشد تا جو مدرسه همراه با صمیمیت باشد. چرا که شاد بودن و شاد زیستن به اندازه ی تغذیه مناسب، ضرورت دارد.تغذیه مناسب در یادگیری بهتر و شادابی دانش آموز نقش بسزایی دارد.
تدوین بسته ی آموزش روابط والد- فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد و تعیین اثربخشی آن بر خودکارآمدی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تعیین اثربخشی آموزش روابط والد-فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی فرزندان با استفاده از بسته ی آموزشی تدوین شده هدف این مطالعه بود که به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. 42 نفر از دانش آموزان پسر دوره اول دبیرستان و مادران آن ها با توجه به هدف مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل قرار داده شدند. مادران گروه آزمایش، مداخلات آموزشی را بر اساس بسته ی آموزشی تدوین شده طی 10 جلسه 90 دقیقه ای در طول 10 هفته دریافت کردند. قبل از شروع فرایند مطالعه و پس از پایان جلسات آموزشی، خودکارآمدی دانش آموزان با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی بندورا موردسنجش قرار گرفت. پکیج آموزشی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای/ اسنادی به روش سنتز پژوهی تدوین و روایی آن به روش روایی محتوایی، مدل لاوشه (1975)، نظر جمعی گروه خبرگان تعیین شد. CVI محاسبه شده بین 9/0 تا 1 به دست آمد که نشان از قابلیت اعتبار بسته ی آموزشی است. نتایج نشان داد که مداخلات آموزشی روابط والد- فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد با استفاده از بسته ی آموزشی تدوین شده بر خودکارآمدی دانش آموزان به طور معناداری مؤثر بوده است ( ). درنتیجه می توان از مداخلات آموزش روابط والد- فرزند با کمک فن های مبتنی بر پذیرش و تعهد برای افزایش و ارتقای خودکارآمدی دانش آموزان استفاده کرد.
عوامل پدیدآورنده تبانی در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
88 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل پدیدآورنده تبانی در ورزش بود.
روش شناسی: این پژوهش توسعه ای-اکتشافی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. مشارکت کنندگان این پژوهش شامل 9 تن از پژوهشگران مدیریت ورزشی، مربیان تیم های ملی، ورزشکاران حرفه ای و خبرنگاران ورزشی بودند که به عنوان مطلع از پدیده تبانی در ورزش و به صورت هدفمند انتخاب شدند. ملاک تعیین حجم نمونه، اشباع نظری داده ها بود. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها در سه مرحله کدگذاری باز، تجمیع کدها و مقوله بندی تحلیل شدند.
یافته ها: حاصل تحلیل داده ها، شناسایی 10 عامل پدیدآورنده تبانی در ورزش بود که در سه دسته «عوامل مرتبط با ورزش»، «مناسبات بازیگران کلیدی» و «عوامل مدیریتی» دسته بندی شدند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، مبارزه با تبانی مستلزم ایجاد ساختارهای نظارتی و تدوین قوانین بازدارنده است که ضمن ارتقای تعهد حرفه ای بازیگران کلیدی، بهبود شرایط مالی آنها را نیز در پی داشته باشد.
بررسی پیوند کواسیر، نوشاکِ اِدایی ایزدان نورس با هئومه و سومَه اوستایی _ودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۰
87 - 125
حوزههای تخصصی:
در ایزدستان مردمان هند و اروپایی باستان، خدای رازآلودی است که معمولاً به صورت یک گیاه- نوشاک بازنمایی می شده است. این ایزد – گیاه – نوشاک، در متون کُهن ایرانی و از جمله اَوِستایِ نو هَئومه = هوم و در سَنسکریتِ ودایی، سومَه نامیده می شود. اما در فرهنگ های دیگر منشعب از هند و اروپایی آغازین نیز می توان رد او را با نام هایی دیگر و با هویّتی دگرگون شده دنبال نمود. کًواسیر ِاساطیر نورس باستان که وصف او در اِدای اسنوری(یا ادایِ منثور) و هایمسکرینگلا ، هردو ازآثار ایسلندی قرن سیزدهم میلادی نوشته ی اسنوری استورلسون و نیز اشعار اسکالدیک آمده، از آن جمله است. کًواسیر ایزدی است که از سوی خدایان ایسیر و ونیر خلق می شود و سپس در مراسمی آیینی به دست دو دورف قربانی می شود تا با درآمیختن خون او با عسل، آشامه ی مید (یا شرابِ انگبین) به دست آید که استفاده از آن موجب الهام شاعرانه می گردد. به همین خاطر از آن با نام «باده ی انگبینِ شاعرانگی» یاد می شود. نام کواسیر که مشتق از لغت کواس به معنای آبجوی قویِ است، بازنمود آشامه ی سکرآور هئومه/ سئومه است. ازدیگرسو، همانگونه که سومَه را عقابی از ملکوت می آورد و در اختیار اینْدْرَ قرار می دهد، کواسیر را نیز اُدین ، به شکل عقابی، از جایگاه کوهستانی ستونگ می رباید تا آن را به خدایان برساند. نکته ی شایان توجه دیگر اینکه کواسیر همچون سومَه، خدایی است که قربانی می شود تا دیگربار به صورت نوشاکی هستی یابد و آشامه ی خدایان و شاعران حماسه سرا گردد؛ چنانکه هئومه/ سومه نیز قربانی می شود و پاداش قربانی نمودن او...
شناسایی و اولویت بندی شاخص های ارتقاء سطح تاب آوری زیرساخت های جامعه عشایری با رویکرد پدافند غیرعامل با نگاه بر تقویت ظرفیت امنیت غذایی کشور
منبع:
ذخایر انقلاب (عشایر) دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
85 - 101
حوزههای تخصصی:
جامعه عشایری به عنوان یکی از اصلی ترین تولیدکنندگان محصولات دامی و تأمین کنندگان پروتئین، نقش مهمی در تأمین و تقویت ظرفیت امنیت غذایی کشور ایفا می کند. با توجه به شرایط زیست محیطی و اقتصادی خاص این جامعه، تقویت تاب آوری زیرساخت های حیاتی آن ها در برابر تهدیدات طبیعی و انسان ساخت ضرورت دارد. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی شاخص های ارتقاء تاب آوری زیرساخت های جامعه عشایری با رویکرد پدافند غیرعامل و تمرکز بر امنیت غذایی کشور انجام شده است. در این پژوهش از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بهره گرفته شد و برای شناسایی و اولویت بندی شاخص های کلیدی ارتقاء تاب آوری، نظرات کارشناسان و خبرگان حوزه های مرتبط گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که توسعه زیرساخت های تأمین آب پایدار، ایجاد مراکز درمانی، فراهم سازی منابع و تجهیزات در مواقع اضطراری به منظور تداوم فعالیت های ضروری، ایجاد صندوق های حمایتی و توانمندسازی جامعه عشایری از طریق آموزش برای مقابله با تهدیدات از اولویت های اساسی در افزایش تاب آوری زیرساخت های جامعه عشایری به شمار می روند. پیاده سازی و به کارگیری شاخص های تبیین شده، نقش مهمی در ارتقاء سطح تاب آوری زیرساخت های جامعه عشایری و تقویت ظرفیت امنیت غذایی کشور ایفا می کنند. نتایج این پژوهش می تواند به سیاست گذاران کمک کند تا با تمرکز بر شاخص های کلیدی، شرایط لازم برای بهبود امنیت غذایی کشور و ارتقاء پایداری جامعه عشایری در مواجهه با شرایط بحرانی را فراهم سازند.