مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۶۱ تا ۴٬۰۸۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
Sport Sciences and Health Research, Volume ۱۷, Issue ۱,۲۰۲۵
97 - 105
حوزههای تخصصی:
Background: The effects of wearing common masks during maximal exercise activities on individuals remain unclear.Aim: This study aimed to examine the effect of wearing surgical and N-95 masks on physiological, perceptual, and performance responses in healthy men performing a maximal shuttle run test.Materials and Methods: Fifteen healthy men (age 23.78 ± 2.0) participated in three sessions: without a mask, with a surgical mask, and with an N-95 mask, with a one-week interval between each session. After each test, physiological variables (heart rate, blood lactate concentration, and oxygen saturation), perceptual variables (comfort/discomfort and perceived exertion), and performance variables (maximum oxygen consumption and shuttle run test duration) were measured. Data were analyzed using repeated measures ANOVA to compare differences between the conditions.Results: Significant differences were observed between the conditions with and without a mask in terms of oxygen saturation (P= 0.043), blood lactate concentration (P= 0.026), and perceived exertion, maximum oxygen consumption, and shuttle run test duration (P= 0.001), with the no-mask condition demonstrating superior outcomes in all variables. The type of mask (surgical or N-95) did not significantly affect the measured variables. Wearing both masks led to an increased sensation of moisture, heat, shortness of breath, and fatigue.Conclusion: Wearing masks, especially during intense physical activities, may impair physiological and performance metrics, recommending mask-free outdoor settings when feasible.
میرزا علی اصغر خان امین السلطان و تحولات ولایت خمسه (زنجان) در اواخر عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
240 - 266
حوزههای تخصصی:
میرزا علی اصغرخان امین السلطان از نخبگان برجسته اواخر عصر ناصری ، جایگاه مهمی در ایجاد و اجرای سیاست ها و برنامه های حکومت قاجاریه داشت. با توجه به مناصب مهم و روابط میرزا ابراهیم خان با گروه های مختلف ولایت خمسه، امین السلطان به مانند پدرش نقش برجسته ای در تحولات این برهه ایفا کرد. او پس از مرگ پدر و دریافت مناصب مهم وزارتی، بازیگردان و رکن مهم و تأثیرگذار در اقتصاد، جامعه و سیاست ولایت خمسه بود؛ به گونه ای که رخدادها، نقش و جایگاه عناصر مهم این منطقه در اواخر عصر ناصری، به دور از دخالت و نفوذ او ممکن به نظر نمی رسید. پژوهش حاضر با رویکرد کتابخانه ای و بهره گیری از اسناد سازمان های دولتی و خصوصی، کتاب ها و مقالات، با رویکرد توصیفی-تبیینی، ضمن تعیین و بررسی مسائل بنیادین و مهم ولایت خمسه در اواخر عصر ناصری، به این پرسش پرداخته است که امین السلطان در این دوره چه جایگاه و تأثیری در مسائل جاری ولایت خمسه داشت؟ و نتایج سیاست ها و اقداماتش درباره مسائل و طبقات مختلف چه بود؟ مدعای نخستین پژوهش بر استبداد دوره ناصری تأکید دارد که تمامی اهداف و سیاست های امین السلطان و سایر کارگزاران را تحت تأثیر قرار داد. به عبارت دقیق تر، برآوردن نیازها، خواسته ها و امیال شاه، رکن اصلی و در مرحله نخست سیاست ها و برنامه های حکومتی در ولایت خمسه قرار داشت. امین السلطان سپس در حوزه های اقتصاد، امنیت و سیاست، با رعایت نسبی خواسته گروه های مختلف و صلاح و نیاز جامعه و دولت، تصمیم بر رفع چالش ها و رسیدگی به مسائل جاری گرفت. برکشیدن جهانشاه خان سرتیپ و ریاست بر ایل افشار، از جمله سیاست های امین السلطان بود که بعدها در عصر مشروطه مصایب و دشواری های جدی برای مردم ایجاد کرد.
From Absolute to Relative and Cognitive Space: Evolution of Geopolitics(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
219 - 237
حوزههای تخصصی:
The complexity of global order is often obscured by the oversimplified representations of international relations, illustrated through political maps. These maps, while seemingly objective, are subjective projections that reflect the ideology of their creators and fail to capture the nuanced dynamics of power and control among states. Such a misrepresentation contributes to a distorted understanding of global dynamics. Meanwhile, the origins of political geography can be traced back to the 18th century, particularly with the establishment of the first school of political geography in Saint-Petersburg, Russia, between 1720 and 1750. Political geography, however, is not entirely homogenic; it encompasses several competing theories regarding the perception of space. It has developed gradually with the changes in perception of space: as an absolute, relative and cognitive space respectively. Recognizing the complexity and evolutionary features of a political map and political geography as whole thus appears to be crucial for understanding global politics.
The Role of Economic Reforms in Consolidating Neopatrimonialism in Saudi Arabia from the Conflict Theory Point of View(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
258 - 279
حوزههای تخصصی:
This article employs the theoretical framework of the conflict school to examine the role of economic reforms in consolidating neopatrimonialism in Saudi Arabia. The central hypothesis of the article is that the recent initiatives of Mohammed bin Salman, particularly through the Vision 2030 document, aimed at adapting the Saudi political system to internal and external changes, maintaining stability and continuity of the regime, and centralizing power in his hands, have contributed to the consolidation of neopatrimonialism in the country. While these economic and social reforms ostensibly aim to modernize Saudi Arabia's economy and society, they effectively function as tools to reinforce traditional power structures and solidify the dominance of the Al Saud family, particularly Mohammed bin Salman himself. By analyzing available data and recent political-economic trends in Saudi Arabia, the article addresses the question of how economic reforms have contributed to the consolidation of neopatrimonialism and what implications this has for the country's power structure. The findings reveal that these reforms, while creating superficial changes in the economy and society, act as mechanisms to preserve and strengthen the patrimonial system and perpetuate the dominance of the ruling elite.
واکاوی زمینه گرایی و ارائه الگوی استراتژی در معماری مسکن مهر استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۵
195 - 216
حوزههای تخصصی:
زمینه گرایی در معماری، رویکردی است که به دنبال سازگاری ساختمان ها با بناهای همجوار و ایجاد زمینه سازگاری با ساختمان های آینده است؛ بنابراین توجه به آن می تواند سطح کیفیت و رضایت محیط زندگی ساکنان را ارتقا بخشد. مسئله ای که در اینجا مطرح است این است که به چه میزان قوانین معماری زمینه گرا در ساختمان های مسکن اجتماعی، به ویژه در پروژه های مسکن مهر، رعایت شده اند؟ همچنین میزان موفقیت طرح های مسکن مهر از منظر معماری در ایجاد حس رضایتمندی میان ساکنین، باید مورد ارزیابی قرارگیرد. پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی استراتژی های زمینه گرایی در معماری مسکن اجتماعی (مسکن مهر) در استان ایلام به روش ترکیبی (کیفی و کمی) انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، کتابخانه ای و میدانی با استفاده از ابزار مصاحبه و پرسش نامه است. در بخش کیفی، با کارشناسان معماری و طراحی شهری به روش «گلوله برفی» مصاحبه انجام شد که با 12 نفر به اشباع نظری رسید. همچنین از روش تحلیل تم برای تجزیه وتحلیل داده های کیفی استفاده شد. در بخش کمی، پرسش نامه ای به کمک مفاهیم استخراج شده در بخش کیفی، طراحی و سپس با تأیید روایی و پایایی آن بین 384 نفر از ساکنان مجتمع های مسکونی مسکن مهر استان ایلام به روش نمونه گیری طبقه ای توزیع شد. تجزیه وتحلیل داده های کیفی حاکی از استخراج 76 کدگزینشی، 25 تم فرعی و 4 تم اصلی بود. یافته های کمی نشان داد که عوامل کالبدی، تاریخی، اجتماعی– فرهنگی و طبیعی به عنوان استراتژی های معماری زمینه گرا در مسکن مهر استان ایلام تعیین شدند. از بین استراتژی های تدوین شده، استراتژی طبیعی با میانگین رتبه (87/2) دارای بیشترین میزان اهمیت و استراتژی تاریخی با میانگین رتبه (12/2) دارای کمترین اهمیت بودند.
کارکردشناسی سیاسی آینده نگری در کلام معصومین و رهبران انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵
43 - 66
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی و اهمیت آن در ساحت اندیشه و کنشگری امری گریزناپذیر است. تحقق آینده ای مطلوب و نجات از آینده ممکن و محتملِ پرمخاطره، رسالتی است که آینده پژوهان مطالعه آن را ضروری می دانند. توجه آموزه های دینی به آینده زیست امت، همواره ترسیم چشم انداز و تبیین آسیب ها را در پی داشته است. روایت های آینده نگرانه معصومین (علیهم السلام) به عنوان صاحبان علم لدنی و فرهیختگان مکتب اسلام، ناظر به پژوهیدن در آینده ای است که واگرایی در آن خسارات جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت. پیامبر اکرم و ائمه اطهار (علیهم السلام) از طریق اِخبار از حوادث آینده متذکر اهمیت مطالعه چالش های آینده مطلوب بوده اند؛ مسائلی که محدود به بازه زمانی خاصی نبوده، قابلیت استخراج مناط و معیار برای آیندگان در آن وجود دارد. این تحقیق به روش تحلیل و بررسی نقل تاریخی بوده و روشن کرده است که رهبران انقلاب اسلامی برخاسته از حوزه های علمیه به سبب تفقه، شناخت دقیق سیره معصومان و زمان شناسی، به الزامات پیش روی آینده امت پرداخته اند و در این میان، «عرصه سیاسی» یکی از عرصه های سرنوشت سازی است که با شناخت دقیق کارکردهای آن، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی جامعه درک و حرکت به سوی تمدن اسلامی تسهیل می شود. پیامدسنجی وابستگی به مستکبران و شناخت چالش های نفاق و استیلای جریان الهی از نمونه این کارکردها هستند.
بررسی تغییرات پوشش برف حوضه های آبریز غربی دریاچه ارومیه از طریق بهینه سازی و همجوشی تصاویر سنتینل-۲ و لندست (۸ و ۹)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
294 - 268
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق فعلی، تشخیص تغییرات سطح پوشش برف در حوضه های غربی دریاچه ارومیه، واقع در رشته کوه سیلوانه، با استفاده از پردازش تصاویر ماهواره ای چند سنجنده ای و چند طیفی برای شناسایی دقیق مناطق پوشش برف می باشد. تصاویر ماهواره ای سنتینل-۲ و لندست (۸ و ۹) قابل دسترس عملیات پیش پردازش از قبیل تصحیحات جوی و رادیومتریک با استفاده از نرم افزار ENVI نسخه 1/10 انجام شد. پروژه ها برای ماه های مه سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳ ایجاد گردید. ابتدا، با استفاده از شاخص های تفاضلی نرمال شده برف، نقشه های پوشش برف مستقل برای تصاویر لندست و سنتینل برای کل حوضه های آبریز نازلو چای، روضه چای، شهرچای و باراندوزچای تولید گردید. در مرحله بعد، با بکارگیری یک روش بهینه سازی شده بر اساس توابع شیء گرا وابسته به رنگ بر روی باندهای اصلی سنجنده سنتینل-۲، تصاویر لندست با تصاویر سنتینل تلفیق شدند. این تلفیق به تولید محصولات متنوع، به ویژه تصاویر بهینه رنگی با وضوح بالا و نقشه های طبقه بندی صحنه مطالعه منجر شد. در نهایت، نقشه های سطح پوشش برف با دقت بالا برای دوره های زمانی مختلف برای هر یک از حوضه های گفته شده از تصاویر تلفیق شده استخراج گردید. بررسی نقشه های پوشش برف نشان داد که حوضه آبریز شهرچای علیرغم مساحت کمتر نسبت به حوضه های نازلوچای و باراندوزچای، دارای ضریب تجمع برف بالاتری بوده و در نتیجه امکان ذخیره پوشش برف بیشتری را دارا است. همچنین، مقایسه نقشه تراکم پوشش برف (سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳) با مدل ارتفاعی آلوس پالسار با وضوح ۵/۱۲ متر نشان می دهد که مساحت قابل توجهی از پوشش برف در ارتفاعات بالاتر از ۲۳۰۰ متر در محدوده مطالعه توزیع شده است. بنابراین، شناسایی دقیق پوشش برف، حتی در مقیاس روزانه و هفتگی، اطلاعات ضروری و دقیقی را برای مدیریت پیشگیرانه منابع آب به دنبال ذوب برف با اهداف متعدد در حوضه های آبریز اطراف دریاچه ارومیه فراهم می آورد.
اثر ساختار و عملکرد فضاهای شهری در زون بندی نوین اقلیمی، مطالعه موردی: منطقه شهری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها فضاهایی با غلبه مناظر ساختمانی با ویژگی های هندسی، پوششی و جریان های آیرودینامیکی مشخص هستند که شرایط اقلیمی متنوعی را به نمایش می گذارند. تنوع بالای پوشش های سطحی، موزاییکی از اقلیم ها را در مقیاس های محلی و خرد ارائه می دهد. برای شناسایی و طبقه بندی این اقلیم ها، ابزارها و روش های مدرن موردنیاز است. نقشه زون اقلیم محلی یک روش نوین برای طبقه بندی مناطق اقلیم شهری است که به شناسایی جزایر گرمای شهری تأکید دارد. در این مطالعه از تصاویر ماهواره لندست 8 سال 2023 و ماه های می، ژوئن، آگوست و نوامبر برای طبقه بندی زون های اقلیم محلی شهر اردبیل استفاده شد. در فرایند پردازش و تولید نتایج، برنامه ها و ابزارهای متنوعی برای پیش پردازش و پردازش تصاویر، نمونه گیری زون های اقلیمی و طبقه بندی و تحلیل های عددی استفاده گردید. پس از انجام پردازش های لازم، نقشه اقلیم محلی شهر اردبیل با 14 طبقه اقلیمی استخراج شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بیشترین طبقه اقلیم محلی شهر اردبیل مربوط به طبقات LCZ2 و LCZ3 است که شامل محلاتی با بافت ساختمانی متراکم و ارتفاع متوسط و کوتاه می باشد. وجود دریاچه شورابیل و فضاهای سبز پیرامون آن در محدوده شهر با محیط هفت کیلومتری، اضافه بر نقش تفرجی، ظرفیت بالایی در خنک کنندگی فضای شهری اردبیل دارد. تراکم ساختمانی و سازه های انسانی با رویه های بتونی و آسفالتی نفوذناپذیر باعث کاهش پوشش گیاهی و پتانسیل جابجایی و تهویه طبیعی هوا شده که همراه با افزایش انتشار گرمای ناشی از فعالیت انسانی، منجر به تشدید ظرفیت شکل گیری جزیره گرمای شهری در مناطق مرکزی شهر می شود.
تحلیل توسعه ژئومورفولوژی کارست با استفاده از مدل های منطق فازی و رگرسیون خطی چندمتغیره (توده های کارستی دیمه و پیرغار در استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
139 - 158
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تحلیل توسعه ژئومورفولوژی کارست توده های کارستی دیمه و پیرغار در استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مدل سازی پهنه های کارستی با دو رویکرد منطق فازی و رگرسیون خطی چندمتغیره مورد ارزیابی قرار گرفته است.نتایج ارزیابی نقشه های پهنه بندی کارست سطحی تهیه شده از مدل منطق فازی با دولین های کارستی نشان داد که از 185 دولین های شناسایی شده در توده کارستی پیرغار تعداد 102 دولین در پهنه با توسعه زیاد کارست و در توده کارستی دیمه نیز از 140 دولین شناسایی شده 83 دولین در پهنه با توسعه زیاد کارست واقع شده است و همچنین نتایج مدل رگرسیون خطی چند متغیره با دولین های کارستی از 185 دولین شناخته شده در محدوده توده کارستی پیرغار نشان داد تعداد 94 دولین را در پهنه با توسعه زیاد کارست سطحی، همچنین از 140 دولین شناخته شده در محدوده توده کارستی دیمه تعداد 71 دولین در پهنه با توسعه زیاد کارست سطحی، شناسایی شده است. با توجه به این که مدل منطق فازی میزان تراکم بیشتری از دولین ها را در طبقات کارست با توسعه زیاد و متوسط تشخیص داده است و با نتایج صحت سنجی ارقام محاسبه شده مربوط به مساحت زیر منحنی های نام منحنی مشخصه عملکرد (ROC) که نشان داد، مدل منطق فازی برای هر دو توده کارستی در مقایسه با مدل رگرسیون خطی چند متغیره درجه کارآیی بالاتری بر اساس سطح زیر منحنی ROC (AUC) داشته است.
تحلیل شاخص های مدیریتی موثر بر توسعه محلات شهری (مطالعه موردی: شهر کنگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
159 - 182
حوزههای تخصصی:
پیامدهای حاصل از فرایند برنامه ریزی و مدیریت شهری غیر مشارکتی به اذعان متخصصان حوزه شهری چندان موفقیت آمیز نبوده است. بر این اساس در پی گسترش شهرنشینی پارادایمی از نگاه حکومتی به نگاه حکمروایی شکل گرفته و لزوم رویارویی با چالش های جدید برآمده از رشد شهرنشینی موجب دگرگونی اساسی در دیدگاه ها و رویکردهای مدیریت شهری شده است. از این رو هدف پژوهش حاضر اولویت بندی شاخص های مدیریتی موثر در توسعه شهر کنگان است. نوع پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر روش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی می باشد. اطلاعات مورد نیاز با مطالعه منابع کتابخانه ای، اسنادی و همچنین مطالعات میدانی بدست آمده و تجزیه و تحلیل اطلاعات با روش AHP انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 90 نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه برنامه ریزی و مدیریت شهری می باشند که حجم نمونه به روش گلوله برفی تعیین شده است. بر اساس نتایج تحلیل سلسله مراتبی معیارهای مدیریتی/ سیاسی و اجتماعی/ فرهنگی به ترتیب در اولویت اول و دوم قرار گرفته اند. همچنین با توجه به رتبه بندی ها در مدل AHP محلات چهار و دو به ترتیب با امتیاز 181/0 و 167/0 دارای رتبه های اول و دوم و رتبه های آخر به محلات هشت و ده تعلق گرفته است و در نهایت پیشنهاد می شود زیرمعیارهایی چون مسئولیت پذیری و پاسخگویی مسئولان، انگیزش و بینش راهبردی، عدالت اجتماعی، جامعه محوری و اقدام جمعی، اقدامات عمرانی و زیرساخت های شهری و مدیریت و دانش زیست محیطی در اولویت های برنامه ریزی این شهر قرار گیرند.
مرکب های بهووریهی زبان فارسی: نقش آفرینی مجاز و استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد انگیزش مفهومی زیربنای خلق و درک مرکب های بهووریهی زبان فارسی را بررسی نماید و باتوجه به الگوی نقش آفرینی و تعامل مجاز و استعاره، انواع این ترکیبات را به لحاظ ساختار مفهومی مشخص سازد. به این منظور با تکیه بر مدل پیشنهادی روئیز دِمندوزا و دییز وِلاسکو (2002) برای تبیین انواع مجاز و الگوهای تعامل مفهومی، درمجموع شصت مرکب بهووریهی غیرفعلی زبان فارسی موردتحلیل قرار گرفت. تحلیل ها حاکی از آن است که ازنظر الگوی مفهومی زیربنایی، مرکب های بهووریهی زبان فارسی در سه گروه اصلی قابل طبقه بندی هستند: ۱) ترکیبات حاصل عملکرد یک مجاز مفهومی (مبدأ-در-مقصد) واحد، ۲) ترکیبات حاصل تعامل مجازی، و ۳) ترکیبات حاصل تعامل استعاره و مجاز. در این میان، چون مفهوم سازی مرکب های بهووریهی حاصل تعامل مجازی ممکن است دو، سه، یا چند مجاز مفهومی متوالی را فعال سازد، این گروه از ترکیبات بهووریهی ازنظر تعداد و همچنین نوع مجازهای نقش آفرین زیرالگوهایی را شامل می شوند. همچنین، ترکیباتی که خلق و درک معنا در آنها الگوی تعامل مفهومی استعاره و مجاز را بازنمایی می کند، بسته به مجازبنیاد بودن یا نبودن حوزه مبدأ و مقصد استعاره زیربنایی، در دو زیرگروه، شامل ترکیبات حاصل نگاشت مجازی حوزه مقصد استعاره و ترکیبات حاصل نگاشت مجازی هر دو حوزه مبدأ و مقصد استعاره، جای می گیرند. نتایج پژوهش به طورضمنی نشان می دهند که فرایند خلق و شکل گیری مرکب های بهووریهی زبان فارسی تصادفی نیست، بلکه از الگوهای مفهومی نظام مند و مشخصی تبعیت می کند.
الگوی جدید برج سازی با رویکرد توسعه پایدار اجتماعی، و تأثیر آن بر حفظ محیط زیست با توجه به جغرافیای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۴۱۹-۴۰۶
حوزههای تخصصی:
صنعتی و مدرن شدن جوامع، تأثیر بسزایی را بر معماری-شهرسازی-محیط زیست، اقلیم و جغرافیا می گذارد؛ که در این میان می توان به پدید آمدن بلندمرتبه سازی، وارونگی اقلیم، تغییر در جغرافیای جوامع و تخریب محیط زیست اشار نمود. ریشه مسائل و مشکلات در چند دهه اخیر، افزایش جمعیت-مهاجرتِ روزافزون به شهرها و کلانشهرها-تغییر در نیازها و خواسته های ساکنین شهرها و غیره است؛ که مدیران شهری-طراحان و معماران را با چالشی عظیم روبه رو می سازد. هدف اصلی این مقاله، بررسی تئوریک کاربری ای همچون برج مسکونی از یک سو و اندیشه های مذکور در مقوله نظری از سوی دیگر با رویکرد توسعه پایدار اجتماعی و تأثیر آن بر حفظ محیط زیست با توجه به جغرافیای شهر تهران می باشد. این تحقیق بر اساس ماهیت، «توصیفی-تحلیلی» و به صورت «پیمایشی» است. به لحاظ هدف نیز «کاربردی» و به لحاظ داده ای، «کمی-کیفی» است. تعداد نمونه آماری 384 نفر بوده که از طریق ابزار پرسش نامه ها داده ها گردآوری شد. تحلیل ها در نرم افزار spss انجام گرفت. مهم ترین نتیجه از این تحقیق را می توان اینگونه بیان نمود که به واسطه ازدیاد جمعیت، بلندمرتبه سازی شکل گرفت و به واسطه آن، مسائلی همچون استفاد بیش از حد از منابع طبیعی و سوخت فسیلی، تخریب طبیعت، کاهش تعاملات اجتماعی، تغییر اقلیم، ایجاد ترافیک، افزایش آلودگی هوا و غیره، به بحرانی عظیم و ناینحل تبدیل گشته است.
شناسایی امواج گرمایی استان خوزستان و تحلیل همدیدی نقش پرفشار عربستان در ایجاد آن ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امواج گرمایی ازتظاهرات اصلی تغییر اقلیم واز بلایای طبیعی و آب و هوایی است. فراوانی و دوام امواج گرمایی در استان خوزستان به یک مخاطره اقلیمی تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی امواج گرمایی استان خوزستان در دوره زمانی 18ساله (2017-2000) و تحلیل همدیدی نقش پرفشار عربستان در ایجاد آنها می باشد. برای این کار ابتدا مواج گرمایی: بر اساس سه معیار دمای روزانه حداکثر بالای 40 درجه سانتیگراد، ماندگاری و دوام موج برای سه روز وبیشتر در منطقه، فراگیری موج حداقل در 8 ایستگاه و بالاتردر سطح استان خوزستان، انتخاب گردید. بر این اساس تعداد 67 موج گرم سه روز و 25 موج چهار روز و بیشتر شناسایی گردید. سپس نقشه فشاری و توپوگرافی این امواج در ترازهای زیرین و میانی وردسپهر تهیه و در محیطgrads ترسیم گردید. با بررسی چشمی انجام شده بر روی این نقشه های الگوی همدیدی غالب شناسایی گردید. در نهایت برای تحلیل همدیدی الگوی غالب موج گرمایی 28 تا 30 ژوئن 2017 به عنوان نماینده الگوی امواج گرم تابستانه خوزستان تحلیل گردیده است. برای تحلیل الگوهای همدیدی منجر به امواج گرمایی، دادههای جوی از سایت نووا و اسکیوتی روزهای انتخابی از سایت دانشگاه وایومینگ استخراج گردید. نتایج نشان داد که در اکثر قریب به اتفاق امواج گرمایی در لایه های زیرین و رد سپهر زبانه های چرخندی پاکستان و عربستان به عنوان مهمترین سامانه تاثیرگذار در انطباق با الگوی توپوگرافی متطقه(ارتفاعات زاگرس جنوبی) و الگوی چرخشی سامانه سبب فرارفت گرم دمای تابشی بیابان های گرم لوت و عربستان بر روی استان خوزستان بوده اند. به طوری که در لایه زیرین وردسپهر زبانه ای در راستای جنوب شرقی به شمال غربی با عبور از دامنه های جنوبی زاگرس وارد جلگه خوزستان شده و تا شمال عراق و ساحل شرقی مدیترانه گسترش یافته است. ولی در ترازهای 700 و 500 هکتوپاسکال شرایط همدیدی کاملا عوض شده و با غلبه الگوی گردشی تابستانه بر روی منطقه از تراز 700 هکتوپاسکال بتدریج واچرخند عربستان تکوین یافته و عامل غالب منطقه می گردند.
The Combined Effects of Task Sequencing and Indirect Corrective Feedback on L2 Writing: Examining the SSARC Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Task sequencing (TS) has been a focus of empirical investigations in task-based language teaching (TBLT). Previous studies on TS failed to represent classroom contexts because they did not provide learners with corrective feedback (CF). This study aimed to address this gap by examining the combined effects of TS and CF on writing complexity, accuracy, and fluency (CAF). To do so, 113 upper-intermediate EFL learners were selected and divided into two groups. Participants took a pretest at the beginning of the study. Each group performed two three-task sets in simple-to-complex(S-C) or complex-to-simple(C-S) order. In each group, the errors in the first set of tasks were given CF by error codes (ECs), while the errors in the second set were only underlined. Participants in both groups were asked to revise their texts based on the provided CF and take a posttest at the end of the study. Multivariate analysis of variance (MANOVA) was run to analyze the pretest and posttest data. The results showed that the group performing tasks in S-C order and receiving ECs outperformed the others. Findings supported the SSARC (Stabilize, Simplify, Automatize, Reconstruct, Complexify) model. The study has implications for material development.
The Role of Motivational Self-Regulatory Strategies in EFL Learners’ Involvement in Writing Skills: A Mixed-Methods Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study, adopting a sequential mixed-methods design, chiefly aimed to determine the strongest predictors of EFL learners’ involvement in the components of motivational self-regulatory strategies (MSRSs). In so doing, 154 English-major university students joined in the quantitative phase, and a pool of seven students was selected to participate in the qualitative phase of the study. A number of validated instruments were utilized to gather the relevant data. The Pearson moment-to-moment correlation, SEM, multiple regression, and a semi-structured interview method were used to analyze the data. The results showed a positive relationship between the components of MSRSs and involvement in writing skills. Among MSRSs components, performance self-talk, mastery self-talk, and environmental control made significant contributions to the prediction of involvement in writing skills. More specifically, the strongest predictor of involvement in writing skills in MSRSs components was performance self-talk. Following the inter-coder reliability, the responses elicited from the interviews regarding EFL learners’ opinions about the role of MSRSs in increasing their involvement in writing skills delineated eight themes, including quiet talk, consistent working, interest, coping with distractions, class environment, motivating peers, regulating emotions, and teachers’ help. In the end, the interplay between MSRSs components and involvement factors was discussed and several practical implications were proposed.
فراتحلیل کیفی پژوهش های مرتبط با مناسبات هیدروپلیتیک ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب، منبعی راهبردی و کمیاب است که طی سال های اخیر متاثر از متغیرهای مختلف ملی و فراملی به شدت محدود شده و حوزه های امنیت، ثبات، توسعه و رفاه در کشورها را به شدت متاثر ساخته است. اثرگذاری بالای آب در حوزه های یاد شده آب را در کانون سیاست خارجی و مناسبات هیدروپلیتیک بسیاری از کشورها از جمله جنوب باختری آسیا قرار داده است. در سال های اخیر، به رغمِ طرحِ مسئلهِ بحرانِ آب و نقش آن در مناسبات دو کشور ایران و عراق در محافل علمی، سیاسی و رسانه ای، همچنان ابعاد این مسئله ناشناخته مانده و تفسیرهای متفاوتی از آن به دست داده اند. پژوهش حاضر که ماهیت کاریردی دارد و درون دادهای مورد نیاز آن به روش کتابخانه ای گرداوری شده با هدف دستیابی به شناختی کیفی درباره ابعاد و زوایای مناسبات هیدروپلیتیک ایران و عراق، بر آن است که افزون بر مشخص کردن ویژگی های محتوایی و روش شناختی، خلاهای پژوهشی موجود در این زمینه را با روش فراتحلیل کیفی شناسایی کند. این پژوهش با بهره گیری از روش فراتحلیل کیفی، 34 پژوهش انجام شده در بازه زمانی 1402- 1384 در قالب مقالات علمی-پژوهشی داخلی، پایان نامه و مقالات موجود در فصلنامه های معتبر بین المللی را بررسی کرده است. نتایج پژوهش نشان داد که مطالعه جامعی انجام نشده است که ابعاد گوناگون مناسبات هیدروپلیتیک ایران و عراق را بررسی و واکاوی کرده باشد. در این خصوص نبود داده های دقیق و واقعی و ضعف مبانی نظری-معرفتی پژوهش از کاستی های پژوهش های انجام شده در زمینه مناسبات دو کشور است.
The Ugly, the Promising, and the Good: A Mixed-Methods Study of Shame, Guilt, and Grit among Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present mixed methods study examined the relationship of three constructs within applied linguistics, namely, shame, guilt, and grit among Iranian EFL learners. By considering the principles of positive psychology, the authors tried to determine the existence of any significant association between the variables. In this vein, 263 Iranian students aged between 13 to 18 participated in the study and filled out the questionnaires. Analyses of the data revealed strong negative relatedness between shame and the other two variables, while the learners’ guilt and grit were found to be positively correlated. Expanding the quantitative results, the authors utilized a grounded theory approach and interviewed 30 students to further investigate the shame-inducing factors in L2 classroom and the analyses signaled that the ashamed learners suffer from internal and external shame-provokers. Attending to shame and other negative feelings would possibly reduce the learners’ shame and stress, help them progress in learning and enhance their well-being.
La formation linguistique de l’apprenant de français à l’université de Bagdad :perspective en linguistique appliquée(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ مرداد و شهریور ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
273 - 302
حوزههای تخصصی:
Cet article vise à analyser la formation linguistique de l’apprenant irakien du FLE. en mettant l’accent sur le cursus des études supérieures. Les étudiants en master, encore inexpérimentés dans la recherche, rencontrent des difficultés avec le programme actuel. Leur formation antérieure leur a-t-elle donné suffisamment de savoirs dans le domaine linguistique ?
Au cours de cet article, nous analysons le système éducatif irakien du français langue étrangère à l’université de Bagdad. Il s’agit de la méthodologie classique et de sa revalorisation liée à la réforme du système. Quel est le rôle des cursus traditionnels de FLE dans le processus de l'enseignement au magistère ? Dans un contexte hétérogène, il s’agit d’un pays non francophone. Nous proposons quelques pistes d’étude afin de commencer à rénover le système éducatif et l’actualiser dans un sens qui le rapproche des autres systèmes d’enseignement internationaux Nous proposons un modèle spécifique pour notre contexte particulier: D. H. E. B., Double Hélice Éducative de Bagdad. Ce modèle est dynamique, génératif, auto-évolutif et applicatif. Notre approche spécifique nous aide à former des recommandations pédagogiques participant à la réforme de l’enseignement-apprentissage du français à l’université de Bagdad.
الگوی ساختاری فرسودگی تحصیلی مبتنی بر راهبردهای منفی تنظیم هیجان با نقش میانجی خودراهبردی در یادگیری دانش آموزان دروه دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۶
۱۸۹-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
تحلیل عرفانی حدیث «ما عرفناک حق معرفتک»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
145 - 162
حوزههای تخصصی:
حدیث نبوی «ما عرفناک حق معرفتک» از چنان عمقی برخوردار است که از دیدگاه های متفاوتی قابل مطالعه است. یکی از آن ها جنبه معرفت شناسی است که بر اندیشه و رفتارهای انسان تاثیر فراوان دارد و در فلسفه و عرفان، مبنای هر مکتبی را تشکیل می دهد. در این مقاله با مطالعه اسناد این روایت، رابطه معرفت شناسی و خداشناسی بررسی می شود و نگاه خاص عرفانی به معرفت شناسی و توحیدمحوری تحلیل می شود. تفسیر این روایت از دیدگاه ابن عربی، سعدی و شیخ بهایی ارائه-می شود و با استفاده از روش کتابخانه ای با استناد به منابع دست اول، تفسیری خاص از این حدیث دنبال می شود. با تحلیل منطقی روشن می گردد که یک جنبه این حدیث اعتراف به مراتب و درجات معرفت است که معیار اصلی برای عبادت و پرستش است و اینکه هر حق جویی مشتاق است به مراتب بالاتری از معرفت حق دست یابد اگرچه شناخت ذات حق امری محال باشد، اما با سیر و سلوک معنوی می توان به او نزدیک شد.