مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰٬۲۲۱ تا ۲۰٬۲۴۰ مورد از کل ۵۲۴٬۹۴۲ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
214 - 246
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تغییرات مقدار بارش فرین با دوره بازگشت های مختلف در دوره 2050-2026 با ترکیب وزنی 10 مدل CMIP6 در سناریوهای مختلف مطالعه شد. طبق رتبه بندی مکانی و زمانی ظرفیت های شبیه سازی تاریخی 10 مدل CMIP6 در ایران، وزن های مربوط به هر یک از مدل ها به دست آمد. سپس با استفاده از روش وزن دهی مبتنی بر رتبه، پیش نگری مقدار بارش فرین در منطقه موردمطالعه انجام شد. در ادامه بارش های فرین در بهترین توزیع آﻣﺎری ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺮ داده ﻫﺎ برای هر یک از ایستگاه ها که در 84 درصد ایستگاه ها توزیع log-Pearson type3 با آزمون کای اسکوئر انتخاب گردید. در دوره تاریخی (1990-2014) و آینده در هر سه سناریو و دوره بازگشت های مختلف محاسبه شد. مقایسه پیش نگری بارش های فرین با دوره تاریخی نشان داد که درصد تغییرات مقدار بارش فرین پیش نگری شده در سناریو SSP2-4.5، نسبت به دو سناریو دیگر بیشتر است. همچنین به سمت دوره بازگشت های طولانی تر درصد افزایش مقدار بارش پیش نگری شده افزایش و منطقه رخداد آن نیز گسترش می یابد. بیشترین افزایش مقدار بارش فرین پیش نگری شده (بیشتر از 25 درصد) در سناریو خوش بینانه در ایستگاه های گرگان، بابلسر، بجنورد، اراک، اصفهان و زاهدان، در سناریو میانه در ایستگاه های گرگان، سنندج، همدان، اراک، کاشان، اصفهان، شیراز، فسا، میناب، بوشهر، بندرعباس، بندرلنگه، ابوموسی و در سناریو بدبینانه در ایستگاه های بجنورد، بیرجند، اراک، کاشان و سمنان مشاهده شد. افزایش مقدار بارش فرین بیش از 25 درصد در ایستگاه اراک در هر سه سناریو (حدود 70 درصد در سناریوهای SSP1-2.6 و SSP2-4.5، حدود 50 درصد در سناریوی SSP5-8.5 در دوره بازگشت 200 ساله) مشاهده شد.
تبیین راهکارهای دستیابی به الگوهای شهرسازی اسلامی در طراحی فضاهای عمومی شهری (مورد مطالعه شهرستان الیگودرز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش هدف تبیین راهکارهای دستیابی به الگوهای شهرسازی اسلامی در طراحی فضاهای عمومی شهری است .روش این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و روش کمی می باشد، جامعه مورد هدف شامل 290 نفر از باشندگان فضاهای عمومی شهرستان الیگودرز با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه محاسبه شده و نمونه ها با استفاده از روش تصادفی ساده، انتخاب گردید، برای تحلیل داده ها از نرم افزار spssو آزمون های میانگین، همبستگی و رگرسیون چندمتغیره. خطی استفاده شد. با توجه به اهمیت فضاهای عمومی در ایجاد هویت اجتماعی و فرهنگی، بررسی اصول و ویژگی های شهرسازی اسلامی ضروری به نظر می رسد. این تحقیق ضمن بررسی تاریخچه و مبانی نظری شهرسازی اسلامی، به تحلیل الگوهای موفق در کشورهای اسلامی و تأثیر آن ها بر طراحی فضاهای عمومی می پردازد.در این راستا، عوامل کلیدی نظیر تعاملات اجتماعی، احترام به مقیاس انسانی، و توجه به محیط زیست به عنوان اصول بنیادین در طراحی فضاهای عمومی اسلامی مورد بررسی قرار می گیرند. همچنین، راهکارهایی برای ادغام این اصول در فرآیند طراحی شهری مدرن ارائه می شود. نتاج طبق نظرات سایر پژوهشگران و محققان نشان می دهد که با بهره گیری از اصول شهرسازی اسلامی، می توان فضاهای عمومی کارآمدتر، پایدارتر و با هویت فرهنگی غنی تری ایجاد کرد که به ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان کمک می کند. در سال های اخیر، توجه به الگوهای شهرسازی اسلامی و تأثیر آن بر طراحی فضاهای عمومی شهری افزایش یافته است. این مقاله مروری به بررسی راهکارهای دستیابی به این الگوها می پردازد. با توجه به اصول بنیادین شهرسازی اسلامی، نظیر هماهنگی با محیط، توجه به نیازهای اجتماعی و فرهنگی، و تأکید بر تعاملات انسانی، می توان به طراحی فضاهای عمومی کارآمد و معنادار دست یافت.
مدل سازی و تحلیل فضایی فقر با تمرکز بر نابرابری های مکانی (مورد مطالعه: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
285 - 301
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل فقر فضایی در مناطق روستایی استان زنجان با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. تأثیر عوامل جغرافیایی، زیرساختی، و اجتماعی اقتصادی بر توزیع فقر فضایی با استفاده از داده های سرشماری رسمی، تصاویر ماهواره ای، و طرح های بالادستی بررسی شد. تحلیل و انتخاب داده ها از طریق روش های آماری فضایی شامل مدل حداقل مربعات معمولی (OLS) انجام گرفت. مدل OLS به شناسایی رابطه بین متغیرهای مستقل، مانند ارتفاع و شیب و فاصله تا شهر، پرداخته و به تبیین تفاوت های محلی شاخص ها کمک کرده است. همچنین، با استفاده از شاخص درجه فقر فضایی (SRPDI) برای ارزیابی تأثیر شاخص ها بر فقر مکانی پرخته شد و سپس سنتز مؤلفه ها با استفاده از شاخص فقر فضایی (SPI) انجام و در نهایت خوشه بندی صورت گرفت. نتایج نشان داد که بیش از نیمی از سکونتگاه ها در ارتفاعات بالا و مناطق با شیب زیاد قرار دارند که دسترسی محدود به زیرساخت ها و منابع طبیعی را موجب شده است. علاوه بر این، میزان پایین سواد و کمبود جمعیت فعال شرایط اجتماعی نامطلوبی را در این مناطق ایجاد کرده است. یافته ها بر ضرورت رویکردهای چندبُعدی و سیاست های هدفمند برای کاهش فقر تأکید دارند. بهبود دسترسی به خدمات و توسعه زیرساخت ها و تقویت سرمایه اجتماعی از راهبردهای کلیدی پیشنهادی هستند. این پژوهش با شناسایی روابط پیچیده بین عوامل مختلف مبنایی علمی برای سیاست گذاری جهت توسعه پایدار و کاهش نابرابری های منطقه ای فراهم می آورد.
بازنگری کارکرد ضمان عاقله از منظر تحلیل اقتصادی و معیارهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
257-277
حوزههای تخصصی:
نتیجه سنتز اقتصاد و حقوق، غربال بعضی از نهادهای کهنی است که در عصر حاضر کارایی لازم را ندارند. یکی از این موارد، ضمان عاقله است که قبل از ورود اسلام در زندگی قبیله ای اعراب ظهور یافته و پس از ورود اسلام تأیید گردیده است. این نهاد که با هدف کاهش اثرات بزه ارتکابی به واسطه مشارکت جمعی در پرداخت دیه و بقای زندگی قبیلهای در گذشته قابل توجیه بوده، در جامعه کنونی با توجه به تحولات اجتماعی و تمسک به نظریه های اقتصادی کارایی لازم را ندارد. بدین منظور ضرورت دارد تا کارکرد اجتماعی و اقتصادی ضمان عاقله در روزگار کنونی ارزیابی شود و با هدف کاراتر کردن نهادها و تأسیسات حقوقی تحلیل صحیحی از ضمان عاقله به عمل آید. در نوشتار حاضر کارایی ضمان عاقله با توجه به معیارهای اجتماعی عصر حاضر سنجیده می شود و بر مبنای تحول متغیرهای اجتماعی و سبک زندگی، عدم لزوم بقای ضمان عاقله استنباط خواهد شد. همچنین با تأکید بر جایگاه ضروری علم اقتصاد در تحلیل های حقوقی، کارکرد نهاد عاقله به عنوان مسئول جبران خسارت با اصل کارایی و هزینه – فایده تطبیق داده می شود و بر پایه اصول اقتصادی مزبور جایگزین مناسب نهاد عاقله پیشنهاد می گردد.
سودمندی اطلاعات حسابداری از منظر ارتباط ارزشی و کیفیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
463-478
حوزههای تخصصی:
ارائ ه اطلاع ات ب ا کیفی ت از اهمی ت ف راوان برخ وردار اس ت چراک ه اطلاع ات ب ا کیفی ت اث ر مساعدی بر تصمیمات مربوط به ت امین م الی، انج ام سرمایه گذاری و س ایر تص میمات مرتبط با تخصیص منابع و در مجموع کارایی ب ازار و اقتصاد خواهد داشت. پژوهش حاضر به پیش بینی روابط علَی میان سودمندی اطلاعات حسابداری از منظر ارتباط ارزشی و سازه های کیفیت گزارشگری مالی پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از حسابرسان موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی و حسابرسان مستقل رسمی بوده و جهت گردآوری داده ها از اطلاعات آماری موجود در سازمان حسابرسی و همچنین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1392-1401 استفاده شده است. پس از انجام آزمون های آماری، تحلیل های مربوط بر اساس رویکرد مدل یابی ساختاری صورت گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد سودمندی اطلاعات حسابداری و همچنین ارزش های اخلاقی گزارشگری تاثیر مثبتی بر کیفیت گزارشگری مالی دارند.
ارزیابی خطر زمین لغزش و مواجهه سکونتگاه های روستایی با آن در حوضه بازفت استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۱۳۱-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
هدف: افزایش مخاطرات طبیعی و خسارت های ناشی از آن ها به ویژه با گسترش پراکندگی انسان در اقصی نقاط کره زمین، توجه به این مهم را به یک ضرورت بین المللی تبدیل کرده است. ازجمله این مخاطرات که معمولاً سکونتگاه های نواحی کوهستانی و به ویژه روستاها را تحت تأثیر قرار می دهد، زمین لغزش است. شناخت نواحی مستعد و پیش بینی آن در برنامه ها و تلاش برای تعیین، معرفی و لحاظ نمودن محدوده های در معرض خطر، لازمه برنامه ریزی و مدیریت سرزمین است و می تواند بخش عمده ای از تهدید این مخاطره را کاهش دهد. بنابراین هدف این پژوهش ارزیابی وضعیت زمین لغزش در حوضه بازفت با استفاده از مدل AHP و کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) است. روش پژوهش: نوع پژوهش کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تحلیلی و کمی است. جهت ارزیابی خطر، شاخص های شیب، جهت شیب، زمین شناسی، گسل، کاربری اراضی، دما و بارش، فاصله از جاده، آبراهه و همچنین فاصله از سکونتگاه ها مورداستفاده قرار گرفت. به منظور ارزیابی خطر زمین لغزش ابتدا ساختار سلسله مراتب معیارها و زیرمعیارها ترسیم شد. پس از تهیه نقشه های موردنظر، بر اساس فرایند (AHP)، وزن هر یک از معیارها محاسبه شده است. لایه های عوامل با استفاده از منابع مختلف مانند نقشه توپوگرافی1:50000، نقشه زمین شناسی 1:100000 و تصاویر ماهواره ای لندست در محیط ArcGIS تهیه شده است. یافته ها: پهنه بندی حوضه ازلحاظ حساسیت به زمین لغزش در پنج کلاس از حساسیت «خیلی کم» تا «خیلی زیاد» در نقشه نهایی ممیزی شد. بیشترین حساسیت ها در بخش جنوبی، مرکزی و شمال شرقی حوضه دیده می شود. نتیجه گیری: به لحاظ وسعت 15/10 درصد حوضه با خطر «حساسیت خیلی زیاد»، 24/22 درصد «حساسیت زیاد»، 27 درصد «حساسیت متوسط»، 61/27 درصد «حساسیت کم» و تنها 13 درصد «حساسیت خیلی کم» است. همچنین نتایج نشان داد از تعداد 219 سکونتگاه مستقر در حوضه، حدود 23 درصد در محدوده «بسیار پرخطر» و فقط 19 درصد در محدوده با «خطر بسیار پایین» قرار دارند؛ که این تهدیدی جدی برای ساکنان تلقی می شود و اتخاذ تمهیداتی مرتبط با شرایط هرکدام از آن ها ضروری است.
بررسی نحوه تأثیرگذاری اجزای پایه پولی بر تورم در ایران (رهیافت رگرسیون کوانتایل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات اقتصادی که امروزه بسیاری از کشورها از جمله کشور ایران را درگیر کرده است تورم است. تورم مشکلات اجتماعی و اقتصادی زیادی را به بار می آورد و اغلب اقتصاددانان و سایستمداران به دنبال راه حلی برای مهار تورم هستند. یکی از متغیرهایی که در ایران بر تورم اثرگذار است نقدینگی و پایه پولی است و در این تحقیق به ارزیابی آثار اجزای پایه پولی بر تورم در ایران پرداخته شده است. در این پژوهش از داده های آماری سال های 1354- 1399 استفاده شده و الگوی مورد استفاده، رگرسیون کوانتایل است. نتایج تحقیق نشان می دهد که برای الگوی اول در شرایط تورم متوسط و بالا با افزایش پایه پولی، تورم افزایش می یابد ولی در تورم پایین پایه پولی تأثیری بر تورم ندارد. نرخ رشد تولید ناخالص داخلی نیز تأثیری بر تورم ندارد. و در تورم بالا و پایین با افزایش نرخ ارز، تورم افزایش می یابد و با افزایش یا کاهش تورم انتظاری، تورم دوره جاری نیز افزایش یا کاهش پیدا خواهد کرد. با توجه به نتایج تخمین برای الگوی دوم می توان گفت که با افزایش نرخ رشد بدهی بانک ها به بانک مرکزی، نرخ رشد نرخ ارز و تورم انتظاری، تورم افزایش می یابد و سایر متغیرها تأثیری بر تورم ندارند.
بررسی تأثیر اعتبارات بانکی بر صادرات بخش صنعت کشور عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
119-147
حوزههای تخصصی:
رشد بخش صنعت و توسعه صادرات غیرنفتی یکی از عوامل مهم در تأمین ارز و افزایش درآمد ملی است. کاهش روزافزون منابع انرژی ازجمله نفت و نوسانات شدید درآمد صادرات نفتی در اثر تحریم ها و مسائل سیاسی، اهمیت ویژه صادرات غیرنفتی را نشان می دهد. در این راستا، بازارهای مالی نقش کلیدی در تأمین مالی رشد و توسعه صادرات کشورها را بر عهده دارند. از طرفی، سیستم بازارهای مالی کشور عراق بانک محور است و نقش سیستم بانکی در تأمین مالی سرمایه گذاری کشور عراق بسیار اهمیت دارد. بر این اساس، در این پژوهش به بررسی رابطه بین اعتبارات بانکی بر صادرات بخش صنعت کشور عراق پرداخته شده است. جامعه آماری در این پژوهش، ازنظر قلمرو مکانی کشور عراق و ازنظر قلمرو زمانی سال های 2007- 2021 مدنظر قرارگرفته شده است. برای تخمین مدل تحقیق، ابتدا، آزمون دیکی- فولر و سپس، با استفاده از آزمون درون زایی وو- هاسمن، وضعیت متغیرهای از جهت درون زا و برون زا بودن بررسی و درنهایت با توجه به نتایج آزمون ها مشخص گردید که برای تخمین مدل های تحقیق باید از الگوی خود رگرسیون برداری استفاده شود. با توجه به نتایج برآوردهای بلندمدت مدل اول و دوم تحقیق تأثیر اعتبارات بانکی بر رشد بخش صنعت و نیز صادرات بخش صنعت مثبت و معنی دار است که معرف تائید فرضیه های تحقیق است. بر اساس، نتایج تجزیه واریانس مدل های تحقیق، بالاترین تأثیر بر رشد بخش صنعت و صادرات صنعت به ترتیب؛ از سمت متغیر سرمایه فیزیکی و اعتبارات بانکی است؛ بنابراین، به لحاظ تأثیر مثبت اعتبارات بانکی بر بخش صنعت بر رشد بخش صنعت و صادرات بخش صنعت، بهتر است، برنامه ریزان در مورد تخصیص و مدیریت منابع کشور عراق توجه خاص داشته باشند.
طراحی الگوی توسعه یافته مسئولیت اجتماعی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف، طراحی الگوی توسعه یافته مسئولیت اجتماعی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، انجام گرفته است. این تحقیق از نوع تحقیقات کیفی بوده که با تحلیل محتوای مرامنامه های مسئولیت اجتماعی شرکت های پیشرو در اجرای مسئولیت اجتماعی دنیا و صنعت نفت ایران، ابعاد و مؤلفه های الگو شناسایی شده و سپس با روش دلفی تثبیت شد، جامعه آماری اول شامل متخصصان و خبرگان شرکت مناطق نفت خیز و دانشگاهی در حوزه مسئولیت اجتماعی است؛ تعداد این افراد 20 نفر است. نمونه انتخاب شده به روش قضاوتی و در دسترس 15 نفر انتخاب شدند. جامعه آماری دوم شامل ذینفعان و استفاده گیرندگان از حوزه مسئولیت اجتماعی است. تعداد این افراد نامحدود است. براساس فرمول کوکران برای جوامع نامحدود تعداد این افراد 394 نفر محاسبه شد. جامعه سوم مجریان و متولیان اجرای برنامه های مسئولیت اجتماعی است. تعداد این متولیان در ستاد شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، که عبارت اند از مسئولان و دست اندر کاران اجرای برنامه مسئولیت اجتماعی 100 نفر است، که به روش تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 79 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج تحلیل محتوای مرامنامه های شرکت های بزرگ نفتی دنیا، ابعاد الگوی موردنظر بررسی و درنهایت به کمک مدلسازی ساختاری تفسیری و با کمک نرم افزار میک مک، الگوی موردنظر ترسیم و سطوح پنجگانه این الگو معرفی شدند. پس از تحلیل محتوا و دو دور روش اجرای دلفی، دوازده مؤلفه و 58 شاخص استخراج شد، که برای زیست بوم هر منطقه، می توان آن ها را به عنوان مؤلفه ها و شاخص های مدل مسئولیت اجتماعی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب در نظر گرفت. این ابعاد و مؤلفه ها در دور دوم دلفی، غربالگری شدند. درنهایت اولویت بندی مؤلفه ها، شاخص مسئولیت اجتماعی سازمانی با وزن نسبی 330/0 بیشترین اهمیت را دارد. بنابراین در بین 12 شاخص، بیشترین تأثیر را دارد
لزوم سیاستگذاری در حوزه جراحی زیبایی در نظام سلامت ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی تحت تاثیر تحولات اجتماعی- فرهنگی با واسطه تبلیغات، شبکه های اجتماعی، فرهنگ رقابتی و مصرف گرایی، انسان ها بیشتر به بدن خود توجه نموده و برای مدیریت آن رفتارهای متفاوتی را اتخاذ می نمایند که یکی از آنها جراحی زیبایی است [1]. جراحی های زیبایی مداخلاتی هستند که داوطلبانه، درغیاب ناهنجاری های ارثی یا بیماری خاص و صرفا با هدف تغییر ظاهر فیزیکی انجام می شوند و بر جنبه های زیبایی و ظرافت تاکید دارند [2]. بیش از 9/14 میلیون جراحی زیبایی در سراسر جهان در سال 2022 انجام شده است. این نرخ طی سه سال اخیر، برای اقدامات مربوط به بدن (لیپوساکشن، ابدومینوپلاستی و لیفت بازو و پایین تنه) 25 درصد، سینه 15درصد، و صورت، 18درصد افزایش یافته است [3]. این روند در دهه اخیر در ایران نیز سیر صعودی داشته است به نحوی که، ایران در میان کشورهای با رتبه بالای جراحی زیبایی و در جایگاه دوم خاورمیانه قرارگرفته است. نرخ تقاضا برای شایع ترین جراحی زیبایی (رینوپلاستی) در کشور، هفت برابر امریکا است [2]. عوامل متعددی شامل علل درونی (نارضایتی از تصویر بدن، اعتماد به نفس پایین، نیاز به تایید اجتماعی، دیده شدن وارتباطات اجتماعی مطلوب تر)، عوامل بیرونی (تاثیرات رسانه، سلبریتی ها، خانواده و دوستان) و عوامل ساختاری واجتماعی (گذار از سنت گرایی به مدرنیته، رشد فزاینده مراکز جراحی زیبایی، مقبولیت شبکه های اجتماعی، بازار پررونق اقتصادی و تبلیغات گسترده، پزشکی شدن مقوله زیبایی و سیاست رهاسازی جامعه پزشکی توسط وزارت بهداشت) بر تقاضای فزاینده جراحی زیبایی تاثیر گذارند. تمایل زنان به مداخلات زیبایی بیشتر از مردان و تابعی از فشارهای اجتماعی برای دستیابی به ایده آل های جسمانی و جذابیت جنسی است[1،4]. جراحی زیبایی منجر به بهبود سلامت روان می شود اما می تواند با پیامدهای ناخوشایندی در سلامت فرد و تحمیل بار مالی بر نظام سلامت همراه باشد. عمل های زیبایی اغلب گران و فاقد پوشش بیمه بوده و منجر به فشار مالی، نابرابری در دسترسی و حتی هزینه های کمرشکن می شوند[1،3]. این جراحی ها از طریق تقاضای فزاینده برای منابع (کارکنان و تجهیزات) باری را بر سیستم سلامت تحمیل می نمایند[5]. جراحی زیبایی در فهرست خدمات رسمی نظام سلامت کشور در بخش دولتی جای ندارد اما، در برخی از بیمارستان ها به دلیل منافع مالی از سایر کدهای جراحی استفاده می شود. این امر منجر به طولانی شدن زمان انتظار برای سایر خدمات ضروری، سوق متقاضیان به مراکز خصوصی، دریافت خدمت غیراستاندارد در مراکز نامناسب توسط تخصص های غیرمرتبط می شود و احتمال خطا، عوارض ناخواسته، نیاز به بستری و جراحی ترمیمی را اقزایش می دهد[4،5]. در دنیا، مدیریت جراحی زیبایی به دلایلی مانند درآمدزایی بالا، همراهی با صنعت مد و تبلیغات، تقاضای القایی و پیامدهای اجتماعی و بهداشتی در کانون توجه قرار دارد. با این حال، در ایران سیاستگذاری و قانونگذاری مدونی در این زمینه وجود ندارد و دستورکارگذاری آن ضروری به نظر می رسد. برای مدیریت موثر جراحی های زیبایی در نظام سلامت، ضمن تاکید بر حکمرانی مناسب، جمع آوری و ادغام اطلاعات مربوطه در سیستم های اطلاعات سلامت و انجام پروژه های تحقیقاتی موردنیاز، تدوین استراتژی هایی برای ارتقاء استانداردهای زیبایی واقع بینانه، تضمین دسترسی به جراحی و کاهش فشار بر منابع مراقبت سلامت با مشارکت کلیه ذی نقشان ضروری است. در همین زمینه برای بهبود پیامد بیماران و کاهش عوارض، استراتژی های مبتنی بر شواهد علمی شامل: مدیریت تقاضا از طریق بهبود سواد سلامت جامعه، ارائه مشاوره روانشناختی برای متقاضیان، تامین دسترسی به جراحی ایمن برای افراد واجدشرایط از طریق توسعه برنامه های کمک مالی، پوشش بیمه ای، تربیت نیروی انسانی مورد نیاز، بازآموزی در زمینه روش های نوین کم عارضه، صدور گواهینامه صلاحیت حرفه ای برای مجریان، کاهش فشار بر منابع سلامت از طریق بهینه سازی زمان بندی و تخصیص آن، تدوین و اجرای راهنمای بالینی، تدوین قوانین و فرایندهای نظارتی برای اطمینان از ایمنی بیمار و به حداقل رساندن عوارض شامل اعتباربخشی مراکز ارائه دهنده جراحی، الزامات مدیریت کیفیت، ایجاد روش های گزارش دهی برای عوارض جانبی و تامین بهینه تجهیزات توصیه می شود. اعلان ها ملاحظات اخلاقی: مورد ندارد. حمایت مالی: این پژوهش بدون حمایت مالی انجام شده است. تضاد منافع: نویسندگان اظهار می دارند که تضاد منافعی وجود ندارد. مشارکت نویسندگان: مریم تاجور: مفهوم سازی و طراحی مطالعه، نگارش- بررسی و ویرایش، تایید نهایی. زینب خالدیان: گردآوری داده، نگارش- پیش نویس، نگارش- بررسی و ویرایش. همه نویسندگان متن نهایی نامه را مطالعه و تایید نموده اند. رضایت برای انتشار: مورد ندارد.
واکاوی نقش سواد رسانه ای در ارتقاء سلامت روان جامعه ایران: پژوهشی به روش ترکیبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سلامت روان جامعه یکی از زمینه هایی است که می تواند تحت تاثیر انتشار محتوای رسانه ای قرار گیرد . پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش سواد رسانه ای در ارتقاء سلامت روان جامعه ایران انجام شد. روش ها: این پژوهش کاربردی با روش ترکیبی در سال 1402 انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اساتید ارتباطات متخصص در زمینه سواد رسانه ای و روانشناسان، و در بخش کمی کلیه شهروندان بالای 18 سال ساکن تهران بود. در بخش کیفی، از مصاحبه و نمونه گیری هدفمند برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده های به دست آمده نیز باروش تحلیل موضوعی انجام شد. در بخش کمی، برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. با نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده و چند مرحله ای، 384 پرسشنامه گردآوری شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 25 و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های کیفی پژوهش نشان داد که موضوعاتی مانند آموزش روش های تشخیص اخبار واقعی از جعلی، شکل گیری آسیب ها در صورت انتشار اخبار منفی، آموزش نحوه مواجهه با اخبار منفی، آموزش سواد رسانه ای از پیش دبستانی تا دبیرستان و توسعه مهارت چندرسانه ای بیشترین فراوانی را در بین نظرات کارشناسان دارد. با توجه به نتایج کمی، ارزش آمار پیرسون برای «درک محتوای پیام های رسانه ای»، «اهداف پنهان پیام های رسانه ای»، «انتخاب آگاهانه پیام های رسانه ای»، «نگاه انتقادی به پیام های رسانه ای» و «تحلیل پیام های رسانه ای» به ترتیب برابر با 0/541، 0/577، 0/311، 0/533 و 0/420 بود (0/0001>P)، که نشان دهنده برقرار بودن رابطه معنادار آماری بین این پنج محور پیام های رسانه ای و ارتقاء سلامت روان جامعه ایران است. نتیجه گیری: افزایش سواد رسانه ای و سلامت روانی جامعه همبستگی مثبت دارند. بنابراین، آموزش سواد رسانه ای باید به یک اولویت جدی حوزه سلامت روان برای جامعه تبدیل شود. توجه به این آموزش به افزایش توانایی افراد در تشخیص اخبار جعلی و محتوای نادرست کمک می کند و همچنین، می تواند منجر به بهبود سلامت روان
تدوین مدل آشفتگی زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و سبک های دلبستگی با نقش میانجی تاب آوری در زنان خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
۷۵-۴۸
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل آشفتگی زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و سبک های دلبستگی با نقش میانجی تاب آوری در زنان خانه دار انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه ی گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی و با طرح تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان خانه دار گروه مردم نهاد بوستان نرگس اکباتان شهر تهران در سه ماهه ی اول سال 1401 بود که از این بین384 نفر به صورت دردسترس به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی آشفتگی زناشویی، پرسشنامه ی الگوهای ارتباطی، پرسشنامه ی سبک های دلبستگی و مقیاس تاب آوری بود. در نهایت داده ها با روش آماری رگرسیون خطی در متن تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS24 و AMOS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوهای ارتباطی، سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی با آشفتگی زناشویی زنان خانه دار ارتباط مستقیم دارد (01/0>P). همچنین تاب آوری توانست در رابطه بین الگوهای ارتباطی و آشفتگی زناشویی و رابطه سبک دلبستگی ایمن و اجتنابی با آشفتگی زناشویی زنان خانه دار نقش میانجی گری ایفا کند (01/0>P). نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش، بیانگر این امر است که برای کاهش آشفتگی زناشویی در زنان خانه دار، می توان ضمن شناسایی سبک ارتباطی زوج ها و سعی در تغییر سبک های ارتباطی ناسالم، از طریق آموزش و مشاوره و سایر مداخله های مبتنی بر تاب آوری عمل کرد. شماره ی مقاله: ۳
طراحی و روایی یابی برنامه توانمندسازی حرفه ای برای مشاوران برخط (آنلاین) و اثربخشی آن بر خودکارآمدی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
۱۰۹-۷۶
حوزههای تخصصی:
هدف: مشاوره روان شناختی، سوپرویژن و مشاوره در محیط آنلاین گسترده شده است. لذا این مطالعه با هدف بررسی طراحی، تدوین و روایی یابی برنامه توانمندسازی حرفه ای برای مشاوران برخط (آنلاین) و اثربخشی آن بر خودکارآمدی شغلی انجام شد. روش: پژوهش حاضر طی دو مرحله انجام شد. در مرحله اول پس از مرور ادبیات و مفاهیم موجود در حوزه مشاوره برخط، شیوه نامه توانمندسازی حرفه ای تدوین شد. سپس 5 نفر از متخصصان روان شناسی و مشاوره، روایی محتوایی جلسات را تعیین کردند. در مرحله دوم، از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری 2 ماهه استفاده شد. جامعه آماری مشاوران برخط (آنلاین) در شهر تهران در زمستان سال 1402 بودند که با نمونه گیری دو مرحله ای ارزیابی شدند. در مرحله اول بر اساس نمونه گیری هدفمند غربالگری انجام شد. در مرحله دوم از بین مشاورین واجد شرایط، بر اساس روش تصادفی ساده 20 نفر با دارا بودن ملاک های ورود و خروج پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. برنامه توانمندسازی حرفه ای طی 7 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد، و پس از گذشت 2 ماه پیگیری به عمل آمد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی شغلی ریگز و نایت (1994) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد برنامه توانمندسازی حرفه ای اعتبار محتوایی قابل قبولی دارد. همچنین نتایج مداخله آموزشی نشان داد که برنامه توانمندسازی حرفه ای به طور معنی داری خودکارآمدی شغلی در مشاوران برخط را افزایش می دهد (433/21=F، 001/0sig=) و در مرحله ی پیگیری این اثر به طور معنی داری ماندگار بوده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که برنامه توانمندسازی حرفه ای می تواند به عنوان برنامه ای روا و کارآمد برای افزایش خودکارآمدی شغلی در روان شناسان و مشاوران برخط (آنلاین) مورد توجه قرار گیرد. شماره ی مقاله: ۴
نگرانی های دختران متعارض با والدین در زمینه انتخاب همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
۱۶۱-۱۳۸
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش، با هدف آشکارسازی نگرانی های دختران مجرد قبل از ازدواج صورت گرفته است. روش: برای انجام این پژوهش از روش پدیدارشناسی استفاده شد. بدین منظور با 15 دختر مجرد در آستانه ازدواج 20 تا 30 ساله متعارض با والدین در زمینه ازدواج مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل محتوا و بر اساس روش تحلیل کلایزی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: در این مطالعه 2 مضمون اصلی و 20 زیرمضمون استخراج شد که شامل: 1) نگرانی های ادراک شده والدین از دیدگاه دختران (با 6 زیرمضمون) و 2) نگرانی های دختران (با 14 زیرمضمون). نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که نگرانی های ادراک شده والدین در زمینه ازدواج شامل: باور والدین به هیجان خواهی در سن پایین، ترس از بالا رفتن سن دختر، ترس از بی پناهی و تنها ماندن دختر، انتخاب اشتباه دختر، عدم امادگی و پختگی دختر و ناشناس بودن خواستگار است و نگرانی های دختران مجرد در آستانه ازدواج شامل: سازگاری با خانواده همسر، مشکلات بعد از ازدواج، ترس از ازدواج، دشواری سازگاری با همسر آینده، نگرانی از آینده، احساس محدودیت در ازدواج، عدم پیشرفت بعد از ازدواج، پیش بینی عدم رضایت بعد از ازدواج، دور شدن از خانواده، ترس از خیانت احتمالی همسر آینده، عدم وجود خواستگار در آینده، سهل گیری بیش از حد والدین در ازدواج و تأثیر ویژگی های منفی دختر در ازدواج و ازدواج با فردی غیر ایده آل بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد دختران در آستانه ازدواج از یک ترس و نگرانی در مورد ازدواج و مسائل مربوط به آن رنج می برند که تبعاتی آزار دهنده از جمله تاخیر در ازدواج را به همراه دارد لذا تغییراتی در سازماندهی الگوهای نگرشی- شناختی و رفتاری می طلبد. شماره ی مقاله: ۶
ارزیابی شاخص های کالبدی سپهرهای خصوصی در شکل گیری مرز-فضاهای خاکستری؛ نمونه موردی منطقه 22 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره معاصر، مرزخاکستری یا مرز-فضاهای خاکستری، دستهای از فضاهای بینابینی بوده که بدلیل ماهیت وجودی آنها، کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. از آنجاکه میزان امکان رمزگشایی یک فضا به توانایی خوانش از آن فضا بستگی دارد، شناخت عوامل کالبدی تاثیرگذار در کشف مرزهای بینابین معماری و شهر، میسر نخواهد بود مگر با شناخت عناصر تشکیل دهندهی شکل و گونههای تشکیل دهنده فرم شهری، نحوه شکل گیری سیستم فضاهای عمومی و خصوصی، بررسی وضعیت فضاهای همگن و ناهمگن، فضاهای مربوط به حرکت و مکث که همگی در شکلدهی مرز-فضاهای خاکستری حائز اهمیت هستند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی، ارزیابی و تدوین معیارها و عوامل و شاخصهای تاثیرگذار در پیدایش این دسته فضاها در منطقه 22 شهر تهران صورت گرفته که با توجه به گونههای کالبدی موجود، در 6 محدوده منتخب، بررسیها انجام شده است. رویکرد استفاده شده در این پژوهش از ترکیب روشهای کیفی و کمی به صورت تو در تو، برای ارزیابی امکان شکلگیری مرز-فضاهای خاکستری استفاده میشود. بدین منظور در گام اول، به منظور انتخاب موضوع مورد مطالعه از ابزار تحلیل محتوی اسناد، مشاهدات میدانی و طرح پرسشنامه استفاده شده است. سپس چهار معیار، دسترسی، نوع مرز، شرایط مالکیت و تنوع کاربری، شناسایی، و تحلیل این شاخصها با استفاده از نرم افزارSocNetV صورت گرفته و در نهایت مقایسهای تطبیقی و توصیفی، میان مشاهدات، ادبیات جهانی و تحلیلهای صورت گرفته در نرمافراز، جهت ارزیابی شاخصهای موثر انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد؛ اهمیت فضاهایی با مالکیت خصوصیِ عمومی شده(یا مالکیت عمومیِ خصوصی شده) در پیدایش مرزهای خاکستری بیش از فضاهایی با مالکیت خصوصی یا عمومیِ صرف است. همچنین در ساختمانهایی با شاخصههای کالبدی فرم آزاد و مرزهای نرم و غیرقابل پیشبینی، میتوان شاهد شکلگیری فضاهای خاکستری قویتری بود. در این میان، نقش دسترسی و نحوه ارتباط نقاط و فضاهای موجود، به طور اخص به صورت پیاده، در شکلگیری تعاملات و مشارکت در این فضاها حایز اهمیت است.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ با طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ به وسواس: یک مقایسه اثربخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
۲۹-۴
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال وسواس _ جبری یکی از اختلال های شایع است و مداخله های متعددی برای این اختلال وجود دارد اما برخی بیماران نتیجه مطلوب نمی گیرند. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ(ACT+ERP) با طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ST+ERP) برشدت وسواس و باورهای وسواسی بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری بود. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری در سال 1402 در اصفهان بود. شصت نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (در هر گروه 20 نفر) گمارش تصادفی شدند. گروه های آزمایش هشت جلسه 60 دقیقه ای ACT+ERP و ST+ERP دریافت کردند. در این پژوهش از پرسشنامه افکار وسواسی_44 (گروه متخصصان کار روی شناخت های وسواس فکری-عملی،1997) و پرسشنامه مقیاس وسواس فکری و عملی ییل_براون (گودمن و همکاران،1989) استفاده شد. فرضیه ها از طریق آزمون کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که اثربخشی ACT+ERP و ST+ERP برشدت وسواس و باورهای وسواسی بیماران به طور جداگانه، در مقایسه با گروه کنترل تأثیر معناداری داشته است (001/0>p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش ACT+ERP و ST+ERP بر کاهش شدت وسواس و باورهای وسواس بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری مؤثر است. همچنین ACT+ERP نسبت به ST+ERP تأثیر بیشتری بر کاهش شدت وسواس فکری و عملی بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری داشت. شماره ی مقاله: ۱
الروافد الفلسفية للسرديات الحديثة وإشكالية امتلاك المعرفة لتوظيفةا في الخطابات المقدّسة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراسه الأصول الابستیمولوجیه والفلسفیه التی رافقت المناهج النقدیه، هی السبیل الذی یمكّننا من استیعاب النظریات النقدیه الوافده والوقوف على أبرز مفاهیمها التنظیریه وإجراءاتها التطبیقیه قبل إعمالها فی الساحه النقدیه، حیث ینبغی أن لا ننظر إلى مناهج مثل السردیات على أنها مجرد أدوات نقدیه یتوسل بها فی تحلیل الخطابات الأدبیه، إذ هی استثمرت مجموعه من الروافد الفلسفیه فی بناء مشروعها النقدی، والتی تبدأ من أرسطو لتصل إلى آفاق حدیثه متجلیه فی نظریات ما بعدالحداثه، وتكمن جذورها فی مجموع الفلسفات الموضوعیه، والوضعیه المنطقیه، والظواهریه الهیجلیه، ومبادئ كانط الذاتیه. من هذا المنطلق، تتحدد غایه بحثنا فی بیان مدى أهمیه الوعی بالأسس الفلسفیه للسردیات وإشكالیه امتلاك المعرفه لفهم النصوص الأدبیه، خاصه الخطاب القرآنی المقدس بتوظیف إجراءاتها النقدیه، باعتماد المنهج الوصفی-التحلیلی وذلك عن طریق رصد لأهم الخلفیات الفلسفیه التی رافقت السردیات فی مسیرتها التاریخیه ودراسه توظیفها فی بعض النماذج النقدیه. ویصل البحث إلى أن هناك مقولات یستفید منها المنهج السردی فی بناء مشروعه النقدی مثل موت المؤلف، الإطاحه بالذات الإنسانیه التی أدت إلى دحض الشخصیه فی الروایه، لا نهائیه المعنى وغیرها من المقولات التی لا تتفق وبناء النص القرآنی، وحضور المؤلف فیه، والشخصیات الحیه الحاضره التی تتحرك فی فضاء قصصه، التی لایمكن عدها كائنات ورقیه منسوجه من التخیّل، کما تظهر هذه الإشکالیه فی دراسه موضوع السارد فی الخطاب القرآنی معتمده علی النموذج السردی؛ إذ مسّت بقدسیه هذا الخطاب نتیجه توظیف المنهج توظیفا میکانیکیاً دون الالتفات إلی تباعد طبیعه السارد القرآنی والإنسان المؤلف السارد فی النصوص البشریه. ورغم أن البحث لاینفی إمكانیه الاستفاده من الإجراءات التحلیلیه التی جاءت بها السردیات فی مرحلتی البنیویه وما بعدها، خاصه مع العلم بأن توظیفها یمكننا من تحقیق بعض النتائج الفنیه، ولكنه یؤكد على لزوم استیعاب النماذج النقدیه فی أصولها الفلسفیه وأبعادها الإبستمولوجیه للتطرق إلى دراسه الخطاب القرآنی على أساس استخدام آلیات البحث السردی الحدیث فی سبر أغواره، لأن توظیف هذا المنهج اختیار معرفی وإیدیولوجی لا تنفصل نتائجه عن مقدماته.
بررسی اثربخشی آموزش رویکرد هیجان مدار بر بهبود حساسیت بین فردی در زوج ها در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
۱۷۵-۱۶۲
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی تأثیر آموزش رویکرد هیجان مدار بر بهبود حساسیت بین فردی در زوج ها در آستانه طلاق می باشد. روش: روش تحقیق به صورت کمی و از نوع نیمه آزمایشی (طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل زوج ها در آستانه طلاق استان تهران منطقه 11 و 12 هستند که در دامنه سنی بین 25 تا 35 سال باشند و بصورت داوطلبانه و براساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شده اند. تعداد نمونه پژوهش 20 نفر از زوج ها در آستانه طلاق بودند که به روش نمونه گیری تصادفی از زوج های در آستانه طلاق که برای انجام امور حقوقی به مراکز حقوقی و مراکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه حساسیت بین فردی بود و برای آزمون فرضیه های تحقیق از تحلیل کواریانس چند متغیری با رعایت مفروضه ها (همگنی ضرایب رگرسیون، خطی بودن رابطه بین متغیرها، توزیع نرمال ویژگی مورد بررسی، همگنی واریانسها) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن است که ابعاد حساسیت بین فردی (آگاهی بین فردی، نیاز به تأیید، اضطراب جدایی، کمرویی و عزت نفسه) در زوج های در آستانه طلاق که آموزش رویکرد هیجان مدار دریافت کردند کمتر از زوج هایی است که این آموزش را دریافت نکردند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که برنامه آموزش رویکرد هیجان مدار تأثیر معناداری بر بهبود حساسیت بین فردی در زوج هایی در آستانه طلاق داشته و می تواند به عنوان برنامه آموزشی موثر مورد توجه روان شناسان و مشاوران باشد. شماره ی مقاله: ۷
اثربخشی روان درمانی انگیزشی بر افسردگی و اضطراب مادران کودکان دارای اختلال های یادگیری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت مداخلات روان شناختی جهت کاهش افسردگی و اضطراب مادران کودکان دارای اختلال یادگیری افراد ضروری است. به نظر می رسد یکی از مداخلات موثر، روان درمانی مبتنی بر انگیزه باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان درمانی انگیزشی بر افسردگی و اضطراب مادران کودکان دارای اختلال های یادگیری بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران کودکان دارای اختلال یادگیری شهر زابل در سال تحصیلی 1401-1400 که در مرکز توان بخشی کودمان با مشکلات ویژه یادگیری شهید صلواتیان زابل دارای پرونده بودند، تشکیل داد (65 نفر). از این میان به روش نمونه گیری در دسترس، 40نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایدهی شدند. پرسشنامه نشانگان روان شناختی لاویبوند و لاویبوند (1995) و آموزش روان درمانی انگیزشی صاحبدل (1398) ابزار پژوهش بودند. جهت تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: یافته ها حاکی از این است که روان درمانی انگیزشی بر افسردگی (92/83=F؛ 001/0>P) و اضطراب (81/149=F؛ 001/0>P) مادران دانش آموزان دارای اختلال یادگیری اثربخش است و سبب کاهش افسردگی و اضطراب می شود. نتیجه گیری: طبق نتایج روان درمانی انگیزشی بر افسردگی و اضطراب مادران کودکان دارای اختلالات یادگیری اثربخش بود؛ لذا به کارگیری روان درمانی انگیزشی باهدف کاهش افسردگی و اضطراب مادران کودکان دارای اختلال یادگیری پیشنهاد می شود.
مدل یابی معادلات ساختاری نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین انعطاف پذیری شناختی با بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
17 - 31
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سندرم روده تحریک پذیر از شناخته شده ترین اختلالات تعامل روده و مغز است که با علائم درد مزمن شکمی به همراه تغییر عادات روده مشخص می شود. این بیماری تاثیر قابل توجهی بر کیفیت زندگی بیماران دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر انجام شده است.روش: پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به مرکز سلامت گوارش بیمارستان الزهرا اصفهان در سال 1402 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین و با روش نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب شد. با استفاده از مقیاس بهزیستی روانشناختی، سیاهه انعطاف پذیری شناختی(CFI) و مقیاس خودکارآمدی داده ها جمع آوری شد. با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 28 داده ها تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که پردازش حل مسئله(62/0=β و 001/0=sig)، ادراک کنترل پذیری(49/0=β و 001/0=sig) و خودکارآمدی(48/0=β و 002/0=sig)، بهزیستی روانشناختی را پیش بینی می کنند و خودکارآمدی در ارتباط میان انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی روانشناختی نقش میانجی دارد.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش دارای تلویحات کاربردی برای مداخله های درمانی با محوریت انعطاف پذیری شناختی و خودکارآمدی جهت ارتقای بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر است.