مطالب
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱٬۱۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثر بخشی زوج درمانی هیجان مدار بر عملکرد جنسی زنان آسیب دیده از خیانت همسر انجام شده است. روش شناسی: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل با سنجش در خط پایه پس از مداخله و پیگیری 3 ماهه انجام گرفت. تعداد 105 نفر از زنان آسیب دیده از خیانت همسر مراجعه کننده مراکز مشاوره و کلینیک های خدمات روان شناختی اداره بهزیستی منطقه 1 شهر تهران در بازه زمانی اردیبهشت تا شهریور در سال 1402 با در نظر گرفتن معیارهای ورودی، 30 نفر از کسانی که تمایل به شرکت در تحقیق را داشتند (با اخذ رضایت کتبی) انتخاب و از طریق جایگزینی تصادفی به شیوه زیر صورت پذیرفت و به طور تصادفی به گروه آزمایش (درمان هیجان محور و گروه کنترل هر کدام 15 نفر) گماشته شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه عملکرد جنسی را در سه مرحله تکمیل و اندازه گیری قرار گرفت. جلسات درمان مذکور درمان زوج درمانی هیجان مدار (8جلسه 90 دقیقه ای) به صورت گروهی انجام گرفت. فرضیه مربوط به اثربخشی مداخله پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد میانگین متغیر عملکرد جنسی در مرحله پیش آزمون بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد که نشانگر همگن بودن دو گروه پژوهش در مرحله پیش آزمون است، اما تفاوت بین دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری بود که می تواند حاکی از اثربخشی مداخله مذکور بر متغیر ذکر شده و نیز پایداری اثربخشی در مرحله پیگیری بوده است (001/0>P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار می تواند در بهبود عملکرد جنسی زنان آسیب دیده از خیانت همسر به عنوان مداخلات روانشناسی استفاده شود.
تأثیر هرمافرودیسم بر تحقق جرایم جنسی اطفال و نوجوانان در پرتو رسیدگی قضایی و اجرای حکم
منبع:
تعالی حقوق سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
3 - 27
حوزههای تخصصی:
طبق اصل نوزده و بیستم قانون اساسی، همه افراد اعم از زن و مرد به طور یکسان تابع حقوق کیفری هستند و معیار دوگانه ای بر اساس جنسیت وجود ندارد. لیکن اگرچه زن و مرد به این دلیل که هردو انسان هستند، از حقوق مساوی برخوردارند اما آن چه که از قوانین و مقررات کیفری برمی آید نشان دهنده وجود تمایز و تفاوت بین آن ها از لحاظ حقوق و تکالیف می باشد.نکته مهمتر اینکه در خصوص تعیین مجازات مجرمینی که دارای اختلال هرمافرودیسم هستند هیچگونه سابقه قانون گذاری راجع به ارتکاب جرایم در قوانین جزایی ایران چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی وجود ندارد. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و رویکردی کاربردی و با بررسی قوانین شکلی و ماهوی، آثار هرمافرودیسم بر تحقق جرایم جنسی، نحوه برخورد محاکم کیفری با اطفال هرمافرودیت و اجرای حکم نسبت به آنان، با توجه به ویژگی خاص این افراد و تفاوت سن مسئولیت کیفری در دختر و پسر مورد بررسی قرار گرفت. آنچه در نتیجه حاصل گردید این بود که جنسیت در وقوع برخی از جرایم نقش اساسی داشته و در مواردی که طفلی جنسیتی ندارد یا دارای دو جنس است قانونگذار تکلیفی را مشخص نکرده است. همچنین در رسیدگی های قضایی و اجرای حکم، رویکرد افتراقی ای وجود ندارد در حالیکه با توجه به وضعیت خاص جسمی و روانی ایشان، این رویکرد در رسیدگی و اجرای حکم نسبت به این افراد امری ضروری است.
پیش بینی خشونت خانگی علیه زنان بر اساس ابعاد طرحواره های جنسی در زنان خانه دار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
96 - 105
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خشونت خانگی علیه زنان بر اساس ابعاد طرحواره های جنسی در زنان خانه دار شهر سنندج انجام گرفت. روش: روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ روش اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان خانه دار شهر سنندج در 6 ماه اول سال 1399 تشکیل داد. از بین جامعه آماری پژوهش تعداد 170 نفر از زنان خانه دار به شیوه ی هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه خشونت خانگی علیه زنان 26 سوالی وردی نیا (1389)، و پرسشنامه طرحواره ها جنسی50 سوالی اندرسن و سیرانوسکی (1994) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ها آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی آزمون تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد حدود 71 درصد از واریانس خشونت خانگی علیه زنان را می توان بر اساس ابعاد طرحواره های جنسی، در زنان خانه دار شهر سنندج پیش بینی کرد (01/0 ≥ P). همچنین بین مولفه های طرحواره های جنسی با خشونت خانگی علیه زنان رابطه معکوس و معنی دار وجود داشت (01/0 ≥ P). نتیجه گیری: از نتایج می توان چنین نتیجه گیری کرد که مولفه های طرحواره های جنسی با گرایش به خشونت خانگی رابطه معکوس معنی داری داشته و در طراحی پروتکل های مداخله ای و درمانی جهت کاهش خشونت خانگی به این آموزش و افزایش خود آگاهی در مورد طرحواره های جنسی توجه لازم مبذول گردد.
ساخت و اعتبار سنجی پرسشنامه هیجان طلبی جنسی زنان در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هیجان خواهی به عنوان یک خصیصه شخصیتی در گستره هیجانی، موضوعی بسیار قابل ملاحظه است که آثار مشهود و نتایج غیرقابل انکاری بر روابط بین فردی داشته و می تواند گوشه ای از مسائل مربوط به روابط خانوادگی را در قالب روابط عاطفی بین دو فرد که پیمان زناشویی می بندند، روشن کند. با توجه به اینکه در کشور ما برای بررسی هیجان طلبی جنسی زنان پرسشنامه ای مستقل و بومی که با شرایط اجتماعی و اسلامی مطابقت داشته باشد، وجود ندارد ضرورت دارد که پرسشنامه ای معتبر در این موضوع طراحی و ساخته شود. لذا هدف پژوهش حاضر، اعتبار سنجی پرسشنامه هیجان طلبی جنسی زنان در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. روش پژوهش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع هنجاریابی بود، به این منظور از بین زنان آسیب دیده از خیانت شهرستان بجنورد 200 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه هیجان طلبی جنسی در زنان پاسخ دادند، در نهایت داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی و آلفای کرونباخ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج داده ها نشان داد که نسخه فارسی هیجان طلبی جنسی زنان در نمونه ایرانی دارای ساختار عاملی مورد تایید است. روایی سازه با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان داد تمامی عوامل از برازش بسیار خوبی برخوردار بودند (01/0>P). نتیجه گیری: در مجموع نتایج پژوهش، روایی و پایایی مطلوب نسخه فارسی پرسشنامه هیجان طلبی جنسی زنان را تایید می کند؛ و بیانگر این مساله است که ابزار مناسب برای غربالگری در پژوهش های مرتبط می باشد.
طراحی، روا سازی و تعیین پایایی پرسشنامه بهداشت و رفتار جنسی کودکان طیف اتیسم (فرم والدین)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بهداشت جنسی می تواند از پیامدهای منفی سلامتی در کودکان مبتلا به طیف اتیسم جلوگیری کند. هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی پرسشنامه بهداشت و رفتار جنسی کودکان طیف اتیسم (فرم والدین) و بررسی روایی و پایایی آن بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع روانسنجی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کودکان اختلال طیف اتیسم شهرستان تهران بود که در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ به مراکز آموزش و توانبخشی اتیسم ارجاع داده شده بودند که از بین آن ها ۴۲۰ نفر (۱۱۴ دختر و ۳۰۶ پسر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته بهداشت و رفتار جنسی کودکان طیف اتیسم (فرم والدین) بود. روایی صوری و محتوایی مقیاس با استفاده از شاخص نسبت روائی محتوا (CVR)، روایی سازه ای آن از طریق انجام تحلیل عامل اکتشافی، برای اطمینان از پایایی ابزار نیز از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از چرخش مستقل واریماکس، پنج عامل مستقل تن آگاهی (مراقبت از خود)، شرم و حیا (کارکرد اجتماعی جنسی)، دانش و بهداشت جنسی، کارکرد جنسی و سوء استفاده جنسی را معرفی کرد که بر روی هم ۹۹/۵۶% کل واریانس متغیرها را تبیین می کردند. مقدار ضریب آلفای کرونباخ در بررسی پایایی عوامل پنج گانه پرسشنامه به ترتیب برابر با ۰/۸۷، ۰/۹۰، ۰/۸۵، ۰/۸۰، ۰/۸۴ و برای کل پرسشنامه ۰/۹۲ بدست آمد. نتیجه گیری: با توجه به خصوصیات رفتار سنجی مطلوب پرسشنامه بهداشت و رفتار جنسی کودکان طیف اتیسم می توان از این ابزار برای کاربردهای تحقیقاتی و بالینی استفاده کرد.
رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطه ای سلامت روان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطه ای سلامت روان در زنان متأهل انجام گرفت. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ جمع آوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان متأهل شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. از بین جامعه آماری 406 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تصویر بدنی برون و همکاران (MBSRQ)، عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (FSFI)، سلامت روان گلدنبرگ (ghq-28) و پرسش نامه سازگاری زناشویی گراهام بی اسپانیر (DAS) استفاده شد. بعد از جمع آوری و استخراج داده ها، برای آزمون فرضیه های پژوهش حاضر از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد، در این پژوهش از نسخه ی 25 نرم افزار AMOS و از نسخه 24 نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که تصویر بدنی به صورت مثبت و معنادار بر عملکرد جنسی (05/0>P،31/0=β) و همچنین بر سازگاری زناشویی (01/0>P،117/0=β) اثر مستقیم دارد. سلامت روان به صورت منفی و معنادار بر عملکرد جنسی (01/0>P،370/0-=β) و همچنین بر سازگاری زناشویی (01/0>P،548/0-=β) اثر مستقیم دارد. سلامت روان به صورت مثبت و معنادار اثر غیرمستقیم تصویر بدنی بر عملکرد جنسی (01/0>P،111/0=β) و همچنین اثر غیرمستقیم تصویر بدنی بر سازگاری زناشویی (01/0>P،164/0=β) را میانجیگری می کند. به طورکلی نتایج نشان داد تصویر بدنی هم به صورت مستقیم و هم با میانجیگری سلامت روان بر عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی اثر دارد-با داده های گردآوری شده برازش دارد.
تحلیل جرم شناختی باورهای نادرست از مرتکبان و بزه دیدگان تجاوز جنسی در پرتو نظریه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
435 - 458
حوزههای تخصصی:
در تحلیل جرم تجاوز جنسی به زنان دو رویکرد مختلف شکل گرفته است: نخستین نگرش، تجاوز جنسی را«جرمی با انگیزه ی اعمال قدرت و کنترل بر زنان تحت تأثیر ساختارهای اجتماعی مردسالارانه» تبیین می نماید، و دیگری، تجاوز را «جرمی با میل و انگیزه شخصی مردان جهت ارضای نیازهای جنسی» تفهیم می کند. رویکرد اخیر، با غفلت از نقش های جنسیتی و اجتماعی پذیرفته شده توسط زنان و مردان به عنوان گونه های اجتماعی متمایز، شکل گرفته است؛ لذا جای تعجب نیست که مدافعان حقوق زنان بر دیدگاه اوّل تأکید دارند و به تجاوز جنسی به عنوان یک پدیده ی اجتماعی و نه صرفاً بیولوژیکی می نگرند. این دیدگاه که پاسخ به چرایی وقوع تجاوز جنسی را در عوامل اجتماعی و فرهنگی موجود جستجو می کند، بخشی از تحقیقات تجاوز جنسی را بر افسانه های تجاوز متمرکز می نماید. افسانه های تجاوز جنسی، نگرش های منفی و اعتقادات دروغین درباره جرم تجاوز، قربانیان تجاوز و عاملان آن، است که جملگی درصدد توجیه وقوع تجاوز جنسی و انتقال بار مسئولیت از متجاوز به قربانی جرم برآمده اند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی و جمع آوری اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای و بررسی پرونده های تجاوز جنسی، به برشماری این افسانه ها مبادرت داشته است و تبیین می نماید که چگونه این اعتقادات و افسانه ها به حفظ مراتب سلطه مردانه می انجامد و تحت تأثیر ارزش ها و هنجارهای فرهنگی حاکم بر یک جامعه، فرهنگ تجاوز جنسی را ترویج و تثبیت می نماید.
طراحی الگوی برنامه درسی تربیت جنسی در دوره اول متوسطه: مدلی برآمده از نظریه داده بنیاد
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی برنامه درسی تربیت جنسی در دوره اول متوسطه نظام آموزشی بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه صاحب نظران و متخصصان در زمینه تربیت جنسی بود که با روش نمونه گیری هدفمند، از نوع گلوله برفی در مجموع 15 نفر برای مصاحبه انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد که در قالب مدل پارادایمی و مدل مفهومی ارائه گردیده است: مدل پارادایمی به صورت موجبات علی (ضرورت و نیاز، اهداف)، شرایط زمینه ای (زمان، فضا، مواد و منابع)، شرایط مداخله گر (عوامل سازمانی، یادگیری ضمنی)، مقوله محوری( محتوا)، راهبردها (نقش معلم، روش های یاددهی – یادگیری، ارزشیابی) و پیامدها( مؤلفه های دانشی، مهارتی، نگرشی) است. برای تأمین روایی و پایایی نیز از رویکرد لینکلن و گوبا شامل: مقبول بودن، انتقال پذیری، اطمینان و تأیید پذیری استفاده شد. در پایان نیز مبنای یافته ها و نتایج بدست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.
طراحی الگوی برنامه درسی تربیت جنسی در دوره اول متوسطه: مدلی برآمده از نظریه داده بنیاد
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر تاثیر برنامه درسی پنهان بر اشتیاق تحصیلی و سرزندگی تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی در دانش آموزان بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر شهرستان دهاقان می باشد که در سال تحصیلی 1401 -1400 به تحصیل در دوره دوم ابتدایی اشتغال داشتند، شامل 1900 نفر بود. که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای تعداد 320 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس امید به تحصیل خرمایی و کمری(1395)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و فرومنفیلد(2004)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینک و مورگان (1999)، و پرسشنامه برنامه درسی پنهان شیخی و همکاران(1388) بود. نتیج نشان داد که برنامه درسی پنهان بر اشتیاق تحصیلی(584/0=R2 و P<0.01) و سرزندگی تحصیلی(425/0=R2 و P<0.01) و خودکارآمدی(565/0=R2 و P<0.01) تاثیر معنی داری دارد. همچنین خودکارآمدی بر اشتیاق تحصیلی(052/0=R2 و P<0.01) و سرزندگی تحصیلی(051/0=R2 و P<0.01) تاثیر معنی داری دارد. همچنین بدست آمد خودکارآمدی در رابطه بین برنامه درسی پنهان و اشتیاق تحصیلی (381/0=Vaf) و سرزندگی تحصیلی(416=Vaf) نقش میانجی در حد متوسط دارد. با توجه به نتایج پژوهش می توان با اجرای برنامه درسی پنهان، اشتیاق تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان را در سطح مطلوبی بالا برد.
دیالکتیک شناسایی در بین تراجنسی ها (نگاهی به تجربۀ زیستۀ ناراضیان جنسی در فرایند هویت یابی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
129 - 152
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درپی پاسخ گویی به این پرسش است که افراد تراجنسی «هویت جنسیتی خود را چگونه و در قالب چه مضامینی درک و تجربه می کنند؟». به همین منظور تعداد سی مصاحبه نیمه ساخت یافته با کمک روش نمونه گیری نظری هدفمند و گلوله برفی با تراجنسی هایی که در یکی از مراحل گذار بودند یا آن را به پایان رسانیده بودند، انجام و با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای بررسی شدند. «هویت آشفته»، «هویت بلاتکلیف»، «هویت ناقص» و «هویت رشدیافته»، مقولات عمده ای هستند که از درک ایشان از هویت جنسیتی در سه مرحله پیش از آگاهی از تراجنسی بودن، فاصله بین آگاهی تا عمل جراحی و پس از عمل جراحی استخراج شده و درنهایت به انتزاع مقوله نهایی «هویت یابی مطرود»، به عنوان پاسخی به چیستی ادراک شرکت کنندگان از هویت جنسیتی خود ختم شده اند. یافته ها حاکی از آن است که در جریان دیالکتیک شناسایی درون و برون و در مرحله «آشفتگی» و «بلاتکلیفی» هویت، بازخوردهای طرداندود که هویت موردادعای ترنس را نمی پذیرند، سویه غالب دیالکتیک فوق را تشکیل می دهد. در وضعیت «هویت ناقص» نیز وضع به همین منوال است و تلاش فرد برای جای گرفتن در یکی از قالب های پذیرفته شده زن یا مرد و سعی در راستای پاک کردن رد ترنس بودن، به بازتولید ساختار و گفتمان هویتی منجر می شود که او را طرد می کند. به نظر می رسد در شرایط هویت رشدیافته است که عاملیت فرد مجال می یابد در راستای مقاومت در برابر گفتمان جنسیتی دوتایی و طردکننده حاکم، قد علم کند، خود را فراتر و بیش از جنسیت هویت یابی کند یا به طور متقابل چنین گفتمان هویتی را طرد و بر گفتمان غیردوتایی تأکید کند.
اثربخشی زوج درمانی خودتنظیم گری-دلبستگی بر تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی زوج درمانی خود تنظیم گری _ دلبستگی بر تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود.جامعه آماری کلیه زنان دارای رابطه فرازناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره ویژه زنان در شهرستان سنندج بود. با نمونه گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15نفره) گمارده شدند. پرسشنامه های تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997) و عملکرد جنسی زنان (روزن، گراندون، مایرز و هاتی، 2004) استفاده شد. برای گروه آزمایش برنامه زوج درمانی خود تنظیم گری _ دلبستگی سپهوند، رسول زاده، طباطبایی، بشارت و الهیاری (1393) طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، یکبار در هفته اجرا و داده ها با آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی خود تنظیم گری _ دلبستگی بر بهبود تعهد زناشویی و عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی اثربخش بود. و این اثربخشی در مرحله پیگیری ماندگار بود (001/ P< ). نتیجه گیری: رویکرد زوج درمانی خود تنظیم گری _ دلبستگی با کمک به زنان برای رسیدن به سازگاری بیشتر در روابط، گفتگو و مذاکره، افزایش توانایی تعامل می تواند تعهد زناشویی و عملکرد جنسی را در زنان دارای رابطه فرازناشویی بهبود بخشد.
تحلیل گفتمان انتقادی تربیت جنسی در نظام آموزش وپرورش ایران (وضعیت موجود) مبتنی بر اسناد مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این پرسش اساسی است که زبان در ارتباط با امر جنسی چگونه به کار می رود و این چگونگی چه تصویری از آن را ترسیم کرده و به کدام اصول و روش ها در تربیت جنسی گرایش بیشتری دارد. در این پژوهش، پیچیدگی های کاربرد زبان در تربیت جنسی و نیز ضرورت درک زمینه های فرهنگی و اجتماعی در این نوع نگاه به تربیت جنسی به ویژه اثر ساختار قدرت در این سبک از کاربرد زبان موردنظر قرار گرفته است. وضعیت موجود ناظر به متونی است که همچنان از اعتبار قانونی برخوردار بوده و قابل استناد می باشند. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل گفتمان انتقادی مبتنی بر رویکرد نورمن فرکلاف بهره گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که گفتمان حاکم بر تربیت جنسی آموزش وپرورش ایران را باید «گفتمان مهار» نامید. از ویژگی های این گفتمان در تربیت جنسی توجه بیشتر به جنبه های سلبی تربیت جنسی می باشد. بازنمایی این گفتمان از واقعیت میل جنسی به گونه ای است که بیش از آنکه به فرصت های میل جنسی در زندگی سعادتمندانه متربی نگاه کند به تهدیدهای غریزه جنسی توجه دارد.
بررسی احادیث در زمینة راهکارهای تربیتی به منظور پیشگیری از رفتارهای نابهنجار جنسی نوجوانان و جوانان
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق جنسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
هدف از این پژوهش، بررسی متون حدیثی در زمینة عوامل مؤثر در انحرافات جنسی کودکان و نوجوانان و راه های پیشگیری از رفتارهای نابهنجار جنسی است. در این تحقیق با استفاده از روش هرمنوتیک و روش اجتهادی، متون آیات و احادیث معصومان(ع) در زمینة شیوه های تربیتی پیشگیری از رفتارهای جنسی نابهنجار در نوجوانان و جوانان، بررسی گردیده و به تفصیل و تحلیل محتوای آنان پرداخته شده است.
در متون دینی به منظور پیشگیری از انحرافات جنسی و پرورش رفتارهای سالم جنسی در بین کودکان و نوجوانان، به والدین به عنوان نزدیک ترین افراد به آنان، آموزش هایی داده شده است. در این آموزش ها به دو دسته عوامل خانوادگی و محیطی (اجتماعی وفرهنگی) توجه ویژه شده است. درمورد دستة اول رفتارهای پوششی درخانواده، عفاف کلامی وجلوگیری ازبیان کلمات سخیف جنسی هنگام خشم وناراحتی نسبت به کودکان و نسبت به یکدیگر (بین پدر و مادر) و حجاب اتاق خواب و مراقبت های ویژه در مورد کنجکاوی های کودکان و نوجوانان در مسائل جنسی، تنزیه محیط زندگی از تحریکات جنسی، پرهیز والدین از رفتارهای کلامی و غیرکلامی نابهنجار جنسی در مقابل کودکان، ازجمله آموزش ها در این زمینه است. در مورد دستة دوم سالم سازی محیط مدرسه، سالم نگه داشتن ارتباطات همگنان به دور ازشکستن هنجارها، مراقبت های اجتماعی فرهنگی دربارة مطالعه ودیدن مجلات، ماهواره، اینترنت، پاکسازی جامعه از الگوهای ناسالم اجتماعی که می تواند آسیب هایی را درجهت رشد ناسالم جنسی دربین کودکان، نوجوانان وجوانان به بار آورد؛ ازجمله آموزش ها در زمینة عوامل محیطی است.
تحلیل روان شناختی مرتکبان جرایم جنسی علیه اطفال با نگاهی به راهبردهای درمانی در آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
265 - 282
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل شخصیت جنایی مجرمان جرایم جنسی علیه اطفال در سراسر جهان از یک الگوی مشخصی پیروی می کند و در همه کشورها پیشگیری از آن به منظور حفاظت از اطفال به شکل های مختلفی دنبال می شود. بر همین اساس هدف این پژوهش تحلیل روان شناختی مرتکبان جرایم جنسی علیه اطفال با نگاهی به راهبردهای درمانی در آموزه های اسلامی است. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی نگارش یافته و با استفاده از اسناد معتبر پژوهشی، گزاره هایی علمی برای پاسخ به پرسش پژوهش شناسایی شده اند و یافته های پژوهش در همین راستا ارائه شده اند. در ایران تحلیل مجرمان جنسی اغلب مسأله ای روان شناختی است و مجرمان جنسی ویژگی های ناهمگونی از خود نشان می دهند، اما با مشکلات بالینی مشابه یا نیازهای جرم زا بروز می کنند. تیپ شناسی شخصیت جنایی مرتکبان جرایم جنسی علیه اطفال نشان می دهد که با تنوع مختلفی، ازجمله: 1- «پدوفیلی های موقعیتی»؛ 2- «پدوفیلی روانی»؛ 3- «پدوفیلی جنسی آزمایشی»؛ 4- «آزارگر ترجیحی»؛ 5- «پدوفیلی قدیس» مواجه هستیم. این گونه شناسی نشان می دهد که ما به یک شخصیت ثابت در ارتباط جرایم جنسی علیه اطفال مواجه نیستیم. در این خصوص دو شکل از جرم جنسی علیه اطفال بیشترین احتمال ارتکاب را دارد که شامل سوءاستفاده جنسی از اطفال و کودک آزاری می باشد. در برخی مطالعات موجود در کشورهای اسلامی راهبردهای درمانی مرتکبان جرایم جنسی در آموزه های اسلامی بررسی و تحلیل شده است.
مدل نیاز-حقوق در رویارویی با بزه دیدگی جنسی کودکان و نوجوانان با رویکرد سیاست جنایی مشارکتی
منبع:
تعالی حقوق سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
179 - 232
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوعات مربوط به حقوق کودک و نوجوان و لزوم توجه به آن ، وسعت بیشتری یافته؛ به نوعی که احترام به حقوق آنان اندیشه ای اساسی در مساعدت همه جانبه در رشد فکری و سلامت روحی آن ها است. جوانان همواره آسیب پذیر ترین قشر جامعه هستند، بی شک نیازمند حمایت بیشتری در جهت حفظ کرامت، حقوق و مصالح خود از سوی والدین و نهادهای سیاست گذاری در مقابل کج روی های اجتماعی می باشند . درحالی که با تغییر مناسبات اجتماعی، نه تنها اشکال جدیدی از ناهنجاری ها پدید آمده، بلکه میزان رواج و مفهوم آن ها تغییر یافته است. این پژوهش واجد ویژگی هایی برای کاربست برنامه های عدالت ترمیمی در پرونده های خشونتِ جنسی در گفتمان قضایی ایران است که مبتنی بر یافته های تجربی به بحث گذاشته می شود. به گواهی مطالعات تجربی، تلاش گفتمان تقنینی در بستر سازوکارهای رسمی عدالت برای حمایت مؤثر از جوانان بزه دیدهجنسی به تنهایی کافی به مقصود نیست؛ ازآن جهت که نظام عدالت کیفری ظرفیت های محدودی برای تأمین نیازهای بزه دیدگان دارد، همین امر منجربه دگرگونی قابل فهمی در پاسخ به جرائم جنسی منطبق با مؤلفه ها سیاست جنایی-مشارکتی در بیشتر نظام های حقوقی شده است. نتیجه این پژوهش از نظر نوع،کیفی و روش،توصیفی تحلیلی است، با به کارگیریِ رایج ترین ابزارهای گردآوری اطلاعات؛ تهیه و توزیع 100 پرسش نامه (میان مددکاران اجتماعی، خانواده های دارای فرزند زیر18سال و افراد زیر18سال) نشان می دهد رویکرد بزه دیده محور به منافع و مطالبات بزه دیدگان خشونت جنسی، همسو با اقتضائات عدالت ترمیمی است. با وجود اختلاف نظرهایی در نتایج، اما در مواردی (کمبود نیروی فعال در این حوزه، فقدان شکل گیری نهادهای خاص مقررشده در قانون) با یکدیگر هم نظر بودند که موجبات اجرایی نشدن عدالت ترمیمی را فراهم می آورند
نقش تعدیل کننده بهزیستی معنوی در رابطه بین رضایت جنسی و رضایت زناشویی زنان متأهل شهر تهران
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های بسیار مهم و پیچیده زندگی زناشویی، رضایت زناشویی است که نقش بسیار مهمی در استحکام و پایداری روابط زناشویی دارد. عوامل مختلفی در تأمین رضایت زناشویی مؤثرند. یکی از مهم ترین آن ها رضایت جنسی همسران از یکدیگر است که این نیز به نوبه خود از عوامل دیگری مانند سلامت معنوی متأثر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده بهزیستی معنوی در رابطه بین رضایت جنسی و رضایت زناشویی زنان متأهل شهر تهران انجام شد. مطالعه حاضر، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان متأهل شهر تهران در سال 1400 است که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 167 نفر برای شرکت در این مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس بهزیستی معنوی، مقیاس رضایت جنسی و پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک-راست بود. برای تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحت نرم افزار کامپیوتری SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها نشان داد که ضریب همبستگی بین رضایت جنسی (**37/0) و بهزیستی معنوی (**31/0) با سازگاری زناشویی در سطح 01/0 معنادار بود. همچنین بهزیستی معنوی در رابطه بین رضایت جنسی و سازگاری زناشویی دارای نقش تعدیل کنندگی بود (05/0 >P). طبق نتایج مطالعه حاضر، رضایت جنسی و بهزیستی معنوی قابلیت پیش بینی سازگاری زناشویی را در زنان دارند و بنابراین می توان این نتایج را در اختیار فعالان حوزه زوج درمانی و خانواده قرار داد تا از آن برای ارتقای رضایت زناشویی در مراجعین خود استفاده کنند.
پاسخ دهی به جرایم جنسی به شیوه پیشگیری کنشی و واکنشی در نظام حقوقی ایران و انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
119 - 128
حوزههای تخصصی:
جرایم جنسی به عنوان مهمترین نوع جرایم از ادوار گذشته تا حال مورد توجه قرار گرفته است به گونه ای که به این موضوع در قرآن کریم و متون فقهی نیز اشاره شده و پاسخ دهی متناسبی با توجه به نوع جرایم انجام گرفته و مبنای حقوق ایران نیز بر این اساس شکل گرفته است. موضوع پاسخ دهی به جرایم جنسی در حقوق انگلیس متشکل از دکترین حقوقی و رویه قضایی است؛ چراکه حقوق انگلیس، بر گرفته از نظام حقوقی کامن لا است. هر رفتار جنسی که بدون رضایت صورت گیرد، جرم تلقی گردیده و این معیار برای همه جرایم جنسی یکسان است. در حقوق ایران و انگلیس به هر دو نوع پیشگیری توجه شده است ولیکن در زمینه پیشگیری رشدمدار، حقوق انگلیس عملکرد بهتری داشته است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی پاسخ دهی به جرایم جنسی به شیوه پیشگیری کنشی (غیرکیفری) و واکنشی (کیفری) در نظام حقوقی ایران و انگلستان به روش توصیفی و تحلیلی به این نتیجه دست یافته که نظام حقوقی ایران در راستای پیشگیری کنشی و واکنشی در جرایم جنسی با توجه به متون فقهی و حقوقی عملکرد بهتری نسبت به حقوق انگلیس دارد هرچند که درخصوص گستره جرایم جنسی در مصداق بندی در حقوق انگلیس مطالعات گسترده ای صورت گرفته است.
تحلیل الگوهای مصرف چندگانه مواد و رفتار جنسی پرخطر و نقش محافظت کننده ایمان مذهبی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
۳۵۹-۳۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت پایش مداوم الگوهای رفتار پرخطر در دانشجویان و شناسایی عوامل محافظت کننده در برابر آن ها، پژوهش حاضر با هدف تحلیل الگوهای مصرف چندگانه مواد و رفتار جنسی پرخطر و نقش محافظت کننده ایمان مذهبی در دانشجویان انجام شد. روش: در یک پژوهش مقطعی، 400 دانشجو (200 نفر از دانشگاه علامه طباطبایی و 200 نفر از دانشگاه رازی کرمانشاه) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسشنامه های ایمان مذهبی و رفتارهای پرخطر مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل طبقه نهفته، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون خی دو و تحلیل واریانس یک راهه و با به کارگیری از نرم افزارهای SPSS و Mplus مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل طبقه نهفته به استخراج یک گروه غیرمصرف کننده و چهار گروه مصرف کننده مواد منجر شد. مصرف کننده سیگار، قلیان و دارو عمده ترین مصرف کنندگان در بین شرکت کنندگان بودند و مصرف کنندگان مواد سنگینی مانند تریاک در اقلیت بودند. رفتار جنسی پرخطر بیشترین میزان شیوع را در بین مصرف کنندگان الکل و گل داشت و ایمان مذهبی بیشترین نقش محافظتی را در برابر مصرف الکل ایفا می کرد. نتیجه گیری: با توجه به الگوهای متفاوتی از رفتار پرخطر که در بین دانشجویان شایع است، مداخلات طراحی شده باید با این الگوها متناسب باشد تا بتواند بیشترین اثربخشی را داشته باشد. همچنین، تقویت ایمان مذهبی با برنامه های مختلف می تواند به کاهش درگیری دانشجویان در رفتارهای پرخطر منجر شود.
سلامت جنسی در چنبره های اجتماعی و فرهنگی: مطالعه ای کیفی در میان زنان متاهل شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت جنسی و باروری یکی از ابعاد مهم و اما کمتر مطالعه شده سلامت عمومی به ویژه در حیات زنان در کشورهای در حال توسعه است که در دوره های معاصر به عنوان حقی انسانی و اجتماعی شناخته می شود. تجارب مربوط به سلامت جنسی، شامل؛ باورها، نگرش ها و رفتارهایی است که در ذات خود آموختنی و اجتماعی اند. پژوهش حاضر تلاش کرده تا با به کارگیری روش کیفی و رویکرد نظریه زمینه ای تفسیری، عوامل زمینه ساز سلامت جنسی زنان متاهل را مطالعه نماید. برای این منظور، با 26 زن متاهل 20 تا 50 ساله در شهر تبریز مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام گرفته است. داده ها، با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای؛ باز، محوری و انتخابی تحلیل شده اند. نتایج، ضمن معرفی سلامت جنسی به عنوان مسئله ای اجتماعی، نشان داد که زمینه های سلامت جنسی را ذیل مقوله هسته "چنبره" به معنی محدویت می توان فهمید. این چنبره ها شامل؛ آگاهی/اجتماعی شدن، کژکارکردی نهادی سلامت، نگرش جنسی جنسیتی، قشری گرایی در سلامت، فرهنگ سکوت، چنیره سنت/تقدیر، عدم حمایت اجتماعی، زیستی/روانشناختی و اقتصادی است. این چنبره هایِ محدویت در ابعاد مختلف ، می توانند موانعی جدی سر راه آگاهی و عملکرد مناسب زنان متاهل در زمینه سلامت جنسی ایجاد نمایند. نبود سلامت جنسی می تواند زمینه ای برای تهدید سلامت فردی، خانوادگی و اجتماعی قلمداد شود.
اثربخشی تکنیک های شناختی طرحواره درمانی یانگ بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه دختران آزار دیده جنسی
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
113 - 103
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی تکنیک های شناختی طرحواره درمانی یانگ بر تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در دختران آزاددیده جنسی صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دختران بی سرپرست و بدسرپرستی می شد که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند و در مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی شهرستان ری در سال 1394 نگهداری می شدند. از این جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 20 دختر با استفاده از پرسشنامه ی طرحواره ی یانگ(YSQ-L2) مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از غربالگری 20 دختر (با استفاده از جدول کوهن و در نظر گرفتن حجم اثر 50/0 و توان آزمون 57/0) انتخاب و از طریق جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش(10 نفر) و کنترل(10 نفر) کاربندی شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت درمان تکنیک های شناختی طرحواره درمانی یانگ قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. گروه ها در ابتدا و انتهای پژوهش مجدداً به وسیله ی پرسشنامه ی طرحواره یانگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری(MANCOVA) نشان داد اجرای تکنیک های شناختی طرحواره درمانی بر کاهش ابعاد بریدگی/طرد، دیگر جهت مندی، وخودگردانی و عملکرد مختل طرحواره های ناسازگار اولیه مؤثر است ولی بر کاهش ابعاد محدودیت های مختل و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری مؤثر نیست.