مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳۹٬۵۰۱ تا ۱۳۹٬۵۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
Optimizing the financing of Iran's higher education system faces major challenges such as smallness of the private sector, lack of a competitive market in knowledge production, the state's small role in higher education, and also the absence of new financial instruments in the capital market along with the development of the money market. As a result, the most important financing resources and major clients of academic research projects are state-run organizations, which also raise finance through tuition. Apparently, there are a few reasons why the higher education system should change its financing methods to achieve great goals. These reasons include intensified economic sanctions, declined capacity of the state to finance this sector, decreased power of families and firms to cover educational and research expenses through private budgets, and the necessity of making higher education expenses efficient with respect to the need to train the future workforce.
The method of this study is a descriptive-qualitative, which was carried out in two stages of the library and the implementation of the Delphi method by referring to 20 experts.
Aiming to introduce new instruments to make banking asset-backed securities (of facilities type) to education and research clients (families and firms), this study seeks to prove the hypothesis that the mortgage-backed securities can be employed to achieve the following goals. The first goal is to grant facilities to the students who are financially unable to pay tuition. This relieves the pressure on the Students Welfare Fund. The second goal is to grant business financing facilities to talented students. Finally, the third goal is to finance the firms that have research needs but are unable to cover the expenses through their revenues. Regarding 17 indicators, the research findings indicate that experts reached a consensus (Kendall's W= 0.702).
تبیینِ تفهمیِ کنش های عدالت گسترانه خلیفه المهتدی بالله (حک. 255-256 ق)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیستم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
167 - 188
حوزههای تخصصی:
کنش های عدالت گسترانه و اصلاح طلبانه ی خلیفه مهتدی (حک. 255-256ق) در یکی از بحرانی ترین دوران های تاریخی خلافت اسلامی به طرح پرسش از منطق کنش ورزی او، اهمیتی تاریخی بخشیده است. از این روی، این پرسش که چرا مهتدی در شرایط فترت سیاسی خلافت عباسی به عدالت گستری و اصلاح طلبی توجه کرد؟ به عنوان موضوح محوری مقاله حاضر انتخاب شده است. راهبرد مقاله در پاسخ به این پرسش، تبیینِ تفهمیِ کنش بر مبنای بستر کنش، نیت کنش، انگیزه کنش، ارزیابی کنش گر از شرایط و شیوه تحقق کنش است. از کاربست مدل تبیین تفهمی پیرامون کنش های مهتدی مشخص می شود که مؤلفه های بحران خیز بستر و بافتار تاریخی عصر خلافت مهتدی هم چون تسلط ترکان و بی سامانی امور خلافت، انگیزه خلیفه را برای احیای نقش اجتماعی خود تعین بخشید و خلیفه بر اساس آن به مراقبت اجتماعی بر مبنای کنش ورزی اصلاح طلبانه و عدالت گسترانه با هدف بازگرداندن قدرت اولیه خلافت عباسی پرداخت.
اهمیت و لزوم تربیت سیاسی در مکتب اجتهادی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری حکومت های مردمی مرهون فرآیندی به نام تربیت سیاسی است. تربیت سیاسی که زمینه انتقال ارزش های حاکمیتی را از نسلی به نسل دیگر فراهم می کند، مهم ترین فرآیند پیش روی هر حکومت مردم پایه ای به شمار می رود. از همین رو حاکمیت فقه سیاسی شیعی که با زیر بنای نظریه ولایت فقیه، خود را داعیه دار حکومتی مردمی می داند نیز از این قاعده کلی مستثنی نخواهد بود. به همین جهت ضروری تداوم و حفظ انقلاب اسلامی، مرهون به ثمر نشستن تربیت سیاسی است. این پژوهش بنیادین که با روش تحلیلی و با استفاده از ابزار مطالعه ی اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته است، حاکی از آن است که فقه سیاسی شیعی با تبلوری تازه در مکتب اجتهادی امام خمینی تربیت سیاسی را به عنوان حقی طرفینی برای ملت و حکومت پاس می دارد و تحقق جامعه مدنی را به عنوان رکن تکاملی تربیت سیاسی مغتنم می شمارد.
ساختار نظام بین الملل و سیاست ترکیه در برابر داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تغییر در استراتژی ترکیه در قبال داعش از حمایت به مبارزه است. به منظور فهم این موضوع از رویکرد ساختار نظام بین الملل که تلفیقی از ساختارِ سیطره جویانه منطقه ای و ساختارِ طردکننده فرامنطقه ای است، استفاده شده که نشان می دهد چرا ترکیه به این تغییر بزرگ دست زده است. بدین منظور با گردآوری منابع کتابخانه ای و اسنادی، از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد به دلیل الزامات ساختار منطقه ای ناشی از قدرت گیری کردها، محور مقاومت و روسیه به عنوان نیروهای سیطره جوی مقابل ترکیه از یکسو و فشارهای سیستمی فرامنطقه ای ناشی از اعتبارزدایی ترکیه در برابر امریکا، اتحادیه اروپا، نهادها و افکار عمومی جهانی از سوی دیگر، ترکیه ناچار به چرخش استراتژیک در سیاست خود مقابل داعش شده است. بنابراین، این نوع تجدیدنظرطلبی از یک سنت واقعگرایانه مبتنی بر بازیابی قدرت و امنیت ملی سرچشمه می گیرد نه از سنت انقلابی گری مبتنی بر اراده واقعی برای مبارزه با تروریسم.
شناسایی و اولویت بندی موانع پیاده سازی اقتصاد مقاومتی: رویکرد چندمعیاره خبره محور بهترین بدترین(مقاله علمی وزارت علوم)
اقتصاد مقاومتی به عنوان یک راهبرد کلان در عرصه مدیریت کشور نخستین بار توسط مقام معظم رهبری مطرح شده است. اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که فشارها، توطئه ها و دشمنی های نظام سلطه جهانی را به فرصت های راهبردی و عملی تبدیل کرده و موجبات ارتقا، رشد و خودشکوفایی کشور را فراهم می آورد. متأسفانه علی رغم تأکیداتی که بر فواید اقتصاد مقاومتی در کشور می شود ولی شاهد تحقق عملی آن نیستیم. هدف از این پژوهش، بررسی و شناسایی موانع پیاده سازی اقتصاد مقاومتی است. در این راستا با تکیه بر روش گردآوری کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی، ابتدا به چارچوب نظری و مفهومی اقتصاد مقاومتی پرداخته شده و سپس موانع پیاده سازی اقتصاد مقاومتی از طریق مطالعه، مرور پیشینه، مصاحبه با کارشناسان و خبرگان دانشگاهی و مدیریتی، در شش بعد شامل عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی، عوامل اداری، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی و عوامل هنری و 23 معیار شناسایی شده است. سپس از طریق پرسش نامه مقایسه زوجی معیارها و با استفاده از روش نوین در تصمیم گیری چندمعیاره یعنی تکنیک بهترین-بدترین و نظرات خبرگان، وزن دهی و اولویت بندی شده اند. پژوهش به روش توصیفی تحلیلی بوده و در آن از نرم افزار لینگو برای حل مدل استفاده شده است. نتایج نشان دادند که ابعاد اقتصادی، اداری و معیار های سیاست وابستگی شدید کشور به درآمدهای حاصل از فروش نفت خام، عدم حمایت از تولیدات داخلی و کاهش کمیت و کیفیت تولیدات داخلی و رانت، به ترتیب مهم ترین ابعاد و معیار های موانع اقتصاد مقاومتی در کشور هستند.
نقش دادرس در تحکیم حقوق بنیادین با تأکید بر آرای دادگاه قانون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
491 - 511
حوزههای تخصصی:
صیانت از قانون اساسی که به عنوان قانون برتر در رأس هرم قواعد حقوقی شناخته می شود، لزوم تأسیس نهاد دادرسی اساسی را جهت تضمین این نظم دوچندان کرده است. با عنایت به تفاوت نظام های حقوقی در جهان نوع دادرسی در آنها نیز متفاوت است. نظارت بر انطباق قوانین عادی با قوانین اساسی و پشتیبانی از حقوق و آزادی های بنیادین شهروندان از وظایف اصلی این نهاد است. مقاله حاضر با بررسی آرای متعدد دادگاه های قانون اساسی چند کشور در تلاش است تا نقش دادرسان اساسی را در تحکیم و توسعه حقوق بنیادین شهروندان شرح دهد. بر همین اساس حق دسترسی شهروندان در مطرح کردن شکایت از تضییع حقوق فردی به دادرس اساسی، تفسیر دادرسان، کنترل پیشینی و انتشار تصمیمات در ارتقای آن نقش بسزایی خواهد داشت. به عبارت دیگر، دادرس اساسی مانند سوزن بانی است که قطار حقوق بنیادین را در ریل حقیقی خود نگاه می دارد و از خروج آن توسط مقامات عمومی جلوگیری می کند.
رویکردی نوین در طراحی الگوی چند سطحی شکوفایی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در تلاش است به طراحی مدلی برای تبیین شکوفایی منابع انسانی در میان اعضای هیئت علمی بپردازد. در این پژوهش، مفهوم شکوفایی(تجربه همزمان سرزندگی و یادگیری) برای اولین بار به سطوح فردی، گروهی و سازمانی تفکیک و تلاش شده تا برای اولین بار پیشایندهای شکوفایی در هر سطح نیز به تفکیک مشخص گردد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی -توسعه ای و روش تحقیق آن کیفی می باشد. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاههای دولتی شهر اصفهان بوده است. دادهها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش تحلیل تم تجزیه و تحلیل شده است. سپس، از تکنیک دلفی برای برآورد شاخص های ناشناخته و توافق صاحب نظران استفاده گردیده است. در نهایت شاخص نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا محاسبه گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد که پیشایندهای شکوفایی فردی منابع انسانی شامل منابع وظیفه ای و منابع توسعه ای با نقش میانجی منابع شخصی، پیشایندهای شکوفایی گروهی شامل منابع اجتماعی و منابع تیمی با نقش میانجی رفتارهای کاری عاملی و پیشایندهای شکوفایی سازمانی شامل منابع فرهنگی با نقش میانجی منابع سازمانی بوده است. الزامات شغلی و منابع اجتماعی از منظر مصاحبه شوندگان از پیشایندهای شکوفایی فردی، گروهی و سازمانی بوده است.
طراحی روش درمان شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی بر مبتلایان به اختلال وسواس- بی اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
167 - 196
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی درمان شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی در درمان اختلال وسواس- بی اختیاری و بررسی میزان اثربخشی آن در مقایسه با درمان شناختی- رفتاری آبرامویتز انجام شده است. در این مقاله از دو روش کیفی و کمی استفاده شد. بخش اول پژوهش ( تهیه بسته درمان شناختی-رفتاری با رویکرد اسلامی)، به روش کیفی و با استفاده از تحلیل منابع دینی انجام شد . بخش کمی پژوهش از نوع شبه آزمایشی شامل سه گروه شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی، شناختی- رفتاری آبرامویتز و گروه گواه بود که 12 نفر در هر گروه بررسی شدند. از بین افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره با شکایت وسواس،36 نفر به روش نمونه گیری در دسترس موردمطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش از آزمون های تحلیل کواریانس( تک و چندمتغیری) و شاخص معناداری بالینی استفاده شد.<br /> یافته ها نشان داد درمان مذهبی بر شدت اختلال وسواس- بی اختیاری و اغلب نشانه های آن موثر است و وسواس ها را بیشتر از درمان شناختی- رفتاری آبرامویتز کاهش می دهد. در گروه درمان مذهبی،10 نفر و در گروه شناختی- رفتاری آبرامویتز، 6 نفر در کاهش شدت وسواس به سطح معناداری بالینی رسیدند و در گروه گواه هیچکدام از افراد به این سطح نرسیدند. نتایج این تحقیق نشان می دهد الگوی درمان شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی، با تأثیر بر معنادهی های نادرست مذهبی- اخلاقی( احساس گناه مرضی) می تواند بر شدت و نشانه های وسواس- بی اختیاری موثر باشد بنابراین مکمل درمان شناختی- رفتاری آبرامویتز در درمان وسواس- بی اختیاری است.
برآورد تجارت بین منطقه ای ایران با روش Charm(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹۱
31 - 64
حوزههای تخصصی:
مدل های اقتصاد چندمنطقه ای که مجموعه ای از اقتصادهای منطقه ای را به صورت پیوسته به هم ارائه داده و اثرات متقابل بین مناطق را نشان می دهند، نیازمند محاسبه صادرات هر منطقه به سایر مناطق و واردات هر منطقه از سایر مناطق هستند. در فرآیند بررسی روابط بین منطقه ای و اثرات متقابل و ایجاد جدول داده-ستانده چندمنطقه ای، حلقه مفقوده برآورد تجارت بین منطقه ای است. در این مطالعه با هدف برآورد تجارت بین منطقه ای که برای اولین بار صورت می گیرد، کشور به نه منطقه تفکیک و با استفاده از روش Charm، بر پایه آخرین جدول داده-ستانده ملی منتشره (1390)، حجم تجارت بین منطقه ای کل کشور و مناطق و تجارت هر بخش منطقه با سایر مناطق محاسبه گردید. بر این اساس، حجم کل تجارت بین منطقه ای کشور، 858,139 میلیارد ریال می باشد و مناطقی که به لحاظ جغرافیایی در مرکز کشور قرار دارند تجارت بین منطقه ای بالاتری نسبت به مناطق غیرمرکزی کشور دارند بگونه ایکه بالاترین حجم تجارت بین منطقه ای مربوط به منطقه البرزجنوبی با حجم 173,637 میلیارد ریال و کمترین حجم تجارت بین منطقه ای مربوط به منطقه آذربایجان با حجم 68,392 میلیارد ریال است. بیشترین حجم تجارت بین منطقه ای در منطقه ساحل شمال در بخش کشاورزی، منطقه آذربایجان در بخش صنعت، منطقه زاگرس در بخش کشاورزی، منطقه خوزستان در بخش معدن، منطقه فارس در بخش صنعت، منطقه البرزجنوبی در بخش خدمات، منطقه مرکزی در بخش صنعت، منطقه جنوب شرقی در بخش صنعت و در منطقه خراسان در بخش خدمات بوده است. به علاوه تجارت بین المللی مناطق به تفکیک بخش برآورد و با ترکیب نتایج حاصل از برآورد تجارت منطقه ای و بین المللی، توصیه های سیاستی برای هریک از مناطق ارائه گردید.
ارزیابی کیفیت خدمات شهری در محلات اسکان غیررسمی با استفاده از مدل سروکوال مطالعه موردی: شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
93 - 108
حوزههای تخصصی:
امروزه ارزیابی کیفیت خدمات شهری، ازجمله گام های اساسی در تدوین برنامه های ارتقاء کیفیت محسوب می شود. سنجش کیفیت در مقیاس شهری، به ویژه مقیاس محلات محروم، در تبیین فاصله و عدالت توزیع منابع در فضای جغرافیایی نقش تعیین کننده دارد. این مقاله باهدف بررسی میزان شکاف ادراکی و انتظاری کیفیت خدمات شهری در محلات اسکان غیررسمی زنجان با مدل سروکوال تدوین یافته است. روش تحقیق پژوهش از نوع تحلیلی- تطبیقی با ماهیت کاربردی بوده که با روش میدانی –کتابخانه ای (اسنادی) گردآوری داده ها صورت پذیرفته است. داده های جمع آوری شده در نرم افزار SPSS پیاده شده و با استفاده از مدل سروکوال و آزمون های آماری اسپیرمن، تی زوجی و فریدمن تجزیه وتحلیل داده ها صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد میزان شکاف ادراکی و انتظاری کیفیت خدمات شهری در محلات اسکان غیررسمی بالا می باشد و معیارهای مدل سروکوال عمدتاً بر یکدیگر اثرگذار و دارای ارتباط معنادار می باشند. همچنین در رتبه بندی معیارهای ادراکی و انتظاری، ضمن وجود تفاوت رتبه ای بین معیارهای پنج گانه سروکوال، معیار اطمینان بخشی در اولویت اول کیفیت خدمات شهری در محلات موردمطالعه می باشد.
واکاوی و تحلیل عوامل موثر بر گردشگری شهر تبریز از منظر گردشگران داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
33 - 43
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری نقش مهمی را در چرخه اقتصادی کشورها بر عهده دارد و با پیش بینی های صورت گرفته توسط برخی از سازمان ها در سطح جهان، صنعت گردشگری باگذشت زمان نقش و اهمیت بیشتری را در اقتصاد شهرها پیدا خواهد کرد. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر رشد، توسعه و رونق گردشگری شهر تبریز می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت از نوع کاربردی می باشد که جهت جمع آوری داده های آن از روش پیمایش با ابزار پرسشنامه بهره گرفته شد. از آزمون آلفای کرونباخ، روایی و پایایی برای ابعاد مختلف آن محاسبه گردید. جامعه آماری این پژوهش، یک میلیون گردشگر داخلی می باشد که در سال 1396 به شهر تبریز سفر کرده اند که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر با میزان خطای 05/0 و ضریب اطمینان 95 درصد انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پرسشنامه نیز از روش تحلیل عاملی اکتشافی بر پایه مؤلفه های اصلی و آزمون کروسکال والیس در نرم افزار SPSS24 استفاده شد. در نهایت تحلیل عاملی متغیرهای پژوهش را در 14 عامل خلاصه کرد که این عوامل به صورت تجمعی 26/62 درصد از عوامل مؤثر بر رشد، توسعه و رونق گردشگری شهر تبریز را تبیین می کرد. نتایج به دست آمده نشان داده اند که اولین عامل در رونق و یا عدم رونق گردشگری شهر تبریز در ارتباط با تبلیغات و یا عدم تبلیغات جاذبه های گردشگری شهر تبریز، مسائل فرهنگی-اجتماعی ازجمله زبان و سبک متفاوت زندگی در شهر تبریز، کیفیت خدمات و مهمان نوازی جامعه میزبان، تأثیر زیادی را در ارتقا و رونق گردشگری شهر تبریز دارد. همچنین نتایج به دست آمده از یافته های تحقیق نشان داد که تأثیر شاخص های پژوهش برخلاف فرضیه تحقیق بر روی گردشگران با گروه های درآمدی و تحصیلی متفاوت، یکسان می باشد.
اهمیت اقتصادی قوانین مربوط به حمایت از اشتغال و انواع مختلف اشتغال: تحلیلی از یک پانل از ۱۱۷ کشور، ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۳
حوزههای تخصصی:
نویسندگان از تجزیه و تحلیل اقتصادسنجی سری زمانی استفاده می کنند که با استفاده از روش های داده های پانلی غیرایستا برای تخمین ارتباط بین قانون حمایت از اشتغال و حمایت قانونی از اشکال مختلف اشتغال (پاره وقت، ثابت و کار آژانسی)، و نتایج اقتصادی با یک مجموعه داده براساس شاخص مرکز بازرگانی تحقیقات بازار کار (CBR-LRI) که ۱۱۷ کشور را از سال های ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۳ دربرمی گیرد. یافته ها نشان می دهد که این قوانین در طول زمان اثر حمایتی بیشتری پیدا کرده اند و تقویت حمایت از کارگران با افزایش سهم نیروی کار در درآمد ملی، افزایش مشارکت نیروی کار، افزایش اشتغال و کاهش بیکاری همراه است، اگرچه در مقایسه با روندهای اقتصادی گسترده تر، مقادیر مشاهده شده کوچک هستند.
تغییر پذیری فضایی تبخیر و تعرق در ارتباط با دماهای حدی با استفاده از تصاویر سنجش از دور در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر پاسخ به این سوال است که تحت شرایط حدی دمایی، میزان تبخیر و تعرق در گستره ایران چه تغییراتی می کند. بدین منظور طی بازه زمانی 30 ساله مشخص شد که ماه ژانویه سال 2008 و ماه ژوئیه سال 2010، شرایط حدی دمایی سرد و گرم را ثبت کرده اند. سپس برای این دو ماه از داده های دمای هوای 55 ایستگاه، رطوبت خاک بازتحلیل شده NCEP/NCAR ، دمای سطح زمین، پوشش گیاهی و تبخیر و تعرق سنجنده مادیس با وضوح فضایی پنج کیلومتری بهره برده شد. ابتدا ریسک رخداد دماهای حدی این دو ماه با توزیع خطر تجمعی و گامبل مشخص شد و نتایج نشان داد رخداد دماهای حدی بالای 50 درجه در ماه ژوئیه 06/0 و دماهای بالای 22 درجه در ماه ژانویه 008/0 است. همچنین احتمال رخداد دماهای بالای 5 درجه در ماه ژانویه 50/0 است. بطور کلی و بدون در نظر گرفتن آستانه دمایی، در هر دو ماه ارتباط منفی بدست آمد اما در ماه ژانویه بدلیل ثبت دماهای بیش از 5 درجه به احتمال رخداد 50 درصد، ارتباط منفی ضعیف نزدیک به صفر مشاهده شد. عامل رطوبت نشان می دهد که هر دو ماه از آستانه رطوبتی مشخصی بدلیل سرمایش و گرمایش بیش از حد رنج برده اند و هرگاه محدودیت رطوبت وجود داشته باشد این ارتباط منفی است در نتیجه توجیه کننده ارتباط کلی منفی (بدون در نظر گرفتن آستانه دمای هوا) ماه ژانویه نیز می باشد.
تبیین اثر قومیت بر دلبستگی مکانی در شهرهای چند قومی پژوهش موردی: مناطق یک و دو شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلبستگی مکانی از شالوده های هویت فردی، سرمایه اجتماعی، مشارکت و آمادگی شهروندان برای فداکاری به منظور توسعه و ارتقای مکان و محله است؛ به این اعتبار، نبود یا ضعف دلبستگی مکانی، آسیب و چالشی آشکار تلقی می شود.هدف پژوهش حاضر، آزمون ارتباط میان عنصر قومیت شهروندان با شاخص دلبستگی مکانی آنها به محله اقامتشان است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها، پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بسته پژوهشگرساخته است که با نمونه گیری تصادفی دومرحله ای و با حجم نمونه 380 واحد در 5 محدوده زاهدان انجام شد. مدل های تحلیل عبارت اند از: ANOVA، کای دو، T تک نمونه ای، T نمونه های مستقل، و برای آزمون تکمیلی، مدل های کندال تائو b، کندال تائو c، سامرز d و لامبدا به کار رفت. روایی ابزار با نظر استادان خبره و پایایی پژوهش با آلفای کرونباخ (85/0) تأیید شد. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص دلبستگی مکانی شهروندان زاهدان به گونه معناداری کمتر از حد متوسط است. همچنین برخلاف فرضیه پژوهش، ارتباط معناداری میان عنصر قومیت شهروندان با شاخص دلبستگی مکانی آنها دیده نشد؛ این در حالی است که شاخص میزان دلبستگی مکانی شهروندان با شاخص مرغوبیت فضایی محله ارتباطی معنادار دارد. میزان دلبستگی مکانی شهروندان نیز به گونه ای معنا دار با شاخص میزان خدمات شهری محله مرتبط است؛ بنابراین پیشنهاد می شود به منظور ارتقای هویت فردی، سرمایه اجتماعی، مشارکت و آمادگی شهروندان برای توسعه محله ای، میزان دلبستگی مکانی آنها ارتقا یابد. برای ارتقای دلبستگی مکانی شهروندان، ارتقای خدمات شهری در سطح محله اجتناب ناپذیر است؛ زیرا برخلاف تصور عام همگنی ناشی از عنصر قومیت سبب دلبستگی مکانی نمی شود؛ بلکه مرغوبیت فضایی محله و سطح خدمات آن دلبستگی مکانی را ایجاد می کند و تعمیق می بخشد. نوآوری پژوهش در این است که تاکنون در ایران ارتباط شاخص دلبستگی مکانی با عنصر قومیت شهروندان بررسی و تبیین نشده است
ارزیابی تصاویر IRS-P6 برای برآورد سطح زیر کشت باغات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی، محور توسعه است و سطح زیر کشت محصولات زراعی و باغی در بخش کشاورزی یک پارامتر مهم مدیریتی است. ارزیابی و تعیین دقیق سطح این پارامتر، برنامه ریزان را در توسعه کشاورزی یاری می دهد. به منظور غلبه بر محدودیت های کار میدانی در برآورد سطح زیر کشت محصولات کشاورزی، استفاده از تصاویر ماهواره ای به دلیل دید وسیع و یکپارچه، چند طیفی و به روز بودن گزینه مناسبی به نظر می رسد. در این تحقیق داده های ماهواره IRS-P6 به منظور برآورد سطح زیر کشت باغات در اراضی دشت شارویران شهرستان مهاباد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور استخراج بهتر اطلاعات، شاخص های مختلف با استفاده از روش های نسبت گیری باندی و تحلیل مولفه های اصلی تهیه شدند. طبقه بندی داده ها به روش نظارت شده و با الگوریتم های مختلف به دو صورت 7 کلاسه (طبقات کاربری اراضی) و 2 کلاسه (باغ و غیرباغ) انجام شد. صحت نقشه های حاصل از طبقه بندی در مقایسه با نقشه های واقعیت زمینی ارزیابی شد. بهترین صحت کلی و ضریب کاپا به ترتیب برابر %75/97 و 95/0 با الگوریتم حداکثر احتمال در طبقه بندی 2 کلاسه حاصل شد. نتایج نشان داد که داده های IRS-P6 برای شناسایی و پایش سطح زیر کشت باغات از لحاظ هزینه، زمان و دقت بسیار مناسب هستند
ارزیابی داده های ماهواره ای MODIS و TRMM در پایش خشکسالی حوضه آبریز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی داده های ماهواره ای یا سنجش از دور در پایش خشکسالی حوضه آبریز دریاچه ارومیه است. بدین منظور نخست داده های NDVI و LST سنجنده MODIS و داده های بارندگی ماهواره TRMM در مقیاس ماهیانه از سال 2000 تا 2014 دانلود شد. پس از پردازش تصاویر، شاخص های خشکسالی VCI، TCI و PCI و شاخص های ترکیبی VHI، CI1، CI2 و CI3 برای ماه های مارس تا سپتامبر (فصل رشد) محاسبه شدند. برای اعتبارسنجی این شاخص ها، شاخص SPI در مقیاس های زمانی 3، 6 و 9 ماهه به کار رفت. نتایج به طور میانگین نشان داد شاخص ماهواره ای مطلوب برای پایش خشکسالی کشاورزی حوضه آبریز دریاچه ارومیه طی فصل رشد، VCI است. شاخص های SPI3، SPI6 و SPI9 بیشترین همبستگی را در ماه مارس به ترتیب با VCI و VHI، در ماه آوریل با PCI و CI1، در ماه می با TCI، CI3 و CI1، در ماه ژوئن و جولای با VCI و در ماه های آگوست و سپتامبر با TCI و VCI دارند. در ماه های می و آوریل شاخص های ترکیبی نتایج بهتری نسبت به شاخص های VCI و TCI ارائه کردند؛ درنتیجه شاخص های ترکیبی طی ماه های مرطوب (می و آوریل) نتایج بهتری را ارائه می کنند. همچنین نتایج طبقه بندی شدت خشکسالی حوضه آبریز دریاچه ارومیه براساس شاخص VCI طی فصل رشد (مارس تا سپتامبر) نشان داد در سال های 2000، 2008 و 2001 به ترتیب با 85/93، 93/91 و 72 درصد، بیشترین و در سال های 2010، 2007 و 2004 به ترتیب با 21/1، 06/2 و 33/5 درصد، کمترین خشکسالی (ضعیف تا بسیار شدید) در سطح حوضه روی داده است. با استفاده از شاخص های ماهواره ای مطلوب ارائه شده در پژوهش حاضر، امکان پیش بینی و برآورد منطقه ای پدیده خشکسالی حوضه آبریز دریاچه ارومیه در ماه های مختلف فصل رشد یا طی فصل رشد و دستیابی به نتیجه بهتر وجود دارد.
بررسی اثر معیار خاک شناسی بر پتانسیل بیابانزایی مخروط افکنه ها (مطالعه موردی: بخش جنوبی حوزه ی آبخیز رودخانه ی شور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روند بیابانزایی مستلزم درک پدیده هایی است که هم به طور منفرد و هم در کنش و واکنش بایکدیگر در یک ناحیه تغییراتی را به وجود آورده اند که این تغییرات منجر به بیابانزایی و تخریب اراضی شده است. به منظور بررسی اثر معیار خاک شناسی بر پتانسیل بیابانزایی مخروط افکنه ها در بخش جنوبی حوزه آبخیز رودخانه شور، نخست اقدام به تهیه ی نقشه ی طبقات شیب، کاربری اراضی و زمین شناسی کاربردی با هدف ایجاد واحدهای همگن و تعیین خصوصیات خاک شد ، به طوری که از طریق روی هم قرار دادن و تقاطع این نقشه ها با لایه شبکه ای ایجاد شده به وسیله برنامه جانبی ET GeoWizards در نرم افزار ArcGIS 10.3 ، نقشه ی واحدهای کاری حاصل شد. در این تحقیق سه شاخص حساسیت پذیری نسبت به فرسایش، شوری و نفوذپذیری خاک در نظر گرفته شد که در نهایت هر یک به صورت نقشه ای طبقه بندی شده مبتنی بر عبارت های زبانی در طیف هفت گانه، ارایه گردیدند. در این تحقیق از روش آزمون های ناپارامتریک فریدمن و رتبه های دبلیو کندال به منظور تعیین پتانسیل و اولویت بندی گزینه ها استفاده شد، به طوریکه پس از تعریف اعداد قطعی مربوط به عبارات زبانی در طیف هفت گانه، اقدام به محاسبه مقادیر میانگین رتبه گزینه ها گردید. در این تحقیق دامنه تغییرات مقادیر میانگین رتبه ها حاصل از آزمون های فریدمن و رتبه های دبلیو کندال از 00/7 تا 33/17 متغیر است. نتایج تحقیق مبتنی بر آزمون های ناپارامتریک نشان داد که 18/74 درصد (77/4245 هکتار) از منطقه دارای پتانسیل بیابانزایی متوسط و 82/25 درصد (67/1477 هکتار) دارای پتانسیل بیابانزایی خیلی زیاد است. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که جوانترین و قدیمی ترین مخروط افکنه های منطقه به ترتیب دارای پتانسیل بیابانزایی خیلی زیاد (75/798 هکتار) و کم (23/152 هکتار) می باشند.
Relationship between Air Pollutants and Mortality from Cardiorespiratory Diseases in Mashhad: A Step Towards Increasing Citizens’ Awareness of Adverse Effects of Pollutants(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴
117 - 126
حوزههای تخصصی:
Air pollution in different cities of the world is a complex mixture of toxic components, including particulate matter (PM), mainly produced by combustion processes. A cross-sectional analytical study was conducted to investigate the relationship between air pollutants and mortality from cardiorespiratory diseases in Mashhad. To this end, the data on mortality from cardiorespiratory diseases in 2012-2013 were obtained from Razavi Khorasan Health Organization. The mean daily concentration of air pollutants, including carbon monoxide (CO), PM with a diameter of 10 micrometers or less (PM<sub>10</sub>), and PM<sub>2.5</sub> was calculated. The results of data analysis showed that there was a relationship between PM<sub>10</sub> concentration and the rate of mortality from cardiovascular diseases in men. In addition, a significant relationship was observed between PM<sub>10</sub> concentration and the rate of mortality from respiratory diseases in both men and women. The results indicated that there was a significant relationship between PM<sub>2.5</sub> concentration and the rate of mortality from cardiorespiratory diseases in both men and women. There was also a significant relationship between CO concentration and the rate of mortality from respiratory diseases in women. The results demonstrated that PM<sub>2.5</sub> has the greatest effect on mortality from cardiorespiratory diseases. The study findings were reported within the context of environmental communication by using the media tools to raise public awareness of the adverse effects of pollutants.
تبیین چارچوب مفهومی-کاربری استفاده از انرژی تجدید پذیر در مناطق روستایی با محوریت منابع زیست توده (موردمطالعه: روستای نوآباد چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
526 - 545
حوزههای تخصصی:
توسعه اقتصادی و افزایش تقاضا برای انرژی، استفاده از منابع انرژی بی خطر و تجدیدپذیر را ضروری می نماید. پسماند جامد روستایی به عنوان یکی از منابع زیست توده به طور قابل توجهی در ایجاد یک منبع انرژی تجدید پذیر کمک می نماید. بررسی ها نشان می دهد که انرژی زیست توده می تواند یکی از گزینه های مناسب برای جایگزینی با سوخت فسیلی باشد. چراکه افزون بر آثار مخرب کمتر بر محیط زیست، می توان آن را به عنوان منبع پایان ناپذیر انرژی محسوب نمود. هدف کلی از این پژوهش تبیین چارچوب مفهومی-کاربری استفاده از انرژی تجدید پذیر در مناطق روستایی با محوریت منابع زیست توده است که به منظور عملیاتی شدن هدف مذکور، با بررسی منابع معتبر داخلی و خارجی در زمینه موضوع تحقیق، چارچوب مفهومی طراحی و سپس با استناد به چارچوب مفهومی تحقیق، میزان انرژی قابل استحصال روستا در بخش های باغی، زراعی، دامی و خانگی موردمحاسبه قرار گرفت. در ادامه با توجه به محاسبات پایه انرژی در منطقه موردمطالعه، به ارائه سناریوهای کاربردی در این زمینه پرداخته شد. نتایج حاصل نشان داد که میزان کل انرژی حاصل از زیست توده برابر با 1/ 70857266 کیلوژول است که با تعریف سناریوهای متعدد و میزان انرژی محاسبه شده از بخش زیست توده می توان 17/ 17 در صد مصرف برق خانگی ،60/ 2 درصد مصرف گاز ، 58/68 درصد در تأمین انرژی موردنیاز بخش روشنایی معابر عمومی روستا، 67/54 درصد در تأمین برق پمپ آب رسانی روستا به اراضی منابع طبیعی با ارتفاع 131 متر، 70/3 درصد در تأمین برق آبیاری بارانی و یا 60/42 برق موردنیاز آبیاری قطره ای اراضی روستای موردمطالعه را تأمین نمود.
تبارشناسی شناسی موضوع خلع سلاح و کنترل تسلیحات در روابط بین الملل
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم و کلیدی در عرصه بین الملل، مسئله خلع سلاح و کنترل تسلیحات بوده است. مفاهیم یاد شده به لحاظ مفهومی واجد ماهیتی جدال برانگیز می باشند. از منظری زبان شناسانه و با بهره ای آزادانه از ترمینولوژی نظریات سوسور پدر زبان شناسی نوین، می توان گفت دال خلع سلاح و کنترل تسلیحات به مدلول های نسبتاً گوناگون ارجاع داده می شود. در این پژوهش نقطه آغاز کاوش و جستجو کنفرانس های لاهه در سالهای 1899 و 1902 است. از منظر نگارنده و بسیاری از پژوهشگران؛ دوران مذبور، دوران تولد گفتمان خلع سلاح در عرصه ی روابط بین الملل می باشد. از این رو بسیاری از تحقیقات و پژوهش های ارائه شده در کنفرانس های لاهه را نقطه عطف در این زمینه می انگارند. در این راستا نگارنده به تبعیت و پیروی از اسلاف خویش نقطه تبارشناسی را آغاز کنفرانس های لاهه می گذارد.