مطالب مرتبط با کلیدواژه

احساس گناه مرضی


۱.

طراحی روش درمان شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی بر مبتلایان به اختلال وسواس- بی اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی - رفتاری آبرامویتز درمان شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی OCD احساس گناه مرضی درمان وسواس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۲ تعداد دانلود : ۹۹۹
این پژوهش با هدف ارائه الگوی درمان شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی در درمان اختلال وسواس- بی اختیاری و بررسی میزان اثربخشی آن در مقایسه با درمان شناختی- رفتاری آبرامویتز انجام شده است. در این مقاله از دو روش کیفی و کمی استفاده شد. بخش اول پژوهش ( تهیه بسته درمان شناختی-رفتاری با رویکرد اسلامی)، به روش کیفی و با استفاده از تحلیل منابع دینی انجام شد . بخش کمی پژوهش از نوع شبه آزمایشی شامل سه گروه شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی، شناختی- رفتاری آبرامویتز و گروه گواه بود که 12 نفر در هر گروه بررسی شدند. از بین افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره با شکایت وسواس،36 نفر به روش نمونه گیری در دسترس موردمطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش از آزمون های تحلیل کواریانس( تک و چندمتغیری) و شاخص معناداری بالینی استفاده شد.<br /> یافته ها نشان داد درمان مذهبی بر شدت اختلال وسواس- بی اختیاری و اغلب نشانه های آن موثر است و وسواس ها را بیشتر از درمان شناختی- رفتاری آبرامویتز کاهش می دهد. در گروه درمان مذهبی،10 نفر و در گروه شناختی- رفتاری آبرامویتز، 6 نفر در کاهش شدت وسواس به سطح معناداری بالینی رسیدند و در گروه گواه هیچکدام از افراد به این سطح نرسیدند. نتایج این تحقیق نشان می دهد الگوی درمان شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی، با تأثیر بر معنادهی های نادرست مذهبی- اخلاقی( احساس گناه مرضی) می تواند بر شدت و نشانه های وسواس- بی اختیاری موثر باشد بنابراین مکمل درمان شناختی- رفتاری آبرامویتز در درمان وسواس- بی اختیاری است.
۲.

اثربخشی درمان شناختی- رفتاری با رویکرد عقلانی- معنوی بر کاهش علائم اختلال وسواس- بی اختیاری در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی - رفتاری رویکرد عقلانی-معنوی احساس گناه مرضی درمان وسواس - بی اختیاری خودپنداره خداپنداره آخرت پنداره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۷ تعداد دانلود : ۳۶۷
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری با رویکرد عقلانی- معنوی در درمان وسواس- بی اختیاری (OCD) در زنان مبتلا، به روش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری یک ماهه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره شهر قم بود که بعد از تشخیص قطعی وسواس- بی اختیاری در مراجعان، تعداد 22 نفر از آنها به صورت دردسترس و براساس ملاک های ورود و خروج برای گروه نمونه انتخاب شدند. این افراد در دو گروه یازده نفره شامل گروه آزمایشی درمان شناختی- رفتاری با رویکرد عقلانی-معنوی (گروه آزمایش) و گروه گواه گمارده شدند. پس از اجرای مداخله بر روی گروه آزمایش، داده ها با آزمون های تحلیل کواریانس و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها نشان داد که درمان شناختی- رفتاری با رویکرد عقلانی-معنوی بر کاهش شدت وسواس- بی اختیاری زنان تأثیر مثبت معنادار داشت و این تأثیر در پیگیری یک ماهه پایدار بود. نتایج این تحقیق نشان داد که الگوی درمان شناختی-رفتاری با رویکرد عقلانی-معنوی، باورهای عقلانی را تقویت کرده و ترس های مذهبی- معنوی افراطی مربوط به خدا و گناه را کاهش می دهد و با اصلاح خود پنداره، خداپنداره و آخرت پنداره، بر کاهش شدت وسواس- بی اختیاری تأثیرگذار است.
۳.

تأثیر متغیرهای الگوی چند بعدی معنوی با میانجی گری باورهای ناکارآمد بر اختلال وسواس(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۲۰۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر متغیرهای درمان چند بعدی معنوی بر شدت وسواس و علائم اختلال وسواس−بی اختیاری با میانجی گری باورهای ناکارآمد شناختی با استفاده از تحلیل مسیر انجام شده است. طرح پژوهش حاضر، توصیفی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه بیماران وسواس−بی اختیاری مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم در سال 1400 با شکایت اصلی اختلال وسواس−بی اختیاری بودند. تعداد 240 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. اعضای نمونه با پاسخ دادن به پرسشنامه وسواس «ییل−براون» و نمره شدت وسواس بالاتر از 9 براساس خط برش هنجارشده انتخاب شدند و به پرسشنامه تحول روانی−معنوی، پرسشنامه پایبندی مذهبی و پرسشنامه خودپنداره−خداپنداره جان بزرگی و پرسشنامه احساس گناه گوگلر وجونز و پرسشنامه باورهای ناکارآمد شناختی پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل مسیر و با نرم افزار لیزرل و spss تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سطح تحول روانی−معنوی، پایبندی مذهبی و خداپنداشت رابطه منفی و معنادار و متغیرخداپنداره رابطه مثبت و معنادار با علائم وسواس فکری و عملی دارند. پایبندی مذهبی به صورت منفی و معنادار و احساس گناه به صورت مثبت و معنادار با میانجی گری باورهای ناکارآمد شناختی با علائم وسواس فکری رابطه دارند؛ همچنین مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است. درنتیجه با افزایش سطح تحول روانی−معنوی، پایبندی مذهبی و نمره خداپنداشت و نیز کاهش نمره خداپنداره، احساس گناه و باورهای ناکارآمد شناختی، علائم وسواس فکری و عملی کاهش می یابد.