مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱٬۰۶۱ تا ۲۱٬۰۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
69 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های مدیریت دانش در راستای تحلیل محتوای کتب درسی دوره ابتدایی بود. رویکرد تحقیق کیفی و از نوع روش تحلیل مضمون همراه با تحلیل مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهید مطهری خوی بوده که 19 نفر از آنها به صورت نمونه گیری هدفمند از نوع موارد شاخص در سال تحصیلی 1400-1399 انتخاب شدند و مصاحبه های نیمه سازمان یافته ای تا رسیدن به حد اشباع داده ها صورت گرفت. جهت اطمینان و اعتباربخشی به دقت و صحت داده ها از روش توصیف غنی داده ها و خود بازبینی پژوهشگر استفاده شد. یافته های به دست آمده نشان داد که مدیریت دانش در فرایند تحلیل محتوا، دارای مضامین فراگیر 4 گانه ای مانند فرهنگ سازمانی(گفتمان تحلیل، سنخیت شناسی، عیارسنجی)، فرایند فعالیت(شبکه سازی دانشی، مدل سازی، خود معلم سازی)، خط مشی ها(تدریس پژوهی، شخصی سازی دانش، برنامه مهارتی)، و فناوری(کلاس های کانونی، هسته اساتید، کارگاه های دانش افزایی) است که از طریق دسته بندی 142 کد اولیه به دست آمده اند. نتایج نشان داد که مدیریت دانش به عنوان نقطه اتصال فعالیت ها و کنش های متقابل در فرایند تحلیل محتوا، باید در چارچوب سازی فعالیت های آموزشی به کار گرفته شود.
رابطه نظارت و راهنمایی راهبران آموزشی و تربیتی با صلاحیت های حرفه ای معلمان و مدیران مدارس ابتدایی
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش بررسی رابطه نظارت و راهنمایی راهبران آموزشی و تربیتی، با صلاحیت های حرفه ای معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهرستان اسدآباد، در سال تحصیلی 1402-1401 است. روش: روش انجام پژوهش، توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل مدیران و معلمان دوره ابتدایی به تعداد 443 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده 210 نفر انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های استاندارد راهنمایی و نظارت سبحانی نژاد و آقاحسینی (1394) و پرسشنامه محقق ساخته صلاحیت های حرفه ای معلمان و مدیران است. پایایی پرسشنامه ها بالاتر از 07/0 و روایی آن ها مورد تایید خبرگان است. از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و آزمون تی گروه های مستقل استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد نظارت و راهنمایی راهبران آموزشی و تربیتی موجب ارتقای صلاحیت های دانشی، مهارتی، نگرشی/ارزشی، شخصیتی/اخلاقی و صلاحیت های پژوهشی معلمان و همچنین صلاحیت های دانشی، اعتقادی/اخلاقی، شخصیتی، اجرایی، مدیریت و رهبری و صلاحیت ارتباطی مدیران می شود. آزمون تی گروه های مستقل نشان داد که بین نظرات معلمان و مدیران در خصوص نظارت و راهنمایی راهبران آموزشی و تربیتی، تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد نظارت و راهنمایی راهبران آموزشی و تربیتی موجب ارتقای صلاحیت های حرفه ای معلمان و مدیران مدارس ابتدایی می شود.
واکاوی تجارب زیسته پرستاران بخش کرونای بیمارستان های کرمانشاه از راهکار های مقابله با فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
7 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ، فهم تجربه ی زیسته ی پرستاران بخش کرونا و تعیین راهبرد هایی است که آنها هنگام مواجهه با فرسودگی شغلی استفاده می نمایند. جامعه ی این پژوهش شامل پرستاران بخش کرونای بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه می باشد.
روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدار شناختی توصیفی و در نیمه ی اول سال 1401 انجام شد. نمونه پژوهش به روش نمونه گیری غیر تصادفی( نمونه گیری هدفمند) و پس از شناسایی پرستاران دچار فرسودگی شغلی متوسط به بالا در نهایت با توجه به اشباع نظر ها10 نفر انتخاب شد.ابتدا از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته، داده ها پیرامون تجربیات پرستاران از فرسودگی شغلی و راهبرد های مقابله با آن جمع آوری شد و پس از ضبط هر مصاحبه به داده های متنی تبدیل شد. این داده ها با روش تحلیل محتوای هفت مرحله ای کلایزی مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: در مرحله ی کد گذاری باز 46 کد استخراج شد که در مرحله ی کد گذاری محوری به 15 کد تقلیل یافتند در نهایت 4 مضمون اصلی شامل راهبرد های مبتنی بر خانواده شامل مضامین فرعی حمایت عاطفی خانواده، حمایت عاطفی دوستان و گروه های اجتماعی و پذیرش کمک از سوی خانواده، راهبرد های مبتنی بر فرد شامل ایجاد نگرش مثبت،تعادل کار-زندگی شخصی، ورزش و تفریحات سالم، تغییر رشته و بخش، توانمندسازی و تجارب مشارکتی و مراجعه به روانشناس و روانپزشک، راهبرد های مبتنی بر معنویت شامل ایمان و باور قلبی و ارزش های حاکم بر حرفه و راهبرد های مبتنی بر سازمان شامل حمایت ابزاری، کاهش تراکم کاری،تدارک خدمات مشاوره ای پیشگیرانه و درمانی، توجه به امکانات رفاهی و تشویق کارکنان شناسایی شد.
نتیجه گیری: استراتژی های پرستاران در هنگام مواجهه با فرسودگی شغلی متفاوت است. حمایت عاطفی از سوی خانواده نزدیکان نفش مهمی در کنترل مولفه های فرسودگی شغلی ایفا می کند و منبع حمایتی قوی در شرایط بحرانی هستند. راهبرد های فردی پرستاران به میزان زیادی در کنترل عوامل استرس زای ناشی از فرسودگی شغلی موثر است. راهبرد های مبتنی بر معنویت با هدفمند نمودن اقدامات پرستاری می تواند تحمل مشکلات را برای پرستاران آسان تر نموده و راهبرد های مبتنی بر سازمان نیز با انگیزه بخشی به پرستاران درکاهش فرسودگی شغلی موثر است. راهبرد های مقابله ای شناسایی شده به عنوان راهبرد هایی کارآمد می توانند در فرایند سازگاری پرستاران با پیامد های فرسودگی شغلی و کیفیت بخشی به زندگی آنها موثر باشند.
بررسی استفاده از سیستم های هوش مصنوعی برای تشخیص و تصحیح خطاهای محتوای آموزشی در یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی اهمیت تشخیص و تصحیح خطاهای محتوای آموزشی در یادگیری الکترونیکی و نقش سیستم های هوش مصنوعی در بهبود کیفیت آموزش و یادگیری می پردازد. با رشد سریع پلتفرم های یادگیری آنلاین، تقاضا برای محتوای آموزشی با کیفیت بالا افزایش یافته است، اما اشتباهات و نادرستی ها در محتوای آموزشی می توانند تأثیرات جدی بر تجربه یادگیری دانش آموزان داشته باشند. در این راستا، سیستم های هوش مصنوعی به عنوان راه حلی امیدوارکننده برای شناسایی و اصلاح اشتباهات در محتوای آموزشی ظهور کرده اند. این سیستم ها توانایی تجزیه وتحلیل حجم وسیعی از داده ها و شناسایی خطاها و ناسازگاری ها را دارند و می توانند بهبود قابل توجهی در کیفیت آموزش و یادگیری ایجاد کنند. پیاده سازی سیستم های هوش مصنوعی به عنوان ابزاری مؤثر برای ارتقاء تجربه یادگیری دانش آموزان و افزایش بهره وری مربیان در فرآیند آموزش می باشند. این مقاله به بررسی نقش اساسی سیستم های هوش مصنوعی در ارتقاء تجربه یادگیری می پردازد و نشان می دهد که چگونه این سیستم ها می توانند بهبود قابل توجهی در تشخیص و اصلاح خطاهای محتوای آموزشی و بهبود کیفیت آموزش و یادگیری ایجاد کنند. در نهایت، این مقاله به عنوان یک منبع ارزشمند برای محققان و متخصصان حوزه یادگیری الکترونیکی معرفی شده و نقش اساسی سیستم های هوش مصنوعی در تحول و بهبود در حوزه یادگیری الکترونیکی را برجسته می کند.
پاسخ به نقد کتاب: هخامنشیان در مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹
143 - 149
حوزههای تخصصی:
مقاله ای با عنوان «هخامنشیان در مصر» را آقای دکتر هوشنگ رستمی در شماره 5 سال 2 و صفحات 101 تا 107 نشریه وزین پژوهشنامه ایران باستان چاپ کرده که نقدی است بر کتاب اینجانب که بیش از 10 سال پیش به چاپ رسیده است. در باب پاسخگویی به این نقد چند سطری نگاشته شده است که خواهشمند است در شماره بعدی آن نشریه درج شود. در این مجال به چند مورد که در آن نقد به شکلی مبهم بیان شده بود، اشاره ای شده است.
بررسی میزان توجه کتاب هدیه های آسمان پایه پنجم ابتدایی به مولفه های نماز و مهدویت
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان توجه کتاب هدیه های آسمان پایه پنجم ابتدایی به مولفه های نماز و مهدویت می باشد. این تحقیق یک پژوهش توصیفی است و در گروه پژوهش های کاربردی قرار دارد. با توجه به ماهیت و اهداف مورد توجه، در این تحقیق از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، کتاب هدیه های آسمان پایه پنجم ابتدایی چاپ 1402 می باشد. اما به دلیل بهبود اعتبار نتایج، کلیه محتوای کتاب مورد بررسی قرار گرفت و از نمونه گیری استفاده نشد و به صورت سرشماری، محتوای کتاب در دو بخش دروس و فعالیت ها به طور کامل مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار گرفت. برای بررسی و تحلیل محتوای کتاب، از فهرست وارسی تحلیل محتوا استفاده شده است. نتایج نشان داد که از میان مولفه های نماز، به مولفه تشویق به نماز خواندن (87/21%) و مولفه آداب نماز جماعت (0%) به ترتیب بیشترین و کمترین توجه شده است؛ همچنین از میان مولفه های مهدویت نیز به مولفه ویژگی های فردی حضرت (73/72%) بیشترین توجه، و به مولفه های عصر ظهور (54/4%) و عصر بعد از ظهور (عصر حکومت) (54/4%) کمترین میزان توجه شده است.
الزامات استقرار نظام تضمین کیفیت در آموزش عالی و پژوهش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۸
123 - 157
حوزههای تخصصی:
کیفیت نظام آموزش عالی و پژوهش کشور و ایجاد سازوکارهای لازم برای ارزیابی آن، به عنوان یکی از مسائل اصلی این حوزه مطرح است. این پژوهش به منظور ارائه راهکارهایی برای اصلاح و تکمیل نظام تضمین کیفیت آموزش عالی و پژوهش کشور با بررسی اقدام ها و فعالیت های ارزیابی گذشته و تحلیل و آسیب شناسی وضعیت موجود انجام گرفته است. همچنین، به منظور شناسایی تجارب برتر، مطالعه تطبیقی نظام تضمین کیفیت آموزش عالی و پژوهش بر چهار کشور منتخب آمریکا، فرانسه، چین و ترکیه انجام شد. سپس به مطالعه اسنادی قوانین و اسناد بالادستی این حوزه در کشور پرداخته شد و آسیب شناسی از فعالیت های ارزیابی انجام شده ازسوی نهادهای متولی نظام آموزش عالی و پژوهش کشور صورت گرفت. روایی و پایایی پژوهش با روش بررسی متقابل و نظر متخصصان این حوزه مورد تأیید قرار گرفت و یافته های پژوهش ۹ آسیب اصلی را مشخص کرد: پراکندگی فعالیت های ارزیابی، دولتی و صوری بودن، ضعف رویکرد علمی و تخصصی، غلبه رویکرد کنترلی، مستمر نبودن ارزیابی ها، فردگرایی در ارزیابی ها، شفافیت پایین فعالیت های ارزیابی، کم توجهی به ذی نفعان مختلف آموزش عالی و پژوهشی، اثربخشی پایین فعالیت های ارزیابی. در پایان، برای رفع آسیب های موجود پیشنهادهایی ارائه شده است: ایجاد نهاد ملی تضمین کیفیت آموزش عالی، مشارکت دادن ذی نفعان مختلف، تغییر رویکرد از درون دادمحوری به برون دادمحوری، انتشار عمومی نتایج ارزیابی و استفاده از آن به عنوان ابزار سیاستی، ایجاد سامانه ملی اطلاعات آموزش عالی و پژوهشی و عضویت در شبکه های تضمین کیفیت بین المللی.
محک عوامل رافع مسئولیت کیفری در سنجه عدالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۸
199 - 228
حوزههای تخصصی:
صناعت قانونگذاری مستلزم رعایت بایسته های عدیده ای است که در میان آنها سنجه عدالت به عنوان «روح قانون» جایگاه شایانی دارد. در میان گستره قوانین جزایی، بایستگی این سنجه در «عوامل رافع مسئولیت کیفری» به دلیل تأثیرگذاری در اعمال یا عدم اعمال مجازات، حائز اهمیت مضاعف است. ازاین رو رعایت سنجه عدالت در وضع این مقررات از اهمیت بسزایی برخوردار می شود. با عنایت به اهمیت ممتاز سنجه عدالت، این پژوهش که به روش تحلیلی - توصیفی و با استفاده از داده های کتابخانه ای صورت گرفته است در مقام پاسخ به سؤال اصلی خود مبنی بر سنجش عوامل رافع مسئولیت کیفری از منظر بایسته عدالت است و بر همین اساس، عوامل رافع مسئولیت کیفری به عنوان شمه ای از قوانین جزایی ماهوی را زیر ذره بین بایسته عدالت به مثابه شاخص ممتاز قانونگذاری نهاده و با نگاهی انتقادی به بررسی بنیادهای موجود در قانون مجازات اسلامی 1392 از این منظر می پردازد. دستاوردهای این پژوهش مبرهن آن است که عملکرد قانونگذار کیفری در مواردی مانند «عدم پذیرش جهل به قانون»، «تعقیب و نگهداری بیمار روانی»، «تفاوت مجازات برحسب جنسیت» و «نپذیرفتن اکراه در قتل» در فاصله ای دور از این بایسته قرار دارد.
مطالعه علم سنجی تولیدات علمی حوزه اخلاق دیجیتال در پایگاه اسکوپوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
115 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت مسائل اخلاقی در فضای مجازی، پژوهش حاضر به بررسی تولیدات علمی در حوزه اخلاق دیجیتال و مفاهیم مرتبط، بر پایه شاخص های علم سنجی در پایگاه اسکوپوس پرداخته است.روش پژوهش: پژوهش از نوع کاربردی است و از رویکرد علم سنجی برای تحلیل یافته ها بهره برده است. جامعه مورد مطالعه را 755 مقاله پژوهشی و مروری نمایه شده در پایگاه اسکوپوس با موضوع اخلاق دیجیتال تشکیل می دهد. در مرحله اول، به منظور ساخت مجموعه داده از انتشارات علمی در حوزه اخلاق دیجیتال، مقالات پژوهشی و مروری نمایه شده از پایگاه اسکوپوس استخراج و در ادامه تحلیل یافته ها به روش توصیفی انجام و نقشه علمی با کمک نرم افزار VOSviewer ترسیم شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد اولین مقاله در این حوزه به سال1981 برمی گردد و تا پایان سال 2023 تعداد 755 مقاله در حوزه اخلاق دیجیتال و مفاهیم مرتبط در پایگاه اسکوپوس نمایه شده است. این مقالات در 160 عنوان نشریه منتشر شده و فعال ترین نویسنده در این حوزه لوسیانو فلوریدی با 29 مقاله است. همچنین، پر استناد ترین مقاله نیز به همین فرد در سال 2018 اختصاص دارد. کشور آمریکا و دانشگاه آکسفورد فعال ترین کشور و سازمان در انتشار مقالات حوزه اخلاق دیجیتال هستند. در این میان تنها 16 مقاله به نویسندگان ایرانی تعلق دارد. نقشه علمی به دست آمده حاکی از آن است که مقالات این حوزه در پایگاه اسکوپوس مشتمل بر 10 خوشه و 635 پیوند است که شامل اخلاق اطلاعات، اخلاق دیجیتال و حریم خصوصی، اخلاق، هوش مصنوعی و اخلاق فناوری، اخلاق کامپیوتری، اخلاق سایبری، الگوریتم ها در سیستم های اطلاعاتی، فناوری اطلاعات و اخلاق کاربردی هستند.نتیجه گیری: آنچه که امروزه بیش از پیش در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفته موضوع اخلاق است. تحلیل یافته ها نشان داد که تأکید در پژوهش های علمی حوزه اخلاق دیجیتال همچون سرقت ادبی، اخلاق پژوهش، حمله سایبری، حقوق دارایی فکری به سمت اخلاق در مسائل حوزه فناوری و کامپیوتری مثل فناوری دیجیتال، اخلاق مجازی، حاکمیت داده ها، فناوری های نوظهور، هوش مصنوعی، اخلاق فناوری، حفاظت داده ها و یادگیری ماشینی در حال تغییر است.
اثربخشی آموزش سرمایه ی روان شناختی و باورهای فراشناخت بر احساس پیوستگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سرمایه ی روان شناختی و باورهای فراشناخت بر احساس پیوستگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود که از طرح پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش 60 نفر از زنان روستایی متأهل شهرستان دهاقان بودند که با گمارش تصادفی، 20 نفر در گروه آموزش سرمایه ی روان شناختی، 20 نفر در گروه آموزش باورهای فراشناخت و20 نفر نیز در گروه کنترل قرار گرفتند. این گروه ها به تصادف در گروه های آزمایشی و کنترل گمارش شدند. گروه های آزمایشی به مدت 8 جلسه ی 1ساعته، یک گروه تحت آموزش سرمایه ی روان شناختی و یک گروه هم تحت آموزش باورهای فراشناخت قرار گرفتند. در پایان هر سه گروه به پرسشنامه ی احساس پیوستگی آنتونوسکی (1987) پاسخ دادند. روایی و پایایی ابزار پژوهش برای استفاده در فرهنگ ایرانی رضایت بخش بوده است. نتایج تحلیل واریانس یک متغیره (ANOVA) نشان داد که آموزش سرمایه ی روان شناختی و فراشناخت بر احساس پیوستگی تأثیر معنی داری داشته است. بنابراین، می توان از آموزش سرمایه ی روان شناختی و آموزش باورهای فراشناخت یا تلفیقی از این دو روش جهت افزایش احساس پیوستگی زنان بهره برد.
مدل پارادایمی روایت زنان کارآفرین برتر از سازه های اثربخش بر موفقیت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
131-165
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است تا با اتخاذ رویکرد بازاندیشانه، تجربه زیسته زنان کارآفرین برتر را فهم نماید. بنابراین، از پارادایم تفسیری و رویکرد تحلیل نظریه زمینه ای و تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته فردی (25 نفر از زنان کارآفرین برتر که در جشنواره ملی کارآفرینان برتر برگزیده شده بودند) بهره گرفته شده است. پدیده محوری «زن کارآفرین برتر به مثابه نوآورِ ریسک پذیرِ تاب آور» شناسایی شد. این پدیده اشاره به زنی دارد که به دنبال کشف راه های جدید است و در این راه از هیچ گونه مخاطره و چالشی، نمی هراسد و در عین حال قادر به تحمل شرایط ناگوار نیز هست و می تواند خود را بازسازی نمایند. علاوه بر این، نتایج پژوهش حاکی از فهم ذهنیت و درک زنان کارآفرین برتر از وجه تمایز مدیریتی بین آنها و مردان کارآفرین در مدیریت بوده است که برخی از این تمایزات عبارتند از: روا داری؛ بنیاد مدیریت زنانه، امتزاج مختصات خلقی و سبک مدیریتی، تولیدگری در عالم خلقت، کنش های معطوف به تاب آوری و مدیریت نرم: الگوی منعطف و مادرانه.
بهبود پیش بینی مدل های ARIMA با طراحی مدل های ترکیبی یادگیری عمیق: مطالعه موردی رمزارزها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و تجارت نوین سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
163-191
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بدنبال طراحی و ارائه رویکردی جه بهبود نتایج پیش بینی بدست آمده از رویکردهای سنتی اقتصادسنجی با استفاده از روش های نوین مدل سازی است. مدل سازی خودرگرسیون هم انباشته میانگین متحرک (ARIMA، بعنوان یکی از گسترده ترین روش های پیش بینی سری های زمانی اقتصادی و مالی شناخته می شود، که رویکرد مناسبی بویژه برای پیش بینی های خطی کوتاه مدت سری های زمانی محسوب می شود. با این حال فرض وجود اثرات غیرخطی در سری های زمانی و ظهور الگوریتم های نوین مدل سازی بخصوص روش های یادگیری عمیق، که قابلیت استخراج ویژگی های پیچیده سری زمانی و مدل سازی آن را دارند، انگیزه ای برای محققین جهت بررسی و مقایسه قدرت پیش بینی رویکردهای سنتی و نوین مدل سازی گردیده است. در این پژوهش، دو روش برای پیش بینی قیمت چهار رمزارز، با بالاترین ارزش بازار مورد بررسی قرار می گیرد. روش مدل سازی (ARIMA) و سه رویکرد در حوزه یادگیری عمیق شامل (RNN، LSTMوGRU)، علاوه بر این یک رویکرد ترکیبی از مدل های یادگیری عمیق و ARIMA معرفی شده است که ترکیبی از نقاط قوت هر دو مدل برای افزایش دقت پیش بینی است. نتایج نشان می دهد مدل های ترکیبی ARIMA و یادگیری عمیق در پیش بینی مقادیر آتی سری زمانی نسبت به هر یک از مدل های ARIMA و یادگیری عمیق بصورت جداگانه، بهتر عمل می کنند. همچنین مدل ARIMA-GRU نسبت به تمام مدل های برآورد شده، مقادیر خطای پیش بینی کمتری دارد. طبقه بندی JEL : C22،C89،G17
بررسی تجارت فرامرزی استان بوشهر و شرکای تجاری ایران با تأکید بر اقتصاد دریامحور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و تجارت نوین سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
69-98
حوزههای تخصصی:
استان بوشهر به دلیل مجاورت با خلیج فارس در تجارت فرامرزی از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به اهداف تعیین شده در برنامه توسعه هفتم، یکی از راهبردهای مشخص شده تقویت ترانزیت با محوریت اقتصاد دریاست. لذا در پژوهش حاضر با بهره مندی از مدل جاذبه چندجانبه اندرسون و ون وینکوپ و نظریه هزینه مبادله به بررسی عوامل تأثیرگذار بر میزان صادرات استان بوشهر به شرکای تجاری ایران طی سال های (1386 – 1400) پرداخته شده است. نتایج حاصل شده که با استفاده از روش اقتصاد سنجی پانل پویا بدست آمده است نشان داد که اندازه اقتصادی و جمعیت استان بوشهر و اندازه اقتصادی شرکای تجاری بر میزان صادرات استان تأثیر مثبت دارد. اما جمعیت کشورهای هدف تأثیر منفی بر میزان صادرات استان دارد. همچنین علی رغم این که عمده صادرات و واردات کالاها از گمرکات استان به کشورهای حاشیه خلیج فارس صوت می گیرد، عامل زیر ساخت گمرکات استان و هزینه های تجارت چندان تأثیر معناداری بر میزان صادارت استان ندارند اما شرایط اقتصادی و سیاسی کشور تأثیر منفی و معناداری بر میزان صادرات استان بوشهر دارد. طبقه بندی JEL: Q50, Q56, R19.
بررسی همگرایی قیمت مسکن در استان های ایران (رویکرد آزمون ریشه واحد مارکوف- سوئیچینگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و تجارت نوین سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
133-159
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی همگرایی قیمت مسکن در استان های ایران با استفاده از آزمون ریشه واحد غیرخطی مارکوف سوئیچینگ در کنار آزمون ریشه واحد دیکی- فولر تعمیم یافته طی سال های 1372 الی 1400 است. نتایج آزمون دیکی- فولر نشان از عدم همگرایی قیمت مسکن دارد، این در حالی است که آزمون آزمون ریشه واحد غیرخطی مارکوف سوئیچینگ اعتبار این تئوری را در برخی دوره ها در اقتصاد ایران مورد تأیید قرار می دهد. طبق نتایج به دست آمده در رژیم رونق (شرایط افزایش قیمت مسکن) همگرایی در قیمت مسکن وجود دارد، ولی در رژیم رکود (شرایط کاهش قیمت مسکن) همگرایی وجود ندارد. نتیجه به دست آمده از آزمون غیرخطی، قابل انتظار به نظر می رسد. چراکه به دلیل وجود شرایط تورمی و انتظارات تورمی بالا، کاهش قیمت مسکن موقتی تلقی می شود و انتظار افزایش قیمت مسکن در زمان کوتاهی وجود دارد و بنابراین، قیمت ها به سرعت کاهش نمی یابد. با توجه به نتایج تحقیق، استفاده از ابزارهای سیاستی مختص هر منطقه و استان، می تواند مدیریت بهتری در کنترل نوسانات بازار مسکن کشور انجام دهد. همچنین، اتخاذ سیاست های مکمل برای تثبیت قیمت مسکن نیز می تواند مناسب باشد. طبقه بندی JEL: .C41, O18, R32
بررسی و تحلیل داستانِ «فارسی شکر است» از جمال زاده برمبنای سبک شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله داستان کوتاه «فارسی شکر است» از مجموعه داستان «یکی بود یکی نبود» اولین اثر داستانی محمدعلی جمال زاده، با در نظر گرفتن مؤلفه های سبک شناسیِ انتقادی لسلی جفریز، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. مسأله اصلی مقاله آن است که به کمک این مؤلفه ها شناخت لایه های پنهان متن و کشف مناسبات «ایدئولوژی»، «قدرت»، «گفتمان انتقادی» با نظم و سهولت بیشتری انجام می پذیرد. مؤلفه های سبک شناسی انتقادی از دیدگاه جفریز عبارت اند از: 1-نامیدن و توصیف کردن 2-بازنمایی کنش ها، رخدادها و وضعیت ها 3-ترادف و تقابل 4-مثال آوردن و نام بردن 5-اولویت بندی 6-معانی ضمنی و فرض و دلالت 7-منفی سازی 8-فرضیه سازی 9-ارائه سخنان و افکار دیگر مشارکین 10-بازنمایی زمان، مکان و جامعه. با توجه به ساختار زبانی و تحلیل های اجتماعی و فرهنگی موجود در این داستان، مؤلفه های ده گانه جفریز در ارزیابی و تحلیل این اثر کارایی و قابلیت بسیار زیادی دارد و می تواند یافته های قابل توجهی را برای پژوهش فراهم کند.بازنمایی وضعیت ها، رخدادها و کنش ها با اختلاف چشم گیری نسبت به سایر مؤلفه ها نمود بیشتری در این داستان دارد. مؤلفه هایی مانند بازنمایی جامعه، فرضیه سازی و بیان اندیشه های دیگران، کم ترین بسامد را در این داستان دارند. روش کار این مقاله توصیفی-تحلیلی و تطبیقی با استفاده از منابع کتابخانه ای است. این پژوهش در مقایسه با پژوهش های سبک شناسی که درباره آثار جمال زاده انجام شده، واجد نوآوری ها و تازگی های بسیاری است که هم در روش بررسی و تحلیل آن دیده می شود و هم در کیفیت دست یابی به داده ها و یافته ها می توان شاهد آن بود. از مزیت های این روش، آمیختن مباحث سبک شناسی، نقد و دستور زبان است، و مبتنی بر تحلیل های فرهنگی و جامعه شناسی است که بین روساخت و ژرف ساخت زبان متن واکاوی می کند. مؤلفه های مورد نظر جفریز برای عینی کردن پژوهش و نظام مند کردن تحقیق در مقایسه با تحلیل گفتمان انتقادی و دیگر روش های مشابه مزیت بیشتری دارد.
النقد السوسیولوجی لروایه «عالم بلا خرائط» لجبرا إبراهیم جبرا وعبدالرحمن منیف (إعتماداً على منهج غولدمان البنیوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعدّ النقد السوسیولوجی من الطرق الفعاله لنقد النّصوص الأدبیّه لاسیّما الروایات. ویبحث فی هذا المنهج عن إستکشاف العلاقه بین بنیه الروایه ومحتواها بظروف وتحوّلات المجتمع والبیئه الّتی ولدت فیها، ویتمّ نقد ودراسه کیفیه الإنعکاس الفنی وصدی المجتمع فی العالم الخیالی والأدبی. وتعتبر الروایه أفضل جنس للدراسه السیاسیه والاجتماعیه لتاریخ البلدان المعاصر وهی فی الحقیقه التعبیر الفنی عن أحداث البیئه الاجتماعیه. إنّ مناقشه بنیه العمل الأدبی وإیجاد علاقته بمجمل الظروف الاجتماعیه للمجتمع الّذی خُلقت فیه الروایهُ فی تلک الفتره الزّمنیه المحدده هو الهدف الأساسی للنقد الاجتماعی. وإنّ مؤلفی روایه «عالم بلا خرائط» فی العالم الخیالی لِعملهما المشترک مع التمثیل الفنی لتفاصیل حربی 1948 و1967 وقد تعاملا بذکاءٍ شدیدٍ مع سوسیولوجیه الناس فی عصرهم وفی نثرهم الإفتراضی والخیالی، قدّما رؤیتهما النقدیه لقضایا العالم العربی الراهنه. و قد تناولت هذه الدراسه محتوى الروایه وعلاقتها المتبادله بالمجتمع اعتماداً علی المنهج الوصفیّ- التّحلیلیّ وبالرجوع إلی نماذج غولدمان البنیوی وکشفت عن هیئه واضحه للرؤیه الکونیّه للمؤلفین وتطبّقها مع طبقتهم الاجتماعیه. ونتائج هذه الدراسه تشیر إلی أنّ المؤلّفین فقد حاولا ترسیم قضایا ومشاکل عصرهم الکبری فی مکان عموریه الخیالی الّذی لا یمکن رسمها فی أیّ خریطه جغرافیه بحسب الدلاله المجازیه لعنوان الروایه (عالم بلا خرائط) بحیث تصبح رمزاً لکلّ مدن العالم العربی الهامّه ویمکن تعمیم قضایاها السیاسیه والاجتماعیه التی هی مفیده للجمیع.
تحلیل جامعه شناختی تفاوت های جنسیتی در ایده پردازی خودکشی در اینستاگرام: رویکردی از تحلیل شبکه اجتماعی با استفاده از کلان داده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
135 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه تحلیل جامعه شناختی تفاوت های جنسیتی در تبیین ایده پردازی خودکشی در اینستاگرام، بر مبنای نظریه شبکه کرون و توسعه آن، با استفاده از کلان داده و تحلیل شبکه اجتماعی است. روش پژوهش از نوع اکتشافی-کمی و تحلیل شبکه با استفاده از کلان داده حاصل از اینستاگرام است. نمونه تحقیق شامل کاربران فارسی زبان اینستاگرامی است که طی بازه مدنظر حداقل چهار پست دارای هشتگ مرتبط با ایده پردازی خودکشی منتشر کرده و دارای اکانت عمومی و در دسترس بوده اند. داده های تحقیق در سه مرحله از اینستاگرام جمع آوری شدند. یافته های حاصل از رگرسیون لجستیک نشان داد به ترتیبِ میزان تأثیر بر متغیر وابسته، در زنان: متغیرهای در معرض ایده پردازی خودکشی قرارگرفتن، ایده پردازی خودکشی پیشین، مرکزیت هسته خروجی و مرکزیت نزدیکی؛ در مردان: متغیرهای ایده پردازی خودکشی پیشین، مرکزیت هسته ورودی و شدت (دوسویگی) و در کل نمونه: متغیرهای ایده پردازی خودکشی پیشین، شدت (دوسویگی) و در معرض ایده پردازی خودکشی قرارگرفتن، دارای تأثیر مستقیم و معنادار بر ایده پردازی خودکشی است. توان تبیینی مدل در زنان (۵۳ تا ۲/۳۱درصد) بیشتر از مردان (۳/۲۸ تا ۲/۱۸درصد) و کل نمونه (۳/۲۸ تا ۹/۱۷درصد) است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اگرچه تفاوت معناداری در میزان و احتمال وقوع ایده پردازی خودکشی بین زنان و مردان نمونه وجود ندارد، سازوکارهای تأثیر موقعیت کاربر در شبکه ارتباطی حول ایده ها، افکار و رفتار خودکشانه بر احتمال وقوع ایده پردازی خودکشی، برحسب جنس متفاوت است؛ ازاین رو انجام مداخلات پیشگیرانه با لحاظ متغیر جنس توصیه می شود.
برساخت معنایی پدیده کالایی شدن آموزش (مورد مطالعه: مدارس متوسطه دوم شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
133 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی موضوع کالایی شدن آموزش و پیامدهای آن است. روش انجام این پژوهش نظریه داده بنیاد و جامعه هدف را دانش آموزان، معلمان، مدیران و مسئولین مدارس متوسطه دوم شهر مشهد تشکیل می دهند. انتخاب مشارکت گنندگان نیز با استفاده از نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری داده ها پس از 32 مصاحبه انجام شد. پایایی و اعتبار داده ها نیز با نظرمتخصصان و مشارکت کنندگان تأیید گردید. یافته های پژوهش نشان داد که کالایی شدن آموزش در سه سطح کالایی شدن یادگیری، کالایی شدن دانش آموز و کالایی شدن معلم اتفاق می افتد. شرایط و پیامدهای کالایی شدن نیز شامل شرایط علی (سازمانی و خانوادگی)، شرایط مداخله گر (شبکه روابط اجتماعی و خانوادگی، فراوانی مدارس غیردولتی و وجود نظام موازی آموزشی)، شرایط زمینه ای (خصوصی سازی آموزش و سیاست های دولتی)، تعاملات راهبردی (مقاومت و پذیرش) و پیامدها (اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، آموزشی و روانی) است.
مسئله اعتماد اجتماعی و چالش حکمرانی در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتماد اجتماعی واقعیتی اجتماعی-فرهنگی است که ریشه در زمینه ها و تجارب اجتماعی تاریخی یک جامعه دارد. زمانی که در یک جامعه فرهنگ اعتماد ظهور می یابد و در نظام هنجاری جامعه ریشه می دواند، به عامل توانمندی تبدیل می شود که آثار و کارکردهای زیادی در سطوح مختلف از خود برجای می گذارد. اعتماد به مثابه هنجاری اجتماعی-فرهنگی بر این نکته تأکید دارد که تصمیمات مربوط به اعتمادکردن یا بی اعتمادی ریشه در زمینه اجتماعی و فرهنگی دارد. بر این مبنا اعتماد در فضای اجتماعی شکل می گیرد و در طول زمان تقویت می شود. در جامعه پیچیده امروزی، اعتماد از پیش شرط های اساسی برای توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هر جامعه ای محسوب می شود و عنصر پیش قراردادی و مقدم بر حیات اجتماعی است. در این نوشته، برمبنای صورت بندی اعتماد در دو قالب اعتماد خاص گرایانه و اعتماد عام گرایانه در ایران، چگونگی پیوند اعتماد اجتماعی با امر حکمرانی در ایران معاصر (در سه دهه اخیر) مورد بررسی نظری و تجربی قرار می گیرد.روش پژوهش موردپژوهی واحد است که با تحلیل ثانویه داده های پیمایش های ملی، داده های ثبتی مرکز آمار و بانک مرکزی و اطلاعات و یافته های استنباطی حاصل از پژوهش های پژوهشگران انجام شده است.مشخصه و ملاکی که پایه صورت بندی اعتماد در قالب های خاص گرایانه و عام شده، شعاع و گستره حوزه اعتماد است. اولی دارای شعاع محدود است که اعتماد و رابطه با غیرخودی ها را به رسمیت نمی شناسد و بیشتر به دنبال تقویت روابط درون گروهی در قالب «ما»ی کوچک است. برعکس، اعتماد عام گرایانه شعاع اعتماد و تعامل را فراتر از افراد خودی تعریف می کند و به اعتماد و پیوندهای فراگروهی و بین گروهی اهمیت می دهد و به «ما»ی بزرگ توجه دارد. دستیابی به توسعه نیازمند کنش و بازی جمعی در میدان گسترده تر و فراخ تری از میدان های محدود و کوچک برآمده از اعتماد خاص گرایانه است. این مهم قرین با اعتماد عام گرایانه و مستلزم گذار از اجتماع به جامعه است. این نوشتار این پیش فرض را در خود دارد که شکل گیری و کیفیت حکمرانی مطلوب در گرو اعتماد عام گرایانه است.یافته های این بررسی نشان می دهد سوای از اینکه در ایران معاصر با چالش کاهش اعتماد مواجه هستیم، اعتماد عام گرایانه در مقایسه با اعتماد خاص گرایانه اندک، و غلبه و دست بالا با اعتماد خاص گرایانه است که موجد اختلال در فرایند حکمرانی در مقیاس های محلی و ملی و حتی در چگونگی مواجهه با جامعه جهانی می شود.
ساختار سرمایه بهینه مبتنی بر نسبت طلایی و تاثیرآن بر نرخ بازگشت سرمایه سرمایه گذاران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ساختار سرمایه و نرخ بازگشت سرمایه از مهم ترین متغیرهایی هستند که مورد توجه سهامداران بالقوه و سهامداران بالفعل می باشند، ترکیب حقوق صاحبان سهام و بدهی های شرکت، ساختار سرمایه را نشان می دهد و نرخ بازگشت سرمایه که با نماد P/E نشان داده می شود، از تقسیم قیمت بازار سهم بر سود خالص هر سهم بدست می آید و به نوعی برای ارزیابی ارزندگی سهام نیز مورد استفاده قرار می گیرد. هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر ساختار سرمایه بهینه مبتنی بر نسبت طلایی بر نرخ بازگشت سرمایه است، برای انجام این پژوهش از اطلاعات 148 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی1401-1389 استفاده شده است و با توجه به ماهیت توصیفی- همبستگی تحقیق مورد نظر، برای بررسی و کشف همبستگی بین متغیرها به روش پس رویدادی و رویکرد داده های پانل با اثرات ثابت عمل شده است. نتایج حاکی از تاثیر مثبت ساختار سرمایه بهینه مبتنی بر نسبت طلایی بر نرخ بازگشت سرمایه سرمایه گذاران است. همچنین در این پژوهش تاثیرساختار سرمایه بهینه مبتنی بر نسبت طلایی بر متغیرهای درآمد و قیمت سهام نیز مورد بررسی قرار گرفت، بر اساس نتایج بدست آمده تاثیر مثبت متغیر مستقل بر متغیرهای درآمد و قیمت سهام مورد تایید قرار گرفت.