ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط‌ترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۵۳۷٬۷۴۰ مورد.
۲۰۸۱.

The representation of artificial intelligence in world cinema; A comparative study of the pre-1990 and post-2010 periods

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Artificial Intelligence Science fiction cinema cultural discourse Representation

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۴
Previous studies have predominantly examined the representation of artificial intelligence in fictional literature, revealing a notable gap in analyzing cinema as an influential medium. The period before 1990 marked the onset of fundamental shifts in communication technologies and the public’s perception of technology, while the era after 2010 witnessed artificial intelligence becoming widely integrated into everyday life. These two historical ruptures have generated significant semantic transformations in cinematic portrayals that demand precise comparative and theoretical analysisThis study aims to conduct a comparative analysis of the “representation of artificial intelligence” in world cinema during the periods before 1990 and after 2010. Its central research question investigates the conceptual, narrative, character-development, and cultural-discourse differences and similarities surrounding artificial intelligence across these two eras. Twenty films (ten from each period) were selected based on their global acclaim and the centrality of artificial intelligence in their narratives. These films were analyzed using Saussurean–Peircean semiotics alongside Stuart Hall’s constructivist approach. The findings indicate that pre-1990 cinema predominantly focused on the “threat of technology” and the “human–machine war,” whereas post-2010 works emphasize “ethical crises,” “human–machine emotional relationships,” and “responsible coexistence.” Nevertheless, in both periods, artificial intelligence consistently functions as a “challenging Other,” perceived both as a threat and as a mirror reflecting humanity’s desires, hopes, and fears. The results underscore the necessity of rethinking the cultural-communication discourse surrounding technology and the shared future of humans and machines.
۲۰۸۲.

تحلیل شاخصه های آذین عمارت زلیخا و معمار آن بر اساس منظومۀ یوسف و زلیخای جامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عمارت زلیخا آذین بنا یوسف و زلیخا جامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
در متون و منابع کهن منظوم و منثور فارسی اشاراتی هرچند کم به مباحث هنر و زیبایی شده است. برخی از توصیفات بیان شده در این منابع می تواند مخاطب را با اصول و معیارهای زیبایی و مبانی هنر ایرانی آشنا کند. در توصیف برخی شاعران از بناها و آثار معماری نیز اصول و مبانی آذین بندی و تزیینات بنا به نحو مشخصی دیده می شود. یکی از این شاعران جامی است که در منظومه یوسف و زلیخا به توصیف عمارت ساخته شده توسط زلیخا و دایه اش و سفارش آن به معماری هنرپیشه اشاراتی کرده است. این مقاله با هدف بررسی ویژگی ها و توصیفات شاعر از این عمارت و با سؤال شاخصه های آذین بندی عمارت زلیخا براساس منظومه یوسف و زلیخا کدامند؟ نوشته شده است. روش انجام این پژوهش از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و ابزار آن شناسه برداری است. جامعه هدف پژوهش، ادبیات مربوط به منظومه یوسف و زلیخا و روش نمونه گیری نیز هدف مند است. تجزیه وتحلیل به صورت تحلیل محتوای کیفی است. نتایج حاصل نشان داده است که این عمارت با هدف ایجاد اشتیاق در یوسف برای وصال زلیخا ساخته شده است. بنابراین تزیین غالب از جنس نقاشی و نگارگری و هم آغوشی این دو نفر است. در کنار نقاشی از احجام جانوری، گیاهی و پرندگان با مصالحی مانند طلا، نقره و سنگ های گران قیمت استفاده شده است. صیقل کردن دیوارها، سقف، راهروها و هفت اتاق تودرتو برای انعکاس تصاویر و افزایش جلب توجه یوسف بوده است. استفاده از مصالح ارزشمند، این عمارت را در اندازه قصری با شکوه نمایان ساخته است.
۲۰۸۳.

بازخوانی انتقادی آرای متفکران دربارهٔ «زمان و معماری» از آغاز دورهٔ روشنگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان و معماری بازخوانی انتقادی آرای متفکران تحلیل مضمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۴
مفهوم زمان از دوره روشنگری وارد گفتمان معماری مغرب زمین شده و کاربرد آن از قرن بیستم تا به اکنون به اوج خود رسیده است. تاریخ معماری، نشان می دهد که لایه های مختلفی از مفهوم زمان در معماری وجود دارد و هر تصوری از زمان نیز به فهمی از معماری می انجامد. به رغم این نقش مهم، آرای مختلف درباره «زمان و معماری» تا اندازه ای مبهم و متناقض می نمایند. هدف این پژوهش به دید آوردن آرای موجود است، به گونه ای که ساحت های مختلف «زمان و معماری» به نحوی به سامان آشکار شود. بدین منظور آرای موجود به روش «تحلیل مضمون» خوانش و تحلیل شده است. براساس این آراء که با مراجعه به منابع مکتوب جمع آوری شده اند، آنچه نتیجه می شود سه نحو تلقی از زمان در معماری، در قالب زمان به مثابه «حال مستمر»، «روزمرگی» و «نسبت حضور و غیاب» است. این سه، همراه با تصورات مختلفی از معماری اند: 1- معماری «برآمده از روح دوران» و «برآمده از امری الوهی»؛ 2- معماری «هماهنگ با امر رایج» و «قابل انطباق با متغیرهای روزمره»؛ و 3- معماری به مثابه «آشکارگی پیوند پوشیدگی ناپوشیدگی»، «بهبود امر حاضر» و «ساختن و نمایش «تفاوت» حضور و غیاب». پس از پرداختن به خاستگاه فکریِ رویکردها و مسائل موجود در آن ها و تبیین وجوه افتراق و اشتراک میانشان روشن می شود که آنچه باعث بروز مسائلی در آن ها شده است برآمده از نگاه سلطه گرانه انسان در مقام معمار و یا  صاحب نظر معماری به زمان است.
۲۰۸۴.

ارائه تعریف عملیاتی سبک شناسی معماری ایران با رویکرد حفاظت معماری (استخراج شاخص های سبک شناسی براساس معماری مسجد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری ایرانی سبک شناسی تاریخ معماری حفاظت و مرمت معماری معماری مسجد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۴
یکی از معضلات عمده مرمت ایران در نزد برخی مرمت گران حال حاضر را می توان عدم توجه به اهمیت شناخت معماری دانست. یکی از دلایل اصلی این عامل می تواند فقدان رویکرد مشخص، منطقی و کاربردی در شناخت معماری در یک پروژه مرمتی باشد. در فرآیند شناخت معماری با سطوح مختلفی مواجه هستیم این شناخت لایه لایه تنها زمانی به هرج و مرج منجر نخواهد گشت که از الگویی روشمند پیروی کند. مقاله حاضر در میان الگوی های گوناگون، سبک شناسی را مدنظر قرار داده است. بر اساس تعریف ارائه شده از سبک شناسی، در راستای عملیاتی شدن آن سعی شده گام هایی قابل اجرا پیشنهاد شود. با بررسی بنا در حوزه های گوناگون شناخت، ویژگی های آن تحت عنوان مولفه، شناساسی می شوند. از تحلیل مولفه ها، شاخص ها استخراج شده که معیاری برای تعیین سبک خواهد بود. به دلیل گسترده بودن حوزه مطالعه، این مقاله شاخص ها را بر اساس معماری مسجد استخراج نموده است. سامانه جستجوی پژوهش کیفی و راهبرد این مسیر تفسیرگرا است. این تحقیق به روش کتابخانه ای و میدانی، به صورت تطبیقی صورت گرفته، به این ترتیب که با رصد تعاریف و دیدگاه ها در مورد سبک از سویی و نظر به بناهای تاریخی، سعی در بازبینی و تبیین تعریف آن داشته است. از نظر هدف، این پژوهش را می توان از نوع نظری-کاربردی دانست. یکی از دستاوردهای مقاله استخراج معیارهای سبک شناسی مطالعات هنر و معماری از گذشته تا امروز در شش گروه می باشد. از سوی دیگر تبارشناسی سبک نشان داد که این مفهوم یک مفهوم اعتباری است که در راستای هدف می تواند تعریف نظری و عملیاتی مشخص داشته باشد. بنابراین سبک می تواند براساس وضعیت حال حاضر بنا مشخص شود تا کمکی باشد در تصمیم گیری های حفاظت. با این رویکرد برای مسجد، هشت شاخص پیشنهاد شد: فضاها، نقش شهری، مداخلات، ساختمایه، تکنولوژی ساخت، آرایه ها، فرم ها و سامانبندی عناصر و فضاها. این شاخص ها به عنوان ابزاری برای شناسایی سبک ها به کار گرفته می شوند.
۲۰۸۵.

از برج عاج تا میدان عمل: مطالعه ی تطبیقی سیر تطور ارتباط دانشکده های معماری با جامعه در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشکده ی معماری زمینه ی اجتماعی تاریخ آموزش معماری برنامه ی درسی کارشناسی معماری آموزش آکادمیک معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
اگرچه معماری –چه به مثابه دانش و چه به مثابه یک اثر- با زمینه اجتماعی خود در ارتباطی تنگاتنگ است، آموزش آکادمیک معماری از قرون گذشته تا به امروز دچار اوج و فرودهایی در توجه به زمینه اجتماعی بوده است. در سال های ابتدایی شکل گیری آموزش آکادمیک معماری در جهان، معماران آکادمیک چندان در قید توجه به امر اجتماعی نبودند، چرا که کارفرمایانشان از میان نخبگان و اشراف جامعه بودند. با تحولاتی که در عرصه سیاست، فرهنگ، جامعه و تکنولوژی پیش آمد توجه آکادمی های معماری به سمت زمینه اجتماعی جلب شد تا جایی که در دوران پسامدرن یکی از مهم ترین رسالت های دانشکده های معماری حل و فصل مسائل اجتماعی به شمار می رود. در ایران نیز در سال های ابتدایی تأسیس نخستین دانشکده معماری امر زمینه ای و اجتماعی جایی در آموزش معماری نداشت؛ اما تحولاتی که در مقیاس کشور و جهان رخ داد آموزش معماری در ایران را نیز متحول کرد. این پژوهش با هدف پاسخ دادن به پرسش درباره سیر تحول توجه دانشکده های معماری به امر اجتماعی و نیز ترسیم وضعیت و موضع امروز آنها در قبال جامعه در آینه برنامه درسی و سرفصل دروس انجام شده است، به طوری که در ابتدا بحث در قالب تفسیر تاریخی پیش می رود و در انتها برنامه درسی مصوب برای دوره کارشناسی معماری در ایران با سرفصل دروس هفت دانشکده معماری برتر دنیا مقایسه می شود. از حیث روش شناسی، پارادایم کلی این پژوهش کیفی است. در این پژوهش گردآوری داده ها مبتنی بر منابع کتابخانه ای است و برای تحلیل داده ها از استدلال منطقی و روش تحلیلی-تفسیری استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دانشکده های معماری ایران همچنان توجه به امر اجتماعی را در اولویت نمی بینند، در صورتی که در دانشکده های برتر دنیا زمینه اجتماعی مورد توجه بیشتری قرار گرفته است.
۲۰۸۶.

بررسی و ترسیم گره با شمسه های ناهمگون با تکیه بر نظریات ریاضی تونی لی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گره گره ترکیبی شمسه های ناهمگون روش چندضلعی در لبه تونی لی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۵
نقوش هندسی در هنر اسلامی و جنبه ریاضی آن یکی از موضوع های مورد علاقه پژوهشگران این حوزه بوده است. افرادی مانند تونی لی با دست نوشته های خود در سال ۱۹۶۷ گام مهمی در این مسیر برداشته و تاکنون ادامه یافته است. این مقاله با تکیه بر نظریه های ریاضی لی، به بررسی رابطه بین شمسه های ناهمگون و واگیره های متناسب می پردازد. لی با فرمولی ریاضی ارتباط بین تعداد رئوس شمسه ها (M, N) و پارامترهای تقسیم شعاع ها (p, q) را بیان می کند. این رابطه امکان ترسیم نقوش ترکیبی با شمسه های متفاوت (مانند ۸-۱۶، ۹-۱۲، یا ۱۰-۱۰) را فراهم می کند. بااین حال، پژوهش حاضر نشان می دهد که تحلیل صرفاً ریاضی برای ایجاد الگوهای جاپرکن (تکرارپذیر) کافی نیست و تطابق با گروه های تقارنی ۱۷گانه ضروری است. با استفاده از روش چندضلعی در لبه (PIC) و نرم افزار اتوکد ، نقوشی مانند گره های ترکیبی هشت-دوازده و نه-دوازده ترسیم شده و مشکلات مرتبط با تکثیر آن ها درزمینه های مختلف (مربع، مستطیل، شش ضلعی) بررسی گردید. نتایج ترسیم گره های با رابطه ریاضی مشابه نشان می دهند که هر شمسه ناهمگون به گروه تقارنی خاصی نیاز دارد و نمی توان از منطق یکسانِ تقارنیِ گره های همگون (مانند گره ده) برای تمام ترکیبات استفاده کرد. درنهایت، این پژوهش تأکید می کند که طراحی نقوش ناهمگون نه تنها به فرمول های ریاضی، بلکه به درک عمیق از تقارن، زمینه تکرارپذیر، و سازگاری هندسی شمسه ها وابسته است.
۲۰۸۷.

خوانش رویکرد مفهومی در آفرینش طرح مایه مبتنی بر نظریه معاصر استعاره (تجربه طراحی مرکز پژوهش های آب یزد در کارگاه طراحی معماری 2 کارشناسی ارشد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرایند طراحی معماری طرح مایه نظریه معاصر استعاره استعاره های مفهومی مفهوم زایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۴
گستردگی دامنه طراحی معماری به عنوان یک مهارت بین رشته ای، تعامل آن با علوم شناختی و فلسفه را به همراه داشته است. از این رو هم زمان با پیشرفت در این حوزه ها، دانش طراحی نیز متأثر می شود و ضرورت انطباق تخصصی ترین بخش آن یعنی فرایند طراحی معماری با نظریات جدید و تبیین چگونگی تأثیرپذیری از آن ها در مرحله ایده پردازی مطرح می گردد. این پژوهش ابتدا در پی ساختن چهارچوبی نظری است تا بر پایه نظریه معاصر استعاره، رویکردی نوین را در ایده پردازی و آفرینش طرح مایه معماری، آشکار و سپس بر همین اساس یک روش طراحی را پیشنهاد و آزمون نماید. مطابق این نظریه استعاره به مثابه یک مهارت شناختی در حوزه اندیشه، ضمن پررنگ نمودن ارتباط بین ساختار ذهنی طراح و فرایند حل مسئله طراحی، می تواند پلی را بین مفاهیم ذهنی از حوزه ای به حوزه مفهومی دیگر برقرار و از این طریق فرایند ایده پردازی و آفرینش طرح مایه را تسهیل کند. درواقع هدف پژوهش این است که مفاهیم معمارانه و مفاهیم استعاره ای را در فرایند تفکر خلاقانه، به هم پیوند زند تا به مدد پتانسیل مفهوم زایی استعاره ها به شفاف سازی ساختارمبهم مسئله طراحی و یافتن تعبیری جدید از آن در جهت ارائه راه حل های بدیع نائل گردد. یافته ها نشان می دهد که دست آورد این هم پیوندی، به عنوان یک راهبرد قدرتمند در پیش بُرد فرایند طراحی معماری، تقویت تفکر خلاق و تسهیل دست یابی به مؤلفه های مؤثر بر آفرینش طرح مایه به ایفای نقش می پردازد. شرح یک تجربه کارگاهی که بر مبنای این روش پیشنهادی انجام شده است و بررسی نتایج آن به روش تحلیل محتوای کیفی که گواه سودمندی فرضیه فوق است، افزایش توان مفهوم پردازی را تأیید می نماید. همچنین ارتباط معنادار بین تلاش طراح در انتظام بخشیدن به مسئله طراحی و کاربست استعاره های مفهومی با کمک به شکل گیری مفاهیم پایه و مفاهیم حمایتی در آفرینش طرح مایه مؤثر بوده و با تسهیل دست یابی به راه حل های باکیفیت، پیامدهایی مطلوب و سودمند برای آموزش این رویکرد در کارگاه طراحی معماری با خود به همراه دارد.
۲۰۸۸.

مروری نظام مند بر نقش آفرینی بهره وران در برنامه ریزی فضایی حوضه های آبریز: علت ها و دلایل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقش آفرینی بهره وران برنامه ریزی فضایی حوضه آبریز مرور نظام مند تحلیل محتوا تبیین علی و دلیل آوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۵
برنامه ریزی فضایی حوضه های آبریز به عنوان ابزاری کلیدی برای مدیریت پایدار منابع طبیعی، با چالش هایی ازجمله تعارض میان اهداف اقتصادی و الزامات محیط زیستی، رقابت بر سر نوع بهره برداری از منابع آب، و تداخل منافع بین بخشی مواجه است. نقش آفرینی بهره وران در فرایند تصمیم گیری، نقشی اساسی در کاهش تعارض ها و ارتقاء اثربخشی اجرای طرح ها ایفا می کند. هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل نظام مند عوامل علّی و دلیل آوری مؤثر بر نقش آفرینی بهره وران در برنامه ریزی فضایی حوضه های آبریز برای تحقق اهداف پایداری است. روش پژوهش مرور نظام مند همراه با تحلیل محتوای کیفی پیشینه پژوهشی بوده و داده ها از ۳۴ مقاله علمی پژوهشی انگلیسی زبان منتشرشده در بازه زمانی ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۵ و 24 مقاله فارسی منتشرشده در بازه زمانی 1394 تا 1403 گردآوری و با کدگذاری باز تحلیل شده اند. مقوله های اصلی نشان دهنده عوامل مؤثر بر نقش آفرینی بهره وران در برنامه ریزی حوضه آبریز است، که در ابعاد نهادی ساختاری، محیطی، زمینه اجتماعی و ساختار ایفای نقش مطرح شدند. یافته ها نشان داد که بسیاری از پژوهش های موجود نتوانسته اند به طور یکپارچه به ابعاد مختلف نقش آفرینی بهره وران بپردازند. این پژوهش براساس چارچوب نظری تلفیقی استخراج شده از تحلیل منابع، ضمن تبیین پیچیدگی های نهادی و زمینه ای نقش آفرینی بهره وران، بستری برای ادراک عمیق تر نقش آنان در سطح پژوهشی و مبنایی علمی برای تعریف روشن تر نقش و مسئولیت بهره وران در سطوح مختلف برنامه ریزی فضایی حوضه های آبریز ایران در سطح سیاست گذاری فراهم می سازد.
۲۰۸۹.

تحلیل فضایی محدوده ایستگاه های متروی کلانشهر تهران با استفاده از اصول توسعه حمل ونقل همگانی (TOD)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی (TOD) تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل خوشه ای کلانشهر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۵
رشد جمعیت شهرها درکنار توسعه کالبدی پراکنده و توزیع نامتوازن کاربری ها و تراکم ها، موجب طولانی شدن سفرها شده است و شهرها را با مشکلاتی چون ناکارآمدی سیستم های حمل ونقل، کمبود دسترسی به خدمات و فاصله میان عرصه های کار و سکونت و پیامدهای ناشی از ترافیک مواجه کرده است. یکی از راهکارهایی که به منظور کاهش سهم سفرهای شخصی و بهره برداری از سایر روش های حمل ونقلی درکنار افزایش کارآمدی استفاده از فضا مطرح شده «توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی» است. با وجود اهمیت «توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی»، تحلیل یکپارچه ای از امکان پذیری به کارگیری این رویکرد به صورت فضایی انجام نشده است. لذا هدف اصلی این مقاله بررسی میزان تناسب محدوده ایستگاهی متروی کلانشهر تهران، جهت پیاده سازی اصول و معیارهای توسعه مبتنی بر حمل ونقل با به کارگیری روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل خوشه ای است. یافته های پژوهش مبین آن است که عوامل دسترسی به پهنه های متراکم سکونت، دسترسی به مراکز کسب و کار، دسترسی به خدمات و زیرساخت های شهری، دسترسی به حمل ونقل عمومی، دسترسی به کاربری مختلط و دسترسی به فضای سبز و باز به ترتیب بیشترین اهمیت را در کلانشهر تهران دارند. افزون بر آن، برخی از محدوده های ایستگاهی نیاز به تقویت ترکیب، تراکم و دسترسی داشته و این درحالی است که برخی از محدوده های ایستگاهی شرایط لازم برای تحقق توسعه مبتنی بر حمل ونقل همگانی را ندارند.
۲۰۹۰.

تبارشناسی استراتژی های قدرت برای مشروعیت بخشی و مشروعیت زدایی در عمل برنامه ریزی شهری؛ (مطالعه موردی: بازنگری طرح بهسازی و نوسازی بافت پیرامون حرم مطهر امام رضا (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فوکو مشروعیت سوژه سازی بهنجارسازی قضایی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۶
بیان مسئله: در سایه مطالعات پست مدرنیستی در نقد رویکرد تجویزی برنامه ریزی شهری مدرنیستی این پرسش که چگونه مشروعیت تصمیمات برنامه ریزی شهری متأثر از روابط قدرت احراز می شود کمتر موردمطالعه قرار گرفته است. هدف: این مقاله در تلاش برای تبیین ارتباط قدرت و مشروعیت در بستر واقعی برنامه ریزی شهری، با پیشنهاد رویکرد تحلیلی بر اساس تبارشناسی فوکو، استراتژی ها و ضداستراتژی های بازیگران قدرت را برای ایجاد سوژه های مطیعِ ادعاها و ضد ادعاهای مشروعیت تصمیمات در عمل و نتیجه این بازی استراتژیک قدرت یعنی بهنجارسازی را واکاوی می نماید. روش: بر مبنای چهارچوب نظری و روش شناختی مبتنی بر تبارشناسی فوکو، تجربه بازنگری طرح بهسازی و نوسازی بافت پیرامون حرم مطهر- طرح طاش (1393-1399) بر اساس استراتژی انتخاب نمونه مفرط بررسی و با جمع آوری چندبعدی داده ها، 212 مستند رسمی، 563 مستند غیررسمی و 11 مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته تحلیل شد. یافته ها : تبارشناسی بازنگری طرح طاش، نقش فعالانه بازیگران قدرت را در منازعه بر روی مشروعیت بخشی به یا مشروعیت زدایی از تجدیدنظر بنیادین طرح را نشان می دهد که در این بستر، تقابل استراتژی های قدرت منجر به تغییر عرصه منازعات بر روی مشروعیت از حوزه برنامه ریزی شهری به حوزه قضایی و بهنجارسازی "قضایی سازی تصمیم گیری" در حوزه شهرسازی می گردد. نتیجه گیری: در عرصه منازعه آگاهانه و مبتنی بر زمینه بازیگران بر روی مشروعیت در بستر بازی استراتژیک قدرت در عمل برنامه ریزی شهری، برخی از استراتژی ها معطوف به مشروعیت بخشی به و مشروعیت زدایی از تصمیمات، فرایندهای تصمیم گیری، بازیگران تصمیم گیر، معیارهای تصمیم گیری و تبعات تصمیم و برخی استراتژی ها معطوف به منازعه زدایی از مشروعیت (کنترل منازعه به نفع خود) هستند. با اعمال این استراتژی ها، در پایان منازعه بر روی مشروعیت سوژه های مطیعی (سوژه سازی) شکل گرفته که تابع بهنجارسازی جدید از تصمیمات، فرایندها، بازیگران، معیارها و تبعات می شوند. در نتیجه بازی استراتژیک قدرت، درک از مشروعیت در عمل برنامه ریزی شهری بازتنظیم می شود.
۲۰۹۱.

شناخت مفاهیم نمادهای شکل دهنده نقوش گلیم های شهرستان تالش

کلیدواژه‌ها: شهرستان تالش گلیم نقوش هندسی نماد صنایع دستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
گلیم های تالشی بازتابی از مفاهیم فرهنگی، اعتقادات، باورها و طبیعت مردمان تالش هستند. این پژوهش بر اهمیت حفظ و مطالعه گلیم های تالشی به عنوان بخشی از میراث فرهنگی منطقه تأکید دارد و لزوم انجام تحقیقات بیشتر برای جلوگیری از فراموشی این هنر ارزشمند را خاطرنشان می سازد. گلیم های تالشی نه تنها بیانگر هویت فرهنگی مردم این منطقه هستند، بلکه نشان دهنده تعاملات فرهنگی گسترده ای هستند که در طول تاریخ شکل گرفته است. با توجه به افزایش روند مهاجرت جوانان از مناطق روستایی به شهرها، سرعت روند فراموشی این هنر اصیل که آینه تمام نمای زندگی مردم منطقه است، افزایش یافته است. روش های تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی و با استفاده از شیوه های میدانی و کتابخانه ای، 195 گلیم شهرستان تالش را مورد بررسی قرارگر داده است. سؤال پژوهش به شرح ذیل است: چه عواملی در شکل گیری مفاهیم، معانی و ریشه های نقوش هندسی گلیم های شهرستان تالش مؤثر هستند؟ نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که نمادهای شکل دهنده گلیم های شهرستان تالش در هفت سطح دسته بندی می شوند و این الگوها شامل نقوش برگرفته از: طبیعت (باغ، کوهستان، دریا، رودخانه و برف)، نقوش گیاهی (گل لاله واژگون، لاله سرخ)، حیوانات، نقوش اشیاء و نقوش ابزارآلات کشاورزی (کوزه، درخت زندگی، جام و سرباز، چنگک، حصارک چوبی، شانه) و نقوش انسانی هستند. علاوه براین، نتایج نشان می دهند که تأثیرات و تعاملات فرهنگی با اقوام مختلف، مانند ایلات شاهسون و قفقازی که در طرح های گلیم های خود از نقوش حیوانی مانند کله قوچی، مار و خرچنگ استفاده می کنند، در شکل گیری نقوش گلیم های تالش بسیار مؤثر بوده اند.
۲۰۹۲.

تحلیل پیچیدگی نقوش معقلی در ازاره های مسجد حکیم اصفهان باروش فرکتال

کلیدواژه‌ها: هندسه فرکتال پیچیدگی بُعد کسری نقوش معقلی مسجد حکیم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
معماری ادوار گذشته ایران، همواره ملهم از به کارگیری هندسه و قواعد ریاضی در ترسیم بوده است. یکی از دیدگاه های مؤثر در معماری، نظریه سیستم های پیچیده بوده که مربوط به هندسه فرکتال است. تا به امروز تحلیل فرکتال به عنوان ابزار تحلیل کاربردی در رشته معماری و شهرسازی، در مقیاس های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. استفاده از نظم هندسی در طرح، همراه با بهره گیری از هندسه پنهان، الگوهای تکرارپذیر و تنوع نقوش خودمتشابه همواره در تزیینات معماری مورد توجه بوده است. آنچه در این پژوهش مورد نظر است ارائه یک روش تحلیل با استفاده از مبانی هندسه فرکتال و اندازه گیری بٌعد به عنوان روش کمّی برای انداز ه گیری و تحلیل پیچیدگی بصری نقوش کاشی که معیاری برای زیبایی شناختی بوده و در طراحی های شهری مؤثر است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که چگونه گسترش یک نقش مایه مبنا می تواند سبب افزایش پیچیدگی شود؟ این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. روش داده اندوزی میدانی، کتابخانه ای و تحلیل ابعاد گره ها با استفاده از نرم افزار فرکتالیز انجام شده است. با تجزیه و تحلیل نقوش معقلی چند نمونه از ازاره های مسجد حکیم از دیدگاه فرکتال (خودمتشابهی و بُعدکسری) وجوه خودمتشابه و تکرار شوندگی در هندسه پنهان و پیدای نقوش معقلی ازاره ها متجلی شد. همچنین نقوش دارای بُعد کسری بودند و با ابعاد فرکتالی انطباق داشتند. با مقایسه ازاره های دارای یک نقش مایه مبنا و پیچیدگی متفاوت این نتیجه حاصل شد که این نقوش با  افزایش تدریجی پیچیدگی، هماهنگی بصری با محیط طبیعی را حفظ کرده و با وجود پیچیدگی ظاهری از نظم زیر بنایی به دلیل استفاده از یک نقش مایه مبنا و داشتن ویژگی خود متشابهی بر خوردارند این مورد نشان دهنده ترکیب هم زمان نظم و پیچیدگی در طراحی است که در هنر اسلامی از آن به عنوان معیاری برای سنجش تعادل میان سادگی و پیچیدگی استفاده می شود.
۲۰۹۳.

گسست فرهنگی و موسیقی در میان نسل دوم مهاجرین افغانستانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیاسپورا موسیقی مهاجران افغانستانی نسل دوم مهاجران افغانستانی هویت فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۱
پرسش اصلی این پژوهش به تأثیر ژانرهای مختلف موسیقی در برساخت هویت مهاجران افغانستانی مقیم ایران می پردازد. این پژوهش با رویکرد کیفی، به بررسی نقش موسیقی در هویت یابی نسل دوم مهاجران افغانستانی ساکن ایران می پردازد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده ها از طریق منابع کتابخانه ای، کار میدانی و مصاحبه های عمقی است. گردآوری داده های میدانی به شیوه نمونه گیری گلوله برفی و از طریق برقراری ارتباط با هنرمندان و موسیقی دانان افغان فعال در ایران انجام شده؛ مشاهده مشارکتی در محیط دیاسپورایی و مصاحبه با اعضای گروه های موسیقی همچون گروه رپ «قلم» و گروه راک «اریکین» شکل گرفته است. جامعه مورد مطالعه، نسل دوم و سوم مهاجران افغانستانی متولد یا بزرگ شده ایران هستند که اغلب تجربه مستقیم مهاجرت نداشته اما با مسائل هویتی و فرهنگی پیچیده مواجه اند. یافته ها نشان می دهد نسل نخست مهاجران با تأکید بر موسیقی فولکلور سعی در حفظ هویت سنتی خود دارند، درحالی که نسل دوم با تکیه بر ژانرهای جهانی نظیر پاپ، راک و رپ هویت ترکیبی و متمایز خود را شکل می دهند. برای نسل دوم، موسیقی تبدیل به ابزاری جهت بیان مقاومت، خودابرازگری و جستجوی جایگاه اجتماعی شده است. همچنین، میل به مهاجرت به کشورهای ثالث و عدم تعلق کامل به جامعه میزبان به وضوح در نگرش و آثار موسیقایی آنها دیده می شود.
۲۰۹۴.

بازخوانی برخی از هنرهای سنتی در حاشیه تالاب انزلی با رویکرد ارزیابی هزاره اکوسیستم

کلیدواژه‌ها: هنرهای سنتی خدمات فرهنگی تالاب انزلی ارزیابی هزاره اکوسیستم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
هنر با فرهنگ، پیوندی دیرینه دارد و برای دریافت پیام هنر باید زمینه فرهنگی آن، مورد بررسی قرار گیرد. مطالعات جهانی محیط زیست، نشان داده است حفاظت اکوسیستم های طبیعی، بدون شناخت فرهنگ های شکل گرفته از آنها امکان پذیر نیست و تعادل پایدار در سامانه های بوم شناختی و اجتماعی، با حفاظت از  تنوع زیستی و فرهنگی تضمین می شود. ابعاد فرهنگی اکوسیستم ها به عنوان خدمات فرهنگی در ارزیابی هزاره اکوسیستم مورد تأکید قرارگرفته و الهام بخشی و هنر، یکی از انواع خدمات فرهنگی معرفی شده است. با توجه به اهداف حفاظتی این ارزیابی از اکوسیستم های طبیعی، فرضیه پژوهش، مبنی بر تمرکز بر هنرهای سنتی و بررسی آنها به عنوان یکی از خدمات فرهنگی مؤثر در حفاظت از اکوسیستم ها شکل گرفت. هنرهای سنتی با ریشه در فرهنگ و به عنوان مجموعه ای از هنرهای اصیل و بومی، پیوند هنر و محیط زیست را در این پژوهش میان رشته ای برقرار کرد. تالاب انزلی نیز به عنوان یکی از اکوسیستم های آسیب پذیر کشور، به عنوان بستر این مطالعه انتخاب شد تا در مسیر حفاظت آن قدمی برداشته شود. سؤال پژوهش این است که شناخت هنرهای سنتی جامعه بومی تالاب انزلی، چه کارکردی در حفاظت  آن دارد؟  اطلاعات پژوهش از اسناد کتابخانه ای، مصاحبه، بازدید و پرسشنامه گرد آوری شد و به روش توصیفی   تحلیلی ارائه گردید. نتایج نشان داد که معماری سنتی و آیین های بومی، از بین رفته و لوتکاسازی و حصیر بافی نیز رو به فراموشی است و با توجه به رابطه این هنرهای سنتی با فرهنگ جامعه بومی، باید با حفظ ریشه ها، به باززنده سازی عناصر برگرفته از آنها بر طبق نیازهای کنونی پرداخت.
۲۰۹۵.

تحلیل مفاهیم و ویژگی های بصری تصویر جبرئیل در نگاره های منظومه یوسف و زلیخای موزه والترز بالتیمور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره گورکانیان یوسف و زلیخا جبرئیل مضمون ویژگی های بصری موزه والترز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
نسخه مصور یوسف و زلیخا جامی، متعلق به موزه والترز یکی از نسخ ارزشمند گورکانیان هند است که نگاره های آن متناسب و همسو بامحتوا و مضمون اشعار جامی به تصویر درآمده و عالوه بر شناخت و پیوند عمیقی که نگارگر گورکانی با ادبیات فارسی داشته؛ ارتباطی بس گران بها بافرهنگ و تمدن ایران برقرار کرده است. مطالعه مضمون و ساختار تصویر جبرئیل در چهار نگاره این نسخه با روایت های متفاوت، کمک شایانی به شناخت رابطه نزدیک ادبیات ایران و هند و همچنین تأثیر ادبیات ایران بر نگارگری هند می نماید. هدف این پژوهش تحلیل مفاهیم و ویژگی های ساختاری تصویر جبرئیل بر اساس مضمون نگاره ها است. در راستای این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و الکترونیکی انجام پذیرفته است؛ این پرسش مطر ح می گردد که تأثیر عناصر بصری و ساختاری بر القای مفهوم و جایگاه جبرئیل در نگاره ها چگونه بوده است؟ تحلیل ساختارگرایانه تصویر جبرئیل در نگاره ها نشان می دهد نگارگر با شناخت کافی از ویژگی های خاص جبرئیل اعم از نوع آفرینش، منزلتش نزد خداوند، پیام آور وحی الهی و نقش او در روایات، با حفظ محتوا و مضمون و بازنمایی عناصر متن در ساختار بصری نگاره ها و درنظرگرفتن فرهنگ و هنر گورکانی سبب شده تا با ایجاد پیوستگی و همبستگی میان متون در مصور کردن این فرشته مقرب در نگاره ها موفق عمل کرده، محتوای روایت و پیام نهفته در آن را به خوبی در تصویر منتقل کند.
۲۰۹۶.

مطالعۀ ساختار تخیل در نقاشی های دارای مضمون شهادت بر مبنای نقد تخیل ژیلبر دوران؛ مطالعه موردی: نقاشی کاظم چلیپا در زمان جنگ ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهادت هنر جنگ ژیلبر دوران تخیل منظومه روزانه و شبانه کاظم چلیپا نقاشی معاصر ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
منشأ خلق اثر ادبی و هنری تخیل است. در باب شناخت تخیل حوزه های مختلفی وجود دارد که توسط متفکران شرق و غرب ارائه شده اند. در این تحقیق روش علمی ژیلبر دوران که بر مبنای ساختار انسان شناسی قوه تخیل و واکنش های ذهن در برابر مرگ و گذر زمان است انتخاب گردید. دوران تحت تأثیر فلسفه و عرفان شرق، حکمت ایرانی و معارف شیعی، جایگاه والاتری برای تخیل نسبت دیدگاه غرب (که آن را معادل وهم می داند) قائل است. بینش شرقی ایرانیان نیز ریشه در عرفان و حکمت دارد و منشأ باورهایشان در باب اعتقاد به معاد، زندگی پس از مرگ، شهادت و کشته شدن در راه میهن است. با توجه به اینکه تخیل فرایند تشکیل تصاویر در ذهن است که از کنش اطلاعات دریافتی ازمحیط بیرون با خصوصیات شخصیتی و باورهای درونی فرد نمود خارجی پیدا می کند مانند تولید اثر هنری؛ این مقاله در نظر دارد نحوه برخورد هنرمند نقاش معاصر ایرانی با توجه به حضور وی در طی هشت سال جنگ ایران و عراق و دریافت های خارجی از محیط بیرون (چون اشغال خاک، بمباران، آوارگی و ایستادگی جوانان تا پای جان و کشته شدنشان) و کنش آنها با ذخایر داخلی ذهن (اعتقادات و باورهای دینی) که حاصلش تولد اثر هنری است را، با توجه به دیدگاه تخیل «ژیلبر دوران» مورد واکاوی قرار داده و به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان جدال تخیل هنرمند میان مرگ و جاودانگی را در نقاشی دارای مضمون شهادت مورد خوانش قرار داد و واکنش های قهرمانی و جبرانی تخیل او را تحلیل کرد؟ کاظم چلیپا به عنوان نماینده از این نسل؛ و نقاشی ایثار او (با توجه به داشتن وجوه اشتراک بسیاری با آثار دگر هنرمندان این دوره) به عنوان نمونه انتخاب گردید. از آنجایی که هدف این تحقیق شناخت ساختار طبقه بندی شده تخیل در اثر چلیپا بر اساس واکنش او نسبت به مرگ است؛ ابتدا به شرح ساختار تخیل دوران و سپس به عناصر تصویری استفاده شده توسط وی در قالب دو منظومه روزانه و شبانه پرداخته می شود. این پژوهش از نوع کیفی و به روش توصیفی     تحلیلی است. یافته های تحقیق مبین آن است که نقاشی ایثار دوازده زیر ساختار دو منظومه روزانه و شبانه تخیل را دارد. گرایش نقاش به ساختار شبانه تخیل بسیار بیشتر از روزانه است. از بین زیرسا خت های منظومه شبانه، ساختارهای درک چرخه ای از تاریخ بشریت و پیشرفت در آینده (که زیر مجموعه ساختار ترکیبی یا دراماتیک هستند) حضور برجسته تری دارند.
۲۰۹۷.

خوانش عرفانی نگاره غرق شدن مرد ریش دار با استناد بر باب یقظه از منظر خواجه عبداللّه انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان عملی خواجه عبدالله انصاری یقظه کمال الدین بهزاد نگارگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
منطق الطیر عطار ازجمله متون پراستناد در پژوهش های ادبی است و نسخ خطی مصور ملهم از آن نیز در صدر آثار پژوهشی پراستناد در حوزه تحقیقات هنری جای می گیرند، فلذا در این پژوهش منطق الطیر محفوظ در موزه متروپولیتن که به سبب مشارکت و نظارت کمال الدین بهزاد بر برخی از نگاره های آن حائز اهمیت بوده، مورد پژوهش قرار گرفته چراکه از کیفیت بالای تصویرسازی برخوردار بوده و نکات نغز عرفانی در لابه لای واقعیت های زندگی روزمره به صورتی ماهرانه گنجانده شده است. ضرورت تحقیق حاضر به دلیل وجود ارتباط های پیدا و پنهان میان متون عرفانی و حکمی ایران اسلامی با نگارگری ایرانی است که کشف این روابط می تواند در باز کردن گره های پژوهشی به صورت صحیح و علمی مفید فایده واقع شود. در پژوهش حاضر سعی شده به ارتباط میان داستان نگاره غرق شدن مرد ریش دار اثر بهزاد با متن منازل السائرین خواجه عبداللّه انصاری توجه شده و هدف از آن کشف روابط ناپیدای میان مضمون «یقظه» یا بیداری از منظر پیر هرات با کلیّت داستان نگاره و نحوه عملکرد شخصیت های آن است. درمجموع با مطالعه نگاره مشخص شد که در نگاره غرق شدن مرد ریش دار عطار، بهزاد و سلطانعلی در انتقال پیام نگاره بسیار موفق بوده اند. مضامین شعر عطار اشاره به شناخت نفس و ترک تعلقات دنیوی و عبرت گرفتن از حال اهل بلا دارد. بهزاد به خوبی از عهده انتقال مضامین داستان برآمده و با ترسیم کردن مرد ریش دار که در حال غرق شدن است، عدم   توجه   به تنبّه و بیداری در ابتدای سلوک را خاطرنشان می سازد و سلطانعلی نیز با مکتوب کردن اشعار عطار، بر مضامین نهفته در آن از منظر پیر هرات تأکید می کند. درنهایت ما شاهد تمثیلی از عطار هستیم که به وسیله بهزاد در قالب مرد ریشدار در عدم بیداری از خواب غفلت و توجه نشان ندادن به وادی سلوک الی اللّه به خوبی مصور شده است. پژوهش پیشِ رو به صورت کیفی و با رویکرد توصیفی     تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای (واقعی و مجازی) نگاره مورد نظر را مورد واکاوی قرار داده است.
۲۰۹۸.

بررسی دلالت های فرهنگی و ایدئولوژیک عناصر بصری قالی بقعه شیخ صفی با رویکرد نشانه شناسی تصویری رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرش شیخ صفی رولان بارت نشانه شناسی نمادشناسی عناصر بصری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
در این پژوهش فرش بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی، نگین هنر دستبافت دوره صفویه، با رویکرد نشانه شناسی رولان بارت، نظریه پرداز برجسته فرانسوی، بررسی می شود. هدف اصلی، رمزگشایی از لایه های پنهان معنایی نقوش فرش با تمرکز بر نظام های دلالت، رمزگان های فرهنگی و نمادهای به کاررفته در آن، با تکیه بر نظریه های بارت است. پرسش های اصلی پژوهش عبارتند از 1. «چه نظام های دلالتی و گفتمان های فرهنگی در شکل گیری معنا و نقش آفرینی عناصر قالی نقش داشته اند؟» و 2. چگونه عناصر بصری قالی بقعه شیخ صفی از طریق نظام دلالت ثانویه در چارچوب نظری رولان بارت، اسطوره هایی درباره فرهنگ، قدرت یا عرفان را بازنمایی می کنند؟». روش تحقیق توصیفی     تحلیلی است و داده ها به صورت کتابخانه ای گردآوری و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهند که نقوش فرش بقعه شیخ صفی نه تنها بازتاب دهنده فرهنگ، باورها و آیین های مذهبی دوره صفوی هستند، بلکه از طریق دلالت های صریح و ضمنی، رمزگان های فرهنگی و تقابل های دوتایی، نظام معنایی پیچیده ای را شکل می دهند. تحلیل نشانه شناختی نقوش اسطوره ای، محورهای همنشینی و جانشینی و ساختارهای بصری فرش، تصویری از جهان بینی دینی و آرمان های زیبایی شناختی هنرمندان این دوره را به نمایش می گذارد. این پژوهش نشان می دهد که فرش شیخ صفی، به عنوان یک متن فرهنگی، قابلیت رمزگشایی از طریق نظریه بارت را دارد و می تواند به درک عمیق تری از ارزش های فرهنگی و هنری دوره صفویه منجر شود.
۲۰۹۹.

آزادی و مسئولیت فردی در مواجهه با دیگری؛ واکاوی دیدگاه سارتر، فروید و یونگ در سینمای معاصر ایران (نمونه موردی کاراکتر نادر در فیلم جدایی نادر از سیمین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزادی مسئولیت سارتر فروید یونگ جدایی نادر از سیمین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
این پژوهش با اتخاذ رویکردی میان رشته ای در بررسی نظریات سارتر، فروید و یونگ، به تحلیل ابعاد آزادی و مسئولیت فردی در مواجهه با دیگران در سینمای معاصر ایران، از جنبه های فلسفی و روان شناختی می پردازد. نمونه موردی فیلم جدایی نادر از سیمین به کارگردانی اصغر فرهادی است. مقاله پیشِ رو سعی دارد رفتارها و انتخاب های شخصیت های این فیلم را ضمن واکاوی اندیشه سارتر پیرامون مسئولیت و آزادی فردی، بر اساس نظریات فروید و یونگ تحلیل نماید. بنا بر دیدگاه سارتر، آزادی وجودی در جهت انتخاب های مستقل و پذیرش مسئولیت فردی در رویارویی با «دیگری» مورد بحث قرار می گیرد. فروید بر اهمیت تأثیر نیروهای ناخودآگاه، امیال سرکوب شده و مکانیسم های دفاعی در شکل گیری انتخاب های به ظاهر آگاهانه تأکید دارد، درحالی که یونگ با استناد به مفاهیم ناخودآگاه جمعی، آرکی تایپ ها و فرایند فردیت یابی، ابعاد فرهنگی و نمادین هویت را مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش ضمن تحلیل تطبیقی و مفهومی، در تلاش است با هدف ارزیابی نقاط تلاقی و تضاد میان این دیدگاه ها، نشان دهد چگونه تعامل میان آزادی و مسئولیت های درونی، به انتخاب های فردی در این فیلم که ماحصل پیچیدگی میان خودآگاه و ناخودآگاه، به همراه تنش های اجتماعی و فرهنگی است، جهت می بخشد. درنتیجه این یافته ها، می تواند زمینه ساز بررسی دقیق و تلفیقی از ابعاد مختلف آزادی و مسئولیت فردی در مواجهه با دیگری در بستر سینمای معاصر ایران باشد تا با ارائه ساختاری نوین به تحلیل آثار هنری کمک نماید و بستر گفت وگوی میان رشته ای در حوزه های فلسفه، روان شناسی و هنر را فراهم آورد.
۲۱۰۰.

خوانش زیبایی شناختی کاشی های ستاره ای شکل (سدۀ 6-8 ه.ق) بر پایۀۀ مبانی ادراک بصری ابن هیثم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن هیثم زیبایی شناسی ادراک بصری کاشی های ستاره ای شکل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۴
پژوهش پیشِ رو، با هدف تحلیل نظام زیبایی شناختی کاشی های ستاره ای شکل زرین فام (نمونه ای ممتاز از هنر ایرانی   اسلامی) و بر پایه آراء ابن هیثم انجام شده است. نظریه ادراک زیبایی ابن هیثم، به عنوان یکی از جامع ترین مبانی زیبایی شناسی، قابلیت تطبیق با آثار هنر اسلامی را داراست. پرسش اصلی آن است که الگوهای طراحی در کاشی های ستاره ای شکل چگونه بازتابی از فرایند ادراک زیبایی در نظریه ابن هیثم (شامل مراحل مشاهده گری نظام مند، تحلیل عقلانی و همنشینی معانی جزئیه) هستند؟ یافته های تحقیق در دو بخش حاصل شده است: اول؛ تطابق معانی جزئیه در نظریه ابن هیثم (مبتنی بر مشاهده گری نظام مند و تحلیل عقلانی) با الگوهای طراحی کاشی های ستاره ای شکل که شامل این موارد است: کاربرد دقیق زیرنقش های هندسی در ترکیب بندی آثار؛ و نیز، شیوه بازنمایی سوژه ها. و دوم؛ مطالعه فرایند نقش پردازی که بیان گر آن است که بر پایه مراحل ادراک ابن هیثم، هنرمند مراحل گزینش و چینش عناصر را ابتدا مشاهده، سپس تأمل و سرانجام استنتاج می کند. نتیجه آن که زیبایی در کاشی های ستاره ای شکل، صرفاً نتیجه مهارت فنی نیست، بلکه بازتابی از فرایند ادراک نظام مند است که به خوبی بازتابی است از آراء ابن هیثم در باب زیبایی شناسی. دو دستاورد کلیدی این تحقیق عبارتند از: 1. وحدت بصری در کاشی ها، حاصل تعامل میان «معانی جزئیه» (جزءنگرایی هدفمند) و «کلان نگری هندسی» است که انسجام فرمال را تقویت می کند. 2. همخوانی میان مبانی نظری ابن هیثم و شیوه اجرای آثار، گویای پیوند عمیق هنر اسلامی با دانش تجربی است؛ پیوندی که در آن، زیبایی نه به مثابه امری ذوقی، بلکه به عنوان فرایندی عقلانی-حسی تعریف می شود.

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان