مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۵۳۷٬۷۵۳ مورد.
مقدمه: اضطراب تحصیلی یکی از مهم ترین موانع پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به ویژه در میان دانش آموزان تیزهوش است و می تواند عملکرد آموزشی و سلامت روانی آنان را تحت تأثیر قرار دهد. واقعیت درمانی به عنوان رویکردی مبتنی بر مسئولیت پذیری و انتخاب آگاهانه، می تواند در کاهش اضطراب تحصیلی مؤثر باشد؛ بنابراین هدف مطالعه تعیین اثربخشی واقعیت درمانی بر اضطراب تحصیلی در دانش آموزان دختر تیزهوش متوسطه دوم بود.روش پژوهش: پژوهش حاضر طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر تیزهوش متوسطه دوم شهرستان بهشهر بود که در سال تحصیلی 403- 1402 در دبیرستان استعدادهای درخشان فرزانگان بهشهر مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش حاضر براساس نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف شامل 30 نفر بود که این افراد به صورت تصادفی به دو گروه واقعیت درمانی (تعداد= 15 نفر) و کنترل (تعداد= 15 نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها در این مطالعه شامل اضطراب تحصیلی آلپورت و هابر (1960) بود و پروتکل درمانی واقعیت درمانی بر مبنای پروتکل گلاسر (2010) انجام گردید. پروتکل های درمانی واقعیت درمانی به مدت 8 جلسه و هر جلسه شصت دقیقه به طول انجامید. به منظور تحلیل آماری داده ها، ازمون تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که اختلاف میانگین پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری متغیر اضطراب تحصیلی معنادار است (001/0>P). اما اختلاف میانگین پس آزمون و پیگیری در متغیر اضطراب تحصیلی معنادار نمی باشد (001/0<P). به عبارت دیگر، واقعیت درمانی در مرحله پس آزمون باعث بهبود شاخص اضطراب تحصیلی شده و این تغییر در مرحله پیگیری نیز حفظ شده است.نتیجه گیری: به طور کلی، یافته ها نشان می دهد که واقعیت درمانی به عنوان روشی کوتاه مدت، قابل اجرا و مؤثر برای کاهش اضطراب تحصیلی قابل توصیه است و بهتر است این درمان ها در قالب برنامه های مستمر و همراه با پیگیری به کار گرفته شوند.
The Scattered Nature of the Text and its Divine Origin: A Necessary Connection or Not? (A Case Study of the Quran and the Testaments)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۲, No. ۱, Spring and Summer ۲۰۲۵
261 - 296
حوزههای تخصصی:
The Noble Quran and the Testaments share the common feature of being composed of various parts or chapters. These chapters are called "Surahs" in the Quran and "Books" in the Testaments. Unlike the Testaments, whose content mostly possesses a linear order similar to human books, with each book usually centered on a specific or general topic, the Surahs of the Quran—with the exception of the shorter Surahs and some collectively-revealed ones—typically lack a specific topic and order, appearing as if diverse and varied subjects are scattered throughout them (the "Scattered" nature of the Quran). Some believe the human-like order of the Testaments indicates their human origin, while the non-human order of the verses in the Quran's Surahs is a sign of its divine origin. However, according to this research, conducted using library resources and critical analysis method, neither the structure of the Testaments and their similarity to human books is proof of their non-divine origin, nor is the scattered structure of most long Quranic Surahs and their dissimilarity to the order found in most human books proof of its divine origin.
تحلیل فرش شهری دورۀ پهلوی دوم مبتنی بر نظریه میدان پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷)
91 - 101
حوزههای تخصصی:
تولید و تجارت فرش دستباف ایران در برخی دوره ها رونق بیشتری داشته و در بعضی از ادوار وجهه هنری پررنگ تری به خود گرفته و گاهی مواقع به عنوان یک کالای تجاری و کاربردی مورد استفاده قرار گرفته است. این تغییر کاربرد و معنا در فرش خاصه در دوره پهلوی شکل جدیدی یافته و به واسطه دخالت مستقیم دولت در امور مربوط به تولید و تجارت فرش دستباف، این پدیده تاریخی و فرهنگی جایگاه ویژه ای در جامعه یافت. مطالعه و تحلیل فرش شهری به عنوان یک عرصه اجتماعی و فرهنگی در دوره پهلوی دوم متکی بر نظریه پیر بوردیو مسئله اصلی این مقاله است. در دوره پهلوی دوم فرش شهری فراتر از یک عنصر بصری و به مثابه یک میدان پیچیده از روابط قدرت، تمایز اجتماعی و بازنمایی هویت عمل می کند. نظریه میدان پیر بوردیو تأکید دارد جامعه از میدان هایی تشکیل شده که هرکدام فضای ساخت مندی از موقعیت هاست و دارای کنشگران، سرمایه ها، خصلت و عادت واره هایی است که فضای درونی میدان را می سازند. بر این اساس درک چگونگی کارکرد فرش شهری به عنوان یک ابزار و صحنه برای بازتولید و تحول ساختارهای اجتماعی و فرهنگی در دوره مورد نظر هدف پژوهش است؛ بنابراین چنین پرسش هایی طرح می شود که چه عواملی در شکل گیری زیر میدان قالی شهری دوران پهلوی نقش داشته است؟ چه مؤلفه هایی در شناخت و بازیابی سرمایه های فرهنگی و نمادین زیر میدان قالی شهری دوره دوم پهلوی مؤثر بوده است؟ پژوهش حاضر از انواع کیفی بوده و روشی توصیفی تحلیلی دارد که مبتنی بر نظریه میدان پیر بوردیو شکل گرفته است. اطلاعات لازم از طریق مطالعات کتابخانه ای تأمین شده است. نتیجه آنکه زیر میدان قالی شهری دوره پهلوی تحت تأثیر سرمایه های فرهنگی و نمادینی چون؛ تأسیس موزه فرش، اهدای قالی به مثابه شناسه هویت ملی، انجام تحقیقات بنیادین درزمینه فرش، سفارش بافت قالی به تولیدکنندگان از سوی دربار و درنهایت بافت قالی های نفیس ویژه تاج گذاری محمدرضا پهلوی بوده و در قدرتمند شدن زیر میدان فرش شهری مؤثر بوده اند. از دیگر سو علاوه بر عوامل فزاینده میدان، دو مؤلفه تأسیس اولین کارخانه فرش ماشینی در کاشان و صادرات پنبه و پشم ذیل سرمایه های نمادین به عنوان کاهندگان وسعت میدان فرش شناخته شدند.
مطالعۀ تکوین میدان تولید نقاشی در ایران با تکیه بر آثار جلیل ضیاء پور و بهمن محصص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر ضمن بررسی سیر تکوین میدان تولید نقاشی در ایران معاصر به مقایسه آثار جلیل ضیاء پور و بهمن محصص، از هنرمندان دو نسل پیاپی از جریان نقاشی نوگرای ایران، می پردازد. هدف اصلی این مطالعه عبارتست از توضیح سیر تکوینی نگاه زیباشناسانه ناب در میدان تولید نقاشی ایران در دوره پهلوی دوم. این هدف از خلال بررسی موقعیت و هابیتوس این دو هنرمند برجسته جریان نقاشی نوگرا و از طریق ترسیم هومولوژی جایگاه های آنها در میدان تولید نقاشی ایران دنبال شده است. روش این پژوهش ساختارگرایی تکوینی پیر بوردیو است که در آن بر رابطه گرایی و عنصر تاریخیت تأکید می شود. در این رویکرد نه نقش اراده هنرمندان به ساختارهای اجتماعی فرو کاسته می شود و نه در قیاس با ساختار اجتماعی از عاملیت هنرمندان صرف نظر می شود. این پژوهشِ توصیفی تحلیلی از منظر هدف در زمره پژوهش های بنیادی قرار می گیرد. تجزیه وتحلیل آثار هنرمندان در این پژوهش به صورت کیفی و گردآوری اطلاعات بر مبنای مطالعات اسنادی و جست وجوی آرشیوهای گوناگون انجام شده است. مطالعه حاضر نشان می دهد که ضیاء پور با انتخاب کوبیسم به عنوان الگوی اصلی مواجهه نقاشانه خود نوعی فاصله گذاری با سنت های رایج نقاشی و تصویرگری مسلط روزگار خود برقرار می کند. همین فراروی از رویه رایج و مسلط آن روزگار است که برای ضیاء پور عرصه جدید تجربه ورزی فراهم می آورد. اما این محصص است که نگاه مدرنیستی را تا سر حد نهایی پیش برده و به هنرمندی آوانگارد بدل می شود. اگر نزد ضیاء پور فرم مدرنیستی ای مانند کوبیسم نیازمند محتوایی است که او آن را در میراث فرهنگی ایران می یابد، محصص با واسازی فیگور، احتراز از سیاست های هویتی و تن ندادن به بازگشت های رایج و مرسوم روزگار خود، بدل به نماینده برجسته دوران تثبیت هنر نوگرای ایرانی می شود.
رسالت شعر و شاعری در مصیبت نامه عطار، شاعری از خراسان، مهد شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عطار نیشابوری، شاعر و عارف قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری، نظریه های جامعی درباره ی رسالت شعر و شاعری دارد. خراسان مهدِ شعر فارسی دری است؛ از این جهت، در شکل گیری نظریه ی شعری فارسی تأثیر بسزایی داشته است. یکی از مهم ترین آثار عطار مصیبت نامه است که در آن شعر بیرون از جهان شعری و با دیدی فلسفی روایت شده است. پژوهش حاضر، که به شیوه ی توصیفی تحلیلی انجام شده، مقوله ی رسالت شعر و شاعری از دیدگاه عطار در مصیبت نامه را به طورکامل تحلیل و طبقه بندی کرده است. پس از بررسی مصیبت نامه و استخراج ابیات موردنظر، اشعار موجود در چهار دسته طبقه بندی شدند که عبارت اند از: 1. رسالت شعر و شاعری در برابر مخاطب که شامل توجه به نگرش دینی و ظرف وجودی مخاطب است؛ 2. رسالت شعر و شاعری در برابر شاعر که شامل توجه به توسعه ی وجودی او و فارغ بودنش است؛ 3. رسالت شعر و شاعری در برابر شعر که نخستین آن، پرهیز از تکلّف است و سپس در دو دسته ی کلی رسالت صوری و محتوایی بررسی شده است. رسالت صوری شامل عروض و قافیه دانی است و زیرمجموعه های رسالت محتوایی عبارت اند از: رسالت شرعی، حکمی، پرهیز از مدح، هزل و بکرسرایی؛ 4. رسالت شعر و شاعری برای ملزم کردن شعر و شاعر به خاموشی در برخی امور که این مقوله در دو دسته ی حکیمانه و عارفانه بررسی شده است.
تحلیل نقش زیرساخت های ریلی در ارتقای توسعه سیاسی فضا و امنیت پایدار خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه ی ریلی، به عنوان یکی از مهم ترین زیرساخت های حمل و نقل و توسعه ی اقتصادی، نقشی کلیدی در توسعه ی سیاسی فضا و ارتقای امنیت پایدار در مناطق مختلف ایفا می کند. استان خراسان جنوبی، با موقعیت جغرافیایی ویژه و ظرفیت های معدنی و مرزی، از اهمیت بالایی در توسعه ی محور شرق کشور برخوردار است. اما نبود شبکه ی ریلی مناسب، استان را در بن بست ارتباطی قرار داده است. ضرورت این تحقیق در بررسی دقیق نقش شبکه ی ریلی در توسعه ی سیاسی فضا و تأثیر آن بر توسعه ی اقتصادی و امنیت پایدار استان خراسان جنوبی نهفته است تا بتوان راهکارهای مناسب جهت ارتقای زیرساخت های حمل و نقل و توسعه ی منطقه ای ارائه داد. هدف اصلی پژوهش، شناسایی و تحلیل تأثیرات شبکه ی ریلی بر توسعه ی سیاسی فضا با تمرکز بر ابعاد اقتصادی و امنیتی در استان خراسان جنوبی است. این مطالعه با استفاده از روش تحقیق توصیفی تحلیلی و به صورت کاربردی انجام شده است. داده ها از طریق پرسش نامه های محقق ساخته و با نمونه ای شامل 273 نفر از افراد بالای 18 سال ساکن استان گردآوری شده است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری پارامتریک و ناپارامتریک، نظیر آزمون کولموگروف-اسمیرنف، آزمون t یک نمونه ای، آزمون دوجمله ای و آزمون فریدمن، انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که شبکه ی ریلی تأثیر قابل توجه و معناداری در توسعه ی اقتصادی و امنیت پایدار استان دارد. فعال شدن بازارچه های مرزی با افغانستان، فعال شدن معادن و تأسیس کارخانجات مرتبط، انتقال سریع و ارزان محصولات به بازارهای بین المللی، پایداری انبارهای ذخیره ی کالاهای اساسی و سوخت، خنثی سازی اعتصابات شبکه ی حمل و نقل جاده ای و ارتقای امنیت اقتصادی و اجتماعی مهم ترین نتایج توسعه شبکه ی ریلی است و بر این موضوع تأکید می کند که توسعه ی شبکه ی ریلی می تواند به عنوان راهبردی مؤثر در ارتقای توسعه ی سیاسی فضا و امنیت پایدار استان خراسان جنوبی مورد توجه قرار گیرد.
بررسی فقهی تضمین اصل سرمایه در اوراق استصناع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و حقوق خصوصی سال ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵
101 - 121
حوزههای تخصصی:
در شریعت اسلام با توجه به قاعده ملازمه بین سود و زیان، اصل این است که در عملیات تجاری بازگشت اصل سرمایه تضمین نمی شود و به دست آوردن سود حقیقی همیشه با احتمال ضرر و خسارت همراه است. حال آنکه در ابزارهای مالی اسلامی از جمله اوراق استصناع، پرداخت مبلغ اسمی مندرج در اوراق در سررسید توسط ناشر اوراق تضمین می شود. به این ترتیب، دارندگان اوراق که سرمایه گذاران عملیات تجاری می باشند، همان طور که در فرض کاهش ارزش پروژه با دریافت مبلغ اسمی اوراق (اصل سرمایه)، ضرری را متحمل نخواهند شد در فرض افزایش ارزش پروژه نیز با دریافت مبلغ اسمی اوراق، نسبت به ارزش افزوده پروژه هیچ استحقاقی نخواهند داشت. اما با تحلیل فرآیند انتشار این اوراق مشخص خواهد شد که در اوراق استصناع مبتنی بر تنزیل، دریافت مبلغ اسمی اوراق بر اساس استحقاق خریدار دین در سررسید نسبت به دریافت کل مبلغ دین می باشد. هم چنین تضمین اصل سرمایه توسط ناشر اوراق استصناع تنزیلی مطابق با مسئولیت بایع نسبت به تأدیه مبیع می باشد. به علاوه دارندگان اوراق به عنوان خریدار دین تنها مالک دین در ذمه مدیون شده و نسبت به سبب ایجاد دین یعنی پروژه سفارش داده شده هیچ گونه مالکیتی نخواهند داشت؛ به این ترتیب افزایش یا کاهش ارزش پروژه در میزان مطالبه آنها از ناشر تأثیری نخواهد داشت.در حالی که دارندگان اوراق استصناع به همراه اجاره به شرط تملیک مالکان مشاع پروژه می باشند، در صورت افزایش قیمت پروژه نسبت به مبلغ اسمی اوراق، حق مطالبه این ارزش افزوده را خواهند داشت؛ و طبق قاعده ملازمه بین نماء و درک، مالک عین همان طورکه متحمل خسارات وارد بر عین می شود، مستحق برخورداری از افزایش ارزش عین نیزخواهدبود. هم چنین کاهش ارزش پروژه نسبت به قیمت اسمی اوراق استصناع به همراه اجاره به شرط تملیک، باید به مالکان مشاع آن یعنی سرمایه گذاران وارد شود.
بررسی حجیت مثبتات امارات و کاربرد آن در فقه و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و حقوق خصوصی سال ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵
49 - 77
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث بنیادی در علم اصول، بحث اعتبار مثبتات امارات است. امارات (ادله اجتهادی) ازجمله ادله استنباط احکام شرعی اند که مؤدای آنها، علاوه بر مدلول مطابقی، گاه دارای مثبتاتی نیز هستند. منظور از مثبتات در اصطلاح علم اصول، آثار شرعی مترتب بر لوازم، ملزومات و ملازمات عقلی، عادی و اتفاقی مؤدای امارات و اصول عملیه می باشد. در مورد حجیت مثبتات امارات و علت آن، سه نظریه قابل ذکر است: برخی، ماهیت و ذات اماره را در عالم ثبوت مقتضی حجیت مثبتات آن دانسته و قائل به حجیت مثبتات مطلق امارات شده اند. برخی دیگر اگرچه قائل به حجیت مثبتات مطلق امارات شده اند؛ اما دلیل این امر را مربوط به عالم اثبات و اطلاق دلیل حجیت اماره دانسته اند. برخی نیز در این زمینه قائل به تفصیل شده و بین انواع امارات و انواع مثبتات آ نها تفکیک نموده اند. به نظر می رسد برای بررسی حجیت مثبتات امارات، باید دلیل حجیت اماره موردتوجه قرار گیرد، پس اگر دلیل حجیت اماره، تعبدی باشد مثبتات آن حجت نخواهد بود؛ اما اگر دلیل حجیت آن، بنای عقلا باشد(که غالباً اینگونه است) باید به محدوده بنای عقلا و مفاد دلیل امضای آن توجه نمود و چه بسا عقلا امری را اماره محسوب کنند، اما مثبتات آن را حجت ندانند، همانند اماره صحت، ید، فراش و اقرار.
شناسایی پیشایندها و پسایندهای تفکر انتقادی کارکنان در سازمان های دولتی ایران با روش تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
80 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشایندها و پسایندهای تفکر انتقادی کارکنان در سازمان های دولتی ایران با روش تحلیل مضمون است. این پژوهش دارای رویکردی آمیخته است که از نظر هدف، توسعه ای -کاربردی و از حیث ماهیت و روش، پیمایشی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است و ابزار گردآوری اطلاعات مراجعه به اسناد، مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه بود که روایی و پایایی مصاحبه با درصد بالایی به تائید رسید. جامعه آماری این پژوهش شامل 18 نفر از اساتید و متخصصان مدیریت منابع انسانی و مدیران ارشد سازمان های دولتی می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند؛ در این پژوهش در بخش کیفی به منظور استخراج و تحلیل کدهای مربوط به مصاحبه با خبرگان از نرم افزار NVIVO ویراست 11 و SPSS ویراست 26 استفاده گردید. نتایج حاصل از کدگذاری باز داده های کیفی گردآوری شده منجر به استخراج 109 کد اولیه، 31 مضمون پایه و 9 مضمون سازمان دهنده جو و فرهنگ سازمانی، آموزش و توسعه منابع انسانی، شایستگی کارکنان، انگیزه کارکنان، تصمیم گیری بهتر و توانایی حل مسئله، حفظ و نگهداشت منابع انسانی، بهره وری و تعالی سازمانی، خلاقیت و نوآوری و آینده نگری گردید؛ که 91 کد از کدهای مربوط به پیشایندها و پسایندهای تفکر انتقادی کارکنان در فرایند دلفی فازی مورد تائید خبرگان قرار گرفت.
فرایند ساخت و شکل گیری هویت مادرانه در ازدواج زودهنگام: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
69 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی فرایند ساخت و شکل گیری هویت مادرانه در ازدواج زودهنگام بود. جامعه پژوهش شامل زنانی که زیر 15 سالگی ازدواج کرده بودند. نمونه پژوهش تا حد اشباع نظری مشارکت کنندگان، 23 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش پژوهش کیفی براساس نظریه داده بنیاد بود. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته با پرسش های باز و استاندارد شده بود که این اطلاعات با رویکرد نظریه زمینه ای اشتراوس و کوربین تحلیل و طبقه بندی شد. یافته های به دست آمده در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی به ترتیب 350 کد باز، 48 مقوله فرعی و 11 مقوله اصلی بود. نتایج پژوهش نشان داد که ساخت هویت مادری بر مبنای زندگی بدون هویت کودکی و عوامل فردی و فرهنگی ازدواج به عنوان شرایط علی، فشار اجتماعی منجر به انتخاب زندگی غیرقابل اجتناب و چالش ها و مشکلات اساسی به عنوان شرایط زمینه ای، الگوهای یادگیری مادری و بحران های حاد در زندگی مشترک به عنوان شرایط مداخله ای، تغییر مسیر زندگی کودک همسری، حل مسئله ناسازگارانه و حل مسئله سازگارانه به عنوان راهبردها و سبک مادرانه کودک همسران و وضعیت رضایت از زندگی و آینده نگری آنان به عنوان پیامدها، مفهوم بندی شد.
Presenting an Export Market-Oriented Model On Competitive Intelligence in the Age of Digital Economy:A Grounded Theory Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۶, No. ۱۰, Winter & Spring ۲۰۲۵
49 - 68
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this research is to develop a model of export market orientation based on competitive intelligence in the era of the digital economy.
Method: This study employed a qualitative approach, utilizing grounded theory as the research method. Sampling was conducted purposefully and continued until theoretical saturation was achieved, involving a total of 15 managers and experts from selected exporting companies. The systematic research process comprised open coding, axial coding, and selective coding, facilitated by strategies such as analysis, questioning, comparison, reminders, schemas, and paradigms. During the coding process, revisions were made, and classifications were validated through feedback from the participants.
Findings: The findings revealed the paradigmatic pattern of export market orientation based on competitive intelligence in the era of digital economy including six main categories of causal conditions, context, phenomenon or central category, intervening conditions, strategies and the consequences. Causal conditions have three sub-categories of learning abilities promotion of customer-oriented culture, knowledge of export technology and R&D processes and identification of export market needs; background conditions include three sub-categories of competitive thinking, competitive export processes (technical evaluation) and competitive governance; intervening conditions include three sub-categories of market technical structure (new technologies), environmental uncertainty and global markets (export risks); the central phenomenon has three sub-categories of value chain (reward strategy), human resource empowerment and employee training (export intelligence); The strategies include three sub-categories of competitive value creation, development of export competitiveness and strategic evaluation of resources and competitive agility and strategic entrepreneurship; The results include three sub-categories of developing entrepreneurial activities, competitive advantage and promoting innovation and dynamic export capabilities.
Conclusion: Based on the results, successful implementation of the export market orientation model, grounded in competitive intelligence, requires managers of exporting companies to develop a deeper understanding of the export market. This can be achieved by allocating greater effort to market-oriented activities. Furthermore, by emphasizing competitive intelligence, these companies can improve the perception of their services and create a positive association with their brand in the minds of international customers.
Optimizing HRM Practices and Decision-Making Quality through Big Data Quality Components(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This research aims to examine the impact of Big Data Quality (BDQ) components, including completeness, accuracy, format, and currency, on Big Data-driven Human Resources (BDHRP) management practices and Decision-Making Quality (DMQ) from the viewpoint of HR managers. It also seeks to identify the most impactful components among completeness, accuracy, format, and currency in the context of BDHRP and DMQ. A survey of HR professionals in 108 French organizations deploying Big Data Analytics systems revealed positive relationships between BDQ, BDHRP, and DMQ. Statistical analyses conducted with the Partial Least Squares Structural Equation Modeling (PLSEM) method showed a positive relationship between BDQ components and BDHRP, with currency and accuracy emerging as the most influential factors. Additionally, a strong positive relationship was found between BDQ components and DMQ, with currency and accuracy leading the way. The research also found a significant connection between BDHRP and DMQ, further underscoring the importance of effective HRM practices in enhancing decision-making quality. These findings contribute significantly to understanding the crucial role played by big data quality in BDHRP and decision-making, highlighting the potential for organizations to improve outcomes by focusing on currency and accuracy-related concerns. In practical terms, this research offers insights that can guide data quality practices, resource allocation, and strategic decision-making within organizations.
The Role of Internet Usage in Shaping Psychological Well-Being: A Comparative Study of Internet-Addicted and Non-Addicted Undergraduates(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study explores the psychological impact of Internet addiction, comparing the functioning of Internet-addicted individuals to their non-addicted counterparts. A survey of 175 undergraduates from a Malaysian public university assessed their perceptions of 18 statements reflecting key facets of psychological well-being, including autonomy, environmental mastery, positive relationships, personal growth, purpose in life, and self-acceptance. Significant differences were observed in 14 out of 18 statements, with small to medium effect sizes, indicating meaningful disparities between the two groups. The findings suggest that Internet-addicted individuals are more likely to experience challenges in psychological well-being, often turning to the Internet as a coping mechanism for dissatisfaction or unhappiness. This study underscores the need for targeted interventions in the realm of information technology to promote healthier Internet use and address its psychological effects.
بررسی اسطوره ای- تاریخی شرف شمس در اندیشه های مهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۸۵
265 - 286
حوزههای تخصصی:
آیین های باستانی و کهن الگوها دیرپا و ماندگارند و در گذرِ زمان، خود را با فرهنگ ها و آیین-های روزگار خود سازگار و همسان می کنند. مهرپرستی یکی از این آیین های کهن و باستانی است. آیین مهر، آیین اسرار و رموز است و سرشار از نمادها و نشانه های گوناگونی است که هریک، انسان را به اندیشه و باوری شگفت و شگرف در آیین مهر رهنمون می کند. با توجه به جایگاه خورشید در میان اقوام کهن ازجمله ایرانیان باستان و دین وآیین مهرپرستی و نفوذ وگسترش آن در میان مردم آن دوره، همچنین جایگاه خورشید در عرفان ایرانی-اسلامی و نزد شاعرانی چون مولانا و خاقانی و ریشه اساطیریِ بسیاری از باورهای دینی، در این نوشتار، باورهای پیوسته با رخدادِ نجومی "شرف شمس" را بررسی می کنیم. چه بسا، شرف شمس را بتوان یکی از نمادهای مهری برشمرد. کلیدواژه ها: آیین مهر، کهن الگو، شرف شمس، خورشید، مولانا.
بررسی ارتباط انسان کامل با مراتب هستی در اندیشه عرفانی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۸۵
327 - 342
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ارتباط انسان شناسی با مراتب هستی در دیدگاه علامه طباطبایی می پردازد. انسان به عنوان موجودی عقلانی و روحانی همواره در کانون توجه فلسفی و عرفانی قرارداشته است. علامه طباطبایی با تکیه بر آموزه های فلسفی و عرفانی اسلامی، مفاهیمی چون انسان کامل و مراتب هستی را تحلیل کرده و به اهمیت شناخت انسان به عنوان مبنای تمامی معارف بشری تأکیدمی کند. هدف این مقاله تبیین مراتب امکان و گستره هستی شناسی و منابع لازم برای شناخت انسان کامل در اندیشه علامه است. سوالات اصلی شامل چگونگی دستیابی انسان به کمال نهایی و رابطه او با مراتب هستی است. علامه بر این باور است که انسان کامل به عنوان خلیفه خداوند، توانایی سیر در مراتب هستی و دستیابی به قله کمال را دارد. این سیر، نیازمند مراقبت نفس و تقویت معرفت و اخلاق است و تنها با راهنمایی انسان کامل ممکن می شود. اهمیت این موضوع در آن است که درک عمیق از ذات و قابلیت های انسان نه تنها به روشنگری در شناخت های دینی و فلسفی کمک می کند، بلکه زمینه ساز پویایی در علوم و معارف دیگر نیز خواهدبود. نتایج این پژوهش به درک بهتر جایگاه انسان در نظام هستی و ارتباط او با خداوند منجرمی شود و نشان می دهد که رسیدن به کمال انسانی یک فرایند پیچیده و مستلزم تلاش و اراده قوی است. کلیدواژه ها: انسان کامل، مراتب هستی، علامه طباطبایی، عرفان، سیر و سلوک
الگوی تأمین مالی جمعی مبتنی بر کارآفرینی در کسب وکارهای دیجیتال: رویکردی نوین در تأمین مالی سبز سازمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 21
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف فراترکیب مؤلفه های تأمین مالی جمعی مبتنی بر کارآفرینی در کسب وکارهای دیجیتال محور انجام پذیرفت. به این منظور از رویکرد پژوهش کیفی و روش فراترکیب استفاده شد. قلمرو پژوهش کلیه مقالاتی هستند (115 مقاله) که در دهه اخیر در مورد مؤلفه های تأمین مالی جمعی مبتنی بر کارآفرینی در کسب وکار و مفاهیم مرتبط در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 24 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد موردمطالعه، گردآوری شده اند. با تجزیه وتحلیل داده ها، شاخص ها و مؤلفه های تأمین مالی جمعی مبتنی بر کارآفرینی در کسب وکارهای دیجیتال محور در در سه کد منتخب و 12 محور، مؤلفه های مرتبط با متقاضی سرمایه (مشتمل بر شفافیت پروفایل مالی متقاضی، طراحی توسعه تأمین مالی متقاضی، اعتبار و رزومه متقاضی، گردش مالی متقاضی در فرایندهای کارآفرینی)، مؤلفه های مرتبط با حامیان مالی(مشتمل دسترسی به منابع مالی، شیوه مشارکت در تأمین مالی جمعی، انعطاف دهی به روش های تأمین مالی جمعی، سودمندی ادراک شده حامیان)، پلتفرم تأمین مالی (مشتمل بر توانایی ایجاد جامعه تأمین مالی، ترسیم اهداف مالی زنجیره تأمین در پلتفرم، سیاست گذاری های نظارتی در پلتفرم های تأمین مالی، خدمات پلتفرم های تأمین مالی دیجیتال) مورد سازمان دهی قرار گرفت. پیشنهاد می شود در طراحی برنامه های تأمین مالی جمعی مبتنی بر کارآفرینی در محیط دیجیتال به ابعاد مذکور توجه ویژه صورت گیرد.
تحلیل عوامل علی و زمینه ای در موفقیت اجرای طرح ملی کنترل وزن و چاقی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
71 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل عوامل علی و زمینه ای در موفقیت اجرای طرح ملی کنترل وزن و چاقی دانش آموزان بود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است که به صورت آمیخته اکتشافی متوالی گردآوری شد. انتخاب مشارکت کنندگان، براساس نمونه گیری هدفمند و از نوع نظری بود که با 19 نفر از خبرگان تربیت بدنی و بهداشت مدارس، مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند انجام و با روش داده بنیاد تحلیل شد. جامعه آماری در بخش کمی، شامل مدیران، کارشناسان و مربیان تربیت بدنی و بهداشت مدارس بودند که ابتدا به صورت تصادفی طبقه ای و سپس به صورت در دسترس تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. بر اساس روش پیشنهادی استراس و کوربین (2011) به صورت همزمان، کدگذاری باز و محوری داده ها انجام شد. در بخش کمی تحقیق نیز داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 و لیزرل تحلیل شد. یافته ها نشان داد 21 عامل علی در قالب مقوله های محوری مهارت های روانشناختی، فضای ورزشی، عوامل مدیریتی، منابع انسانی و همراهی خانواده ها و نیز مقوله های زمینه ای که شامل اهداف و برنامه ها، میزان آگاهی جوامع، عوامل اجتماعی-فرهنگی و سبک زندگی است به موفقیت طرح ملی کنترل وزن و چاقی کمک می کند. همچنین براساس یافته ها تأثیر شرایط زمینه ای و عوامل علی بر کنترل وزن و چاقی دانش آموزان معنی دار بود. می توان گفت، آگاهی بخشی و توانمندسازی والدین، مدیران و معلمان مدارس، مدیریت یکپارچه و انسجام بین سازمانی نظام سلامت و آموزش و پرورش، سالم سازی تغذیه، همکاری رسانه ها و نهادینه سازی ورزش در دانش آموزان به موفقیت طرح کنترل وزن و چاقی کمک می کند.
ارتقاء عملکرد فردی در مسیر راهبردهای توسعه منابع انسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
87 - 98
حوزههای تخصصی:
در فضای رقابتی کسب وکارهای خدماتیِ نوپا، بنا بر ماهیت و ملزومات شرح شغل و شاغل، به منظور ارتقاء عملکرد و ماندگاری منابع انسانی صنعت زنجیره ای مواد غذایی خصوصاً در عرصه تأمین غذاهای به اصطلاح فست فودی با چالش های عدیده و بعضاً نوینی مواجه هستیم. بنابراین هدف از تحقیق کاربردی – پیمایشی حاضر معرفی پیشران های مؤثر بر ارتقا عملکرد فردی منابع انسانی شاغل در این صنف بوده است. به منظور شناسایی عوامل کلیدی مذکور درگام اول تحلیل محتوای اسناد پژوهشی پنج سال اخیر برگرفته شده از منابع معتبر علمی – اجرایی انجام گرفت و درگام دوم مدل فرض حاکم بر روابط این عوامل طراحی شد و از طریق سنجه ای محقق ساخته در جامعه آماری پژوهش شامل شاغلین در مجموعه رستوران های زنجیره ای سیب سیصد و شصتِ شعب شهر تهران مورد واکاوی قرار گرفت. نمونه آماری 242 نفر بودندکه با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول کریسی-مورگان انتخاب شدند. به منظور بررسی پایایی مدل اندازه گیری ، یافته های برازش مدل های اندازه گیری روایی واگرا فورنل و لارکر بررسی شدند. در تجزیه وتحلیل داده ها در ابتدا وضعیت نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرونوف موردبررسی قرار گرفت؛ در ادامه آزمون های بارتلت، تحلیل بارهای عاملی و شاخص تورم واریانس اجرا شد. در نهایت آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار پیش بینی گرایانه تحلیلی صورت گرفت و برنامه کاربردی نرم افزار مدل سازی مسیر به کار برده شد. مطابق با یافته های تحقیق خط مشی هایی از قبیل بیش آموزی، توانمندافزایی، ارتقا فردی- سازمانی، افزایش تعلق خاطر کاری نسبت به سازمان و خدمت رسانی به مشتریان در کم و کیف عملکرد فردی کارکنان شاغل در فست فودهای سیب سیصد و شصت نقش آفرین هستند؛ بگونه ای که باعث تغییر نقش منابع انسانی این کسب وکار از چسبنده و وابسته به ایفای نقش منابع انسانی دلبسته می شوند. نتیجه آنکه ضمن تأیید فرضیات تحقیق، یافته ها حاکی از آن است که آموزش، توانمندسازی و ارتقای کارکنان به واسطه تعلق خاطر کاری بر عملکرد فردی کارکنان تأثیر دارد.
بررسی عوامل مؤثر در تغییر ساختار مؤسسات حسابرسی با تاکید بر حفظ رویکرد اخلاق حرفه ای و کنترل کیفیت کار حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 23
حوزههای تخصصی:
هدف: در مطالعه حاضر به بررسی عوامل مؤثر در تغییر ساختار مؤسسات حسابرسی با تأکید بر حفظ رویکرد اخلاق حرفه ای و تأکید بر کنترل کیفیت کار حسابرسی پرداخته شده است. روش شناسی: این مطالعه یک تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری روش کیفی شامل حسابداران رسمی کشور است. برای مصاحبه افرادی انتخاب شدند که دانش، تجربه و شناخت کافی از موضوع دارند. در مصاحبه 11 نفر از اشخاص صاحب نظر و دارای تحصیلات و تجربه کافی مرتبط با موضوع، انتخاب شدند. در بخش کمی، مؤلفه های به دست آمده از مصاحبه با خبرگان در قالب پرسشنامه دسته بندی شد و سپس برای جامعه آماری شامل جامعه آماری حسابداران رسمی ارسال گردید. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد؛ که 342 نفر به پرسشنامه ها پاسخ دادند. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که استانداردسازی ساختار مؤسسات حسابرسی، الزامات قوانین محیطی، ساختارهای سازمانی واحد، انتصاب و پاداش های حسابرسان و تحولات فنی و توسعه ای بر خط مشی های عملیاتی مؤسسات حسابرسی، مهارت و تخصص اعضای مؤسسات حسابرسی و نیازها و خواسته های ساختار مؤسسات حسابرسی تأثیر مثبت و معناداری دارد. در این راستا به تدوین کنندگان قوانین و خط مشی گذاری ساختار مؤسسات پیشنهاد می گردد که در جهت تغییر مؤسسات حسابرسی، اصول رفتاری و اخلاقی حرفه را در نظر بگیرند و در این امر از حسابرسان باتجربه و متخصص غافل نشوند. دانش افزایی: برای تغییر مؤسسات حسابرسی، نیازمند به خط مشی ها و قوانینی است که اصول حرفه ای و سازمانی و همچنین اخلاقی را در نظر بگیرید.
تبیین نقش تاکتیک های اعمال قدرت در عملکرد نیروی انسانی با توجه به نقش میانجی مشارکت سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۳
105 - 124
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حیاتی ترین مسئله در هر سازمانی عملکرد نیروی انسانی آن سازمان است. این تحقیق با هدف تبیین نقش تاکتیک های اعمال قدرت در عملکرد نیروی انسانی با توجه به نقش میانجی مشارکت سازمانی در ادارات دولتی شهر کرمان انجام شد. روش تحقیق: این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ادارات دولتی شهر کرمان بود که 380 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم طبقه به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چندگانه، آزمون سوبل و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل ارائه شده از برازش قابل قبولی برخوردار می باشد. مشارکت سازمانی در رابطه بین تاکتیک های اعمال قدرت (استدلال، دوستانه، ائتلاف، مذاکره، دستور مستقیم، جلب حمایت مقامات بالاتر و تحریم و تشویق) و عملکرد نیروی انسانی نقش میانجی داشت. مشارکت سازمانی در رابطه بین مولفه های اعمال قدرت با عملکرد نیروی انسانی نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: استفاده از تاکتیک های اعمال قدرت در محیط کار می تواند زمینه بهبود عملکرد نیروی انسانی را فراهم کرده و با بکارگیری همکاری و مشارکت کارکنان می توان این عملکرد را نیز بهبود بخشیده و بهره وری سازمانی را افزایش داد.








