مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰٬۴۸۱ تا ۲۰٬۵۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۹۴۲ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
368 - 386
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق ارزیابی توان ژئوتوریسمی محدوده ی چشمه کارستی تاپ تاپان با استفاده از دو روش مقایسه ای کوبالیکوا و سرانو گونزالز-تروبا می باشد. روند پژوهش به این صورت است که ابتدا ژئوسایت های موردنظر در حوضه شناسایی شده و برای بررسی بهتر و جمع آوری اطلاعات کارت شناسایی برای آنها تعریف شده است. 5 منطقه ژئوتوریستی شناسایی شد که شامل چشمه تاپ تاپان، قزل داغی، غارقدمگاه بادامیار، مسجد سنگی چراغیل، آبشار گنبرف می باشند. پس از ارزیابی ژئوسایت ها تاثیر آنها بر روی ژئوتوریسم منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از ارزیابی ها نشان می دهد که شاخص زایش در روش سرانو گونزالز بالاترین ارزش را به خود اختصاص داده است و همچنین شاخص چشم اندازها و زیبایی ظاهری هم در هر دو روش ارزش بالایی را به خود اختصاص دادند و همچنین جنبه فرهنگی، علمی و آموزشی آن ها نیز از ارزش نسبتا خوبی برخوردار بود. در این میان شاخص حفاظتی در هر دو روش امتیاز پایین را کسب نمود. در مجموع روش سرانو گونزالز با امتیاز 54 جایگاه بالاتری را نسبت به روش کوبالیکوا با امتیاز5/8 بدست آورده است.
مروری نظام مند بر تکامل گردشگری سلامت: شناسایی روندهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
75 - 107
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به گسترش پژوهش های گردشگری سلامت، پژوهش حاضر تلاش دارد تا تصویری کلی از تکامل گردشگری سلامت ارائه داده و روندها و جریان های پژوهشی آینده آن را با بهره گیری از تکنیک های کتاب سنجی و مصورسازی شناسایی کند.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی و با رویکرد کتاب سنجی انجام گرفته است. داده ها در بازه زمانی سال 1997 تا ماه می 2024، محدود به مقالات مروری و پژوهشی و به زبان انگلیسی، از پایگاه وب آوساینس (1489 مقاله) بازیابی و چکیده و کلمات کلیدی مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها و اجرای تحلیل های هم تألیفی و هم آیندی واژگان نیز با استفاده از نرم افزار VOSviewer انجام گرفت.یافته ها: یافته هی پژوهش، پراستنادترین پژوهشگران، مجلات، کشورها و دانشگاه های حوزه را معرفی می کند. یافته های تحلیل هم تألیفی کشورها نشانگر توسعه روزافزون گردشگری سلامت در کشورهای آسیایی است. تحلیل هم آیندی واژگان، علاوه بر توسعه گردشگری تندرستی، مهم ترین رویکردهای نوآورانه بازاریابی از جمله بازاریابی تجربی، هم آفرینی ارزش و شخصی سازی خدمات و فناوری های نوین و رسانه های اجتماعی و برندسازی را به عنوان جریان های پژوهشی آینده، نشان می دهند.نتیجه گیری و پیشنهادات: نیاز است تا پژوهشگران و فعالان گردشگری سلامت با توجه ویژه به گردشگری تندرستی و نیز مفاهیم نوین بازاریابی و فناوری های روز همچون پزشکی از راه دور، پوشیدنی ها و بسیاری دیگر، به توسعه گردشگری سلامت در سطح کسب و کار و مقصد یاری رسانند.نوآوری و اصالت: پژوهش حاضر علاوه بر ارائه تصویری جامع از ادبیات گردشگری سلامت، روندتکاملی، جریان ها و موضوعات پژوهشی جدید را به پژوهشگران و فعالان نشان می دهد.
تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه پایدار در روستاهای مناطق خوش آب وهوا (مطالعه موردی روستای امامه)
منبع:
اکولوژی سرزمین سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶
416 - 430
حوزههای تخصصی:
شناخت جامع و دقیق عوامل تاثیر گذار برروند توسعه پایدار روستایی، عامل کلیدی و یکی از پیش شرط های ضروری برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی است. لذا این پژوهش به منظور تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه پایدار در روستاهای مناطق خوش و هوا به طور موردی در روستای امامه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر اهالی بومی روستای امامه به تعداد 1315 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 297 نفر به دست آمد که به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخت بوده است که مقدار آلفای کرونباخ آن 99/0 =α محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی استفاده گردید. براساس نتایج، مهمترین مولفه های تاثیر گذار بر روند توسعه پایدار روستای امامه در پنج عامل شناسایی شدند که عبارتند از زیرساخت های نهادی اقتصادی، زیرساخت اجتماعی فرهنگی، پتانسیل های کشاورزی منطقه، موقعیت جغرافیایی منطقه و توان محیطی منطقه. این پنج عامل مجموعا 56/60 درصد واریانس مولفه های تاثیر گذار بر توسعه پایدار در روستای امامه را تبیین کردند. بنابراین توسعه پایدار روستایی پدیده ای پیچیده و دارای ابعاد متعدد است و بدون شناخت عوامل مختلف موثر بر توسعه پایدار روستا، حفظ آینده روستا امکان پذیر نمی باشد.
مجموعه عوامل موثر در خلاقیت (مزیت های رقابتی و ظرفیت های موجود) در راستای دستیابی به برندینگ شهری (مطالعه موردی: شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
79 - 92
حوزههای تخصصی:
در رویکردی نوین به شهر، شهر خلاق به عنوان یک روش راهبردی در عرصه تفکر، برنامه ریزی و اجرای طرح های شهری مطرح شده است. با توجه به تغییرات بسیار عمیقی که در محیط شهر در حال وقوع است، خلاقیت شهری، یک عامل حیاتی در حل بسیاری از مسایل شهر به شمار می رود. در این راستا، هدف پژوهش حاضر؛ شناخت مجموعه عوامل موثر در خلاقیت (مزیت های رقابتی و ظرفیت های موجود) در راستای دستیابی به برندینگ شهری شهر دامغان می باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و نوع تحقیق کاربردی است و بر حسب نحوه اجرا از نوع پیمایشی (مشاهده و مصاحبه) می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل (کلیه مدیران ارشد شهرداری، اعضای هیئت علمی گروه جغرافیا، هنر و شهرسازی، شورا های شهر و افراد دارای تجربه در حوزه مدیریت شهری) می باشند که با استفاده از روش دلفی 17 نفر به عنوان حجم نمونه، انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش گرند تئوری (نظریه داده بنیاد)، استفاده شده است. از نتایج مصاحبه با افراد متخصص و کارشناس جهت بررسی ظرفیت های موجود و مزیت های رقابتی با استفاده از روش تئوری زمینه ای، 42 مفهوم و 7 مقولهی (تصویرسازی، تدوین سند و برنامه راهبردی و جامع، شناسایی ارزشمند بودن مزایای رقابتی و ظرفیت های موجود، توسعه زیرساخت ها، نوآوری، باززنده سازی شهری، مدیریت یکپارچه شهری)، استخراج شد. از نتایج مصاحبه با افراد متخصص و کارشناس جهت بررسی ظرفیت های موجود و مزیت های رقابتی با استفاده از روش تئوری زمینه ای، 42 مفهوم و 7 مقولهی (تصویرسازی، تدوین سند و برنامه راهبردی و جامع، شناسایی ارزشمند بودن مزایای رقابتی و ظرفیت های موجود، توسعه زیرساخت ها، نوآوری، باززنده سازی شهری، مدیریت یکپارچه شهری)، استخراج شد.
پایش تحولات نظام کاربری و پوشش زمین با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای (مورد مطالعه: زیرحوضه آبریز کوهپایه-سگزی در ایران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین بستر تمامی فعالیت های انسان و یکی از نهاد های اثربخش در نظام های تولید و دستیابی به پایداری توسعه به شمار می رود. از سوی دیگر با بروز تحولات اجتماعی و اقتصادی در جوامع انسانی و بهره برداری نامتعارف از منابع، شرایط ناپایداری زمین تشدید می یابد. سنجش تحولات بهره برداری از زمین با موضوعاتی همچون نظام کاربری زمین و پوشش اراضی و الگوهای پایش همراه است. الگوهای کاربری زمین و پوشش اراضی، با فراهم سازی پایش و شناخت روند تحولات نظام بهره برداری از طریق بکارگیری فنون سنجش از دور، امکان اصلاح و تغییر سیاست گذاری، مدیریت مطلوب و آینده نگاری منابع محیطی را تسهیل می نماید. هدف این پژوهش، پایش تحولات نظام LULC در زیرحوضه آبریز کوهپایه-سگزی با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای در دوره زمانی 2000 الی 2023 میلادی (1379-1402 خورشیدی) و به روزرسانی اطلاعات مکانی است. نتایج ارزیابی نقشه های نظام کاربری و پوشش اراضی با بهره گیری از الگوریتم درخت تصمیم گیری نشانگر افزایش وسعت بیش از 97 درصد اراضی ساخته شده، 173 درصد اراضی مرتع، 230 درصد عرصه های آبی، 72 درصد اراضی کشاورزی و کاهش وسعت بیش از 14 درصد از اراضی بایر است. البته 913 هکتار از اراضی بایر، 244 هکتار از اراضی مرتع، 44 هکتار از اراضی کشاورزی و 155/0 هکتار از عرصه های آبی به اراضی ساخته شده تغییر یافته است. پایداری منابع محیطی به ویژه کاهش روند تغییر کاربری و پوشش اراضی و تثبیت نظام بهره برداری مستلزم اعمال مدیریت مطلوب از منابع با بکارگیری الگوهای حفاظت از زمین با مشارکت و توانمند سازی جوامع محلی روستایی است.
گونه شناسی ویژگی های کالبدی مجتمع های مسکونی در بازه زمانی 2000 تا 2020 (اقلیم، تناسبات و شرایط محیطی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
408 - 434
حوزههای تخصصی:
به دنبال رواج تولید انبوه پس از انقلاب صنعتی و افزایش جمعیت در شهرها و نیاز به فضاهای مسکونی، انبوه سازی در مسکن مور توجه قرار گرفت. بررسی تأثیر خصوصیات اقلیمی بر مسکن می تواند جهت انتخاب نمونه موردی مناسب از دید طراحی اقلیمی راهگشا باشد. هدف از این پژوهش شناخت گونه های مجتمع های مسکونی و معرفی تیپ غالب و بررسی اقلیمی آن هاست. این پژوهش ترکیبی از روش تحلیلی و مقایسه ای و ابزار گردآوری داده ها، کتابخانه ای و مبتنی بر منابع معتبر همچون سایت archdailyو ... می باشد. با بررسی 1448مجتمع های مسکونی ساخته شده در سال های 1960 تا 2020و نمونه گیری تصادفی و سیستم کوکران پس از شناسایی ویژگی های مجتمع مسکونی تعداد نمونه ها به 95 رسید و پنج نوع گونه منفرد، نواری، محیطی و مختلط شناسایی شد. نتایج نشانگر تمایل به ساخت مجموعه های منفرد در اکثر اقلیم ها بیش از دیگر گونه ها و همچنین فراوانی این تیپ در مناطق مرطوب دارای بیشترین اختلاف با دیگر نمونه هاست. همچنین فراوانی نسبت محیط به ارتفاع2 به 1و طول به عرض2 به 1 در ابعاد همه اقلیم ها و تیپ ها دیده می شود و دارای بیشترین فراوانی است.اهداف پژوهش:تعیین تیپولوژی های مختلف مجتمع مسکونی.تعیین تناسبات ابعاد ساختمان برای تیپولوژی های مختلف مجتمع های مسکونی در انواع اقلیم ها.سؤالات پژوهش:انواع تیپولوژی های مختلف مجتمع مسکونی کدامند؟تناسبات ابعاد ساختمان تیپولوژی های مختلف مجتمع های مسکونی به چه صورت هستند؟
Investigating The Effect of Linguistic Knowledge Versus Cultural Knowledge in The Formation of Intercultural Competence Among Iranian EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۷, No.۳۴, Spring & Summer ۲۰۲۴
225 - 252
حوزههای تخصصی:
Intercultural communication is a widespread matter in today’s world with the advent of globalization and social media. Thus, this study focused on exploring the role of cultural knowledge and linguistic knowledge in the formation of intercultural competence. The researchers selected 150 Iranian learners through a purposeful sampling procedure in a qualitative design. By using interviews, observation, and reflective journals the required data was collected. The researchers used inductive analysis and thematic analysis to analyze the collected data. The results revealed that cultural knowledge and linguistic knowledge are both equally important in the formation of intercultural competence of Iranian learners. Also, it is shown that Iranian learners make use of both linguistic knowledge and cultural knowledge to have effective communication, build trust and rapport, conflict resolution, and avoid linguistic and cultural misunderstandings. This study is important for language teachers, book writers, and curriculum developers in that they should pay more attention to both linguistic knowledge and cultural knowledge in their teaching, book writing, and curriculum development respectively.
Revisiting Word-initial Glottal Stops in Persian: Underlying or Epenthetic?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The phonological status of word-initial glottal stops in Persian has been a subject of controversy. Particularly, researchers hold divergent views on whether the glottal stop functions as a phoneme in word-initial positions. These perspectives can be categorized into three main positions: (1) glottal stops are phonemes in all occurrences (Samareh, 1985; Windfuhr, 1979); (2) word-initial glottal stops are phonemes only in loanwords, especially from Arabic (Bijankhan, 2018; Haghshenas, 1991; Jam, 2019; Kord-Zaferanloo-Kambozia, 2003); and (3) word-initial glottal stops are not phonemes in Persian (Jahani, 2005; Majidi & Ternes, 1999; Sepanta, 1973). In this paper, a critical review of previous findings is provided along with new insights and neglected evidence relevant to the underlying representations of words with glottal stops. Based on these considerations, the paper leans towards the position that glottal stops function as phonemes in all positions regardless of occurrence in loanwords or native words. It also calls for a revision of previous research, emphasizing the importance of non-acoustic aspects in exploring the phonological functions of word-initial glottal stops.
رابطۀ بین خُلق و خو و مشکلات برونی سازی در کودکان: نقش تعدیل گر ظرفیت تأملی والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش تعدیلکنندۀ ظرفیت تأملی مادر در رابطۀ بین خُلقوخوی کودک و مشکلات برونیسازی کودکان بود. طـرح پژوهـش از نـوع همبسـتگی و جامعۀ آماری مادران کودکان 6 تا 8 ساله شهرستان ساوه در ایران بود. 200 نفر از این مادران با روش نمونهبرداری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامۀ ظرفیت تأملی والدین (لویتن، مایز، نیجسنز و فوناگی، 2017). فهرست رفتاری کودک (آشنباخ و رسکورلا، 2001) و سیاهۀ منش و خُلقوخوی کودکان (کنستانتینو، کلونینجر، کلارک، هاشمی و پریزبک، 2002) را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج نشان داد بین پیشذهنیسازی و مشکلات برونیسازی کودکان رابطۀ مثبت و متغیرهای اجتناب از آسیب، نوجویی، وابستگی به پاداش با مشکلات برونیسازی رابطۀ مستقیم دارد. همچنین نتایج نشان داد زیرهمقیاس علاقه و کنجکاوی در حالات ذهنی در رابطۀ بین نوجویی و مشکلات برونیسازی نقش تعدیلکننده دارد. بر این اساس میتوان گفت با افزایش ظرفیت تأملی مادران میتوان از بروز مشکلات در اوایل کودکی بهویژه در کودکان دارای خُلقوخوی دشوار پیشگیری کرد.
تبیین و تفکیک ماهیّت حقوقی اذن اباحه ساز و اذن نیابت ساز (اذن منشأ اباحه و اذن منشأ نیابت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
133 - 160
حوزههای تخصصی:
اذن از مفاهیم پرکاربرد فقهی و حقوقی در نظام حقوقی ایران است شناسایی و تبیین ماهیّت حقوقی اذن اولین گام در جهت تحلیل این مفهوم حقوقی و همچنین ابوابی است که اذن در آنها کارکرد دارد. شیوع کاربرد های مختلف اذن، انتخاب ماهیّتی واحد برای آن را دشوار ساخته است. نویسندگانی که به دنبال شناسایی ماهیّت حقوقی اذن بوده اند صرفاً با توجه به اباحه ساز بودن اذن، ماهیّت واحدی را برای آن تبیین نموده و سپس ماهیّت مورد نظرشان را به اذن موجود در عقود اذنی نیز تسرّی داده اند؛ در همین راستا، نویسندگان با توجه به این که اباحه مخلوق اراده است یا ناشی از حکم قانون، برخی ماهیّت اذن را عمل حقوقی یکجانبه (ایقاع) و برخی واقعه حقوقی اعلام نموده اند. ایقاع یا واقعه حقوقی دانستن اذن تنها در مواردی که در نتیجه اعطای اذن، اباحه خلق می شود صحیح به نظر می رسد، اما نمی توان آنجا که اذن منشأ نیابت قرار می گیرد یا به عبارت دیگر، آنجا که در نتیجه اعطای اذن نیابت خلق می شود (مثل عقد وکالت) همچنان ماهیّت آن را ایقاع دانست. ایقاع دانستن اذن در چنین مواردی، سبب بروز ایرادات و همچنین عدم تطبیق ماهیّت انتخابی نسبت به مصادیقی که اذن در آنها منشأ نیابت قرار می گیرد، می شود. لذا برای تبیین ماهیّت حقوقی اذن باید ماهیّت اذن منشأ اباحه را از ماهیّت اذن منشأ نیابت (اذن منشأ عقود اذنی) تفکیک نموده و به صورت جداگانه بررسی نمود. به نظر نگارندگان ماهیّت حقوقی اذن، منشأ اباحه ایقاع و ماهیّت حقوقی اذن منشأ نیابت عقد است.
مقایسه انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری و تحلیل رفتگی شغلی معلمان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه تحلیل رفتگی شغلی، انعطاف پذیری روان شناختی و تاب آوری در معلمان مرد و زن مقطع متوسطه شهر داراب بود. روش ها : روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش علی - مقایسه ای بوده است. جامعه آماری شامل معلمان مرد و زن مقطع متوسطه شهرستان داراب است که تعداد آن ها 1742 نفر است که با شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر حسب جدول مورگان تعداد 314 نفر (تعداد 161 معلم مرد و 153 معلم زن) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد سنجش پرسش نامه تحلیل رفتگی شغلی مسلش و جکسون (1981)، پرسش نامه انعطاف پذیری روان شناختی یا پذیرش عمل بوند و همکاران (2011) و پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، بود. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد بین فرسودگی شغلی، تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی معلمان زن و مرد تفاوت معنی داری وجود دارد و میانگین متغیرهای فرسودگی شغلی در معلمان مرد نسبت به مدیران زن پایین تر، میانگین نمرات تاب آوری در معلمان مرد نسبت به مدیران زن بالاتر است و میانگین انعطاف پذیری شناختی در معلمان زن و مرد یکسان است. همچنین میانگین مؤلفه های فرسودگی شغلی در معلمان مرد نسبت به معلمان زن پایین تر است و میانگین تمامی مؤلفه های تاب آوری معلمان مرد نسبت به معلمان زن بالاتر است. نتیجه گیری: انعطاف پذیری روانشناختی از سازه های مهم در افزایش تاب آوری در مشاغل مختلف ازجمله حرفه معلمی است.
نقش واسطه ای جهت گیری هدف پیشرفت در رابطه خودارزشیابی مرکزی و عملکرد تحصیلی فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای جهت گیری هدف پیشرفت با خودارزشیابی مرکزی و عملکرد تحصیلی فیزیک بود. مطالعه حاضر از نوع همبستگی بود .شرکت کنندگان 221 دانش آموز (90 دختر، 131 پسر ) سال سوم دبیرستان رشته ریاضی شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 96-95 بودند. از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد. شرکت کنندگان مقیاس جهت گیری هدف پیشرفت الیوت و مک گریگور(2001) و مقیاس خودارزشیابی مرکزی را تکمیل کردند. داده ها با رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که جهت گیری هدف پیشرفت تبحری-گرایشی نمرات درس فیزیک را به طور معنادار پیش بینی می کرد. نقش میانجی جهت گیری هدف پیشرفت اجتنابی در رابطه ساختاری خودارزشیابی مرکزی با عملکرد فیزیک تایید شد. افرادی که ارزشیابی ضعیفی از خود داشتند احتمال اتخاذ جهت گیری هدف پیشرفت اجتنابی در آنها بالاتر بود و این شرایط با افت عملکرد درس فیزیک همراه بود. در طراحی آموزش درس فیزیک باید به شرایطی که دانش آموزان خود را ارزشیابی می کنند، توجه داشت.
The Effectiveness of Schema Therapy on Reducing
حوزههای تخصصی:
Objective: Studies have shown that neuroticism is one of the personality traits associated with negative psychological consequences. This research was conducted with the aim of investigating the effectiveness of schema therapy on reducing neuroticism.Methods: The current research is a quasi-experimental type with a pre-test-post-test design and a control group. The research population was the patients referred to Shariati Hospital in Tehran in 2021, and 22 of them who had obtained a high score in the neuroticism subscale were selected by purposive sampling method and randomly assigned into two experimental (n = 11) and control (n = 11) groups. Both groups completed the neuroticism subscale of the NEO Five-Factor Inventory-3 (NEO-FFI-3) in the pre-test and post-test phases. The experimental group was subjected to the schema therapy for 10 weekly sessions, but no intervention was performed on the experimental group during this period. The analysis of the collected data was done with analysis of covariance and SPSS-18 software.Results: The obtained findings showed that schema therapy was able to significantly reduce the level of neuroticism in the experimental group compared to the control group (P < 0.001).Conclusion: According to the findings, it can be concluded that schema therapy is effective in reducing neuroticism and can be used in treatment centers in this regard.
بررسی و تکمیل نظریه ارکان عروضی خانلری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
1 - 14
حوزههای تخصصی:
ارکان عروضی جایگاهی خاص در دانش عروض دارند و از همین رو عروضیان همواره به تقطیع و نام گذاری آنها توجه ویژه ای نشان داده اند. پرویز ناتل خانلری یکی از نخستین کسانی است که در عروض جدید فارسی به مبحث ارکان پرداخت. خانلری ده رکن را که شامل چهار رکن دو هجایی و شش رکن سه هجایی است برای توصیف وزن شعر فارسی مطرح کرد. باوجود نوآوری فروان در این رهیافت جدید عروضی، برخی ضعف های آن سبب شد تا عروضیان اقبالی به آن نشان ندهند. در این تحقیق شیوه رکن بندی خانلری با رویکردی انتقادی ارزیابی و سعی شد از یک سو نقاط قدرت و ضعف آن مشخص شود و از سوی دیگر با اصلاح ضعف ها و تکمیل نظریه، بر کارایی این شیوه افزوده شود. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که شیوه رکن بندی خانلری با تکمیل و اصلاح، توانایی توصیف وزن شعر فارسی را دارد و می تواند با فرارفتن از نگاه مرسوم و شکستن هنجارهای ذهنی، درکی متفاوت از ماهیت اوزان عروضی ایجاد کند و در آسان سازی آموزش عروض و ژرفادادن به آن مفید باشد. در این مقاله برای نخستین بار ارکان خانلری در عمل به کارگرفته شد و این موارد برای تکمیل نظریه خانلری پیشنهاد شد: منظم کردن تقطیع براساس تکرار و تناوب و پرهیز از اوزان مختلف الارکان؛ نشان دادن تکرارها و تناوب های بزرگ تر از سه هجا؛ اضافه کردن یک رکن به شش رکن سه هجایی خانلری و بهره گیری از رکن ناقص یک هجایی و تبیین نام گذاری ارکان ناقص.
بررسی امکان تبیین علمی معجزه در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معجزات یکی از مسائل مهم در رابطه بین علم و دین هستند. مسئله این است که آیا معجزات را می توان به نحو علمی تبیین کرد یا خیر. در این مقاله، بر اساس مبانی حکمت متعالیه، امکان تبیین علمی معجزه بررسی می شود. خوارق عادات، اعم از خیر و شر، مانند همه پدیده های طبیعی، نیاز به علل حقیقی و معد دارند. اما خوارق عادات دو ویژگی هستی شناختی دارند که آنها را از امور عادی متمایز می کند: یکی فاعلیت نفوس و دیگری اعداد غیرمتعارف. به دلیل همین ویژگی فاعلیت نفوس، که جزو امور ماورائی هستند، تبیین علمی، که مقید به طبیعت گرایی روش شناختی است، امکان ندارد. به علاوه، در معجزات و خوارق عاداتِ خیر، به دلیل شکست ناپذیر بودنشان، اعداد غیرمتعارف نیز قابل شناخت و تبیین علمی نیست. به عبارت دیگر، حکمت الهی اقتضا می کند حتی با چشم پوشی از فاعلیت نفوس، معدات و عوامل طبیعی معجزه قابل شناخت نباشد. در نتیجه معجزات را باید خارج از قلمرو توانمندی های علم دانست.
اثربخشی نرم افزار توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ بر حافظه فعال شنیداری و فضایی افراد با نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تاثیر نرم افزار آموزش و بهسازی توجه و حافظه بر توانمندی شناختی و نظم جویی هیجان بیماران مبتلا به کرونا ویروس بعد از بهبودی را مورد بررسی قرار داد. طرح پژوهشی حاضز آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه ساکنین شهرستان شادگان بود که در نیمه اول سال 1400 به علت ابتلا به کرونا ویروس در بیمارستان شهید معرفی زاده (ویژه کرونایی ها) این شهرستان بستری و سپس بهبود یافتند. با توجه به طرح پژوهش، حجم نمونه تعداد 40 نفر در نظر گرفته شد که در 2 گروه 20 نفری آزمایش و کنترل (آزمایش 20 نفر و کنترل 20 نفر) قرار گرفتند و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. همچنین فقط گروه آزمایشی ، مورد مداخله با نرم افزار آموزش و بهسازی توجه و حافظه قرار گرفت و در نهایت هر دو گروه مجددا به پرسشنامه ها (پس آزمون) پاسخ دادند. ابزارهای پژوهش عبارت بود از پرسش نامه نظم جویی شناختی هیجان گرانفسکی، پرسش نامه توانمندی شناختی نجاتی و نرم افزار آموزش و بهسازی توجه و حافظه. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میان گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری در هریک از متغیرهای وابسته وجود داشت(001/0< P). یعنی میانگین نظم جویی شناختی هیجان و توانمندی شناختی و همه مولفه های این دو متغیر، در گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل، به طور معنی داری افزایش یافته است. از این رو می توان بیان کرد که نرم افزار آموزش و بهسازی توجه و حافظه بر توانمندی شناختی و نظم جویی هیجان بیماران مبتلا به کرونا ویروس بعد از بهبودی تاثیر معناداری داشته است.
آونگ مراقبت، از تعلیق تا استمرار؛ یک مطالعیه کیفی از مراقبان خانوادگی سالمندان در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
133 - 168
حوزههای تخصصی:
اهداف: از دیرباز در جامعیه ایران، مناسبات بین نسلی خانواده و نظام حمایت خانوادگی، نقش مهمی را در نگهداری و مراقبت از سالمندان عهده دار بود. با وجود تداوم کارکرد مراقبتی نهاد خانواده، امروزه الگوهای گذشتیه مراقبت خانوادگی، از تغییرات اجتماعی و همچنین روند فزایندیه تعداد و نسبت سالمندان در جمعیت متأثر گردیده است. درحالی که چشم انداز آیندیه جمعیتی کشور، حکایت از مواجهیه جدی با پدیدیه سالمندی جمعیت در افق پیش رو دارد، اما کنکاش های علمی پیرامون ابعاد، زوایا و چالش های مراقبت های اجتماعی و خانوادگی سالمندان در بستر جامعیه ایرانی نسبتاً محدود باقی مانده است. هدف مطالعیه حاضر، آن است که از روزنیه نگاه مراقبت کنندگان، پرتو تازه ای به شناخت تجربیات زندگی و چالش های آنان در زمینیه مراقبت از سالمندان بتاباند. روش مطالعه: برای پیگیری هدف، مطالعه ای کیفی با رویکرد نظرییه زمینه ای در شهر یزد طراحی و تجربیات 22 نفر از مراقبان خانوادگی که مسؤولیت مراقبت از حداقل یک عضو سالمند خانواده را عهده دار بودند، واکاوی گردید. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه های عمیق و تحلیل آن ها براساس کدگذاری های باز، محوری و گزینشی صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش در قالب 263 مفهوم، 34 مقولیه فرعی و 11 مقولیه اصلی سازمان دهی شد. پدیدیه اصلی برآمده از تحلیل ها، «تعلیق زندگی» است. بر پاییه یافته ها، ترغیب به خود مراقبتی شرایط زمینه ای است و شرایط مداخله گر نیز فرسودگی حضور و مسأله مندی حمایت است. استراتژی ها شامل مدیریت استرس زیسته و مدیریت بحران زیسته و پیامدها شامل استمرار نیازمحور، استمرار شخصیت محور، استمرار آگاهی/ تجربه محور و مراقبت روزمره می باشند. مقولیه مرکزی «مراقبت در وضعیت آونگی: از تعلیق تا استمرار» احصاء گردید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که مراقبت از سالمندان توسط مراقبان خانوادگی می تواند چالش انگیز باشد و منجر به فشارهای روحی و جسمی شود که بر سلامت و رفاه مراقبان تأثیرگذار است. ازاین رو، مراقبان ناگزیرند که تعادلی بین نیازهای شخصی خود و وظایف مراقبتی شان برقرار نمایند.
تحلیل ساختاری پیشران های مؤثر بر بازآفرینی بافت های فرسوده با رویکرد برنامه ریزی محله محور مورد کاوی: محله شمس آباد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال رشد شتابان شهرنشینی، توسعه و گسترش شهرها، مراکز شهری و بافت های کهن دچار تغییرات کالبدی-فضایی و درنتیجه نارسایی های اجتماعی-اقتصادی فراوانی شده اند. رویکردهای زیادی تاکنون به منظور رویارویی با این بافت ها در نظر گرفته شده و در سیر تکاملی خود از بازسازی شهری تا بازآفرینی شهری مطرح شده اند. در این راستا، رویکرد بازآفرینی محله محور در یک طبقه بندی از بازآفرینی شهری قرار می گیرد که اشکال جدید مداخله و مشارکت اجتماعات محلی در بازآفرینی شهری را برای عصر جدیدی که روش های سنتی منجر به شکست شده اند مطرح می کند و پتانسیل هایی برای ارائه ظرفیت های باارزش و ارائه دانش محلی و مردمی دارد. . بدین منظور در این پژوهش سعی گردیده است که به صورت سیستمی و نظام مند پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت فرسوده محله شمس آباد تبریز با تأکید بر رویکرد محله محوری، شناسایی و تحلیل شوند. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد .در این پژوهش ابتدا با تکنیک پویش محیطی و دلفی، 44 پیشران اولیه در سه حوزه مختلف استخراج شده و سپس با استفاده از روش دلفی مدیران، ماتریس اثرات متقاطع مؤلفه ها تشکیل گردیده است. در مرحله بعدی از طریق نرم افزار میک مک نسبت به تحلیل ماتریس اقدام شده است. با توجه به امتیاز بالای اثر گذاری مستقیم و غیر مستقیم عوامل، ده عامل اصلی به عنوان پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت فرسوده محله شمس آباد تبریز با تأکید بر رویکرد محله محوری مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین بر اساس نتایج حاصل از ماتریس اثرگذاری عوام ، متغیر های بخش اجتماعی با کسب بالاترین امتیاز، بیشترین تأثیر را در راستای بازآفرینی با رویکرد محله محوری در محدوده موردمطالعه داشته اند.
Limitations of English Language Learning in Universities of Chaharmahal and Bakhtiari Province and Strategies to Overcome Them(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۱ (۲۰۲۴)
124 - 132
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aims to identify the limitations of English language learning in universities within the Chaharmahal and Bakhtiari province and to explore effective strategies proposed by students, instructors, and administrators to overcome these challenges.
Methodology: Employing a qualitative research design, this study conducted semi-structured interviews with 24 participants, including university students, English language instructors, and academic administrators from the Chaharmahal and Bakhtiari province. The data were analyzed through thematic analysis to achieve theoretical saturation, revealing key themes and concepts related to the limitations and strategies of English language learning.
Findings: The study identified two main themes: "Limitations" and "Strategies." Under "Limitations," five categories emerged: Resource Constraints, Curriculum Issues, Instructor Challenges, Motivational Factors, and Cultural Barriers, each encompassing specific challenges such as inadequate resources, outdated curriculum, instructor proficiency, and motivational and cultural issues. The "Strategies" theme also comprised five categories: Resource Enhancement, Curriculum Development, Instructor Support, Motivation Boosting, and Cultural Integration, suggesting targeted interventions like improving educational resources, updating the curriculum, supporting instructors, enhancing student motivation, and integrating cultural elements into the learning process.
Conclusion: The study underscores the multifaceted nature of challenges in English language learning in the Chaharmahal and Bakhtiari province, highlighting the need for comprehensive strategies that address resources, curriculum, instructor capabilities, motivational dynamics, and cultural considerations. Effective implementation of these strategies could significantly improve English language education, contributing to better language acquisition and educational outcomes for students in this region and similar contexts.
بررسی زبان شناسی سلسله مراتب افعال در روایت های وهمناک با تکیه بر نظریه زبانی زنو وندلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
317-337
حوزههای تخصصی:
هر روایت به مثابه ترکیبی از زنجیره های روایی به هم پیوسته و ساخته شده از اجزای کوچکی چون اسم، فعل و حرف است؛ به طوری که بنیاد و زیربنای روایت ها در کوتاه ترین وجه ممکن به این عناصر ختم می شود. در زبان شناسی فعل ها را پدیده هایی پویا، قابل تصریف و زمان بنیاد می دانیم که عمل کنشگر را نشان می دهد؛ اما در علم روایت شناسی قدرت خارق العاده افعال و بسامد آن ها زمانی آشکار می شود که بدانیم هر ژانر بسته به مضمون، موضوع و پی رنگ، سلسله مراتبی از افعال را در زیر بنای خود دارد. بر همین اساس در پژوهش حاضر تلاش کرده ایم تا فرایند ارتباط شکل گیری پی رنگ و سلسله مراتب افعال در روایت های روان شناسانه و وهمناک را نشان دهیم و فرایند کنش در این گونه داستان ها را از افعال وضعیتی تا دست آوردی در یک سیر علمی دقیق و حساب شده ترسیم نماییم. نتایج نشان می دهد که در روایت های روان شناسانه و وهمناک شاهد یک سلسله مراتب منظم از افعال به صورت: وضعیتی، پویشی، انجامی و دست آوردی هستیم و این سلسله مراتب به نحوی بسیار دقیق با پی رنگ این گونه روایت ها در ارتباط است.