مطالب
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۱۹۵ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
372 - 384
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر، بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس رضایت جنسی جدید (NSSS) بود. روش پژوهش: پژوهش از نوع توصیفی بود. جامعه آماری، شامل کلیه مردان و زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه دو شهر تهران بود. تعداد 6 مرکز به صورت تصادفی ساده انتخاب و از بین آن ها تعداد 295 نفر (171 زن و 124 مرد) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده مقیاس رضایت جنسی جدید بود. برای بررسی روایی سازه مقیاس از تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آلفای کرونباخ و ضریب باز آزمایی استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار LISREL و SPSS تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مقیاس رضایت جنسی جدید در ساختار عاملی مرتبه اول با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. ضریب بازآزمایی حاصل از اجرای این آزمون در فاصله یک هفته ای برآورد شده است. ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس، 0.80 و ضریب باز آزمایی آن، 0.80 برآورد شده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که نسخه فارسی مقیاس رضایت جنسی جدید (NSSS) از روایی و پایایی مناسبی برخوردار بوده و ابزار خودگزارش دهی کارآمدی برای اهداف پژوهشی و مشاوره زوجین است
مقایسه اثربخشی غنی سازی زندگی (PAIRS) و برنامه پیشگیری و بهبود رابطه (PREP) بر رضایت جنسی
زمینه و هدف: رضایت از رابطه جنسی یکی از عوامل مهم رضایت از زندگی زناشویی است و کسانی که رضایت جنسی بیشتری دارند به طور قابل ملاحظه ای کیفیت زندگی بهتری را نسبت به آن هایی که رضایت جنسی ندارند گزارش می دهند ؛ لذا هدف پژوهش حاضر تعیین مقایسه اثربخشی غنی سازی زندگی ( PAIRS ) و برنامه پیشگیری و بهبود رابطه ( PREP ) بر رضایت جنسی زوج های جوان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی (پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه) است؛ جامعه آماری این پژوهش شامل زوجین مراجعه کننده به مراکز بینا، سلام زندگی، امامت و شکرانه در شرق تهران بود که از میان زوجین مراجعه کننده در بازه زمانی اردیبهشت و خرداد 1400 پس از غربالگری به وسیله پرسشنامه رضایت جنسی لارسون و همکاران (1998) 35 زوج حاضر به همکاری و شرکت در پژوهش شدند و به شیوه هدفمند 30 زوج ار بین آن ها انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه که دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه است گمارش شدند. در این پژوهش 10 زوج (20 نفر) در گروه آموزش غنی سازی زندگی ( PAIRS ) ؛ 10 زوج (20 نفر) در گروه برنامه پیشگیری و بهبود رابطه PREP و 10 زوج (20 نفر) در گروه گواه به صورت تصادفی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مداخله غنی سازی زندگی ( PAIRS ) و برنامه پیشگیری و بهبود رابطه ( PREP ) بر رضایت جنسی (73/67= F ، 001/0= P ) موثر است؛ این تاثیر در محله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مشاوره گروهی به زوجین به روش غنی سازی ازدواج ( PAIRS ) و برنامه پیشگیری و بهبود رابطه ( PREP )، هر دو بر رضایت جنسی زناشویی موثر اند. بر پایه یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که غنی سازی ازدواج ( PAIRS ) و برنامه پیشگیری و بهبود رابطه ( PREP ) روشی فراخور برای بهبود رضایت زناشویی است.
طراحی، اعتباریابی و بررسی اثربخشی چندرسانه ای آموزشی تربیت جنسی کودکان برآگاهی والدین و مربیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۳
۱۵۹-۱۴۰
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی، اعتباریابی و اثربخشی چندرسانه ای آموزشی تربیت جنسی کودکان (با توجه به مبانی دینی و فرهنگی)، بر آگاهی والدین و مربیان بود. پژوهش حاضر با روش شبه آزمایشی، طرح پس آزمون با گروه گواه در سه فاز: طراحی و تولید چندرسانه ای، اعتباریابی و بررسی اثربخشی انجام شده است. جامعه آماری بخش اعتباریابی، 10 نفر از متخصصان حوزه چندرسانه ای و مشاوره بوده که با استفاده از چک لیست محقق ساخته با 26 سوال در سه گویه به داوری در خصوص محتوا و کیفیت طراحی پرداختند. جامعه آماری فاز سوم، والدین و مربیان شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 70 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گمارش شدند. ابزار پژوهش، آزمون دانش تربیت جنسی محقق ساخته بود. نتایج آزمون tتک نمونه ای نشان داد که چندرسانه ای آموزشی تربیت جنسی کودکان، طبق نظر متخصصان از اعتبار لازم برخوردار است (000/0 sig: 319/23 (t:و همچنین آموزش صورت گرفته بر آگاهی والدین و مربیان، از تربیت جنسی، اثربخشی معناداری داشته است (3.602t: ، 0.001sig:). بر اساس یافته ها، روند تولید این چندرسانه ای آموزشی ضمن داشتن دلالت هایی برای طراحی محتواهای سلامت محور می تواند نقش بسزایی در بالا بردن سطح آگاهی والدین و مربیان در خصوص ترببیت جنسی کودکان داشته باشد.
مطالعه جامعه شناختی آزار جنسی زنان معلول در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوء استفاده جنسی از افراد دارای معلولیت، مسئله ای شایع در جامعه معاصر است. بررسی آزار جنسی زنان معلول ازجمله موضوعاتی ا ست که توجه چندانی را به خود اختصاص نداده است. بنابراین پژوهش حاضر، به منظور بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آزار جنسی زنان معلول استان مازندران صورت گرفته است. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر نظریه فعالیت های روزمره و نظریه سبک زندگی است. روش پژوهش پیمایشی است. به منظور ﺟﻤﻊ آوری داده، از پرسشنامه و برای تعیین اعتبار شاخص ها از اعتبار سازه نظری استفاده شد. جمعیت پژوهش، زنان و دختران معلول استان مازندران است. با توجه به تفاوت های فرهنگی و موقعیت جغرافیایی، استان مازندران به چهار نقطه-ساری، بابل، بهشهر و نور- تقسیم و برای تعیین حجم نمونه، از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده استفاده شده است. درمجموع 9417 نفر از زنان معلول شهرهای مزبور، به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. تعداد 400 پرسشنامه در بین افراد توزیع و درنهایت، 343 پرسشنامه توصیف و تحلیل شد. نتایج حاصل از به کارگیری آماره های استنباطی حاکی از این است که متغیر سبک زندگی، دارای بیشترین ضریب همبستگی و بیشترین مقدار بتا (489/0) با متغیر وابسته آزار جنسی با اثرگذاری مثبت و مستقیم است. بنابراین فرضیه مربوط به اثرگذاری سبک زندگی بر آزار جنسی معلولان تأیید شد. مطابق آزمون های استنباطی، دومین متغیر به لحاظ شدت اثرگذاری بر متغیر وابسته آزار جنسی، متغیر اهداف مناسب با بتای مشاهده شده 178/0 و اثرگذاری مثبت و مستقیم است؛ بنابراین، فرضیه مربوط به اثرگذاری اهداف مناسب بر آزار جنسی معلولان تأیید شد؛ اما متغیر حضور محافظ توانمند بر آزار جنسی معلولان اثر معناداری ندارد و بنابراین، فرضیه مربوط به اثرگذاری حضور محافظ توانمند بر آزار جنسی معلولان تأیید نشد.
بررسی نقش میانجی سبک های تبادل اجتماعی در روابط فعال سازی-بازداری رفتاری و احقاق جنسی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
67 - 88
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش، مدل یابی احقاق جنسی در زنان متأهل بر اساس سیستم های رفتاری و با نقش واسطه ای سبک های تبادل اجتماعی بود. روش: این مطالعه از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل دانشجویان زن متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بود که تعداد 300 نفر بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های احقاق جنسی هالبرت (1992)، سیستم های رفتاری کارور و وایت (1994) و سبک های تبادل اجتماعی لیبمن و همکاران (2011) پاسخ دادند. داده ها بر اساس معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد، بازداری رفتاری (01/0p<) اثر منفی و معناداری بر احقاق جنسی دارد. همچنین در بررسی اثرات غیرمستقیم سیستم فعال سازی رفتاری از طریق سبک های تبادل انصاف (01/0p<) و پیگیری (01/0p<) و فردگرایی (05/0p<) اثر مثبت بر احقاق جنسی دارد و سیستم بازداری رفتاری از طریق سبک های تبادل سرمایه گذاری افراطی، منفعت طلبی، انصاف و فردگرایی (05/0p<) اثر منفی بر احقاق جنسی در زنان دارد. نتیجه گیری : فعال سازی و بازداری رفتاری، می توانند کارکرد متفاوت سبک های تبادل اجتماعی را در احقاق جنسی در زنان نشان دهند. بنابراین بررسی نقش میانجی سبک های تبادل اجتماعی اطلاعات دقیق تری را در خصوص تأثیرگذاری این سبک ها بر ابعاد مختلف روابط زناشویی، فراهم می کند.
پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس هیجان خواهی با میانجی گری طرحواره های شناختی فعال شونده در مردان مراجعه کننده به مراکز مشاوره: بررسی مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آذر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
۱۶۸۲-۱۶۶۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی رابطه هیجان خواهی، طرحواره های شناختی فعال شونده و تنوع طلبی جنسی در مردان پرداخته اند. اما پژوهش پیرامون تدوین مدل ساختاری برای پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس هیجان خواهی با میانجی گری طرحواره های شناختی فعال شونده در مردان متأهل، مورد غفلت واقع شده است. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی مدل معادلات ساختاری پیش بینی تنوع طلبی جنسی بر اساس هیجان خواهی با میانجی گری طرحواره های شناختی فعال شونده در مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز بود. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر شیراز بود که از این تعداد ۲۴۰ نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه تنوع طلبی جنسی (گلاس و رایت، ۱۹۹۲)، پرسشنامه هیجان خواهی (آرنت، ۱۹۹۴) و پرسشنامه طرحواره های شناختی فعال شونده (نوبره و پینتوگویا، ۲۰۰9) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مدل پژوهش برازش خوبی دارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین متغیرهای هیجان خواهی، طرحواره های شناختی فعال شونده و تنوع طلبی جنسی رابطه معنی داری (0/001 >P) وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد هیجان خواهی بر طرحواره های فعال شونده در بافت جنسی و تنوع طلبی جنسی اثر مستقیم و غیرمستقیم معنی داری (0/001 >P) دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد طرحواره های شناختی فعال شونده بر تنوع طلبی جنسی در مردان متأهل اثر معنی داری (0/001 >P) دارند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که هیجان خواهی بر تنوع طلبی جنسی اثر مستقیم و غیر مستقیم معنی داری دارد. طرحواره های فعال شونده در رابطه مؤلفه های هیجان خواهی و تنوع طلبی جنسی نقش میانجی دارند.
اثربخشی طرحواره درمانی بر کارکردهای خانوادگی و جنسی زنان مبتلا به سردمزاجی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۷ (پیاپی ۶۴)
104-95
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر کارکردهای خانوادگی و جنسی زنان مبتلا به سردمزاجی در شهر اصفهان بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه در کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به سردمزاجی مراجعه کننده به مرکز سلامت جنسی شهر اصفهان در سال 1398 بودند که از بین آنها تعداد 40 نفر از زنان مبتلا به سردمزاجی با روش نمونه گیری هدفمند پس از غربالگری با شاخص عملکرد جنسی زنان ( FSFI ) روزن و همکاران (2000) و مصاحبه بالینی کاپلان ( KCI ) ( 2015 )، انتخاب و در دو گروه آزمایش و در انتظار درمان به صورت گمارش تصادفی قرار گرفتند. پروتکل 10 جلسه ای طرحواره درمانی بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. هر دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، مقیاس سنجش عملکرد خانواده ( FAD ) میلر و همکاران (2013) و شاخص عملکرد جنسی زنان ( FSFI ) روزن و همکاران (2000) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس چندمتغیره نشان داد؛ طرحواره درمانی بر بهبود کارکرد های خانوادگی و جنسی زنان مبتلا به سردمزاجی تأثیر معناداری داشت (05/0 P< ) . براین اساس می توان گفت؛ طرحواره درمانی به عنوان یک روش مکمل برای اصلاح کارکردهای خانوادگی و جنسی زنان دارای اختلال سردمزاجی و ارتقاء کیفیت روابط زناشویی آنها موثر است.
تجربه انواع خشونت جنسی زناشویی در زنان قربانی شهر تهران: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۸)
۱۸۲-۱۶۹
حوزههای تخصصی:
خشونت جنسی زناشویی به عنوان یکی از مصادیق ناشناخته خشونت علیه زنان تلقی می شود که از آن با تعابیر مختلفی از جمله تجاوز زناشویی، خشونت جنسی خانگی، خشونت جنسی نسبت به زوجه و خشونت جنسی در زندگی مشترک یاد می شود. برای بررسی عمیق این نوع خشونت از دیدگاه زنان قربانی، در این پژوهش از رویکرد پژوهش کیفی و روش پدیدار شناسی توصیفی استفاده شد و با توجه به ماهیت پژوهش، نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و تا حد اشباع نظری ادامه یافت. نمونه مورد مطالعه شامل 11 نفر از زنان شهر تهران در سال 1400-1399 بودند که تجربه خشونت جنسی زناشویی داشتند. ابزار گرداوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و تجزیه و تحلیل داده ها به روش کلایزی صورت گرفت. یافته های پژوهش در برگیرنده 1 مضمون اصلی، مفاهیم و مصادیق خشونت جنسی زناشویی 11 مضمون فرعی شامل عدم رضایت در برقراری رابطه جنسی، خودمحوری جنسی، بی توجهی به نیازهای جنسی همسر، بی سوادی جنسی، تحقیر جنسی، رابطه جنسی با خشونت، تحمیل نوع خاصی از رابطه جنسی، رابطه جنسی پر خطر، ناهماهنگی در میزان رابطه جنسی، نابهنجاری جنسی و سوء استفاده جنسی و 30 سازه مفهومی شد. نتایج پژوهش حاکی از گستردگی ابعاد خشونت جنسی زناشویی است و لذا نیازمند آگاهی بخشی و توجه عمیق تر به این قسم از خشونت علیه زنان از طرف ارگان ها و سازمان های مربوطه می باشد
رابطه فعالیت گرایی هیپومانیا، ضعف روحیه و هیجانات منفی مختل کننده مبتنی بر فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه سوتا-2 (MMPI-2RF) در اضطراب، افسردگی و انگیزش جنسی مبتلایان به اختلالات عملکرد جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه فعالیت گرایی هیپومانیا، ضعف روحیه و هیجانات منفی مختل کننده مبتنی بر فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه سوتا-2 در اضطراب، افسردگی و انگیزش جنسی مبتلایان به اختلالات جنسی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه افراد مبتلا به اختلال جنسی که برای درمان مشکلات جنسی به مراکز مشاوره ای و کلینیک های درمانی شهر مشهد مراجعه کرده و دارای پرونده بودند، تشکیل داد. تعداد اعضای نمونه در این پژوهش 336 نفر در نظر گرفته شد. برای انتخاب نمونه روش نمونه گیری در دسترس بکار رفت. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه شخصیت چندوجهی مینه سوتا-2 فرم بازسازی شده و پرسشنامه چندوجهی مشکلات جنسی (خرده مقیاس اضطراب، افسردگی و انگیزش جنسی) انجام شد. برای بررسی فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به کمک نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین فعالیت گرایی هیپومانیا، ضعف روحیه و هیجانات منفی مختل کننده با اضطراب و افسردگی جنسی همبستگی مثبت و معنی دار و با انگیزش جنسی رابطه منفی و معنی دار وجود داشت . به علاوه مشخص شد فعالیت گرایی هیپومانیا، ضعف روحیه و هیجانات منفی مختل کننده 22 درصد واریانس اضطراب جنسی را تبیین کردند. همچنین 23 درصد واریانس افسردگی جنسی از طریق فعالیت گرایی هیپومانیا و ضعف روحیه تبیین شد. به علاوه فعالیت گرایی هیپومانیا و ضعف روحیه روی هم 14 درصد واریانس انگیزش جنسی را تبیین کردند. یافته های پژوهش حاضر نشان دهنده نقش فعالیت گرایی هیپومانیا، ضعف روحیه و هیجانات منفی مختل کننده در اضطراب، افسردگی و انگیزش جنسی مبتلایان به اختلالات عملکرد جنسی بود.
تحلیل مبانی تربیت غریزه جنسی و راهکارهای کنترل آن از دیدگاه اسلام و علم روانشناسی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم شهریور ۱۴۰۰ شماره ۳۹
212 - 199
حوزههای تخصصی:
تربیت جنسی در اسلام، مبتنی بر جهان بینی اسلام در رابطه انسان با خداست. اسلام، خواسته های جسمانی را پذیرفته است و درصدد سرکوب آنها نیست؛ اما آزادی بی قید و بند را نمی پذیرد؛ بلکه به صورتی کنترل شده و روش مند جهت و بستر ارضای انگیزه را تعیین می نماید. از آنجاکه تکامل و تعالی انسان، به تربیت و خودسازی در همه ابعاد وجود اومرتبط ست و غریزه جنسی، نیز یکی از این ابعاد است لذا بخشی از موفقیت ها و کامیابی های بشر در گرو تربیت جنسی است؛ ارضاى غریزه جنسى در هر جامعه و مکتبى، داراى چارچوب و اصولى است که رعایت آنها ضروری است هر مکتبی که مدعی تأمین سعادت بشر را دارد، باید برای غریزه جنسی، برنامه داشته باشد و پاسخ روشنی به آن دهد. نگاه صحیح و واقع بینانه به غریزه جنسی و ارضاء آن، هدایت و جهت دهی آن، عاملی در جهت تکمیل تکامل و سعادت فرد و راهکاری برای اصلاح، ارتقاء معنوی، آرامش و آسایش جامعه بشری است؛ در حالیکه، غفلت از تربیت جنسی، بهداشت و سلامت روانی فرد و جامعه را به خطر انداخته و به نابودی می انجامد. هدف از پژوهش حاضر بررسی این مسأله است که مبانی و اصول تربیت غریزه ی جنسی از دیدگاه اسلام وعلم روانشناسی چیست و راهکارهای کنترل این غریزه کدامند؟روش پژوهش، تحلیلی –توصیفی بر پایه تحلیل محتواست. دراین پژوهش، ابزار گردآوری اطلاعات ، مطالعات کتابخانه ای است.
جایگاه جنایات جنسی در محاکم کیفری بین المللی
منبع:
تمدن حقوقی سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸
110 - 127
حوزههای تخصصی:
خشونت جنسی علیه زنان بستری عمیق و تاریخی دارد؛ این خشونت ها برگرفته از تفکراتی در باب فروانگاری زنان و تقلیل آنان به کالبد جسمانی است. بیش از دهه هاست که اطراف درگیری در طول مخاصمات داخلی و بین المللی از اعمال خشونت های جنسی به عنوان یک تاکتیک جنگی برای ایجاد رعب، وحشت و کنترل جمعیت غیرنظامی استفاده می کنند. خدمات ناکافی برای بازماندگان حملات جنسی در زمان جنگ، بی اعتنایی رسمی به آسیب وارده به زنان و دختران و عدم تعهد در زمینه محاکمه جنایتکاران جنسی، این موضوع را به امری پیچیده تبدیل نموده است. با وجود فجیع بودن جنایات جنسی، این رفتارها نتایج معمول و غیرقابل اجتناب مخاصمات به شمار می آمدند و بنابراین مرتکبان این جرائم، مورد محاکمه قرار نمی گرفتند. پس از درگیری های مسلحانه در یوگسلاوی سابق و روآندا و اعمال انواع خشونت های جنسی علیه زنان و دختران در خلال این مخاصمات، جامعه جهانی تدبیری بدیع در جهت محاکمه جنایتکاران جرائم جنسی اندیشید. اگرچه با شروع دهه ۱۹۹۰، محاکم کیفری بین المللی با صراحت بیشتری در این زمینه ها تصمیم گیری نموده و جنایتکاران را مورد محاکمه قرار دادند اما متأسفانه در حال حاضر نیز خلأهای قانونی و اجرایی بسیاری در این زمینه وجود دارد. مقاله حاضر به پاسخ در زمینه چگونگی جلوگیری از چنین اقدامات خشونت آمیزی پرداخته و نتیجه می گیرد که اساسنامه رم، اولین ابزار قانونی است که جرائم جنسی علیه زنان را دربرگرفته؛ اگرچه، کارایی و اجرای این مورد با شکاف ها و چالش های حقوقی و عملی بی شماری روبرو گردیده است.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی بهزیستی جنسی مردان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
235 - 267
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی الگوی بهزیستی جنسی مردان ایرانی بود. روش پژوهش: این پژوهش برحسب هدف، کاربردی-بنیادی؛ برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی و برحسب روش گرداوری داده توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و صاحبنظران حوزه سکس تراپی و مسائل جنسی شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع 17 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. و در بخش کمی، شامل کلیه مردان متاهل بالای 25 سال، ساکن شهر تهران در سال 1399 بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای، 350 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در این پژوهش گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختاریافته (بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) انجام شد. در بخش کیفی خبرگان روا بودن مصاحبه را تائید کردند. در بخش کیفی نتایج مصاحبه کدگذاری شد و در بخش کمی نیز به منظور آزمون سؤالات پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری، آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از درجه تناسبی مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد که از میان 101 شاخص (گویه) موجود، 22 مولفه اصلی قابل شناسایی است. 7 بعد اصلی (کیفیت رابطه جنسی، نگرش جنسی، رضایت جنسی، صمیمیت جنسی، طرحواره های جنسی، خودکارآمدی جنسی، عزت نفس جنسی) و 22 مولفه (رضایت از نزدیکی جنسی، میل جنسی، عملکرد نعوذ، صحبت درباره سکس، وضعیت زناشویی، رابطه جنسی مثبت، دانش جنسی، سازگاری جنسی، نگرش جنسی، تمایل به برقراری رابطه جنسی، آغازگری جنسی، برانگیختگی جنسی، اوج لذت جنسی، اختلال میل جنسی، اختلال نعوظ، انزال زودرس، عواطف و علاقه، ارتباط، پذیرش بدن، عملکرد جنسی، احساس گناه جنسی و عزت نفس) می باشد. مدل کیفیت رابطه جنسی توسط 20 گویه، نگرش جنسی توسط 16 گویه، رضایت جنسی توسط 18 گویه، صمیمیت جنسی توسط 16 گویه، طرحواره های جنسی توسط 9
مطالعه فرایند برساخت فهم جنسی در دختران نوجوان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
119 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه فرایند برساخت فهم جنسی دختران نوجوان شهر اصفهان پس از مواجهه با دنیای جنسی است. این پژوهش با روش نظریه زمینه ای و در رویکرد برساخت گرایانه اجرا شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش، دختران نوجوان 12 تا 18 ساله شهر اصفهان بودند و با روش نمونه گیری هدفمند متوالی شامل نمونه گیری گلوله برفی و نظری به بررسی فرایند فهم جنسی در تجربه زیسته آنان از اولین مواجهه با دنیای جنسی تا کنون پرداخته شده است. تکنیک استفاده شده در پژوهش مصاحبه های انباشتی و روایت گونه بود که با اجرای 3 مصاحبه مقدماتی و 24 مصاحبه نهایی ما را به سمت اشباع نظری یاری کرد. براساس یافته های پژوهش، فرایند مواجهه دختران نوجوان شهر اصفهان با ابعاد دنیای جنسی از کودکی تا زمان حاضر در سه مقوله اصلی مواجهه پروبلماتیک با دنیای جنسی، سن محوری فهم جنسی و ابهام زدایی از فهم جنسی شناخته شد. ارتباط بین این مفاهیم نشان دهنده تاریخ مندی سکسوالیته فردی و اجتماعی و سیالیت برساخت فهم جنسی است و این فرایند را از مواجهه ابتدایی با دنیای جنسی تا دستیابی مداوم به اطلاعات جدید و بازاندیشی در تفکرات، نگرش ها و فهم در پرتو سناریوهای فرهنگی و الگوهای بین فردی و درون روانی تا زمان مصاحبه روایت می کنند.
ویژگی های الگوی مطلوب برنامه های عدالت ترمیمی در پرونده های خشونت جنسی؛ با نگاهی به گفتمان قضایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال هشتاد و پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۴
433 - 463
حوزههای تخصصی:
در آخرین ویراست از کتابچه عدالت ترمیمی در سال 2020 میلادی، هر برنامه ای که از فرایندهای ترمیمی برای رسیدن به اهداف و نتایج ترمیمی بهره می برد، عدالت ترمیمی تعریف شده است. این تعریف نشان می دهد عدالت ترمیمی بدون آنکه به یک الگوی ایده آل، یک رویه یا فرایند مشخص محدود شود، از اهداف، هنجارها و معیارهای مشترکی برای اتخاذ تدابیر ترمیمی در بسترهای گوناگون حقوقی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تبعیت می کند. بر این اساس، مطلوبیت یک برنامه عدالت ترمیمی نه وابسته به یک الگو و مدل خاص، بلکه در داشتن ویژگی هایی است که بتواند مداخله های ترمیمی را تا حد ممکن به اهداف و نتایج پیش بینی شده از عدالت ترمیمی نزدیک کند. بر این اساس، این مقاله که به لحاظ نوع کیفی و به لحاظ روش توصیفی تحلیلی است، به دو مسئله اصلی می پردازد: نخست، ویژگی های یک الگوی مطلوب از عدالت ترمیمی کدامند؛ مطلوبیت از حیث میزان تحقق بیشترین اهداف و ارزش های ترمیمی، صرف نظر از اینکه یک برنامه ترمیمی در قالب چه الگو و مدلی باشد و دوم، باتوجه به طرح مباحث عدالت ترمیمی در نظام قانونی و قضایی ایران در سال های اخیر، با استفاده از مصاحبه با بیست قاضی دادگاه کیفری یک استان تهران و سی بزه دیده خشونت جنسی (اعم از زن و مرد) به عوان یکی از مهم ترین ابزارهای گردآوری اطلاعات، همچنین به این مسئله می پردازد که اگر قرار باشد تفسیرهای ترمیمی قاضی از اختیارات قضایی در پرونده های خشونت جنسی، یک گام از وضعیت موجود فاصله بگیرد و بیش ازپیش حاوی ویژگی های لازم برای تحقق بیشترین ارزش های ترمیمی باشد، آنگاه این رویه به چه شکل خواهد بود. نتیجه تحقیق نشان می دهد «استفاده از کنشگران آموزش دیده عدالت ترمیمی داخل محاکم کیفری»، در شرایط موجودِ نظام عدالت کیفری ایران، رویه ای است که می تواند بیشترین تعداد از ویژگی های یک الگوی مطلوب را در پرونده های مزبور نمایندگی کند.
ارائه الگوی تربیت جنسی در ایران بر مبنای برنامه جامع آموزش جنسی(CSE)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰شماره ۳
177 - 208
حوزههای تخصصی:
برنامه جامع آموزش جنسی یکی از برنامه های جهانی است که یونسکو آن را طراحی و اجرا می کند. نتایج پژوهش های مختلف نشان از اهمیت و استفاده از مزایای این برنامه در برنامه های آموزشی مدارس کشورهای مختلف دارد. بنابراین، با توجه به فقدان پژوهش در این زمینه، هدف کلی مطالعه حاضر ارائه الگوی تربیت جنسی در ایران بر مبنای برنامه جامع آموزش جنسی است. این پژوهش از نوع کیفی است و در آن از تحلیل محتوای استقرایی استفاده شده است. داده های جمع آوری شده شامل: مطالعه اسناد بالادستی نظام آموزشی کشور، منابع علمی موجود، اسناد بین المللی مرتبط با موضوع پژوهش مانند برنامه جامع آموزش جنسی است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که برنامه جامع آموزش جنسی، یک برنامه جامع است که با بسیاری از اعتقادات و باورهای دینی و ارزش ها و هنجارهای جامعه کنونی ایران همخوانی دارد، هرچند در بعضی از موارد نیز اختلافاتی دارد. همچنین الگوی نهایی تربیت جنسی در ایران در قالب اهداف (در حیطه شناختی، نگرشی و مهارتی)، اصول، محتوا (رشد انسان، ارتباط، مهارت های فردی، رفتار جنسی، سلامت جنسی، فرهنگ و اجتماع) و روش های آموزشی (مستقیم و غیرمستقیم) تنظیم شد.
بزه دیدگی جنسی در پرتو نظریه شتاب دهندگی بزه دیده: با نمونه پژوهی برخی از پرونده های جرایم جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
93 - 111
حوزههای تخصصی:
عوامل مؤثر در رخداد جرم، همواره موضوع مطالعات اندیشمندان علوم جنایی بوده است. در یکی از این نگرش ها عوامل ارتکاب جرم، نقش بزه دیده و ویژگی های خاص او در کانون توجه واقع شد و براین اساس، مطالعه نقش بزه دیده در جرم ارتکابی، به طرح نظریه شتاب دهندگی انجامید که به موجب آن، بزه دیده با کنش و رفتار خود می تواند رخداد جرم از سوی بزهکار را شتاب ببخشد و سبب گردد. دراین میان، در اکثر جرایم جنسی، انگیزه و هدف بزهکار دستیابی به لذت آنی است. ازاین رو، ویژگی های خاص بزه دیده در انگیزه چنین مرتکبانی اهمیت ویژه ای دارد. درهمین راستا، باتوجه به نظریه شتاب دهندگی بزه دیده، در جرایم جنسی این مسئله مطرح می شود که بزه دیده با رفتار و اقدام خود تا چه اندازه در رخداد جرم ارتکابی می تواند نقش آفرینی کرده و روند ارتکاب جرم را شتاب بخشد. با در نظر گرفتن این نظریه و با استناد به پرونده های قضایی درارتباط با جرایم و بزه دیدگی جنسی، مؤلفه های این شتاب دهندگی در چهار متغیرِ تحریک گری، آسان گری، تشویق گری و رضایت دادن به ارتکاب جرم قابل بررسی اند. این مقاله، برهمین اساس، نتیجه گیری می کند که در جرایم جنسی، بزه دیده می تواند نقش تسهیل کننده فعالی در رخداد بزه دیدگی خود داشته باشد و چه بسا این نقش در مواردی آن چنان شتاب دهنده است که بزه دیده را همسو و همگام با بزهکار معرفی می کند.
نگاهی به حقوق جنسی زوج به عنوان عامل تحقق صلح پژوهی از نظر فقهی
حوزههای تخصصی:
صلح در جهان به شرایطی آرام، بی دغدغه و خالی از تشویش، کشمکش و ستیز گفته می شود. صلح، آرمانی جهانی است و مفهومی مطلق نیست و می تواند بسته به دیدگاه دینی و فرهنگی جامعه تعریف متفاوتی داشته باشد. یکی از مؤثرترین نهادها برای رسیدن به صلح و آرامش در جهان، نهاد خانواده است. ازاین رو در اسلام به امر ازدواج تأکید شده و تشکیل خانواده و تأمین نیازهای جنسی از مهمترین عناصر ایجادکننده صلح و آرامش در خانواده مطرح شده است و حقوق جنسی زوج از این نیاز نشأت می گیرد. تأکید اسلام به حقوق جنسی زوج به این دلیل است که اگر غرایز شهوانی بین زوجین ارضا نشود زوجین برای تأمین نیازهای خود دچار انحراف جنسی شده و نیازهای خود را از راه های نامشروع تأمین می کنند. این امر موجب ازبین رفتن آرامش در نهاد خانواده و ناآرامی می شود. نوشتار حاضر با تبیین راهکار فقهی در انحصار تأمین نیازهای جنسی بین زوجین، گام مهمی برای ایجاد صلح و آرامش در جامعه برمی دارد.
مدیریت جنسی خانواده و نقش آن در اخلاق مداری و سلامت جنسی فرزندان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۲ (پیاپی ۶۵)
45 - 80
حوزههای تخصصی:
سامان بخشیدن به میل جنسی همیشه مهم ترین وظیفه اخلاق به شمار می آید و اخلاق مداری در رفتار جنسی، رمز سلامت و سعادت انسان است. این تحقیق با هدف مطالعه کیفی نقش مدیریت جنسی خانواده در اخلاق مداری و سلامت جنسی فرزندان، با روش تحلیل اَسنادی انجام گرفته است. یافته ها حاکی از این سه راهبرد مدیریتی است: ۱) تعدیل و هدایت جنسی فرزندان (شامل شش برنامه: آگاهی یابی و آگاهی دهی، تقویت ایمان، دین داری و ارزش های اخلاقی، دمیدن روح ارجمندی و مناعت طبع، نهادینه سازی روحیه بسندگی، سبک هوشمندانه و متعادل در مواجهه با مسائل جنسی فرزندان، تنظیم میل جنسی با تنظیم گری زیستی)؛ ۲) پرورش و درونی سازی عفت ورزی (شامل پنج مرحله)؛ ۳) پیشگیری از ایجاد زمینه های انحراف و اختلال جنسی (شامل هشت برنامه: ارزشمندسازی و انگیزه بخشی، ایجاد حالت بیدارباش و هشیاری، توانمندسازی و مهارت افزایی، بهینه سازی زیستی-وراثتی، فراهم سازی عوامل محافظت کننده، نظارت خانوادگی، حمایت عاطفی، مراقبت های خانوادگی و اجتماعی). والدین در رویکردی خانواده محور، می توانند نقش اساسی در رشد و تربیت جنسی، توانمندسازی و ارتقای اخلاق مداری و در نتیجه، تأمین سلامت جنسی فرزندان داشته باشند.
پیش بینی پایداری ازدواج بر اساس سبک عشق ورزی و خودابرازی جنسی با میانجی گری هوش هیجانی: یک پژوهش زمینه یابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط زناشویی رضایت بخش ابزاری کارآمد برای ایجاد پیامدهای مثبت ازجمله سلامت جسمی و روانی در زوجین و سایر اعضای خانواده و استحکام آن است. پژوهش حاضر به منظور پیش بینی پایداری ازدواج (پیوند زناشویی) بر اساس سبک عشق ورزی و خودابرازی جنسی (احقاق جنسی) با میانجی گری هوش هیجانی انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- زمینه یابی با مدل تحلیل مسیر و روش نمونه گیری به صورت غیر احتمالی و تلفیقی ناحیه ای (جغرافیایی) بود. جامعه آماری پژوهش 753030 نفر از مردان و زنان متأهل مناطق 1 و 2 و 9 و 11 شهر مشهد در سال ۱۳۹۷ و نمونه پژوهش 384 نفر مرد و زن متأهل بودند که با دریافت فراخوان پیامکی، داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از شاخص بی ثباتی پیوند زناشویی (Edwards, Johnson, Booth, 1983)، مقیاس عشق (Sternberg,1997)، شاخص احقاق جنسی (Hulbert,1992) و سیاهه 90 سؤالی هوش هیجانی (Bar-On, 1998) استفاده شد. در تجزیه وتحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و روش بوت استراپ، با نرم افزار SPSS-23 و AMOS-23 استفاده شد. یافته ها نشان داد پایداری پیوند زناشویی بر اساس سبک عشق ورزی و احقاق جنسی با میانجی گری هوش هیجانی قابل پیش بینی است (P<0.05)؛ بنابراین در مشاوره زوج و خانواده رابطه بین پایداری پیوند زناشویی با متغیرهای مذکور قابل توجه است.
بررسی وضعیت رضایت جنسی در مردان متأهل شهر سنندج در سال 1399
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فعالیت جنسی و رضایت حاصل از آن یکی از ویژگی های مهم زندگی زناشویی است؛ که توجه به آن، می تواند بقا و سلامت خانواده را تضمین کند. هدف: با توجه به نقش مهم مردان در رضایت جنسی زناشویی و تمرکز بیشتر مطالعات پیشین بر رضایت جنسی زنان، مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت رضایت جنسی مردان متأهل شهر سنندج در سال ۱۳۹۹ انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است که در بازه زمانی سال ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ انجام شد. جامعه مورد مطالعه کلیه مردان متأهل شهر سنندج بودند که به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک در سال ۱۳۹۸ وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه رضایت جنسی لارسون بود که روایی آن توسط متخصصان و پایایی آن با آلفای کرونباخ ۰/۷ تائید شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ و با روش های آنالیز توصیفی از جمله میانگین، انحراف معیار و درصد فروانی نسبی انجام شد. یافته ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه ۴/۵۵±۳۳/۸۶ سال بود. بیشترین میزان مربوط به سطوح رضایت جنسی، سطح متوسط با (۵۳/۹) درصد و کمترین میزان در سطح عدم رضایت جنسی با (۱/۴) درصد، در مشارکت کنندگان مورد مطالعه بود. همچنین میانگین و انحراف معیار رضایت جنسی مردان متأهل شهر سنندج ۶/۲۸ ± ۷۱/۰۲ برآورد شد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه نتایج میزان رضایت جنسی مردان را در سطح کم تا متوسط نشان داد، پیشنهاد می شود که برنامه ها و مداخله های آموزشی لازم برای افزایش آگاهی مردان متأهل از روابط جنسی رضایت بخش از سوی مراکز مشاوره سلامت جنسی در نظر گرفته شود.