آفاق رستمیان

آفاق رستمیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

مطالعه جامعه شناختی آزار جنسی زنان معلول در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزار جنسی اهداف مناسب حضور محافظ توانمند سبک زندگی زنان معلول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۱۶۰
سوء استفاده جنسی از افراد دارای معلولیت، مسئله ای شایع در جامعه معاصر است. بررسی آزار جنسی زنان معلول ازجمله موضوعاتی ا ست که توجه چندانی را به خود اختصاص نداده است. بنابراین پژوهش حاضر، به منظور بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آزار جنسی زنان معلول استان مازندران صورت گرفته است. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر نظریه فعالیت های روزمره و نظریه سبک زندگی است. روش پژوهش پیمایشی است. به منظور ﺟﻤﻊ آوری داده، از پرسشنامه و برای تعیین اعتبار شاخص ها از اعتبار سازه نظری استفاده شد. جمعیت پژوهش، زنان و دختران معلول استان مازندران است. با توجه به تفاوت های فرهنگی و موقعیت جغرافیایی، استان مازندران به چهار نقطه-ساری، بابل، بهشهر و نور- تقسیم و برای تعیین حجم نمونه، از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده استفاده شده است. درمجموع 9417 نفر از زنان معلول شهرهای مزبور، به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. تعداد 400 پرسشنامه در بین افراد توزیع و درنهایت، 343 پرسشنامه توصیف و تحلیل شد. نتایج حاصل از به کارگیری آماره های استنباطی حاکی از این است که متغیر سبک زندگی، دارای بیشترین ضریب همبستگی و بیشترین مقدار بتا (489/0) با متغیر وابسته آزار جنسی با اثرگذاری مثبت و مستقیم است. بنابراین فرضیه مربوط به اثرگذاری سبک زندگی بر آزار جنسی معلولان تأیید شد. مطابق آزمون های استنباطی، دومین متغیر به لحاظ شدت اثرگذاری بر متغیر وابسته آزار جنسی، متغیر اهداف مناسب با بتای مشاهده شده 178/0 و اثرگذاری مثبت و مستقیم است؛ بنابراین، فرضیه مربوط به اثرگذاری اهداف مناسب بر آزار جنسی معلولان تأیید شد؛ اما متغیر حضور محافظ توانمند بر آزار جنسی معلولان اثر معناداری ندارد و بنابراین، فرضیه مربوط به اثرگذاری حضور محافظ توانمند بر آزار جنسی معلولان تأیید نشد.
۲.

عوامل اجتماعی مؤثر بر آزار جنسی غیرکلامی زنان معلول استان مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: آزار جنسی غیرکلامی سبک زندگی اهداف مناسب حضور محافظ توانمند معلولیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۷۲
در جامعه ما پژوهش های تجربی پیرامون عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر آزارهای جنسی از جمله آزار جنسی غیرکلامی (فیزیکی و غیرفیزیکی) در بین زنان معلول از فراوانی چندانی برخوردار نمی باشد؛ لذا در این پژوهش، آزار جنسی غیرکلامی در رابطه با زنان معلول استان مازندران مورد ارزیابی قرار گرفت. جمعیت پژوهش تمامی زنان و دختران معلول استان مازندران به تعداد 9417 نفر است که نهایتاً 343 پرسشنامه مورد توصیف و تحلیل قرار گرفت. چارچوب نظری مبتنی بر نظریه فعالیت روزمره و       سبک زندگی بوده است. روش تحقیق، پیمایشی بوده و داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری و در فضای spss تحلیل شد. نتایج آمارهای توصیفی بیانگر این امر بوده که 50/4 درصد پاسخگویان در سطح متوسطی مورد آزارجنسی غیرکلامی قرار گرفته اند. نتایچ آزمون رگرسیون نشان داد که متغیر سبک زندگی با مقدار ضریب رگرسیونی (0/445) و اثر مثبت و مستقیم بیش ترین تأثیر را بر آزار جنسی غیرکلامی زنان معلول استان مازندران داشته است. همچنین متغیرهای اهداف مناسب با میزان ضریب رگرسیونی 0/167 و اثر مثبت و مستقیم و نیز حضور محافظ توانمند با ضریب رگرسیونی 0/115 با دارا بودن اثر منفی و معکوس هرکدام به صورت جداگانه بر آزار جنسی غیرکلامی زنان معلول اثر معنادار داشته و در نتیجه فرضیه های مربوط به اثرگذاری هر یک از متغیرهای مذکور به لحاظ تجربی تأیید شد. نتایج پژوهش حاکی از تأیید مفروضات نظریه فعالیت روزمره و سبک زندگی بوده است. 
۳.

تبیین جامعه شناختی آزار جنسی کلامی: مطالعه موردی زنان معلول استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزارجنسی کلامی اهداف مناسب حضور محافظ توانمند سبک زندگی معلولان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۳۹۲
پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل اجتماعی موثر بر آزار جنسی زنان معلول استان مازندران صورت گرفته. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر نظریه فعالیت روزمره و نظریه سبک زندگی است. روش پژوهش ﺑه صورت علّی است، به منظور ﺟﻤﻊ آوری داده از پرسشنامه محقق ساخته استفاده و جهت تعیین اعتبار شاخص ها از اعتبار سازه نظری استفاده گردید. جمعیت پژوهش زنان و دختران معلول استان مازندران می باشد که به چهار نقطه-ساری، بابل، بهشهر و نور- تقسیم و برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از 9417 نفر از زنان معلول شهرهای مزبور می باشد. نهایتاً 343 پرسشنامه مورد توصیف و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از بکارگیری آماره های استنباطی حاکی از این است که متغیر سبک زندگی با مقدار بتای 489/0 و تأثیرگذاری مثبت و مستقیم بیشترین تأثیر را بر آزارجنسی کلامی پاسخگویان داشته است. دومین متغیر به لحاظ تأثیرگذاری متغیر اهداف مناسب با مقدار بتای 170/0 و تأثیر مثبت و مستقیم بر آزارجنسی کلامی پاسخگویان است. اما متغیر حضور محافظ توانمند با مقدار بتای 101/0 و سطح معناداری 093/0 اثر معناداری بر آزارجنسی کلامی پاسخگویان نداشته است. نتایج پژوهش با رویکردهای نظری فعالیت روزمره و سبک زندگی هم-خوانی داشته است.
۴.

نقش متغیرهای فشار در تبیین نگرش نسبت به مصرف الکل: مطالعه موردی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشجویان نگرش مصرف الکل نظریه فشار عمومی اگنیو حضور محرک منفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۷ تعداد دانلود : ۹۴۶
در میان نظریه های موجود در حوزه انحرافات اجتماعی، نظریه فشار عمومی رابرت اگنیو طی دو دهه گذشته از اعتبار قابل توجهی برخوردار بوده است. در این نظریه، علت تفاوت رفتار انحرافی ای همچون مصرف الکل به احساسات منفی؛ مانند افسردگی و خشم برمی گردد. امروزه مصرف مشروبات الکلی و سایر مواد غیرقانونی توسط دانشجویان، یکی از مهم ترین مسائل بهداشتی و روانی است که بسیاری از کشورهای جهان تا حدودی با آن درگیر هستند. تحقیق حاضر با هدف بررسی نگرش دانشجویان نسبت به مصرف الکل انجام گرفته است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بوده است. جمعیت تحقیق، متشکل از کلیه دانشجویان دانشگاه مازندران است. در-مجموع، 467 نفر (309 دختر و 158 پسر) از این دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شدند. چهارچوب نظری تحقیق، نظریه فشار عمومی اگنیو بوده است. یافته ها نشان می دهد که بین دختران و پسران از لحاظ گرایش به مصرف الکل تفاوت معناداری وجود دارد. پسران نسبت به دختران گرایش بیشتری به مصرف الکل دارند؛ اما بین دختران و پسران از لحاظ احساسات منفی؛ همچون خشم و افسردگی تفاوت معناداری وجود ندارد. یافته های تحقیق، فرضیه های نظریه فشار را چندان تأیید نکردند و نتایج تحقیق تنها فرضیه های مبتنی بر اینکه حضور محرک منفی و خشم بر نگرش به مصرف الکل مؤثر است را تأیید کرده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان