مقالات
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی عوامل و شاخصهای مؤثّر در رهبری و فرماندهی، فرماندهان نیروی زمینی، و ترتیب اولویت عوامل و شاخصهای مذکور و در نهایت ارائه الگوی مطلوب رهبری و مدیریت از دیدگاه فرماندهان و مدیران عالی این نیرو پرداخته است.
پژوهش حاضر از نظر اهداف کاربردی، از نظر دادهها کمی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه، از نوع پیمایشی مقطعی است. جامعة آماری مورد پژوهش حاضر را همة فرماندهان و مدیران عالی نیروی زمینی تشکیل میدهد. برای انتخاب گروه نمونة معرف با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و فرمول تعیین حجم نمونه، تعداد 100 نفر مشتمل بر 40 فرمانده و 60 مدیر انتخاب شدند. ابزار سنجش این پژوهش، یک پرسش نامة 140 سؤالی است که توسط پژوهشگر آن را به مدد تئوریهای رهبری و مدیریت و بررسی یافتههای پیشین گردآوری شد و سپس براساس فن دلفی در سه مرحله برای متخصّصان ارسال گردید و در نهایت به وسیلة آزمون تحلیل عاملی از نوع تجزیه به مؤلّفههای اصلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اعتبار ابزار سنجش به وسیلة آلفای کرونباخ محاسبه شد و مقدار اعتبار کل تست برابر 99/0 بود.
برون داد اولیه نشان میدهد که دترمینان ماتریس همبستگی عددی غیر از صفر و نتیجة آزمون کرویت بارتلت از لحاظ آماری در سطح کمتر از 0001/0 معنادار است. برونداد عاملهای ششگانه استخراج شده با روش PC با استفاده از شیوة واریماکس دوران داده شده و مجموعه مادههایی که به طور مشترک با یک عامل همبسته بودند تشکیل یک پاره تست دادهاند.
نتایج تحلیل عاملی بیانگر آن است که عوامل مؤثّر در رهبری و مدیریت، فرماندهان نیروی زمینی مشتمل بر شش عامل است؛ عامل اول؛ سلامت معنوی (51%( با 33 شاخص، عامل دوم؛ سلامت روانی (9/7%) با 23 شاخص، عامل سوم؛ توانایی تخصّصی (2/3%) با 35 شاخص، عامل چهارم؛ توانایی رهبری (2/2%) با 21 شاخص، عامل پنچم؛ توانایی بلوغی (8/1%) با 11شاخص و عامل ششم؛ توانایی عمومی (6/1%) با 8 شاخص مشخص شد. در نهایت این شش عامل 68 درصد واریانس کل رهبری و مدیریت فرماندهان نیروی زمینی را تبیین کرد.
نگرش ها، موانع و انگیزانندهها از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه امام علی(ع) نسبت به یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشگاه امام علی (ع) به منظور ارتقای نظام آموزشی خود، توسعه و به کارگیری یادگیری الکترونیکی را به عنوان یکی از اولویت های اصلی خود لحاظ کرده است. یکی از عواملی که نقش مؤثری در انتقال از آموزش سنتی به نظام یادگیری الکترونیکی دارد اعضای هیأت علمی دانشگاه هستند. لذا در این مقاله سعی شد نگرش اعضای هیأت علمی نسبت به یادگیری الکترونیکی بررسی شده و همچنین موانع و انگیزاننده های آن از دیدگاه آنها مشخص گردد. در پژوهش حاضر آزمودنی ها شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه بوده و همچنین روش تحقیق آن با استراتژی کمّی و از طریق طرح اکتشافی اجرا گردیده است. ابزار استفاده شده برای گردآوری اطلاعات، پرسش نامه های میشرا و پاندا بوده است. برای تجزیه و تحلیل آماری نیز از روش های تحلیل واریانس و تحلیل آرایش رتبه ای استفاده شده است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که استفادة گسترده از ابزارهایی مانند رایانه و پیام نگار ارتباط زیادی با نگرشهای مثبت نسبت به یادگیری الکترونیکی دارد. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد که از دیدگاه استادان مهم ترین موانع و انگیزاننده ها به ترتیب دسترسی کم به اینترنت و شبکه در دا-اف و پهنای باند بهتر اینترنت در محل کار بوده اند.
بررسی رویکرد سبک مدارانه به فرایند آموزش و یادگیری (مقایسه بافت های نظامی و غیرنظامی از منظرآموزش و یادگیری زبان های خارجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه آموزش و یادگیری تداعی گر دو روی یک سکه است، بسته به نوع سبکی که معلم در فرآیند آموزش و یادگیرنده در فرآیند یادگیری اتخاذ می کند، می توان به این دو پدیدة متناظر از منظر متفاوت نگاه کرد. از طرفی لحاظ متغیری به نام «بافت آموزشی» که مختصات خود را دارد و فرض می شود که بر نوع سبک اتخاذی هر دو گروه تأثیر بگذارد، در این میان حائز اهمیت است. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش بررسی انطباق یا افتراق سبک های تدریس و یادگیری استادان و دانشجویان از یک طرف، میزان انطباق و افتراق سبک ها با لحاظ بافت آموزشی نظیر بافت نظامی و غیر نظامی از طرف دیگر بوده است. در این راستا، 32 استاد زبان انگلیسی و 72 دانشجوی زبان آموز از دو بافت متمایز دانشگاهی یعنی از دانشگاه امام علی(ع) به عنوان محیط نظامی و از یک دانشگاه غیر نظامی تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. هر دو گروه (به عبارتی هر چهار گروه؛ دو گروه استادان شاغل در محیط نظامی و دو گروه دانشجوی نظامی و غیر نظامی) به پرسش نامة متمایز و معطوف به ارزیابی سبک های تدریس و یادگیری پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل تطبیقی- مقابله ای داده ها نشان داد که این سبک های تدریس استادان و سبک های یادگیری دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد. بدین معنا که علی رغم وجود پاره ای تفاوت ها در اعمال سبک ها، هماهنگی و انطباق نسبتا مطلوبی بین سبک های استادان و دانشجویان هر بافت آموزشی به طور جداگانه و استادان هر دو موقعیت در مقایسه با یکدیگر وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد که برخلاف سایر مؤلفه ها و متغیرهای شخصیتی انسان، سبک های تدریس و یادگیری چندان از عوامل محیطی متأثر نمی شوند.
تبیین بر هم کنش کنش گران تأثیرگذار بر امنیت ملی سوریه با استفاده از نقشة شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر پس از بیان مختصری در خصوص نقشه های شناختی فازی به عنوان روش تسهیل کننده تصمیم و تجزیه و تحلیل سیستم ها، به کاربرد آن در مخاطرات امنیتی در حیطه حاکمیت دولت ها پرداخته و به شکل خاص و موردی، مخاطرات امنیتی سوریه را بررسی می کند. مخاطرات امینتی به وجود آمده در سوریه به عنوان یکی از بازیگران اساسی منطقه و خط مقدم مقاومت اسلامی اهمیت فوق العاده ای دارد. مسئله مورد بررسی در این مقاله، شبیه سازی برهم کنش عوامل مؤثر بر مخاطرات امنیتی و تهدید کننده ثبات و امنیتی و همچنین پایداری و قدرت حاکمیت دولت است که در محیط تقابل و فتنه انگیزی جهان غرب به سردمداری آمریکا و رژیم اشغالگر قدس مبادرت به ایجاد اغتشاش و نا آرامی در ارکان مختلف کشور سوریه می کنند. تبیین و شبیه سازی نیروهای کنش گر در محیط تقابل برای شناسایی تأثیرات آن، نه تنها یک ضرورت انکار ناپذیر است بلکه یک نیاز حیاتی برای کمک به رهبران، سیاستمداران و متولیان حوزه های امنیتی دفاعی کشورهای مستقل به ویژه جریان دفاعی- امنیتی جبهه مقاومت است. شاید بتوان اظهار داشت تصمیمات روزمره ای که تا چند دهه قبل به سادگی قابل اتخاذ بودند، امروزه به معادلات و نامعادلاتی چند وجهی بدل گردیده اند. این امر در تمامی حیطه های اجتماع بشری از امنیت و سیاست گرفته تا اقتصاد و فرهنگ به چشم می خورد. با توجه به این ابهامات غالب و متغیر های فراوان اثر گذار بر میادین تصمیم گیری، استفاده از روش های مبتنی بر ریاضیات و سیستم های خبره نظیر روش نقشه های شناختی فازی راهکار نوینی برای شفاف تر کردن محیط غبارآلود حاکم بر تصمیمات امنیتی و دفاعی است. در این پژوهش ابتدا پس از معرفی و تبیین نقشه شناخت فازی، نیروها و مؤلفه های فعال و مؤثر بر فضای غالب بر بحران سوریه را شناسایی کرده و سپس سعی می شود با استفاده متدلوژی نقشه شناخت فازی عوامل مؤثر بر ثبات و امنیت سوریه را تبیین کرده و سپس تجزیه و تحلیل و ارزیابی کرد. در این مسیر با اتخاذ برخی سناریوهای محتمل پیامدهای ناشی از آن بر سایر مؤلفه ها و متغییرهای بحران سوریه به طور منطقی و شکلی را پیش بینی خواهیم کرد. روش پژوهش توصیفی-زمینه ای بوده و به دلیل فرایند طولانی مصاحبه و پرسش نامه باز امکان تمام شماری میسر نبوده و بر اساس پنل خبرگی مبادرت به متغییر های مؤثر بر ثبات و امنیت سوریه کرده و با تکیه بر تکنیک نقشه شناخت فازی شبیه سازی کنش کنش گران انجام شده است.
بررسی نقش اعتماد در تسهیم دانش شغلی کارکنان دانشگاه تربیت مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، استفاده از مدیریت دانش به عنوان یک دارایی راهبردی، بسیار باب شده است. از این رو، مدیریت دانش از نظر بسیاری از اندیشمندان اهمیت خاصی دارد. تمام پژوهش های مدیریت دانش، سعی دارند چرخة 4 حلقهای مدیریت دانش را ارتقاء دهند. این پژوهش هم یکی از حلقه های اصلی مدیریت دانش یعنی تسهیم دانش را هدف گرفته است. برای این منظور به بررسی تأثیر اعتماد سازمانی بر تمایل کارکنان در به اشتراک گذاشتن دانش در دانشگاه تربیت مدرس پرداخته شده است. جامعة آماری پژوهش حاضر، کلیة کارکنان دانشگاه تربیت مدرس مستقر در شهر تهران بوده است و نمونة مورد بررسی این پژوهش 171 نفر از این کارکنان است. آزمون های اصلی مورد استفاده در این پژوهش رگرسیون و آزمون همبستگی پیرسون است. نتایج حاصل از گردآوری پرسش نامه از بین کارکنان نشان میدهد که ابعاد سه گانه اعتماد سازمانی (اعتماد به قابلیت های سازمان، اعتماد به انسجام سازمان و اعتماد به خیرخواهی سازمان) هر کدام تأثیر مثبتی بر تمایل کارکنان در تسهیم دانش دارد. دلالت های ضمنی این پژوهش این است که در سایر دانشگاهها از جمله دانشگاههای نظامی هم می توان از نتایج آن بهرهگیری کرد.
ارائة الگوی پیشنهادی برای ارزیابی آمادگی پیاده سازی برنامه ریزی منابع سازمان (ERP )در نیروهای مسلح (مطالعة موردی: نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مراحل استقرار سامانة برنامه ریزی منابع سازمان در نیروهای مسلح، ارزیابی آمادگی آنها برای پذیرش این سامانه هاست. طی این مرحله آمادگی سازمانی از نظر ابعاد ساختاری، مدیریتی، انسانی و... بررسی شده و مشکلات احتمالی استقرار آن شناسایی و رفع میگردد. با شناسایی شاخص های موفقیّت نه تنها می توان مشخص کرد که در مقایسه با نیروهای مسلح کشورهای پیشرفته در زمینة پیاده سازی سامانه های مذکور، در چه رتبه ای قرار داریم؛ بلکه میتوان با برنامه ریزی راهبردی، گام های بلندی برای موفقیت در استقرار این سامانهها برداشت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی است؛ با انتخاب محورها و شاخص های پیشنهادی (از طریق مطالعات کتابخانه ای، نظرات خبرگان و مطالعة نمونه های اجرا شده) آغاز شده و پس از تهیة پرسش نامه و ارسال به جامعة نمونة مد نظر و تجزیه و تحلیل پرسش نامه های بازگشتی، محور ها و شاخص های پیشنهادی، مورد تأیید آماری قرار گرفته است که نتیجه اقدامات انجام شده آن تعیین محورها و شاخص های کلیدی و اثرگذار در ارزیابی آمادگی نیروهای مسلح و ارائة الگوی پیشنهادی برای ارزیابی آمادگی آنها در سه محور راهبردی، تاکتیکی و عملیاتی و معرفی طرح های آماده سازی نیروهای مسلح ج. ا. ا برای استقرار این سامانه ها است.