پهپادها با توجه به نوع، امکانات و تجهیزات، قادرند مأموریتهای متنوّع اطلاعاتی، شناسایی، مراقبت و هدفیابی و جمعآوری الکترونیکی شنود را با اولویت استفادة بهینه از امکانات و به خصوص منابع انسانی انجام دهند. به عبارت دیگر هواپیماهای بدون سرنشین از جمله تجهیزات پیشرفتة عصر حاضرند که در جنگهای آینده جایگاه ویژهای دارند. از طرفی با توجه به برتری تسلیحاتی و اطلاعاتی کشورهای قدرتمند و معارض جمهوری اسلامی ایران، جنگ های آینده قاعدتاً از نوع ناهمگون بوده و پیروزی در آن ها، مستلزم بهکارگیری ابتکارهای تاکتیکی و استفاده از تجهیزات مناسب است؛ بنابراین استفاده از آرایههای مطلوب پهپادی، می تواند در نظام دفاعی جمهوری اسلامی ایران بسیار مؤثّر واقع شده و در نتیجه برای حفظ و تحکیم امنیت ملّّی کارا باشد. هدف اصلی این مقاله، تبیین آرایههای پهپادی مطلوب برای انجام مأموریتهای اطلاعاتی (شناسایی، مراقبت و هدفیابی و جمعآوری الکترونیکی شنود) در صحنة نبرد ناهمگون است و روش تحقیق، از نوع کاربردی-توسعهای است؛ به این منظور پس از انجام مطالعات وسیع کتابخانهای و انجام مصاحبه با خبرگان و صاحبنظران، در چند مرحله با استفاده از آزمون نسبتها، شاخصهای پهپادی مؤثّر بر انواع مأموریتهای اطلاعاتی تعیین شده است. همچنین با استفاده از آزمون تی استیودنت یک نمونهای و بررسی وضعیت فعلی و وضعیت مطلوب و در نهایت با تشکیل جلسات متعدد خبرگی و نیز با توجه ویژه به عوامل و شاخصهای تأثیرگذار بر انواع مأموریتهای اطلاعاتی، آرایههای پهپادی مطلوب تبیین شده است.
این تحقیق با هدف بررسی وضعیت آموزشی دانشگاه های افسری آجا به منظور طراحی الگوی افزایش کارایی و اثربخشی آموزشی این دانشگاه ها در دو حوزة آموزش نظری و عملی انجام شده است. تلاش محققان پاسخ به این سئوال بود که قوّت ها، ضعف ها و چالش های نظام آموزشی افسران آجا کدامند؟ لذا تحقیق از نوع کاربردی بوده و روش انجام آن ترکیبی از نظریه مبنایی، مشاهده ای و موردی- زمینه ای است. جامعه آماری تحقیق متشکل از خبرگان، آشنا با مسائل آموزشی و نظامی شامل فرماندهان، استادان و کاربرانی که با مأموریت، مقدورات، محدودیت ها، مشکلات، موانع و چالش های کنونی و آتی دانشگاه های افسری ارتش ج. ا. ایران آشنایی دارند، بوده است که از این میان با استفاده از فرمول کوکران، 79 نفر به روش هدفمند غیر نسبتی به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. نتیجة تحقیق نشان می دهد که خبرگان معتقدند بهترین الگوی آموزشی برای دانشگاه های افسری آجا الگوی اجتماعی است. بررسی میزان تطابق آموزش های فعلی با رهنامة آموزشی آجا نیز نشان می دهد که دانشگاه های افسری آجا بایستی در مواردی نظیر استفاده از تجربیّات هشت سال جنگ تحمیلی در محتوای آموزشی دروس، تأثیر آموزش های ارائه شده در شکوفایی، نبوغ و خلاقیت دانشجویان، به روز بودن محتوای آموزشی دروس، توجه به استعدادهای فردی، خلاقیت و شکوفاسازی استعداد دانشجویان تقویت گردند.
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین رعایت عدالت سازمانی و رضایت شغلی صورت گرفته که در قالب یک فرضیه اصلی و 3 فرضیه فرعی ارائه شده است. فرضیه اصلی عبارت است از: «بین رعایت عدالت سازمانی و میزان رضایت شغلی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.» در فرضیه های فرعی نیز هر یک از وجوه سه گانه تشکیل دهنده عدالت سازمانی (توزیعی، رویه ای و مراوده ای) به عنوان متغیر مستقل و رضایت شغلی به عنوان متغیر وابسته است. نوع تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- همبستگی بوده و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق ستادهای سازمان نظامی مربوط است که تعداد نمونه 300 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک های آماری آزمون همبستگی پیرسون، آزمون استقلال مربع کای و فریدمن استفاده گردیده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین عدالت سازمانی و رضایت شغلی رابطه مثبت و قوی وجود دارد. در مورد فرضیات سه گانه همه فرضیات با ضریب همبستگی بالا تایید شدند و مشخص شد که در جامعه آماری مورد نظر بین رضایت شغلی و عدالت سازمانی رابطه معنی دار، مثبت و نسبتاً قوی وجود دارد.
شرایط خاص اقتصادی حاکم بر سازمان ها باعث شده است تا مزیّت رقابتی آنها دیگر بر پایة دارایی های مشهودشان نباشد. آنچه امروزه سازمان ها را در صحنة اقتصاد، رقابت پذیر می نماید ادارة اثربخش دانش و نیز تأکید مستمر بر عوامل مؤثّر بر دارایی های دانشی نظیر سرمایة اجتماعی است. بر این اساس، پژوهش حاضر به نقش سرمایة اجتماعی در اثربخشی مدیریت دانش رامورد مطالعه قرار داده است. سئوال اساسی تحقیق این است آیا میزان بالای سرمایه های اجتماعی به اثربخشی مدیریت دانش منتهی می شود؟ جامعة آماری پژوهش، دانشگاه هوایی شهید ستاری است و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به تعیین نمونه پرداخته شد. روش گردآوری داده ها، پرسشنامة حضوری بوده و از روش تحقیق توصیفی- میدانی استفاده شده است. نتایج حاصله، با استفاده از آزمون ضریب همبستگی و آزمون معادلات ساختاری، حاکی از وجود رابطة معنی داری بین همة مؤلّفه های سرمایه های اجتماعی و اثربخشی مدیریت دانش است. در پایان، با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاداتی نیز ارائه شده است.
اضطراب شغلی در سازمان ها یکی از مشکلات روز جهانی است که با آغاز انقلاب صنعتی و رواج تولید انبوه و شکل گیری نهادهای دولتی و سازمان های گسترده مد نظر صاحب نظران مدیریت و روان شناسی قرار گرفت و مباحثی همچون سلامتی، ارزش های انسانی، ایمنی، آرامش، اضطراب، ناکامی، سرخوردگی، بحران روحی و عدم احساس موفقیت و امثال آن طرح گردید. تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی– پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیة مدیران و فرماندهان واحد نظامی 03 عجب شیر است که بر اساس آمار گرفته شده از واحدهای مربوط، تعداد آن ها بالغ بر 70 نفر است. با توجه به این که جامعه آماری تحقیق زیر100 نفر بوده است لذا نیازی به نمونه گیری نبوده و به منظور تمام شماری، در بین کلیه اعضای جامعه تحقیق، که تعداد 70 نفر بوده اند، پرسش نامه توزیع گردیده است. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه اضطراب شغلی و برای تحلیل داده ها، از آمار توصیفی(جدول و نمودار توزیع فراوانی) برای توصیف جامعه آماری و از آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و فرضیه ها استفاده شده است. در واقع هدف اصلی از انجام این تحقیق بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر اضطراب شغلی فرماندهان و مدیران نظامی در این واحد نظامی است. عوامل مؤثر بر اضطراب شغلی در این پژوهش عبارتند از: رضایت شغلی، عوامل سازمانی اضطراب شغلی (عوامل محیطی، تعارض نقش، ابهام نقش و بار کاری)، عوامل غیر کاری(مسائل خانوادگی و مسائل اجتماعی)، عوامل فردی و فشارهای روحی و جسمی. نتایج حاصل شده از پژوهش نشان داد که میزان همبستگی علی میان اضطراب شغلی فرماندهان و مدیران نظامی و رضایت شغلی با ضریب 0.78 بیشترین تأثیر و عوامل فردی اضطراب با ضریب همبستگی 54% کم ترین تأثیر را بر اضطراب شغلی دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل فرضیات نشان داد که بین عوامل سازمانی اضطراب شغلی، عوامل غیر کاری، عوامل فردی اضطراب و در نهایت مسائل رفتاری با اضطراب شغلی فرماندهان و مدیران نظامی رابطة مثبتی وجود دارد.
کشور عراق در چند دهه ی اخیر با بحران های متعدد روبه رو بوده است. از دید صاحب نظران علل ریشه ای بحران عراق در دو دسته عوامل داخلی و عوامل خارجی قابل برشماری است. فضایی که پس از حادثه 11 سپتامبر در سطح جهان به وجود آمد، موجب شد تا سیاست خارجی اضطرار، تهدید و اجبار در فضای سیاسی ایالات متحده آمریکا شکل بگیرد. دو رویداد یعنی فروپاشی ابرقدرت شوروی و معرفی تهدید جدیدی به نام تروریسم جهانی، موجب گردید تا ایالات متحده آمریکا دکترین جنگ پیشگیرانه را برای مقابله و از بین بردن تهدیدات دوران مبارزه با تروریسم بین المللی اعمال نماید. تحقیق حاضر از نوع توسعه ای- کاربردی و روش آن موردی زمینه ای بوده و هدف آن تبیین نقش عوامل محیط داخلی در اعمال جنگ پیشگیرانه آمریکا علیه عراق در سال 2003 است.