زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)
زن در توسعه و سیاست دوره 14 بهار 1395 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مادر شدن هم برای زنان و هم برای جامعه مهم است. مادری سنگ بنای خانواده و منبع عمده هویت زنانگی است و به همین دلیل نسبت آشکاری با تلاش زنان برای حضور در عرصه عمومی و نیز تغییرات اجتماعی فرهنگی جامعه دارد. دراین صورت، آیا نگرش زنان نسبت به مادری کردن در حال تغییر از سنتی به مدرن است؟ و آیا دین داری بر آن مؤثر است؟ در تحقیق حاضر، مادری براساس الگوی (A.G.I.L) پارسونز به مثابه یک نظام کنش صورت بندی شده است. در پژوهشی پیمایشی در شهر تهران تلاش شده با استناد به آن، به سؤالات یادشده پاسخ داده شود. نتایج بیانگر آن است که پاسخ هر دو پرسش مثبت است؛ هرچند روابط دو متغیر یادشده بسته به مؤلفه های بررسی شده آن ها متفاوت است، نگرش بیشترین نسبت پاسخ گویان به مادری و ابعاد آن نه سنتی و نه مدرن، بلکه ترکیبی از این دو است. این امر درخصوص بُعد اجتماعی به بیشترین حد (2 / 76 درصد ) و درخصوص بعد فرهنگی به کمترین حد (66 درصد) می رسد. سهم اصلی در تبیین تغییرات نگرش به مادری بیشتر برعهده دین داری ذهنی است (32 / 0) تا دین داری عملی (17 / 0). التقاطی و ترکیبی بودن نگرش غالب به مادری را می توان حاکی از شرایط گذار جامعه از سنتی به مدرن در بلندمدت و به تبع آن وقوع تضاد هنجاری در آینده تفسیر کرد.
فضاهای مجازی و توانمند سازی زنان باردار به مثابه گروه های خاموش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس نظریه گروه خاموش، زبان و شیوه های ارتباطی، متأثر از شرایط اجتماعی است که در آن مردان قدرت و امکانات بیشتری دارند و زنان، به دلیل محرومیت، به مثابه گروه های خاموش محسوب می شوند؛ لیکن تحولات تکنولوژیکی اخیر و دسترسی به فضاهای مجازی به کاهش نابرابری های اجتماعی و تقویت گروه های ضعیف اجتماعی از جمله زنان انجامیده است. در این مطالعه، نحوه تأثیر فضاهای مجازی (سایت های مربوط به مراقبت های پزشکی دوران بارداری و زایمان) بر توانمندسازی زنان باردار به مثابه گروه های خاموش واکاوی شده است. این تحقیق با بهره گیری از روش نظریه مبنایی و نمونه گیری هدفمند با 16 نفر از زنان باردار مراجعه کننده به این سایت ها و مصاحبه کیفی با آن ها انجام شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد زنان با استفاده از فضای مجازی توانسته اند بر محدودیت ناشی از جنسیت فایق آیند و مسائل بارداری را بدون دغدغه بیان کنند و فضاهای مجازی به توانمندسازی ارتباطاتی زنان باردار یاری رسانده است. علاوه بر این، زنان توانسته اند به کمک اطلاعات حاصله از اینترنت، نقش فعالی در فرایند مراقبت های پزشکی خود ایفا کنند؛ بنابراین، فضاهای مجازی به تعدیل قدرت در رابطه پزشک و بیمار انجامیده است.
توانمندسازی و فقرزدایی از زنان مطلقه و همسرفوت شده در شهرستان سلسله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان یکی از گروه های هدف در برنامه های فقرزدایی اند؛ به ویژه زنان مطلقه و همسرفوت شده که به واسطه شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه با مسئله فقر بیشتر درگیرند. این پژوهش درصدد سنجش عوامل مؤثر بر فقرزدایی و توانمندسازی زنان مطلقه و بیوه شهرستان سلسله (به منزله یکی از شهرستان های محروم) است. جامعه آماری تحقیق، زنان مطلقه و همسرفوت شده شهرستان سلسله است. حجم نمونه به روش خوشه ای و تصادفی 120 نفر و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از آمارهای رواسپیرمن، تا اوبی کندال و رگرسیون گام به گام و همچنین در قالب مدل سازی معادلات ساختاری، از نرم افزار آموس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین میزان وام های کم بهره، طرح های خوداشتغالی، آموزش عمومی و مهارت آموزی و فقرزدایی زنان رابطه معناداری وجود دارد. نقش کمک های غیرنقدی کمیته امداد امام خمینی(ره) بر فقرزدایی زنان تأیید نشد. یافته ها، در صورت تأکید بر وام های کم بهره و مشارکت دادن زنان در طرح های خوداشتغالی و مهارت آموزی و آموزش عمومی، از کارکردی مثبت بر عمل کرد این سازمان در فقرزدایی زنان حکایت دارد.
تفکیک جنسیتی شغلی در میان کارکنان نهاد کتابخانه های عمومی اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، پدیده تفکیک جنسیتی در محیط های کاری حساسیت فزاینده ای یافته است. بر این اساس، واکاوی دلایل بروز چنین پدیده ای اهمیت اساسی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیده تفکیک جنسیتی شغلی با تأکید بر نقش ارزش های شغلی در بروز چنین پدیده ای انجام گرفته است. این پژوهش با روش پیمایشی و در زمستان 1393 انجام شده است. جامعه آماری شامل 72 نفر از کارکنان کتاب خانه های عمومی شهرستان اهواز و نیروهای ستادی اداره کل کتاب خانه های عمومی خوزستان هستند که پرسش نامه پژوهش به شکل سرشماری بین همه آنان توزیع شد. نتایج نشان داد که میزان اهمیت ارزش های شغلی در دو بعد ارزش های بیرونی و درونی، بین زنان و مردان یکسان است، ولی تفاوت ارزش های اجتماعی و ارزش های توازن کار/ زندگی بین زنان و مردان به طور آماری معنادار است. بدین صورت که ارزش های اجتماعی و توازن کار/ زندگی نزد زنان اهمیت بیشتری در مقایسه با مردان دارد. در کل، نتایج تأیید کننده دیدگاه های نظری به شکل کاملی نبود و نیاز به بازنگری در این دیدگاه ها را آشکار کرد.
اثر تعدیل گری متغیر جنسیت بر قصد استفاده دانشجویان از شبکه اجتماعی تلگرام در فعالیت های آموزشی (مطالعه موردی: دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش تعداد کاربران شبکه اجتماعی تلگرام در ایران، به خصوص در میان اقشار جوان و تحصیل کرده، به نظر می رسد که مطالعه نوع استفاده از این شبکه ها، به ویژه در فعالیت های آموزشی، حائز اهمیت باشد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف این تحقیق توصیفی همبستگی بررسی عوامل تأثیرگذار بر قصد استفاده دانشجویان از شبکه اجتماعی تلگرام در فعالیت های آموزشی با تأکید بر اثر تعدیل گری جنسیت بود. جامعه آماری این تحقیق 767 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته های کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد بود که بر پایه جدول بارتلت و همکاران (2001)، 196 نفر از آنان با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استاندارد (پس از متناسب سازی پرسش ها با زمینه مرتبط با پژوهش) استفاده شد. نتایج تحقیق گویای آن بودند که دو متغیر برداشت ذهنی از سهولت و مفید بودن اثر مثبت و معنا داری بر نگرش استفاده از تلگرام در فعالیت های آموزشی داشتند، در حالی که رابطه بین برداشت ذهنی از جذابیت با نگرش نسبت به استفاده از تلگرام معنا دار نبود. همچنین، نگرش به استفاده از تلگرام اثر مثبت و معنا داری بر قصد استفاده از آن در فعالیت های آموزشی داشت. نتایج تحلیل گروه های چندگانه نشان دادند که از بین چهار رابطه بررسی شده، فقط اثر تعدیل گری جنسیت در رابطه بین برداشت ذهنی از سهولت با نگرش به استفاده از تلگرام در فعالیت های آموزشی تأیید شد؛ به نحوی که این رابطه برای دانشجویان پسر مثبت و معنا دار، ولی برای گروه دانشجویان دختر غیرمعنا دار بود.
سرمایه فرهنگی زنان و ساختار توزیع قدرت در خانواده (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر براساس این فرض انجام گرفته است که برخورداری هر چه بیشتر زنان از سرمایه فرهنگی می تواند موقعیت آن ها را در خانواده بهبود بخشد و مطالبات آن ها را بالا ببرد. جهت بررسی فرض مذکور، داده های مورد نیاز با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه و با انتخاب نمونه ای 385 نفری از زنان متأهل ساکن شیراز به دست آمد. روش نمونه گیری، تصادفی چند مرحله ای و تصادفی ساده بود و برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها روش های آماری ضریب همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان دهنده وجود رابطه معنا دار بین انواع سرمایه فرهنگی (نهادینه، تجسم یافته و عینیت یافته) با قدرت زنان در خانواده است؛ بدین معنا که با افزایش انواع سرمایه فرهنگی در زنان، قدرت آن ها نیز افزایش می یابد. همچنین از بین متغیرهای زمینه ای تحصیلات مرد، اشتغال زن و بعد خانواده با قدرت زنان ارتباط معناداری را نشان داده است. نتایج ضریب رگرسیونی نشان می دهد که 3 متغیر اشتغال، تعداد اعضای خانواده و سرمایه فرهنگی به ترتیبِ میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشته اند وارد معادله شده و در مجموع 40 درصد از واریانس متغیر وابسته را توضیح داده اند (40 / 0R2= ).
رابطه خودشیءانگاری با تاب آوری و خوددلسوزی دانشجویان دختر (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، پدیده خودشیءانگاری به مفهوم ارزیابی دیگران براساس ظاهر فیزیکی، زیبایی و جذابیت جنسی، پدیده ای است که منبع عمده درد و رنج زنان، به ویژه دانشجویان دختر، به شمار می آید و موجب کاهش تاب آوری و خوددلسوزی و تهدید سلامت روانی آن ها می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودشیءانگاری با تاب آوری و خوددلسوزی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار ورودی 1393 به تعداد 647 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 242 نفر تعیین شد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد خودشیءانگاری مک کینلی و هاید، تاب آوری کونور و دیویدسون و خوددلسوزی نف استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای خودشیءانگاری با تاب آوری و خوددلسوزی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، براساس نتایج تحقیق مشخص شد که مؤلفه های خودشیءانگاری (شرم بدنی، نظارت بدنی و کنترل ظاهر) توانستند حدود 31 درصد واریانس تاب آوری و 18 درصد واریانس خوددلسوزی را تبیین کنند. بنابراین، کاهش خودشیءانگاری می تواند سبب افزایش تاب آوری و خوددلسوزی دانشجویان دختر شود.