تحقیقات سیاسی و بین المللی
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره یازدهم تابستان 1398 شماره 39 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تحلیل تاثیر سیاست های دونالد ترامپ بر قدرت نرم ایالات متحده آمریکا خسرو دهقانی محمد علی بصیری عنایت الله یزدانی قدرت نرم از مولفه های مهم و تاثیرگذار در سیاست خارجی کشورها به شمار می رود. این مقاله تلاش دارد تا میزان تاثیر سیاست های دونالد ترامپ بر قدرت نرم آمریکا را بررسی نماید. در همین راستا سوال اصلی مقاله این است که سیاست داخلی و خارجی ترامپ چه تاثیری بر قدرت نرم ایالات متحده داشته است؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیه مقاله عبارت از این است که سیاست های اعلامی و اعمالی ترامپ به ویژه با محوریت دکترین «نخست امریکا» باعث افول قدرت نرم آمریکا شده است. یافته های پژوهش با تکیه بر داده ها و شواهد موجود نشان می دهد رویکرد اقتصاد محور و تمرکزشدید بر منطق هزینه- فایده، اتخاذ سیاست های درون گرایانه و تجدید نظر یا خروج از برخی معاهدات منطقه ای و بین المللی باعث گردیده تا منابع قدرت نرم ایلات متحده از جمله سیاست خارجی و ارزش های سیاسی تحت تاثیر قرار گیرد. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی – توصیفی است و برای تحلیل از نظریه قدرت نرم استفاده گردیده و ابزار گردآوری داده ها نیز مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اینترنتی بوده است.
تحریم های بین المللی و شرق گرایی در روابط خارجی ایران (1392-1368)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی مقاله این است که "تحریم های بین المللی در دوره 1392-1368، چگونه گرایش به شرق در مناسبات اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران را تقویت کرده است؟ فرضیه ای که مقاله مورد آزمون قرار داده این است که "تحریم های متعاقب بین المللی علیه کشور در پنج حوزه مختلف در دوره ی 1392-1368، از طریق تشدید موانع مناسبات با غرب، نخبگان تصمیم گیر در روابط خارجی کشور را به تقویت مناسبات سیاسی واقتصادی با شرق ترغیب کرده است". این فرضیه در چهارچوب واقع گرایی نوکلاسیک و با روش علّی- تبینی به آزمون گذاشته شده که طی آن تقویت شرق گرایی در مناسبات خارجی کشور در قالب دافعه تحریم های غرب نشان داده شده است. یافته مقاله حاکی از آن است که گرایش به شرق در مناسبات سیاسی و اقتصادی کشورمان کمتر به عنوان یک راهبرد منسجم و ارادی از درون و بیشتر در چارچوب واکنش به تشدید تحریم های بین المللی علیه کشورمان در مقاطع زمانی خاص، دنبال شده است.
تحول در ساختار قدرت جهانی و تأثیرآن بر روابط ایالات متحده و عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با فروپاشی شوروی و تبدیل ساختار قدرت جهانی از دوقطبی به تک قطبی، بار دیگر مناطق به عنوان خرده سیستم های تأثیرگذار اهمیت بالایی یافت؛ بر این اساس ایالات متحده نیز تلاش کرد تا با اولویت بندی خرده سیستم های منطقه ای بپردازد که در این مسیر خاورمیانه هم به نظر ژئوپلیتیکی و هم از نظر قطبیت انرژی جهان از اهمیت بالایی برخوردار بود. بر این اساس تعیین سلسله مراتب قدرت در خاورمیانه با توجه به دوری و نزدیکی به کانون قدرت جهانی انجام پذیرفت که این توزیع قدرت تلاش کرد تا به نزدیک کردن عربستان سعودی به عنوان بازیگر مورد حمایت ایالات متحده به مرکز و به حاشیه راندن ایران پس از انقلاب 1979 بپردازد. از سوی دیگر قطب های قدرت منطقه ای مانند جمهوری اسلامی نیز حاضر به پیرامونی شدن در ساختار قدرت منطقه ای نبود بنابراین، این امکان که توزیع قدرت مطلوب ایالات متحده در منطقه به هم بخورد افزایش می یافت که درنهایت ایالات متحده را به سوی تقویت عربستان سعودی سوق داد. بر این اساس سؤال اصلی این است که ایالات متحده از چه ابزارهایی برای تقویت عربستان سعودی استفاده کرده است؟ که پاسخ این سؤال را می توان در سه متغیر «تداوم روابط بر اساس منافع و تهدیدات مشترک»، «گستره و ماهیت روابط نظامی» و «وابستگی متقابل اقتصادی» جستجو کرد.
واکاوی سیاست خارجی دونالد ترامپ با تأکید بر هژمونی نظم جهانی لیبرال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 در سایه شعارها و برنامه های ساختارشکنانه داخلی و خارجی باعث شد تا بسیاری از صاحب نظران گفتمان حاکم بر سیاست خارجی دولت ترامپ را یک انقطاع رادیکال نسبت به گفتمان حاکم بر سیاست خارجی اسلاف آن و پایان هژمونی نظم جهانی لیبرال قلمداد کنند.در راستای بررسی و تحلیل ادعای فوق پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل سیاست خارجی دونالد ترامپ می پردازد.در این راستا پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال اساسی است که رویکرد ترامپ نسبت به نظم جهانی لیبرال در عرصه سیاست خارجی چگونه است؟ در پاسخ به سؤال فوق این فرضیه محوری مطرح می شود سیاست خارجی ترامپ با اسلاف خود تفاوت ماهوی و ذاتی ندارد لذا ترامپ نیز مانند سایر رؤسای جمهور آمریکا که از جنگ جهانی دوم به بعد به دنبال حفظ و تقویت هژمونی نظم لیبرال بوده اند ذیل استراتژی سیاسی- امنیتی «اول آمریکا» نه تنها به دنبال بر هم زدن این نظم نیست بلکه به دنبال ساختن نظم نوین بین المللی لیبرال با شیوه های جدید از جمله برهم زدن تعهدات کنونی آمریکا با جایگزین کردن تعهدات جدید است.با توجه به این که تحقیق حاضر یک تحقیق کیفی است لذا روش تحقیق آن توصیفی-تحلیلی است.
علل ساختاری پیدایش و عملکرد جنبش الحوثی و پیامدهای منطقه ای تأسیس این جنبش سیاسی- نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختارهای هر جامعه نقش مهمی در ایجاد گروه ها و نهادهای مردمی و دولتی آن جامعه دارند. ساختارهای سیاسی، مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی در یک جامعه یک کشور جهان بینی افراد و گروه های سیاسی و اجتماعی آن کشور را تشکیل و تغییر می دهند. در این راستا ایجاد گروه های سیاسی نه به خواست افراد آن گروه است بلکه ساختارهای فوق آن ها را وادار به ایجاد این گروه ها می کند. ساختارهایی که باعث پیدایش گروه های سیاسی می شوند حتی می توانند در سطح منطقه ای و بین المللی نیز تأثیرگذار باشند. براین اساس یک گروه یا حزب سیاسی در یک منطقه خاص ایجاد می شود اما دیر یا زود بودن این امر زیاد مهم نیست. سؤالات این پژوهش این چنین است که: 1- علل ساختاری شکل گیری و اقدامات جنبش الحوثی چیست؟ 2- این گروه چه جایگاهی در نظم منطقه ای دارد؟ در این راستا فرضیه ها براین قرارند که: 1- ساختارها و چارچوب های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه یمن باعث ایجاد و عمل کرد الحوثی گروه الحوثی شده است. 2- این گروه درصورت قدرتمند شدن می تواند نظم منطقه ای را دچار تغییرات جدی کند. و برای بررسی موارد بالا نگاهی به تاریخ و مذهب این گروه می اندازیم و در پایان به تأثیر این گروه در نظم منطقه ای اشاره می شود.
بحران دولت در لیبی و امنیت اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان سرنگونی قذافی، هیچ دولتی تاکنون نتوانسته است با اقتدار، حاکمیت واحدی را در لیبی ایجاد کند. لذا امروزه، لیبی دارای دو دولت مستقل است؛ «دولت وحدت ملی» که توسط سازمان ملل پشتیبانی می شود و«دولت موقت» که توسط پارلمان طبرق حامی ژنرال «خلیفه حفتر» در شهر البیضا در شرق این کشور تشکیل شده است. در فضای پساقذافی امید می رفت که حکومت جدید بتواند لیبی را به سمت مردم سالاری هدایت کند؛ اما در مقام عمل، تقسیم حاکمیت و تعارضات شدید سیاسی میان مدعیان قدرت، بحران اقتدار و ناامنی های ناشی از خشونت کنشگران قبیله ای و نیروهای سلفی، سبب شده است تا دولت پساقذافی عملاً حائز عنوان دولت ورشکسته شود. امروزه، با شدت گرفتن درگیری های میدانی میان گرو ه های مختلف سیاسی از جمله بین خلیفه حفتر و دولت وفاق ملی در طرابلس، امکان دولت سازی در این کشور، در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. پرسش اصلی مقاله این است: «بحران دولت در شرایط سیاسی نوین لیبی چه تأثیری بر امنیت کشورهای اروپایی دارد؟» فرضیه مقاله این است که «گسترش جنگ داخلی و هرج ومرج در دوران پسا فذافی، موجب شده است تا لیبی به عنوان یک دولت ورشکسته ، به پایگاهی برای مهاجرت گروه های ترورستی و قاچاق انسان به اروپا تبدیل شود.»
حضور اقتصادی چین در آفریقا و زمینه های بروز رقابت با آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخبگان چینی اولویت سیاستگذاری خود را بر ارتقای قدرت اقتصادی به عنوان محور قدرت ملی قرار داده که در این راستا قاره آفریقا با برخورداری از ظرفیت های فراوان سیاسی و اقتصادی مورد توجه قرار گرفت. اهمیت سیاسی–امنیتی–اقتصادی آفریقا به ویژه نگرانی از توسعه فعالیت های افراط گرایانه همراه با خشونت و وجودِ تهدیداتی همچون دزدی دریایی، قاچاق انسان و.. سبب شد تا آمریکا نیز راهبرد جدیدی را در قبال این قاره اتخاذ نماید. هدف از این مقاله بررسی فعالیت های چین و زمینه های بروز رقابت با آمریکا می باشد. سئوال اصلی پژوهش:حضور اقتصادی چین در قاره آفریقا چه تاثیری بر منافع، اهداف و زمینه های فعالیت آمریکا در این قاره داشته است؟ و فرضیه پژوهش عبارتست از: گسترش حضور چین در آفریقا در قرن جدید به همراه اولویت راهبردهای غیرنظامی هر دو طرف در این قاره، سبب آسیب پذیری و حساسیت دو سویه امریکا و چین نسبت به سیاست های یکدیگر در این قاره شده و این امر واشنگتن و پکن را در مسیر همکاری و پرهیز از رقابت مخرب سوق داده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.