در گذشته کمبود سرمایه مانع اصلی توسعه و پیشرفت کشورهای توسعه نیافته تلقی می شد و به این دلیل دور باطل توسعه برای این کشورها مطرح و راه خروج از آن نیز تزریق سرمایه و ثروت معرفی می شد. اما نگرش امروز کاملا متفاوت است، به طوری که وجود سرمایه شرط لازم برای توسعه است نه شرط کافی. زیرا برخی کشورهای در حال توسعه که منابع طبیعی و ثروتهای خدادادی و سرمایه اندکی داشتند، ثابت کردند که با همین سرمایه اندک می توان به توسعه و پیشرفت نایل شد. یکی از راهکارهای مناسب برای دست یابی به توسعه و پیشرفت اقتصادی، به کارگیری سیستم های مالی کارآ جهت به جریان انداختن سرمایه های راکد و کم در جامعه است. زیرا سیستمهای مالی کارآ به واسطه کارکردهای اساسی خود، یعنی گردآوری پس اندازها از منابع متنوع خصوصی و هدایت آنها به سرمایه گذاری های تولیدی و مولد و نه صرفا درآمدزا، ضمن روان کردن مبادله کالاها و خدمات، باعث کاهش ریسک و هزینه های تامین سرمایه می شوند و در نهایت، به واسطه دو مجرای تراکم سرمایه و نوآوری های فنی، آثار قابل توجهی بر ایجاد فرصتهای جدید شغلی و افزایش ظرفیتهای درآمدی خواهند داشت. موسسات تامین مالی خرد به عنوان بخشی از نظام پولی و اعتباری کشور می توانند نقش قابل ملاحظه ای در این زمینه داشته باشند. این موسسات می توانند به عنوان نهادهای مکمل سیستم مالی رسمی، سهم و نقش موثری را در تجهیز منابع خصوصا منابع راکد بخش روستایی داشته باشند (به عنوان نمونه گرامین بانک بنگلادش). بر این اساس سامان دهی این موسسات از اولویت به سزایی در برنامه های توسعه مربوط به بخش پولی کشور برخوردار می باشد. در این مطالعه سعی خواهد شد، با مروری گذرا بر عملکرد و تجربه موفق سایر کشورها به ویژه تجربه گرامین بانک بنگلادش و صندوقهای قرض الحسنه روستایی در ایران، با مقایسه نسبتهای نفوذ پذیری، خودکفایی مالی، ارزش سپرده به وامها، ارزش افزوده به اعتبارات پرداختی و ارزش افزوده به تعداد کارکنان در این موسسات راهکار مناسبی برای رفع مشکلات تامین مالی خرد در روستاهای کشورمان ارائه شود. بنابراین، هدف این تحقیق شناخت مزایا و معایب هر کدام و ارائه یک الگوی کاربردی و پیشنهادی برای کشورمان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاخصهای نفوذپذیری، خودکفایی مالی و ارزش افزوده به اعتبارات پرداختی مربوط به صندوق های قرض الحسنه روستایی به مراتب کمتر از این شاخص ها در مورد گرامین بانک بنگلادش است.
در سالهای اخیر غلبه نظریه برنامهریزی فرااثباتگرا بهراستی زمینه اجتماعی و سیاسی نظریهها را برجسته ساخته است. اثرگذاری این نظریه در اشکال گوناگون صورت گرفته است. از جمله در رویکردهای مشارکتی، پسامدرن و نوعملگرا تأثیر قابل توجهی داشته است. اما حوزهای که نسبت به این تحولات و تفاسیر گسترده واکنشی نشان نداده، گونهشناسیهای برنامهریزی است. گونهشناسیها روشهای اکتشافی برای دانشگاهیان و کارشناسان اجرایی فراهم میآورند تا بتوانند به کمک آنها چشمانداز عقایدی را به دقت ترسیم کنند، که بر رشته ویژهای تأثیر میگذارند. به همین جهت گونهشناسیها برای شناخت حوزة نظری متنوعی مانند برنامهریزی، اهمیت اساسی دارند. در این مقاله سعی شده که گونهشناسی فرا اثباتگرا در نظریه برنامهریزی ارائه شود. گونهشناسی من براساس مضامین گستردهای شکل گرفته که در فرااثباتگرایی مطرح است. مضامینی مانند این عقیده که تمام نظریهها به میزانی زیاد یا کم هنجاری هستند، مفهوم غیرخطی از زمان و پیشرفت و معرفی درجة تغییر فضایی و زمانی در هر شناختی که به تدوین، تفسیر و کاربرد نظریه مربوط باشد. نتیجه این کار رویکردی است که مخالف دوگانگی سنتی موجود در نظریه برنامهریزی است، یعنی تمایز رویهای-محتوایی و شکاف نظریه- کاربست. همچنین این مقاله ضمن ارائه تفسیر متنوع و منحصر به فرد مکانی از نظریه برنامهریزی در مقیاس ملی و زیر ملی، به رد این ایده میپردازد که تفسیر محلی از نظریهها و کاربرد آنها میتواند با ایدههای حاکم در مقیاسی بالاتر (اغلب فرا ملی) سازگار باشد .
هدف از مقاله حاضر بازنگری عملکرد اقتصاد ایران از سال 1350 تا 1377 و اندازه گیری اهمیت نسبی منابع ارزی، پس اندازهای داخلی و منابع بخش دولتی در رشد اقتصادی ایران است که به وسیله یک مدل ساده سه شکافه پیگری شده است نتایج حاصله نشان می دهد که ارتباط مثبت، قوی و معنی داری مابین سرمایه گذاری و نرخ استفاده از ظرفیت وجود دارد. الگو سپس برای دوره 1378 تا 1383 تحت دو سناریو یا دو مسیر رشد gdp، 5/5% و 6% شبیه سازی شده است. نتایج نشان می دهد که با توجه به ساختار دولتی اقتصاد ایران محدودیت منابع مالی دولت یا پس اندازهای بخش دولتی تا پایان برنامه سوم رشد اقتصادی را محدود می کنند. در عین حال بایستی توجه داشت که درآمد دولت شدیدا به درآمد حاصله از فروش نفت متکی است همچنین از دیگر نتایج که می توان اخذ کرد اینست که سرمایه گذاری مورد نیاز برای رشد یک درصد نرخ استفاده از ظرفیت در سناریوی اول 7/3% gdp و در سناریوی دوم 7/2% gdp است.
مقدمه : در حالی که رشد اقتصادی و توسعه نسبتا موزون و شتابان جمهوری کره طی 3 دهه گذشته تجربیات ارزشمند و آموخته های فراوانی برای دست اندرکاران برنامه ریزی کشور در بر دارد ، جهت گیری های آتی این کشور نیز می تواند مد نظر قرار گیرد . در این میان از واقعیت های بسیار مهم در فضای توسعه کره جنوبی ، وجود ویژگی های فرهنگی و اجتماعی خاصی است که محرک رشد این کشور بوده است ؛ سخت کوشی و جدیت در کار ، جاه طلبی مثبت و به عبارتی جستجوی تعالی همراه با تقویت انگیزه های پیشرفت ، وجدان کاری و سلامت اجتماعی و برخی عوامل موثر دیگر به طور کلی در حرکت شتابان رو به جلوی کره نقش داشته اند . ...
رابطه رشد اقتصادی و سهم دولت در اقتصاد موضوع مورد بحثی است که در این زمینه مطالعات نظری و تجربی به نتایج یکسانی نرسیده اند . با توجه به این نتایج رابطه دولت و رشد اقتصادی ایران در این مقاله از دو جنبه بررسی شده است .1)در دوره ای که رشد اقتصادی پایین بوده بین سهم دولت و رشد رابطه منفی وجود داشته است 2)در دوره هایی که رشد اقتصادی بالا بوده بین سهم دولت و رشد رابطه مثبت وجود داشته است . ...
از میان بردن شکاف توسعه هدف اصلی برنامه ریزی برای کشورهای در حال توسعه همچون ایران است . نکته حائز اهمیت در این راستا ، درک این نکته است که نه تنها اندازه ، بلکه ماهیت شکاف توسعه ، برای کشورها و یا حتی برای یک کشور در دوره های مختلف متفاوت است . مقاله حاضر در این چارچوب و با هدف ارزیابی شکاف توسعه ایران در فضای اقتصاد دانش نوشته شده است . به این منظور علاوه بر این که شرایط اقتصادهای دانش با اقتصادهای سنتی مقایسه شده اند ، مفهوم شکاف ایده یا دانش ( شکاف توسعه در اقتصاد نوین ) و شکاف عوامل ( شکاف سنتی توسعه ) نیز بیان شده اند . ...