فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۸۸۵ مورد.
انگاره چلکوفسکی در عزاداری شیعه؛ نقد دیدگاه چلکوفسکی در مجموعه «Shi’ism»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهه حاضر نقد مقاله «Popular Shi’i Morning Rituals» (مقاله 44) از مجموعه «Shi’ism» نوشته دکتر پیتر چلکوفسکی است. نگاه ایشان به مراسم عزاداری شیعه با وجود بی طرفانه نگاشتن او، همانند نگاه بسیاری از مستشرقان کاستی هایی دارد. وی با بیانی توصیفی به شرح مراسم عزاداری در نواحی مختلف شیعه نشین جهان می پردازد. مبنای وی در بررسی این برنامه ها بر نگاه نمادین یک ناظر بیرونی و بدون کمک گرفتن از آموزه ها و مصادر شیعه استوار است. یکی از راه های شناخت باورهای یک جامعه، بررسی نمادهای موجود در آن محیط است که نویسنده از این روش در تحلیل های خود استفاده کرده است. نوشتار حاضر درصدد اثبات این امر است که چنین روشی نمی تواند بیان درستی از شعائر و آموزه های شیعه ارائه نماید و با کاستی ها و مشکلاتی همراه است.
این پژوهه در دو محور کاستی ها و امتیازات، به نوشته چلکوفسکی نگاه می کند و نکات مثبت این مقاله را در شکل و ساختار مقاله و روش نویسنده و کاستی های آن را با دو رویکرد محتوایی و روشی مورد تحلیل قرار می دهد.
نظرگاه/ نگاهی به ادوار تمدن اسلامی
حوزههای تخصصی:
زندگانی دوازده امام (ع) در کتاب شواهد النبوة جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد النبوة عبدالرحمن جامی (د. 898 ق) از جمله کتاب های نگارش یافته توسط یکی از دانشمندان اهل سنت است که با ذوقی صوفیانه نگاشته شده است. جامی در این کتاب به زندگانی پیامبر (ص)، دوازده امام (ع) و اصحاب، با رویکرد دلائل نگارانه پرداخته و در باره امامان (ع)، همان گزارش هایی را ارائه کرده که بی کم و کاست در منابع شیعی یافت می شود. رویکرد این کتاب تقریبی است و به گستردگی به نقل معجزات، کرامات و خوارق عادات ائمه پرداخته است. روند یاد کردن از مناقب ائمه که از قرن چهارم در کتاب های نخستین صوفیان، آغاز شده بود، در قرن نهم با تدوین کتاب هایی همچون شواهدالنبوة کامل گشت، به گونه ای که یکسانی و مشابهت اطلاعات در زمینه زندگانی ائمه در دو گروه منابع شیعی و سنی مشاهده می شود. این مقاله با بررسی بخش زندگانی و کرامات دوازده امام (ع) در شواهدالنبوة و مقایسه آن با مطالب مندرج در کشف الغمة علی بن عیسی اربلی (د. 692)، دانشمند شیعی قرن هفتم، در صدد نشان دادن، همخوانی و یکسانی منابع اهل سنت و شیعیان در خصوص گزارش زندگانی ائمه برآمده است.
خاطره و بخشش؛ مصاحبه با پل ریکور
منبع:
گفتگو ۱۳۷۷ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
گزارشی درباره آخرین کتاب جوزف استیلگتیز
منبع:
شهروند ۱۳۸۷ مهر شماره ۶۸
حوزههای تخصصی:
شاهزاده حسین قزوین: مقایسه و تحلیل معماری
حوزههای تخصصی:
مبانی علم تاریخ در تفکر و صاف
حوزههای تخصصی:
کتاب تجزیه الامصار و تزجیه الاعصار، مشهور به تاریخ وصاف، تألیف عبدالله شیرازی، مقلب به وصاف الحضره، یکی از مهم ترین متون تاریخنگاری ایرانی است.این اثر، افزون بر اخبار تاریخی، دیدگاه های مؤلف درباره ی اصول و مبانی دانش تاریخ را نیز در بردارد.این نوشتار می کوشد از خلال سبک تاریخنگاری و صاف و همچنین اشارات مستقیم و غیرمستقیم او، به دیدگاه هایش در این زمینه دست یابد.برای تحقق این هدف، پرسشس چنین مطرح شده است:دیدگاه های معرفت شناسانه ی وصاف شیرازی درباره ی مبانی علم تاریخ چیست و چه تأثیری در روش تاریخنگاری وی داشته است؟در پاسخ به این پرسش فرضیه ای نیز ارائه شده است:بینش معرفت شناسانه ی وصاف شیرازی دربارهی مبانی علم تاریخ، سبب اتخاذ روش علی، انتقادی، بر پایه ی بی طرفی تاریخی شده و تاریخنگاری وی را از سطح یک واقعه نگاری به سطحی نزدیک به تاریخنگاری علمی ارتقاء داده است. در این مقاله ضمن مروری بر زندگینامه ی وصاف شیرازی از دیدگاه های او درباره ی چیستی تاریخ، فایده و هدف معرفت تاریخی و ملاحظات روش شناختی در اثر او سخن رفته است.وصاف به علم بودن معرفت تاریخی باور داشته و تاریخ را از اقسام حکمت دانسته است.او در روش تاریخنگاری خود به دو رویکرد انتقادی و علی توجه داشته و کوشیده است با رعایت بی طرفی تاریخی، این دو رویکرد را در تاریخ خود به کار بندد.بدینسان او از واقعه نگاری محض فاصله گرفته و بینش تاریخی را از مرزهای سنتی و رایج آن فراتر بوده است
از روایت نگاری تا پژوهشگری تاریخ در جهان غرب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تاریخ، این تکاپوی آدمی برای شناخت هویت خویشتن و تفسیر جهان، چگونه نوشته میشود؟ آیا تاریخ تکرار ملالت بار روایت پردازی راویان شیرین سخن است یا دانشی و معرفتی برگرفته از روحیه پرسشگری و پویندگی انسان؟ برای درک عمیق از معنا و مفاد تاریخ باید دید که تاریخ را چگونه مینویسند. این جستار میکوشد تا با نگاهی گذرا به سیر تحول و تطور نگارش تاریخ در اروپا- که ما امروزه آن را کانون مدرنیسم و پیشرفت میدانیم- دگرگونیهای حادث شده در بستر زمانی دیرپا را، به معرض دید درآورد ؛ تا بدرستی مشخص گردد که چگونه تاریخ نگاری از روایت پردازی و شرح حال نویسی به تحلیل مسائل تمدنی و اجتماعی تبدیل شد و از نگرشی دیکتاتور مآبانه به دیدگاهی دموکراتیک متمایل گردید. مقاله در چند پاره تنظیم شده و به مهم ترین ادوار تاریخ نویسی در قاره اروپا و جهان غرب- از سده های آغازین تاریخ نگاری در عهد یونان باستان تا مکاتب نوین سده 20 میلادی- و نظریات و کوشندگان هریک از این مقاطع میپردازد. امید است آشنائی با روند تحولات مذکور و مقایسه آن با سیر تاریخ نگاری در شرق و بویژه ایران، بتواند به روشن شدن پاره ای از کاستیهای موجود در قلمروی تحقیقات تاریخی ایران معاصر کمک نماید.
نگاهی به «تاریخ الفی»
حوزههای تخصصی: