در تاریخ تمدن اسلامی، شهر مشهد یکی از شهرهای مقدس به حساب می آید که تاریخ خاص خود را داراست. بخشی از پایه های تاریخ نگاری این شهر مبتنی بر آثار معماری موجود در حرم رضوی است. یکی از مهم ترین این آثار معماری، کتیبه هایی است معروف به خشت های سلطان سنجری که منسوب به عصر سلطان سنجر سلجوقی است. مسئله ی این تحقیق آن است که مورخان تاریخ ایران دوره اسلامی در عصر صفوی و قاجاری، به خاطر گرایش های شیعی تلاش داشته اند پیشینه ی هویت شهری مشهد را در نسبتی مستقیم با احداث آثار مرتبط با حرم رضوی تعریف نمانید؛ اما به نظر می رسد همین امر منجر به انحراف آنها از واقع نگری در مورد دوره ی احداث کتیبه های سنجری شده است. به طوری که بر اساس شواهد گرد آوری شده در این مقاله و بر اساس روش تاریخ تحلیلی، بنای کتیبه های سنجری به دوره ی سلطان محمد خوارزمشاه تعلق دارد، و نه سلطان سنجر سلجوقی. این مقاله تلاشی در راستای بازنگری انتقادی در یکی از منابع اسنادی تاریخ نگاری حرم رضوی و شهر مشهد، به نام کتیبه های سنجری است. دستاورد این تحقیق آن بوده است که کتیبه های سنجری، بر خلاف آنچه که در متون تاریخ نگاری متأخر در عهد قاجاری آمده است در دوران سلطان محمد خوارزمشاه ساخته شده اند.
سلسله ذهبیه با داشتن پیشینه حمایت همه سویه از حکومت صفوی (907-1135ق)، به ناگهان با سقوط اصفهان و حوادث پس از آن، از جمله روی کارآمدن حاکمیت افشاریه و زندیه (1149-1209ق)، روبرو گردید. سیر فعالیتهای اجتماعی – سیاسی این سلسله در طول این سال ها، از جمله دوره هایی است که پژوهش روشمند و مستقلی درباره آن انجام نگرفته است. از این رو مسأله اصلی پژوهش حاضر هم ناظر به چگونگی تعامل و سلوک سلسله ذهبیه با حاکمیت سیاسی در طول سالیان مورد بررسی می باشد.
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از منابع اصلی و منابع طریقتی سلسله ذهبیه، در روشن شدن این مسأله گامی بردارد. بر اساس یافته های تحقیق، طریقت ذهبیه در دوره افغان ها، در برگرداندن خاندان صفوی بر سریر سلطنت تلاش کرد، در زمان نادر شاه با توجه به سیاستهای مذهبی خاص او، این سلسله به دوران رکود و انزوا رفت. اما در عصر کریم خان با انتخاب شیراز به عنوان پایتخت و ارادت کریم خان به قطب ذهبیِ عصر خود، این طریقت دوباره اوج گرفت. از اینرو فرایند رفتار ذهبیان در پیوند با مواضع فرمانروائیهای سه گانه –افغانها، افشاریه و زندیه- شکل گرفت. مواضعی که در گستره دوری تا نزدیکی با صفویان نیز معنا می یافت.
ارداویرافنامه یکی از متون پهلوی ساسانی است که شرح معراج موبدی به نام ارداویراف به بهشت و دوزخ در آن نگاشته شده است. هرچند این اثر دارای درونمایه ای دینی است ، اما بسیاری از ساختار های اقتصادی نظام ساسانی را می توان در آن یافت . این تحقیق به شیوه اسنادی کتابخانه ای بر پایه تحلیل محتوی انجام شده است و در پی یافتن ردپای ساختارهای اقتصادی نظام ساسانی در کتاب ارداویرافنامه می باشد ،وهدف آن اعتبارسنجی کتاب ارداویرافنامه است. در این تحقیق نخست ساختار های اقتصادی کتاب بررسی وسپس با ساختار های اقتصادی نظام ساسانی مقایسه می شود و نتیجه تحقیق چنین است که ساختارهای اقتصادی کتاب کاملا هماهنگ و همسو با ساختار های اقتصادی نظام ساسانی هستند و لذا کتاب ارداویرافنامه می تواند به عنوان یک منبع معتبر جهت بررسی ساختار های جامعه ساسانی مورد استفاده محققین قرار گیرد.