تشکیلات عصر صفوی در عصر شاه اسماعیل همواره در حال جابه جایی ازنقطه ای به نقطه ای دیگر بود. در دوره شاه طهماسب علاوه بر تنظیم دفاتر دیوانی در محل مرکز قدرت سیاسی، دفتر خانه در کنار دربار حکومتی استقرار یافت. اگر چه گزارش های تاریخی از چگونگی این اسناد و دفاتر به طور مستقیم سخنی نگفته اند، اما زمانی که از عناصر و عوامل دیوان های دولتی گفتگو می کنند، اطلاعات پراکنده ای از این تشکیلات به دست می دهند. این گزارش های ضمنی برای مطالعه و بررسی دفاتر دیوانی عصر صفوی اهمیت زیادی دارند؛ چرا که حکومت صفوی بیش از دو قرن ادامه یافت و میراث گرانبهایی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از خود به یادگار گذاشت که بخشی از مستندات آن در دفاتر دیوانی ثبت و ضبط شده است و امروزه در دسترس نیست. بنابر این آنچه که امروزه در باره این دفاتر قابل بحث و بررسی است، علت و چگونگی امحای این دفاتر دیوانی است. علی رغم نبود گزارش شاهدان عینی و مورخان معاصر تهاجم افاغنه، همواره محققان و پژوهشگران تاریخ، نابودی آن ها را فقط به حمله افاغنه نسبت می دهند، در حالی که بخشی از علل چنین اقدامی را باید یا در روحیات ماجراجوئی حکمرانان و منفعت طلبی عناصری دید که منافع خویش را در نابودی این دفاتر می دیدند و یا ناشی از بی مبالاتی فرمانروایان و حکمرانانی دانست که تعلق خاطری به آثار و اسناد تاریخی نداشتند.
چکیده: بررسی ماهیت اجاره داری بندرعباسی در دوره قاجاریه نقش مهمی در شناخت تعملات ساحل نشینان سواحل شمالی و جنوبی دارد. بررسی این اخرین نمونه های عینی از سنت مقاطعه، برای پاسخ به برخی ابهام ها ضروری می نماید. مالیات و عوارض گمرکی بندرعباس از آغاز دوره قاجار با قبول تابعیت به حکمران بستک و سپس مسقط واگذار شد. در برخی تالیفات به دلیل عدم توجه به سنت مقاطعه، به اشتباه جزایر و بنادر ساحل ایران جزو قلمرو مسقط تصور می گردد. تحول در مناسبات منطقه ای با توجه به قدرت روزافزون و سیاست انگلستان و عقب ماندن دربار قاجار از تحولات جدید، به تدریج تعاملات آل بوسعید و حکومت مرکزی را خدشه دار کرد. این مقاله با رویکردی تحلیلی، ضمن بررسی ماهیت اجاره داری بندرعباس و نقش ان در تعملات آل بوسعید با حکومت مرکزی ایران، به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که اجاره بندرعباسی به حاکم یا امام مسقط در بر گیرنده چه نکات مهمی در خصوص سنت های مدیریتی حاکم بر منطقه خلیج فارس است؟ فرض غالب بر این است که موضوع اجاره داری بندرعباس بیانگر نوعی ارتباط نزدیک حکمرانان مسقط با حکومت مرکزی ایران بر اساس یک سنت تاریخی مقاطعه است.هرچند تحولات سده 19م/13ه و استقرار تدریجی پایه های سبک نوین اقتصادی و تجاری اروپا آن را به گونه ای دیگر نمایان ساخت.
پژوهش حاضر که بر مبنای آثار افلاطون و با هدف گزارش واقع بینانه تر سیمای سوفیست و اثرات حضور آن بر نظام آموزشی آتن عصر پریکلس با در پیش گرفتن روش توصیفی و تحلیل مفهومی انجام شد، ضمن بیان قدمت بسیار سوفیست ها، تغییر معنای واژه سوفیست و تأکید بر تفکیک سوفیست های خردمند قدیم از جنبش سوفسطائی و اینکه سوفیست در آثار افلاطون با چهره نیرنگ بازانه و اجبار دیگران به گفتار متناقض شناخته می شود، با طرح سه مسأله، سیمای واقع بینانه تری از سوفیست های آموزگار ارائه می دهد. بنابر نتایج مسأله نخست، همیشه سوفیست بودن مساوی بی دینی نیست، بلکه شناخت های محدود به همراه تعصبات و غرض ورزی ها باعث می شد صرف برچسب سوفیست خوردن عاملی برای تعقیب سوفیست ها به عنوان مجرمان مذهبی باشد. مسأله دوم اینکه، به رغم بدگویی و مخالفت با ادعاهای سوفیست ها، آن ها افرادی کاملاً مطرود و منفور نبودند، بلکه گاه حقیقتاً ستایش می شدند. همچنین بهره گیری از تعالیم آن ها نشان داد که نه تنها کلیه تعالیم سوفیست ها فاقد ارزش نبوده، بلکه در برخی دانش ها کسی به خردمندی آن ها نبوده است. براساس مسأله سوم، افلاطون به هیچ وجه اصل دریافت مزد توسط سوفیست ها را نفی نکرده و منشأ ایراد بر دریافت مزد را جوانان بدرفتاری می داند که محصول فن سخنوری سوفیست ها بودند. وی با نشان دادن رعایت انصاف در دریافت مزد توسط برخی سوفیست ها و دریافت تعالیمی بدون پرداخت مزد توسط سقراط، اتهام فرصت طلبان سودجو را تا حدود زیادی از آن ها برطرف می سازد.
عکس، از اسناد مهم در زمینه بازیافت تصویری فرهنگ و تمدن گذشته در تاریخ معاصر به شمار می رود. تغییرات ساختاری در عکس های تاریخی، با توجه به عوامل مؤثر بر آنها در طول زمان، منجر به آسیب های تصویری متعددی می شود. تغییر ساختارهای تشکیل دهنده عکس، آسیبهای بصری در آن را به دنبال خواهد داشت که میتواند موجب تغییرات مفهومی و زیباییشناختی در آن گردد.
هدف: این پژوهش به بررسی تغییرات شیمیایی منجر به آسیب در دو عکس پایه کاغذی متعلق به سال های انتهایی دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی می پردازد، که شامل معرفی عکس های مورد نظر، بررسی وضعیت آنها و دلایل آسیب دیدن این عکس ها با توجه به آزمایش های انجام شده می باشد.
روش/ رویکرد پژوهش: ارزیابی ها و آزمایش ها، با استفاده از آزمایش SEM/EDS و FTIR بر روی نمونه ها انجام شد و بر اساس نتایج به دست آمده آسیب های موجود مورد بررسی قرار گرفتند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، معلوم شد که داروی ثبوت بیش از میزان مجاز بر روی عکس ها وجود دارد که این امر نشان دهنده شست وشوی ناکافی پس از ثبوت، در فرآیند ظهور عکس می باشد. باقی مانده این ماده، با نفوذ بر روی لایه تصویر در طول زمان، در حضور رطوبت، لکه های سولفیدی را تشکیل داده است. از طرف دیگر، تجزیه داروی ثبوت، باعث ایجاد نواحی زرد مایل به قهوه ای در تصاویر شده است و تجمع نقره در سطح محوشدگی تصاویر را موجب گردیده که در نمونه پهلوی از شدت بیشتری برخوردار است. استفاده از دی اکسیدتیتانیوم، به عنوان رنگدانه سفید در پایه کاغذ عکس مربوط به دوره پهلوی اول، انفصال لایهها را تشدید کرده است. در واقع، عدم شست وشوی کافی پس از ثبوت و ضعف تکنیکی در مراحل تولید عکس و نگهداری آن مهم ترین عوامل اولیه شکل دهنده آسیب های کنونی در این تصاویر تشخیص داده شد