ابریشم، یکی از اقلام صادراتی ایران از گذشته های دور بخصوص از زمان صفویه تا اواخر دوره قاجاریه
به حساب می آمد. این فرآورده در عصر قاجار به لحاظ تولید، کمیت و کیفیت، فراز و نشیبهای زیادی داشته است. بااین وجود، نقش و اهمیت بنیادی آن را در تجارت ایران نباید نادیده گرفت. ابریشم در کنار محصولات دیگری نظیر پنبه و پوست، نقش مهمی در مناسبات بازرگانی ایران ایفا می کرده است. بخشی از تجارت ابریشم ایران، از طریق بنادر جنوب ایران مانند بندرعباس و بوشهر صورت می گرفت. علاوه بر این به واسطه نزدیکی مناطق ابریشم خیز شمال کشور بویژه گیلان (کانون ابریشم ایران) به روسیه و وجود راه آبی دریای خزر و مرزهای زمینی نظیر راههای تبریز- جلفا - ایروان- تفلیس و یا تبریز- خوی- ارزروم - طرابوزان، بخش عمده ای از تجارت ابریشم ایران از طریق راههای مذکور بخصوص از طریق دریای خزر و بنادر آن انجام می گرفته است. به همین دلیل، در این تحقیق سعی شده با استناد به اسناد بازمانده از دوره مورد تحقیق و آثار مؤلفانی که در عصر قاجار در مورد ابریشم ایران به نگارش درآمد ه است، ابریشم و تجارت آن در عصر قاجار بویژه از راه دریای خزر در بازه زمانی 1243-1327ق./ 1828-199م. مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. به طور کلی تحقیق حاضر، با تکیه بر اسناد و داده های آماری، ابریشم و تجارت آن را در ایران عصر قاجار و از راه دریای خزر، بحث و بررسی می کند
نخستین تحول مشروطه خواهانه در جهان اسلام، به سال 1876 م/1293 ھ.ق، در امپراتوری عثمانی به وقوع پیوست. این در حالی بود که نهضت مشروطه در ایران، سی سال بعد از آن (1906م/1324 ھ. ق) رخ داد که بالطبع تحولات و دگردیسی های بزرگی را برای هر دو کشور به دنبال داشت.بین دو حادثه مورد نظر تشابهات و تفاوتهای زیادی وجود دارد که باید در جای خود به همه آنها پرداخت. در این مقاله تنها به مساله اختیارات سلطان در قانون اساسی مشروطه اول عثمانی و قانون اساسی مشروطه ایران توجه شده است. به همین سبب در ابتدا امتیازاتی که در متن دو قانون یاد شده برای مقام سلطان در نظر گرفته شده، و در ادامه مواد و بندهایی که اختیارات سلطان را مورد توجه قرار داده، تجزیه و تحلیل شده است.ماحصل مقایسه پیش گفته، نیل به این موضوع است که دامنه اختیارات سلطان در قانون اساسی مشروطه اول عثمانی بسیار متوسع بوده است، تا جایی که هیچ مانعی را در مسیر شکل گیری استبداد حمیدی ایجاد نمی کند. این در حالی است که در قانون اساسی مشروطه ایران دامنه اختیارات سلطان در مواردی- که در متن مقاله توضیح آنها خواهد آمد- محدودتر و دارای انقباض بیشتری است.
هجوم مغول در قرن 7 ه.ق، تاثیرات عمیقی بر جامعه ایران برجای نهاد. گذشته از تاثیرات سیاسی و نظامی حمله مغول، که در خصوص آن، کتب ،مقالات و رساله های متعددی به رشته تحریر در آمده است. تاثیرات فرهنگی این هجوم نیز مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، که دراین میان، ادبیات به واسطه اتکا به منابع غنی این دوران از جایگاه والایی برخوردار است. در این مقاله سعی برآن است که با توجه به تراوشات ظریف شعرا و ادبای ایران عصر مغول، واقعیت اجتماعی و اوضاع جامعه از خلال ابیات و سطور نوشته های آنان باز آفرینی گردد.