فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۸۳ مورد.
اشکال مالکیت ارضی در سیستان از صفوی تا پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی افشار اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
هدف : هدف این پژوهش بررسی اشکال مالکیت ارضی در سیستان، از دوره صفوی تا پهلوی دوم است.
فرضیه تحقیق : مالکیت در سیستان تحت تأثیر جریانات سیاسی و حکومتی قرار داشته است.
روش پژوهش : این پژوهش با شیوه کتابخانهای و روش توصیفی – تحلیلی به تبیین انواع مالکیت ها در سیستان، با تکیه بر گزارشها و اسناد تاریخی و نتایج مترتب بر آن پرداخته است.
یافته ها و نتایج : نتایج بهدست آمده نشان می دهد در سیستان دوره صفویه انواع مالکیت ها وجود داشته، اما در دوره ناصرالدینشاه قاجار همه اراضی خالصه شدند، تا اینکه در دوره پهلوی اول اراضی میان اهالی سیستان تقسیم شد؛که اگرچه برخلاف انتظار منجر به بهبود کامل اوضاع زندگی کشاورزان و اعاده حقوق قانونی آنان نگردید، اما می توان آن را نخستین گام در جهت بهبود نسبی و تثبیت امر مالکیت خصوصی تلقی کرد.
ماهیت روابط اقتصادی آلمان و ایران از 1277 تا 1318/ 1898 تا 1940(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار روابط خارجی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول روابط خارجی
این مقاله روابط اقتصادی ایران و آلمان را از منظری نوین بررسی می کند. مقالة حاضر، تلاش می کند با اتکا به نظریه ای در اقتصاد سیاسی که برجسته ترین نمایندة آن پل سوئیزی است، ماهیت روابط اقتصادی آلمان را با ایران به بحث گذارد. این نظریه عبارت است از نظریة تجدید تقسیم مناطق نفوذ قدرت های سرمایه داری در کشورهای هم جوار که نهایتاً به جنگ منجر می شود. بنابراین، فرضیة اصلی مقالة حاضر این است که آلمان از دورة بیسمارک به بعد، به قدرتی اقتصادی در عرصة جهانی مبدل شده بود. این قدرت در شرایطی که کشورهای استعماری، اغلب نقاط جهان را در دستان خود گرفته بودند، تلاش می کرد بازاری مناسب برای کالاهای خود بیابد و به منبعی قابل اعتماد از مواد خام دست پیدا کند. یکی از این کشورها ایران بود. آلمان از دورة بیسمارک به بعد، تلاش کرد جاپایی در ایران باز کند؛ این تلاش با فراز و نشیب های فراوانی روبه رو بود و تا تحولات شهریور بیست، تداوم یافت. در ادامة این رقابت ها، دو جنگ بزرگ جهانی هم شکل گرفت که ماهیت آن به بازتعریف نقش قدرت های بزرگ اقتصادی در مناطق گوناگون جهان مربوط می شود.
تحولات زمین داری و مالکیت در سیستان دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سیستان «زمین» همواره عامل اصلی بسیاری از حوادث و تحولات تاریخی بوده است؛ به طوری که در طول قرن ها باعث پدید آمدن یک نظام زمین داری کهن، منسجم، مستدام و منطبق بر شرایط محیطی،اجتماعی و اقتصادی شده است. این روند تا دوره ناصرالدین شاه قاجار ادامه یافت. در اوایل دوره ناصری،اراضی سیستان خالصه اعلام شد و به صورت استیجاری در اختیار سرداران و خوانین (مستأجران خاص) قرار گرفت. با این تحول سایر انواع مالکیتها در سیستان از بین رفت. این شیوه تا سال 1311ش ادامه یافت؛ اما در این سال، به دستور دولت، تحولاتی در این شیوه به وجود آمد و و اراضی سیستان به صورت سهام اجارهای به عموم اهالی سیستان واگذار شد. (مستأجران عام) این شیوه مستأجری از سال 1311تا 1316ش به مدت پنج سال بر نظام ارضی منطقه حاکم بود. در این سال هیئت وزیران قانون فروش اراضی سیستان را به تصویب رساند؛ اما این اقدام نیز مشکلات ارضی و اختلافات منطقه ای را پایان نداد و پیامدهایی به دنبال داشت. این تکاپوها با تلاش های دولت برای کاهش قدرت سرداران زمیندار مصادف بود. به طورکلی می توان تحولات مالکیتی سیستان در دوره پهلوی اول را به سه دوره مستأجری، مدیری و خصوصی تقسیم کرد.
این مقاله به دنبال یافتن پاسخی برای این سؤالات است: چرا پهلوی اول به تقسیم اراضی سیستان دست زد؟ پیشینه و زمینه های این کار چه بوده است؟ پیامدهای انجام آن در سیستان چیست و نقش زمینداران سیستان در تحولات این دوره چگونه ارزیابی می شود؟
اقدامات میلسپو برای حل بحران نان سالهای 1323-1321(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اشغال ایران در پی جنگ دوم جهانی، اوضاع اقتصادی ایران وضع نا به سامانی یافت. برای حل این مشکل، دکتر آرتور میلسپو، به دعوت دولت ایران و با سمت رئیس کل دارایی، وارد این کشور شد. از مهم ترین مسائلی که وی برای حل آن تلاش نمود، بحران نان بود. بنا به درخواست میلسپو، وزارت خواروبار منحل شد و امور این اداره، زیر نظر وی قرار گرفت. محصول گندم و جو جزء اجناس انحصاری دولت بود. میلسپو این انحصار را شدیدتر کرد و اداره ای به نام «قسمت غله و نان» تأسیس نمود که عهده دار جمع آوری غله و نظارت بر امور نانواها و توزیع نان و آرد بود. مقاله ی حاضر در تلاش است به این سوال اساسی پاسخ دهد که دکتر میلسپو برای رفع بحران نان در سال های 1321 تا 1323 چه اقداماتی انجام داده و نتایج این اقدامات چگونه بوده است؟ در پاسخ به این سوال از منابعی همچون اسناد موجود در سازمان اسناد ملی ایران، آرشیو وزارت امور خارجه ایران، مذاکرات مجلس دوره ی سیزدهم و چهاردهم شورای ملی، روزنامه ی اطلاعات و روش توصیف و تحلیل اطلاعات تاریخی،استفاده شده است.
مبادلات و مناسبات اقتصادی ایران و اسرائیل
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول روابط خارجی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم روابط خارجی
بحران اقتصادی 1929؛ پیامدها و واکنش ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران اقتصادی 1929 همراه با رکود و ورشکستگی اقتصاد و صنایع جوامع سرمایه داری صنعتی، اقتصاد وابسته ی جوامع توسعه نیافته را که برای جوامع صنعتی مواد اولیه تولید می کردند، گرفتار بحران و مشکلات اقتصادی متعدد و مشابه هم نمود. در پی این مشکلات، جوامع توسعه نیافته واکنش های اقتصادی مشابهی از خود نشان دادند. با توجه به این مسأله، پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از کتاب ها، روزنامه ها، مجلات و اسناد و مدارک آرشیوی با طرح این پرسش که بحران اقتصادی 1929 چه پیامدهائی در ایران داشت و چه واکنش های اقتصادی برانگیخت؟ به بررسی پیامدهای بحران اقتصادی در ایران و واکنش های صورت گرفته به آن بپردازد.
دستاوردهای پژوهش مشخص می کند بحران اقتصادی 1929 در ایران همانند سایر جوامع توسعه نیافته رفتار اقتصادی به نسبت مشابهی در مناسبات بازار جهانی نظام سرمایه داری و تحمل پیامدهای بحران ایفا کرده است. دولت پهلوی در واکنش به بحران، اقداماتی نظیر تلاش برای افزایش کمی و کیفی صادرات، نظارت و مداخله در امور اقتصادی از طریق تاسیس نهادهای اقتصادی و وضع قوانین حقوقی و ایجاد صنایع در کشور و... انجام داده است که در این مقاله مورد واکاوی و تبیین قرار گرفته است.
ضرورت نوسازی اقتصادی از نگاه مطبوعات 1304 ـ 1300 هـ .ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های نخست قرن 13هجری/ 19میلادی، با شکست ایران در جنگ با روسیه و ورود ایران به چرخه نظام سرمایه داری غرب، اقتصاد ایران در بخش های کشاورزی، تجارت و صنایع دستی با بحران مواجه شد. با برقراری نظام مشروطه، طرح نوسازی اقتصادی در دستور کار مشروطه خواهان قرار گرفت، لیکن بحران های سیاسی ـ اجتماعی عصر مشروطه و اشغال ایران در سال های جنگ جهانی اول مانع از تداوم نوسازی در ساختار اقتصادی ایران شد. پس از کودتای ۱٢٩٩، لزوم نوسازی اقتصادی و نقش پول در نوسازی کشور مورد توجه روشنفکران تجددخواه قرار گرفت. در این راستا پیشنهاداتی در مطبوعات دوره مورد نظر در زمینه رونق کشاورزی، بهبود تجارت، ارتقا صنعت و واگذاری امتیاز به سرمایه گذاران خارجی مطرح گردید. بر این اساس در مقاله حاضر به بررسی و بازخوانی برخی از پیشنهادات مندرج در مطبوعات سال های 1300 تا 1304هـ.ش در خصوص لزوم نوسازی ارکان اقتصاد ایران پرداخته شده است.
بحران نان در قزوین بعد از شهریور 1321 تا 1323(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با سقوط رضاشاه در شهریور 1320، مشکل اصلی برخی از شهرهای ایران، کمبود غله بود که حضور و اشغال کشور توسط متفقین و احتکار گندم توسط محتکرین را از عوامل اصلی آن می توان برشمرد. قزوین نیز بنا به دلایل یاد شده دچار بحران نان شده بود. مسئلهی اصلی پژوهش حاضر، بررسی توصیفی ـ تحلیلی فرآیند بحران نان در این شهر است، با توجه به اوج بحران نان در این شهر در سال 1321، مردم به شدت در مضیقه قرار گرفته و بروز چنین وضعی، تبعات منفی در سطح شهر به بار آورده بود. دولت برای کنترل بحران، به عرضهی نان های کوپنی پرداخت، که به علت اضافه کردن برخی مواد غیر خوراکی به خمیر آن، از سوی نانواها، کیفیت خوبی نداشت. راهکارهای دیگری برای کنترل بحران در سطح کشور در سال های 1322 و 1323، به اجرا درآمد. واردات گندم از خارج، برنامه هایی برای افزایش محصول گندم و اصلاح بذر، انتشار آئین نامه های غله و نان برای جلوگیری از احتکار گندم، از جمله ی آنهاست که با اجرای آنها دولت توانست بحران را کنترل کند. در این میان، شکایات متعدد مردم از کمبود و گرانی نان و تلاش های مسئولین برای کنترل بحران، نقش مهمی در تسریع مهار بحران داشت. گزارش ها حاکی از تنزل قیمت نان از اواسط، 1322 در قزوین است.
تاثیر هنر ملل تابعه امپراتوری هخامنشیان بر هنر و معماری آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر هخامنشی، هنر درباری و متاثر از هنر ملل تابعه امپراتوری مانند بین النهرین، مصر، آسیای صغیر و به ویژه هنر اورارتو بوده است؛ نقوش برجسته دیواره ها و دروازه کاخ ها به ویژه در تخت جمشید، بیانگر نفوذ و تاثیر عناصر هنر مادی، ایلامی و بین النهرین (آشور و بابل) بر هنر هخامنشی است. همچنین پس از فتوحات کوروش در آسیای صغیر، هنر متعالی و ظریف یونانیان در بناهای هخامنشی به چشم می خورد. معماری به عنوان مهم ترین هنر هخامنشیان، ابتدا تحت تاثیر معماری ماد و ایلامی قرار گرفت. همچنین تاثیر عناصر معماری اورارتویی مانند؛ آرامگاه های سنگی، راهروهای باریک آرامگاه های شاهان هخامنشی به خوبی قابل تشخیص است. از طرفی فتح مصر توسط هخامنشیان و اقامت طولانی داریوش اول در مصر علاقه مندی و تمایل وی به معماری مصر را در او بیدار کرد که تجلی آن در کاخ داریوش در تخت جمشید به وضوح دیده می شود. هدف از این تحقیق مطالعه تاثیر هنرهای ملل تابعه بر هنر معماری هخامنشیان است.
بازیابی کاخ های هخامنشیان در برازجان با اتکا به داده های باستانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیرغم آنکه متون تاریخی، سنگ نوشته ها و الواح باقیمانده از عصر هخامنشیان اطلاعات ارزشمندی از چگونگی اداره قلمرو وسیع این امپراطوری قدرتمند را در اختیار گذارده، لیکن یافته های باستانشناسانه، که طرح کامل سازه های تشریفاتی این دوران را مشخص سازد، تنها به محوطه های انگشت شماری محدود شده است. بعلاوه، با وجود آنکه عظمت اندازه ها و ماندگاری مواد و مصالح فضاهای تشریفاتی این دوران آنها را اضمحلال ناپذیر می نمود، لیکن بواسطه گذشت زمان و تازیانه های محیط چنان ناپدید گشته اند که بدون انجام مطالعات مدتمند باستانشناسانه قابلیت بازیابی نمی یابند. چنانچه بناهای سلطنتی احداث شده به امر شاهزادگان، ساتراپ ها و فرمانروایان تابعه هخامنشیان را بر شمار کاخ های منطقه ای و فصلی پاشاهان این سلسله بیفزاییم، تصور ده ها نمونه از این کاخ ها در قلمرو وسیع امپراطوری هخامنشی بسیار آسان می شود. مع الوصف، همچنان پرسش هایی در خصوص تعداد واقعی این کاخ ها، توزیع مکانی آنها، رابطه های فرم و عملکرد و منزلت سیاسی استفاده کننده گان و نیز میزان ظهور سبکی واحد در احداث این بناها و ... قابلیت طرح می یابند.کشف سه نمونه از کاخ های این سلسله در حوالی شهر برازجان (استان بوشهر) اگرچه در پاسخ به پرسش های مطروحه کمک خواهد نمود، لیکن خود ابهاماتی را پیش روی باستانشناختی مورد استفاده در خصوص زمان ساخت، انگیزه سازندگان، سبک معماری و همچنین زمان و دلایل انقراضشان قرار داده است.نوشتار حاضر، که بر پایه اطلاعات بدست آمده از حفریات باستانشناسانه در سه کاخ مذکور شکل یافته، تلاشی است به منظور پاسخ به پرسش های مطروحه داده های باستانشناسی این تحقیق روشن ساخته که هر سه کاخ مذکور در آغاز فرمانروایی هخامنشیان و محتملا توسط همان معمارانی احداث گشته است که پاساگاد را بر پای داشته اند.همچنین، با اتکاء به این یافته ها و به احتمال بسیار زیاد، می توان گفت که دست کم یکی از کاخ های مورد کاوش در اثر هجوم بیگانگان، سوخته و در حالتی اضطراری رها شده است.
تجارت بوشهر و راه های تجاری آن در سال های 1293- 1324 ش./ 1914- 1945 م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت تولید هنر در دوره هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگیهای مهم هنر هخامنشی، تکرار نقش مایه های یکسان در آثار هنری این دوره طولانی و انسجام این هنر است. از این رو، بسیاری ازپژوهشگران ایده وجود الگوهای ثابت و از پیش تعیین شده برای این هنر را ضروری دانسته و آن را الگویی برای حجاران، پیکرتراشان و فلزکاران دانسته اند. اما پژوهش حاضر درصدد نمایش تفکر منسجمی است که با بهره-گیری از تفکری جامع به تدوین این الگوهای ثابت و متناسب پرداخته است. به این منظور بررسی میدانی بر روی نقش سر شیر بواسطه کثرت استفاده در هنرهای گوناگون هخامنشی و بازنمایی آن از وجوه گوناگون مورد نظر این مقاله قرار گرفته است. شیوه پژوهش استفاده از دستگاه ترسیم نماهای گوناگون برای دستیابی به ساختار هندسی این نقش مایه و نحوه بازنمایی آن در آثار نقش برجسته، سرستون و مجسمه ها و هنرهای کاربردی این دوره است. نتایج نشان میدهد که مدیریت هنری کارگاه های دربار، یک سازمان سه بعدی دارای انتظام معین ایجاد و بنا به نیاز بازنماییهای گوناگون، با استفاده از قوانین صفحات تصویر و ترسیم نمای مورد نظر، ضمن حفظ انسجام نقوش، نمای متناسب با جایگاه مورد نظر را پدید می-آورده است. از سوی دیگر، نتایج میتواند راهی برای تمایز آثار هنری کارگاه های دربار و دیگر آثار این دوره محسوب گردد.
تأثیر تمرکزگرایی بر اقتصاد سیاسی عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات سیاسی ایران، پس از جنگ جهانی اول شرایطی را رقم زد که ایجاد تمرکز سیاسی را به مهم ترین ضرورت جامعه ایران تبدیل کرد. تحقق این امر نیازمند ایجاد نهادها و فراهم کردن ابزارهایی چون ارتش، نظام های اداری و آموزشی جدید و شبکه حمل و نقل بود. انجام چنین کارهایی نیاز به صرف هزینه های زیاد داشت. به همین دلیل حکومت ناچار بود برای تأمین هزینه ها، منابع اقتصادی کشور را در اختیار بگیرد و به سیاست گذاری اقتصادی بپردازد. ماهیت خودکامانه حکومت انجام چنین کاری را آسان می کرد. در چنین وضعی، اگرچه حکومت می توانست سیاست های اقتصادی را در راستای تأمین منابع مالی مورد نیاز خود بکارگیرد. اما وابستگی اقتصاد ایران به بازار جهانی نظام سرمایه داری، و تأثیرپذیری اقتصاد ایران از تحولات بازار جهانی موجب می شد تا حکومت به تنها عامل تصمیم گیرنده در سیاست های اقتصادی تبدیل نشود. گرایش به صنعتی سازی در دوره رضاشاه تحت تأثیر همین عامل بوده است.
اهداف و روند سیاست فرهنگی دولت پهلوی اول برای ایلات و عشایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تکاپویی که در آستانه به قدرت رسیدن پهلوی اول،برای چاره اندیشی توسعه نایافتگی ایران صورت گرفت،ایلات و عشایر ایران در معرض اتهام قرار گرفتند که با مرکزگریزی،تمرد،غارت و ستیزه های مداوم ایلی و عشیره ای ایران بر پایه سه اندیشه دولت سازی،ملت سازی و مدون سازی اقدام به خط مشی گذاری برای ایلات و عشایر نمودند و پس از آرام سازی و خلع سلاح،اسکان و سلب قدرت از روسای آنان برای ساماندهی فرهنگی ایلات و عشایر چاره جویی هایی کردند. این پژوهش قصد بررسی این موضوع را دارد که دولت پهلوی اول چه برنامه ریزی های فرهنگی ای برای ایلات و عشایر کرده و این برنامه ها و با چه مقاصدی بوده است؟ اساس فرضیه پژوهش حاضر به این قرار است که در تکمیل سیاست عشایری،سیاست فرهنگی برای ایلات و عشایر بر محور سیاست سلبی،متحدالشکل ساختن لباس مردان و تغییر پوشش زنان که از آن به نام فرهنگ زدایی یاد شده و سیاست ایجابی،ایجاد مدارس و دارالتربیت های عشایری،که از آن به فرهنگ سازی تعبیر شده،قرار گرفت. از دید این پژوهش اهداف اساسی سیاست فرهنگ زدایی عبارت بود از: 1.القای قدرت دولت مرکزی. 2.از میان بردن مظاهر تکثر و تنوع.3.مدرن سازی و ستیز با سنت گرایی. انگیزه های دولت از اجرای سیاست فرهنگ سازی به قرار زیر توصیف و تحلیل شده است:1.تربیت فرزندان ایلات و عشایر و تقویت خوی شهر نشینی در آنان. 2.تربیت نیروی مبلغ و هوادار حکومت در بین ایلات و عشایر. 3.گروگان گیری خوانین زادگان در مدارس عشایری. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین سیاست گفتناری و سیاست کرداری دولت در این زمینه تفاوت وجودداشت و به علل نارسایی برنامه به ویژه عدم توجه به عامل زمان و شتابزدگی از سیاست فرهنگی دولت استقبال نشد،همچنین برنامه ریزی های فرهنگی دولت برای ایلات و عشایر اهداف دولت را تامین نکرد و به دلیل،تصورات قالبی سیاست گذاران درباره زندگی ایلی و عشیره ای،کمبود اعتبارات،ریشه داری سنت های ایلی و خشونت مجریان به سیاست ناکام و غیرموثری تبدیل شد
تحلیل سامانه نورگیری و تهویه در کاخ های هخامنشی تخت جمشید با تاکید بر تالار صد ستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از شواهد هنر معماری هخامنشیان در مرزهای کنونی ایران می توان کاخ های متعددی را برشمرد که در بخش هایی از استان های فارس و بوشهر پراکنده شده اند. در بیشتر پژوهش های باستان شناختی و معماری بر نحوه پراکندگی، ویژگی های ساختار معماری و نقوش برجسته تاکید ویژه ای شده اما توجه چندانی به رویکردهای مهندسی و طراحی معماری بخش های مختلف بنا های نشده است. در پژوهش حاضر تلاش بر این است که با رویکردی فنی و با تحلیل های مهندسی نحوه عملکرد سامانه تهویه و نورگیری بناهای تخت جمشید مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا پس از مطالعات کتابخانه ای و بررسی پیشینه تحقیق ، با استفاده از نرم افزار 3DMAX و مدل های سه بعدی طراحی شده، به بررسی موضوع پرداخته ایم. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که سامانه نورگیری و تهویه در کاخ های صد ستون، عمارت خزانه و برخی کاخ های مشابه دیگر، برخلاف طرح های پیشین به صورت جانبی بوده است؛ بدین شکل که اختلاف ارتفاع حاصل از دیوارهای خارجی و داخلی این کاخ ها، شرایط مناسبی برای نورگیری از جناحین دیوارها با تعبیه پنجره هایی در بالای آن ها فراهم می نموده است.
پیامدهای اقتصادی کشف حجاب و رکود بازار منطقه اصفهان با تکیه بر نقش فروشندگان دوره گرد یهودی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله ی حاضر برخی پیامدهای اقتصادی در جریان کشف حجاب رضاشاه (سالهای 15-1314) در حوزه فعالیت های بازار اصفهان مورد بررسی قرار می گیرد. در این پژوهش، اسنادی مبنی بر ورشکستگی اقتصاد بازاریان اصفهان پس از کشف حجاب رضاشاه مورد بررسی قرار گرفته است، که علت رکود بازار عملکرد فروشندگان دوره گرد و به ویژه فروشندگان دوره گرد کلیمی بوده است، که با مراجعه به درب منازل به زنانی که پس از جریان کشف حجاب تمایل به خارج شدن از منزل نداشتند، اجناس را می فروختند و همین امر بازار اصفهان را دچار رکود و ورشکستگی کرد. در این مقاله با بررسی نقش فروشندگان دوره گرد به ویژه نقش کلیمی های دوره گرد و ارتباطشان با بازار اصفهان و رویداد کشف حجاب در دوران پهلوی اول، با تکیه بر اسناد، واکاوی شده است و ارتباط تنگاتنگ این رویداد با بخش اقتصاد آن دوره مورد بازنگری قرار گرفته است.
مطالعه بخشی از یافته های باستان شناسی مرتبط با هنر دوره هخامنشیان در مصر
حوزه های تخصصی:
موضوع این تحقیق بررسی هنر هخامنشیان در مصر بر اساس یافته های باستان شناسی ایرانی در این سرزمین و آثار مصری در ایران می باشد. در این پژوهش از روش کتابخانه ای وبررسی و مطالعه گزارش های پژوهش های میدانی استفاده شده است. برای فهم تاثیرات فرهنگی هنری و آگاهی از گستردگی روابط متقابل تمدن ایران و مصر لازم است یافته های باستان شناسی کاوش های علمی در ایران و مصر مورد مطالعه قرار گیرد تا بر اساس حجم داده های باستان شناسی به سطح و گستردگی روابط فرهنگی و هنری دو تمدن پی برده شود. بر اساس پژوهش ها تا به امروز می توان این آثار را در دو دسته طبقه بندی نمود. 1. یافته های باستان شناسی ایرانی در مصر. 2. یافته های باستان شناسی مصری در ایران. بعضی از نمونه های ایرانی در مصر عبارتند از: کتیبه های هخامنشی به خط هیروگلیف از وادی «حمامات» و کتیبه های آرامگاهی هخامنشی و پاپیروس های به خط آرامی از جزیره «الفانتین» و همچنین نقش برجسته های هخامنشی در شهر باستانی «ممفیس» بر روی دیوارهای معبد «هیبیس» و یادگارهای معماری هخامنشی در مصر شامل معبد هیبیس و آثار معماری هخامنشی در الفانتین وسنگ یادبودهای داریوش در کنار کانال سوئز و همچنین مهر های حکومتی هخامنشیان می شود. در ایران، مجسمه داریوش، اشیاء، آلات و ابزار کوچک به دست آمده از کاخ داریوش در شوش، مهره های سوسکی دشت قزوین، ظروف کتیبه دار هیروگلیفی و یافته های طلسمی و اعتقادی از تخت جمشید مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. تحلیل نتایج این مطالعه تطبیقی نشان می دهد، که تاثیرگذاری هنر و معماری مصر بر ایران بیشتر بوده است.