فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش در سه سطح جهانی، ملی و محلی تعریف شده که در سطح محلی این پژوهش به منظور بسط و توسعه دیدگاه های مشارکتی در احیای مراتع و افزایش توان و ظرفیت ترسیب کربن و نیز بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی ساکنان محلی اجرا شد. لذا در این زمینه به بسیج و توانمندسازی جامعه محلی زنان به عنوان ابزار اساسی برای مدیریت و مشارکت، همیاران دائم در مدیریت و احیای مراتع تحت عنوان سرمایه زیست محیطی منطقه، تشکیل گروه های توسعه روستایی زنان به عنوان سرمایه اجتماعی، صندوق های خرد اعتباری زنان به عنوان سرمایه مالی و توسعه روستاها و... عمل کرده است. بررسی عملکرد زنان در این پژوهش نشان می دهد که آن ها با تشکل های سازمان یافته در قالب گروه های توسعه روستایی در امر احیاء مراتع در فعالیت هایی همچون بذرچینی از گیاهان بومی منطقه، احداث نهالستان ، کاشت و آبیاری گونه ها، در عرصه احیای مراتع مشارکت مستقیم داشته اند. هم چنین آن ها به طور غیر مستقیم با پذیرش نوآوری جدید سوختی، بوته کنی از مراتع را به میزان 75 درصد قبل کاهش داده اند و از طریق جمع آوری پس اندازهای کوچک خود در صندوق های خرد اعتباری به فعالیت های تولیدی- اقتصادی متنوعی برای کاهش وابستگی به شغل دامداری و استفاده از مراتع برای چرای دام اقدام کرده اند که نقش اصلی را در تعادل دام و مرتع داشته است.
تحلیل جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی با سلامت اجتماعی زنان (مورد مطالعه: زنان منطقه چهار شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن سنجش ابعاد مختلف سلامت اجتماعی زنان، رابطه این پدیده را با سرمایه اجتماعی مورد مطالعه و تحلیل قرار دهد. چارچوب نظری این تحقیق در بعد سلامت اجتماعی شاخص های استاندارد شده کییز است و در بحث سرمایه اجتماعی متأثر از اندیشه بوردیو است. این پژوهش پیمایشی و از نوع همبستگی و تحلیلی است، جامعه آماری این پژوهش زنان ۵۵ - ۱۸ ساله ساکن در منطقه چهار شهری تهران بوده اند که از میان آنها ۳۸۵ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری دادها پرسشنامه مصاحبه ای بوده است که مقدار پایایی آن برابر با 80 / ۰ است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 22 spss استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که میزان سلامت اجتماعی زنان در حد متوسط روبه بالا است که بالاترین مقدار میانگین مربوط به بعد پذیرش اجتماعی و کمترین مقدار، مربوط به بعد شکوفایی اجتماعی است. همچنین سرمایه اجتماعی از طریق (مشارکت اجتماعی + اعتماد اجتماعی) توانسته است ۵۹ / ۰ درصد از سلامت اجتماعی را تبیین کند و با توجه به نتایج تحلیل مسیر سرمایه اجتماعی به طور مستقیم با ۷۲۴ / ۰ واحد بر سلامت اجتماعی اثر گذار است.
بررسی برخی از عوامل اجتماعی مرتبط با فرهنگ مصرف در میان زنان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه که با هدف بررسی میزان عوامل مرتبط با فرهنگ مصرف در میان زنان شهر یزد انجام شده، به لحاظ زمانی مقطعی و به لحاظ روشی از نوع پیمایشی است. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است. جامعه ی آماری زنان 64-15 ساله ی شهر یزد و روش نمونه گیری خوشه ای بوده است. داده های به دست آمده که در بین 400 نفر از زنان شهر یزد که به صورت تصادفی توزیع شده، از طریق برنامه spss تجزیه و تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که میزان مصرف گرایی در میان زنان شهر یزد 68/28 درصد و از حد متوسط پایین تر است. بر اساس آزمون های انجام شده میزان مصرف گرایی با میزان دینداری، سبک زندگی و مدگرایی رابطه ی معنی داری داشته ولی با متغیرهای سن، تأهل، اشتغال، درآمد، تحصیلات و نگرش به جنسیت این رابطه معنی دار نشده است. نتیجه تحلیل رگرسیون نشان می دهد که سبک زندگی، دینداری و مدگرایی در مجموع 48 درصد از واریانس میزان مصرف گرایی را تبیین می کنند، سبک زندگی با مقدار بتای برابر با 0/62 و t=10/06 بیشترین میزان واریانس مصرف گرایی را تبیین می کند.
ارزیابی تطبیقی سیاست های جمهوری اسلامی ایران با روندهای جهانی در حوزه ی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دو قرائت از وضعیت خانواده در نتیجه ی فرآیند جهانی شدن وجود دارد. در قرائت اول، تغییر ساختارها و کارکردهای خانواده، به عنوان نشانه ای از فروپاشی و بحران در خانواده ی معاصر تلقی می گردد، در حالی که در قرائت دوم، تغییرات صورت گرفته در خانواده ی سنتی، به نفع تکثر اشکال خانوادگی و امری مطلوب قلمداد می شود. در بسیاری از کشورهای جهان قوانین و سیاست های متعددی در راستای پذیرش رویکرد دوم وضع شده که به شرایط بحرانی خانواده و تضعیف آن دامن زده است. نوشتار حاضر تلاش نموده تا ضمن بررسی سیاست های جهانی تقویت کننده ی تغییرات مفهومی و کارکردی نهاد خانواده در غرب، به بررسی سیاست های کلان و موردی جمهوری اسلامی ایران در خصوص خانواده بپردازد. این امر از طریق بررسی اسنادی، استفاده از رویکرد سیاست پژوهی و با تأکید بر ارزیابی سیاست ها انجام شده است. بررسی روند سیاست گذاری در جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد مجموعه ی سیاست های کلان اتخاذ شده در مقایسه با سیاست های جهانی، کاملاً خانواده گرا بوده و در تضاد با پذیرش سیاست های تکثرگرا در خصوص اشکال و مفهوم خانواده است. البته در راستای تکثر قوانین خانواده محور، در نظام جمهوری اسلامی ایران، قوانین و سیاست هایی نیز وضع شده که می توان آنها را همگرا با سیاست های جهانی ذکر شده قلمداد کرد. هر چند این امر به طور مستقیم منجر به فروپاشی خانواده ی ایرانی نمی گردد، اما این سیاست ها با اختلال در الگوی مطلوب خانواده و تضعیف آن موجب تشدید آسیب های اجتماعی چون افزایش طلاق، کاهش ازدواج، کاهش فرزندآوری و ... می شوند.
سازمانهاى غیردولتى شیعى درآفریقاونقش آنهادرتوسعه جایگاه فرهنگى واقتصادىزنان
حوزههای تخصصی:
خانواده و ملت
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۳ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
مسئله فروپاشی خانواده معضلی است که امروز جهان غرب بهسختی با آن دست و پنجه نرم میکند. بسیاری از اندیشمندان منصف فرو ریختن ارزشهای اخلاقی را که خود معلول عوامل متعددی است، مهمترین عامل آن بهشمار میآورند و در صدد یافتن راهی جهت مقابله با مسئلهی فروپاشی خانواده هستند.مقاله پیش رو اشاره ای به راه حل های مواجهه با این معضل اجتماعی دارد.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار (مورد مطالعه: زنان سرپرست خانوار شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده ای به نام زن سرپرست خانوار، یک واقعیت اجتماعی است که امروزه در سراسر جهان وجود داشته و به دلایل گوناگون پدید می آید. این گروه اجتماعی برای امرار معاش و فعالیت اجتماعی و اقتصادی خود به امنیت اجتماعی نیاز جدی دارد. رسالت اصلی این پژوهش، بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار است بادر نظر گرفتن ابعاد مالی، جانی، عاطفی و ارتباطی امنیت اجتماعی. دراین راستا، پژوهشپیمایشی در جامعه هدفی متشکل از 400 زن سرپرست خانوار تحت پوشش مؤسسات حمایتی غیردولتی (مردم نهاد) در شهر تهران صورت گرفته است. داده های حاصل از پیمایش با روش های آماری رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدهو برای آزمون اعتبار سازه ای ابزار اندازه گیری و آزمون نیکویی برازش ساختار مورد نظراز مدل سازی معادلات ساختاری (نرم افزار ایموس[1]) استفاده شده است. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره داده ها نشان می دهد عامل اقتصادی (25/0) مؤثرترین عامل تأثیرگذار بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار است. پس از آن به ترتیب عوامل محیطی (13/0)، عوامل قانونی (12/0) و عوامل خانوادگی (10/0) بر امنیت اجتماعی این گروه از زنان تأثیر گذارند. باتوجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، با ایجاد شرایط و زمینه های مناسب به ویژه در بستر اقتصادی و محیطی که این زنان در آن احساس امنیت اجتماعی داشته باشند، می توان زمینه توانمندسازی آنان را فراهم کرد.
خانواده و تحولات دنیای مدرن (1)
حوزههای تخصصی:
بررسی سبک های کنترل هیجانی پیش بین در پرخاشگری دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه سبک های کنترل هیجانی با میزان پرخاشگری در دانشجویان دختر کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. نمونه ای به حجم 100 نفر از دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز، به روش تصادفی چندمرحله ای خوشه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه سبک های کنترل هیجانی و پرسشنامه پرخاشگری بود. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل همبستگی متعارف استفاده شد. با توجه به یافته های پژوهش، ضرایب ساختاری بدست آمده در این پژوهش نشان می دهند که الگویی از نمره های بالا در کنترل خوش خیم و نشخوار ذهنی با الگویی از نمره های پایین در خصومت، خشم، پرخاشگری کلامی، پرخاشگری غیرمستقیم و پرخاشگری جسمی همبسته هستند. بنابراین، یافته های این پژوهش نشان می دهد که ترکیب کنترل خوش خیم و نشخوار ذهنی پایین احتمال خصومت، خشم، پرخاشگری کلامی، پرخاشگری غیرمستقیم و پرخاشگری جسمی بالا می برد. پس می توان نتیجه گرفت که سبک های کنترل هیجانی از جمله کنترل خوش خیم و نشخوار ذهنی می تواند خشم و پرخاشگری افراد را کاهش دهد.
بسترهای تقنینی و اجرایی تأمین اجتماعی زنان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستره ای از مسائل و مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زندگی زنان بی سرپرست و بدسرپرست را به دلیل حذف و یا تضعیف حضور کارکردی همسر آنها تهدید می کند؛ از جمله مواردی که مشکلات عدیده ی این زنان را تقلیل می دهد و مایه ی دلگرمی بیشتر آنها می شود، تأمین زندگی و روشن بودن وضعیت آینده این قشر است که فراهم نمودن حداقل امکانات آن وظیفه ی هر دولتی است. تأمین اجتماعی زنان بی سرپرست و بدسرپرست با لحاظ جایگاه ویژه ی زنان در آموزه های غنی اسلام و فرهنگ کشور ایران از یک سو و اهمیت ایفای رسالت خطیر مادری آنها در تربیت نسل آینده ی کشور از سوی دیگر نظام جمهوری اسلامی را نسبت به این قشر، دغدغه مند کرده است. این پژوهش سعی نموده آخرین وضعیت مربوط به ساختارهای تقنینی و عملکرد نهادهای مجری تأمین اجتماعی زنان بی سرپرست و بدسرپرست را بررسی کند. روش پژوهش کتابخانه ای و اسنادی با رویکرد تحلیلی- توصیفی و استنتاجی است. نتیجه ی پژوهش حاکی است، گرچه تأمین اجتماعی این قشر در اولویت سیاستگذاری های قوانین راهبردی کشور است، اما سایر قوانین و همچنین نهادهای اجرایی، پاسخگوی سیاست های مدنظر قوانین کلان نیستند؛ لذا تغییر سیستم های حمایتی به بیمه ای و تأسیس یک نهاد حمایتی گسترده که خدمات تأمین اجتماعی در کشور را ارائه کند، ضروری است.
بررسی رابطه بین تجارب معنوی و مسئولیت پذیری زنان با انسجام خانواده در زنان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین تجارب معنوی با مسئولیت پذیری و انسجام خانواده در زنان سرپرست خانوار بود، روش پژوهش توصیفی- از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه زنان تحت پوشش کمیته امداد منطقه یک شهرستان کرج در استان البرز به تعداد 2536 نفربود که 335 نفر از آنها به روش تصادفی ساده بعنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل مقیاس انسجام خانواده (سامانی، 1381)، مقیاس تجارب معنوی روزانه (, اندروود و ترسی، 2002) و مسئولیت پذیری (نعمتی، 1386) بود. تحلیل رگرسیون چند متغیره دادهها بیانگر این است که بین تجارب معنوی با انسجام خانواده (05/0 P≤؛ 550/0r=) و نیز بین نمره کلی مسئولیت پذیری با انسجام خانواده (05/0 P≤؛ 571/0r=) و بین مؤلفه های مسئولیت پذیری در زنان و انسجام خانواده آنها نیز رابطه مثبت و معنی داری و جود داشت. همچنین مسئولیت پذیری و تجارب معنوی میتوانند و اریانس انسجام خانواده این را (746/112F=، 001/0P=)پیش بینی کنند. بیشترین سهم پیش بینی کننده مربوط به مسئولیت پذیری با ضریب بتا (395/0+) و بعد از آن تجارب معنوی با ضریب بتا (353/0+) بوده است. نتایج تحقیق بیانگر این بود که بین تجارب معنوی باانسجام خانواده درزنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد رابطه معنادار و جود دارد، بدین معنی که هرقدر سطح تجارب معنوی روزانه این زنان، بالاتر بوده به همان مقدار از انسجام خانوادگی بالاتری برخوردار بوده اند، نیز با افزایش مسئولیت پذیری، میزان انسجام خانوادگی افزایش نشان می دهد.
مطالعه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر امنیت اجتماعی زنان کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت از مهمترین مولفه های اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی هر جامعه ای است که با توجه به حوزه مطالعات جامعه شناختی این مولفه برای حیات هر نظام سیاسی و اجتماعی لازم است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه عواملی است که موجب ایجاد و ارتقاء امنیت اجتماعی زنان در کلانشهر مشهد می گردد. چارچوب نظری این پژوهش ترکیبی از آراء و رهیافت های نظری (قدرت محور، هویت محور، فمینیستی، نظریه فضای دفاع قابل شهری و.....) است. این پژوهش در سال 1392 براساس روش پیمایشی در بین زنان 20 تا 64 ساله، با حجم نمونه391 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده وخوشه ای درمناطق شهری مشهد و با ابزارپرسشنامه محقق ساخته انجام شد. متغیرهای، حمایت اجتماعی، نگرش فرد به خود، امنیت اقتصادی، نگرش به پوشش، مقاومت اجتماعی، استفاده از وسایل ارتباط جمعی و برنامه ریزی و طراحی شهری به عنوان عواملی بودند که رابطه آنها با متغیر وابسته امنیت اجتماعی سنجیده شد. درنهایت با استفاده از رگرسیون خطی چندمتغیره می توان نشان داد که استفاده از رسانه های جمعی، نگرش به پوشش، طراحی و برنامه ریزی شهری، نگرش فرد به خود و امنیت اقتصادی با امنیت اجتماعی رابطه معنادار دارد. هم چنین برای مقایسه میزان امنیت اجتماعی در بین زنان شهر مشهد با توجه به منطقه محل سکونت، ابتدا جامعه آماری را به دو گروه تقسیم کردیم: گروه اول زنانی هستند که در مناطق بالا شهر و گروه دوم زنانی که در مناطق پایین شهر مشهد سکونت داشته اند؛ سپس از آزمونT برای مقایسه و تفاوت سطح معناداری بین این دو گروه استفاده کردیم. طبق نتایج بین مناطق محل سکونت زنان و امنیت اجتماعی آنان تفاوت معناداری مشاهده نگردید. به طور کلی میزان امنیت اجتماعی زنان در شهر مشهد، در سطح متوسط (2/58%) به دست آمد. تاثیر مستقیم و غیر مستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته در مدل تحلیل مسیر نشان داد که رسانه های جمعی بیش ترین اثر را امنیت اجتماعی گذاشته است. در مجموع با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهادهای کاربردی را برای ارتقاء سطح امنیت اجتماعی زنان بیان کرده ایم.
گزارشی در مورد مؤسسه حمایت از خانواده در آمریکا
منبع:
حوراء شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
در سال 1981 خانم برنیس ویس برد ، کارشناس رشد کودک و آموزش والدین که در مجله والدین فعالیت میکرد, تهیه کننده برنامهای با عنوان توجه به خانواده بود بر آن شد تا از کسانیکه دغدغه حمایت از خانواده را دارند دعوت کند دور هم جمع شوند و نظرات خود را در این زمینه بیان کنند. او از تهیه کنندگان برنامههای حامی خانواده، دانشگاهیان، قانونگذاران، مسئولین دولتی و خانوادهها دعوت کرد که در جلسهای در ایالت شیکاگو شرکت کنند و بر خلاف انتظارش بیش از300 نفر آمدند. آنها در فضایی صمیمی در مورد دغدغههای مشترکشان صحبت کردند و به این نتیجه رسیدند که مؤسسهای ملی راه اندازی کنند. با رأیگیری « ائتلاف منابع خانواده » شکل گرفت. این ائتلاف برای تقویت نقش والدین در سطح ملی برنامهریزی میکرد و در مجامع و ایالات مختلف سیاستهای خود را به اجرا میگذارد. در سال 2000 به مؤسسه حمایت از خانواده در آمریکا تغییر نام داد. در حال حاضر بیش از 2000 نفر در کنفرانسهای ملی آن شرکت میکنند و هزاران عضو در سال 2003، مسئولین مؤسسه اهداف و برنامهی راهبردی سه سالهای را برای خود تعریف کردند. اهداف راهبردی مؤسسه حمایت از خانواده در امریکا دراین مقالع بیشتر می ششناسیم.
تأثیرات آموزش هوش اخلاقی، معنوی و فرهنگی بر عملکرد خانوادگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش اخلاقی، معنوی و فرهنگی بر ابعاد عملکرد خانوادگی در زنان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره شاهد و ایثارگر اسلام آباد غرب در سال 1392 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 20 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ده نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. به گروه آزمایش بر اساس هوش اخلاقی، معنوی و فرهنگی با توجه به موضوعات، اهداف و پیشینه پژوهش طی ده جلسه آموزش داده شد. طول هر جلسه دو ساعت، تواتر جلسات به صورت هفته ای دو بار برای گروه آزمایش بود. ابزار پژوهش پرسشنامه عملکرد خانوادگی (FAD) بود. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) نشان داد که آموزش هوشهای اخلاقی، معنوی و فرهنگی بر ابعاد عملکرد خانوادگی زنان (حل مسئله، نقشها، ارتباط، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی و کنترل رفتار) تأثیر معنی داری داشته است. در کل، یافته ها لزوم گنجاندن برنامه آموزش هوش اخلاقی، معنوی و فرهنگی را در برنامه های آموزش خانواده و زوجین یادآور می سازد.