در عصر ناصری قحطی های مکرری در ایران رخ داد که هر بار فجایع ناگواری به همراه داشت.با بروز قحطی ها، اوضاع جامعه دچار آشفتگی، بی نظمی و هرج ومرج می شد و پدیده هایی مانند تقلب و دزدی و راهزنی گسترش می یافت؛ گاه شدت گرسنگی، فقر، فلاکت و فشار روانی ناشی از غم از دست دادن عزیزان به حدی می رسید که عده ای خودکشی می کردند.از دیگر پدیده های شومی که در این دوران به چشم می خورد، مسئله آدم خواری است که گرسنگی و تنگدستی شدید مردم اشاره دارد.حضور فعال زنان در اجتماعات از دیگر مواردی است که در این مقاله به آن اشاره شده است
پس از آغاز جنگ هشت ساله و همچنین رفع بخش عمدهای از تهدیدات داخلی نظام، آرام آرام فعالیت احزاب وارد دوره رکود شد. این امر به ویژه با فرمان بنیانگذار جمهوری اسلامی مبنی بر عدم حضور نظامیان در تشکلهای سیاسی تا حدود زیادی تشدید شد. این عوامل در کنار بعضی اختلافات درونی سبب شد که دو حزب نوپای انقلاب اسلامی - یعنی حزب جمهوری و مجاهدین انقلاب - با کسب تکلیف از امام راحل در سالهای 65 و66 فعالیتهای خود را متوقف کنند.
شاپور رواسانی استاد تمام کرسی اقتصاد اجتماعی دانشگاه الدنبرگ، نام وی در سال 1983 در فهرست مشاهیر علمی جهان و در سال 1990 در تقویم دانشمندان آلمان و انگلستان ثبت گردید. از وی مقالات بسیاری در نشریات و دایره المعارفهای مطرح و معتبر ایران و آلمان در دست است. ایشان پژوهش های عمده ای نیز در زمینهی ایران باستان و جنبشهای معاصر ایران داشته است، از جمله کتابهای ایشان»نادرستی فرضیه های آریا و سامی و ترک»و «اتحادیه مردم شرق» میباشد.
آل بویه از دیلمیان سرزمین دیلمِ(خاص) بودند. اما چون شرایط اقتصادی این منطقه چندان مطلوب نبود، ناچار به مانند نیاکان خود و به واسطة مهارت های نظامی متأثر از شرایط جغرافیایی زادگاه خود، در لباس پیاده نظام به حکومت های گوناگونی همچون علویان طبرستان و زیاریان (در سال های250 تا321ق) پیوستند و بخش مهمی از ساختار نظامی و سیاسی حکومت آنها را شکل دادند. این فرایند نقش مهمی در آشنایی دیلمیان با فضاهای جدیدتر داشت و در نهایت سبب شد حکومت آل بویه پی افکنده شود. تجربة سال ها خدمت در دربار حکومت های پیش گفته به رفتار نسبتاً هوشمندانه تر برخی از امیران آل بویه با عوامل انسانی دخیل در عرصة اقتصاد و استفادة بهتر از توانمندی های طبیعی و اداری در قلمرو نسبتاً گستردة آنان انجامید که در حدود پنجاه سال روبه افزایش بود. دستیابی به سرزمین ها و منابع جدید درآمد و مدیریت نظام کارآمد دیوان سالار در مناطق مرکزی و غربی ایران و عراق موجب شد ساختار اقتصادی آل بویه بر سه مؤلفة کشاورزی، صنعت و بازرگانی استوار شود و پشتوانه دوام حکومت آنان گردد.