فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۴۱ تا ۶٬۶۶۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
در جست و جوی مفهومی برای بازار
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد صنعتی اهداف بنگاه،سازمان و رفتار سازماندهی بنگاه و بازار
بازتاب قرارداد 1907 م در مطبوعات فارسی (با استناد بر حبل المتین)
حوزههای تخصصی:
گزارش همایش صفویه در گستره تاریخ ایران زمین 21 الی 23 مهرماه 1383- دانشگاه تبریز- تالار وحدت
حوزههای تخصصی:
شاهکار دولت موقت!
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
به نظر نمی رسد کسی مدعی شود که انتخاب مهندس بازرگان از سوی امام خمینی(ره) برای تشکیل دولت موقت، از روی علاقه شخصی و یا همگونی سیاسی حضرت امام(ره) نسبت به وی و نهضت آزادی باشد ولذا واقعا جالب می تواند باشد که دریابیم به راستی چرا بازرگان اولین انتخاب حضرت امام(ره) و اولین منصوب ایشان در جریان انقلاب اسلامی بود؟ اگر او اصلح نبود چرا انتخاب شد و اگر اصلح بود چرا به راحتی و به سرعت از صحنه انقلاب حذف گردید؟ اگر دولت موقت بازرگان مقبول امام(ره) بود چرا به تدریج از دامن انقلاب جدا شد و بعدها به طورکلی مطرود نظام واقع گردید؟ البته پاسخهای دم دستی در این زمینه زیاد است اما باید گفت این موضوع به حساسترین برهه انقلاب مربوط می شود و جای تاملات بسیاری را باز می نماید.بسیاری از نیروهای اصلی انقلاب، یعنی روحانیون آن را به دیده یک مرحله انتقالی می نگریستند که می بایست کار جابجایی قدرت از نظام شاهنشاهی به نظام جمهوری اسلامی را به انجام رساند. اما نکته بسیار جالب آن بود که علی رغم وقوف امام به عدم همخوانی سکون و کندی حرکت دولت موقت با روند انقلاب و نیز تفاوتهای فکری، زمینه های شکل گیری و گرایشهای سیاسی نهضت آزادی با نهضت اسلامی، ایشان تا آخرین لحظه با استعفاهای مکرر دولت موقت مخالف بودند تا اینکه بازرگان وقتی متن استعفانامه خود را از رادیو پخش کرد، حضرت امام (ره) و مردم در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتند و سپس استعفای آنها پذیرفته و وظایف دولت موقت، از سوی حضرت امام به شورای انقلاب واگذار شد.شاید در آن وضعیت که گروهها و گرایشهای مختلفی از مذهبیون افراطی گرفته تا مارکسیستها و کمونیستها، بدنه نیروهای درگیر در امر پیروزی انقلاب را تشکیل می داد، بازرگان می توانست انتخاب خوبی برای کمک به تداوم ارتباط و همکاری این گروهها و احزاب متعدد و نیز ایجاد مسالمت و مفاهمه بین این گروهها و گرایشهای مختلف انقلاب باشد اما بر هیچ کس پوشیده نیست که بازرگان با همه ویژگیهای علمی، دینی و شخصی که داشت، به هرحال از مرحوم آیت الله طالقانی که بالاتر و اولاتر نبود و خود نیز هیچگاه مدعی چنین تفوقی نبود و لذا باز هم این سوال مطرح می شود که چرا حضرت امام (ره) با وجود اشخاصی چون مرحوم طالقانی، مطهری و بهشتی(ره) دولت موقت را به مهندس بازرگان سپرد؟ مسلما نکته های باریک بسیاری در این مساله نهفته است و پژوهشهای دقیق و مفصلی را طلب می کند. مقاله زیر می تواند در تبیین مسائل دولت موقت مورد توجه و استفاده شما قرار گیرد.
دویست و هشتاد و هفت روز رابطه با آمریکا
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
عموم صاحبنظران اندیشه سیاسی متفقند که مردم را شاید بتوان مدتی فریب داد اما برای همیشه هرگز. درخصوص احزاب و گروهها نه تنها چنین احکامی صادر نشده بلکه تجربه ثابت کرده است که بسیاری از آنها علاوه برآن که از این لحاظ فاقد ایمنی هستند، تا حد زیادی از پتانسیل قرارگرفتن در معرض انحرافات حتی مادام العمر برخوردارند؛ چنان که عملکرد و شکستهای مفتضحانه بسیاری از احزاب در طول تاریخ ، گویای این مدعا می باشد و به عنوان مثابل بارز آن می توان از تجربه بسیاری از این قبیل سازمانها در کشور خود ما، نظیر منافقین، حزب توده، و . . . یاد کرد. در حالی که بلااغراق می توان ادعا کرد که تمامی انقلابات و دگرگونیهای سراسر تاریخ نتیجه آگاهی ملل بوده و صاحبنظران اندیشه سیاسی و اجتماعی همیشه از قدرت تشخیص مردم به عنوان یک میزان معتبر در تحولات یاد کرده اند؛ تا آن جا که در شریعت مقدس اسلام نیز اجماع ملت جزو ارزشمندترین اصول مسلم شناخته شده است. با این وجود، بسیاری از احزاب و گروهها را در مقاطع مختلف می بینیم که حتی در رویارویی کامل با مردم قرار گرفته اند و این نشان می دهد که هرچند این مجموعه ها نیز همچون ملتها دربردارنده افراد هستند اما این دو به لحاظ عملکرد از تفاوتهای بسیار و حتی کاملا مغایر برخوردارند.از میان گروههایی که در تجربه انقلاب اسلامی دخیل بودند، بیش از همه منافقین و چند گروه منحله دیگر تاکنون بیشترین استعداد را در فریب خوردگی و انحراف از خود نشان داده اند. نهضت آزادی نیز گرچه شاید منصفانه نباشد آن را در کنار این گروهها قرار دهیم، در کارنامه فعالیتهای آن، به کَرات اشتباهاتی از این قبیل ـ البته با شدت و ضعفهایی ـ مشهود است و چه قبل از انقلاب و یا پس از آن، می توان مواردی را در این ارتباط مشخص کرد و حتی هم اکنون که حضور غیررسمی در عرصه فعالیتهای سیاسی دارد، بازهم در موضع گیریهای آن کماکان چنین رگه هایی قابل مشاهده است؛ چنان که ناهمخوانیهای موجود در مواضع و عملکرد آن با آنچه مردم از خود نشان داده اند و در نهایت در جامعه نیز تثبیت شده، خود ـ نظر به آن چه پیش از این درخصوص تفاوت میان ملل و احزاب گفته شد ـ ملاک معتبری در انگشت گذاشتن بر این انحرافات آنان می باشد.به هرحال، مقاله حاضر به یکی از اشتباهات اساسی نهضت آزادی درخصوص مسائل مربوط به رابطه با امریکا می پردازد.
زندگی و زمانه «علی دشتی» (3)
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
روی کارآمدن محمدرضا پهلوی باعث تکاپوی طیف گسترده ای از رجال کهنه کار سیاسی شد که در شرایط جدید و در کنار شاه جوان می توانستند به راحتی نفس کشیده و بعد از سالها عسرت و حیرت عصر رضاخان برای خودشان کسی باشند. علی دشتی هم در زمره این رجال بود که با شروع سلطنت محمدرضا پهلوی به طور گسترده در صحنه سیاست حضور یافت و از فضای نسبتا باز دهه سی استفاده نمود. او که با وکالت در دوره پنجم مجلس شورای ملی اولین تجربه مهم سیاسی خود را پشت سر گذاشته بود، اکنون در سال 1322 نیز وارد مجلس شد و به عنوان یکی از افراد موثر جناح انگلوفیل (طرفدار سیاست انگلیس) عمل نمود و نیز حزب عدالت خویش را تا حوالی سال 1327 رهبری کرد. اما دشتی امروز با دشتی سالهای قبل فرق بسیاری کرده بود. او و هوادارانش توانستند با انواع ترفندهای سیاسی، راه تثبیت قدرت را برای شاه جوان هموار کنند و به ویژه مهمترین رقیب و منتقد شاه یعنی احمد قوام السلطنه را از نخست وزیری و نیز گردونه سیاست ساقط کنند. بدین ترتیب باز هم علی دشتی در زمره توجیه گران و تثبیت گران دیکتاتوری پهلوی دوم درآمد. اما این بار دیگر مطمئن شده بود این شاه جوان پاسخ خدمات او را مانند پدرش نخواهد داد. گویا او بوی انتقال قدرت جهانی از اروپا به امریکا را به خوبی حس کرده بود و لازمه های ترقی را برای خود معلوم می دید. اما علیرغم همه اینها، نمی توان تصویری یکسره تیره و تار از دشتی مجسم نمود؛ چراکه او دارای ویژگیهایی بود که حد و حدودی از استقلال و اعتمادبه نفس را در او محفوظ نگاه می داشت. او طی چند سال که سفیر ایران در بیروت شده بود قابلیت بسیاری از خود نشان داد و یکی از وجیه ترین دیپلماتهای ایرانی به شمار می رفت که با اطلاعات وسیع تاریخی و تسلط بر ادبیات عرب توانسته بود بر فضای فرهنگی لبنان تاثیرگذار باشد؛ اما توصیه ها و خرده گیریهای او از نخست وزیران نالایق شاه، او را از سفارت به کنار زد. البته پس از بازگشت از سفارت در لبنان، همچنان سناتور مجلس سنا بود اما در بدنه دستگاه سیاسی پهلوی رویه ای گلایه آمیز داشت و به قول خودش باب دندان شاه نبود! لذا شاه ترجیح می داد حد او را با تحقیر و گاهی توهین معین کند! و بگذارد در حالتی کژدار و مریض فعالیت خودش را ادامه دهد.
خیانت به طهران-2
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
فرمانروای انگلیسی هند در عهد و روزگار فتحعلیشاه که از جمله ضعیف ترین پادشاهان تاریخ ایران بود، امپراتوری بزرگی در سرزمین پهناور و جواهرخیز هندوستان برپا کرده و به قدری احساس نخوت و قدرت داشت که گاهی براساس سیاست شخصی خود ـ و نه لندن ـ امور را به پیش یا پس می راند. بااینکه سرهارفورد جونز توانسته بود نظر مساعد شاه و دربار ایران را برای عقد قرارداد با کشورش و اخراج فرانسویان جلب کند اما لرد مینتو فرمانروای هند و سرجان ملکم نماینده شکست خورده از دربار ایران، جونز و اقدامات او را تحقیر می کردند. اما با این حال عهدنامه ایران و انگلیس تحت عنوان عهدنامه مفصل منعقد شد و دولتین ایران و انگلیس دوباره همدیگر را در آغوش گرفتند. سرگور اوزلی و سرجان ملکم در ایران موقعیت ممتازی یافتند و به ویژه ملکم دوست و مشاور شاه ایران در همه امور گردید.در مقاله زیر مطالعه خواهید فرمود که چگونه سرگور اوزلی ایران را مجبور و مفتون به پذیرفتن عهدنامه گلستان نمود و برای راحت ساختن روسیه از شر عباس میرزا و سپاه ایران جهت همیاری با انگلیس در مقابله کردن با پیشرویهای ناپلئون چه مجاهدتها! که به خرج نداد. انگلیس که براساس عهدنامه مفصل متعهد شده بود ایران را در زمان حمله هریک از کشورهای اروپائی از جمله روسیه مورد مساعدت نظامی و مالی قرار دهد، نه تنها چنین نکرد بلکه به خاطر توافقی که با روسیه برای جنگ مشترک با فرانسه انجام داده بودند همه تلاش خود را به کار بست تا شریک اروپایی خود را راضی نگه دارد و او را از باتلاق ایران سرافراز بیرون آورد.
زندگی و زمانه علی دشتی
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
علی دشتی یکی از زبده ترین روزنامه نگاران تاریخ معاصر ایران و یکی از بازیگران معروف عصر پهلوی است. او خود روحانی و روحانی زاده بود و در عتبات عالیات که زادگاهش بود به افتخار تلمذ درس خارج مرحوم آیت الله سیدحسین فشارکی و شیخ عبدالکریم حائری نائل گشته بود؛ اما ورودش به ایران که در آن زمان صحنه نوسانات و هیجانات سیاسی بود، شان و شخصیت و سرنوشت او را دگرگون کرده و او را در زمره روشنفکران ایران پس از مشروطه وارد ساخت.زمانه دشتی که پرفرازونشیب و پرآشوب بود، زندگی او را نیز بی تاثیر نگذاشت؛ چنان که از همان ابتدای ورود به عالم سیاست در شیراز و نوشتن مقاله ای در «روزنامه فارس»، طعم تند و تلخ حلوای سیاست! را چشید و مطرود اهالی فارس گشت. وی پس از چندماه سرگردانی در بوشهر، اصفهان، بندرعباس و برازجان، سرانجام مقیم پایتخت شد و به عنوان یک روزنامه نگار معروف در تاریخ مطبوعات آن روزگار اسمی به یادگار گذاشت. دشتی شباهتها و البته اختلافهایی نیز با تقی زاده داشت. او نیز همچون تقی زاده طلبه ای بود که دروس دینی را خوانده و با لباس روحانیت به جامعه سیاست وارد شده بود اما به تدریج عبا و عمامه را کنار گذاشت و مکلا شد. دشتی روحیه ای تند و آتشی مزاج داشت و به شدت عاشق ایده های نو و تحولات بزرگ بود و به نظر می رسد وی به قدری از اوضاع ایران رنج می برد که هرگونه تغییری را بهتر از وضع موجود می دید. البته بعدها به اشتباه خود پی برد و هنگامی که به دست سردارسپه و در مرحله بعد اعلیحضرت! رضاشاه پهلوی ذلیل و محبوس شد و به قول خودش «به اندازه یک حمال هم نمی توانست آزادانه نفس بکشد»، تازه فهمید که آب به چه آسیابی ریخته و آن همه پشتیبانی از رضاخان (در قضیه جمهوریت و فرماندهی کل قوا و تغییر سلطنت) چه پاداشی برایش به ارمغان آورده است؛ گرچه بعدها که رضاشاه از سلطنت خلع شد، تا می توانست با دنبال کردن مساله املاک پهلوی و جواهرات سلطنتی و . . . موجبات تحقیر او و خجالت خاندانش را فراهم ساخت. اما به هرحال، بازهم دشتی در زمره رجال عصر پهلوی و یکی از شاخص ترین آنها محسوب می شود.او که بعدها حرفه روزنامه نگاری را رها کرده و اداره روزنامه شفق سرخ را به یکی از دوستانش سپرده بود، حزب عدالت ایران را به کمک جمال امامی به راه انداخت و در کنار حزب «اراده ملی» سیدضیاءطباطبایی و «حزب زحمتکشان ملت ایران» به رهبری مظفر بقائی، یکی از حزبیون سرشناس و اصل کاری ایران آن روز شد و تا مدتها نیز مهمترین رقیب برای «حزب توده ایران» شناخته می شد. باری علی دشتی همچون سیدضیاء طباطبایی از روزنامه نگاری به سیاست گام نهاد، دوره های متعددی نماینده مجلس بود و در مجموع شخصیتی معتدل، صریح الهجه، خوش گفتار، اجتماعی و فعال از خود نشان داد. البته مطالعه تاریخ زندگانی دشتی ـ که مخالفت شهید مدرس(ره) در دوره پنجم با اعتبارنامه وی از راهیابی او به مجلس جلوگیری کرد، ضمن آنکه وی یکی از مخالفان مهم ایده های مدرس(ره) و موافقان مظاهر تجدد در ایران (مانند: کشف حجاب، جمهوری، تغییر خط) محسوب می شد ـ لایه های دیگری هم می تواند داشته باشد که نیارمند پژوهشهای تفصیلی است. مقاله حاضر علی دشتی و روزگار او را در همین راستا پژوهیده و تقدیم شما خوانندگان عزیز نموده است به امید آنکه مورد توجه و استفاده شما قرار گیرد
شاهی که می خواست خدایی کند(مطالعه تطبیقی سه مفهوم استبدادگرایی، اقتدارگرایی و نوسازی در عصر پهلوی)
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
زندگی و اندیشه فریدون آدمیت
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
خاطرات یک افسر ارشد
منبع:
یاد ۱۳۸۳ شماره ۷۳ و ۷۴
حوزههای تخصصی:
خاطرات: ترور سپهبد تیمور بختیار به دست عوامل ساواک در خاک عراق
حوزههای تخصصی:
مسأله آذربایجان، فرقه دموکرات و قوام السلطنه
منبع:
حافظ آذر ۱۳۸۳ شماره ۹
حوزههای تخصصی: