فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۶۱ تا ۴٬۹۸۰ مورد از کل ۳۶٬۳۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین سبک زندگی ایرانی-اسلامی و الگوی ارتباطی باکیفیت زندگی زناشویی انجام شد. روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، جزء پژوهش های کاربردی و ازلحاظ نوع ماهیت داده، جزء پژوهش های کمی و ازنظر روش گردآوری توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متأهل شاغل فرهنگی شهر نهاوند در سال 1403-1402 به تعداد 682 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان 248 نفر به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سالاوی(1984)، مقیاس کیفیت زناشویی باسبی و همکاران(1995) پرسشنامه سبک زندگی اسلامی کاویانی (1390)، و پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سالاوی (1984) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین کیفیت زندگی زناشویی با سبک زندگی اسلامی (799/0=r)، و ارتباط سازنده متقابل (232/0=r) رابطه مثبت و معنی دار و بین کیفیت زندگی زناشویی با ارتباط توقع/کناره گیری (248/-=r) و ارتباط اجتناب متقابل (110/0-=r) رابطه منفی و معنی داری وجود دارد (01/>p). همچنین رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای سبک زندگی اسلامی 74/0 درصد، ارتباط سازنده متقابل 24/0 درصد، ارتباط توقع/کناره گیری 22/0 درصد منفی و ارتباط اجتناب متقابل 11/0 درصد منفی کیفیت زندگی زناشویی را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: زنان متأهل شاغلی که سبک زندگی اسلامی را انتخاب کردند و الگوهای سازنده ارتباط را در روابط زناشویی خود بکار می گیرند در زندگی زناشویی خود به درجه بالاتری از کیفیت زندگی دست خواهند یافت.
اثربخشی طراحی آموزش مبتنی بر بازی وارسازی بر راهبردهای انگیزشی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش تعیین اثربخشی طراحی آموزش مبتنی بر بازی وارسازی بر راهبردهای انگیزشی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان در درس کار و فناوری بود. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه هفتم منطقه 18 شهر تهران بودند که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 44 دانش آموز بودند که به شیوه خوشه ای مرحله ای انتخاب و سپس در گروه آزمایش و گواه به شکل تصادفی جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس راهبردهای انگیزشی محقق ساخته (RMMSQ) توسط پژوهشگران تحقیق و مقیاس مهارت های اجتماعی (MESSY) ماتسون (1983) استفاده شد. در نهایت داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون تفاوت معناداری بین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در راهبردهای انگیزشی و مهارت های اجتماعی وجود داشت (001/0 P<). بنابر این می توان نتیجه گرفت طراحی آموزش مبتنی بر بازی وارسازی بر متغیرهای مورد پژوهش در درس کار و فناوری موثر بود.
شکوفایی کلاس درس و پیامدهای مثبت تحصیلی آن: آزمودن برازش الگوی آلیسون، واترز و کرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی برازش مدل سیستمی شکوفایی کلاس درس آلیسون و همکاران و تعیین پیامدهای مثبت تحصیلی آن بود. پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 1000 نفر از دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر اراک از 20 مدرسه و 100 کلاس درس (هر کلاس 10 نفر) انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش شامل مقیاس شکوفایی کلاس درس، سرزندگی تحصیلی، انگیزش تحصیلی، رضایت تحصیلی و درگیری تحصیلی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزیی استفاده شد. نتایج نشان دادند مدل شکوفایی کلاس درس و پیامدهای مثبت تحصیلی آن از برازش پذیرفتنی و رضایت بخشی برخوردار است. براساس مدل ذکرشده، شکوفایی کلاس درس از چهار عامل انسجام، انعطاف پذیری، ارتباط و بهزیستی و عوامل انسجام، انعطاف پذیری و ارتباط هر کدام از سه خرده مقیاس و عامل بهزیستی از شش خرده مقیاس تشکیل شده اند که همگی از بارهای عاملی رضایت بخشی برخوردار هستند. به علاوه، مهم ترین پیامدهای مثبت تحصیلی شکوفایی کلاس درس عبارت اند از درگیری تحصیلی، انگیزش تحصیلی، سرزندگی تحصیلی، رضایت تحصیلی و پیشرفت تحصیلی. روایی واگرای مدل شکوفایی کلاس درس و پیامدهای مثبت تحصیلی آن با استفاده از معیار هتروتریت-مونوتریت و روایی همگرای آن با استفاده از میانگین واریانس، تبیین و شاخص قابلیت اطمینان رائو بررسی و تأیید شد. نتایج نشان دادند همه ضرایب به دست آمده برای متغیرهای اصلی مدل، مطلوب و رضایت بخش هستند. برازش کلی مدل نیز با استفاده از شاخص نیکویی برازش نشان دهنده برازش قوی مدل است. نتیجه گرفته می شود که از مدل سیستمی شکوفایی کلاس درس می توان به عنوان یک ابزار نوین در روانشناسی مثبت و بهبود شکوفایی کلاس استفاده کرد.
تعیین و مقایسه اثربخشی آموزش بازی برای درک، آموزش ورزشی و ترکیب آنها بر عملکرد تصمیم گیری در بازی فوتبال دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عملکردهای مهم در بازی فوتبال، عملکرد تصمیم گیری است که باید به دنبال بهبود و ارتقای آن بود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین و مقایسه اثربخشی آموزش بازی برای درک، آموزش ورزشی و ترکیب آنها بر عملکرد تصمیم گیری در بازی فوتبال دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بدون گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه همه دانش آموزان پسر 10 تا 12 سال شهر تهران در پایه های تحصیلی چهارم تا ششم ابتدایی بودند. نمونه پژوهش 60 نفر بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش جایگزین شدند. ابزار پژوهش آزمون سنجش عملکرد بازی (گیوتیرز و همکاران، 2011) بود که عملکرد بازی را از جنبه های مختلف از جمله تصمیم گیری (پاس، دریبل و شوت) مورد ارزیابی قرار می دهد. گروه آزمایش اول با روش آموزش بازی برای درک و گروه آزمایش دوم با روش آموزش ورزشی به مدت 15 جلسه آموزش دید و گروه آزمایش سوم با روش ترکیب آنها آموزش دید. داده ها با روش های آزمون تی همبسته، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی LSD در نرم افزار SPSS نسخه 25 در سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر سه روش آموزش بازی برای درک، آموزش ورزشی و ترکیب آنها باعث بهبود عملکرد تصمیم گیری در بازی فوتبال دانش آموزان شد (001/0P<). همچنین، بین سه گروه از نظر عملکرد تصمیم گیری تفاوت معناداری وجود داشت؛ به طوری که اثربخشی آموزش بازی برای درک در مقایسه با آموزش ورزشی و ترکیب آنها بیشتر بود و علاوه بر آن، اثربخشی آموزش ترکیبی در مقایسه با آموزش ورزشی بیشتر بود (001/0P<). با توجه به نتایج پژوهش حاضر برای بهبود عملکرد تصمیم گیری در بازی فوتبال دانش آموزان می توان به ترتیب از روش آموزش بازی برای درک، روش ترکیب آموزش بازی برای درک و آموزش ورزشی و در نهایت، روش آموزش ورزشی استفاده کرد.
پیش بینی اضطراب اجتماعی نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری والدین
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی است که در آن مؤلفه هایی همچون سبک های فرزندپروری تأثیرگذارند. سبک های فرزندپروری والدین مهم ترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارند. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر با هدف پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس سبک های فرزندپروری والدین انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن پیمایشی و به لحاظ اجرا کمی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مقطع اول متوسطه در شهر تهران بودند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. با توجه به حجم جامعه (26600 نفر) و با استناد به جدول مورگان و کرجسی، تعداد 258 دانش آموز پسر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحل ه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد مطالعه پرسشنامه های سبک فرزندپروری بامریند (1973) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی لایبویتز (2003) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 23 صورت گرفت. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین فرزندپروری سهل گیرانه و اضطراب عملکرد رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت، همینطور بین فرزندپروری مستبدانه و اضطراب عملکرد و فرزندپروری مستبدانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. در حالی که بین فرزندپروری سهل گیرانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی، فرزندپروری مقتدرانه و اضطراب عملکرد و بین فرزندپروری مقتدرانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی رابطه معنی داری وجود نداشت. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک تربیتی مقتدرانه پیش بینی کننده منفی و معنی دار اضطراب اجتماعی است (01/0>P) و سبک های تربیتی سهل گیرانه و مستبدانه پیش بینی کننده مثبت و معنی دار اضطراب اجتماعی است (01/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، طراحی و برگزاری برنامه ها و کارگاه های آموزش خانواده در زمینه آگاه سازی والدین از سبک های فرزندپروری و تأثیر هر یک از آنها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش والدین و بهبود روابط خانواده ها، اضطراب اجتماعی فرزندان را کاهش داد.
The Intermediating Role of Self-Regulation in the Relationship between Math Educational Beliefs and Students’ Math Anxiety(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the intermediating role of self-regulation in the relationship between mathematical educational beliefs and students' math anxiety. The descriptive method was correlation sort which is based on structural equations. The statistical subjects of this study were selected from 2710 male students in the ninth grade of secondary school in public schools in the 4th district of Tehran in the educational years 2020-2021. In this study, 300 students were chosen by a two-step cluster method as the sample size, to collect data, Plake and Parker’s Math Anxiety Questionnaire (1982), Ledder & Forgasz’s Math Educational Beliefs Questionnaire (2002), and Sawari & Arabzadeh’s Self-Regulation Questionnaire (2013) were applied. Structural equation modeling(SEM) with SPSS 18 and AMOS23 were used to analyze the data. The findings showed that math educational beliefs and self-regulation have a direct effect on students' math anxiety (p<0.01)., and mathematical educational beliefs have an indirect effect on math anxiety with mediating of self-regulation (p<0.01), and the research model was approved. This study shows the importance of educational cognitive elements in math anxiety and it is suggested that the educational systems set plans to improve students' positive educational and cognitive beliefs and as a results decrease anxiety in educational settings especially math anxiety.
سنتز پژوهی شاخص ها و مؤلفه های ارزیابی عملکرد سازمان های پژوهشی و ارائه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان های پژوهشی درزمینه ارتق ای دان ش، مه ارت و س طح فرهنگی جامعه علمی، فعالیت های پژوهشی انجام می دهند. پژوهش حاضر باهدف بررسی و شناسایی شاخص ها و مؤلفه های ارزیابی عملکرد سازمان های پژوهشی انجام گرفت. روش: مطالعه از نوع کیفی و روش آن، سنتز پژوهی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 537 منبع در بازه زمانی 1396 تا 1402 در حوزه ارزیابی عملکرد سازمان های پژوهشی بود. از میان این منابع به ترتیب بر اساس بررسی عنوان، چکیده و متن پژوهش پس از چند مرحله غربالگری، 56 منبع مطالعاتی انتخاب و بررسی شد. جهت تحلیل داده های پژوهش از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از شیوه کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) استفاده شد. یافته ها: داده ها در قالب 106 کدگذاری باز و 23 مقوله محوری و ترکیب آن ها در 8 بعد مشخص شد که ارزیابی عملکرد سازمان های پژوهشی شامل ابعاد منابع و امکانات، زیرساخت، عوامل سازمانی و مدیریتی، ترسیم چشم انداز، معیارهای اجتماعی، اجرای ارزیابی، کاربرد ارزیابی و پیامد است. نتیجه گیری: تدوین و به کارگیری این الگو به سیاست گذاران و نهادهای اصلی که در پایش و ارزیابی اختیارها و وظایفی بر عهده دارند و همچنین مدیران سازمان های پژوهشی این امکان را می دهد که رهنمودهای سیاستی و تدابیر بازنگری بهتری را مدنظر قرار دهند و به تمامی زوایای عملکرد ازنظر نقاط قوت و ضعف سازمان های پژوهشی دست یابند.
بررسی تأثیر ساختار قدرت درخانواده بر میزان ابراز عشق و محبت در بین زوجین (مورد مطالعه: خانواده های شهر جهرم )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
102 - 123
حوزههای تخصصی:
مقدمه : ابراز عشق و محبت به عنوان یکی از مهم ترین عوامل در تعیین ثبات و دوام زندگی زناشویی مطرح است. یکی از عوامل موثر بر ابراز عشق و محبت ، ساختار قدرت است. روش پژوهش، پیمایش است. جامعه آماری شامل تمامی خانواده های معمولی شهر جهرم می باشند که 351 زوج به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای (مرحله ای) انتخاب شده اند. ابزار تحقیق، پرسشنامه است. برای تعیین اعتبار متغیر ساختار قدرت از روش اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی ، برای متغیر ابراز عشق و محبت روش اعتبار صوری، و برای تعیین پایایی، از شیوه هماهنگ درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته ها: نتایج توصیفی پژوهش نشان می دهد که میانگین نمره ابراز عشق و محبت در بین زوجین کمی بالاتر از حد متوسط می باشد.یافته های تحلیلی پژوهش نشان می دهد رابطه ابراز عشق و محبت با ابعاد ساختار قدرت مثبت، قوی و معنادار است. در بین متغیرهای جمعیتی رابطه سن، تحصیلات، شغل مردان، مدت ازدواج، تعداد فرزند، طبقات مختلف با ابراز عشق و محبت بین زوجین معنادار، مثبت و قوی است. نتیجه گیری: تبیین متغیر وابسته برحسب مجموع متغیرهای مستقل، بیانگر آن است که متغیرهای حوزه ها و قلمرو قدرت، تحصیلات مردان، سن، ساختار قدرت (کل) و تحصیلات زنان به ترتیب قویترین پیش بینی کننده ابراز عشق و محبت هستند و قادرند 29 درصد از تغییرات واریانس ابراز عشق و محبت را تبیین کنند.
Comparing the Effectiveness of Reality Therapy and Emotion-Focused Therapy on the Symptoms of Love Trauma in women with Love Failure(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This research was conducted to compare the effectiveness of reality therapy and emotion-oriented therapy on the symptoms of love trauma in women with love failure. This study was a type of applied and quasi-test research using the pre-test-post-test plan with a follow-up test. The statistical population of the research was all the people who were referred to Aramandish and Chaman clinics in Tehran in 2022, 45 people were selected as a statistical sample based on purposeful sampling. 15 people were in group experiment 1 (reality therapy), 15 people were in experiment 2 (excitement) and 15 people were in the control group. The data collection tool was Love Trauma Inventory (LTI), Rosse (1999). Data analysis was done through the analysis of variance tests with repeated measures. The findings showed that reality therapy and emotion-oriented intervention have a significant effect on the symptoms of emotional failure. The results also showed that there is no significant difference between the two groups of experiments 1 and 2 (reality therapy and emotional therapy). Therefore, it can be concluded that both reality therapy and emotion-oriented interventions can be used for emotional failure syndromes.
مقایسه اثربخشی الگوی مشورت رفتاری و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر نشانگان برونی سازی کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
234 - 246
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی الگوی مشورت رفتاری مشترک و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر نشانگان برونی سازی در دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در صورتی که تشخیص اختلال نقص توجه/ بیش فعالی داده شد، پرسشنامه سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ (ASEBA) و فرم رفتاری کودکان (CBCL) جهت تشخیص مشکلات برونی سازی اجرا شد. از بین کسانی که در پرسشنامه آخنباخ دارای نشانگان برونی سازی بودند، 45 نفر برای شرکت در پژوهش انتخاب و بطور تصادفی در سه گروه 15 نفره جاگماری شدند. گروه های آزمایشی هر هفته یک جلسه یک ساعته و به مدت 10 هفته تحت آموزش قرار گرفتند در حالی که گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین میانگین نمره برونی سازی گروه های آزمایشی CPRT و CBC تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<p) اما بین گروه آزمایشی CPRT و CBC با گروه کنترل این تفاوت معنادار می باشد (05/0>p). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که هر دو روش الگوی مشورت رفتاری مشترک و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر نشانگان برونی در دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی اثر بخش بوده است
A Qualitative Investigation of the Upcoming Challenges to Working Nurse Mothers Choosing a Child Upbringing Method(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The present research aimed to determine the upcoming challenges to working nurse mothers using a qualitative method and Grounded Theory approach. Methods: The study population of this research included all nurse mothers in Imam Reza Hospital in Bojnord city in 2018. 14 nurse mothers were chosen by purposeful sampling and the researcher conducted in-depth and semi-structured interviews with them. The data were analyzed using the qualitative method and Grounded Theory approach. Results: The findings regarding the research question (What are the upcoming challenges to working nurse mothers in choosing a child upbringing method?) suggested that the conditions governing any workplace, any family and any upbringing situation are among the general factors that are considered to be determining factors in choosing a child upbringing method. Conclusion: It was eventually revealed that the factors related to family and work environments, which interfere with the nature of mother-child interactions, are among the upcoming challenges to working nurse mothers in choosing a child upbringing method.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر استرس، تاب آوری، تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی- عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر استرس، تاب آوری، تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی- عروقی بوده است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران قلبی و عروقی شهر تهران در سال 1401 می باشند. حجم نمونه آماری با توجه به ماهیت روش مطالعه 30 نفر بوده است. ابزار پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی می باشد. مبتنی بر یافته های پژوهش حاضر مشخص گردید طرحواره درمانی بر تاب آوری بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، همچنین مشخص گردید که طرحواره درمانی نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اثربخش تر بوده است.
مدل ساختاری خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بر اساس نشانه های هیجانی و معنویت: نقش میانجی شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (شهریور) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
۱۲۰۶-۱۱۹۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: دیابت یک بیماری مزمن، رو به رشد و همراه با پیامدهای جدی و مهم جسمانی و روانی است. خودمراقبتی در کنترل این بیماری بسیار حائز اهمیت است و شناسایی عوامل مؤثر بر خودمراقبتی مانند نشانه های هیجانی، معنویت و شفقت به خود می تواند ما را در کنترل بهتر این نوع بیماری یاری کند. مرور پیشینه پژوهشی نشان می دهد در حیطه خودمراقبتی دیابت نوع دو مطالعات اندکی وجود دارد، ازاین رو مطالعه حاضر درصدد بررسی نقش شفقت به خود بر خودمراقبتی دیابت از طریق نشانه های هیجانی و معنویت است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری رابطه خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بر اساس نشانه های هیجانی و معنویت با میانجی گری شفقت به خود انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر تهران در سال 1400-1399 بود که به روش نمونه گیری در دسترس، 423 نفر از بیمارستان های شریعتی، امام خمینی (ره) و پلی کلینیک تخصصی سلامت و دیابت تابان انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودمراقبتی دیابت نوع 2 (نعمتی زاده و همکاران، 1400)، نشانه های هیجانی (واردنر و همکاران، 2010)، شفقت به خود (نف، 2003) و معنویت (پارسیان و دونینیگ، 2009) استفاده شد. همچنین داده های پژوهش با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS-24 وAMOS-24 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد اثرکل نشانه های هیجانی (0/01 >P، 0/274- =β)، معنویت (0/01 >P، 0/485 =β) و شفقت به خود (0/01 >P، 0/369 =β) بر خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در سطح 0/01 معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد اثر غیرمستقیم نشانه های هیجانی (0/01 >P،4 0/16- =β)، معنویت (0/01 >P، 0/098 =β) بر خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در سطح 0/01 معنادار بود. بر این اساس مشخص شد شفقت به خود اثر نشانه های هیجانی بر خودمراقبتی را به صورت منفی و اثر معنویت بر خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت را به صورت مثبت و معنادار میانجی گری می کند. همچنین نتایج حاکی از آن بود که متغیرهای معنویت، نشانه های هیجانی و شفقت به خود در مجموع 51 درصد از واریانس خودمراقبتی را در مبتلابان به دیابت نوع 2 تبیین می کنند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد شفقت به خود در رابطه بین نشانه های هیجانی و معنویت و خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2، نقش میانجی دارد، ازاین رو افزایش خودشفقتی در این بیماران می تواند با کنترل نشانه های هیجانی منفی مانند افسردگی و اضطراب و افزایش معنویت در ارتقای خودمراقبتی این بیماران تأثیرگذار باشد.
پیش بینی تمایل جنسی براساس خودتنظیمی هیجانی، اجتناب تجربه ای و علائم افسردگی در زنان معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تمایل جنسی مناسب نقش مهمی در پایدار ماندن زندگی زناشویی دارد، بر این اساس شناخت عوامل مؤثر بر آن اهمیت فراوانی دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تمایل جنسی براساس خودتنظیمی هیجانی، اجتناب تجربه ای و علائم افسردگی در معلمان زن شهرستان بافق انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمام معلمان زن دوره دوم متوسطه شهرستان بافق به تعداد ۲۲۵ نفر در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود، که تعداد ۱۳۰ نفر آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل: پرسشنامه تمایل جنسی هارلبرت (۱۹۹۱)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان (۲۰۰۳)، پرسشنامه چندبعدی اجتناب تجربه ای (۲۰۱۱) و پرسشنامه افسردگی بک (۱۹۶۱) بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه همراه با نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ارتباط مثبت و معنی داری بین ارزیابی مجدد شناختی با تمایل جنسی وجود دارد و همچنین ارتباط منفی و معنی داری بین تعلل، سرکوبی/ انکار، تحمل آشفتگی، اجتناب تجربه ای و افسردگی با تمایل جنسی بود (P<۰/۰۱). همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که افسردگی، ارزیابی مجدد شناختی و تعلل به ترتیب با ۰/۲۵، ۰/۲۶ و ۰/۲۴ قادر به پیش بینی تمایل جنسی شرکت کنندگان پژوهش بود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد خودتنظیمی هیجانی، اجتناب تجربه ای و افسردگی نقش مهمی در تمایل جنسی زنان دارد؛ بنابراین توصیه می شود آموزش های مناسب تنظیم هیجان و افزایش آگاهی از اجتناب تجربه ای در زنان برای بهبود تمایل جنسی در آن ها صورت گیرد.
اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و تصویر بدنی در بیماران با اختلالات پوستی با تعدیل واکنش پذیری هیجانی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلالات روان تنی پوست، بیماری های پوستی را شامل می شوند که در آن علل و پیامدهای روان شناختی یا شرایط همراه، تاثیر اساسی و درمانی مهم بر فرایند بیماری دارند. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و تصویر تن با تعدیل واکنش پذیری هیجانی در بیماران با اختلالات پوستی است. روش پژوهش: در این پژوهش نیمه تجربی، از پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شد و مرحله پیگیری، پس از دو ماه به اجرا درآمد. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلالات پوستی شهر تبریز بودند که 15 نفر با واکنش پذیری بالا و 15 نفر با واکنش پذیری پایین در گروه پذیرش و تعهد و 15 نفر با واکنش پذیرش پایین و 15 نفر با واکنش پذیری بالا در گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقیاس تصویر تن کش(1990) به عنوان ابزار جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد افزایش معناداری درتصویر تن (01/0>P)، و کیفیت زندگی (01/0>P) بیماران با اختلالات پوستی ایجاد کرده است و این نتایج در پیگیری دوماهه ثابت باقی مانده است (05/0<P). همچنین نتایج نشان داد که اثر تعاملی واکنش پذیری هیجانی و گروه تاثیر معناداری در کیفیت زندگی و تصویر تن ندارد. نتیجه گیری: مداخلات آموزش رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بالا بردن کیفیت زندگی و تصویر تن در بیماران با اختلالات پوستی موثر است.
اثربخشی شناخت درمانی هیجان مدار بر اضطراب کرونا، حس انسجام و رشد پس آسیبی در زنان بهبود یافته از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
672 - 687
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی هیجان مدار بر اضطراب کرونا، حس انسجام و رشد و رشد پس آسیبی در زنان بهبود یافته از کرونا انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان بهبود یافته از کرونا در شهر بابل در سال 1400 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان بهبود یافته از کرونا بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش، مداخله شناخت درمانی هیجان مدار را براساس پروتکل ارائه شده توسط پاور (2010) در 10 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی دریافت نمود. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون (1996)، پرسشنامه اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398) و پرسشنامه حس انسجام آنتونووسکی (1993) بود. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که در پس آزمون بین گروه های آزمایش و گواه از نظر اضطراب کرونا (86/12=F، 001/0>P)، حس انسجام (34/60=F، 001/0>P)، و رشد پس آسیبی (61/79=F، 001/0>P) تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، مداخله شناخت درمانی هیجان مدار باعث بهبود میزان اضطراب کرونا، حس انسجام و رشد پس آسیبی زنان بهبود یافته از کرونا شد. نتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله شناخت درمانی هیجان مدار را به عنوان یک روش کارا جهت افزایش اضطراب کرونا، حس انسجام و رشد پس آسیبی زنان بهبود یافته از کرونا پیشنهاد داد.
تدوین مداخله آموزشی مبتنی بر الگوی تنظیم رفتار جنسی با رویکرد اسلامی به منظور افزایش خویشتن داری جنسی پسران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مداخله آموزشی مبتنی بر الگوی تنظیم رفتار جنسی با رویکرد اسلامی در افزایش خویشتن داری جنسی پسران انجام شده است. بدین منظور اهداف، فنون و تکالیف این مداخله طراحی شد. برای بررسی روایی محتوای مداخله، نظر کارشناسان مورد استفاده قرار گرفت. در بررسی کارآمدی مداخله آموزشی، از یک طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه و نمونه سه نفری شامل پسران نوجوان استفاده شد. فنون و تکالیف مداخله آموزشی مبتنی بر الگوی تنظیم رفتار جنسی با رویکرد اسلامی، در دوازده گام به دست آمد. روایی محتوای طرح نما نیز برای تمامی راهبردها، اهداف عملیاتی، فنون و تکالیف در اظهار نظر نُه کارشناس تأیید شد. در طرح آزمایشی تک آزمودنی، یافته ها نشان داد که هر سه مُراجع با شروع مداخله، روند افزایشی و روبه بهبودی را در مقیاس خویشتن داری جنسی (57 درصد) نشان دادند. میزان 86 درصد داده غیرهمپوش مربوط به تحلیل دیداری در مقیاس خویشتن داری جنسی برای هر سه مراجع نشان داد که مداخله طراحی شده، از کارآمدی برخوردار است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که طرح نمای درمانی مبتنی بر الگوی تنظیم رفتار جنسی با رویکرد اسلامی، مداخله ای آموزشی است که در افزایش خویشتن داری جنسی تأثیر دارد.
خوانش جنسیتی توانایی ادراکی-شناختی مسیریابی با تاکید بر هوش هیجانی مورد پژوهی محله سجاد شهر مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تفکر رکن اساسی در فرآیند ادراک در محیط شهری است با توجه به اینکه رفتار مسیریابی در فضای شهری تحت تأثیر اطلاعات دریافت شده از محیط است لذا درک صحیح از اطلاعات دریافتی از محیط سبب سهولت مسیریابی می گردد. افراد مختلف متناسب با شرایط فیزیولوژیکی از استراتژی های مختلفی برای مسیریابی در فضای شهری استفاده می کنند. هوش هیجانی ازجمله عامل تأثیرگذار در حیطه روانشناسی است و با عواملی مانند خودآگاهی، خود مدیریت، آگاهی اجتماعی، مدیریت روابط با مسیریابی می تواند ارتباط داشته باشد. با توجه به اینکه در فرآیند ادراک تفکر امر اساسی است در ادامه یکی از مؤلفه های هوش هیجانی نیز تسهیل تفکر هست لذا هدف از ارائه این پژوهش خوانش جنسیتی توانایی ادراکی -شناختی مسیریابی با تأکید بر هوش هیجانی و بررسی رفتار مسیریابی زنان و مردان با تأکید بر هوش هیجانی در محله سجاد بود. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و در این راستا به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه، بازدید سایت استفاده شده است. بر اساس حجم جامعه در محله سجاد با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 296 نفر محاسبه شده است و پرسشنامه به صورت نمونه گیری هدفمند در میان از مردان وزنان تکمیل گردیده است. تحلیل داده ها برای تأثیر هوش هیجانی بر مسیریابی با آزمون های آمار استنباطی در نرم افزار spss صورت گرفته است و آزمون لون و آزمون واریانس یک طرفهAnova ، آزمون t تحلیل گردیده است. نتایج حاکی از آن است که رفتار مسیریابی زنان و مردان متفاوت است و مابین هوش هیجانی و مسیریابی زنان و مردان ارتباط مستقیمی وجود دارد. زنان در امر مسیریابی خودآگاهی بالاتری نسبت به مردان دارند همچنین در حین انجام این رفتار در محیط توانایی عاطفی و حساسیت بین فردی بیشتری نسبت به مردان دارند. مردان در فرآیند مسیریابی و در حین تعیین مسیر مدیریت احساسات قوی تری نسبت به زنان در محیط شهری دارند و اعتمادبه نفس بیشتری در حین انجام این فرایند دارند.مردان در فضای شهری خوش بین تر از زنان می باشند. زنان در مسیریابی از دانش مسیر و نشانه استفاده می کنند.مردان از دانش مسیر استفاده می کنند.
تاثیر شدت آکنه بر کیفیت زندگی در مبتلایان به اختلال آکنه ولگاریس در زنان و مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
304 - 314
حوزههای تخصصی:
هدف: آکنه به عنوان یکی از عوامل اصلی ناتوانی در جهان، اثرات منفی روانی و اجتماعی عمیقی را ایجاد می کند. هدف این مطالعه، بررسی رابطه کیفیت زندگی و بیماری آکنه است. روش پژوهش: این مطالعه از روش توصیفی از نوع پیش بینی استفاده کرده است. 93 نفر در این آزمون شرکت کردند که در بازه سنی 15 تا 50 سال بودند و با روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند. برای شدت ابتلا از مقیاس درجه بندی GAGS استفاده شد. برای تعیین میزان کیفیت زندگی افراد مبتلا به آکنه از پرسش نامه کیفیت زندگی پوستی (DLQI) استفاده گردید. یافته ها: کیفیت زندگی در میان گروه های شدت آکنه نرمال نبود، بنابراین برای محاسبه همبستگی از آزمون کروسکال– والیس استفاده گردید که بیان کرد رابطه ای معنی دار میان این دو متغیر برقرار است (001/0 < P). نتیجه گیری: کیفیت زندگی و آکنه ولگاریس همبستگی بسیار زیادی دارند. باتوجه به فراوانی این اختلال و تأثیر آن بر عملکرد اجتماعی و عاطفی افراد، لزوم بررسی بیشتر جهت پیشگیری و درمان این اختلال نیز امری ضروری است.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی به شیوه سایکودرام و زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر بهبود تاکتیک های حل تعارض در زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
426 - 443
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی به شیوه سایکودرام و زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر بهبود تاکتیک های حل تعارض زوجین متعارض در شهر تهران 1398 انجام شد. روش پژوهش : روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری است. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متعارض مراجعه کننده به مرکز نمایش درمانی ایران در سال 1398 بود. نمونه این پژوهش شامل 36 نفر (18 زوج) از مراجعه کنندگان به مرکز نمایش درمانی ایران بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس در سه گروه 12 نفری شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش شدند. گروه آزمایش اول 12 جلسه تحت زوج درمانی به شیوه سایکودرام مورنو (1969) و گروه آزمایش دوم نیز 12 جلسه تحت زوج درمانی رفتاری تلفیقی کریستنسن و همکاران (2014) قرار گرفتند. داده ها با استفاده از مقیاس تجدید نظر شده تاکتیک های حل تعارض استراوس (1996) به دست آمد و با آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که زوج درمانی به شیوه سایکودرام بر حمله جسمی (52/11F= و 001/0P=) و خشونت روانی (74/12F= و 001/0P=) و مذاکره غیر خشن (84/58F= و 001/0P=) در فرم قربانی و به ترتیب حمله جسمی (96/17F= و 001/0P=)، خشونت روانی (08/17F= و 001/0P=) و مذاکره غیر خشن (45/89F= و 001/0P=) در فرم پرخاشگر موثر بوده است. نتیجه گیری : نتایج حاکی از اثربخشی زوج درمانی به شیوه سایکودرام بر کاهش حمله جسمی و خشونت روانی و افزایش مذاکره غیر خشن در زوجین متعارض و ماندگاری آن در طی زمان بود. بنابراین متخصصان سلامت و درمانگران می توانند برای بهبود تاکتیک های حل تعارض بین زوجین از روش زوج درمانی به شیوه سایکودرام در کنار سایر روش های درمانی استفاده کنند.