فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه ی جهت گیری هدف و خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد ریاضی دانش آموزان نواحی چهارگانه ی شهر شیراز بود. آزمودنی های پژوهش 297 نفر (149 دختر و 148 پسر) از دانش آموزان سوم دبیرستان های شیراز بود. ابزارهای پژوهش نیز مقیاس جهت گیری هدف (الیوت و مک گریگور، 2001) و خودکارآمدی تحصیلی (گرین، میلر، کراوسون، داک و اکی، 2004) بود. همچنین نمره ی ریاضی ترم اول دانش آموزان به عنوان ملاک عملکرد ریاضی آنان مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تعیین روایی ابزارهای پژوهش از روش تحلیل عاملی و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش حاضر که با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت، از آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و روش های آمار استنباطی (همبستگی و رگرسیون چندگانه) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که هدف تسلط-گرایشی و خودکار آمدی تحصیلی پیش بینی کننده های مثبت و معنادار و هدف عملکرد-اجتنابی پیش بینی کننده ی منفی و معناداری برای عملکرد ریاضی بوده و اهداف تسلط-اجتنابی و عملکرد-گرایشی از قدرت پیش بینی برای عملکرد ریاضی برخوردار نبودند. همچنین در بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی با استفاده از روش بارون و کنی مشخص شد که خودکارآمدی تحصیلی از طریق هدف تسلط-گرایشی نقش واسطه ای میان جهت گیری هدف و عملکرد ریاضی دارد.
مقایسه ی ناگویی خلقی، سبک های دفاعی و اضطراب صفت- حالت در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، افسردگی اساسی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: متغیرهای روان شناختی مختلفی در اختلالات روانی نقش دارند. هدف این مطالعه مقایسه ی ناگویی خلقی، سبک های دفاعی، و اضطراب صفت- حالت در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، افسردگی اساسی و افراد عادی بود.
روش: طرح این پژوهش از نوع علی– مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را تمامی افرادی که در بهار سال 1391 به ساختمان پزشکان رسول اکرم (ص) شهرستان شاهرود مراجعه کرده بودند در بر می گرفت که از بین آنها 219 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این نمونه به سه گروه تقسیم شد: یک گروه 49 نفری با تشخیص اختلال اضطراب فراگیر، یک گروه 60 نفری با تشخیص اختلال افسردگی اساسی، و گروه دیگر 110 فرد عادی را در بر می گرفت. شرکت کنندگان پرسشنامه ی سبک های دفاعی، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو و پرسشنامه ی اضطراب صفت- حالت را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات ناگویی خلقی، سبک های دفاعی، و اضطراب صفت- حالت در بین افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، افسردگی اساسی، و افراد عادی تفاوت معناداری دارد. میانگین نمرات ابعاد دشواری در شناسایی احساس ها و دشواری در توصیف احساس های ناگویی خلقی، اضطراب صفت، و سبک دفاعی ناپخته در افراد مبتلا به اضطراب فراگیر و افسردگی اساسی نسبت به افراد عادی بالاتر بود. نمرات بعد تفکر برون مدار ناگویی خلقی و سبک دفاعی پخته در افراد عادی در مقایسه با گروه های بالینی میانگین بالاتری را به خود اختصاص داده بود. هیچ گونه تفاوت معناداری در میانگین نمرات سبک دفاعی روان آزرده در بین گروه ها مشاهده نشد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمرات اضطراب حالت در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نسبت به افراد مبتلا به افسردگی اساسی و افراد عادی بالاتر است.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از اهمیت سبک های دفاعی و ناگویی خلقی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افسردگی اساسی بود.
مقایسه توانایی های هماهنگی دیداری - حرکتی دقت و توجه ، هوش ، اختلالات یادگیری و اختلالات رفتاری کودکان نارس و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، مقایسه توانایی هماهنگی دیداری – حرکتی، دقت و توجه، هوش، اختلالات یادگیری و اختلالات رفتاری در کودکان نارس متولد شده و عادی بود. 250 دانش آموز نارس متولد شده با 250 دانش آموز عادی به وسیله آزمون های بندر - گشتالت، تولوزپیرون، وکسلر کودکان، مایکل باست و راتر مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد کودکان نارس متولدشده از نظرهماهنگی دیداری - حرکتی، دقت و توجه و هوش ضعیف تر از کودکان عادی هستند. به علاوه شیوع اختلالات یادگیری و اختلالات رفتاری در کودکان نارس متولدشده بیش تر از کودکان عادی است.
اعتیاد و زنان : تفاوت های جنسیتی درباره استعمال مواد مخدر و درمان آن
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به زمینه کمّی پیدایش و گسترش اعتیاد در زنان، مشکلات روانی، اجتماعی و پزشکی ناشی از آن، موانع درمان اعتیاد در زنان و تفاوت های جنسیتی در سوء مصرف مواد و درمان آن می پردازد. این مقاله ترجمه ای از یک تحقیق پیمایشی با موضوع اعتیاد زنان و برخی از تحقیقات دیگر در این زمینه است.
بر اساس نتایج به دست آمده از تحقیق یاد شده، زنان در روابط نزدیک و صمیمانه بیشتر از طریق همسر خویش به اعتیاد روی میآورند. همچنین نیروهای منفی گروه همسالان ممکن است رفتار دختران و زنان را بیش از رفتار پسران و مردان تحت تأثیر قرار دهد. از نقطه نظر نابسامانیهای روانی، رابطه بین اختلال فشار روانی پس از سانحه و اعتیاد ممکن است در بین زنان و دختران قویتر از این رابطه در بین پسران و مردان باشد. اعتیاد زنان، علاوه بر بیماریهای سو ء تغذیه، فشار خون بسیار بالا و سرطان، آنان را در معرض بیماریهایی خطرناکی مانند هپاتیت و ایدز قرار میدهد. زنان معتاد در مقایسه با مردان احتمال بیشتری دارد دچار ایدز و دیگر بیماریهای ناشی از روابط جنسی شوند و در مقایسه با زنان دیگر احتمال بیشتری وجود دارد که به بیماریهای زنانه و معضلات آن دچار شوند.
درباره موانع درمان، زنان بر اساس نگرش اجتماعی و فرهنگی به اعتیاد، اغلب به دلیل اعتیادشان نسبت به مردان معتاد انگ منفیتر زده می شوند. نگرش اجتماعی دربارة ناپسند بودن زن معتاد یک مانع عمده در درمان آنها به حساب می آید . همچنین مراقبت از بچه مانعی دیگر برای درمان آنها است. این در حالی است که زنان نسبت به مردان احتمال کمتری دارد که از خانواده و دوستان برای ترک مواد حمایت دریافت کنند.
برنامه های درمانی نیز اغلب ناخواسته موانعی در راه درمان زنان ایجاد میکند. مانند : موانع مالی، تشریفات زائد اداری، متمرکز بودن برنامه های درمانی برای مردان و فقدان حساسیت درباره اعتیاد زنان.
موانع روانی درمان نیز عبارت است از درونی کردن این عقیده رایج که اعتیاد یک سقوط اخلاقی است، که در زنان موجب اجتناب آنها از درمان می شود. و از آنجا که زندگی بدون مواد مستلزم ایجاد تغییرات عمده در سبک و شکل زندگی است و ایجاد چنین تغییراتی مشکل و دشوار به نظر می رسد، بنابراین مقاومت در برابر تغییر یک مانع دیگر در راه درمان میشود.
به طورکل، برنامه های موفقیت آمیز درمان زنان، باید از تفاوت های عمده جنسیتی در اعتیاد متأثر باشد و به نیازهای ویژه زنان و دختران معتاد پاسخ دهد.
روابط ساختاری بین بهزیستی روان شناختی با هوش هیجانی ادراک شده، توانایی کنترل تفکر منفی و افسردگی مادران کودکان کم توان ذهنی و مقایسه آن با مادران کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر مطالعه یک مدل علی برای تبیین بهزیستی روان شناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی و مقایسه آن با مادران کودکان عادی بود. روش: گروه نمونه این مطالعه 75 نفر مادر دارای کودک کم توان و 75 مادر کودک عادی مدارس شهر ارومیه بود که از نظر تحصیلات و طبقه اقتصادی-اجتماعی؛ و سن، جنس و پایه تحصیلی فرزندان همتا گردیده بودند. در مدل طراحی شده هوش هیجانی ادراک شده، کنترل تفکر منفی متغیر برون زا(مستقل)، افسردگی متغیر میانجی و بهزیستی روان شناختی متغیر درون زا در نظر گرفته شدند. جهت سنجش متغیرهای مدل از آزمونهای افسردگی بک، هوش هیجانی ادراک شده مایر و سالووی(TMMS)، آزمون کنترل تفکر ولز و دیویس و بهزیستی روان شناختی ریف استفاده شد. آزمونها از نظر ویژگیهای روانسنجی از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس نتایج حاصل مدل اولیه اصلاح و سپس از طریق معادلات ساختاری آزمون شد.
یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد مدل پیشنهادی در گروه دارای فرزند عادی برازش مناسبی داشته و متغیرهای درون مدل بخوبی قادر به تبیین بهزیستی روان شناختی هستند ولی در گروه مادران کم توانان ذهنی مدل قادر نیست آن را تبیین کند. متغیری که در هر دو گروه دارای مسیر علی معنی دار با بهزیستی روان شناختی بوده و می توانست آن را تبیین نماید راهبردهای کنترل تفکر بود.
نتیجه گیری: در گروه مادران دانش آموزان عادی متغیرهای هوش هیجانی ادراک شده، توانایی کنترل تفکر منفی و افسردگی قادر به پیش بینی بهزیستی روانشناختی است اما در گروه مادران دارای کودک کم توان ذهنی این مدل فاقد کارآیی لازم است. براین اساس به نظر می رسد باید مدل دیگری برای مادران کودکان کم توان ذهنی طراحی کرد که بر اساس پیشینه پژوهشی یکی از اجزای آن شدت کم توانی ذهنی کودک و طبق یافته های پژوهش اخیر توانایی کنترل تفکر منفی باشد.
رفتار درمانی شناختی خشم
حوزههای تخصصی:
خاطرات کودکی و خاطرات پنهانگر
حوزههای تخصصی:
اثربخشی برنامه های تقویت حافظه فعال و ادراک دیداری بر بهبود خواندن دانش آموزان دارای اختلال خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواندن یکی از مهارت های اساسی است که ما را در دریافت و درک اطلاعات و مفاهیم جدید یاری می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش حافظه فعال و ادراک دیداری بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دارای اختلال خواندن انجام شد. نوع مطالعه حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از دانش آموزان پایه دوم و سوم ابتدایی دارای اختلال خواندن بود که از مراکز اختلال های یادگیری شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 92-91 انتخاب، و به صورت همتا در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایدهی شده اند. برنامه تقویت حافظه فعال و ادراک دیداری در طول ۱٠جلسه یک ساعته به گروه آزمایش آموزش داده شد. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی استفاده شد. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس یک متغییره و چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد استفاده از برنامه های تقویت حافظه فعال و ادراک دیداری بر بهبود نمره عملکرد خواندن و مؤلفه های خواندن کلمات، زنجیره کلمات، آزمون قافیه، نامیدن تصاویر، درک کلمات، حذف آواها، و آزمون نشانه های حرف در دانش-آموزان مؤثر است در حالی که اثر این برنامه ها بر مؤلفه های درک متن، خواندن ناکلمات و شبه کلمات، و آزمون نشانه های مقوله، معنی دار نبود. بنابراین استفاده از این رویکرد در درمان افراد مبتلا به اختلال خواندن در کنار سایر روش های درمانی پیشنهاد می گردد.
اثربخشی بازیهای گروهی بر مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی 6 تا 7 ساله شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیهای گروهی بر بهبود مهارت های اجتماعی کودکان دختر پیش دبستانی 6 تا 7 ساله شهر اصفهان انجام شد.
مواد و روش ها: پژوهش از نوع آزمایشی و حجم نمونه مورد نظر شامل 20 دختر پیش دبستانی بود که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب و به طور مساوی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند و گروه آزمایش به 12 جلسه بازی پرداختند. ابزار پژوهش، چک لیست مهارت های اجتماعی بود و ارزیابی مداخله ای به صورت پیش آزمون- پس آزمون و تحلیل داده ها به کمک آزمون ANCOVA صورت گرفت.
یافته ها: تحلیل های آماری نشان دادند که مهارت های اجتماعی کودکان گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد، به طور معنی داری افزایش یافت.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بازیهای گروهی میتواند به گونه ای مؤثر، مهارت های اجتماعی کودکان دختر پیش دبستانی را افزایش دهد.
رابطه بین وضعیت اجتماعی اقتصادی خانواده،راهبردهای یادگیری و توانایی حل مساله ریاضی در میان دانشجویان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی خانواده، اهداف پیشرفت، راهبردهای یادگیری و توانایی حل مساله ریاضی دانشجویان انجام گرفت. به این منظور از روش تحقیق پیمایشی استفاده شد و داده های مورد نیاز درباره راهبردهای عمقی، راهبردهای سطحی، اهداف تسلط، اهداف عملکرد ـ گرایش، اهداف عملکرد ـ اجتناب و وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی خانواده با استفاده از پرسشنامه های هدف پیشرفت الیوت و چرچ و فرایندهای مطالعه بیگز از بین 427 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای جمع آوری شد. نتایج نشان داد رابطه اهداف تسلط با راهبردهای عمقی و توانایی حل مساله ریاضی مثبت و معنادار، اما رابطه اهداف عملکرد ـ گرایش و اجتناب با توانایی حل مساله ریاضی معنادار نمی باشد. رابطه راهبردهای عمقی با توانایی حل مساله ریاضی مثبت و معنادار و رابطه راهبردهای سطحی با توانایی حل مساله ریاضی معنادار نیست. همچنین نتایج نشان داد که اهداف تسلط مهمترین عامل اثرگذار بر توانایی حل مساله ریاضی است و پسران اهداف عملکرد ـ گرایش را بیشتر از دختران به کار می گیرند و دانشجویان متعلق به طبقه پایین جامعه نسبت به دانشجویان طبقه بالای جامعه اهداف تسلط را بیشتر به کار می گیرند. بین راهبردهای یادگیری و توانایی حل مساله ریاضی دانشجویان برحسب جنسیت و وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی خانواده تفاوتی وجود ندارد.
بررسی مقدماتی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه افسردگی کودکان (CDI)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقدماتی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه افسردگی کودکان است. نمونه پژوهش شامل 407 دانش آموز 12 الی 14 سال (234 پسر و 173 دختر) است که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه افسردگی کودکان، مقیاس افسردگی کودکان و پرسشنامه افسـردگی بک در بین آزمودنی های پژوهش اجرا شد. نتایج نشان داد که پایایی بازآزمایی و همسانی درونی کل پرسشنامه افسردگی کودکان به ترتیب برابر با 82/0 و 83/0 است.
هم چنین همبستگی بین پرسشنامه افسردگی کودکان، مقیاس افسردگی کودکان و پرسشنامه افسردگی بک به ترتیب برابر با 79/0 و 87/0 محاسبه شد که بیانگر روایی همگرای پرسشنامه افسردگی کودکان است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل پنج عاملی پرسشنامه افسردگی کودکان در جامعه ایرانی برازش دارد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که میانگین نمرات کل افسردگی دختران به طور معنا داری بیشتر از پسران است. هم چنین میانگین نمرات کل افسردگی آزمودنی های 14 سال به طور معنا داری بیشتر از آزمودنی های 12 سال است.
ماهیت انسان و نیازهای متعالی او از دیدگاه ویکتور فرانکل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با توجه به مبانی فلسفه وجودی و روان شناسی وجودی ویکتور فرانکل به تبیین دیدگاه وی در پاسخ به دو مسئله: 1. ماهیت انسان چیست؟ 2. نیازهای اصیل روحی انسان چیست؟ میپردازد. فرانکل ماهیت انسان را متشکل از سه بعد جسم، روان و روح میداند که هسته مرکزی آن، روح و پوشش رویی آن، تن و روان است. عناصر اصلی ساحت روحانی انسان، ترکیبی است از معنویت، آزادی و مسئولیت که بدون در نظر گرفتن این عناصر، سخن گفتن از ماهیت انسان سخنی ناتمام و بیفرجام است. در پاسخ به سؤال دوم به تبیین مهم ترین نیازهای بخش روحانی انسان پرداخته و آنها را در قالب شش نیاز: نیاز به پویایی اندیشه، نیاز به معنا، نیاز به تعالی خویشتن، نیاز به ابدیت و جاودانگی، نیاز به دین و نیاز به گروه دوستی عاطفی طبقه بندی میکند.
بررسی میزان شیوع افسردگی و اثربخشی درمان رفتاری – شناختی در کاهش افسردگی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه، شناسایی موارد افسردگی در میان دانش آموزان شاهد و غیرشاهد دبیرستانهای دخترانه شاهد (اردبیل) و آگاهی از میزان بروز افسردگی در میان دانش آموزان این مدارس بوده است. ضمن آنکه دستیابی بر میزان اثربخشی روش درمان شناختی رفتاری در کاهش افسردگی دانش آموزان هدف دیگر این مطالعه بوده است. برای رسیدن به این اهداف آزمون افسردگی بک، روی 70 دانش آموز دختر شاهد و 127 نفر دانش آموز دختر غیرشاهد و به صورت گروهی و در کل مدرسه (شاهد) اجرا شد. نتیجه مطالعه نشان می دهد که میزان شیوع افسردگی شدید و عمیق در میان دانش آموزان شاهد دختر 20 درصد می باشد در حالیکه این میزان در بین دانش آموزان غیرشاهد 5 درصد می باشد. بعلاوه میانگین نمرات در گروه آزمایش و گواه در پس آزمون، تفاوت معنی داری را نشان می دهد که نمایانگر اثر بخشی بیشتر روش درمانگری شناختی رفتاری، در کاهش افسردگی دانش آموزان است
بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی به شیوه گروهی بر کاهش کمرویی نوجوانان دختر مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر آموزش مهارت های اجتماعی در کاهش میزان کمرویی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه 17-14 ساله بود. جهت نمونه گیری از بین مناطق آموزش و پرورش شهر تهران یک منطقه به صورت تصادفی ساده انتخاب شد. از میان آن دو دبیرستان دخترانه در مقطع متوسطه انتخاب، به 400 نفر دانش آموزان دختر پرسشنامه کمرویی داده شد. از بین آنها 30 نفر که بیشترین میزان کمرویی را دارا بودند انتخاب گردیدند و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند. به 15 نفر آنها به عنوان گروه آزمایش آموزش مهارت های اجتماعی در طی 10 جلسه داده شد. به 15 نفر دیگر به عنوان گروه کنترل هیچ نوع آموزشی داده نشد.
ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه کمرویی بود. در این پژوهش به منظور مقایسه بین دو میانگین از آزمون T برای گروه های مستقل استفاده شد که تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS صورت پذیرفت. نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل وجود دارد که بیانگر اثر بخش بودن آموزش مهارت های اجتماعی بر کاهش کمرویی می باشد.
کلید واژه:
رابطه روش های فرزندپروری با توانایی ابراز وجود و بررسی تاثیر برنامه آموزشی ابراز وجود در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه توانایی ابراز وجود در دانش آموزان با توجه به شیوه های فرزندپروری والدین آنها و بررسی تاثیر برنامه های ابراز وجود در دانش آموزان انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر تهران در سال تحصیلی 84-85 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 405 دانش آموز در قسمت اول پژوهش شرکت کردند. از میان این افراد، 40 دانش آموز نمونه همگن برای شرکت در دو گروه آزمایش و کنترل مربوط به مطالعه نیمه آزمایشی قسمت دوم پژوهش در نظر گرفته شدند. برای جمع آوری داده ها، از دو پرسشنامه ابراز وجود 40 سوالی و پرسشنامه 76 سوالی شیوه های فرزندپروری استفاده گردید. طرح پژوهش در قسمت اول علی - مقایسه ای و در قسمت دوم، پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل در نظر گرفته شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که بین میزان توانایی ابراز وجود دانش آموزان با توجه به روش فرزندپروری در خانواده آنها تفاوت وجود دارد. همچنین آموزش برنامه های ابراز وجود توانایی ابراز وجود دانش آموزان با نمره ابراز وجود پایین که در جلسات آموزشی شرکت کردند را افزایش می دهد
بررسی رابطه عوامل پیش بینی کننده خطر و محافظ خانواده با توانمندی ها و اختلال های عاطفی – رفتاری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشکلات روان شناختی کودکان و نوجوانان تحت تاثیر عوامل متعدد به وجود می آیند. عوامل خطر احتمال بروز مشکلات روان شناختی را افزایش می دهند و عوامل محافظ از معلولیت بیشتر پیشگیری می کنند. این عوامل، پیش آگهی و نتایج درمان را نیز تحت تاثیر قرار می دهند. هدف این پژوهش، بررسی رابطه عوامل خطر و محافظ با اختلالات عاطفی – رفتاری و رفتارهای نوع دوستانه نوجوانان بود. بدین منظور 85 نفر از دانش آموزان دختر کلاس پنجم از بین دانش آموزان مناطق محروم شهرستان همدان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و بوسیله مقیاس نیمه ساخت یافته عوامل خطر و محافظ لوپر و گریگنکو (1998)، پرسشنامه مشکلات و توانمندی های گودمن (2002)، و پرسشنامه مربوط به محیط مدرسه لیکونا (2003) ارزیابی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل خطر و محافظ در یک مدل تعاملی با یکدیگر بر مشکلات عاطفی – رفتاری کودکان تاثیر می گذارند. عوامل خطر پیش بینی کننده مستقیم اختلالات عاطفی – رفتاری و عوامل محافظ پیش بینی کننده معکوس اختلالات عاطفی – رفتاری بودند. عوامل محافظ رفتارهای نوع دوستانه را در کودکان تقویت می کنند و بطور معکوس بر مشکلات کودکان تاثیر می گذارند. نتایج در چارچوب الگوهای نظری آسیب شناسی روانی تحولی بحث شد که بر ماهیت تعاملی این عوامل در پیش بینی سلامت خانواده و پیامدهای آن در آسیب پذیری یا بهبودپذیری کودکان تاکید می کنند
بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی مدیران و کارآیی آنها از دیدگاه مدیران مدارس متوسطه شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین مهارت های ارتباطی مدیران و کارآیی آن ها از دیدگاه مدیران مدارس متوسطه ی شهر شیراز بوده است. متغیر پیش بین مهارت های ارتباطی مدیران با سه بعد فردی، گروهی و سازمانی و متغیر ملاک، کارآیی مدیران است. تعداد 130 نفر از مدیران دبیرستان های دولتی شهر شیراز در سال تحصیلی 87- 86 به شیوه ی نمونه گیری تصادفی سهمیه ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده ی این پژوهش، دو پرسش نامه ی مهارت های ارتباطی و کارایی مدیران بود. یافته ها نشان داد که بر اساس ادراکات مدیران، ْ بین مهارت های ارتباطی مدیران و کارآیی آن ها رابطه ی معنا دار وجود دارد. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان داد که بعد فردی مهارت های ارتباطی از نظر مدیران قدرت پیش بینی کنندگی کارایی مدیران را دارد (250/0P ≤ و 30/0B =) ؛ ولی دو بعد مهارت های گروهی و سازمانی نمی تواند کارایی مدیران را پیش بینی کند. هم چنین مقایسه ی میانگین نمرات مدیران زن و مرد در زمینه ی مهارت های ارتباطی و کارایی نشان داد، مدیران زن مهارت های ارتباطی و کارایی بیش تری نسبت به مدیران مرد دارند.
بررسی رابطه علی جنسیت، عملکرد قبلی ریاضی، منابع خودکارآمدی ادراک شده ریاضی، هدف گذاری، باورهای خودکارآمدی ریاضی و سبکهای اسنادی با عملکرد بعدی ریاضی در دانش آموزان سال دوم دبیرستانهای شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه علی جنسیت، عملکرد قبلی ریاضی، منابع خودکارآمدی ادراک شده ریاضی، هدف گذاری، باورهای خودکارآمدی ریاضی و سبکهای اسنادی با عملکرد بعدی ریاضی در دانش آموزان سال دوم دبیرستانهای شهر اهواز بود. 390 دانش آموز (192 پسر و 198 دختر) کلاسهای دوم دبیرستان رشته های ریاضی – فیزیک و علوم تجربی که ریاضی (2) را گذارنده بودند و در زمان انجام پژوهش ریاضی (3) را می گذرانند به صورت تصادفی چند مرحله ای از بین دبیرستانهای نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهر اهواز انتخاب شدند. در این تحقیق از پرسشنامه منابع خودکارآمدی ادراک شده ریاضی، مقیاس باورهای خودکارآمدی ریاضی، مقیاس هدف گذاری، پرسشنامه سبکهای اسنادی و نمره قبلی و بعدی ریاضی استفاده شده است. نتایج ضرایب پایایی آلفای کرونباخ (و تنصیف) رضایتبخش بودند. در این تحقیق جهت تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)و تحلیل ساختاری استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی تحلیل مسیر، رابطه علی جنسیت، عملکرد قبلی ریاضی، منابع خودکارآمدی ادراک شده ریاضی، هدف گذاری، باورهای خودکارآمدی ریاضی و سبکهای اسنادی با عملکرد بعدی ریاضی در دانش آموزان سال دوم دبیرستانهای شهر اهواز، برازنده داده ها بود و بیان می کند این مدل در جامعه موجه است. گر چه مدل مناسب داده ها بود ولی چند مسیر آن معنی دار نبود و به اصلاحاتی دست زده شد و مسیرهای غیرمعنی دار حذف شدند. نتایج نشان دادند که مدل اصلاح شده بر مدل اصلی ارجحیت دارد. از نه فرضیه مستقیم، فرضیه (7)، یعنی رابطه هدف گذاری با عملکرد بعدی ریاضی معنی دار نبود و فرضیه (9)، یعنی رابطه باورهای خودکارآمدی ریاضی با عملکرد بعدی ریاضی به صورت منفی معنی دار بود که با فرضیه های مدل پیشنهادی تحلیل مسیر تحقیق هماهنگ نبودند.
تأثیر برنامه مراقبت معنوی بر اضطراب بیماران ایسکمیک قلبی بستری در بخش مراقبت های ویژه قلب: یک کارآزمایی بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماران ایسکمیک قلبی در مرحله حاد، اضطراب زیادی را تجربه می کنند و به نسبت بیمارانی که اضطراب کمتر دارند ، 5 مرتبه بیشتر به ایسکمی، سکته مجدد، تاکیکاردی یا تندتپشی (Tachycardia)، آریتمی یا اختلال ریتم قلبی (Arrhythmia) و فیبریلاسیون بطنی مبتلا می شوند. اضطراب بیش از اندازه، روند بهبود بیماری را به تأخیر می اندازد و احتمال مرگ بیمار را در ماه های اول افزایش می دهد. بیماری های تهدید کننده حیات مانند بیماری های قلبی منجر به دیسترس معنوی در افراد می گردند که این دیسترس معنوی می تواند تشدید کننده مشکلات فرد باشد و حتی به صورت درد غیر قابل کنترل یا اضطراب نمایان شود. مطالعات پیشنهاد کرده اند که مداخلات معنویت محور ممکن است اضطراب را کاهش دهد. از این رو پژوهشگران بر آن شدند تا با استفاده از نتایج یافته های تحقیقاتی، جستجوی وسیع کتابخانه ای و نظر کارشناسان مربوط، به تدوین یک برنامه مراقبتی معنویت محور اقدام نمایند و تأثیر اجرای آن را بر اضطراب بیماران ایسکمیک قلبی بستری در بخش مراقبت های ویژه مورد بررسی قرار دهند.
مواد و روش ها: این مطالعه، یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده بود که در سال 1389 در بخش مراقبت های ویژه قلب بیمارستان الزهرا (س) اصفهان انجام شد. 64 بیمار ایسکمیک قلبی بستری در بخش مراقبت های ویژه به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. برنامه مراقبت معنوی شامل حضور حمایت گرایانه، حمایت از تشریفات مذهبی بیمار و استفاده از سیستم های حمایتی بود که به مدت 3 روز انجام پذیرفت و پرسش نامه اضطراب Spielberger قبل و بعد از انجام مداخله در هر دو گروه تکمیل گردید. از نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 و آزمون های 2c، Independent t و Paired t جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد.
یافته ها: میانگین نمره اضطراب قبل از انجام مداخله در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت (910/0 = P). این در حالی است که آزمون Paired t نشان داد میانگین نمره اضطراب (001/0 = P)، در گروه آزمون قبل و بعد از انجام مداخله معنوی محور تفاوت معنی داری دارد. همچنین مقایسه میانگین تغییرات نمره اضطراب بین دو گروه آزمون و شاهد بعد از انجام مداخله تفاوت معنی داری داشت (030/0 = P).
نتیجه گیری: برنامه مراقبتی معنویت محور، اضطراب بیماران ایسکمیک قلبی بستری در بخش مراقبت های ویژه را کاهش داد و پرستاران می توانند جهت کاهش اضطراب بیماران از برنامه مراقبت معنوی استفاده نمایند.
مردم شناسی چیست؟
حوزههای تخصصی: