فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۱۸۱ تا ۷٬۲۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
خانواده تأثیر بسزایی بر رفتارهای مرتبط با فعالیت بدنی در کودکان و نوجوان دارد، گرچه نحوة این تأثیر هنوز مشخص نیست. پژوهش حاضر بهمنظور شناسایی نقش خانواده در شکلگیری رفتار فعالیت بدنی در دختران نوجوان طراحی شده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و به شیوة تحلیل محتوا انجام گرفته است. بهمنظور جمعآوری دادهها مشارکتکنندگان این پژوهش (شامل 16 دختر نوجوان، 2 پدر و 7 مادر) مورد مصاحبة عمیق نیمهساختاری قرار گرفتند. کلیة مصاحبهها ضبط و سپس خط به خط دستنویس شد و در نهایت از طریق تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شد. طی تجزیه و تحلیل این پژوهش، مضامینی با عنوان شروعکننده (استعدادیابی، ایجاد علاقه)، تقویتکننده (فراهم کردن، همراهی، تشویق) و نگهدارنده (تلاش بهمنظور رفع موانع، تلاش برای کسب رضایت عضو مخالف در خانواده) بهعنوان نقش خانواده در شکلگیری رفتار فعالیت بدنی در دختران نوجوان بهدست آمد. این پژوهش درک بهتری از نحوة تأثیر خانواده بر شکلگیری رفتار فعالیت بدنی دختران نوجوانان فراهم کرد. شناسایی نقش خانواده در این زمینه میتواند به طراحی مداخلات مؤثرتر مبتنیبر خانواده به کارکنان بهداشتی و مربیان تربیت بدنی کمک کند، ضمن اینکه به این وسیله حوزههای مورد نیاز برای تحقیق بیشتر آشکار میشود.
تأثیر آموزش خودتنظیمی بر حل مسأله اجتماعی کودکان پیش دبستانی دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که خود تنظیمی از اهمیت بالایی در رشد مهارت های شناختی و اجتماعی کودکان برخوردار بوده و نقش تفاوت های جنسیتی نیز در این رابطه قابل توجه است، لذا پژوهش حاضر با این هدف انجام شد. در ابتدا 40 کودک (20 دختر و 20 پسر) از دو پیش دبستانی شهرستان میبد به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گماشته شدند. بعد از اجرای آزمون حل مسأله اجتماعی از تمامی کودکان، یک برنامه آموزش خود تنظیمی به مدت 20 ساعت در طول یک ماه به کودکان گروه آزمایش با روش های بازی و قصه درمانی آموزش داده شد و در نهایت، اجرای آزمون اولیه تکرار گردید. ابزار مورد استفاده، آزمون بازی اکتشافی حل مسأله اجتماعی کودکان والی بود که پایایی و روایی اولیه آن نیز در داخل کشور احراز شد. مقایسه میانگین نمره های حل مسأله اجتماعی در گروه آزمایش و گواه با روش تحلیل کوواریانس، تفاوت معناداری را نشان داد (0001/0 p <)، اما تفاوتی میان پسرها و دخترها در نمره های حل مسأله اجتماعی مشاهده نشد. همچنین، تأثیر آموزش بر افزایش مهارت حل مسأله اجتماعی بر حسب جنسیت معنادار نبود. از این رو، پیشنهاد می شود آموزش خود تنظیمی در طول دوره کودکی برای ارتقای مهارت های حل مسأله اجتماعی برای هم پسران و هم دختران ارائه گردد.
سالمند آزاری در شهر اهواز و ارتباط آن با برخی مشخصه های فردی و اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
رابطه بین خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت با سازگاری تحصیلی دانشجویان کارشناسی سال اول دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط ساده و چندگانه بین خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت با سازگاری تحصیلی انجام شد.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی سال اول دانشگاه شهید چمران اهواز بود که در سال91-90مشغول به تحصیل بودند. به منظور انجام پژوهش، نمونهای به حجم 200 نفر (100 پسر، 100 دختر) با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری دادهها، از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و آدامز (1983)، پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس (1970) و پرسشنامه سازگاری بیکر و سیریاک (1989) استفاده شد.نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت با سازگاری تحصیلی رابطه مثبت دارند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که وزن ترکیبی خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت 37 درصد از واریانس سازگاری تحصیلی را تبیین میکند. همچنین بر اساس نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA)، بین دانشجویان سال اول دختر و پسر از لحاظ انگیزه پیشرفت تفاوت معنیدار وجود دارد.
اختلالات انسدادی دفعی و عوامل موثر در زنان بالای 40 سال: مطالعه همه گیر شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
درسی از روانشناسی: شخصیت انسان از نظر روان شناسی جدید و از لحاظ دین
حوزههای تخصصی:
تأثیر مقابله درمانگری بر کاهش تنیدگی زنان مبتلا به اختلال عروق کرونر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تأثیر مقابلهدرمانگری بر کاهش تنیدگی زنان مبتلا به اختلال عروق کرونر انجام شد.
روش: جامعه آماری، شامل همه بیماران زن مبتلا به این اختلال بود که در سال 1387 به کلینیک تخصصی قلب فرمانیه تهران مراجعه کردند. پرسشنامه رویدادها و تغییرات زندگی مککابین توسط 100 نفر از زنان بیمار در فاصله سنی 35 تا 55 سال تکمیل شد. سپس، 40 نفر که بالاترین نمره تنیدگی را داشتند بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نمونهها بهطور تصادفی به دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش، 10 جلسه با استفاده از روش مقابلهدرمانگری تحت درمان فردی قرار گرفتند. دادهها بهروش تحلیل واریانس با اندازههای مکرر تحلیل شدند.
یافتهها: نمرات کل تنیدگی و تنیدگی با سرچشمه تعارضات و مشکلات درونخانوادگی در گروه آزمایش بهطور معنیداری کاهش یافتند. اجرای پردازشهای آماری با روش تحلیل کوواریانس نیز نتیجه یکسانی داشت.
نتیجهگیری: مقابله درمانگری می تواند تنیدگی زنان دارای اختلالات عروق کرونر را کاهش داده و مطابق مدل نظری مربوطه پیش بینی می شود در دراز مدت سهم تنیدگی در تشدید این اختلالات را کاهش دهد."
ساخت و اعتباریابی مقیاس علل گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در جوانان (مطالعه موردی استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش عوامل موثر در گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در جوانان انجام شده است. روش: روش پژوهش این بررسی، توصیفی و از نوع همبستگی، با هدف ساخت و هنجاریابی مقیاس بوده است. در این پژوهش، 408 نفر جوان معتاد (16 تا 29 سال) که طی هشت ماه، از آذر 1390 تا تیر 1391 در مراکز اقامتی میان مدت ترک اعتیاد استان خراسان رضوی مشغول درمان بودند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مقیاس سنجش عوامل موثر در گرایش به سوءمصرف مواد مخدر را پس از طراحی مقیاس در قالب یک فرم 78 سوالی، تکمیل کردند. یافته ها: روایی صوری و محتوایی مقیاس توسط متخصصان روان شناسی و جامعه شناسی مورد تایید قرار گرفت. همچنین، به منظور محاسبه ی روایی سازه، از تحلیل عامل تأییدی مرتبه دوم استفاده شد. یافته های پژوهش ساختار کلی مقیاس، با سه مولفه ی عوامل فردی، عوامل بین فردی و محیطی و عوامل اجتماعی را برای سنجش عوامل موثر در گرایش به سوء مصرف مواد مخدر تایید کردند. اعتبار این مقیاس نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 94/0 برآورد شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که این مقیاس ابزاری روا و معتبر برای سنجش عوامل موثر در گرایش به سوءمصرف مواد مخدر جوانان است و با توجه به روایی و اعتبار مناسب، می توان آن را در جامعه های آماری مشابه مورد استفاده قرار داد.
رویکرد صفات در تحول شخصیت: مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۱۱ (پیاپی ۴۴)
103-110
حوزههای تخصصی:
نظریه صفات، یکی از نظریه های مطرح در روان شناسی شخصیت است که توصیف آن به خلاصه کردن، پیش بینی و تبیین رفتار می انجامد و توسعه ی آن حاصل تلاش های دو گروه از روان شناسان است: گروه اول با روش بالینی به نظریه پردازی درباره صفات پرداخته اند و گروه دیگر روش آزمایشی و آماری را اساس دستیابی به صفات دانسته اند. هدف از این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و نیز پس از مطالعه کتاب ها و مقالات متعدد صورت گرفته است، معرفی و مقایسه ی این رویکرد ها است که با تأکید بر آرای سه روا ن شناس بزرگ، آلپورت، آیزنک و کتل، و الگوی پنج عاملی صفات شخصیت، به عنوان نظریه ای که در دو دهه گذشته بیش از سایر نظریه ها مورد توجه و حمایت پژوهشگران قرار گرفته است، انجام می شود. با وجود جنبه های کاربردی بالینی و پژوهشی این نظریه، محدودیت ها و نقدهایی نیز در مورد آن مطرح شده است. بنابراین، استفاده از این رویکرد در تبیین تحولی شخصیت علاوه بر نکات مثبت، نیازمند در نظر گرفتن محدودیت ها و نقدهای وارد شده بر آن است
راه اندازی اولین مرکز سلامت روان جامعه نگر در ایران: تجربه ی مراقبت مشارکتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
از حدود 40 سال پیش، راهبردهای ارایهی خدمات سلامت روان در جهان دچار تحول چشمگیری شده است. چنان که آن را انقلاب دیگر در سلامت روان میدانند و آن جنبش سلامت روان جامعهنگر بوده است. در کشور ما نیز مراکز سلامت روان جامعه نگر (CMHC) با هدف ایجاد تحول در سلامت روان شهری طراحی شدند. اولین مرکز سلامت روان جامعهنگر در منطقهی 16 تهران در سال 1389 راهاندازی شد. در این مقاله، مراحل راهاندازی اولین مرکز سلامت روان جامعهنگر شرح داده میشود.
تیزهوشی و نبوغ کودکان
منبع:
پیوند ۱۳۶۷ شماره ۱۱۲
حوزههای تخصصی:
"تأثیر آموزش فن خودگویی مبتنی بر واقعیت در حل تعارضات زناشویی: گزارش موردی "
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه دین داری و اضطراب مرگ در بین دانشجویان و طلاب شهر قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه دل بستگی به خدا و میزان اضطراب مرگ در بین طلاب حوزه علمیه قم و دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی واحد قم انجام شده است. برای انجام این بررسی 342 نفر از دانشجویان و طلاب به روش نمونه برداری احتمالی تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و پس از اجرای آزمون های دل بستگی به خدا (روات و کرک پاتریک،2002) و اضطراب مرگ (تمپلر،1970) نتیجه گرفته شد که اضطراب مرگ با دل بستگی ایمن به خدا رابطه منفی معنادار داشت و با افزایش میزان دل بستگی ایمن به خدا، سطح اضطراب از مرگ کاهش یافت و بر عکس آن، بین دل بستگی نوع اجتنابی و دوسوگرا به خدا و اضطراب از مرگ رابطه مثبت معنادار دیده شد. بنابراین می توان ادعا کرد که دل بستگی ایمن به خدا، در کنترل برخی مشکلات روانی از جمله اضطراب مرگ و بیماری هایی که به هر نحو با آن رابطه دارند، مؤثر است.
پیش بینی بهزیستی در مبتلایان به هراس اجتماعی بر اساس انواع «خود ناهمخوانی »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، به بررسی رابطه «خود ناهمخوانی» و «بهزیستی» در بین مبتلایان به هراس اجتماعی پرداخته شد. پژوهش ها نشان داد که مبتلایان به هراس اجتماعی از بهزیستی پایین تری برخوردارند. همین طور، «خود ناهمخوانی» با هراس اجتماعی رابطه مستقیم و با بهزیستی رابطه منفی دارد. لذا این سوال مطرح است که کدام یک از انواع «خودناهمخوانی» تاثیر بیشتری بر بهزیستی مبتلایان داشته و آیا «خود ناهمخوانی» مستقیما باعش کاهش بهزیستی مبتلایان به هراس اجتماعی می شود یا از طریق افزایش هراس اجتماعی کاهش بیشتر بهزیستی را به دنبال دارد. برای اجرای این طرح، تعداد 250 نفر از دانشجویان مبتلا به هراس اجتماعی به تصادف انتخاب شدند که همزمان به پرسشنامه های بهزیستی و «خود ناهمخوانی» پاسخ دادند. نتایج نشان داد که خود ناهمخوانی «واقعی ناخواسته» و «واقعی/بایدی» به ترتیب تاثیر بیشتری بر بهزیستی دارند. همچنین اثر مستقیم «خود ناهمخوانی» بر بهزیستی بیش از اثر غیر مستقیم آن است. این یافته می تواند برای درمان هراس اجتماعی و ارتقا سطح بهزیستی مبتلایان دستاورد مهمی به شمار آید.