فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۶۱ تا ۵٬۹۸۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی براساس تصمیم گیری و حل مسأله، انسجام خانواده، راهبردهای مقابله، مهارت های ارتباطی و باورهای مذهبی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل کلیه معلمان متأهل مقطع ابتدایی شهرکرج در سال تحصیلی 94-93 بودند که براساس جدول مورگان 358 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازگاری دوتایی و فرایندخانواده استفاده شد. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. نتایج همبستگی نشان داد که عوامل فرایندی خانواده با سازگاری زناشویی رابطه معناداری دارند (01/0 >p) و نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که به غیراز باورها مذهبی، مؤلفه های انسجام خانواده، مهارت های ارتباطی، مهارت های مقابله و تصمیم گیری و حل مسأله باهم 6/49% از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین می کنند. می توان نتیجه گرفت که عوامل فرایندی خانواده توان پیش بینی سازگاری زناشویی را دارند.
رابطة حرمت خود بر همدلی نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطة سطح حرمت خود با همدلی دانش آموزان مقطع سوم دوره راهنمایی و با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را دانش آموزان مقطع سوم راهنمایی بخش روزانه شهر قم از هر دو جنس (مذکر و مؤنث) تشکیل میدهند. از تمام جامعه آماری، تعداد 220 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. شایان توجه است که در این تحقیق، از نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که: رابطة معناداری بین متغیرهای حرمت خود و همدلی، وجود ندارد، اما متغیر حرمت خود و زیرمقیاس هایش، رابطة منفی و معناداری با زیرمقیاس اندوه شخصی و رابطه مثبت و معناداری با زیرمقیاس دیدگاه پذیری دارند. این پژوهش نشان میدهد که جنسیت، با میزان همدلی رابطه داشته و میزان همدلی دختران بیش از پسران است.
رابطه ی بین معنویت خانواده با تاب آوری آن، با واسطه گری کیفیت ارتباط در خانواده
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال تعیین نقش واسطه ای کیفیت ارتباط در خانواده در رابطه بین معنویت خانواده و تاب آوری آن بود. به همین منظور تعداد 398 نفر از والدین دانش آموزان کرمانشاهی به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده این پژوهش عبارت از مقیاس سنجش تاب آوری خانواده، مقیاس ارتباط خانواده، مقیاس تقدس ازدواج، مقیاس تقدس والدگری بودند. برای تحلیل داده ها، از همبستگی پیرسون و رگرسیون متوالی همزمان استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان دادند که معنویت هم بطور مستقیم (20.0β=) و هم به طور غیر مستقیم (14.0β=) (با واسطه کیفیت ارتباط در خانواده) پیش بینی کننده تاب آوری خانواده می باشد. در پایان می توان چنین نتیجه گرفت که وجود جوّ معنوی در خانواده ها، بطور مستقیم و همچنین از طریق ارتقاء کیفیت ارتباط موجب تاب آوری و مدیریت مناسب مشکلات در خانواده ها می شود
تعیین خصوصیات شخصی معتادان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: این پژوهش با هدف تعیین خصوصیات شخصیتی معتادین مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران در سال 1385 انجام شد.
روش : طرح پژوهشی حاضر از نوع پس رویدادی است. نوع مطالعه، پیمایش مقطعی است. جامعه آماری پژوهش شامل مردان معتاد به مواد مخدر مراکز خود معرف ترک و بازتوانی اعتیاد و شهر تهران بود. از میان این افراد 256 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل: 1) سیاهه شخصیتی مینه سوتا 2) پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی که حاوی سؤالاتی در زمینه های فردی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی معتادان بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد در آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی مطلق و نسبی و درصد جداول یک بعدی و دو بعدی برحسب نوع و مشخصات داده ها استفاده شد. آمار استنباطی نیز شامل آزمون خیدو و فیشر بود و با استفاده از نرم افزار SPSS اندازه گیریها تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که 1/19% معتادان بیکار، 38% مستاجر، 3/2% بیسواد، 5/60% مجرد و حدود 8/57% از آنان کمتر از 200 هزار تومان درآمد داشته اند.
میزان خطرپذیری معتادین براساس MMPI شامل 81/7% مانیا ، 12/28% Sc ، 5/12% پارانویا ، 98/33% ضد اجتماعی ، 5/12% هیستری ، 42/57% افسردگی و 26/22% خود بیمار پنداری در سطح نابهنجاری بوده و نشانه اختلال شخصیت است.
بحث و نتیجه گیری: مقادیر به دست آمده حاکی از عدم تاثیر بیکاری در گرایش به اعتیاد، وضعیت اقتصادی نسبتاً خوب و اکثر آنها باسواد بوده و نشان دهنده شکست نهادهای اجتماعی حمایتی جامعه است و همچنین چنانچه نمرات حاصل از MMPI در مراجعه کنندگان در میزان های D و PD و Sc بالا و میزان های L و K پایین باشد تشخیص افتراقی اعتیاد مدنظر بوده و خدمات درمانی و مشاوره ای پیش بینی میشود.
بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد بهورزان
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه ی بین کمال گرایی و خودپنداره تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ی کمالگرایی و خودپنداره ی تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان انجام شده است.این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است. نمونه پژوهش حاضر شامل 187 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. میزان خودپنداره ی تحصیلی با مقیاس خودپنداره ی تحصیلی لی یو و وانگ (2005)، کمال گرایی با مقیاس کمال گرایی هویت و فلت (1991) و اهمال کاری تحصیلی با مقیاس اهمال کاری لی (1986) اندازه گیری شد. سپس داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که در بین متغیرهای پژوهش (کمال گرایی خود مدار، خودپنداره ی تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی) رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین کمال گرایی خودمدار پیش بینی کننده بهتری نسبت به اهمال کاری تحصیلی، برای خودپنداره ی تحصیلی بود و کمال گرایی جامعه مدار نتوانست اهمال کاری تحصیلی و همچنین خودپنداره ی تحصیلی راپیش بینی کند. بنابراین تخصیص امکانات آموزشگاهی، جهت شناخت تاثیرات متغیر های مورد پژوهش و مشاوره مناسب با دانشجویان و دانش آموزان در این زمینه، در دانشگاه ها و مدارس ضروری می باشد.
" بررسی عوامل خطر اقدام به خودکشی در شهرستان اردبیل در نیمه اول سال 1382 "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: خودکشی از نظر مفهومی عمل خاتمه دادن عمدی به زندگی خود است به شرط اینکه به میل خود شخص و به دست خود او انجام پذیرد. خودکشی یک معضل عمده در بهداشت و سلامت اجتماعی می باشد و میزان آن در بین افراد 24-15 ساله در حال افزایش است. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل خطر و زمینه ساز عمده و اساسی در خودکشی انجام شده است.
روش بررسی: پژوهش انجام شده یک مطالعه توصیفی - مقطعی است. واحد آماری در مطالعه حاضر افرادی بوده اند که در نیمسال اول 1382 اقدام به خودکشی کرده و در بیمارستانهای فاطمی و بوعلی شهرستان اردبیل بستری شده اند. حجم نمونه 218 مورد بوده و در هر رده سنی و از هر دو جنس بوده است که با روش تمام شماری همگی در مطالعه شرکت داده شدند. مصاحبه بالینی بوسیله پرسشنامه محقق ساخته با بیماران و بستگان درجه اول آنان و آزمون اجرا شده MMPI ابزار تحقیق بوده است. سپس داده های مطالعه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است.
یافته ها: در پژوهش انجام شده بالاترین موارد اقدام به خودکشی (65.6 درصد) در رده سنی 24-15 ساله، در جنس مونث (61 درصد)، در افراد متاهل (53.22 درصد)، با تحصیلات در حد دبیرستان تا دیپلم (35.78 درصد) و در طبقه اقتصادی – اجتماعی متوسط (57.34 درصد) بوده است. 61.47 درصد این افراد دچار اختلالات روانپزشکی و 58.72 درصد دچار اختلالات شخصیتی بوده اند. 47.77 درصد این افراد از حمایت اجتماعی موثر برخوردار نبوده اند. بیشترین روش به کار رفته جهت اقدام به خودکشی استفاده از داروها و سموم بوده است (90.83 درصد) و بیشترین علت خودکشی اختلاف با همسر (33.94 درصد) گزارش شده است.
نتیجه گیری: این بررسی نشان دهنده فراوانی و ارتباط عوامل خطر مختلفی است که به نحوی در اقدام به خودکشی نقش دارند و شامل شرایط اجتماعی – اقتصادی متوسط، تحصیلات پایین، اواخر نوجوانی و ابتدای جوانی، زن بودن، متاهل بودن، اختلافات خانوادگی بویژه بین زوجین تازه ازدواج کرده و اختلالات روانپزشکی و شخصیتی و دستیابی آسان به داروها و سموم می باشد و با توجه به نیمرخ روانشناختی، این افراد از نظر تفکر دارای سوء ظن و بدبینی، سوء تعبیر محرکها، اشتغال فکری زیاد و میل به گوشه گیری هستند.
"
تنیدگی و سبکهای کنارآمدن با آن در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور مطالعة ارتباط بین منابع تنیدگیزا و سبکهای کنارآمدن دانشجویان با نشانگان تنیدگی، پژوهشی بر دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت. هدف این پژوهش، یافتن اطلاعاتی در مورد الگوهای رفتاری دانشجویان به هنگام کنارآمدن با تنیدگی و نیز تبیین اثر منابع تنشزای دانشجویی در پاسخهای شناختی، عاطفی، رفتاری، و جسمی دانشجویان بود. در این پژوهش 1320 نفر از دانشجویان رشتههای مختلف شرکت داشتند. دادههای پژوهش به وسیله سه مقیاس عوامل تنیدگیزا، نشانگان تنیدگی، و راههای کنارآمدن با تنیدگی گردآوری شدند. تحلیل رگرسیون چندگانة دادهها نشان داد که بین سبک کنارآمدن در حل مسأله با نشانههای تنیدگی، همبستگـی منفی معناداری وجود دارد. همچنین از بین منابع نهگانة تنیدگی، به ترتیب عادات فردی، تنیدگیهای تحصیلی، ازدواج، و مسائل عاطفی، اجتماعی و خانوادگی دانشجویان در ایجاد نشانگان تنیدگی اهمیت بیشتری دارند. وجه متفاوت پژوهش حاضر با پژوهشهای پیشین، توجه به میزان تأثیرگذاری عوامل تنیدگیزا بر فرد و نیز سنجش نشانگان شناختی، عاطفی، جسمی، و رفتاریِ تنیدگی است. در پایان، همسویی و عدم همسویی یافتهها مورد بحث قرار گرفته و کاربرد یافتههای تحقیق حاضر بیان شدهاند.
اثربخشی درمان فراشناختی بر باورهای فراشناختی و اعتماد شناختی در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هراس اجتماعی نوعی اختلال اضطرابی است که به عنوان ترس شدید و مزمن از موقعیت هایی که باعث تحقیر و خجالت زدگی می شود، توصیف شده است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مداخله فراشناختی بر علائم باورهای فراشناختی مثبت در مورد نگرانی و اعتماد شناختی پایین در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی انجام شد.
روش: این پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد اجرا شد. از میان بیماران اختلال هراس اجتماعی مراجعه کننده به کلینیک های روان شناختی شهر شیراز در سال 1389، 19 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون (10 نفر) و شاهد (9 نفر) جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون که با استفاده از پرسشنامه سنجش علائم هراس اجتماعی و پرسشنامه فراشناخت به عمل آمد، گروه تجربی طی 8 جلسه هفتگی درمان فراشناختی ولز قرار گرفت. در حالیکه گروه شاهد مداخله دریافت نکرد. پس آزمون و پیگیری (3 ماه) با همان ابزار انجام گرفت.
یافته ها: از آنجا که کسب نمره بیشتر در باورهای فراشناختی مثبت در مورد نگرانی و اعتماد شناختی پایین نشان از شدت این علائم در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی دارد، میانگین این نمرات در گروه مداخله در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه شاهد به میزان معنی داری پایین تر بود. یافته های تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که درمان فراشناختی در کاهش علائم باورهای فراشناختی مثبت در مورد نگرانی و اعتماد شناختی پایین در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی گروه آزمایش تاثیر معناداری دارد.
نتیجه گیری: این مداخله بر ارتقای مهارت های انطباقی کارآمد و انعطاف پذیر از طریق فرایندهای فراشناختی و تاثیر آن در کاهش علائم باورهای فراشناختی مثبت در مورد نگرانی و اعتماد شناختی پایین در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی تاکید می نماید.
پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی پایه سوم ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی 91-92 بود که از بین آن ها 50 نفر به عنوان شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای غربالگری و گردآوری داده ها، پرسشنامه خانواده- مدرسه(میدگت،2000)، مقیاس کانرز والدین)کانرز، 1998(، مقیاس استرس والدین (بری و جونز، 1995)، مقیاس هوشی ریون کودکان و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی مانند همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین شیوه برخورد ابزاری والدین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی ارتباط مثبت و معنادار و بین شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین با عملکرد تحصیلی آن ها ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین توانستند به طور معناداری عملکرد تحصیلی دانش آموزان با نارسایی توجه - بیش فعالی را پیش بینی کنند. همچنین استرس والدین بهترین پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی آن ها بود. یافته ها حاکی از آن است که گرچه داشتن کودک با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی چالش های بسیاری برای والدین دارد، اما با آموزش والدین و کمک گرفتن از مشاوران و روانشناسان می توان روابط کودکان و والدین را بهبود داده و آن ها را در کسب نتایج تحصیلی بهتر یاری داد.
تاثیر سه منبع قدرت در مدرسه روی اطاعت محض دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
برای مقایسه تاثیر سه منبع قدرت (مدیر، معاون و معلم مستقیم) در مدرسه روی اطاعت محض دانش آموزان، یک آزمایش میدانی روی نمونه 660 نفری از جامعه دانش آموزان مناطق بیستگانه آموزش و پرورش شهر تهران اجرا شد. ابتدا منابع قدرت، هر کدام به دو روش کتبی و شفاهی از آزمودنی ها خواستند فعالیتی ثابت که ضداخلاقی نبوده و تا اندازه ای غیرعادی باشد را انجام دهند. سپس آزمایشگر رفتار آزمودنی ها را پس از اعلام دستور مشاهده و ثبت کرد. آزمودنی ها از نظر هر فعالیتی که پس از دریافت تقاضا انجام دادند، مورد پرسش پایانی قرار گرفتند. پس از استخراج داده ها و اعمال روشهای آماری توصیفی و استنباطی (استفاده از آزمون معناداری تفاوت بین دو نسبت مستقل) نتایج زیر به دست آمد:1) بین رفتار اطاعت محض در دانش آموزان مقاطع مختلف تحصیلی تفاوت معنادار وجود دارد. این تفاوت به دلیل مقام منبع قدرت در مدرسه است، به صورتی که هر چه مقام فرد بالاتر باشد، اثر بیشتری در اطاعت دانش آموزان داشته است. 2) جایگاه منابع قدرت در رفتار اطاعت محض جنس های مختلف اثری نداشته است. پسرها از رفتار تمرد بیشتری برخوردار بوده اند، اما این میزان معنادار نبوده است (05/0P>). 3) دستورات کتبی به طور معناداری (05/0 P<) نسبت به دستورات شفاهی رفتار اطاعت افراد را برانگیخته ساخته اند. میزان تمرد از دستورات شفاهی نیز به صورتی معنادار (05/0 P <) بیشتر از دستورات کتبی بوده است.4) کتبی بودن یا شفاهی بودن درخواست اثر معناداری در جنس های مختلف نداشته است(05/0 P >).5) رفتار اطاعت محض در مقاطع بالاتر کاهش معناداری (05/0 P<) داشت. این تـفاوت در دانش آموزان مقطع ابتدایی با راهنمایی و دبیرستان بسیار بیشتر از تفاوت بین دانش آموزان مقطع راهنمایی با دبیرستان بوده است.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (CBT) گروهی بر کاهش اختلال سازگاری در سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT) گروهی بر کاهش اختلال سازگاری در سالمندان انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع کاربردی و نیمه آزمایشی و جامعه آماری آن شامل سالمندانی بود که برای درمان یا ارتقای سطح روان شناختی خود به مراکز توان بخشی روزانه سالمندان و کانون جهاندیدگان تهران مراجعه کرده بودند. نمونه ها به صورت در دسترس و به روش تصادفي ساده انتخاب شدند. ابتدا پرسش نامه رویدادهاي مهم زندگی (Chief Life Events Inventory یا CIEI) و سپس پرسش نامه استاندارد معاینه مختصر وضعیت شناختی (Mini Mental Status Examination یا MMSE) به همراه مصاحبه بالینی اجرا گردید. در مرحله بعد، با اجرای پرسش نامه سازگاری Bell (Bell Adjustment Inventory یا BAI)، افراد مبتلا به اختلال سازگاری بر اساس Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5th Edition (DSM-5) انتخاب شدند. از بین افراد مبتلا به اختلال سازگاری، 30 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره شامل گروه آزمایش (اجرای مداخله CBT) و شاهد (در لیست انتظار) قرار گرفتند. سپس پس آزمون و پيگيري يك ماهه بر روي هر دو گروه اجرا گرديد.
یافته ها: بر اساس یافته های آزمون های تعقیبی Tukey و تحلیل وارایانس، تفاوت معنی داری بین ميانگين نمرات پس آزمون و پيگيري گروه آزمایش در کاهش اختلال سازگاری کل در سالمندان وجود داشت (001/0 = P).
نتيجه گيري: مداخله CBT بر اختلال سازگاری سالمندان مؤثر می باشد.
فراتحلیلی بر پایان نامه های انجام شده در حوزه افت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور بررسی پایان نامه های انجام شده در حوزه افت تحصیلی بین سال های 69-91 در دانشگاه های تهران انجام شد. هدف ترکیب کمی پایان نامه های انجام شده در حوزه عوامل موثر بر افت تحصیلی است. بدین منظور از فراتحلیل جهت تعیین، جمع آوری، ترکیب و خلاصه نمودن یافته های پژوهشی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش-های انجام شده در ایران در حوزه افت تحصیلی می باشد و نمونه آماری شامل کلیه پایان نامه های انجام شده در این حوزه در دانشگاه های تهران (55 پایان نامه) می باشد. برای محاسبة ضرایب و شاخصها از نرم افزار CMA-2 استفاده شد.. نتایج آزمون Q نشان داد که مطالعات اولیه همگن نیستند در بین مطالعات سوگیری انتشار وجود ندارد. آزمون اصلاح برازش دووال و توئیدی برای هر دو مدل ثابت و تصادفی انجام شد. اندازه اثر کلی برای همه مطالعات تحت دو مدل ثابت و تصادفی، از نظر آماری معنادار بدست آمد. میانگین اندازه های اثر0.312 بدست آمد وعامل آموزشی بیشترین اثر را بر روی افت تحصیلی نشان داد. به ترتیب متغیرهای عامل آموزشی، عامل اجتماعی- اقتصادی، عامل فردی، عامل خانوادگی و عامل جنسیت بیشترین اثر را دارند. همچنین بین سال انجام تحقیق، روش های نمونه گیری، جنسیت، مقطع تحصیلی، سطح معناداری، عوامل مؤثر و روش تحقیق تفاوت معنادار وجود دارد.
بررسی اثربخشی آموزش کوتاه مدت مهارت های زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی اثر بخشی آموزش کوتاه مدت مهارت های زندگی، دو کلاس از دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان بنت الهدی صدر منطقه 18 تهران (63 نفر) به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش (n=33) و گواه (n=30) تقسیم شدند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 6 جلسه تحت تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی و بین شخصی قرار گرفتند. دانش آموزان گروه گواه طی این مدت به فعالیت تحصیلی عادی خود ادامه دادند. قبل و بعد از آموزش مهارت ها، از هر دو گروه خواسته شد تا مقیاس سنجش مهارت های اجتماعی ماتسون را تکمیل کنند. به منظور پاسخدهی به سوالات پژوهش، از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته استفاده گردید. بر اساس نتایج حاصله مشخص گردید که میزان تکانشوری دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری کاهش یافت، اما از نظر سایر عامل ها، تفاوت معنی داری بین دو گروه دیده نشد. اگر چه شواهد پژوهشی خاصی در خصوص تاثیر آموزش کوتاه مدت بر عوامل مهارت های اجتماعی (مقیاس ماتسون) در دسترس نبوده و امکان مقایسه یافته حاضر با سایر پژوهش ها وجود ندارد، با این وجود به نظر می رسد با توجه به ماهیت چهار عامل دیگر، لازم است برای تغییر این عوامل ضمن ایجاد تغییراتی در محتوای آموزش، از جمله استفاده از دیگر مهارت های زندگی، بر مدت زمان آموزش نیز افزوده شود. در عین حال به نظر می رسد با توجه به اهمیت رفتار تکانشی، نتایج حاضر می تواند در ارتقا بهداشت روانی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد
پیش بینی ایده پردازی خودکشی بر اساس راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی ایده پردازی خودکشی براساس راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت در نوجوانان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان مشغول به تحصیل در دبیرستان های شهر تبریز بودند که از میان آنها 120 نفر (60 دختر، 60 پسر) انتخاب شدند و به مقیاس ایده پردازی خودکشی بک (BSSI)، مقیاس مقابله با شرایط استرس زا (CISS) و مقیاس سبک های هویت (ISI-6)، پاسخ دادند. نتایج نشان داد که راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت می توانند ایده پردازی خودکشی را پیش بینی کنند. هم چنین تحلیل داده ها نشان داد که از بین سبک های هویت، هویت سردرگم و تعهد به ترتیب رابطه مثبت و منفی با ایده پردازی خودکشی دارند. از سوی دیگر، راهبردهای هیجان مدار، رابطه مثبت و راهبردهای مساله مدار، رابطه منفی با ایده پردازی خودکشی داشتند. براساس نتایج، نوجوانان با سبک هویت سردرگم- اجتنابی از درگیری با مباحث مربوط به هویت طفره می روند و از آن اجتناب می کنند. آنها برای زندگی خود برنامه ای ندارند، و به صورت هیجان مدار با مسایل برخورد می-کنند و در صورت عدم موفقیت به افکار پایان دادن به زندگی روی می آورند. بنابراین هدف قرار دادن متغیرهای مهمی مانند سبک های هویت و راهبردهای مقابله ای در پیشگیری و کاهش ایده پردازی خودکشی در نوجوانان، می تواند مفید واقع شود.
تبیین تبارشناختی اندیشه مرجعیت زدایی اخلاقی و مؤلّفه های آن از منظر پساساختارگرایی با نگاهی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یافتن منشاء و ریشه یک تفکّر مستلزم واکاوی در نظرات گذشتگان و رویکردهای سلف است. تردید و انکار رویکرد پساساختارگرایی نسبت به صحت، اعتبار و فراگیری اصول اخلاقی و نفی مرجعیت آن ها نیز حاصل فرایندی تدریجی درگذر زمان است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تبیینی- تبارشناختی ریشه های مرجعیت زدایی پساساختارگرا از اخلاق را در رویکردها و نهضت های فکری ماقبل آن جستجو کرده است؛ و از این رهگذر دریافته است که پیش فرض های اساسی مرجعیت زدایی پساساختارگرا متأثر و ملهم از برخی رویکردهای فکری و نگرش های ارزشی است؛ و همچنین با استخراج مؤلّفه های مرجعیت زدایی اخلاقی از بطن نظرات و مبانی فلسفی پساساختارگرایی و با نگاهی انتقادی برآن، راه را بر فهم و تحلیل واقع گرایانه و عمیق تر رویکرد اخلاقی پساساختارگرا گشوده است.