فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۴۱ تا ۳٬۲۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افراد افسرده در پیگردی رویدادهای خاص از حافظه دچار مشکل هستند و بیشتر به اطلاعات کلیتر میپردازند. این مطالعه به ارزیابی اثر بخشی ترکیب روش حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی و درمان رفتاری- شناختی سنتی در کاهش تعمیم پذیری بیش از حد بیماران دارای اختلال افسردگی در سال 1387 انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش کار آزمایی بالینی با انتخاب تصادفی انجام شد. از بین بیماران مراکز مشاوره دانشگاه تهران، دانشگاه شاهد و کلینیک توان بخشی صبا تعداد 90 بیمار از بین 160 پرونده فعال روان پزشکی به طور تصادفی ساده با معیارهای تشخیصی DSM-IV، که برای اختلال افسردگی اساسی تحت درمان بودند، انتخاب شدند. سپس بیماران به طور تصادفی به سه گروه 30 نفره شامل گروه ترکیبی، درمان رفتاری- شناختی و درمان متداول (TAU) تقسیم شدند. در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از مصاحبه بالینی ساختار یافته برای DSM-IV، آزمون حافظه سرگذشتی و آزمون بک II ارزیابی شد. نتایج به دست آمده با تحلیل کوواریانس و آزمون های تعقیبی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد درمان ترکیبی اثر معنی داری در افزایش حافظه اختصاصی و مقوله ای داشت، به عبارت دیگر بیماران این گروه تعمیم پذیری کمتری در فراخوانی خاطرات از حافظه نشان دادند. همچنین درمان های ترکیبی و CBT کاهش معنیداری را در نمرات بک II در طول مطالعه باعث میشدند.
نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که عناصری از درمان شناختی- رفتاری در ترکیب با روش حضور ذهن مبتنی بر درمان شناختی میتواند در پردازش اطلاعات حافظه سرگذشتی و میزان افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مفید باشد.
تاثیر آموزش مبتنی بر افزایش آگاهی از آسیب های حاصل از روابط آسیب زای دختر و پسر بر نگرش دانش آموزان دختر دوره متوسطه
حوزههای تخصصی:
"هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر افزایش آگاهی از آسیبهای ناشی از روابط آسیب زای دختر و پسر بر نگرش دانش آموزان دختر مدارس دوره متوسطه شاهین شهر بود. پژوهش در قالب طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع دو گروهی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیریِ یکماهه انجام گرفت. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر پایه اول و دوم متوسطه شاخه نظری بودند و نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای بر مبنای کلاس انجام گرفت. آزمودنی ها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش طی یک دوره شش جلسه ای 90 دقیقه ای مداخلات آموزشی را دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته «نگرش نسبت به روابط دختر و پسر» با پنج خرده مقیاس و 41 گویه بود که به بررسی نگرش دانش آموزان دختر نسبت به روابط دختر و پسر می پرداخت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیره با کنترل نمرات پیش آزمون نشان داد در مجموع آموزش پیشگیری از روابط آسیب زا باعث ایجاد تغییر نگرش در دانش آموزان در مرحله پس آزمون و پیگیری شده است. همچنین نتایج نشان داد این آموزش ها در دانش آموزان دختر باعث بهبود نگرش آنها در حیطه های «آسیب به زندگی مشترک آینده» و «آسیب به روابط خانوادگی» شده است (05/0P<). این تغییر در حیطه «آسیبهای اجتماعی» فقط در مرحله پس آزمون ایجاد شد. همچنین این مداخله بر نگرش آنان در حیطه های «آسیبهای عاطفی، روانی» و «مشکلات تحصیلی» تاثیر معناداری نداشت.
"
مشخصه های روانسنجی مقیاس رضایت از زندگی -(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی خصوصیات روانسنجی مقیاس رضایت از زندگی در بین دانشجویان انجام شد. روش: نمونه پژوهش شامل 400 دانشجو (200 پسر و 200 دختر) بود که با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری پژوهش مقیاس رضایت از زندگی، فهرست شادکامی آکسفورد و پرسشنامه افسردگی بک بود. نتایج: نتایج نشان داد هماهنگی درونی مقیاس برابر با 85/0 و پایایی باز آزمایی آن برابر با 77/0است. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی نشان داد که مقیاس رضایت از زندگی تک عاملی است. بین نمرات رضایت از زندگی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنا داری مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مقیاس رضایت از زندگی یک ابزار معتبر و روا برای اندازه-گیری رضایت از زندگی دانشجویان ایرانی است.
تاثیر آموزش خودگردانی رفتارهای توجهی، خودگردانی رفتارهای انگیزشی و خودآموزی کلامی بر کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق به منظور بررسی تاثیر آموزش خودگردانی رفتارهای توجهی، خودگردانی رفتارهای انگیزشی و خودآموزی کلامی بر کاهش نشانه های نارسایی توجه در کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی انجام شده است. روش: تعداد 60 دانش آموز پسر پایه سوم ابتدایی مبتلا به اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی به شیوه غربالگری انتخاب شدند. برای انتخاب آزمودنیها، از مصاحبه تشخیصی مبتنی بر DSMV و پرسشنامه CSI-4 ویژه معلمان استفاده شد. پس از اعمال مداخلات آموزشی- درمانی و اندازه گیری مجدد نشانه های نارسایی توجه در پس آزمون و آزمون پیگیری (دو ماه بعد از اتمام مداخلات)، نتایج استخراج شده با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیریهای مکرر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که اثر اصلی اجرای آزمونهای سه گانه (پیش آزمون- پس آزمون و آزمون گیری) در سطح P<0.001 معنی دار است؛ در این راستا، نتایج آزمونهای تعقیبی حاکی از آن بود که نشانه های نارسایی توجه در پس آزمون پیگیری نسبت به پیش آزمون، بهبود معنی داری پیدا کرده است اثر اصلی اجرای مداخلات آموزشی- درمانی سه گانه در سطح P<0.001 معنی دار است؛ در این راستا، نتایج آزمونهای تعقیبی نشان داد که کاربندی آموزش خودگردانی رفتارهای توجهی نسبت به دو مداخله دیگر (آموزش خودگردانی رفتارهای انگیزشی و آموزش خودآموزی کلامی) موجب بهبودی نشانه های نارسایی توجه شده است اثر تعاملی اجرای آزمونهای سه گانه و اجرای مداخلات درمانی- آموزشی سه گانه در سطح P<0.001 معنی دار است. نتیجه گیری: بررسی تاثیرات اصلی ساده نشان داد که در گذر از پیش آزمون به پس آزمون، اثر آموزشی خودگردانی رفتارهای توجهی و آموزش خودآموزی کلامی بر نشانه های نارسایی توجه معنی دار بوده است و با گذر از پس آزمون به آزمون پیگیری، تاثیرات آموزشی خودگردانی رفتارهای توجهی بر نشانه های نارسایی توجه تداوم معنی دار پیدا کرده است، اما با گذر از پس آزمون به آزمون پیگیری، اثر آموزش خودآموزی کلامی بر نشانه های نارسایی توجه معنی دار نبوده است و با گذر زمان، تاثیرات این مداخله، کاهش معنی دار پیدا کرده است.
رابطه جهت گیری انگیزشی و راهبردهای یادگیری در تبیین موفقیت تحصیلی
حوزههای تخصصی:
اهداف: از آنجا که موفقیت تحصیلی تحت تاثیر متغیرهایی از جمله جهت گیری های انگیزشی و راهبردهای یادگیری است، مطالعه هریک از این متغیرها از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه راهبردهای یادگیری و جهت گیری های انگیزشی و موفقیت تحصیلی دانش آموزان و تعیین سهم هریک از متغیرها در پیش بینی موفقیت تحصیلی بود.
روش ها: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که در سال تحصیلی 90-1389 در شهر تهران انجام شد. 600 نفر از دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های جهت گیری انگیزشی والرند و راهبردهای یادگیری واینستین و مایر بود. از معدل تحصیلی دانش آموزان به عنوان ملاک عملکرد تحصیلی استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSS 13 تحلیل شد.
یافته ها: براساس نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری مرحله ای، جهت گیری انگیزشی از قدرت پیش بینی بیشتری برخوردار بود. از مولفه های پرسش نامه جهت گیری انگیزشی، مولفه ""بی انگیزشی"" بیشترین سهم را در پیش بینی عدم موفقیت تحصیلی داشت. راهبردهای یادگیری در مرحله بعد قرار داشتند که از میان آنها "" راهبرد بسط""، بیشترین سهم را در پیش بینی موفقیت تحصیلی داشت.
نتیجه گیری: بین موفقیت تحصیلی و راهبردهای یادگیری و همچنین جهت گیری های انگیزشی رابطه مثبت و بین بی انگیزگی و عدم موفقیت تحصیلی رابطه منفی وجود دارد. جهت گیری های انگیزشی، به ویژه انگیزش درونی باید در آموزش مورد توجه قرار گیر ن د و آموزش نیز باید با علایق یادگیرندگان و راهبردهای یادگیری همراه شود.
مقایسه تأثیر دو روش آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، بر پریشانی روانشناختی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان مادران کودکان عقب مانده ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود نشانه های پریشانی روانشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان عقب مانده ذهنی در شهر تبریز بود. در این مطالعه شبه تجربی، جامعه آماری شامل مادران دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزشگاه های استثنایی شهر تبریز بود. پس از اجرای پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس، از بین آن ها، تعداد 60 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شده و در دو گروه 30 نفره تقسیم شدند. گروه اول یک دوره درمان آموزش تنظیم هیجان را در 8 جلسه 2 ساعتی، دریافت کرد. گروه دوم در طول همین مدت، هشت جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی کرد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان شناختی (CERQ) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) بود. تحلیل نتایج با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری صورت گرفت. نتایج نشان داد که اثربخشی متغیرهای مستقل (آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی) بر متغیرهای وابسته افسردگی (01/5=F و 03/0=p) ، اضطراب (27/7=F و 01/0=p) و استرس (17/10=F و 00/0=p) معنی دار است. بنابراین می توان گفت که روش های درمانی آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی این متغیرها اثر بخشی متفاوتی دارند. مقایسه دو به دوی گروه ها در متغیرهای وابسته نشان می دهد که در متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس تفاوت میانگین ها بین دو گروه معنی دار است و این تفاوت به نفع گروه آموزش تنظیم هیجان است. یعنی این روش تأثیر بیشتری روی آزمودنی ها داشته است. در مجموع نتایج نشان می دهند که آموزش تنظیم هیجان می تواند در کاهش پریشانی روانشناختی مادران کودکان عقب مانده ذهنی موثر واقع شود.
" خودشیفتگی چیست و خودشیفته کیست "
حوزههای تخصصی:
قضاوت اخلاقی در بیماران دچار آسیب قشر پیش پیشانی راست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات مربوط به حوزه اخلاق، نواحی مغزی مرتبط با قضاوت اخلاقی، و در حیطه عصب روان شناسی نیز رابطه علی میان آسیب مغزی و قضاوت اخلاقی بررسی شده اند، اما به نقش قشر پیش پیشانی در اخلاق اشاره ای نشده است. هدف این پژوهش بررسی آسیب قشر پیش پیشانی راست و تاثیر آن بر قضاوت های اخلاقی است.
روش: در این پژوهش، شش بیمار دچار آسیب قشر پیش پیشانی راست و شش فرد سالم همتاشده با گروه بیمار (از نظر سن و جنس) شرکت داشتند. بیماران دچار تخریب بافتی در اثر ضربه یا برداشتن تومور بودند. محل دقیق ضایعه بر اساس تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی (MRI) و نقشه برادمن تعیین شده است. آزمودنی ها به داستان های اخلاقی (شخصی و غیرشخصی) که برای اولین بار در ایران ترجمه شده است پاسخ دادند. داستان ها پس از بررسی های ابتدایی به صورت رایانه ای اجرا می شد.
یافته ها: از نظر زمان پاسخ به داستان ها، دو گروه بیمار و سالم تفاوتی نداشتند و از لحاظ محتوای پاسخ ها نیز هر چند گروه بیمار نسبت به گروه سالم، پاسخ های موافق کمتری داده است، اما از نظر آماری این تفاوت معنادار نیست.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که آسیب قشر پیش-پیشانی راست، خصوصاً قشر فرونتوپولار، در قضاوت اخلاقی شخصی و غیرشخصی تغییری ایجاد نمی کند.
سنجش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر خانواده درمانی به روش ساختی بر کاهش تعارضات زناشویی زوج های متقاضی طلاق شهرستان اصفهان
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین ابعاد کمال گرایی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین ابعاد کمال گرایی و اضطراب می باشد.هدف کلی، بررسی ایفای نقش ابعاد متنوع کمال گرایی در آسیب شناسی روانی است که به طور اختصاصی در این پژوهش، همبستگی موجود میان ابعاد کمال گرایی با اضطراب مورد بررسی قرار گرفت.آزمودنی های این پژوهش 175 دانشجوی دختر و پسر دوره کاردانی و کارشناسی مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد شیروان (جامعه آماری) در سال تحصیلی 86-85 بوده که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند برای سنجش کمال گرایی ،آزمودنی ها مقیاس ابعاد کمال گرایی (MPS ) و برای سنجش اضطراب، پرسش نامه سنجش اضطراب اسپیل برگر (STAI ) را کامل نمودند. داده های بدست آمده در این مطالعه با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و آزمون t برای گروههای مستقل و رگرسیون خطی چند گانه جهت پیش بینی تغییرات متغیر ملاک از روی پیش بین تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین ابعاد کمال گرایی (خود مدار، دیگر مدار و جامعه مدار) با اضطراب (پنهان) رابطه مثبت معنا داری وجود دارد (P
تاریخچه روانکاوی
حوزههای تخصصی:
احساس حقارت در کودکان و نوجوانان
منبع:
تربیت ۱۳۶۹شماره ۵۳
حوزههای تخصصی:
بررسی عملکرد افراد مبتلا به PTSD ناشی از جنگ در حافظه شرح حال رویدادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر رابطه بین توانایی دستیابی به مواد شرح حال اختصاصی از حافظه و نشانه های استرس پس از سانحه را مورد بررسی قرار داده است. نمونه های این مطالعه شامل یک گروه از مبتلایان به PTSD ناشی از جنگ، به عنوان گروه آزمایشی و دو گروه کنترل (Non-PTSD و سالم) می باشند که در متغیرهای سن و هوش همتا شده اند. آزمودنی ها پس از تکمیل مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد (IES-R)، سیاهه افسردگی بک (BDI)، سیاهه اضطراب بک (BAI)، و مقیاس هوش تجدید نظر شده وکسلر بزرگسالان (WAIS-R)، به تکمیل آزمون حافظه شرح حال (AMT) پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به PTSD در مقایسه با گروه های کنترل قادر به بازیابی خاطرات اختصاصی کمتری بودند، کاهش اختصاصی بودن خاطرات در AMT با استرس پس از سانحه گسترده تری در گروه-های دارای سابقه تروما همراه می باشد و همچنین افرادی که دارای نشانه شناسی های شدیدتری بودند، نواقص حافظه وسیعتری را نشان دادند. سرانجام، نتایج نشان داد که میزان این نواقص با نشانه های خاص PTSD رابطه مستقیمی دارد. داده های این مطالعه برحسب دستیابی توافقی به مواد شرح حال اختصاصی در افراد مبتلا که منعکس کننده یک فرآیند تنظیم اثر می باشد، بحث شده است.
بررسی رابطه هوش هیجانی وپیشرفت تحصیلی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی بر کاهش نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی با مشکلات زیادی همراه بوده و رو ش های درمانی متعددی برای درمان کودکان مبتلا به این اختلال ارائه شده است. بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کاهش نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان بود. روش: این پژوهش از نوع آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهرستان نورآباد (دلفان) در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل می دهند. نمونه این پژوهش شامل40 نفر از دانش آموزان پسر دارای نشانه های نقص توجه/ بیش فعالی بود که به وسیله مقیاس تشخیصی کوتاه اختلال بیش فعالی/ کم توجهی بزرگسالان کانرز و مصاحبه بالینی ساختاریافته از میان دانش آموزان به انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش، آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی را در 12 جلسه ی 60 دقیقه ای دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس تشخیصی کوتاه اختلال بیش فعالی/ کم توجهی بزرگسالان کانرز و مقیاس کیفیت زندگی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کاهش نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و بهبود کیفیت زندگی مؤثر است. تحلیل داده ها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل، در نشانه های اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و کیفیت زندگی تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه، آموزش مهارت های رفتاردرمانی دیالکتیکی را می توان در کنار سایر رو شهای درمانی به عنوان روشی اثربخش برای کاهش نشانه های رفتاری اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و کیفیت زندگی در کودکان مبتلا به این اختلال به کار برد.