فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵٬۴۶۱ تا ۲۵٬۴۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقایسه مکانیزم های دفاعی، طرحواره های ناسازگار اولیّه و خودپنداشت بین افراد با و بدون وابستگی به مواد مخدّر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۳۰۴-۲۷۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه مکانیزم های دفاعی، طرحواره های ناسازگار اولیه، و خودپنداشت بین افراد با و بدون وابستگی به مواد مخدر بود. روش: پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. تعداد 80 نفر از افراد مراجعه کننده به مراکز درمان سرپایی و غیر وابسته به مواد در شهر رشت به روش نمونه گیری غیراحتمالی و هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه (فرم کوتاه)، سبک های دفاعی، و خودپنداشت پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد بین افراد با و بدون وابستگی به مواد مخدر در متغیرهای مورد مطالعه تفاوت معنی داری وجود داشت به طوری که افراد وابسته به مواد مخدر به طور معناداری نمرات بالاتری در زیرمقیاس های توانایی ذهنی، جذابیت جسمانی، و مهارت های اجتماعی و نمرات پایین تری در زیرمقیاس های کارآمدی شغلی و عیب ها و حسن ها نسبت به افراد غیر وابسته به مواد مخدر داشتند. همچنین، گروه وابسته به مواد تنها در مکانیسم های دفاعی روان آزرده به طور معناداری نمرات بیشتری نسبت به گروه بهنجار کسب کرد و در مکانیسم های رشد نایافته و رشدیافته تفاوت معنی داری بین آنها یافت نشد. در نهایت، گروه وابسته به مواد به طور معناداری نمرات بیشتری در زیرمقیاس های بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری نسبت به گروه بهنجار کسب کردند اما در زیرمقیاس دیگرجهت مندی بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: ابعاد ضعیف خودپنداشت، استفاده از مکانیزم های دفاعی روان آزرده و سطوح بالاتر طرحواره های ناسازگار اولیه می توانند عوامل احتمالی پرخطر زمینه ساز گرایش افراد به مصرف مواد باشند.
اثربخشی آموزش مهارت های تنظیم خلق بر اضطراب و تحریک پذیری دانش آموزان مبتلا به اختلال بد تنظیمی خلق اخلالگر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال بد تنظیمی خلق اخلالگر، تشخیصی جدید در پنجمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی محسوب می شود که با تحریک پذیری مزمن، مداوم و شدید در کودکان و نوجوانان مشخص می شود . هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش های مهارت های تنظیم خلق در کاهش اضطراب و تحریک پذیری دانش آموزان مبتلا به اختلال بد تنظیمی خلق اخلالگر بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول مدارس شهرستان ابهر در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ بودند. تعداد نمونه ۳۰ دانش آموز بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده شاخص واکنش پذیری عاطفی استرینگرز و پرسشنامه اضطراب بک بود. گروه آزمایش به مدت ۱۲ جلسه در آموزش مهارت های تنظیم خلق شرکت کردند و گروه کنترل مداخله خاصی دریافت نکردند. برای تحلیل داده های جمع آوری شده در پیش آزمون و پس آزمون از تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) و نرم افزار ۲۱ spss استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری (۰/۰۱> p ) وجود دارد. نتیجه گیری: آموزش تنظیم خلق باعث کاهش تحریک پذیری و اضطراب دانش آموزان مبتلا به اختلال بد تنظیمی خلق اخلالگر می شود.
اثربخشی رفتار درمانگری دیالکتیک بر رفتارخودکشی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی دارای نشانگان شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هفدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۷ شماره ۷۱
755-763
حوزههای تخصصی:
زمینه: روی آوردهای مختلف با روش های متفاوت، تلاش در بهبود و درمان اختلال شخصیت مرزی و نشانگان آن داشته اند. در این میان، مؤثرترین روی آورد، رفتار درمانگری دیالکتیک گزارش شده است. هدف: تعیین اثربخشی رفتار درمانگری دیالکتیک انطباق یافته برای نوجوان درکاهش رفتار خودکشی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی دچار نشانگان اختلال شخصیت مرزی بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری کلیه دختران 15 تا 18 سال شهر کرج بودند که از بین آنها بر اساس ادبیات پژوهش، 24 نفر به شرط داشتن تشخیص نشانگان شخصیت مرزی از روانپزشک و حداقل 1 اقدام به خودکشی در 16 هفته اخیر، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. شرایط خروج از پژوهش نیز ابتلا به اختلال روان گسسته وار، رفتار هنجاری، فزون کنشی-کمبود توجه و وجود مشکلات قانونی بودند. گروه آزمایش 16 جلسه آموزش توانش ها و 16 جلسه رفتار درمانگری دیالکتیک گروهی را دریافت کردند و گروه گواه هیچ گونه مداخله روانشناختی دریافت نکرد. ابزار پژوهش شاخص شدت اختلال شخصیت مرزی بود که توسط آرنتز و همکاران در سال 2003 ساخته شده است و شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به آن پاسخ دادند. یافته ها: ارزیابی تحلیل واریانس مختلط نشان داد کاهش میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری گروه رفتار درمانگری دیالکتیک، نسبت به گروه گواه دارای تفاوت معنی دار بود(0/001> P ). نتیجه گیری: رفتار درمانگری دیالکتیک انطباق یافته برای نوجوان می تواند رفتارخودکشی نوجوانان اقدام کننده به خودکشی مبتلا به نشانگان اختلال شخصیت مرزی را کاهش دهد و در طول زمان ثبات خوبی داشته باشد.
بررسی تأثیر روان درمانگری کوتاه مدت همدلانه در کاهش اضطراب و افسردگی دانشجویان با توجه به سبک دلبستگی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر روان درمانگری کوتاه مدت همدلانه در کاهش اضطراب و افسردگی دانشجویان با توجه به سبک دلبستگی آنها بود. آزمودنی های این پژوهش 20 نفر از دانشجویان مضطرب و افسرده از بین دانشجویان دانشگاه صنعتی بابل بودند که به دلیل اضطراب و افسردگی به مرکز مشاوره دانشگاه مراجعه نمودند.10 نفر از این دانشجویان تشخیص سبک دلبستگی دوسو گرا و 10 نفر سبک دلبستگی اجتنابی ، دریافت کرده بودند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شیور و پرسشنامه اضطراب و افسردگی DASS 21 سؤالی استفاده شد. دانشجویان نمونه پژوهش قبل و بعد از مداخله آزمایشی (روان درمانگری کوتاه مدت همدلانه)، این پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. داده های بدست آمده با آزمون آماری تحلیل کواریانس چند متغیری با اندازه گیریهای مکرر، نشان داد که روش درمانگری کوتاه مدت همدلانه در کاهش اضطراب و افسردگی دانشجویان به صورت معنادار( (P < 0/01مؤثر بوده است ولی تأثیر سبک دلبستگی بعنوان متغیر تعدیل کننده تأیید نشد، به این ترتیب که هم دانشجویان با سبک دلبستگی اجتنابی و هم دانشجویان با سبک دلبستگی دوسوگرا، کاهش اضطراب و افسردگی را در حد معنادار نشان دادند.
Evaluation of the effectiveness of motivational interview group therapy on pain self-efficacy and resilience of patients with multiple sclerosis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Multiple sclerosis affects the quality of life of patients due to its association with numerous neurological problems; it may lead to job loss and reduced participation in social activities and, in general, have a negative impact on their professional and social life. In the present study, the effectiveness of motivational interview group therapy on pain self-efficacy and resilience of patients with multiple sclerosis was investigated. The present study is quasi-experimental in which 24 patients were selected from the population of patients with multiple sclerosis in Borujen city in Chaharmahal and Bakhtiari province, using the available sampling method. Research tools included pain self-efficacy and resilience questionnaires. Data analysis was performed by repeated variance analysis using SPSS-22 software. The results showed that motivational interview group therapy had a significant effect on increasing pain self-efficacy (Partial ŋ2= 0.24, p = 0.002, F = 6.92). Also, motivational interview group therapy had a significant effect on increasing resilience (Partial ŋ2 = 0.58, p = 0.001, F = 30.06). The present study showed that motivational interview group therapy improves pain self-efficacy and resilience of patients with multiple sclerosis. Accordingly, in the process of motivational interview group therapy, patients learn to become aware of the mental process by teaching behavioral, cognitive and metacognitive strategies, and in this way, they improve the resilience and pain self-efficacy.
ارائه مدل پیش بینی احساس تنهایی دختران بر اساس سبک های دلبستگی مادران با واسطه گری مشکلات تنظیم هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۱
112 - 85
حوزههای تخصصی:
مروری بر درمان های تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای تکراری بر ولع مصرف و رفتارهای اعتیادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای تکراری یک روش الکتروفیزیولوژیکی تحریک و تلفیق مغزی است که می تواند تحریک پذیری قشری ناحیه هدف در مغز را تغییر دهد و شکل پذیری اعصاب و ارتباطات مغزی را تنظیم کند. اعتیاد با اختلال عملکرد قشر پیش پیشانی خلفی- جانبی و تغییر نوسانات مغزی همراه هست. طبق گزارشات، تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای تکراری بر قشر پیش پیشانی خلفی- جانبی مداخله درمانی بالقوه برای درمان اعتیاد است و می تواند از میل به مصرف و اشتیاق را کاسته و عملکرد شناختی را در افراد معتاد بهبود دهد. هدف مقاله حاضر نگاهی کلی به نقش تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای بر ولع مصرف و رفتارهای اعتیادی است. مطالعه حاضر با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی انگلیسی شامل PubMed, Google scholars, Elsevier , MEDLINE, Science direct که مربوط به سال های 2015 تا 2018 بود. معیارهای ورود به مطالعه مسئله مورد نظر، یک اعتیاد یا ولع مصرف بود، مداخله با اعمال تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای تکراری و تحریک مغناطیسی عمیق مغز از طریق جمجمه و تحریک مغناطیسی مغز بود و مطالعه های انجام شده از نوع کارآزمایی بالینی بودند. اعتیاد شیوع بالایی در جهان دارد و درمان های بسیاری برای آن تاکنون انجام شده است. بسیاری از این مقاله های مرتبط پشتیبانی اثر اعمال تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای تکراری و تحریک مغناطیسی مغز به ویژه در کوتاه مدت بود. با توجه به مطالعات مرور شده و شیوع بالای اعتیاد و روش های گوناگون درمانی در این حیطه از بیماری روانی استفاده از تحریک مغناطیسی فراجمجمه ای تکراری به عنوان یک روش درمانی غیر تهاجمی مورد بررسی قرار گرفت و اثربخش بودن آن حمایت شد.
پیش بینی اختلال وسواسی- جبری و هراس خاص براساس مولفه های حساسیت انزجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۹
142 - 155
حوزههای تخصصی:
شواهدی وجود دارد که نشان می دهد اختلال وسواسی – جبری و هراس خاص با حساسیت انزجاری رابطه دارد. هدف از مطالعه حاضر پیش بینی انواع اختلال وسواسی – جبری و هراس خاص براساس مولفه های حساسیت انزجاری بود. برای این منظور 300 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر تبریز به شکل نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به پرسش نامه وسواسی – جبری مادزلی، فرم دوم زمینه یابی ترس و مقیاس حساسیت انزجاری پاسخ دادند. نتایج به دست آمده از 280 نفر از شرکت کنندگان که پاسخ هایشان قابل تحلیل بود نشان داد که مولفه های حساسیت انزجاری توان قابل توجهی در پیش بینی علائم اختلالات وسواس و انواع هراس دارد. وسواس شستشو، ترس حیوان و ترس خون – تزریق – جراحت بهتر از سایر اختلالات توسط مولفه های حساسیت انزجاری تبیین شدند. انزجار مرکزی و انزجار یادآور حیوان بیشترین نقش را در پیش بینی این اختلالات داشتند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که حساسیت انزجاری می تواند نقش مهمی در علت شناسی اختلال وسواس – جبری و ترس ها ایفا می کند.
طراحی یک ماشین هوشمند مبتنی بر مدل سازی شناختی با استفاده از تکلیف شبکه توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توجه دروازه یادگیری و یکی از منابع قابلِ پردازش است که مدل سازیِ شناختی آن به درک و استفاده بهتر از آن کمک می کند. هدف از این پژوهش ایجاد مدلی هوشمند با کارایی بسیار برای دسته بندی سطوح مختلف توجه بود. روش کار: ایجاد مدل شناختیِ توجه با استفاده از نتایج تکلیف شبکه توجه و امواج مغزی انجام گرفت. به این منظور، با استفاده از روش های مختلفِ یادگیریِ ماشین، به ایجاد مدلی از توجه پرداخته شد. در این پژوهش، جامعه آماری شامل 92 فرد بزرگسال داوطلب بود که به صورت تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه DASS-21 را برای انتخاب اولیه انجام دادند. سپس بر اساس نتایج، از 31 نفر بیماری که افسردگی و اضطراب نداشتند و واجد شرایط بودند، برای مرحله نهایی دعوت به عمل آمد. در حین تکلیفِ شبکه توجه، با استفاده از سیستم واسط کاربری مغز ، از شرکت کنندگان سیگنال مغزی گرفته شد و مدلی از سطوح مختلف با استفاده از سیگنال های مختلف و زمان واکنش و درستی جواب شرکت کننده ایجاد گردید. یافته ها: داده ها با روش های دسته بندیِ یادگیریِ ماشین های مختلفی مانندِ ماشین بُردارهای پشتیبان ( SVM ) و K نزدیک ترین همسایگی ( KNN ) و آدابوست ( Adaboost ) بررسی شد و مدلی که کمترین خطای دسته بندی را داشت برگزیده شد. این دسته بندی ها، به ترتیب با نرخ دسته بندیِ 60 و100 و 94 درصد، در مورد دسته بندیِ الگوهای شناختیِ «توجه»، توانایی های مختلفی را برای این مجموعه از داده ها نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج دقت دسته بندی ها، مدل مناسب انتخاب شد و دسته بندی KNN از نظر تعمیم پذیری و تخمین داده های آزمون دقت بهتری از بقیه مدل های انتخاب شده در این پژوهش را نشان داده است. برای این نوع از مدل های شناختی که در آن امکان جمع آوریِ حجم کمتری داده وجود دارد نیز مدل مناسب تلقی می شود.
بررسی نقش واسطه ای جهت گیری ارزشی در پیش بینی رضایت از زندگی براساس صفات تاریک و روشن شخصیت و تمایزیافتگی عاطفی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رضایت از زندگی تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی از جمله صفات تاریک و روشن شخصیت و نحوه تمایزیافتگی عاطفی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای جهت گیری ارزشی در پیش بینی رضایت از زندگی براساس صفات تاریک و روشن شخصیت و تمایزیافتگی عاطفی انجام گرفت. روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، افراد مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر تبریز در سال ۱۴۰۰ بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۴۰۰ نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه رضایت از زندگی دینر و همکاران (SWLS)، پرسشنامه صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر (DTP)، پرسشنامه سه گانه روشن شخصیت کافمن و همکاران (LTP)، پرسشنامه خود متمایزسازی دریک و مورداک (DSI-SF) و پرسشنامه نظام ارزشی شوارتز (SVS) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نقش مستقیم و معنی دار صفات تاریک (۰/۳۸-=β) و روشن شخصیت (۰/۳۴=β) و تمایزیافتگی عاطفی (۰/۲۹=β) را در پیش بینی رضایت از زندگی نشان داد. همچنین رابطه غیرمستقیم این متغیر ها با رضایت از زندگی با نقش واسطه ای جهت گیری ارزشی نشان داده شد (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: مؤلفه جهت گیری ارزشی ارتباط بین صفات تاریک و روشن شخصیت و تمایز یافتگی عاطفی با رضایت از زندگی را میانجی گری می کند. این یافته ها می تواند کاربردهای عملی برای استفاده مشاوران و روانشناسان در جهت افزایش رضایت از زندگی داشته باشد.
اثربخشی رویکرد آموزش مبتنی بر پیوندگرایی در مقایسه با رویکردهای آموزش ارتباطی و دستور-ترجمه بر یادگیری زبان انگلیسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رویکرد آموزش پیوندگرایی بر یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان در مقایسه با رویکردهای آموزشی دستور-ترجمه و ارتباطی بوده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح های عاملی 3 (روش تدریس)*2 (جنسیت)، با استفاده از اجرای پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه ی آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان پسر و دختر پایه ی سوم دبیرستان مدارس دولتی شهرستان رامهرمز بود که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بوده اند. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر در شش کلاس حضور داشته اند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. سپس هر یک از کلاس ها به صورت تصادفی به یکی از سه گروه (پیوندگرایی، ارتباطی و دستور-ترجمه) اختصاص یافت. ابزار اندازه گیری پژوهش عبارت بود از آزمون محقق ساخته ی زبان انگلیسی که شامل چهار مهارت اصلی خواندن، نوشتن، صحبت کردن و گوش دادن و مشتمل بر چهل سؤال است. یافته ها: داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری ( MANCOVA ) و از طریق نرم افزار SPSS-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که رویکرد آموزش پیوندگرایی در مقایسه با دو رویکرد دیگر از اثربخشی بیش تری بر یادگیری زبان انگلیسی برخوردار بوده است (05/0 > P ). همچنین، رویکرد آموزش ارتباطی در مقایسه با رویکرد دستور-ترجمه از اثربخشی بیش تری بر یادگیری زبان انگلیسی برخوردار بود (05/0 > P ). نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که استفاده از رویکرد آموزش مبتنی بر آموزه های پیوندگرایی در ارتقاء یادگیری زبان انگلیسی مؤثر بوده است، لذا این پژوهش استفاده از آموزه های نظریه ی پیوندگرایی را به منظور ارتقاء یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی پیشنهاد می کند.
اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه شده بر طلاق هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زوج درمانی رفتاری یکپارچه شده ازجمله روش های ارزشمند و شواهد محوری است که توسط پژوهش های فراوانی موردحمایت قرارگرفته است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی رفتاری یکپارچه شده در طلاق هیجانی زوجین شهر مراغه است. جامعه آماری پژوهش شامل 98 نفر از همسران مراجعه کننده به مرکز مشاوره ی انجمن روانشناسی امید مراغه در سال 98 بودند. نمونه پژوهش سه زوج بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در درمان شرکت داده شدند. روش پژوهش حاضر، آزمایشی تک موردی از نوع خطوط چندگانه پلکانی بود و از مقیاس طلاق هیجان گاتمن (1994)، استفاده شد. پروتکل درمانی طی 16 جلسه اجرا شد. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تجزیه وتحلیل گردیدند. یافته ها نشان داد زوج درمانی در پایان درمان، منجر به کاهش.33 /56% طلاق هیجانی در زوج اول (56/33 درصد بهبودی)، 53/1% در زوج دوم (53/1 درصد بهبودی) و 72% در زوج سوم (72 درصد بهبودی) شد. شاخص تغییر پایا برابر با 63 /4 به دست آمد. این مقدار شاخص تغییر پایا نشان می دهد، کاهش طلاق هیجانی هر 6 نفر ازنظر بالینی معنادار است. نتایج سه ماه پیگیری نشان داد که این نتایج تقریباً ثابت ماندند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت زوج درمانی رفتاری یکپارچه شده بر کاهش طلاق هیجانی در کوتاه مدت و هم در بلندمدت در زوجین با مشکل طلاق هیجانی در شهر مراغه از کارایی لازم برخوردار است و زوج درمانگران می توانند از این مدل در کار با زوجین به منظور افزایش صمیمیت هیجانی در شهر مراغه استفاده کنند.
ساختار عاملی سازه های اخلاق کار اسلامی و اخلاق کار پروتستانی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی هر دو سازه اخلاق کار اسلامی و اخلاق کار پروتستانی در دانشجویان بود. بدین منظور تعداد 715 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهید چمران اهواز، آزاد اسلامی، خلیج فارس، اصفهان، لرستان، بجنورد، الوند همدان و گنجنامه همدان در تحقیق شرکت کرده و پرسشنامه های آن را تکمیل کردند. تحلیل عامل اکتشافی مولفه های اصلی با چرخش واریماکس روی ماده های پرسشنامه اخلاق کار پروتستانی و تحلیل عوامل اکتشافی از نوع عامل سازی محور اصلی با چرخش پروماکس روی ماده های اخلاق کار اسلامی به ترتیب راه حل پنج عاملی و راه حل شش عاملی را تایید کردند. تحلیل عاملی روی 65 ماده اخلاق کار پروتستانی نشان داد که راه حل پنج عاملی حدود 45 درصد از واریانس داده ها را تبیین می کند و با توجه به محتوای ماده های هر عامل، عوامل به ترتیب به صورت زیر نامگذاری شدند: سختکوشی، محوریت کار، اوقات فراغت، اتکاء به نفس و اخلاقیات. تحلیل عاملی روی 43 ماده اخلاق کار اسلامی نشان داد که راه حل شش عاملی حدود 44 درصد از واریانس داده ها را تبیین می کند و با توجه به محتوای ماده هایی که روی هر عامل بارگذاری کرده بودند، عوامل به صورت محوریت کار/ سختکوشی، کار و اجتماع/ عدالت، همکاری و مشورت، اهمیت کار، اهمیت تولید و فعالیت های اقتصادی و پرهیز از اتلاف وقت نامگذاری شدند. ضرایب همبستگی میان ابعاد به دست آمده استقلال نسبی عوامل را تایید کرد. افزون بر این ماده های هر دو پرسشنامه اخلاق کار اسلامی و پروتستانی از همسانی درونی بالایی برخوردار بودند. در مجموع نتایج نشان داد که اخلاق کار اسلامی و اخلاق کار پروتستانی سازه های چند بعدی هستند. در پایان نتایج بر اساس مبانی زیربنایی اخلاق کار اسلامی و پروتستانی تبیین شده اند.
گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکیجندی شاپور اهواز در سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه، رشد و پرورش مهارت و گرایش به تفکر انتقادی در دانشگاه ها از مهم ترین اهداف آموزش عالی می باشد. هدف از انجام این مطالعه تعیین میزان گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال 1396 بود. روش : در یک مطالعه توصیفی-مقطعی، میزان گرایش به تفکر انتقادی 215 دانشجوی تحصیلات تکمیلی مورد بررسی قرار گرفت. پرسشنامه استاندارد سنجش میزان گرایش به تفکر انتقادی ریکتس ( Critical Thinking Disposition Inventory= CTDI ) مشتمل بر 33 سوال جهت سنجش میزان گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با کمک نرم افزار SPSS و استفاده از آزمون های آماری t ، آنووا و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. یافته ها: میانگین نمره گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی 10/05±127/03 بود. بین میانگین نمره گرایش به تفکر انتقادی و جنس و سنوات تحصیلی دانشجویان تفاوت معنی داری مشاهده نشد(0/05< p ). نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین گرایش به تفکر انتقادی و سن دانشجویان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (0/174= r ، 0/01= p ). نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که میزان گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی در حد متوسط است و تعداد کمی از دانشجویان دارای گرایش قوی به تفکر انتقادی می باشند.
بررسی نقش تعدیل کننده شفقت به خود در رابطه بین تاب آوری در برابر استرس و وسوسه مصرف مواد در مردان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
253-276
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده شفقت به خود در رابطه ی بین تاب آوری در برابر استرس و وسوسه مصرف مواد در مردان وابسته به مواد بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی با طراحی مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اندیشه بود. از این جامعه، تعداد 140 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مقیاس وسوسه مصرف مواد پس از تر ک، مقیاس تاب آوری و مقیاس شفقت به خود را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، مدل سازی معادلات ساختاری و روش بوت استرپ با 5000 نمونه گیری مجدد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم متغیرهای تاب آوری در برابر استرس و شفقت به خود بر ولع مصرف معنادار بود. همچنین، اثر تعاملی متغیرهای شفقت به خود و تاب آوری بر ولع مصرفبراهیم مواد در مردان وابسته به مواد از لحاظ آماری معنادار بود. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که هر دو متغیر تاب آوری در برابر استرس و شفقت به خود نقش مهمی در ولع مصرف دارند. همچنین، نتایج به دست آمده نشان داد که تاثیرات تاب آوری در برابر استرس در مدیریت وسوسه ی مصرف مواد به وسیله شفقت به خود تعدیل می شود.
بررسی نقش تعدیل گر تعصب مذهبی در قصد رفتار اخلاقی مصرف کنندگان؛ موردپژوهی: مصرف کنندگان مواد غذایی در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
18-30
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اخلاق در آموزه های دینی جایگاه رفیعی دارد و امروزه شاهد توجه به اخلاق در رفتارهای مصرف کننده هستیم. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل گر تعصب مذهبی بر قصد رفتار اخلاقی مصرف کنندگان، به انجام رسیده است. روش کار: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش در زمره تحقیقات توصیفی-پیمایشی قرار دارد. جامعه آماری تمامی مصرف کنندگان مواد غذایی شهر اصفهان در پاییز و زمستان سال 1395 بودند. با توجه به حجم جامعه نامحدود، از فرمول نمونه گیری کوکران استفاده شد؛ بنابراین، حجم نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و در نظر گرفتن سطح خطای 07/0، 196 نفر در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسش نامه استاندارد بود که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر 852/0 محاسبه و تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده هایِ جمع آوری شده از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از این است که نگرش؛ هنجارهای ذهنی، اخلاقی و توصیفی و همچنین کنترل رفتاری ادراک شده بر قصد رفتار اخلاقی تأثیر معنی داری داشت و در نهایت نیز نقش تعدیل گر تعصب مذهبی تأیید شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت با وجود اینکه جامعه ایران جامعه ای مذهبی است؛ مصرف کنندگان، فارغ از هرگونه گرایش و تعصب مذهبی، به رفتار اخلاقی گرایش دارند و این مسئله بیشتر ریشه در هنجارهای حاکم بر فرد دارد. در این زمینه، بررسی و فهم هنجارهای حاکم در تغییر الگوی رفتار اخلاقی مصرف کنندگان اهمیت بسیاری دارد.
پیش بینی کیفیت خواب در نوجوانان بر اساس نگرش ناکارآمد درباره خواب، روان آزردگی گرایی، اعتیاد به اینترنت و حساسیت اضطرابی با میانجی گری راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۵۳۸-۱۵۲۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: اگر چه عوامل متعددی در سطح شناختی، صفات شخصیت، هیجانی و رفتاری با کیفیت خواب نوجوانان مرتبط شده اند اما تصویر جامعی در مورد آ ن ها وجود ندارد. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی کیفیت خواب بر اساس نگرش ناکارآمد به خواب، روان آزردگی گرایی، اعتیاد به اینترنت و حساسیت اضطرابی با میانجی گری راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در نوجوانان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه نوجوانان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهرستان دامغان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 329 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس باورها و نگرش های ناکارآمد درباره خواب (مورین و همکاران،1993)، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو (کوستا و مک کری، 1989)، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998)، شاخص حساسیت اضطرابی (ریس، پترسون، گارسکی و مک نالی، 1986)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان کودکان (گراس و جان، 2003)، پرسشنامه ذهن آگاهی (رایان و براون، 2003) و پرسشنامه کیفیت خواب (بویس و همکاران، 1989) استفاده شد. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ذهن آگاهی و راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم هیجان در ارتباط بین روان آزردگی گرایی، حساسیت اضطرابی، نگرش ها و باورهای ناکارآمد به خواب، اعتیاد به اینترنت و کیفیت خواب نقش میانجی دارد (0/001 >P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت مدل ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود و ازاین رو به درمانگران بالینی متخصص حوزه سلامت نوجوانان توصیه می شود در مداخلات نقش این مؤلفه ها را مدنظر قرار دهند.
اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر تسهیل فرایند رشد پس از سانحه در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: شایع ترین سرطان در میان زنان، سرطان پستان است که می تواند مشکلات روان شناختی زیادی برای افراد مبتلا به آن به وجود آورد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر تسهیل فرایند رشد پس از سانحه در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را همه زنان مبتلا به سرطان پستان شهر ارومیه در سال 1396 تشکیل دادند که از میان آنان با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 30 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش 12 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) معنویت درمانی گروهی دریافت کردند ولی شرکت کنندگان گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در این پژوهش از پرسش نامه رشد پس از سانحه استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیّره تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد معنویت درمانی به طور معناداری در تسهیل فرایند رشد پس از سانحه زنان مبتلا به سرطان پستان مؤثر بوده است (05/0>P)؛ به عبارتی دیگر، این مداخله توانست میزان رشد پس از سانحه را در گروه آزمایش ارتقا دهد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حاکی از کارآمدی معنویت درمانی گروهی بر تسهیل فرایند رشد پس از سانحه در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود؛ بنابراین معنویت درمانی را می توان روشی برای رشد و بهبود بیماران مبتلا به سرطان پستان دانست و از آن بهره برد.
بررسی تاثیر ملاقات خانواده بر مقدار اضطراب و کیفیت خواب بیماران دچار سوختگی بستری در بیمارستان قطب الدین شیرازی در سال 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال هشتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
193 - 204
حوزههای تخصصی:
سوختگی یکی از بدترین آسیب هایی است که می تواند در زندگی یک انسان رخ دهد. از عوارض عمده سوختگی اضطراب و در پی آن کیفیت خواب پایین بیماران می باشد. لذا، این مطالعه با هدف بررسی تاثیر حضور خانواده بر مقدار اضطراب و کیفیت خواب بیماران دچار سوختگی بستری در بیمارستان سوانح و سوختگی قطب الدین شیرازی در سال 94 انجام گرفته است. این پژوهش کار آزمایی بالینی در سال 1394 در بیمارستان سوانح و سوختگی قطب الدین شیرازی انجام گرفت. نمونه پژوهش تعداد80 نفر از بیماران با سوختگی 20 تا 50 درصد در محدوده سنی 20 تا 50 سال که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به دو گروه 40 نفری تقسیم شدند و برای گروه مداخله به مدت یک هفته هر شب از ساعت 9 تا 10 شب اجازه داده شد یک فامیل آموزش داده شده بیمار را ملاقات کند. پس از گذشت 48 ساعت از زمان بستری و هم چنین، پس از گذشت 7 روز فرم های بررسی مشکلات خواب و بررسی سطح اضطراب، به وسیله بیمار تکمیل گردید. از پرسش نامه پیتزبورگ برای ارزیابی کیفیت خواب و پرسش نامه ارزیابی اضطراب و افسردگی بیمارستانی برای ارزیابی مقدار اضطراب بیماران استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 20 وآزمون های تی مستقل و تی زوجی و هم چنین، پیرسون تجزیه و تحلیل شدند.نتایج نشان دادند پس از انجام مداخله میانگین کیفیت خواب گروه مداخله 55/6 با انحراف معیار 67/2 می باشد که اختلاف آماری معنی داری با گروه کنترل با میانگین خواب 75/16 با انحراف معیار 04/2 داشت (00/0 p=). هم چنین، از نظر مقدار اضطراب پس از انجام پژوهش، گروه مداخله با میانگین 12/7 و انحراف معیار 73/5 تفاوت معنی داری با گروه کنترل با میانگین 67/13 و انحراف معیار 31/2 نشان داد (00/0 p=). نتایج مطالعه نشان داد که حضور مرتب افراد فامیل بر بالین بیمار باعث کاهش اضطراب و افزایش کیفیت خواب بیماران سوختگی می گردد.