فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۶۸۱ تا ۹٬۷۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال اضطراب فراگیر یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی مشاهده شده در مراکز بالینی و همچنین، جمعیت عمومی است که غالباً مزمن می باشد. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک به شیوه گروهی بر نشخوار فکری و تنظیم شناختی هیجان مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مراجعان بزرگسال با شکایت در زمینه اضطراب مراجعه کننده به یکی از مراکز تخصصی روان پزشکی و روان درمانی در سطح شهر تهران در سال 1398 بود، که از بین آنان به شیوه در دسترس تعداد 24 نفر انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. در گروه آزمایش، آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی در 10 جلسه و به صورت هفته ای 1 جلسه و هر جلسه به مدت 1 ساعت اجرا گردید. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اختلال اضطراب فراگیر (اسپیتزر و همکاران، 2006)، مقیاس پاسخ نشخواری (نولمن-هوکسما و مارو، 1991) و مقیاس تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2002) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. یافته ها: میانگین سنی در گروه آزمایش 54/39 و کنترل 76/38 سال بود. براساس نتایج آزمون مجذور کای مشخص شد میان گروه های آزمایش و کنترل از نظر مشخصات جمعیت شناختی (سطح تحصیلات، وضعیت تأهل و جنسیت) تفاوت آماری معنا داری وجود ندارد (05/0<P). نتایج نشان داد که آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک بر کاهش نشخوار فکری و بهبود تنظیم شناختی هیجان آزمودنی های گروه آزمایش مؤثر می باشد (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج، توصیه می شود که مشاوران و روانشناسان از روش رفتاردرمانی دیالکتیک در کنار سایر روش های درمانی برای کاهش نشخوار فکری و بهبود راهبردهای تنظیم هیجان در مبتلایان به اختلل اضطراب فراگیر استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و فرزند درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر مشکلات رفتاری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعات نشان می دهد که شیوع مشکلات عاطفی-رفتاری در دانش آموزان ابتدایی بالا می باشد که این می تواند زمینه ساز عوارض و مشکلات بسیاری برای آنان و خانواده هایشان باشد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و فرزنددرمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر کاهش مشکلات عاطفی-رفتاری دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر 11-7 ساله مشغول به تحصیل در مقطع ابتدایی شهرستان گرگان بود. با روش در دسترس تعداد 30 دانش آموز که در پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر- فرم والدین (فرم A) نمره بالا کسب کرده بودند، انتخاب و در سه گروه مساوی 10 نفری گمارش شدند. برای گروه ورزش مغزی 8 جلسه 1 ساعته به صورت 1 جلسه در هفته و برای گروه فرزنددرمانی 10 جلسه 5/1 ساعته به صورت 1 جلسه در هفته انجام شد اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی و کوواریانس یکراهه با اندازه گیری مکرر با SPSS نسخه 22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون بین میانگین نمرات پرخاشگری، افسردگی، اضطراب و ناسازگاری در آزمودنی های سه گروه تفاوت آماری معنادار است (05/0>P). همچنین، نتایج نشان داد که در مرحله پیگیری دوماهه این اثربخشی پابرجا بوده و میزان تأثیر ورزش مغزی بر کاهش ابعاد مشکلات عاطفی-رفتاری نسبت به فرزنددرمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک مؤثرتر بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت برنامه آموزش ورزش مغزی و فرزند درمانی والدین راهبردهای مؤثری برای کاهش مشکلات عاطفی-رفتاری کودکان هستند. بر مبنای نتایج این پژوهش به مشاوران و روانشناسان کودک پیشنهاد می شود با استفاده از این برنام های آموزشی در کاهش مشکلات عاطفی-رفتاری کودکان بکوشند.
مدل یابی روابط رهبری اخلاقی با مسؤولیت پذیری و پاسخگویی با تاکید بر جو اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
209 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط رهبری اخلاقی با مسؤولیت پذیری و پاسخگویی با تاکید بر جو اخلاقی انجام شد.روش:پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان ستادی دانشگاه ارومیه بود که از میان آنها 217 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه استاندارد استفاده شد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل گردید.یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های آماری نشان داد که رهبری اخلاقی بر مسئولیت پذیری اجتماعی، پاسخگویی فردی و جو اخلاقی اثر مستقیم و مثبت دارد. همچنین جو اخلاقی برمسئولیت پذیری اجتماعی و پاسخگویی فردی اثر مستقیم و مثبت دارد. در عین حال رهبری اخلاقی با میانجیگری جو اخلاقی بر مسئولیت پذیری اجتماعی و پاسخگویی فردی اثر غیر مستقیم و مثبت دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که رهبری اخلاقی بیشترین ارتباط را با جو اخلاقی دارد. همچنین با تایید نقش میانجی جو اخلاقی، رهبری اخلاقی دارای اثر غیر مستقیم، مثبت و معنی دار بر پاسخگویی فردی و مسئولیت پذیری اجتماعی می باشد.
واکاوی چالش های دانشجویان بین المللی دانشگاه یزد بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از دو دهه اخیر، دانشجویان بین المللی و مسائل آنها جزء جدا ناشدنیبین المللی سازی دانشگاه ها است. درنتیجه شناخت و بررسی مسائل و مشکلات دانشجویان بین المللی و تلاش برای جذب آنها در دانشگاه مقصد از جمله اهداف سیاسی و اقتصادی آموزش عالی کشور است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر واکاوی چالش های دانشجویان بین المللی دانشگاه یزد تعیین شد. روش کار: رویکرد پژوهش «کیفی» و روش پژوهش «نظریه مبنایی» بود. گروه هدف شامل دانشجویان بین المللی دانشگاه یزد بود که با استفاده از روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش «مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته» بود. مصاحبه ها تا 18 مورد انجام شد و اشباع نظری حاصل گردید. داده ها به شیوه «کدگذاری» و «مقوله بندی» در سه سطح کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. برای تعیین اعتبار داده ها، از روش «سه سوسازی» استفاده شد. نتایج: در مجموع یافته ها مؤید ابعاد شش گانه نظریه مبنایی بود. مقوله های شکل دهنده چالش های دانشجویان بین الملل دانشگاه یزد و روابط بین آنها در قالب مدل پارادایمی ظهور یافت که شامل موجبات علّی (6 مقوله)، مقوله محوری (چالش بدو ورود و سازگاری)، راهبرد (5 مقوله)، شرایط محیطی (2 مقوله) ویژگی های زمینه ای (5 مقوله) و پیامدها (3 مقوله) می شود. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن ویژگی های زمینه ای و شرایط محیطی، از طریق راهبردهای توجه، راهنمایی و مشاوره با دانشجویان بین المللی، انگیزش دانشجویان، ارتباطات و همکاری های دانشگاهی، تلاش مضاعف و مشارکت دانشجویان بین المللی می توان شاهد پیامد های رضایتمندی دانشجویان بین المللی، وفاداری به دانشگاه و پیشرفت تحصیلی آن ها بود.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر بخشش و تاب آوری زنان دارای تعارض با همسر مراجع کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بخشش و تاب آوری زنان دارای تعارض با همسر، مراجع کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز بود. پژوهش حاضر، از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون بود. جامعه ی آماری پژوهش، شامل تمامی زنان دارای تعارض با همسر، مراجع کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز در سال 1398- 1399 بود که از بین آن ها نمونه ای به روش در دسترس شامل 24 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. سپس، پرسشنامه های بخشش رای و همکاران (2001) و مقیاس تاب آوری کانر و دیوید سون (2003) توسط هر دو گروه تکمیل گردید. برای گروه آزمایش، 10 جلسه ی 90 دقیقه ای هفتگی برنامه ی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اجرا شد ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. پس از گردآوری داده ها، به منظور تجزیه وتحلیل آن ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره در نرم افزار 25-SPSS استفاده شد. نمرات میانگین بخشش در گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون به ترتیب 30/21 و 34/45 و در پس آزمون به ترتیب 58/26 و 31/32 و نمره ی تاب آوری در گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون به ترتیب 44/24 و 43/85 و در پس آزمون به ترتیب 68/17 و 43/64 بود ازاین رو می توان گفت که افزایش میانگین در دو متغیر بخشش و تاب آوری در گروه آزمایش وجود دارد. مداخله ی به کاررفته باعث افزایش میزان بخشش و تاب آوری در زنان دارای تعارض با همسر، مراجع کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز گردیده است
بررسی مولفه های احساس امنیت روانی خانواده های ایرانی و آسیب شناسی آن در خرده نظام های خانواده و فرآیند رشدی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
211 - 234
حوزههای تخصصی:
جامعه سالم پیش از آن که به آسایش نیاز داشته باشد، به امنیت ملی نیازمند است، زیرا در سایه امنیت و آرامش است که هر کار خرد و کلان شدنی و دست یافتنی است. ازاین رو دغدغه امنیت در همه شاخه های آن به ویژه امنیت روانی و آرامش جمعی، مهم ترین مسئولیت دولت ها و خواسته ملت ها و جوامع بشمار می رود خانواده معرف چنین نظامی است که در آن اعضا به صورت گروه سازمان دهی شده و یک کل را می سازند که از مجموع یکایک اجزای آن فراتر است. کودکان در ابتدا، هیچ گونه تصوّر و دیدگاهی درباره خیر و شرّ امور ندارند و به همین دلیل مسئول رفتار خود نیستند و عنصر اخلاقی به حساب نمی آیند و برای تبدیل شدن به عنصر اخلاقی باید یک فرایند تدریجی و پیچیده ای را طی کنند. این فرایند به دو عامل مهم «رشد توانایی های مادرزادی» و «یادگیری و تجربه بستگی دارد. مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی و از نوع زمینه ای یا مبنایی است. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته مطرح شده توسط پژوهشگر انجام شد که نتیجتاً مشخص شد عواملی چون ارتباطات حلقوی خانوادگی امنیت آور، امنیت خانواده نتیجه کارکرد سالم و منظم، رشد اخلاقی مبتنی بر تلاش، اخلاق و برنامه و امنیت خانواده نتیجه کارکرد سالم و منظم نقش محوری در احساس امنیت و رشد فرزندان خانواده های ایرانی دارند.
طراحی یک ماشین هوشمند مبتنی بر مدل سازی شناختی با استفاده از تکلیف شبکه توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توجه دروازه یادگیری و یکی از منابع قابلِ پردازش است که مدل سازیِ شناختی آن به درک و استفاده بهتر از آن کمک می کند. هدف از این پژوهش ایجاد مدلی هوشمند با کارایی بسیار برای دسته بندی سطوح مختلف توجه بود. روش کار: ایجاد مدل شناختیِ توجه با استفاده از نتایج تکلیف شبکه توجه و امواج مغزی انجام گرفت. به این منظور، با استفاده از روش های مختلفِ یادگیریِ ماشین، به ایجاد مدلی از توجه پرداخته شد. در این پژوهش، جامعه آماری شامل 92 فرد بزرگسال داوطلب بود که به صورت تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه DASS-21 را برای انتخاب اولیه انجام دادند. سپس بر اساس نتایج، از 31 نفر بیماری که افسردگی و اضطراب نداشتند و واجد شرایط بودند، برای مرحله نهایی دعوت به عمل آمد. در حین تکلیفِ شبکه توجه، با استفاده از سیستم واسط کاربری مغز ، از شرکت کنندگان سیگنال مغزی گرفته شد و مدلی از سطوح مختلف با استفاده از سیگنال های مختلف و زمان واکنش و درستی جواب شرکت کننده ایجاد گردید. یافته ها: داده ها با روش های دسته بندیِ یادگیریِ ماشین های مختلفی مانندِ ماشین بُردارهای پشتیبان ( SVM ) و K نزدیک ترین همسایگی ( KNN ) و آدابوست ( Adaboost ) بررسی شد و مدلی که کمترین خطای دسته بندی را داشت برگزیده شد. این دسته بندی ها، به ترتیب با نرخ دسته بندیِ 60 و100 و 94 درصد، در مورد دسته بندیِ الگوهای شناختیِ «توجه»، توانایی های مختلفی را برای این مجموعه از داده ها نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج دقت دسته بندی ها، مدل مناسب انتخاب شد و دسته بندی KNN از نظر تعمیم پذیری و تخمین داده های آزمون دقت بهتری از بقیه مدل های انتخاب شده در این پژوهش را نشان داده است. برای این نوع از مدل های شناختی که در آن امکان جمع آوریِ حجم کمتری داده وجود دارد نیز مدل مناسب تلقی می شود.
ارائه الگوی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت مدیران دوره ابتدایی آموزش و پرورش استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : مطالعات متعددی به بررسی آموزش ضمن خدمت به عنوان ابزاری برای رشد، توسعه و تعالی سرمایه انسانی پرداخته اند. اما ارائه الگوی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت مدیران دوره ابتدایی مغفول مانده است. هدف : الگوی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت مدیران دوره ابتدایی آموزش و پرورش استان هرمزگان بود. روش : پژوهش از نوع کیفی بود. جامعه آماری شامل صاحبنظران و خبرگان حوزه آموزش اعم از اساتید دانشگاه ها و مدیران آموزش و پرورش بود. تعداد 25 نفر با روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: بررسی اسناد ملی و بینالمللی مرتبط با موضوع و همچنین مصاحبه اکتشافی نیمهساختار یافته. طبقه بندی داده ها با روش داده بنیاد و کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) انجام شد. یافته ها : عوامل مؤثر بر اثربخشی آموزشهای ضمن خدمت مدیران دوره ابتدایی آموزش و پرورش استان هرمزگان ابعادی چون فراگیرنده، محتوا، آمادگی، مدرس، تمرین، ارزشیابی، محیط، الزامات اجرایی، ارزشیابی نتایج و سازمان و مدیریت بودند. نتیجه گیری : ابعادی چون فراگیرنده، محتوا، آمادگی، مدرس، تمرین، ارزشیابی، محیط، الزامات اجرایی، ارزشیابی نتایج و سازمان و مدیریت بر آموزشهای ضمن خدمت مدیران تأثیر گذاشت.
مقایسه اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی کارکنان بخش توانبخشی و اداری جمعیت هلال احمرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی مقایسه ای اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی کارکنان بخش توانبخشی و اداری جمعیت هلال احمر تهران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع مقایسه ای و جامعه آماری شامل 165 نفر از کارکنان بخش توانبخشی و اداری هلال احمر در سال 1396بود که 80 نفر ازکارکنان را بخش اداری و 85 نفر از کارکنان را بخش توانبخشی تشکیل می دادند. با توجه به جمعیت محدود کارمندان، بنابر روش نمونه گیری در دسترس، 163 نفر از کارمندان بخش توانبخشی و اداری که شرایط ورود به پژوهش را داشتند در این پژوهش شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش پرسشنامه افسردگی بک، استیر و براون(1996)، پرسشنامه اضطراب بک، اپستین، براون و استین(1998) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1996) بود. پس از حذف 3 پرسشنامه مخدوش، داده های 160 نفر تحلیل شد. یافته ها نشان دادند که میانگین نمرات اضطراب (48/96= F و 95/0= P ) و افسردگی (77/15= F و 13/0= p ) به طور معناداری در گروه توانبخشی بیشتر از اداری است اما کیفیت زندگی (56.78= F و 001/0= p ) دو گروه تفاوت معناداری نداشت. از آنجایی که اضطراب و افسردگی تاثیر بسزایی روی کیفیت زندگی دارند و میزان افسردگی و اضطراب در گروه توانبخشی بیشتر از اداری بود، می توان جهت حفظ و ارتقای سلامت روان این گروه، مداخلات بالینی و آموزشی مرتبطی به منظور پیشگیری اثر افسردگی و اضطراب روی کیفیت زندگی انجام داد.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خودآسیب رسان افراد با اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خودآسیب رسان افراد با اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز در سال 1397بود. نمونه گیری این پژوهش به صورت در دسترس انجام شد. ابتدا افراد مبتلا به شخصیت مرزی شناسایی و از بین آنها 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش 15 نفر و گروه کنترل 15 نفر گمارده شدند. برنامه درمانی با رویکرد پذیرش و تعهد در طی 8 جلسه به مدت 90 دقیقه (هفته ای 2 جلسه) به صورت گروهی بر روی گروه آزمایش انجام شد؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) و آسیب به خود سانسون و همکاران (1998) و مقیاس شخصیت مرزی کلاریج و بروکس (2001) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خود آسیب رسان، تفاوت معناداری وجود دارد. در مجموع می توان گفت که، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش دشواری در تنظیم هیجان و رفتارهای خود آسیب رسان افراد با اختلال شخصیت مرزی تأثیر دارد.
نقش خودانگاره و مکانیزم های دفاعی در پیش بینی علائم اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی در جمعیت دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
23 - 40
حوزههای تخصصی:
اختلالات اضطرابی در بین وضعیت های اورژانسی روان پزشکی از بالاترین میزان شیوع برخوردار بوده و بر عملکرد شغلی، تحصیلی، ارتباطات خانوادگی و بین فردی تأثیر می گذارد.هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین خودانگاره و مکانیزم های دفاعی با اضطراب جدایی بزرگسالی بود. پژوهش حاضر با حجم نمونه 380 نفر از دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی و دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل به روش نمونه گیری خوشه ای و با استفاده از مقیاس های اضطراب جدایی بزرگسالی، سبک های دفاعی و خودانگاره اجرا شدند. داده ها با آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج یافته ها نشان داد که بین اضطراب جدایی بزرگسالی با خودانگاره منفی رابطه مثبت و با خودانگاره مثبت رابطه منفی معنادار وجود دارد و همچنین رابطه منفی با مکانیزم های دفاعی رشد یافته، رابطه مثبت با مکانیزم های دفاعی روان رنجور و رشدنایافته وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که به ترتیب مکانیزم های دفاعی رشد نایافته، روان رنجور، رشد یافته و خودانگاره پیش بینی کنند ه های اضطراب جدایی بزرگسالی بودند. یافته های پژوهش حاضر بیانگر ارتباط بین مکانیزم های دفاعی روان رنجور و رشد نایافته و خودانگاره با اضطراب جدایی بزرگسالی بود؛ بنابراین نتایج این تحقیق، شواهد پژوهشی ارزشمندی برای آسیب شناسی دقیق تر این اختلال و شناسایی متغیرهای روان تحلیلی مرتبط با آن است.
اثربخشی گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل (TA) بر کاهش گرایش به روابط فرازناشویی افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
41 - 56
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل بر کاهش گرایش به روابط فرازناشویی افراد معتاد انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل همراه با پیگیری یک ماهه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کرمانشاه در سال 1395 بودند که به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف، 40 نفر در گستره سنی 25 تا 50 سال انتخاب و به صورت تصادفی به نسبت یکسان در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه "گرایش به روابط خارج از ازدواج" استفاده شد. برنامه مداخله گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل بر روی گروه آزمایش به صورت گروهی به مدت 10 جلسه 2 ساعته (در هر هفته یک جلسه) اجرا شد؛ گروه کنترل به مدت 2ماه در لیست انتظار قرار گرفت. یافته های به دست آمده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میزان گرایش به روابط فرازناشویی تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به نتایج تحقیق چنین به نظر می رسد که گروه درمانی با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل بر کاهش گرایش به روابط فرازناشویی افراد معتاد مؤثر است.
تأثیر آموزش مهارت های فراشناخت بر اضطراب امتحان و درگیری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۵ (پیاپی ۵۰)
117-126
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های فراشناخت بر اضطراب امتحان و درگیری تحصیلی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان دختر پایه سوم دوره دوم متوسطه شهر تایباد در نیم سال تحصیلی دوم 98-1397 تشکیل دادند. پس از اریابی اولیه، تعداد 30 نفر از دانش آموزان دختری که در آزمون اضطراب امتحان نمره بالاتری را کسب کردند (نمره برش 43)، به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، برنامه آموزشی مهارت های فراشناخت را در 9 جلسه، 60 دقیقه ای (هر هفته 1جلسه) به صورت گروهی دریافت کردند؛ در حالی که گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. پیش از انجام درمان و پس از آن، اعضای دو گروه به پرسشنامه اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (1375) و درگیری تحصیلی فردریکس و همکاران (2004)، پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل در متغیرهای اضطراب امتحان و درگیری تحصیلی، تفاوت معناداری وجود داشت. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود تا روان شناسان و مشاوران از نتایج آموزش مهارت های فراشناخت در جهت کاهش اضطراب امتحان و افزایش درگیری تحصیلی دانش آموزان بهره ببرند.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر میزان ثبات قدم و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امید یکی از موضوعات مهم در ارتباط با زندگی افراد و عامل کلیدی انگیزه بخش در رشد و پیشرفت سرمایه های انسانی آن جامعه است و رابطه مستقیمی با پیشرفت تحصیلی و سلامت روانی دانش آموزان دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر میزان ثبات قدم و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ در مدارس دولتی ناحیه ۳ شهر کرمانشاه بود. ۳۰ نفر از دانش آموزان پسر سال ششم ابتدایی به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه تحت آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر قرار گرفتند اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ثبات قدم داکورث و خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان استفاده شد. اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها براساس روش آماری کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر میزان ثبات قدم (۰/۴۳=F) و خودکارآمدی تحصیلی (۰/۵۶=F) گروه آزمایش تأثیر معناداری داشته است (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان گفت که آموزش امید به روش گروهی بر افزایش میزان ثبات قدم و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان اثرگذار است و به دنبال آموزش امید می توان موفقیت تحصیلی دانش آموزان را انتظار داشت.
مقایسه شادکامی، سلامت روانی و مهارت های ارتباطی در افراد دارای حیوان خانگی و بدون حیوان خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (آبان) ۱۳۹۹ شماره ۹۲
991-998
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی پیرامون مشکلات روانی و مهارت های ارتباطی افراد دارای حیوان خانگی انجام شده است، اما پژوهشی که به مقایسه شادکامی، سلامت روانی و مهارت های ارتباطی در افراد دارای حیوان خانگی و بدون حیوان خانگی پرداخته باشد مغفول مانده است. بررسی پیامدهای روانی نگهداری حیوانات و همچنین بررسی صفات شخصیتی این افراد از اهمیت خاصی برخوردار است. زندگی کردن با حیوان خانگی بر متغیرهای روانشناختی مثل شادکامی، سلامت روانی و مهارت های ارتباطی چه تأثیری می تواند داشته باشد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه شادکامی، سلامت روانی و مهارت های ارتباطی در افراد دارای حیوان خانگی و بدون حیوان خانگی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی - مقایسه ای بود. از جامعه آماری تمامی افراد دارای حیوان خانگی و افراد بدون حیوان خانگی شهر تهران تعداد 180 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش که شامل پرسشنامه شادکامی آرگایل و مارتین (1989)، سلامت روان عمومی گلدبرگ (1972) و مهارت های ارتباطی بارتون (1999) بود در بین نمونه های پژوهش پخش شد و داده ها با استفاده از تی مستقل و تحلیل واریانس تحلیل شد. یافته ها : تفاوت معناداری بین گروه دارای حیوان خانگی و گروه بدون حیوان خانگی در متغیرهای شادکامی، سلامت روانی و مهارت های ارتباطی مشاهده شد که این تفاوت به نفع گروه بدون حیوان خانگی بود (0/001 P≤ ). نتیجه گیری : افرادی که بدون حیوان خانگی زندگی می کنند، شادکامی، سلامت روانی و مهارت های ارتباطی بیشتری نسبت به افرادی که با حیوان خانگی زندگی می کنند، دارند.
بررسی اثربخشی کیفیت زندگی درمانی بر بهبود ابعاد عشق (تعهد، صمیمیت و میل) زنان متاهل
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش بهبود کیفیت زندگی بر افزایش تعهد و میل و اشتیاق و صمیمیت زناشویی صورت گرفته است. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری عبارت بود از کلیه زنان متأهل شهر اصفهان. نمونه این پژوهش شامل 40 نفر داوطلب بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در حالیکه گروه کنترل در لیست انتظار بود، گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه ای بسته ی آموزشی را دریافت کردند. ابزار پژوهش مقیاس مثلث عشق استرنبرگ (استرنبرگ، 1997) بود. هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در معرض ارزیابی قرار گرفتند. به منظور بررسی و تجزیه تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (کواریانس چند متغیری) استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد در گروه آزمایش پس از ارائه بسته ی آموزشی کیفیت زندگی درمانی، تعهد به طور معناداری تغییر نکرده است اما میل و صمیمیت زناشویی به طور معنادار افزایش یافته است. طبق یافته های این پژوهش می توان گفت آموزش بهبود کیفیت زندگی روش مناسبی برای افزایش میل و صمیمیت زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان بوده است.
آموزش آثار و برکات نماز یکی از راه های دعوت دانش آموزان به نماز در مدرسه
حوزههای تخصصی:
نماز یک کلاس تربیتی است که در یکی از محیط های تربیتی به نام مدرسه مخصوصاً دوره راهنمایی و دبیرستان با آموزش و مطلع کردن دانش آموزان از اهمیت نماز ، اثرات روحی و درمان جسمی (از لحاظ پزشکی) اظهار علاقه نویسندگان خارجی و بزرگان ایرانی از نماز، شناخت آنها را به این مسئله حیاتی افزایش می دهد. بی توجهی به اثر بخشی نماز و عدم آگاهی دانش آموزان به نماز به عنوان قشر آینده ساز جامعه که با دانش دینی و علمی شان باید خلائ های جامعه را از بین ببرند، فقط انسان هایی تک کاربردی (علمی) می شوند که خیلی از معضلات برایشان قابل حل نیست و از لحاظ روحی و حتی درمان جسمی از نصایح دین بی بهره اند. در این تحقیق با شیوه توصیفی تحلیلی به اهمیت نماز در اسلام ،سیمای نماز، اثرات تربیت روحی و جسمی نماز پرداخته شده است و با روش اسنادی و کتابخانه ای گرداوری شده است. یافته های تحقیق حاکی از این مطلب است که قران، فرستادگان خدا، بزرگان دین، محققین خارجی با دانش و رفتار خود نماز را نجات دهنده روح و جسم می دانند که می تواند بسیاری از مشکلات دنیای امروز را از لحاظ روحی و پزشکی و ...حل کند. آگاهی دانش آموزان از این توضیحات باتوجه به ذهن آماده آنها به عنوان یک شیوه دعوت آنها مطرح شده است که البته در این تحقیق علاوه بر آگاهی بخشی در مسیر شناخت نماز نکاتی برای تسهیل جذب دانش آموزان به نماز مانند آگاه کردن آنها از اراده خدا، معرفی دانش آموزان ممتاز در محیط نماز خانه، انتخاب معلمین دینی و علمی نه علم محور و ...شده است.
ارتباط بین طرح واره های ناسازگار اولیه با اعتیاد به شبکه های اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: طرح واره های ناسازگار اولیه، الگوهای هیجانی و شناختی خود آسیب رسانی هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل گرفته و در زندگی تکرار می شوند و از آنجایی که طرح واره های ناسازگار اولیه بیشترین پیش بینی کننده برای استعداد اعتیاد می توانند باشند و اعتیاد به شبکه های اجتماعی هم به عنوان یک آسیب یا عارضه مطرح است، مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین طرح واره ناسازگار اولیه با اعتیاد به شبکه های اجتماعی در بین دانشجویان انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی بوده که روی نمونه ای شامل 350 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان با روش تصادفی طبقه ای (بر اساس سال ورود و دانشکده) انجام شد. نسخه سوم فرم کوتاه پرسش نامه طرح واره یانگ و پرسش نامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مبتنی بر موبایل به عنوان ابزار استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و به وسیله آزمون کای دو و رگرسیون لجستیک تحلیل شدند. مقدار P کمتر از 0/05 در آزمون ها معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: 186 نفر (53/2 درصد) اعتیاد به شبکه های اجتماعی داشتند. در 215 نفر (61/4 درصد) حداقل یک طرح واره ناسازگاری اولیه وجود داشت. یافته ها بین زن بودن (0/021=OR=0/35 ،P)، داشتن سن بالاتر از 21 سال (0/001>OR=0/46 ، P )، طرح واره هدایت شدن توسط دیگران (0/01=OR=0/54= P)، طرح واره استحقاق (0/002=OR=0/47 ،P) و طرح واره انزوای اجتماعی (0/006=OR=2/94 ، P) با اعتیاد به شبکه های اجتماعی، رابطه معنا داری را نشان دادند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد برخی از ویژگی های فردی و شکل گیری برخی از طرح واره ها با کاهش و افزایش شانس اعتیاد به شبکه های اجتماعی همراه است.
نقش واسطه ای هویت اخلاقی در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و شادکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین نقش واسطهای هویت اخلاقی (با دو بعد درونیسازی و نمادسازی) در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده (با دو الگوی گفتوشنود و همنوایی) و شادکامی بود. شرکتکنندگان 308 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه شیراز (125 زن و 183 مرد) بودند که با روش خوشهای تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه بازنگریشده الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک، 2002ب)، مقیاس هویت اخلاقی (آکینو و رید، 2002) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد (آرگیل، 2001) استفاده شد. یافتهها نشان داد که جهتگیری همنوایی بهصورت منفی معنادار و جهتگیری گفتوشنود بهطور مثبت معنادار شادکامی را پیشبینی میکنند و بعد نمادسازی هویت اخلاقی بهصورت مثبت معنادار پیشبین شادکامی است. همچنین از بین دو بعد هویت اخلاقی، فقط بعد نمادسازی اخلاقی با برقراری رابطه مثبت بین دو متغیر الگوهای ارتباطی خانواده و شادکامی، نقش واسطهای داشت. جهتگیری گفتوشنود نیز بهصورت غیرمستقیم با واسطهگری نمادسازی هویت اخلاقی، پیشبینیکننده مثبت معنادار شادکامی بود. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفتکه افزایش جهتگیری گفتوشنود خانواده منجر به نمادسازی هویت اخلاقی و شادکامی بیشتر فرزندان میشود.
اثر بخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر کیفیت زندگی کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی/ بیش فعالی (ADHD)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
151 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر سنجش اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی برای کودکان (MBT-C) بر کیفیت زندگی کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی/ بیش فعالی (ADHD) است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی/ بیش فعالی سنین مدرسه (6 تا 12 سال) شهر شیراز است و نمونه ی مورد پژوهش از بین بیماران مراجعه کننده به کلینیک های سرپایی خدمات روانشناختی شهر شیراز انتخاب شدند و مطالعه بر روی آنها انجام شد. نمونه ی این پژوهش شامل 60 نفر مراجعه کننده کودک مبتلا به ADHD بود. شرکت کنندگان به مدت حداقل 12 هفته تحت درمان قرار گرفتند. این پژوهش به روش آزمایشی با اندازه گیری های مکرر با سه گروه مداخله انجام شد. نتایج نشان داد که این درمان بر کیفیت زندگی کودکان به خصوص در ترکیب با درمان دارویی در تمام ابعاد اثربخش بوده است. بنابراین می توان دریافت که این درمان از طریق ارتقاء ظرفیت ذهنی سازی در کودکان ADHD و والدینشان می تواند کیفیت زندگی این کودکان را به خصوص در کارکرد عاطفی و تنظیم هیجانی بهبود بخشد.