مطالب مرتبط با کلیدواژه

بازشناسی هیجان


۱.

مقایسه توانایی بازشناسی حالات هیجانی و ذهن خوانی در افراد مصرف کننده موادافیونی و همتایان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن خوانی بازشناسی هیجان مصرف کنندگان مواد افیونی حالات هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۲ تعداد دانلود : ۶۹۶
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی کارکردهای شناختی اجتماعی افراد مصرف کننده مواد افیونی با استفاده از تکالیف شناختی است. روش: در این مطالعه مقطعی علی- مقایسه ای با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر مصرف کننده موادافیونی و 30 فرد سالم که از لحاظ جنس و تحصیلات همتا شده بودند، در سال 1389 انتخاب شدند. سپس آزمون های عصب شناختی استنتاج حالات ذهنی از نگاه و آزمون بازشناسی حالات هیجانی چهره بر روی آزمودنیها اجرا شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون تی مستقل صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که افراد مصرف کننده از لحاظ توانایی ذهن خوانی نسبت به افراد سالم توانمندی کمتری دارند. همچنین نمرات افراد مصرف کننده نسبت به افراد سالم در بازشناسی حالات هیجانی شادی، غم و خشم به طور معنی داری پایین تر است. نتیجه گیری: با توجه به عملکرد ضعیف افراد مصرف کننده در تکالیف بازشناسی حالات هیجانی چهره و آزمون ذهن خوانی، توصیه می شود در ارزیابی افراد مصرف کننده کارکردهای شناخت اجتماعی نیز لحاظ گردد و با کمک مطالعات مداخله ای آتی می توان برنامه توانبخشی کارکردهای شناخت اجتماعی را پیشنهاد کرد.
۲.

مقایسه ابعاد بازشناسی هیجان در افراد با نشانه های اختلال شخصیت ضداجتماعی، اختلال شخصیت وسواسی و بهنجار

کلیدواژه‌ها: بازشناسی هیجان اختلال شخصیت ضد اجتماعی اختلال شخصیت وسواسی بهنجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۸ تعداد دانلود : ۴۳۳
مقدمه: توانایی بازشناسی هیجان، برای درک رفتار شخص مقابل ضروری است و بازشناسی هیجان می تواند از چهره، صدا و حرکات بدن انجام پذیرد. هدف : هدف پژوهش، مقایسه ابعاد بازشناسی هیجان در افراد با نشانه های اختلال شخصیت ضداجتماعی و وسواسی و عادی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی در سال تحصیلی ۱۳۹۵ تشکیل دادند. ۴۰۰ دانشجو به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه ی بالینی میلون ۳ را کامل کردند. سپس براساس ملاک های ورود ۳۰ نفر برای هر گروه انتخاب شدند. آزمون های بازشناسی هیجان چهره ای، صوتی، تنی و نظریه ذهن بر روی شرکت کنندگان اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره بررسی شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه شخصیت ضداجتماعی و شخصیت وسواسی در امتیازدهی برانگیختگی هیجان صوتی خشم (۰/۰۲۸= p ) و بین گروه شخصیت وسواسی و عادی در امتیازدهی شدت هیجان خنثی ( ۰/۰۴۹= p ) تفاوت معنادار وجود داشت. در بازشناسی هیجان تن بین گروه شخصیت ضداجتماعی و عادی در دو حالت هیجان شادی (۰/۰۰۴= p )، (۰/۰۰۱= p ) و بین گروه شخصیت وسواسی و عادی در یک حالت هیجان شادی ( ۰/۰۱۶= p ) تفاوت معنادار وجود داشت ( ۰/۰۵ < p ). نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده، افراد با ویژگی های شخصیت ضداجتماعی در بازشناسی هیجان تن عملکردی بهتری دارند و می توان پیش زمینه ای نظری برای شیوه های جدید درمانی را مطرح کرد. البته تحقیقات بیشتری در بازشناسی هیجان به روش های مختلف (صوت، حرکات بدن) در نمونه های بالینی ضرورت دارد.
۳.

طراحی یک ماشین هوشمند مبتنی بر مدل سازی شناختی با استفاده از تکلیف شبکه توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتار هیجانی بازشناسی هیجان تبدیل فوریه کوتاه مدت ضرایب کپسترال فرکانس مل پردازش گفتار هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۲۸۱
مقدمه: توجه دروازه یادگیری و یکی از منابع قابلِ پردازش است که مدل سازیِ شناختی آن به درک و استفاده بهتر از آن کمک می کند. هدف از این پژوهش ایجاد مدلی هوشمند با کارایی بسیار برای دسته بندی سطوح مختلف توجه بود. روش کار: ایجاد مدل شناختیِ توجه با استفاده از نتایج تکلیف شبکه توجه و امواج مغزی انجام گرفت. به این منظور، با استفاده از روش های مختلفِ یادگیریِ ماشین، به ایجاد مدلی از توجه پرداخته شد. در این پژوهش، جامعه آماری شامل 92 فرد بزرگسال داوطلب بود که به صورت تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه DASS-21 را برای انتخاب اولیه انجام دادند. سپس بر اساس نتایج، از 31 نفر بیماری که افسردگی و اضطراب نداشتند و واجد شرایط بودند، برای مرحله نهایی دعوت به عمل آمد. در حین تکلیفِ شبکه توجه، با استفاده از سیستم واسط کاربری مغز ، از شرکت کنندگان سیگنال مغزی گرفته شد و مدلی از سطوح مختلف با استفاده از سیگنال های مختلف و زمان واکنش و درستی جواب شرکت کننده ایجاد گردید. یافته ها: داده ها با روش های دسته بندیِ یادگیریِ ماشین های مختلفی مانندِ ماشین بُردارهای پشتیبان ( SVM ) و K نزدیک ترین همسایگی ( KNN ) و آدابوست ( Adaboost ) بررسی شد و مدلی که کمترین خطای دسته بندی را داشت برگزیده شد. این دسته بندی ها، به ترتیب با نرخ دسته بندیِ 60 و100 و 94 درصد، در مورد دسته بندیِ الگوهای شناختیِ «توجه»، توانایی های مختلفی را برای این مجموعه از داده ها نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج دقت دسته بندی ها، مدل مناسب انتخاب شد و دسته بندی KNN از نظر تعمیم پذیری و تخمین داده های آزمون دقت بهتری از بقیه مدل های انتخاب شده در این پژوهش را نشان داده است. برای این نوع از مدل های شناختی که در آن امکان جمع آوریِ حجم کمتری داده وجود دارد نیز مدل مناسب تلقی می شود.
۴.

ارزیابی هیجان ضمن پیام از طریق پردازش گفتار هیجانی مبتنی بر استفاده از ویژگی های MFCC و STFT(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتار هیجانی بازشناسی هیجان تبدیل فوریه کوتاه مدت ضرایب کپسترال فرکانس مل پردازش گفتار هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۳۶۶
مقدمه: گفتار مؤثرترین ابزاری است که انسان ها برای انتقال اطلاعات از آن استفاده می کنند. گوینده در خلال گفتار خویش علاوه بر واژگان و دستور زبان اطلاعاتی همچون سن، جنسیت و حالت هیجانی خود را منتقل می کند. پژوهش های فراوانی با رویکردهای گوناگون پیرامون هیجان در گفتار هیجانی انجام شده است. این پژوهش ها نشان می دهند که هیجان ضمن پیام در گفتار هیجانی از طبیعتی پویا برخودار می باشد. این پویایی، مطالعه کمّی هیجان در گفتار هیجانی را با دشواری همراه می سازد. این پژوهش به ارزیابی هیجان ضمن پیام از طریق پردازش گفتار هیجانی با استفاده از ویژگی های ضرایب کپسترال فرکانس مِل ( MFCC ) و تبدیل فوریه زمان کوتاه ( STFT ) پرداخت. روش کار: داده های ورودی، پایگاه داده استاندارد گفتار هیجانی Berlin شامل هفت حالت هیجانی خشم، کسلی، انزجار، ترس، شادی، غم و حالت خنثی می باشد. با استفاده از نرم افزار MATLAB ابتدا فایل های صوتی خوانده شدند. در مرحله بعد نخست ویژگی های MFCC و سپس ویژگی های STFT استخراج شدند. بردار های ویژگی برای هر کدام از ویژگی ها بر اساس هفت مقدار آماری کمینه، بیشینه، میانگین، انحراف معیار، میانه، چولگی و کشیدگی محاسبه شدند و به عنوان ورودی شبکه عصبی مصنوعی مورد استفاده قرار گرفتند. در انتها، بازشناسی حالت های هیجانی با استفاده از توابع آموزشی مبتنی بر الگوریتم های مختلف انجام شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد میانگین و صحت بازشناسی حالت های هیجانی با استفاده از ویژگی های STFT نسبت به ویژگی های MFCC بهتر است. همچنین، حالت های هیجانی خشم و غم از نرخ بازشناسی بهتری برخوردار بودند. نتیجه گیری: ویژگی های STFT نسبت به ویژگی های MFCC هیجان ضمن پیام در گفتار هیجانی را بهتر بازنمایی می کنند.
۵.

مقایسه توانایی بازشناسی هیجان چهره در افراد ناشنوا، کم شنوا و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازشناسی هیجان ناشنوا کم شنوا شادی ترس غم و خشم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۳۷۱
زمینه وهدف: مطالعات مختلف نشان می دهد که کودکان کم شنوا و ناشنوا در مقایسه با کودکان عادی مشکلاتی را در زمینه ابعادرشدهیجانی مثل بازشناسی هیجان و بیان چهره ای و درک هیجان نشان می دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه بازشناسی توانایی هیجان در دانش آموزان عادی، نیمه شنوا وناشنوا 14-20 در شهر مشهد می باشد. نمونه و روش نمونه گیری : جهت انجام این پژوهش از جامعه آماری ذکرشده، به صورت کلی 105 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. که تعداد دانش آموز دختر و پسرعادی 35 نفر، تعداد دانش آموز دختر و پسر ناشنوا 35 نفر و تعداد دختر و پسر کم شنوا 35 نفر می باشند. ابزار پژوهش: درپژوهش حاضر ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه چهره شناسی بنتون(1990) می باشد که در اختیار دانش آموزان دختر و پسر عادی و کم شنوا و ناشنوا قرار گرفت. در این مطالعه نسخه ی تغییر یافته ی آزمون بازشناسی چهره ی بنتون استفاده شده است که شامل28 کارت می باشد. که نمره کلی بازشناسی هیجانی فرد را مشخص می نماید. یافته ها: طبق تجزیه و تحلیل داده ها یافته ها مبنی برآن می باشد که بین هیجان های دانش آموزان عادی ناشنواو کم شنوا تفاوت معنادارآماری وجود دارد میانگین نمره کل بازشناسی هیجان در گروه عادی (31/20) به گونه ای معناداراز میانگین نمره کل بازشناسی هیجان در گروه کم شنوا (86/16) و گروه ناشنوا (23/15) بالاتر است.بنابراین فرضیه اصلی تایید می گردد. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت هیجانات دانش آموزان ناشنوا و کم شنوا پایین تراز دانش آموزان عادی می باشد تنها در مولفه شادی بین دانش آموزان عادی و کم شنوا تفاوت معنی داری ملاحظه نگردید
۶.

مقایسه ابعاد شناخت اجتماعی در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص، اختلال نقص توجه- بیش فعالی و نمونه عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال یادگیری خاص اختلال نقص توجه – بیش فعالی شناخت اجتماعی نظریه ذهن بازشناسی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۴۴۲
هدف مطالعه حاضر مقایسه ابعاد شناخت اجتماعی (نظریه ذهن عاطفی، نظریه ذهن شناختی و بازشناسی هیجان) در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص، اختلال نقص توجه – بیش فعالی ( ADHD ) و نمونه عادی بود. در یک مطالعه علی- مقایسه ای، 42 کودک مبتلا به اختلال یادگیری خاص، 43 کودک مبتلا به ADHD و 45 کودک عادی از مدارس ابتدایی و کلینیک های روان شناختی شهر کرج با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم (بارون-کوهن و همکاران، 2001)، آزمون باور کاذب (بارون-کوهن و همکاران، 1985) و آزمون بازشناسی هیجان چهره (بنتون، 1994) بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. در نظریه ذهن شناختی، نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که هر دو گروه مبتلا به اختلال یادگیری و ADHD نسبت به گروه عادی به طور معنادار نمرات پایین تری کسب کردند (001/0> p ). تفاوت سه گروه در نظریه ذهن عاطفی نیز مطابق با تحلیل واریانس چندمتغیره معنادار بود و گروه عادی نسبت به گروه مبتلا به ADHD عملکرد بهتری داشتند (001/0> p ). مبتلایان به اختلال یادگیری نیز نسبت به مبتلایان به ADHD از نظریه ذهن بالاتری برخوردار بودند (001/0> p ). علاوه بر این، نتایج در زمینه مقایسه سه گروه در بازشناسی هیجان نشان داد که تنها در زیرمقیاس شادی میان سه گروه تفاوت وجود دارد و افراد عادی نسبت به گروه مبتلا به ADHD در بازشناسی هیجانِ شادی بهتر عمل کرده اند (01/0> p ). مطابق با یافته ها می توان نتیجه گرفت که کودکان مبتلا به اختلال یادگیری و ADHD نسبت به نمونه عادی در سطوح بالاتر شناخت اجتماعی دچار نارسایی می باشند، اما در سطوح اولیه و مراحل مقدماتی تفاوتی میان دو گروه مبتلا به اختلال های فوق وجود ندارد. بر این اساس، مداخله های مبتنی بر شناخت اجتماعی در کودکان دچار ADHD ، می بایست بیش تر بر ابعاد شناختی آن متمرکز باشد.