فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۶۲۱ تا ۸٬۶۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مدارس بهتر از معلمانی که در آنها تدریس می کنند نیستند و توسعه حرفه ای کلید اصلی پیشرفت معلمان و رشد حرفه ای آنها است. پژوهش حاضر باهدف تدوین الگوی توسعه حرفه ای معلمان در برنامه درسی و به صورت کیفی و به شیوه تحلیل مضمون انجام شده است. بدین منظور با 14 نفر از اساتید رشته علوم تربیتی در شهر اردبیل که به صورت هدفمند و قضاوتی انتخاب شده اند، مصاحبه نیمه ساختاریافته، انجام شده است. در این پژوهش از روش شبکه مضامین استفاده شد. روایی و پایایی پژوهش با استفاده از روش گوبا و لینکن (1985) بررسی و مورد تائید قرار گرفت. پس از تکمیل فرایند مصاحبه ها و کدگذاری، تعداد 67 مضمون پایه، 18 مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون فراگیر در خصوص توسعه حرفه ای معلمان شناسایی شد. مضامین اصلی عبارت بودند از: 1. عوامل فردی ، 2. عوامل سازمانی، 3. عوامل مدیریتی. بررسی الگوها و مدل های ارائه شده برای توسعه حرفه ای مربیان و معلمان نشان داد که این الگوها تمامی جنبه ها و مولفه های توسعه حرفه ای را مدنظر قرار نداده اند از این رو، پژوهش حاضر الگویی را شناسایی و ارائه می کند که شامل مولفه های سه گانه ی فردی، سازمانی و مدیریتی و روابط متقابل بین این مولفه ها بوده و با ویژگی های معلمان مقطع متوسطه سازگار می باشد.
اثربخشی برنامه آموزش کفایت اجتماعی بر بهبود رفتارهای جامعه پسند تیزهوشان کم پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
123 - 140
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتارهای جامعه پسند، اعمال هدفمندی هستند که به منظور رفاه دیگران انجام شده و بدون توجه به انگیزه فرد، تعریف می شوند؛ فلذا این پژوهش با هدف طراحی برنامه آموزشی کفایت اجتماعی بر بهبود رفتارهای جامعه پسند دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت انجام شده است. روش: روش گردآوری داده ها، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت دوره متوسطه دوم در سال 99-98 بود. ازبین کل جامعه، تعداد 28 دانش آموز تیزهوش کم پیشرفت بصورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش(14 نفر) و کنترل(14 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش طی ده جلسه متوالی برنامه مداخله ای کفایت اجتماعی را دریافت کردند. از پرسشنامه شخصیت جامعه پسند PSB(صفاری نیا و همکاران،1390) برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیره و اندازه گیری های مکرر نشان داد که برنامه مداخله ای کفایت اجتماعی بطور معناداری(05/0= α) موجب افزایش رفتارهای جامعه پسند گروه آزمایش شد. نتیجه گیری : باتوجه به یافته های حاصل، برنامه مداخله ای کفایت اجتماعی، می تواند به عنوان یک راهبرد آموزشی اثربخش برای بهبود رفتارهای جامعه پسند دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت، به کار برده شود.
کاربرد مدل معادلات ساختاری درتبیین نقش انعطاف پذیری شناختی، خودنظم جویی هیجان و تفکر فعال روشنفکرانه بر تغییرنگرش افراد در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (دی) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۶
۱۸۴۷-۱۸۳۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به روند رو به رشد شبکه های اجتماعی مطالعاتی درمورد تأثیر این شبکه ها بر روی نگرش، رفتار و سبک زندگی و... انجام شده است. ولی درارتباط با تأثیر شاخص های شناختی بر روی تغییر نگرش در شبکه های اجتماعی مطالعه انجام نشده است. هدف: هدف از این مطالعه ارائه مدلی مفهومی برای بررسی تأثیر عوامل شناختی بر تغییر نگرش افراد در شبکه های اجتماعی است. در همین راستا سه عاملِ (1) انعطاف پذیری شناختی، (2) خودنظم جویی هیجانی و (3) تفکر فعال روشنفکرانه به عنوان عوامل شاخصِ تأثیرگذار در تغییر نگرش در نظر گرفته شده است. روش: روش تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت و شیوه اجرا توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری شامل تمام کاربران شبکه های اجتماعی است. نمونه آماری شامل 384 نفر مرد و زن است که بصورت در دسترس انتخاب شدند. برای بررسی میزان تأثیر هر یک از این عوامل سه گانه ی انعطاف پذیری شناختی، خودنظم جویی هیجان، و تفکر فعال روشنفکرانه، به ترتیب، از مقیاس انعطاف پذیری شناختیِ مارتین و روبین (مارتین و روبین، 1995)، پرسشنامه خود نظم جویی هیجان (هافمن و کاشدان، 2010)، و پرسشنامه تفکر فعال روشنفکرانه (استانویچ ووست 2007) و برای بررسی نگرش افراد از پرسشنامه های محقق ساخته که روایی محتوایی با نظر خبرگان و پایایی آن ها توسط روش های آماری تأییدگردید؛ استفاده شده است. پس از تأیید نرمال بودن داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار lisrel استفاده شده است. یافته ها: نتایج آزمون فرضیه ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که شاخص های ذکر شده دارای مقدار t قابل قبول در سطح معنادار (0/05 p<) می باشند. بنابراین در تغییر نگرش افراد مؤثر هستند. همچنین نشان داده شد که خودنظم جویی هیجان بر تغییر نگرش در موضوع خشونت خانگی دارای بیشترین تأثیر (به میزان 0/9) است. نتیجه گیری: این بدان معنی است که توانایی های شناختی کاربران شبکه های اجتماعی در تغییر نگرش های آنها تأثیر مستقیم دارد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب ناشی از تزریق انسولین در کودکان و نوجوانان مبتلابه دیابت نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۲
145 - 165
حوزههای تخصصی:
بیماری دیابت همانند هر بیماری مزمن و ناتوان کننده دیگر، فرد مبتلا مخصوصاً کودکان و نوجوانان را با مشکلاتی مواجه می سازد که درنتیجه آن، تمامی جوانب زندگی روزمره فرد تحت تأثیر قرار می گیرد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر اضطراب ناشی از تزریق انسولین در کودکان و نوجوانان مبتلابه دیابت نوع یک بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل و مرحله پیگیری 5/1 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان و نوجوانان 8 تا 13 سال مبتلابه دیابت نوع یک استان اصفهان بود. 25 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (10) و کنترل (15) تقسیم شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه ی 45 دقیقه ای تحت درمان شناختی رفتاری قرار گرفت و گروه کنترل درمان خاصی را طی این دوره ی زمانی دریافت نکرد. پرسشنامه مشاهده ای دیسترس رفتاری الیوت و همکاران (1987) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط مادران کودکان و نوجوانان تکمیل گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشانگر کاهش اضطراب ناشی از تزریق انسولین در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله ی پس آزمون بود (001/0>P). همچنین نتایج حاصل از پیگیری نیز حاکی از ماندگاری اثر درمان در طول زمان بود؛ بنابراین درمان شناختی رفتاری به عنوان یک مداخله اثربخش در کاهش اضطراب ناشی از تزریق انسولین در کودکان و نوجوانان مبتلابه دیابت نوع یک محسوب می شود. لذا پیشنهاد می گردد متخصصان غدد و انجمن های دیابت، مداخلات روان شناختی ازجمله روش درمانی شناختی رفتاری را در برنامه مراقبتی کودکان و نوجوانان مبتلابه دیابت بگنجانند.
مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و توانمند سازی روانی- اجتماعی بر پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
211 - 237
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پایین بودن خودکارآمدی و پرخاشگری در ﻫﻤﻪ فرهنگ ها دﯾﺪه می شود و از شایع ترین ﻣﺸﮑﻼت در دانش آموزان ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺎراﺣﺘﯽ و ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ دﯾﮕﺮان ﺷﺪه و ﺑﻬﺪاﺷﺖ رواﻧﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ را ﻣﺨﺘﻞ می کنند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و توانمندسازی روانی-اجتماعی بر پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 125110 نفر دختر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 90 نفر از آنان انتخاب و در سه گروه (هر گروه 30 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه های آزمایش تحت هر کدام 12 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مدیریت خشم و آموزش توانمندسازی روانی-اجتماعی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار باقی ماندند. از پرسشنامه پرخاشگری و خودکارآمدی اجتماعی به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان اعمال کردند (05/0>P). افزون بر این نتایج نشان دهنده آن بود که آموزش گروهی مدیریت خشم اثربخش تر از گروه توانمندی روانی-اجتماعی در کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی بود(05/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که، آموزش مدیریت خشم و توانمندی روانی-اجتماعی را به عنوان ابزارهای حمایتی و مؤثر جهت کاهش پرخاشگری و افزایش خودکارآمدی اجتماعی به شمار آورد و از آن به ویژه برای نوجوانان سود جست.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر استرس ادراک شده و سرکوبگری عاطفی بیماران عروق کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
145 - 156
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر استرس ادراک شده و سرکوبگری عاطفی بیماران عروق کرونری قلب صورت گرفت. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن به صورت پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل تمامی بیماران عروق کرونر است که به مراکز درمانی شهر تبریز مراجعه کرده بودند و توسط پزشک متخصص، تشخیص را دریافت کرده بودند. نمونه ی پژوهش 30 نفر بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل به صورت یکسان گمارش شدند. گروه آزمایش به صورت گروهی، در 8 جلسه دوساعته، تحت درمان مبتنی بر شفقت قرار گرفتند، درحالی که اعضای گروه کنترل هیچ گونه مداخله ی درمانی دریافت نکردند. ابزارهای جمع آوری داده ها، مقیاس استرس ادراک شده و پرسشنامه سازگاری وینبرگر بودند. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش حاضر از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت در کاهش استرس ادراک شده (01/0> P) و سرکوبگری عاطفی (01/0> P) بیماران عروق کرونری قلب تأثیر معناداری داشته است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر شفقت، روشی مؤثر در کاهش استرس ادراک شده و سرکوبگری عاطفی بیماران عروق کرونری قلب بوده است.
اثر بخشی آموزش تنظیم هیجان بر پردازش هیجان و علائم پانیک زنان مبتلا به اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر پردازش هیجان و علائم پانیک زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس-آزمون با گروه گواه انجام شد جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که به مراکز بهداشتی و روانشناسی شهر اردبیل در پاییز و زمستان سال 1397 مراجعه کرده بودند، 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایشی طی 8 هفته تحت آموش تنظیم هیجان قرار گرفت، و در این مدت بر گروه گواه مداخله ی انجام نگرفت. پرسشنامه پردازش هیجان و علائم پانیک به عنوان ابزار ارزشیابی مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت نتایج: نتایج به دست آمده از مقایسه پس آزمون دو گروه، حاکی از این است که نمرات پس آزمون پردازش هیجان و علائم پانیک گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری دارد (01/0=P). نتیجه گیری : بدین ترتیب می توان گفت که آموش تنظیم هیجان موجب کاهش نمرات پردازش هیجان و علائم پانیک زنان مبتلا به اختلال پانیک خواهد شد. بنابراین مطابق با یافته های پژوهش حاضر می توان آموزش تنظیم هیجان را به عنوان یک روش موثر در جهت بهبود پردازش هیجانی و علائم پانیک زنان مبتلا به اختلال پانیک پیشنهاد کرد.
اثربخشی یادگیری مشارکتی بر انگیزه تحصیلی، اهمال کاری و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دبیرستان دوره اول متوسطه شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۹۷-۲۸۷
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی یادگیری مشارکتی بر انگیزه تحصیلی، اهمال کاری و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دبیرستان دوره اول متوسطه شهر بابل بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بوده و جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر اول متوسطه مدرسه پوراصغر شهر بابل در سال تحصیلی 00-1399 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 60 نفر (30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر درگروه گواه) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش به منظور جمع آوری داده ها مربوط به هر یک از متغیرها، پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس (A.T.M) (1970)، مقیاس اهمال کاری تحصیلی (A.P.Q) (سواری، 2011)، مقیاس سرزندگی تحصیلی (A.V.Q) (دهقانی زاده و چاری، 1391) و در جهت برگزاری جلسات یادگیری مشارکتی از روش جیگساو استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد مداخله برنامه ی «یادگیری مشارکتی» در افزایش انگیزه تحصیلی (001/0=p ، 05/54= (58 / 1)F)، کاهش اهمال کاری تحصیلی (001/0=p ، 41/35= (38 / 1)F) و افزایش سرزندگی تحصیلی (001/0=p ، 88/41= (38 / 1)F) تأثیرگذار بوده است. براساس نتایج حاصل می توان بیان نمود که مدارس با به کارگیری فرایند یادگیری مشارکتی می توانند زمینه لازم جهت افزایش انگیزه پیشرفت تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان را فراهم نموده و همچنین اهمال کاری تحصیلی آنان را کاهش دهند.
مدل ساختاری وجدان تحصیلی بر اساس کفایت اجتماعی با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وجدان تحصیلی یکی از پیش بینی کننده های شخصیت برای عملکرد شغلی، آموزشی، و تحصیلی است. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری وجدان تحصیلی بر اساس کفایت اجتماعی با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان دختر انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان بوکان در سال تحصیلی 99-1398 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 300 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه های وجدان تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ (2002)، کفایت اجتماعی فلنر و همکاران (1990) و اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد و پاری (2004) برای جمع آوری داده ها استفاده شدند. تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار 23 SPSS و 8/8 LISREL انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسیر مستقیم کفایت اجتماعی به وجدان تحصیلی (001/0, p<45/0β=)، اشتیاق تحصیلی به وجدان تحصیلی (001/0, p<60/0β=)، اشتیاق تحصیلی به کفایت اجتماعی (001/0, p<63/0β=)، و مسیر غیرمستقیم کفایت اجتماعی به وجدان تحصیلی با میانجی گری اشتیاق تحصیلی (001/0, p< 42/0β=) مثبت و معنادار بود. شاخص های برازش برابر با 97/0 CFI=، 95/0NFI= ، 93/0IFI= ، 90/0AGFI= ، 074/0RMSEA= ، 01/0p= به دست آمد که نشان می دهد مدل مفروض با داده ها برازش نسبتاً مطلوبی دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده کفایت اجتماعی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم با میانجی گری اشتیاق تحصیلی با وجدان تحصیلی در ارتباط است. نتایج این پژوهش حاوی تلویحات کاربردی مهمی برای ارتقای وجدان تحصیلی دانش آموزان در مدارس است.
تحلیل معادلات ساختاری ناگویی هیجانی براساس جو عاطفی خانواده و سبک های دلبستگی با میانجیگری تمایزیافتگی و تصویر بدنی افراد متأهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده اند که ناگویی هیجانی می تواند متاثر از تصویر بدنی و شرایط خانوادگی باشد. بنابراین؛ پژوهش حاضر با هدف تحلیل معادلات ساختاری ناگویی هیجانی بر اساس جو عاطفی خانواده و سبک های دلبستگی با میانجیگری تمایزیافتگی و تصویر بدنی انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری، متشکل از کلیه زنان و مردان متأهل ساکن منطقه 2 شهر تهران در سال 1399 بود. حجم نمونه با استفاده از روش پیشنهادی شوماخر و لوماکس (2004)، 400 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری به صورت در دسترس و آنلاین انجام شد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های پژوهش شامل ناگویی خلقی تورنتو (1994)، جو عاطفی خانواده هیل برن (1964)، سبک های دلبستگی کولینز و رید (1990)، تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر (1988) و تصویر بدنی مدیروس و گارسیا (2002)، بودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که سبک دلبستگی اضطرابی به صورت مثبت و سبک وابستگی و نزدیک بودن، جو عاطفی خانواده، تمایز یافتگی خود و تصویر بدنی به صورت منفی و معنادار بر ناگویی هیجانی اثر دارند. همچنین تمایز یافتگی خود، اثر سبک دلبستگی اضطرابی بر ناگویی هیجانی را به صورت مثبت و اثر سبک دلبستگی نزدیک بودن بر ناگویی هیجانی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. تصویر بدنی اثر سبک دلبستگی اضطرابی بر ناگویی هیجانی را به صورت مثبت و اثر سبک دلبستگی نزدیک بودن بر ناگویی هیجانی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. تمایزیافتگی خود و تصویر بدنی اثر جو عاطفی خانواده بر ناگویی هیجانی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. نتیجه گیری: به نظر می رسد که بهبود جو عاطفی خانواده و سبک دلبستگی هم به طور مستقیم و هم از طریق افزایش تمایریافتگی خود و بهبود تصویر بدنی، در کاهش ناگویی هیجانی افراد متأهل موثر هستند.
آیا جنگ به انسان ها معنای زندگی می دهد؟ بررسی زیربنای روان شناختی پایان ناپذیری جنگ های بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به گواهی تاریخ، انسان ها هیچگاه از جنگیدن با یکدیگر دست نکشیده اند و این پایان ناپذیری و ماندگاری جنگ ها نمی تواند فقط علت های بیرونی (تهدید) داشته باشد بلکه علت های درونی و روان شناختی هم دارد و شناسایی این علت ها برای کاستن از جنگ ها ضروری است. پژوهش کنونی با هدف شناسایی یکی از علت های روان شناختی پایان ناپذیری جنگ های بشری فرض کرد که جنگ به انسان ها معنای زندگی می دهد و لذا انسان ها دوست ندارند به آن پایان دهند. با هدف آزمون این فرض، 397 آزمودنی (190 مرد) با میانگین سنی 35 سال از میان 30 هزار مشترک همراه اول و ایرانسل تهران و کرج برای این پژوهش به کار گرفته شدند. در یک طرح آزمایشی، آزمودنی ها به گونه تصادفی به دو گروه آزمایش (که جنگ ایران و عراق در ذهن آنان برجسته شد) و گواه (که پیشرفت های علمی ایرانیان در ذهن آنان برجسته شد) گمارده شدند و سپس معناسازی از جنگ ها (متغیر میانجی) با آزمون تدسکی و کالهون (1996) و موافقت با نظامی گرایی/ماندگاری جنگ (متغیر وابسته) با آزمون ویل و ماتیل (2010) اندازه گیری شد. تحلیل های واریانس نشان دادند که گروه آزمایش بیشتر از گروه گواه از جنگها معنا می سازد و با نظامی گرایی/ماندگاری جنگ موافق است، و الگوسازی فرایند شرطی نشان داد که برجسته شدن جنگ در ذهن آزمودنی ها «از راه» معناسازی از جنگ ها به موافقت با نظامی گرایی/ماندگاری جنگ انجامیده است. پس انسان ها از جنگ معنای زندگی می گیرند و این یکی از علت های پایان ناپذیری جنگ های بشری است.
اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر تفکر انتقادی و سلامت روان دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:امروزه آگاهی از راهبردهای یادگیری خودتنظیمی یکی از الزامات موفقیت دانش آموزان محسوب می شود. یادگیری خود تنظیمی یک مهارت عملکرد تحصیلی یا ذهنی نیست، بلکه یک فرایند خود هدایت گری است که یادگیرندگان می توانند مهارت های ذهنی شان را در مهارت های تحصیلی بکار گیرند. روش ها:این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان پسر ودختر پایه ششم ابتدایی شهرستان فهرج می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی از پایه ششم انتخاب و بر اساس شماره کلاس در دو گروه آزمایش و شاهد (هر گروه 25 نفر)گمارده شدند. ابزار گردآوری در این پژوهش پرسشنامه تفکرانتقادی ریکتس (2003)وپرسشنامه استاندارد سلامت روان گلدبرگ (1970 )که قبل و بعد از آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در بین دانش آموزان گروه گواه و آزمایش توزیع شد.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری با استفاده از نرم افزار SPSS23 انجام شد. یافته ها:یافته های پژوهش حاکی از تاثیر مثبت و معنادار آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر تفکر انتقادی و سلامت روان دانش آموزان است. نمرات میانگین تعدیل شده تفکر انتقادی )خلاقیت)و سلامت روان بربهبود( نشانه های جسمانی، اضطراب و بی خوابی، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی) تأکید میکند، گروه آزمایش که مورد آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی قرار گرفته اند در مقایسه با گروه کنترل که تحت آموزشی قرار نداشته اند، از میزان تفکر انتقادی بالاترو سلامت روان بهتری برخوردارند. نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد می شود در کتاب راهنمای تدریس معلم درسی برای آگاهی دانش آموزان، آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی گنجانده شودو توصیه می گردد که مولفین و نویسندگان کتاب های درسی، الگوهای تدریس را که بر اساس یادگیری خودتنظیمی بنا شده است، در کتاب های دانش آموزان بیشتر مورد بحث قرار دهند.
ارتباط خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی دانشجویان اتاق عمل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودکارآمدی موجب تاثیرگذاری بر شیوه ی تفکر، احساس، انگیزش و رفتار فرد می گردد. با توجه به اینکه خودکارآمدی یکی از مهم ترین و قوی ترین مؤلفه های پیش بینی کننده برای پیشرفت تحصیلی است و به دلیل تأثیر انگیزه پیشرفت در موفقیت دانشجویان، پژوهش حاضر به منظور بررسی ارتباط میان خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی دانشجویان اتاق عمل استان خوزستان طراحی شده است. روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است که بر روی 225 نفر از دانشجویان کارشناسی رشته اتاق عمل در سطح استان خوزستان که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه نامه انگیزش تحصیلی (AMS) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان (CASES) جمع آوری شدند. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار 19 spss و آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی انجام شد. نتایج: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که خودکارآمدی دانشجویان اتاق عمل استان خوزستان، بالاتر از حد متوسط است و انگیزه این دانشجویان، در سطح بسیار خوب گزارش شد. به طور کلی روند خودکارآمدی دانشجویان از سال اول تا سال چهارم تحصیل، سیر صعودی داشت. انگیزه دانشجویان اتاق عمل بهبهان، دزفول و آبادان از اهواز بیش تر است و دانشجویان اتاق عمل شوشتر از کمترین میزان انگیزه برخوردارند. بین خودکارآمدی و تمام ابعاد انگیزش تحصیلی ارتباط مثبت و معنادار یافت شد. نتیجه گیری: باتوجه به اینکه خودکارآمدی دانشجویان اتاق عمل استان خوزستان، بالاتر از حد متوسط گزارش شده و انگیزه بسیار خوبی نیز دارند، هم چنین بین خودکارآمدی و انگیزه تحصیلی ارتباط مثبت و معناداری یافت شده است. لذا جهت پیشرفت و موفقیت روزافزون این دانشجویان، لازم است برنامه هایی کاربردی جهت افزایش میزان خودکارآمدی و انگیزه توسط مسئولین ذیربط تدارک دیده شود و کمبوها و نواقص موجود که منجر به کاهش انگیزه و خودکارآمدی میشوند را نیز برطرف نمود.
رابطه والدگری ذهن آگاهانه با کنش های اجرایی کودکان: نقش واسطه ای امواج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: والدگری ذهن آگاهانه باعث افزایش ظرفیت والدگری توأم با آرامش، ثبات و سازش یافتگی بیشتر، گرم تر شدن رابطه والد-کودک، و عملکرد مناسب والدین از نظر تربیتی می شود. هدف از این پژوهش بررسی رابطه والدگری ذهن آگاهانه با کنش های اجرایی با در نظر گرفتن نقش وسطه ای امواج مغزی در کودکان است. روش: روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گرد آوری داده ها از نوع همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان مراجعه کننده به کلینیک اندیشه و رفتار شهر مشهد در سال 99-1398 بودکه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 133 شرکت کننده دختر و پسر (60 دختر، 73 پسر) 6 تا 12 سال به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های والدگری ذهن آگاهانه (مک کافری و همکاران، 2015)، کنش های اجرایی کودکان و نوجوانان (بارکلی، 2012) و دستگاه نوروفیدبک استفاده شد. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS23 و LISREL8/8 انجام شد. یافته ها: برآیندها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. نتایج بین والدگری ذهن آگاهانه و کنش های اجرایی یک رابطه مستقیم (0/32 =β، 5/34= t) نشان داد. همچنین رابطه غیرمستقیم بین والدگری ذهن آگاهانه و کنش ه ای اجرایی از طریق موج آلفا (0/18 =β، 3/58= t) و (0/63 =β، 12/31= t)، موج بتا (0/15 =β، 3/16= t) و (0/57 =β، 9/32= t)، و موج تتا (0/12 =β، 1/25= t) و (0/22 =-β، 4/14-= t) وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده والدگری ذهن آگاهانه هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق امواج مغزی، با کنش های اجرایی در ارتباط است. نتایج این پژوهش حاوی تلویحات کاربردی برای ارتقاء کنش های اجرایی کودکان در رابطه با والدگری است.
تاثیر فضای مجازی بر سبک زندگی و هویت نوجوانان در دوران اپیدمی کرونا
حوزههای تخصصی:
کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهان معاصر با سرعت فزاینده ای در حال گسترش است و پیامدهای مثبت و منفی آن به عنوآن یک پدیده نوین در اجتماعات انسانی موردتوجه قرارگرفته است. نقش های مثبت آن در توسعه اقتصادی و نقش های منفی آن در توسعه فرهنگی توسط صاحب نظران برجسته سازی می شود. با شیوع ویروس کرونا این راه ارتباطی بیش ازپیش نقش پررنگ تری در زندگی انسان ها پیداکرده و تأثیرات خود را بر روی اقشار جامعه نشان می دهد. پژوهش حاضر از نوع مطالعه مروری است که در جستجوی اولیه، تعداد 97 مقاله استخراج شد که پس از حذف موارد تکراری و ارزیابی عنوان و چکیده، 76 مقاله برگزیده شد. پس از برسی متن کامل مقالات درنهایت 45 مقاله شرایط لازم برای شرکت در مطالعه حاضر را دارا بودند. هدف از پژوهش، برسی تأثیر فضای مجازی بر سبک زندگی و هویت نوجوانان در دوران اپیدمی کرونا است.
بررسی اثربخشی رویکرد شناختی - رفتاری بر تکانشگری در نوجوانان دختر
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸
108 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ، تعیین اثربخشی رویکرد شناختی - رفتاری بر تکانشگری در نوجوانان بود. این پژوهش در قالب یک پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و در چهارچوب یک طرح پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه اجرا شد. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی نوجوانان 14 تا 18 سال دختر که درسال 1400 ساکن شهر تهران بودند، تشکیل می دادند . حجم نمونه شامل 32 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه 16 نفرجایگزین شدند. در این پژوهش از پرسشنامه تکانشگری بارت نس خه ی ازدهم (2004) استفاده گردید و مداخله با رویکرد شناختی - رفتاری به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش انجام گردید. داده های پژوهش با آزمون تحلیل کواریانس یک متغیری (آنکوا)و مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد مداخله با رویکرد شناختی - رفتاری در در سطح (01/0> P ، 199/778F=) تکانشگری در مرحله پس آزمون اثرمعناداری داشته است . بنابراین با توجه به معنی دارشدن فرضیه این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در این پژوهش، مداخله رویکرد شناختی - رفتاری توانسته است تکانشگری را در نوجوانان دختر کاهش دهد.
نقش خوش بینی در بهزیستی روان شناختی بر اساس آموزه های اسلامی و مطالعات روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های روانشناسی مثبت گرا، خوش بینی به مثابه یکی از مؤلفه های سلامت روانی، همواره موردتوجه بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی، با هدف بررسی نقش خوش بینی در بهزیستی روان شناختی بر اساس آموزه های اسلامی و مطالعات روان شناختی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد متون اسلامی با ارائه راهکارهای ایجاد و تقویت خوش بینی و تأکید بر اثرات مثبت آن و برحذرداشتن از پیامدهای منفی بدبینی، انسان را به بهزیستی روان شناختی رهنمون می سازد. نتایج مطالعات و پژوهش های روان شناختی معاصر نیز نقش خوش بینی را بر ابعاد و مؤلفه های بهزیستی روان شناختی تأیید می کند اما تفاوت هایی در تعریف، گستره و پاره ای از جزئیات این دودسته مطالعات، مشاهده می شود.
اثر قلدری سازمانی بر احساس تنهایی کارکنان: نقش میانجی سرپرستی استثمارگر و باج گیری عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر قلدری سازمانی بر تنهایی کارکنان با نقش میانجی سرپرستی استثمارگر و باج گیری عاطفی انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. اعضای نمونه در این مطالعه 212 نفر از کارکنان سازمان های ورزشی سمنان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها، روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS 2 مورد استفاده قرار گرفت. جهت سنجش روایی از روایی همگرا بهره گرفته شد و به منظور محاسبه پایایی، آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت و ضریب آن برای تمام سازه های پژوهش بیشتر از 7/0 گزارش شد. نتایج نشان دادکه قلدری سازمانی با ضریب مسیر 44/0 اثر مثبت و معنی داری بر احساس تنهایی کارکنان در سازمان دارد. همچنین، اثر مثبت و معنی داری میان متغیر های قلدری سازمانی با سرپرستی استثمارگرایانه با ضریب مسیر 64/0 و باج گیری عاطفی با ضریب مسیر 50/0 وجود داشت. علاوه بر این، سرپرستی استثمارگر و باج گیری عاطفی به ترتیب با ضریب مسیر 42/0 و 38/0 اثر مثبت و معنی داری بر احساس تنهایی در سازمان داشتند. هم چنین، سرپرستی استثمارگرایانه و باج گیری عاطفی نقش میانجی گر را بین قلدری سازمانی و احساس تنهایی در سازمان ایفا کردند (01/0p<). در صورتی که در یک سازمان قلدری رواج داشته باشد، سرپرستی استثمارگر و باج گیری عاطفی بیشتری از سوی مدیران مشاهده خواهد شد و این امر به نوبه خود منجر به احساس تنهایی کارکنان در سازمان های ورزشی می گردد. از سوی دیگر چنانچه مدیران در سازمان های ورزشی رفتارهای مبتنی بر اعتماد و احترام نسبت به کارکنان داشته باشند، به دنبال باج گیری عاطفی از زیردستان خود نخواهند بود و سرپرستی سازمانی در جهت بهبود عملکرد و بهره وری کارکنان خواهد بود و بدین ترتیب ارتباطات مؤثرتری میان کارکنان شکل می گیرد که این امر به نوبه خود می تواند از احساس تنهایی کارکنان در سازمان های ورزشی بکاهد.
Improving the Health-Related Quality of Life in Adolescents with Internet Gaming Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: <span class="fontstyle2">The present study aimed to examine whether the treatment of Internet Gaming Disorder (IGD) in adolescents via Attentional Bias Modification (ABM) improves their health-related quality of life. Method: <span class="fontstyle2">34 adolescents with IGD who were 12-17 years old were randomly assigned to experimental (n = 16) and control (n = 18) groups. The experimental group received ABM, while no interventions were delivered to the control group. Attentional bias, IGD severity, and health-related quality of life were assessed using Modified Stroop Task, Internet Gaming Disorder-20 (IGD-20), and KIDSCREEN-52 questionnaires, respectively. Data from pre-test, posttest, and two months follow-up measurements were analyzed using two-way mixed measures ANOVA and Fisher’s least significant difference (LSD) via SPSS software. Results: <span class="fontstyle2">ABM successfully reduced attentional bias and IGD severity and improved health-related quality of life in adolescents of the experimental group (p < 0.05). These significant changes were observed at post-test and two months follow-up. Meanwhile, no significant change occurred in the control group (p > 0.05). Conclusion: <span class="fontstyle2">It could be concluded that ABM not only reduces the severity of IGD in adolescents, but also improves their health-related quality of life, although further research is required for the understanding of its mechanisms of effects.
بررسی مقایسه ای حُسن ظن در متون دینی با خوش بینی در روان شناسی با تأکید بر صحیفه سجادیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
149-162
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: روان شناسیِ مثبت نگر از شاخه های مهم روان شناسی است که در آن به جنبه های مثبت روانی انسان مانند بهباشی، شادکامی و تجربه های غرقگی پرداخته می شود. خوش بینی نیز از این دسته است و بسیاری از پژوهش هایی که درباره خوش بینی انجام گرفته است نشان می دهد که افراد خوش بین در متغیّرهای روان شناختی وضعیت بهتری نسبت به دیگران دارند که این خود شاخصی از سلامت روان شناختی است. شاید بتوان گفت نزدیک ترین مفهوم متناظر با خوش بینی در متون دینی «حُسن ظن» است که معنای لغوی آن «خوش گمانی» است. هدف از این پژوهش بررسی حُسن ظن به عنوان شاخص سلامت روان شناختی از منظر صحیفه سجادیه و تبیین تفاوت آن با خوش بینی بود. روش کار: مطالعه حاضر پژوهشی تحلیلی -تفسیری از نوع مطالعات کتابخانه ای است که با مراجعه به آیات قرآن و روایات دیگرِ معصومان با تأکید بر صحیفه سجادیه و بررسی تطبیقی آن با یافته های روان شناسی صورت گرفته است. یافته ها: حُسن ظن در صحیفه سجادیه مفهومی پربسامد است. برخلاف خوش بینی در روان شناسی که در دو حوزه فردی و انسان ها نسبت به یکدیگر مفهوم می یابد، حُسن ظن در صحیفه سجادیه در دو حوزه خدا و انسان ها مد نظر قرار می گیرد. نتیجه گیری: مهم ترین وجوه نوآوری این پژوهش بررسی مفهوم حُسن ظن در تمامی دعاهای صحیفه سجادیه و نیز استفاده تحلیلی از آیات قرآن و روایات جهت نشان دادن تأثیر حسن ظن بر سلامت روان شناختی بود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که حسن ظن به خداوند و انسان ها می تواند موجب ایجاد آرامش روحی، کاهش غم و اندوه و ارتباط بهتر با دیگران شود. این ویژگی ها به نوبه خود سلامت روان شناختی را در پی دارد. با وجود برخی اشتراکات، دو مفهوم حسن ظن و خوش بینی تفاوت هایی نیز دارند. تفاوت عمده این است که در منابع دینی تأکید می شود که باید به طور کامل به خداوند حسن ظن داشت؛ درحالی که چنین نگاهی در روان شناسی درباره خوش بینی علمی نیست. درمجموع، با عنایت به تفاوت هایی که بین این دو مفهوم وجود دارد، می توان گفت مفهوم حسن ظن گستره و عمق فزون تری در مقایسه با خوش بینی دارد.