فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
موانع ازدواج دختران
حوزههای تخصصی:
اهمیت ازدواج بر هیچ کس پوشیده نیست. شاید با اطمینان بتوان گفت هر جوانی طبعا به ازدواج و تشکیل خانواده علاقه دارد و غریزه جنسی او را در اقدام به آن دعوت می کند و لازم به نظر می رسد هر چه زودتر خواسته ی طبیعت را اجابت کرده و کانون خانواده را تشکیل دهد. لیکن در عمل چنین نیست و اغلب موانعی بر سر راه ازدواج جوانان وجود دارد و آن را از سنین طبیعی و مطلوب به سنین بالاتر به تاخیر می اندازد. هدف این تحقیق بررسی موانع ازدواج دختران و ارائه راهکارهای مناسب برای حل این معضل اجتماعی می باشد.
تحقیق حاضر از نوع زمینه ای بوده و جامعه آماری آن کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در نیمسال دوم سال تحصیلی 85_1384دانشگاه سیستان و بلوچستان بوده اند که به شیوه نمونه گیری طبقه ای تصادفی تعداد 305 نفر به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، جدول، نمودار) و آمار استنباطی (آزمون مجذور خی تک متغیره) استفاده شده است.
نتایج پژوهش نشان داد که هر 5 عامل مورد بررسی در تحقیق یعنی عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، بی توجهی مسوولان و عدم صلاحیت جوانان در موانع ازدواج دختران از دیدگاه پاسخگویان مؤثر بوده است.
مقایسه تاب آوری هیجانی و اجتماعی در دانش آموزان مناطق محروم با غیرمحروم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مقایسه تاب آوری هیجانی و اجتماعی کودکان در دو بافت منطقه ای متفاوت کشور و با توجه به نقش جنسیّت بود. در این پ ژوهش 160 دانش آموز منطقه محروم و 320 دانش آموز منطقه غیرمحروم با استفاده از پرسشنامه تاب آوری هیجانی- اجتماعی مرل و روش آماری تحلیل واریانس یکراهه به همراه آزمون تعقیبی شفه مطالعه شدند. یافته های پژوهش نشان داد دانش آموزان مناطق غیرمحروم نسبت به دانش آموزان مناطق محروم در زیرمقیاس های تاب آوری هیجانی- اجتماعی نمره بالاتری به دست آوردند و این برتری در دختران بیشتر مشهود بود. در نتیجه محرومیت اقتصادی و اجتماعی می تواند بر کاهش تاب آوری(بالاخص در پسران) تأثیر به سزایی داشته باشد.
تعیین نشانه های ترسیم خود در نقاشی سه گروه از کودکان دارای مشکلات درونی سازی شده، برونی سازی شده و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین نشانه های »ترسیم خود« در نقاشی سه گروه از کودکان دارای مشکلات درونی سازی شده، برونی سازی شده و بهنجار به اجرا درآمده است.
روش: برای شناسایی ٣٠ دانش آموز درونی سازی شده، ٣٠ دانش آموز برونی سازی شده و ٣٠ دانش آموز بهنجار، با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند ، تعداد ٤٠٠٠ فرم سیاهه رفتاری کودک در ٣٤ دبستان منطقه شش آموزش و پرورش شهر تهران توزیع گشت و از میان فرم های تکمیل شده 90 n= دانش آموز دختر و پسر انتخاب شدند. آزمون »ترسیم خود« بصورت انفرادی بر روی گروه های نمونه به اجرا درآمد و نقاشی های جمع آوری شده بر اساس جدولی متشکل از ١٥٠ نشانه ترسیمی مورد تفسیر قرار گرفت.
یافته ها:آزمون خی دو نشان داد که فراوانی ترسیم ١١ نشانه ازجمله: ترسیم در پایین صفحه یا در حاشیه آن، عدم ترسیم موها، ترسیم تنه به شکل مربع-مستطیل و غیره در کودکان درونی سازی شده و ١١ نشانه از جمله : ترسیم سر بزرگ، ارزنده سازی موها، ترسیم دست ها به شکل کمان رو به پایین و غیره در کودکان برونی سازی شده بطور معنادار بالا بوده است.
نتیجه گیری: نشانه ها بیانگر نمادهای ناارزنده سازی خود، پایین بودن اعتماد به نفس و بازداری در گروه درونی سازی شده و نمادهای ارزنده سازی خود و تمرکز بر خویشتن در گروه برونی سازی شده است.
نقش گیرنده های موسکارینی ناحیه تگمنتوم شکمی، در اکتساب ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مورفین در موش بزرگ آزمایشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ناحیه تگمنتوم شکمی (VTA) مرکز اصلی پاداش است. در این تحقیق، اثرات تزریق آگونیست و آنتاگونیست گیرنده های موسکارینی به ناحیه VTA، بر ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مورفین بررسی شد.
روش: کانول گذاری موش های بزرگ آزمایشگاهی به صورت دوطرفه در ناحیه VTA و با استفاده از دستگاه استریوتاکسی صورت گرفت. کلیه حیوانات جراحی شده به مدت یک هفته قبل از القای ترجیح مکان شرطی شده (CPP) دوره بهبودی را گذراندند. CPP به روش بدون سوگیری و به صورت یک برنامه پنج روزه در سه مرحله اجرا شد: مرحله پیش شرطی سازی یا آشنایی، مرحله شرطی سازی و مرحله آزمون.
یافته ها: تیمارهای شرطی سازی با مقادیر مختلف سولفات مورفین توانست به صورت وابسته به مقدار،CPP معنی داری ایجاد کند. تزریق مقادیر مختلف فیزوستیگمین (مهارکننده کولین استراز) همراه با یک دوز بی اثر مورفین به داخل VTA توانست در یک روش وابسته به مقدار، اکتساب CPP را افزایش دهد. تزریق آتروپین، آنتاگونیست گیرنده های موسکارینی، به داخل VTA توانست هم ترجیح مکان شرطی شده به وسیله دوز بالای مورفین و هم پاسخ تقویتی القاشده به وسیله فیزوستیگمین را مهار نماید. تزریق فیزوستیگمین داخل VTA به تنهایی تنفر مکانی معنی داری القا نمود، درحالی که آتروپین چنین اثری نداشت. مقادیر بالای فیزوستیگمین یا آتروپین به تنهایی و همچنین تزریق همزمان آتروپین و فیزوستیگمین در ترکیب با یک مقدار بی اثر مورفین باعث کاهش فعالیت حرکتی گردید.
نتیجه گیری: گیرنده های موسکارینی ناحیه تگمنتوم شکمی در القای اثرات پاداشی مورفین نقش بسزایی دارند.
ارائه مدل عِلی روابط جو روانی- اجتماعی کلاس و احساس دلزدگی تحصیلی با نقش واسطه ای ارزش تکلیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر ابعاد جو روانی- اجتماعی کلاس بر احساس دلزدگی تحصیلی با نقش واسطه گری ارزش تکلیف، انجام شده است. برای این منظور، تعداد 328 نفر از دانش آموزان دختر و پسر سال سوم دبیرستان های شهر برازجان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه پژوهش شامل مقیاس دلزدگی پکران و همکاران (2002 و 2005)، مقیاس جو روانی- اجتماعی کلاس میشو و همکاران (1985) و مقیاس ارزش تکلیف پینتریچ (1991) پاسخ دادند. برای بررسی فرضیه ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که ابعاد دلبستگی بین دانش آموزان (013/0>P ,033/-=(β و نظم و سازماندهی کلاسی (04/0>P ,03/-=β) اثر غیرمستقیم معناداری براحساس دلزدگی تحصیلی با نقش واسطه ای ارزش تکلیف دارند. براساس نتایج به دست آمده می توان گفت دانش آموزانی که معتقدند کار گروهی نتایج بهتری برای آنها دارد و از حضور در جمع برای اهداف تحصیلی و شخصی بهره می گیرند و برای مدرسه و کلاس و درس احترام قائلند احساس دلزدگی کمتری دارند. همچنین در صورتی که مطالب درسی برای دانش آموزان به گونه ای ارائه شود که آنها بدانند قرار است چه چیزی را یاد بگیرند و در نهایت آن را سودمند قلمداد کنند، احساس دلزدگی تحصیلی در آنها کاهش می یابد.
بررسی حافظه و میزان اطمینان به حافظه در اختلال وسواسی- اجباری و شخصیت وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی میزان حافظه و نیز اطمینان به حافظه در گروه هایی از افراد دارای اختلال وسواسی- اجباری (از نوع وارسی) و افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری در مقایسه با گروه کنترل وسواسی- اجباری از نوع شستشو و نیز گروه بهنجاراست. برای این منظور 4 گروه از آزمودنی ها (یک گروه وسواسی از نوع وارسی؛ یک گروه شخصیت وسواسی- اجباری، یک گروه وسواسی از نوع شستشو و یک گروه سالم) هر کدام به تعداد 20 نفر و جمعا 80 نفر انتخاب گشتند. پرسش نامه های اضطراب بک و سیاهه وسواسی- اجباری مادزلی بر روی آزمودنی ها اجرا شد و سپس برای تایید تشخیص بر اساس ملاک های تشخیصی DSMIV با آزمودنی های بالینی مصاحبه به عمل آمد. حافظه و اطمینان به حافظه از طریق برنامه رایانه ای بررسی شدند. یافته ها نشان دادند که گروه های پژوهش در آزمون یادآوری تفاوتی با همدیگر نداشتند. گروه وارسی کننده و گروه شخصیت وسواسی- اجباری در میزان اطمینان به حافظه با دو گروه دیگر متفاوت بودند. می توان فرض کرد که بین نوع وارسی اختلال وسواسی اجباری و شخصیت وسواسی- اجباری یک ارتباط ویژه وجود دارد و پژوهش های بیشتر درباره سیمایه شناختی این دو اختلال می تواند به فهم، تشخیص و درمان این حالات کمک شایانی بکند.
بررسی روش های تدریس سنتی و مدرن و تاثیر آن در یادگیری دانشجویان پیام نور اصفهان
حوزههای تخصصی:
یادگیری با سطح بهره وری بالا یکی از اهداف مهم آموزش عالی می باشد. روشهای سنتی به روش هایی گفته می شود که اکثر مراکز آموزشی دنیا، در طول تاریخ آموزش و پرورش از آن استفاده کرده اند و امروزه نیز یکی از متداول ترین روشهای حاکم بر مراکز آموزشی هستند. مهمترین این روشها، روش حفظ و تکرار، سخنرانی، پرسش و پاسخ، نمایشی، ایفای نقش، گردش علمی ، بحث گروهی و روش آزمایشگاهی است. تحقیق در پی بررسی و تبیین روش های تدریس سنتی و مدرن و تاثیر آن در یادگیری دانشجویان پیام نور اصفهان می باشد. بر این اساس پژوهشی در رابطه با دروس علوم انسانی مقطع کارشناسی ارشد دانشجویان دانشگاه پیام نور اصفهان با استفاده از شیوه طبقه ای متناسب انجام شده است. آزمودنی ها شامل 250 نفر در دو گروه گواه وآزمایشی می باشند. این پژوهش با استفاده از پیش آزمون و پس آزمون در گروه های آزمایش و گواه صورت گرفت. گروه آزمایش به مدت 3 ماه هر هفته 50 دقیقه تحت آموزش به شیوه مدرن در درس های علوم انسانی قرار گرفتند و گروه گواه نیز به شیوه معمول و سنتی به یادگیری پرداختند. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون T و استفاده از نرم افزار spss تحلیل گردید. نتایج و بافته های پژوهش حاضر حاکی از تأیید فرض کلی تحقیق می باشد. اما باید خاطر نشان کرد که وقتی داده ها و اطلاعات بصورت خرد مورد مطالعه قرار می گیرند احتمال ریزش تحلیل های آماری زیاد تر می شود. و احتمال معنا داری نتایج را کاهش می دهد.
شناخت درمانی گروهی: اصول و روشها
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی با بهداشت روانی خانواده (مطالعه موردی : خانواده های ساکن شهر شیراز)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این مقاله بررسی رابطه جهت گیری مذهبی با بهداشت روانی خانواده در میان خانواده های ساکن شهر شیراز می باشد.
روش تحقیق: این تحقیق با روش کمی و تکنیک پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق شامل خانواده های ساکن شهر شیراز در سال 1387 می باشند که در آن ها زن و شوهر در قید حیات بوده و با هم زندگی می کنند. براساس نمونه گیری طبقه ای تصادفی منظم، 386 خانواده انتخاب شده اند.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که رابطه معنی داری میان متغیرهای سن، جنسیت، درآمد، تحصیلات، جهت گیری مذهبی درونی و جهت گیری مذهبی بیرونی با بهداشت روانی خانواده وجود دارد. براساس نتایج معادله رگرسیون چند متغیره، از میان کل متغیرهای مورد بررسی، متغیرهای جهت گیری دینی درونی، درآمد، جهت گیری مذهبی بیرونی و تحصیلات حدود 66 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نمایند. براساس مدل تحلیل مسیر، از میان این متغیرها، جهت گیری مذهبی درونی بالاترین تاثیر را بر متغیر وابسته داشته است.
ساخت و اعتبار مقدماتی مقیاس حل مشکل خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و کاربرد روزافزون روش مداخله ای حل مشکل برای زوجین و خانواده های متقاضی خدمات مشاوره و رواندرمانی ضرورت ساخت و هنجاریابی مقیاسی در زمینه حل مشکل خانوادگی لازم و ضروری است. بر این اساس مقاله حاضر تدوین و تعیین شاخص ها و ویژگی های اعتبارسنجی مقیاس «حل مشکل خانواده» را معرفی می کند.
جامعه آماری پژوهش مردان و زنان متاهل شهر تهران بودند. حجم نمونه 55 زوج (110 نفر) بود، که از دو گروه زوجین سازگار و ناسازگاری نمونه گیری شدند. گروه اول 54 نفر و گروه دوم 80 نفر بودند که از بین آنها با حذف افراد دچار ناسازگاری زناشویی تعداد 56 نفر جهت انجام پژوهش انتخاب شدند، بدین ترتیب مجموعه افراد شرکت کننده در پژوهش 110 نفر در قالب 55 زوج بودند. ابزار مورد استفاده در پژوهش مقیاس جدید حل مشکل خانوادگی و مقیاس رضایت زناشویی انریچ بود.
تحلیل عاملی دو عامل را در بین 30 سوال آشکار ساخت: عامل 1 «رابطه» و عامل 2 «حل مشکل» بررسی همبستگی درونی نمرات کل مقیاس و مقیاس های فرعی نشان داد که میزان رابطه همبستگی بین کل مقیاس با عامل رابطه و حل مشکل بطور یکسان 0.95 و رابطه همبستگی بین عامل رابطه با عامل حل مشکل به میزان 0.81 می باشد. ضریب اعتبار بازآزمایی کل مقیاس 0.91 و برای مقیاس فرعی رابطه و حل مشکل بترتیب 0.78 و 0.89 بدست آمد. همسانی درونی کل مقیاس 0.91 و عامل ارتباط 0.78 و عامل حل مشکل 0.83 بود.
با توجه به اینکه این مقیاس همبستگی بالایی با مقیاس رضایت زناشویی انریچ دارد و از سوی دیگر دارای اثبات در زمان و از قدرت تشخیص و تمییز مابین دو گروه زوجین تعارض و فاقد تعارض برخوردار است. لذا می تواند برای استفاده های کلینیکی و پژوهشی توصیه شود.
مدل های روابط بین قرارداد روانی با تعهد سازمانی و رضایت شغلی متغیرهای جایگشت پذیر و نسبیت گرایی نظری
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی امکان جایگشت پذیری متغیرها و به صورت یک مطالعه ی موردی در حوزه ی روانشناسی صنعتی و سازمانی به مرحله اجرا درآمد. از جامعه آماری معلمان شهر اصفهان، 532 نفر (مرد و زن) با استفاده از نمونه گیری سهل الوصول برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه قرارداد روانی تک لیب و همکاران (2005)، مقیاس رضایت شغلی وایس و زواران و همکاران (1998؛ با چهار خرده مقیاس موسوم به رضایت از کار، رضایت از حقوق و دستمزد، رضایت از همکاران و رضایت از سرپرست و پرسشنامه تعهد سازمانی اسپیرو و ون کاتش (2002) بودند. داده های حاصل از پرسشنامه ها، بر مبنای دو مدل پیشنهادی اولیه، از طریق مدل سازی معادله ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. شواهد حاصل از این تحلیل ها حاکی از آن است که تلقی کردن رضایت شغلی به عنوان متغیر پیامد برای قرارداد روانی و تعهد سازمانی (به عنوان متغیر واسطه ای) نسبت به اینکه تعهد سازمانی را پیامد قرارداد روانی و رضایت شغلی در نظر بگیریم، هیچ گونه برتری ندارد. این امر به طور نسبی، از این دیدگاه که بسیاری از متغیرها را در علوم انسانی می توان جایگشت پذیر تلقی کرد، حمایت می کند.
بررسی و مقایسه سلامت روان و سازگاری و تنظیم هیجان شناختی زنان مطلقه با زنان متأهل شهرستان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به رشد روزافزون طلاق و پیامدهای آن در جامعه، بررسی آن در ابعاد مختلف حائز اهمیت است. روش تحقیق ما توصیفی، از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل و مطلقه بین گروه سنی 20 تا 35 ساله بود. برای تامین اعتبار بیرونی تحقیق، حجم زیرگروه ها 50 نفر زن مطلقه و 50 نفر زن متأهل در نظر گرفته شد و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد: سلامت عمومی گلدبرگ، مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی و پرسشنامه سازگاری بل استفاده گردید. برای آزمون فرضیات تحقیق از روش t مستقل استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که زنان مطلقه در سه بعد سلامت روان، تنظیم هیجان شناختی و سازگاری با زنان متأهل تفاوت معنی دار دارند. نتایج مبنی بر پایین بودن سطوح سلامت روان، تنظیم هیجان شناختی و سازگاری در بین زنان مطلقه، توصیه می گردد با آموزش زنان در آستانه طلاق، سلامت روان، تنظیم هیجان شناختی و سازگاری آنها را ارتقاء داده تا با کاهش طلاق، این گونه زنان کمتر دچار آسیب های فردی و اجتماعی گردند.