تحقیق حاضر، با هدف تعیین تفاوت میان استفادهکنندگان موتورسیکلت قانونگریز و استفادهکنندگان موتورسیکلت قانونمند، از نظر هنجار تقابل اجتماعی و مؤلفههای آن؛ یعنی تقابل اجتماعی منفی، باور به تقابل اجتماعی و تقابل اجتماعی مثبت انجام شد. این پژوهش، در قالب یک طرح مورد ـ شاهدی و به ورت مقطعی انجام شد. 192 نفر از استفادهکنندگان موتورسیکلت که با توجه به شاخصها و معیارهای کارشناسان پلیس راهنمایی و رانندگی، قانونگریز شناخته شده بودند (گروه مورد) و 192 نفر از استفادهکنندگان موتورسیکلت که از نظر کارشناسان پلیس راهور، قانونمند (گروه شاهد) تشخیص داده شده بودند، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. این دو گروه، سپس از نظر مؤلفههای هنجار تقابل اجتماعی، با یکدیگر مقایسه شدند. ابزار جمعآوری دادهها، عبارت بود از: مقیاس هنجار تقابل (NRS) . تفاوت معناداری میان استفادهکنندگان موتورسیکلت قانونگریز و استفادهکنندگان موتورسیکلت قانونمند از نظر هنجار تقابل اجتماعی به طور کلی (01/0 < p ) و مؤلفههای آن؛ یعنی تقابل منفی (01/0 < p )؛ باور به تقابل (01/0 < p )؛ و تقابل مثبت (01/0 < p ) وجود داشت. تحلیل رگرسیون لوجستیک چندگانه با روش سلسله مراتبی نشان داد که متغیرهای اجتماعی ـ جمعیتشناختی (مرحله اول) 3/9 الی 4/12 درصد، و مؤلفههای هنجار تقابل اجتماعی (مرحله دوم)، بین 7/13 تا 2/18 درصد از واریانس متغیر ملاک قانونگریزی یا قانونمندی در استفاده از موتورسیکلت را تبیین نمایند. هنجار تقابل اجتماعی و مؤلفههای آن، نقش مهمی در کاهش و پیشگیری از تمایل استفادهکنندگان از موتورسیکلت در شهر یزد در ارتکاب قانونگریزی دارند. بنابراین، بهمنظور کاهش نرخ قانونگریزی در میان استفادهکنندگان از موتورسیکلت، بهتر است در کنار اجرای استراتژیهای بازدارنده بیرونی، مانند جریمه کردن، مداخلههای اجتماعی و رفتاری، به اقدامهای مداخلهای اجتماعی و رفتاری به صورت تقویت هنجار تقابل اجتماعی پرداخته شود.
"نهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در ایران نقطه عطفی در نقش رسانه تلویزیون در تبلیغات انتخاباتی بود. به نظر میرسد مصاحبهها و فیلمهای تبلیغاتی نامزدهای انتخابات و مناظرههای تلویزیونی میان چهرههای سیاسی طرفدار آنها نقش بسیار مهمی در چگونگی برداشت بینندگان از هریک از نامزدها داشت و در نهایت بر چگونگی رأی دادن آنها تأثیرگذار بود. در این مقاله با بهرهگیری از دادههای چند پژوهش، ازجمله یافتههای بهدست آمده از مصاحبههای کیفی که از سوی نویسنده در ماههای پس از پیروزی آقای احمدینژاد با مردم صورت گرفت، نقش سیمای جمهوری اسلامی در شکلگیری رفتار رأیدهی مردم مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج بهدست آمده نشان میدهد که تلویزیون، دستکم در انتخابات ریاستجمهوری نهم، اصلیترین منبع کسب اطلاعات مردم درباره نامزدهای انتخابات بوده است.
" انتخابات، تبلیغات انتخاباتی، رسانههای جمعی، رفتار رأیدهی
گردشگری در مازندران به مثابه استراتژی ایده آل توسعه در نظر گرفته می شود. آمارها نشان می دهند، درآمد حاصل از گردشگری در این استان گاه تا بیش از 5 برابر کل بودجه استانداری بوده است. با وجود این، در نگاهی انسان شناختی درمی یابیم، گردشگری به مثابه یک برنامه در توسعه اقتصادی موفق محقق نشده است. منافع اصلی حاصل از اقامت و پذیرایی گردشگر عمدتاً نصیب سرمایه گذاران غیربومی می شود و بنابراین اقتصاد محلی چنانکه باید سودمند نیست. از سوی دیگر، شیوه های معاش بومی به واسطه فعالیت در بخش خدمات گردشگری در حال نابودی هستند. جان باختن تدریجی کشاورزی و فعالیت های مربوط به صنایع دستی و هنر بومی از جمله مهم ترین این موارد است. در مقاله حاضر با رویکرد انسان شناسی، گردشگری بررسی شده و به تبع آن، با استفاده از روش های کیفی همچون مصاحبه و مشاهده مشارکتی به بررسی تأثیرات اقتصادی گردشگری در مازندران پرداخته شده است.