فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بهشتی در هامبورگ
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
حق رای زنان 1358-1341
منبع:
گفتگو ۱۳۷۴ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
وقتی در سال 1341 روزنامههای تهران خبر از تصویب لایحه انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی دادند، روحانیون طراز اول کشور از جمله به دلیل حق رأیی که در این لایحه به زنان داده شده بود، آن را تحت نفوذ اندیشههای غیراسلامی و ضداسلامی دانستند. کمتر از بیست سال بعد و در اولین رأیگیری ای که در حکومت جمهوری اسلامی ایران برقرار شد، حق رأی زنان نه فقط دیگر غیراسلامی دانسته نشد که جزو حقوق مسلمی بود که زنان میبایست در حکومتی اسلامی از آن برخوردار باشند. مطالعه این تغییر که هدف نوشته حاضر است، از جمله راهگشای درکِ یکی از کارکردهای انقلاب اسلامی است. در این کارکرد، انقلاب واسطه دسترسی تودههای مردم به خواستهای دستنیافتهای است که حکومت پیشین وعدهاش را داده بود. در این کارکرد، انقلاب نه همچون طریقی برای بازگشت به روابط اجتماعی و سیاسی سنتی، بلکه همچون میانجی دستیابی به جامعهای مدرن رخ مینماید.
علاالدین عطاملک جوینی و هولاکوخان مغول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
علاءالدین عطاملک جوینی شخصیت کارآمد و موثر دوره ایلخانی در خانواده دیوان سالار جوینی در سال 623 هـ ق به دنیا آمد. وی به رسم آبا و اجداد خویش در عنفوان جوانی توسط پدرش، بهاءالدین، وارد دستگاه امیرارغون آقا حاکم مغول در خراسان، گرجستان و آسیای صغیر گردید. علاءالدین عطاملک به عنوان دبیر مخصوص امیر ارغون رسما در جرگه دیوان سالاران مغول در آمد و در سفرهای متعدد وی به قراقروم پایتخت مغولان حضور داشت. از جمله در یکی از این سفرها بود، که به وی پیشنهاد شد تا به نگارش کتابی در فتوحات مغولان بپردازد. این کتاب تاریخ جهانگشای نام گذاری شد. پس از ورود هلاکو به ایران در سال 654 هـ ق امیر ارغون، عطاملک را به هلاکوخان معرفی نمود و از آن پس عطاملک به عنوان یکی از خواص و ملازمین، هلاکو را در تمامی حوادث و وقایع بزرگ چون فتح قلاع اسماعیلیه و فتح بغداد همراهی نمود. یک سال پس از فتح بغداد در سال 657 هـ ق هلاکو حکومت عراق عرب را به علاءالدین عطاملک سپرد. عطاملک این سمت را تا زمان سومین ایلخان مغول، احمد تگودار، حفظ نمود. عطاملک در تمام مدت فرمانروایی هلاکوخان در منصب حاکم بغداد مصدر خدمات مهم و ذیقیمتی در عراق عرب شد، به طوری که بغداد در دوران ولایت داری وی یکی از ادوار طلایی خود را در عرصه تاریخ جلوه گر ساخت.
بازخوانی سیر مواضع امام (ره) در قبال انجمن حجتیه
منبع:
همشهری ۱۳۸۹ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
دوازده سبک تاریخنگاری نقلی
منبع:
زمانه ۱۳۸۴ شماره ۴۱ و ۴۲
حوزههای تخصصی:
دانستن ویژگیهای سبک تاریخ نگاشته ها هم برای پژوهنده و هم برای خواننده تاریخ انقلاب اسلامی ضروری و بایسته است. اغلب از تقسیم بندی تاریخنگاری به نقلی و تحلیلی مطلع هستیم اما شاید مرزبندی دقیق بین شاخه ها و فروعات این دو شاخه عمده تاریخنگاری را ندانیم. یکی از عواملی که باعث افزوده شدن بر روشهای تاریخنگاری نقلی شد، پیشرفتهای فنی و اختراع وسایل سمعی و بصری بود. دوربین عکاسی و فیلمبرداری، ضبط صوت، میکروفیلم و... شیوه های ثبت تاریخ را دقیق تر و گسترده تر نمودند و اکنون می توان منابع تاریخی زیادی را در زمره محصولات این وسائل جدید جستجو کرد. اما در این میان آنچه مهم است، بازشناسی سبکهای صوری و فرمی این منابع تاریخی و درک ارزش استنادی این منابع درخصوص بررسی وقایع مرتبط با انقلاب اسلامی می باشد که در نوشتار زیر مورد بحث و تفصیل قرار می گیرد.
سیر تحول دین و مذهب در مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز مازندران در معرض نفوذ و کانون توجه و یا محل پیدایش اعتقادات دینی و مذهبی گوناگون بوده است و بر این اساس، مردم مازندران تحولات اعتقادی، دینی و مذهبی متعددی را پشت سر گذاشته اند. اولین اقوام بومی مازندران، (کاسی ها و تپوری ها و آماردها) عناصر طبیعت را می پرستیدند. سپس آیین دیوان یا پرستش روشنایی و خورشید در مازندران رواج یافت و پس از آن مردم این سامان به اعتقادات زرتشتی گری گرویدند. دین زرتشتی تا پایان قرن سوم هجری در برخی از نقاط مازندران، حضور خود را حفظ کرد.با ورود اسلام به ایران (در حدود اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجری) به تدریج دین اسلام در مازندران نیز نفوذ کرد. اسلام آوردن مردم مازندران بیشتر بر مبنا و روش های صلح آمیز و کوشش های داعیان علوی زیدی بوده است. از میان مذاهب اسلامی، ابتدا مردم مازندران پیرو مذاهب سنت و جماعت شافعی و حنفی شدند. درباره چگونگی و علل گرایش و اسلام آوردن مردم مازندران باید گفت که نارضایتی مردم و ستم حکومت های محلی مازندران و اسلام آوردن برخی از حکام محلی کوچک تاثیر عمده ای داشته است. در مرحله بعدی مردم مازندران در آغاز به شیعه زیدی و بعدها به شیعه دوازده امامی روی آوردند. استمرار و رشد و گسترش مذهب شیعه در اثر علاقه و اعتقاد قلبی مردم، شعارهای عدالت جویانه داعیان علوی و گرایش های شیعی حکام محلی یعنی سادات مرعشیان مازندران و پا دوسبانان رویان و رستمدار (نور و کجور بعدی) ممکن گردید.
نگاهی به کتاب مقدمهای بر انقلاب اسلامی نوشته دکتر صادق زیباکلام
حوزههای تخصصی:
تقویم 338 ساله شمسی و 169 ساله میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گاهشماری ‘ علمی است که درخصوص طرز احتساب زمان (روز‘ماه‘سال) و مبدأ تاریخ بحث می کند‘وازجمله مهمترین مسایل روش تحقیق تاریخ است ‘ که سابقه شناخت آن در جهان به بیش از ده هزار سال قبل می رسد. برای اندازه گیری زمان‘آنچه در درجه اول اهمیت قرار دارد ‘ تعیین مبدأ یا نقطه آغاز و اتکاء به یک واقعه مهم ‘ و در مرحله دوم انتخاب واحد اندازه گیری و در مرحله سوم قیاس یا تعیین گذشت زمان نسبت به واقعه مورد نظر است . مهمترین مبدأ گاهشماری ‘ میلاد حضرت مسیح (ع) و هجرت حضرت محمد(ص) از مکه به مدینه می باشد‘که براساس آن تقویم میلادی و هجرت شکل گرفته است . در زمان حاضر تقویم های مختلفی در اختیار داریم که با مراجعه به آنها میتوان تاریخ روز و ماه و سال مورد نظر در هریک از ماههای ایرانی و اسلامی و مسیحی را بدست آورد. نگارنده ‘ باتوجه به قوانین حاکم بر سیر متناوب ماههای سال و تکرار مدخل سال ها (اولین روز سال) ‘ جدولی برای استخراج تقویم 338 ساله هجری شمسی و 169 ساله میلادی تنظیم کرده است که در این مقاله از نظر می گذرد .
اردشیر ریپورتر، لورنس ایران
حوزههای تخصصی:
استعمار پیر در ایران سابقهای بس طولانی و تیره دارد. بخشی از این پیشینه، آشکار و بخش مهمی از آن، مخفی است. اگر روزی بایگانی اسناد سرویسهای مخفی انگلستان گشوده شود و جریان آزاد اطلاعات، تا حدی معنی و مفهوم واقعیخویش را بازیابد، آنگاه جهانیان به عمق جنایاتی که این دولت سلطه طلب در جای جای کره ارض مرتکب شده است، پی خواهند برد، هر چند مقدار موجود از اطلاعات نیز، طالبان حقیقت را بسنده میکند.
هستها و بایدهای هویّت ما
منبع:
زمانه ۱۳۸۷ شماره ۶۷ و ۶۸
حوزههای تخصصی:
شاید بتوان گفت که هیچ علمی به اندازه جامعهشناسی در حوزه هویت، تحقیقاتی ارائه نداده باشد؛ زیرا بیش از سایر علوم درگیر در بحث هویت، مانند الهیات، فلسفه، روانشناسی، سیاست و حقوق، به جنبههای عینی و کاربردی آن توجه میکند.
بحث هویت در عموم شاخههای دانش، از منظر بایستگی و شایستگی مطرح میشود و در نهایت به ما میگوید که هویت فردی، جمعی یا ملّی ما چگونه باید باشد، امّا در حوزه علوم اجتماعی بودگی و هستندگیِ هویت، اوّلین اهمیت را دارد. برای گفتوگو درباره چگونهبودنِ هویت ملّی ما ایرانیان، به سراغ دکتر حسین کچویان، رئیس گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران و عضو محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی، آمدیم تا بحث هویت را در لابهلای مطالعات علوم اجتماعی پرسوجو کنیم.
توجه شما خوانندگان محترم را به متن نوشتاری این گفتوگو جلب مینماییم.
بررسی اقدامات و اصلاحات اقتصادی و اجتماعی عمر بن عبدالعزیز از نگاه مورخان اسلامی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی اصلاحات و اقدامات اقتصادی و اجتماعی عمربن عبدالعزیز خلیفه اموی از دیدگاه مورخین اسلامی می باشد. بر این اساس یافته-های پژوهش حاکی از آن است که مورخین اسلامی در ارزیابی اقدامات اقتصادی و اجتماعی عمر بن عبدالعزیز به دو گروه تقسیم شده اند؛ اکثر آنها از او چهره ای مثبت و خلیفه ای عادل، زاهد و راشد را ترسیم می کنند و با تکیه بر اعمال مثبت او از نکات منفی زندگی اش چشم پوشی کرده و درصدد توجیه سؤالات اساسی در خصوص مشروعیت خلافت او برآمده اند. اما گروهی دیگر نگرشی مثبت به او ندارند و مدارک تاریخی موجود هم تا حدی این دیدگاه را تأیید می کند. بنابراین مطالعه ای همه جانبه در مورد اقدامات و اصلاحات اقتصادی و اجتماعی عمر بن عبدالعزیز حاکی از آن است که وی بعد از به خلافت رسیدن با استفاده از شیوه عدالت محورانه دست به اصلاحات اجتماعی، اقتصادی در دولت زد. که این اقدامات از نگاه اکثر مورخان مورد تمجید قرار گرفته است؛ به طوری که عده ای از آنان در آثار خود سعی در جدا نمودن وی از سایر خلفای بنی امیه برآمده، حتی تغییر مشی سیاسی او را ناشی از تربیت وی در مدینه دانسته اند. اما مورخان دیگر با برشمردن دلایلی چون نارضایتی عموم مردم و از جمله شیعیان از دولت اموی و فعالیت داعیان عباسی در این دوره، اصلاحات عمر بن عبدالعزیز را از روی سیاست و شرایط زمانه برشمرده اند.
فهرست برخی از مهمترین منابع حزب توده ایران
منبع:
یاد ایام ۱۳۸۷ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
بررسی علل اختلاف سلطان محمد خوارزمشاه با خلیفه عباسی الناصرلدین اله(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اختلافات و روابط بین سلطان محمد خوارزمشاه و خلیفه عباسی الناصرلدین اله یکی از اساسی ترین رویدادهای دوران حکومت خوارزمشاهیان است زیرا بسیاری از مشکلات خوارزمشاهیان با توجه به دیدگاه های خلیفه نسبت به حکومت آن ها اتفاق می افتد. البته ریشه این روابط به دوران پدران سلطان می رسد که اولین اختلافات از زمان تکش به طور جدی بین وی و خلیفه عباسی روی داد زیرا خاندان خوارزمشاهی از زمان اتسز به بعد سعی نمودند حکومت خوارزمشاهی را گسترش داده و جای خاندان سلجوقی را با توجه به ضعیف شدن این خاندان در ایران به دست آورند. در همین راستا نیز خلفای عباسی تلاش کردند قدرت دنیوی و مذهبی را که از دستان آنها خارج شده بود دوباره به دست آورند به همین دلیل برخوردهای جدی بین دو نهاد خلافت و سلطنت روی داد که در آخر منجر به جنگ سلطان محمد خوارزمشاه با خلیفه عباسی الناصر لدین اله گردید و اثرات سویی بر خلافت و سلطنت گذاشت. در این مقاله سعی گردیده به بررسی دیدگاه های خلیفه، برخورد دو نهاد خلافت و سلطنت با یکدیگر و تاثیر آن بر حکومت خوارزمشاهی پرداخته شود.
اختلاف های شیخیه کرمان با دیگر فرقه های شیخیه و انشعابات آن پس از درگذشت موسس این فرقه حاج محمد کریم خان کرمانی در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران عصر قاجار شاهد ظهور فرقه جدیدی در مذهب تشیع به نام شیخیه شد. این فرقه پس از مرگ دومین رهبر آن، سیدکاظم رشتی، دچار انشعابات درون گروهی شد؛ آن چنان که هر یک از شاگردان او براساس اجتهاد خود، به بسط آرا و دیدگاه های دو رهبر نخست و ترویج شیخی گری پرداختند. یکی از آنان حاج محمد کریم خان کرمانی بود که با شرح یکی از اصول اعتقادی شیخیه، یعنی رکن رابع، شاخه مستقلیِ از شیخیه، یعنی شیخیه کرمان را به وجود اورد. پس از مرگ او، شیخیه کرمان با بحران جانشینی مواجه شد و به ترتیب دو پسر او، حاج محمد رحیم خان و حاج محمدخان، هر یک مدتی زعامتِ شیخیه کرمان را عهده دار شدند و بدین ترتیب دو شاخه دیگر از شیخیه کرمان به وجود آمد. همچنین حاج محمدخان، سومین رهبر شیخیه کرمان، پس از رسیدن به قدرت به ترویج رکن رابع و فروعات آن پرداخت. این موضوع حساسیت و خشم علمایِ شیخی شهرهای دیگر را برانگیخت و زمینه های جدایی آنان را از شیخیه کرمان فراهم آورد. از این رو بار دیگر شیخیه کرمان با انشعابات داخلی مواجه شد؛ اما حاج محمدخان با تألیف کتاب ها و رسائل مستقل و پاسخ به شبهات آنان کاملاً این فرقه را از دیگر شاخه های شیخی جدا کرد.
هویت و مشروعیت در ایران معاصر
منبع:
زمانه ۱۳۸۷ شماره ۶۷ و ۶۸
حوزههای تخصصی:
کلاف سردرگم هویت ایرانی در 150 سال اخیر، بزرگترین معمای ملّی ما ایرانیان بوده است. چه در عصر قاجار و چه در عصر پهلوی، یکسویهنگریهای مغرضانه یا جاهلانه و تکساحتی عمل کردن دولتهای این دو عصر در سیاستگذاری فرهنگی اجازه نشو و نمای سالم فرهنگی و سترگ شدن تمامی لایههای هویتی ما را نداد. امّا در مجموع مولّد بودن فرهنگ و تمدن ایرانی به داد کار رسیده و تاحدودی از چندپارهگیهای فرهنگی و هویتی ما، خمیرمایهای ساخته است که نمیتوان آن را غیرایرانی دانست و حاوی نوعی مشروعیت نسبی بوده است.
شاید علت اصلی آن وجود نوعی تضارب فرهنگی و شکل گرفتن گفتوگوی درون هویتی در دورههای گوناگون بوده که از اضمحلال فرهنگی و هویتی ما جلوگیری کرده است، امّا بههرحال نباید از عاقبت خطرناک تنگنظری فرهنگی و بهکارگیری اجبار در هویتسازی غافل بود. در این مقاله از بحث مورد نظر نکتههای بیشتری مطالعه خواهید فرمود.
گروه ابوذر
منبع:
زمانه ۱۳۸۴ شماره ۳۸
حوزههای تخصصی:
ابوذر، نامی بود که جمعی از جوانان متدین و انقلابی شهرستان نهاوند برای گروه خود انتخاب کرده بودند. همگرایی و اجتماع بین آنها، از طریق مجالس دینی و خصوصا انجمنهای دینی ضدبهائیت حاصل می شد و مهمترین دغدغه آنان مبارزه با فقر و فساد بود. افراد این گروه اکثرا جوان و دانش آموز دبیرستانی بودند اما در اثر ارتباط با انجمنهای دینی و سیاسی همدان و به ویژه ارتباط با آیت الله ربانی شیرازی به استحکام فکری و سیاسی دست یافتند و توانستند امور تشکیلات را به خوبی پیش برند. روی آوردن اعضای گروه ابوذر به اقدامات مسلحانه و خرابکاری، به عنوان یک تصمیم، مستقیما توسط خودشان اتخاذ شده بود و مورد همراهی و سفارش شخصیتهای معتبر دینی و سیاسی قرار نگرفت. البته اقدامات گروه ابوذر محدود و محلی بود و صرفا در حد انجام برخی عملیاتهای ضدتبعیض و فساد در شهرستان نهاوند محدود می شد، اما دستگیری و اعدام رهبران گروه، به یک موضوع ملی و یک خبر جهانی تبدیل گردید؛ به گونه ای که اخبار مربوط به آن، حتی در سطح رادیوها و خبرگزاریهای معتبر خارجی انعکاس یافت. در مقاله زیر با چگونگی پیدایش، اهداف، اقدامات و سرنوشت گروه ابوذر آشنا خواهید شد.
دولت ها و انقلاب های اجتماعی در نظریه اسکاچپول
حوزههای تخصصی:
تحلیل مقایسه ای تدا اسکاچیول از انقلاب های اجتماعی جوامع دهقانی بر اساس مفروضات «مور» و «تیلی» بنا شده است. البته وی بعضی اصلاحات و تعدیل ها را اعمال کرده است. همانند اکثر تحلیل های تاریخی انقلاب، اسکاچیول بسیج جمعی کشاورزان را تعیین کننده می داند؛ وی یک ایده کلیدی را هم از «ماکس وبر»می گیرد. فرایندهای درونی انقلاب به فعالیت های دولت در حوزه سیاسی مرتبط اند. استدلال اساسی اسکاچیول چنین است که؛ شرایط انقلابی توسعه یافته (جدی شده) به بروز بحران های سیاسی ـ نظامی دولت و طبقه مسلط وابسته است. بنابراین اگرچه نابرابری طبقاتی تاثیر زیادی در بسیج و اقدام جمعی کشاورزان دارد ولی چنین اقدام جمعی موفق نمی شود، مگر اینکه دولت نوعی بحران مشروعیت برخاسته از شکست نظامی در حوزه سیاسی را تجربه کند. نکته قابل توجه در بررسی انقلاب های مورد نظر اسکاچپول به روش شناسی آن است، بدین معنی که روش او به تبعیت از برینگتون مور در کتاب ریشه های اجتماعی دیکتاتوری و دموکراسی اساسا تجزیه و تحلیل تاریخی و مقایسه ای است؛ در این رابطه جوامع فرانسه، روسیه وچین را به عنوان انقلاب های اجتماعی برگزیده است. در مجموع باعث شد وی، در میان ساختارگرایان و نیز در به کارگیری سبک و روش مقایسه ی تاریخی از شهرت خاصی برخوردار شود.
ایران و روسیه ؛ تهدیدها و فرصت ها: گفت و گو با داوود کیانی
منبع:
زمانه ۱۳۸۷ شماره ۷۲
حوزههای تخصصی:
هم زمان با دوره ای که حکومت مستقل و ملی در ایران توسط صفویان به وجود آمد و ایران از نظام سیاسی خلافت استقلال یافت، اقوام پراکنده شمال دریای خزر و سیبری نیز با محوریت قوم روس توانستند حکومتی مقتدر و مرکزی به وجود آورند که روسیه نامیده شد. طبیعی بود که این دو حکومت نوبنیاد نمی توانستند نسبت به یکدیگر بی تفاوت بمانند و پس از دوره ای روابط تجاری و فرهنگی غیررسمی، به مبادله سفیر و برقراری روابط دیپلماتیک رسمی با یکدیگر روی آوردند. در حال حاضر حدود چهار قرن است ایران و روسیه در خاک یکدیگر کنسولگری و سفارتخانه دارند. اما تحولات تاریخی، روابط ایران و روسیه را در افت و خیزهای ملایم و گاه ناملایمی انداخت و در دوره ای بزرگ ترین جنگ ها و دشواری ها را به میان آورد.دانستن زمینه ها، علل و نتایج رویدادهای دیپلماتیک میان ایران و روسیه از ابتدا تا هم اکنون، چیزی نیست که به راحتی به دست آید و خواننده و نگارنده تاریخ باید سال ها عمر صرف کند تا به چنین احاطه ای دست یابد، اما ضرورت این دانستن برای استقلال، امنیت و پیشرفت کشورمان به قدری زیاد است که ارزنده و بجا خواهد بود مؤسسات و زبدگان عرصه تاریخ نگاری ایران آن را در اولویت های اولیه قرار دهند. دکتر داوود کیانی از استادان و محققان جوان و پرکاری است که به این اهمیت پی برده و آن را در پژوهش های تاریخی در اولویت قرار داده است. او، با تحقیقات و تالیفات بسیار و سوابق مدیریت پژوهشی، هم اکنون معاون سردبیر فصلنامه ایراس و دبیر سایت خبری ــ تحلیلی این مؤسسه، عضو شورای علمی «مؤسسه مطالعات روسیه، آسیای میانه و قفقاز»، عضو انجمن دوستی ایران و روسیه، و مدرس دانشگاه است.
امنیت رضاخانی
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی: