فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۲۸٬۲۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد تا پاسخی برای چگونگی تأمین نیروی انسانی شاغل در شرکت نفت انگلیس و ایران در آبادان و مسجدسلیمان بیابد. عوامل گوناگونی که سبب جذب عشایر به سکونت در شهرهای نفتی شدند و انگیزه هایی که موجب مهاجرت مردم از شهرها و روستاهای ایالات دیگر به مناطق نفتی شد، پرسش های جزئی تری هستند که به آنها خواهیم پرداخت. توسعه صنعت نفت به جابه جایی جمعیت، افزایش جمعیت، تغییر مشاغل و شکل گیری قشر کارگر صنعتی در مناطق نفت خیز جنوب ایران انجامید.
این پژوهش با شیوه توصیفی ـ تحلیلی بر اساس نظم و توالی منطقی تاریخی انجام یافته است. تأکید پژوهش حاضر بر اسناد و مدارک موجود در آرشیوهای ایران و انگلستان بوده است. روش و نظریه مورد استفاده در تحقیق حاضر به نوعی نگارش «تاریخ از پایین»(History from Below) و پرداختن به تاریخ نگاری فرودستان (سوبالترن) در صنعت نفت است.1 به تعبیری می توان گفت تاریخ از پایین خوانش دیگری از تاریخ اجتماعی است. در این رویکرد، عاملیت تاریخی به فرادستان و نهادهای اجتماعی و سیاسی منحصر نمی شود و بیشتر در پی یافتن نقش جمهور مردم در تحولات جامعه است.
یافته ها حاکی از آن است که فعالیت شرکت نفت انگلیس و ایران در جنوب ایران موجب ایجاد تأسیسات و پالایشگاه هایی شد. استخدام عشایر و روستاییان به عنوان کارگر در مجموعه وسیع صنعت نفت و بهره مندی از امنیت نسبی، امکانات مالی ثابت و خدمات بهداشتی سبب مهاجرت افراد از نقاط مختلف به منطقه نفت خیز خوزستان شده و بدین ترتیب گام بزرگی در جهت قوام یافتن طبقه کارگر در ایران برداشته شد.
رجال دوره قاجاریه: شرح حال میرزا عبدالوهاب خان آصف الدوله
حوزههای تخصصی:
حائر الحسین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متوکل، دهمین خلیفه عباسی، پس از استقرار حکومتش با تخریب بارگاه ملکوتی امام حسین (ع) موجبات تنفر مسلمانان را فراهم کرد و تا پایان عمر نیز بر مخالفت با اهل بیت پیامبر (ص) اصرار ورزید، مقاله حاضر تلاش دارد ضمن بحث لغوی و اصطلاحی در خصوص حائر الحسین(ع) و زمینه های تاریخی و اجتماعی آن، دلائل و انگیزه های تخریب و عاملان آن را بررسی کرده و واکنش های مخالفت آمیز مردم و قداست مقام حائر را در سایه رهنمودهای امام هادی (ع) روشن نماید. بدیهی است در این زمینه احادیثه منقول از آن حضرت در شأن حائر نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
نسبت علم و سیاست در طریقت های عرفانی عصر زندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوران زندیه شامل حوادث بسیار مهمی در ارتباط با عرفان و تصوف و حضور آن در جامعه ی ایران است.با فروپاشی حکومت نادری و پدیدار شدن مبارزه ی فراگیر بر سر قدرت میان مدعیان، کشور عرصه ی هرج ومرج و ناامنی گسترده شد. اگرچه این امر آثار مخرب بر اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور داشت، تأثیر آن در بخش عرفان وتصوف بسیار زیاد بود؛ زیرا صوفیان نیز مانند سایر مدعیان کوشیدند تا دوباره قدرت ازدست رفته شان را به دست آورند؛ به این ترتیب عرفان نیزواردمرحله ی جدیدی ازحیات خود شد. در این دوران،دو سلسله ی مهم نعمت اللهیه و ذهبیه رشد و گسترش یافت. به ویژه با مهاجرت و بازگشت معصوم علیشاه دکنی از هند به ایران که در شیراز و اصفهان حضور یافت، سلسله ی نعمت اللهیه از رونق و قدرت زیادی برخوردار شد. اما همین استقبال و گرایش مردم به آن ها، موجبات ترس نهاد دین و دولت را فراهم کرد و ناگزیر از برخورد با این جریان شدند.برخلاف سلسله ی نعمت اللهیه، بزرگان سلسله ی ذهبیه به دلیل ارتباط با فقهای شیعه و همچنین شیوه ی طریقتی خویش که به شریعت عنایت خاصی داشتند، موجب شدند تاطریقه ی فکری آنان بسیار کمتر از فرق دیگر تصوف مورد مخالفت متشرعان قرار گیرد.
دراین مقاله، به چگونگی حضوراین دوفرقه ی صوفیه درتحولات تاریخی پس ازسقوط صفویه، نحوه ی تعامل حاکمیت سیاسی بااین دو فرقه، بررسی فعالیت آنان درعصر زندیه و درنهایت بررسی گرایش های عرفانی علما، فلاسفه و فقهای این دوره پرداخته می شود.
اهداف و روند سیاست فرهنگی دولت پهلوی اول برای ایلات و عشایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تکاپویی که در آستانه به قدرت رسیدن پهلوی اول،برای چاره اندیشی توسعه نایافتگی ایران صورت گرفت،ایلات و عشایر ایران در معرض اتهام قرار گرفتند که با مرکزگریزی،تمرد،غارت و ستیزه های مداوم ایلی و عشیره ای ایران بر پایه سه اندیشه دولت سازی،ملت سازی و مدون سازی اقدام به خط مشی گذاری برای ایلات و عشایر نمودند و پس از آرام سازی و خلع سلاح،اسکان و سلب قدرت از روسای آنان برای ساماندهی فرهنگی ایلات و عشایر چاره جویی هایی کردند. این پژوهش قصد بررسی این موضوع را دارد که دولت پهلوی اول چه برنامه ریزی های فرهنگی ای برای ایلات و عشایر کرده و این برنامه ها و با چه مقاصدی بوده است؟ اساس فرضیه پژوهش حاضر به این قرار است که در تکمیل سیاست عشایری،سیاست فرهنگی برای ایلات و عشایر بر محور سیاست سلبی،متحدالشکل ساختن لباس مردان و تغییر پوشش زنان که از آن به نام فرهنگ زدایی یاد شده و سیاست ایجابی،ایجاد مدارس و دارالتربیت های عشایری،که از آن به فرهنگ سازی تعبیر شده،قرار گرفت. از دید این پژوهش اهداف اساسی سیاست فرهنگ زدایی عبارت بود از: 1.القای قدرت دولت مرکزی. 2.از میان بردن مظاهر تکثر و تنوع.3.مدرن سازی و ستیز با سنت گرایی. انگیزه های دولت از اجرای سیاست فرهنگ سازی به قرار زیر توصیف و تحلیل شده است:1.تربیت فرزندان ایلات و عشایر و تقویت خوی شهر نشینی در آنان. 2.تربیت نیروی مبلغ و هوادار حکومت در بین ایلات و عشایر. 3.گروگان گیری خوانین زادگان در مدارس عشایری. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین سیاست گفتناری و سیاست کرداری دولت در این زمینه تفاوت وجودداشت و به علل نارسایی برنامه به ویژه عدم توجه به عامل زمان و شتابزدگی از سیاست فرهنگی دولت استقبال نشد،همچنین برنامه ریزی های فرهنگی دولت برای ایلات و عشایر اهداف دولت را تامین نکرد و به دلیل،تصورات قالبی سیاست گذاران درباره زندگی ایلی و عشیره ای،کمبود اعتبارات،ریشه داری سنت های ایلی و خشونت مجریان به سیاست ناکام و غیرموثری تبدیل شد
سرنوشت سرتیپ جان محمدخان امیر علائی و دو فرزندش
حوزههای تخصصی:
زنان: مجلس ششم و حقوق زنان
منبع:
آیین دی ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران زنان
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
بررسی نقش «لمپن» ها در انتخابات و بلواهای دوره های هفدهم و هجدهم مجلس شورای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخ سیاسی اجتماعی معاصر ایران و به ویژه بعد از برپایی نظام مشروطه، واقعیّت تلخی را به نمایش می گذارد. در این شرایط که نظامِ مبتنی بر قانون، در ایران حاکم شد، حوادث و وقایعی رخ داد که عامل اصلی آن، ماهیّت استبدادی و ابزار آن، گروه ها و افرادی بودند که در پایین ترین رده های اجتماعی قرار داشتند. درواقع، عدم پذیرش واقعی نظام مشروطه از سوی آخرین شاهان قاجاری و سپس پهلوی ها، موجب شد تا زمینه برای بهره برداری ایشان از گروه هایی که عنوان «لمپن» دارند، فراهم شود. لمپن ها بدون آنکه فایده ای برای جامعه خود داشته باشند، ابزار بسیار مناسبی در دست حاکمیّت و جریان های سیاسی بودند تا با استفاده از آن ها به خواسته های خود برسند. دوران انتخابات و سپس عمر مجالس هفدهم و هجدهم شورای ملّی، شاخصی برای بررسی نقش آفرینی لمپن ها در تاریخ معاصر ایران محسوب می شود. در این دوران که مصادف با حوادث مهمّی در تاریخ ایران است، لمپن ها هم در ناامن کردن فضای انتخابات و تأثیرگذاری بر نتیجه آن و هم در ایجاد بلواهای اجتماعی در دوران حیات مجالس مذکور، نقش مؤثّری داشتند که بنابر اهمّیت موضوع، در این مقاله مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
سؤال اصلی این پژوهش، این است که «لمپن ها چه نقشی در فضای انتخاباتی مجالس هفدهم و هجدهم شورای ملّی و بلواهای دوران این مجالس داشته اند؟» برای پاسخ به این سؤال، این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که «لمپن ها ابزار ناکارآمدیِ انتخابات و ایجاد بلواهای مصادف با مجالس هفدهم و هجدهم شورای ملّی بوده اند». یافته های این پژوهش اثبات می نماید که این گروه ها موجب شدند تا با کمترین هزینه، بزرگترین خسارات و آسیب ها بر نظام سیاسی اجتماعی و اقتصادی ایران در دوره معاصر وارد شود.
حضور حماسی مردم استان خوزستان در انقلاب اسلامی 1357
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی روند مشارکت مردم استان خوزستان در انقلاب اسلامی است. موقعیت جغرافیایی خاص استان، اهمیت اقتصادی، وجود گروه های قومی متنوع، فعالیت احزاب و گروه های مختلف و ساختار اجتماعی مبتنی بر جامعه بومی مذهبی در استان خوزستان باعث شد تا مردم این استان حضور فعال و چشمگیر در مبارزات و تظاهرات انقلاب اسلامی 1357 داشته باشند. به علت اوج گرفتن مبارزات مردمی در نیمه دوم سال 1357، در اینجا نیز این حضور سیاسی مردم استان از همین دوره زمانی و با تکیه اصلی بر اخبار روزنامه های کشور(اطلاعات و کیهان سال 1357) مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی منابع و نیز دقت در کیفیت مبارزات انقلابی مردم استان، نشان می دهد که مردم شهرهای مختلف استان مانند اهواز و آبادان و دزفول و بهبان و.... سهم فراوانی در پیشبرد اهداف انقلاب به ویژه به لحاظ سیاسی داشته اند.
فرایند تاریخی روش شناسی تاریخ نگاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله ی روش ارتباط تنگاتنگی با نوع نگرش معرفتی به موضوع یک علمدارد؛همچنان که روش شناسی یا شناخت روش های یک علم هم مسئله ای است که ویژگی ها، و اصول و مبانی آن را باید از نوع نگاه نسبت به موضوع آن علم و معرفت شناسی مربوط به آن جست. بر همین اساس، در پژوهش حاضر وضعیت وفرایند تاریخی و جایگاه مقوله ی روش یا روش های رایج در تاریخ نگاری اسلامی درارتباط با نوع نگاه معرفتی مورخان مسلمان به موضوع و مسائل علم تاریخ بررسی شده است.هرچند برخی مورخان مسلمان متناسب با شرایط شکل گیری و گسترش جریان تاریخ نگاری اسلامی، به شکلی متناوب و البته همراه با گسست های بلندمدت و دامنه دار نوآوری های بسیاری را در عرصه ی روش شناسی داشته اند، جز مواردی محدود و استثنایی، به دلیل آنکهتاریخ نزد اکثر مورخان مسلمان به عنوان علم شناخت جامعه مطرح نشد، درنتیجه روش های رایج در آن هم معطوفبه شناخت واقعیات اجتماعی در بستر تاریخی نشد؛ زیرابه دلیل حاکم بودن و فراگیری نگاه معرفتی خبری بهموضوع و مسائل علم تاریخ و تلقی از تاریخ به عنوان معرفتی روایی و خبرمحور، مسئله ای مانند واقعیت تاریخی و ویژگی های چنین مقوله ای در محل اندیشه ی جدی مورخان مسلمان قرار نگرفته و درنتیجه روش یا روش های معطوف به شناخت چنین قضیه ای هم چندان جایگاهی نیافته است. درمقابل، آنچه به عنوان موضوع و مسئله ی محوری فعالیت تاریخ نگاری باقی ماند، خبر و روایت تاریخی بود و به سبب چنین نگرش معرفتی، روش های رایج هم بیشتر معطوف به چگونگی ضبط و ثبت خبر تاریخی شد.
آیین آتش در کاپادوکیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
رازهای آیتالله
حوزههای تخصصی:
برخی جریان های دگراندیش در عصر پهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از دستاوردهای مدرنیته پس از نهضت مشروطه، ساختاری شدن تدریجی عرفی گرائی و موضع گیری ضد دینی و سنتی دولت پهلوی بود؛ حرکتی با هدف تضعیف ارزش های دینی و اخلاقی یا اسلام زدائی در شرق. در ادامه نهضت های سلفی و وهابی و با پیدائی بحران هویتی ایران معاصر، آرای غرب و اهداف سلطه گران اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ، روشنفکران عرب و ترک و ایرانی را به تامل واداشت. در این فضا که با آثار برخی روشنفکران آغاز و در دوره رضاشاه به اوج خود رسید، طیفی برآمدند که افکار و آرمان هایشان رنگی از انسان گرائی و اندیشه غیردینی داشت . در پرتوی تساهل دولت و همسوئی روشنفکران نوگرا ، کسانی نظیر: کسروی، شریعت سنگلجی، حکمی زاده و ... با سخنرانی ها و نوشته هائی انتقادی و بدیع، اسلام و مظاهر سنتی آن را نشانه گرفتند؛ زیرا می پنداشتند قادرند با نقد سطحی و تند از چهارچوبه های شریعت ، اصول سیانتیسم (علم زدگی) و عقل گرائی اروپائی را در جامعه سنت گرای شرقی پیاده نمایند. بویژه در شرائطی که دولت رضاشاه با هدف حاکمیت الگوهای جامعه مدرن غرب بر شئون اجتماعی ایران یک رشته دگرگونی ها را صورت داد؛ مانند: شکل گیری بوروکراسی(دیوانسالاری جدید)، ایجاد مدارس نوین، تاسیس دادگستری و برچیدن محاکم شرع و ... و در نهایت باورداشت های غرب گرایانه در قالب جهان بینی شاهنشاهی یک به یک به مورد اجرا گذارده شد. بررسی کوشش تنی چند از تجددگرایان دین ستیز یا نواندیشان دین خواه برای جایگزین کردن خردگرائی غربی بجای تعبد دینی و یا تاویل مدرن و روزآمد از دین، موضوع اصلی این مقاله است که همراه با ارائه کارنامه سیاست مذهبی رضاشاه ، مشکل اصلی بخشی از جریان روشن فکری معاصر را به بحث کشانده است.
بررسی جنبش مزدک
حوزههای تخصصی:
معرفی و نقد منابع: آنچه مورخین قدیم به فارسی یا عربی درباره تاریخ ایران پیش از اسلام آورده اند، مبتنی بر یک ماخذ مهم یعنی «خدای نامه» است که تاریخی است نیمه رسمی به زبان پهلوی که در اواخر سلطنت ساسانیان – احتمالا در زمان یزدگرد سوم – نگاشته شده است. از میان ترجمه های عربی آن – معروف تر از همه – ترجمه ابن مقفع است. مولف با مولفین خدای نامه پهلوی از سالنامه های سلطنتی ساسانی با ماخذ دیگری که مبتنی بر سالنامه های مزبور بوده، استفاده کرده اند. در خدای نامه جریان وقایع از دیدگاه پادشاهان و بزرگان و روحانیان زردتشتی دنبال شده است. همین دیدگاه مستقیما به نوشته های مورخین اسلامی – جر در برخی موارد معدود – از منابع و ماخذ خود یاد کرده اند، ولی مشخص است که نوشته های خود را از ترجمه عربی خدای نامه نقل کرده اند و شاید برای تکمیل مطالب خود از ترجمه مزدک نامگ و کتب دیگر استفاده کرده باشند...
انتقال و تحول اندیشه سیاسی فره ایزدی از ایران باستان به ایران اسلامی
حوزههای تخصصی:
روابط سیاسی و مذهبی فاطمیان و زیریان: رهایی دعوت خلافت فاطمی در عصر معز زیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت بنی زیری، نخستین حکومت مغربی خالصی است که بربرها پس از ورود اسلام در افریقیه و بخشهایی از مغرب میانه بنیان نهادند. زیریان از زمان تأسیس حکومتشان(361ق) تا سال 441 هجری پیرو دعوت فاطمیان بودند، اما مُعِزبن بادیس در این سال حکومت زیریان را از فاطمیان مستقل ساخت. در این نوشتار، ضمن بیان چگونگی به قدرت رسیدن زیریان به دو سؤال اصلی پاسخ داده میشود: روابط سیاسی و مذهبی بین زیریان و فاطمیان چگونه بوده است؟ چرا زیریان در عهد معزبن بادیس، دعوت فاطمیان را رها کردند و با قبول مذهب اهل سنت، خطبه به نام عباسیان خواندند؟
علل به کارگیری و حضور گسترده غلامان در نظام سیاسی سامانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر چند سامانیان (279-389 ه-ق) به اعتبار احیای زبان فارسی و انتساب تباری به پادشاهان ایران باستان، حکومتی ایرانی و بومی قلمداد می گردند، لیکن در یک کلیت ستون فقرات سپاهیگری، مناصب درباری و حکمرانی ولایات در این عصر متکی بر عناصر بومی نبود. حضور غلام سپاهیانی چون آلبتگین، سیما، فایق، بکتوزن، تاش، توز تاش، قراتگین در مناصب حاجبی، سپهسالاری یا فرماندهی لشکر، حکمرانی ولایات و به شکل فراگیرتری در کل ساختار سپاه، از ویژگی های بارز این دوره است. در این مقاله ضمن ارایه تصویری کلی از مصداق ها و نمادهای اقتدار غلام سپاهیان به مجموعه عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار در جلب و جذب غلام سپاهیان توجه شده است. ارایه نتیجه ای مختصر از بحث و فهرستی از مآخذ و منابع مورد استفاده، مباحث پایانی این مقاله را تشکیل می دهد.
شاهنامه فردوسی بازتاب گویایی از روزگار سامانیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی: