با پیروزی انقلاب مشروطیت در سال 1324 ﻫ ق (1285 ﻫ. ش) مردم ایران به یکی از آرزوهای دیرینه ی خود، که ایجاد عدالت خانه و تشکیلاتی جهت لگام زدن بر قدرت خودکامه ی شاه و در کل مشارکت در سرنوشت خود بود، نائل آمدند. این آرزو در قالب مجلس شورای ملی تبلور یافت. این که نهاد جدید تا چه حدود در دست یابی به اهداف خود موفق بود و توانست انتظارات مردم را برآورده سازد، در حوزه ی بررسی این نوشتار نیست.
در این مقاله سعی شده است سهم و نقش نهاوند، که یکی از شهرهای قدیمی و تاریخی و پاره ای از ایران زمین است و مردمش همان انتظارات را از قوه مقننه داشتند، بررسی شود. به همین منظور، از دریچه ی مذاکرات مجلس و سهم نماینده ی وقت شهرستان در نطق ها و شرح مشکلات حوزه ی انتخابیه اش به موضوع نگاه شده است.
می توان تمامی فراز و فرودهای این سی ساله را در نگرشی کلی نموداری رو به رشد دید که اگرچه ریزش هایی داشته است، رویش های آن به قدری شکوفا، تناور و پربار است که می توان همه مراحل این انقلاب را مثبت و تکاملی دانست؛ از سختی های سال های اولیه انقلاب و محنت های دوران جنگ گرفته تا کم و کاستی های عصر سازندگی و اصلاحات و فشارهایی که هم اکنون بر مردم ایران انقلابی از سوی دشمنان وارد می شود. به هرحال هرچه بود گذشت و اکنون انقلاب اسلامی سرافراز است و خواهد بود
سفرنامه های ونیزیان در ایران شامل شش سفرنامه است که پنج بخش آن توسط سفرای ونیزی نوشته شده است. این سفرنامه ها از نظر تاریخی سیاسی جغرافیایی برای ایران عهد آق قیونلو و صفوی از اهمیت شایانی برخوردار است. در مقاله حاضر پنج سفرنامه سفرای دولت ونیز به ایران مورد بررسی قرار گرفته است
سرزمین سغد، از پیشگامان ساخت و رشد و بالندگی شهر در پهنه تمدن ایرانی است.نام سغد ریشه در معنای سکونت گاه و شهر دارد.ساکن سغد جزو نخستین شهرنشینان و کناره های رود سغد(زرافشان) بهترین جایگاه از نظر طبیعت و اقلیم برای بالندگی شهر به شمار می رود.قرار گرفتن شهرها در محدوده ای پرآب و بهره مند از دشت ها و ریگستان اهی وسیع و گذر مهم ترین راه های تجاری بخش های شرقی ایران از سغد و کشاورزی و نظام دهقانی، باعث شکوفایی آن شد؛ در حالی که این منطقه همواره در معرض یورش مهاجمان صحرانورد شرقی بود.در این مقاله تلاش بر آن است تا ضمن پرداختن به عوامل مؤثر در پیدایش و بالندگی شهرهای این دیار، پیشینه نام و نشان، زمینه های تاریخی در شکل شناسی و شکوفایی شهرهای سغد مورد تأمل قرار گیرد.
غزنویان از همان ابتدای استقرار حاکمیت خود یعنی از عصر سبکتکین در راستای منافع اقتصادی و کسب شهرت به عنوان غازی حملات خود را به هند آغاز کردند. این حملات در روزگار حاکمیت سلطان محمود به اوج خود رسید به گونه ای که سلطان محمود در طول 33 سال حاکمیت خود 17 بار به هند حمله کرد. منافع اقتصادی زیاد ناشی از غنائم بدست آمده از هند و مشروعیت و مقبولیتی که نتیجه حمله به هند با عناوین غازی و عامل گسترش اسلام در هند عاید سلطان محمود و پدرش سبکتکین شده بود، باعث شد تا پادشاهان بعدی غزنوی سنت غزا در هند را ادامه دهند و از مواهب آن بهرمند شوند. با این وجود سنت غزا در هند بعد از سلطان محمود آن گونه که باید همچون روزگار سلطان محمود با جدیت پیگیری نشد. به نظر می رسد. کاهش بنیه نظامی دولت غزنوی بعد از مرگ محمود و اشتغال آن ها به مقابله با امپراطوری قدرتنمند سلجوقیان در عدم توجه به غزا در هند بی تأثیر نبود. این پژوهش درصدد است با بررسی منابع اصلی روند انجام سنت غزا در هند توسط حاکمان غزنوی بعد از را و در لابلای آن دلایل کاهش حملات به هند بعد از مرگ سلطان محمود را مورد واکاوی قرار دهد.