فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۸۰۲ مورد.
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال چهارم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
117 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر بازی آموزشی رایانهای بر بهبود درک مفاهیم ریاضی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری خاص همراه با نقص ریاضی در پایه سوم ابتدائی است.طرح پژوهش نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه بود. به این منظور، تعداد 23 دانشآموز دارای اختلال یادگیری ریاضی، از میان جامعه آماری 12650 نفر دانشآموزان دختر و پسر پایه سوم ابتدائی شهرستان میانه، پس از اجرای آزمونهای تشخیصی ریاضی کیمت(پایایی 80 تا 84/0) و آزمون هوشی ماتریسهای پیشرونده ریون(پایایی 70/0 تا 90/0)، به شیوه نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. سپس آنها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش به صورت انفرادی به مدت 10 جلسه 35 دقیقهای، تحت آموزش بازی رایانهای میشا و کوشا قرار گرفتند اما گروه کنترل فقط از آموزشهای معمول مدرسه استفاده نمود. نتایج نشان داد میانگین نمرات گروه آزمایش به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل است. بنابراین بر مبنای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که بازی آموزشی رایانهای موجب بهبود درک مفاهیم ریاضی (مفاهیم اساسی، عملیات اساسی و کاربرد) در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص همراه با نقص در ریاضی میشود.
موانع هوشمندسازی و تأثیر آموزش های مجازی ضمن خدمت بر میزان استفاده از آن و کیفیت فرایند یاددهی یادگیری در بین معلمان دوره ابتدایی
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۰
71 - 93
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی موانع هوشمندسازی تأثیر آموزش های مجازی بر توانمندسازی معلمان در زمینه استفاده از تجهیزات هوشمند در دوره ابتدایی بود. در این پژوهش از روش ترکیبی استفاده شد و در بخش کیفی با 14 نفر از معلمان دوره ابتدایی، کارشناسان و مدیران مصاحبه شد. یافته های کیفی نشان داد که موانع به کارگیری فاوا در ایران با دیگر نقاط جهان یکسان است. باورها و نگرش های نادرست، فقدان دانش و مهارت، فقدان یا کمبود تجهیزات و زیرساخت، کیفیت پایین دوره های آموزشی و مهارت آموزی، فقدان اعتمادبه نفس معلمان، فقدان پشتیبانی، فقدان بودجه و فقدان زمان ازجمله موانع بود. در بخش کمّی با استفاده از یافته های حاصل از مصاحبه ها، پرسش نامه ای با 58 گویه و 15 زیرمقیاس تدوین شد. روایی این پرسشنامه به تأیید متخصصان رسید و ضریب پایایی بخش های مختلف آن از 79 تا 92 به دست آمد. در انتخاب نمونه نسبت جنسیت، منطقه روستایی و شهری و منطقه آموزشی لحاظ شد. تحلیل های کمّی نشان داد که اغلب معلمان در حد محدودی از تجهیزات هوشمند استفاده می کنند. ضمن آنکه بالاتر رفتن «میزان استفاده» به ارتقاء «کیفیت یاددهی-یادگیری» منجر نمی شود. یافته دیگر اینکه بین شرکت در «دوره های آموزشی» و «میزان استفاده» از تجهیزات هوشمند رابطه ای وجود ندارد؛ اما شرکت در «دوره های آموزشی» با مثبت بودن «باورها و نگرش های معلمان» نسبت به فاوا، افزایش «دانش و مهارت معلمان»، افزایش «انگیزه» و «کیفیت یاددهی-یادگیری» آن ها رابطه مثبت و معنادار دارد. آزمون رگرسیون نشان داد که مهم ترین و اصلی ترین مانع هوشمندسازی «کیفیت پایین دوره های آموزشی» ضمن خدمت (به ویژه مجازی) است. دوره های آموزشی مجازی اگرچه با برخی از متغیرها رابطه مثبت دارد اما به افزایش استفاده معلمان از تجهیزات هوشمند منجر نشده است. یافته کلیدی این پژوهش به زبان استعاری این است که «اعجاز واقعی در دست موسی است نه در عصای موسی». کیفیت بخشی به فرایند یاددهی-یادگیری بیش از آنکه در گرو ابزارها و رسانه ها باشد در گرو دانش و مهارت معلم است؛ و این مهم حاصل نمی شود مگر از طریق کارگاه ها و دوره های آموزشی اثربخش؛ امری که تاکنون رخ نداده بود.
اثربخشی بازی های رایانه ای شناختی بر حافظه کاری کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۱
113 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی بازی های رایانه ای شناختی بر حافظه کاری کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال اتیسم 9تا12 سال مراکز آموزشی، درمانی و توانبخشی شهر تهران در سال 1397 بود. از بین جامعه هدف12 کودک پسر مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس براساس پرسشنامه سنجش دامنه طیف اتیسم (1999) به عنوان حجم نمونه انتخاب و در دوگروه آزمایش (6نفر) و کنترل (6نفر) به شیوه تصادفی گمارش شدند. در ابتدا هردو گروه توسط آزمون حافظه کاری کورنولدی مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از آن گروه آزمایش مداخله بازی های رایانه ای شناختی در 12 جلسه 40 دقیقه ای در طول 4 هفته دریافت کردند. در پایان هر دو گروه مجددا مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که بازی های رایانه ای شناختی موجب بهبود حافطه کاری کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا می شود. از این رو می توان از بازی های رایانه ای شناختی به عنوان یک روش مداخله ای موثر در بهبود حافظه کاری کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا سود جست.
بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۰
47 - 69
حوزههای تخصصی:
هدف از آموزش مهارت های زندگی افزایش توانایی های روانی اجتماعی و درنهایت پیشگیری از ایجاد رفتارهای آسیب زننده به بهداشت و سلامت و ارتقا سطح سلامت عمومی فرد بود. هدف کلی این پژوهش شناسایی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان پایه دهم شهرستان بندر ترکمن در سال تحصیلی 94-93 بوده است. پژوهش حاضر ازلحاظ روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون –پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. یافته ها، به اثرات مثبت این آموزش ها بر مهارت دانش آموزان در حل مشکل عزت نفس و سلامت آنان دلالت داشتند. به دنبال چنین آموزش هایی، شرکت کنندگان قادر می شوند تا تعارض های خود را با همسالان به نحو سازنده ای حل نمایند و محبوبیت بین فردی بیشتری یابند. داده های پژوهش نشان داد که میزان سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان دختر و پسر آموزش دیده بیشتر از آموزش ندیده است، موضوع بعدی تفاوت سلامت عمومی دو گروه از دانش آموزان آموزش دیده و آموزش ندیده تحت تأثیر جنسیت بود که در فرضیه عنوان شده بود تغییر می کند که پس از بررسی داده ها فرضیه پژوهش رد و فرضیه صفر تأیید گردید و ثابت شد سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان دختر و پسر آموزش دیده و آموزش ندیده تحت تأثیر جنسیت تغییر نمی کند، با توجه به یافته های پژوهش با 95 درصد اطمینان و 5 درصد خطا نتیجه گیری شد که تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس و سلامت عمومی دانش آموزان آموزش دیده نسبت به دانش آموزان آموزش ندیده بیشتر است.
واکاوی مفهوم هوشمندسازی به منظور ارایه الگوی برنامه درسی مناسب جهت دوره ابتدایی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف واکاوی مفهوم هوشمندسازی به منظور ارایه الگوی برنامه درسی مناسب جهت دوره ابتدایی ایران، با روش ترکیبی از نوع اکتشافی در دو بخش کیفی (روش تحلیل محتوای کیفی و روش سنتز پژوهی) و کمی (پرسش نامه) انجام شد. حوزه پژوهش در سطح کیفی در قسمت تحلیل محتوا (مقالات و کتاب های حوزه برنامه درسی مبتنی بر هوشمندسازی) و در قسمت سنتز پژوهی (کشورهای دارای برنامه درسی مبتنی بر هوشمندسازی مالزی، استرالیا، فنلاند، سنگاپور، کره جنوبی و انگلیس) بوده است. نمونه گیری به صورت تدریجی انجام شد و تا سر حد اشباع ادامه یافت. جامعه آماری در بخش کمی شامل متخصصان برنامه درسی، تکنولوژی آموزشی و مدرسان هوشمندسازی در ایران بود. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 375 نفر برآورد گردند. از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای نمونه مورد نظر انتخاب و پرسش نامه 41 گویه ای در اختیار افراد قرار گرفت. برای تأیید اعتبار یافته ها در بخش کیفی از معیار باور پذیری (بهره گیری از افراد خارج از محدوده پژوهش) و برای تأمین اطمینان پذیری از روش حسابرسی (کنترل بیشینه ای در مرحله یادداشت برداری) استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کیفی با به کاربری نظام مقوله ای قیاسی و کدگذاری موضوعی و در بخش کمی به روش تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت. نتایج نشان داد هوشمندسازی مفهومی است که در برگیرنده ابعاد پنج گانه سیستم مدیریت، محیط یاددهی و یادگیری، توانمندسازی، سخت افزار و نرم افزار بوده و مدل برنامه درسی مبتنی بر هوشمندسازی دارای ساختاری با عناصر اهداف، محتوا، روش های یاددهی و یادگیری و روش های ارزشیابی می باشد.
اعتبارسنجی برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
موک ها سرآغاز تحولات شگرفی در عرصه یاددهی- یادگیری در حوزه آموزش عالی هستند و برنامه های درسی مبتنی بر موک ها، فرصت های نوینی را برای تسهیل یادگیری مستقل و اشتیاق تحصیلی فراهم کرده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی انجام گرفته است. این پژوهش ترکیبی و از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی از روش نظریه مبنایی استفاده شده است و در بخش کمی به آزمون اعتبار الگو در بین اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری دانشگاه های شهر تهران پرداخته شده است. جامعه آماری بخش کیفی شامل 14 نفر از افراد متخصص و صاحب نظر در حوزه فناوری آموزشی می باشد و بخش کمی شامل 476 نفر از اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری دانشگاه های تهران است که از میان آنها از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای 214 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. اعتبار و روایی در بخش کیفی از طریق روش مرور توسط خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش بود و در بخش کمی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که میزان آن 0/93 تعیین شد. برای تحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و برای تأیید و آزمون مدل مفهومی از تحلیل عاملی تأییدی و از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده 28 مقوله کلی هست که در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علّی، پدیده محوری، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر راهبردها و پیامدها به دست آمده است که عوامل مؤثر در برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی و روابط آنها را نمایان می کنند.
تاثیر روش بازنمایی مواد آموزشی در محیط یادگیری چند رسانه ای بر یادآوری واژگان با نقش میانجی گری سیالی کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر نوع بازنمایی و ارائه مواد آموزشی (متن و تصویر/ متن) بر یادآوری واژگان در محیط یادگیری چند رسانه ای با میانجی گری سیالی کلامی بوده است. در این پژوهش 78 دانشجو (45 زن و 33 مرد) در 6 گروه 13 نفری در یک طرح پیش آزمون- پس آزمون چند گروهی شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش آزمون هوش آزمای تهران-استانفورد- بینه (TSB-R) و آزمون یادآوری لغت محقق ساخته بود. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی (کنترل، کلامی و متن- دیداری) و صفحه نمایش (برزگ و کوچک) تقسیم شدند. پیش و پس از کاربندی آزمایشی یادآوری لغت اندازه گیری شد. یافته ها نشان داد که گروه متن/ تصویر به طور متوسط، لغات بیشتری را یادآوری کرده است و به علاوه، افراد این گروه در مقایسه با گروه های دیگر عملکرد نزدیک تری به یکدیگر داشته اند. همچنین یافته ها حاکی از این است که یادآوری لغت در گروه با صفحه بازنمایی بزرگ تر بیش از صفحه بازنمایی کوچک و گروه کنترل است. یافته های پژوهش در زمینه میانجی گری سیالی کلامی نشان داده است که تاثیری در یادگیری لغت در بین آزمودنی ها ندارد. در طراحی محیط های چندرسانه ای باید به نقش مثبت توضیحات متن/ تصویر و همچنین اندازه صفحه نمایش چندرسانه ای توجه کرد.
تحلیل تجربه مربیان پیش دبستانی درباره تأثیر فضای مجازی بر سلامت کودکان
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال چهارم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
91 - 116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تجربه مربیان پیش دبستانی درباره تأثیر فضای مجازی بر سلامت کودکان انجام شد. این پژوهش یک مطالعه کیفی بر پایه رویکرد پدیدارشناسی توصیفی یا همان تجربه زیست شده بود. جامعه پژوهش شامل کلیه مربیان پیش دبستانی شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و پس از انجام هفت مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق، اشباع داده ها حاصل شد. متن حاصل از مصاحبه ها با روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد. یافته های این مطالعه نشان دهنده 60 واحد معنایی حمایت کننده بود که در قالب چهار زیرمضمون (سلامت جسمی، سلامت روانی، سلامت اجتماعی و سلامت معنوی) و دو مضمون اصلی (فرصت ها و آسیب های فضای مجازی برای سلامت کودکان) قرار گرفتند. با توجه به یافته های این پژوهش مشخص شد که آسیب های فضای مجازی برای سلامت کودکان بیش از فرصت های آن است. همچنین، فضای مجازی نتوانسته است برای سلامت معنوی کودکان فرصت مناسبی را فراهم آورد. همچنین، فضای مجازی نتوانسته است برای سلامت معنوی کودکان فرصت مناسبی را فراهم آورد. همچنین، فضای مجازی نتوانسته است برای سلامت معنوی کودکان فرصت مناسبی را فراهم آورد.
اولویت بندی مؤلفه های کاربرد فناوری اطلاعات از نگاه مدیریت تغییر در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش اولویت<em> </em>بندی مؤلفه <em> </em>های کاربرد فناوری اطلاعات از نگاه مدیریت تغییر در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران است. روش شناسی این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و از حیث هدف از نوع کاربردی است.جامعه آماری، 812 نفر از کارمندان کلیه بخش های وزارت ورزش و جوانان در سال 1395 است. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 261 نفرمحاسبه شد که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده<em> </em>اند. جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسش نامه استاندارد و بین<em> </em>المللی تمبرای فناوری اطلاعات و ادکار برای مدیریت تغییر استفاده<em> </em>گردیده است. داده های پژوهش از طریق آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون کالموگروف- اسمیرنف، آزمون <em>t</em> تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ارتباط مثبت معنی داری بین مؤلفه های کاربرد فناوری اطلاعات شامل، سودمندی ادراک شده، سهولت درک شده، نگرش نسبت به کاربرد و تمایل به استفاده؛ با مدیریت تغییر مشاهده می شود. هم چنین، در اولویت<em> </em>بندی مؤلفه های کاربرد فناوری اطلاعات از نگاه مدیریت تغییر به ترتیب سودمندی <em> </em>درک شده، تمایل به استفاده، نگرش نسبت به کاربرد و در نهایت، سهولت <em> </em>درک شده اولویت اول تا چهارم را دارند.
رابطه نگرش معلمان نسبت به استفاده از محتوای الکترونیکی و فناوری آموزشی با یادگیری دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه نگرش معلمان نسبت به استفاده از محتوای الکترونیکی و فناوری آموزشی با یادگیری دانش آموزان شهر لامرد است. روش پژوهش از نظر هدف و ماهیت، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه معلمان شهر لامرد که در سال تحصیلی 96- 1395 در مدارس این شهر مشغول به تدریس بوده اند، می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، نمونه های آماری به تعداد 152 نفر انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از دو پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری گردید. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها مورد تأیید محققان و متخصصان قرار گرفت. پایایی پرسش نامه ها از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای پرسش نامه نگرش معلمان نسبت به کاربرد فن آوری و محتوای الکترونیکی 0/831 و پرسش نامه یادگیری 0/901 برآورد گردید. داده های حاصل، با استفاده از آمار توصیفی، آزمون فریدمن و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین نگرش به استفاده از محتوای الکترونیکی و فناوری آموزشی با یادگیری دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین ، یافته ها نشان داد که محتوای الکترونیکی و رسانه آموزشی به روز و کارآمد، انگیزه و تسلط معلمان در به کارگیری رسانه های آموزشی باعث ایجاد انگیزه یادگیری در دانش آموزان آنان می گردد.
واکاوی رابطه بین مؤلفه های اضطراب اجتماعی و اشتیاق به رایانه دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور بررسی رابطه بین مؤلفه های اضطراب اجتماعی و اشتیاق به رایانه دانشجویان انجام شد. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی- همبستگی بود و به روش میدانی اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامسر به تعداد 2780 بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان با توجه به حجم جامعه، 338 نفر تعیین شد. افراد نمونه به صورت تصادفی و با روش نمونه گیری طبقه ای بر اساس جنسیت انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های اشتیاق به رایانه هاینسن و همکاران و پرسش نامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند استفاده شد. پایایی دو پرسش نامه به روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید و به ترتیب با ضریب آلفای 0/78 و 0/80 تأیید گردید. به منظور بررسی فرضیه پژوهش از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های اضطراب اجتماعی و اشتیاق به رایانه دانشجویان (0/58= P=0/000 ، r) در سطح احتمال 95 درصد رابطه معنی دار وجود دارد و هم چنین، هر دو مؤلفه اضطراب اجتماعی؛ یعنی، اجتناب و پریشانی اجتماعی، و ترس از ارزیابی منفی، 33/6 درصد از واریانس اشتیاق به رایانه دانشجویان (0/336= R 2) را تبیین می کنند.
رابطه پذیرش و استفاده از فناوری با یادگیری سیار در دانشجویان حسابداری
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۰
95 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه پذیرش و استفاده از فناوری توسعه یافته با یادگیری سیار در دانشجویان حسابداری بود. این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آن دانشجویان حسابداری مقاطع و دانشگاه های مختلف کشور بودند که 141 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها نیز از پرسشنامه استاندارد فاگان (2019) پس از تائید روایی و پایایی استفاده شد. همچنین، دوره زمانی موردمطالعه، سال تحصیلی 1397-1398 است. برای آزمون فرضیه ها نیز از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین پذیرش و استفاده از فناوری توسعه یافته و یادگیری سیار رابطه مثبت و معنادار (80 درصد) در سطح اطمینان 95 درصد وجود دارد. سایر یافته ها نیز نشان داد که بین امید به تلاش و یادگیری سیار (67 درصد)، بین امید به عملکرد و یادگیری سیار (31 درصد)، بین تأثیرهای اجتماعی و یادگیری سیار (21 درصد)، بین انگیزه و یادگیری سیار (19 درصد)، بین انگیزه و امید به تلاش (71 درصد) و بین انگیزه و امید به عملکرد (73 درصد) رابطه مثبت و معناداری در سطح اطمینان 95 درصد وجود دارد. همچنین، اثر معنادار سن و جنس بر یادگیری نیز مشاهده نشد. باوجودآنکه پژوهش های آموزش حسابداری تاکنون چندان متمرکز بر پیاده سازی یادگیری سیار نبوده اند، استفاده از ابزارهای الکترونیکی شخصی از قبیل گوشی های هوشمند برای یادگیری روبه گسترش است و متناسب با نیازهای اجتماعی کنونی بوده که این مهم انگیزه دانشجویان و رضایت مندی نسبت به محتوای یادگیری را ارتقا می بخشد.
تاثیر چند رسانه ای آموزشی بر آموزش محیط زیست در کودکان دبستانی
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال سوم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۱
71 - 85
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر چندرسانه ای در آموزش محیط زیست در مقایسه با آموزش های سنتی برای آموزش محیط زیست به دانش آموزان دبستانی انجام شد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دبستانی شهر تهران می باشد. نمونه آماری با روش تصادفی44 دانش آموز در قالب 2 گروه (1 گروه مداخله و 1 گروه شاهد) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه است که بعد از تعیین روایی و محاسبه پایایی آن (92/0) اجرا گردید. داده ها به کمک آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که سطح معنی داری برای متغیر دانش، نگرش و رفتار طرفدار محیط زیستی کوچکتر از 05/ به دست آمده است در نتیجه فرضیات پژوهش مبنی بر اثر بخشی آموزش چندرسانه ای در آموزش محیط زیست تائید می گردد. بنابراین با توجه به تأثیرات قابل ملاحظه کاربرد چندرسانه ای در آم وزش محیط زیست، ب ه س مت اس تفاده گس ترده از ای ن فن آوری در امرآموزش حرکت کرد.
مقایسه سطوح یادگیری پرستاران به سه روش آموزش الکترونیکی تحت وب، بسته ی نرم افزار چند رسانه ای و سخنرانی در آموزش مراقبت های پرستاری عوامل شیمیایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: انواع متفاوت آموزش الکترونیک در مقابل شیوه سنتی سخنرانی این سئوال را مطرح می کند که کدامیک در آموزش موثرتر خواهند بود. این مطالعه با هدف مقایسه سطوح یادگیری پرستاران به سه روش آموزش الکترونیکی تحت وب، بسته ی نرم افزار چند رسانه ای و سخنرانی در درس مراقبت های پرستاری عوامل شیمیایی یکی از مراکز درمانی نیروهای مسلح انجام شد.
روش ها: در مطالعه ای نیمه تجربی تعداد 99 نفر از نفر پرستاران یکی از مراکز درمانی نیروهای مسلح واقع در شهر تهران در سال 1391، به روش مبتنی بر هدف انتخاب و سپس به صورت تخصیص تصادفی در سه گروه تقسیم شدند. از این سه گروه پیش آزمون کتبی با سؤالات استاندارد شده گرفته شد و سپس فراگیران بر اساس محتوای آموزشی تدوین شده، تحت سه شیوه آموزش الکترونیکی تحت وب، بسته ی نرم افزار چند رسانه ای و سخنرانی قرار گرفتند و بعد با همان پرسشنامه پس آزمون گرفته شد. بعد از جمع آوری داده ها با نرم افزار SPSS v16 و توسط آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی (کای دو و آنالیز واریانس یک طرفه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات شرکت کنندگان در کلیه سطوح یادگیری قبل از آموزش در هر سه گروه با هم اختلاف معناداری نداشت (0/05) و این بهبود نمره در گروه بسته های نرم افزار چند رسانه ای نسبت به دو گروه دیگر بیشتر دیده می شود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش مبنی بر اثر بخشی یادگیری و همچنین ماندگاری طولانی مدت، و از طرفی دسترسی آسان و مقرون به صرفه تر بودن بسته های نرم افزار چند رسانه ای نسبت به آموزش از طریق برخط و سخنرانی، توصیه به آموزش فراگیران با بهره گیری از بسته های نرم افزار چند رسانه ای می شود.
تأثیر آموزش از طریق تلفن همراه برجنبه های روانشناختی و تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت های سریع در حوزه ارتباطات بی سیم، استفاده از تلفن همراه را بسیار افزایش داده است به گونه ای که در محیط های آموزشی مبتنی بر تلفن همراه، دریافت آموزش در همه حال و همه جا برای یادگیرندگان امکان پذیر شده است. بحث کارایی و موثر بودن کاربرد تکنولوژی های جدید در امر آموزش همیشه مورد سؤال بوده است. در این پژوهش هدف این است؛ یادگیرندگانی که از طر یق تلفن همراه آموزش دیده اند در حوزه ی مسایل تحصیلی (پیشرفت تحصیلی) و مسایل روان شناختی (خودکارآمدی تحصیلی، انگیزه پیشرفت تحصیلی و خستگی تحصیلی) چه تفاوتی با یادگیرندگان به روش سنتی (سخنرانی) دارند. جامعه ی این تحقیق کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز شیراز است. به علت عدم دسترسی به گروه نمونه از 60 دانشجوی داوطلب استفاده شد و از طرح نیمه آزمایشی جهت تعیین گروه های کنترل و آزمایش استفاده شد. از پرسش نامه های انگیزه پیشرفت تحصیلی، فرسودگی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی استفاده شد که تمامی ابزارها از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بودند. همچنین از نمرات کلاسی درس روش تحقیق دانشجویان به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی آنان استفاده شد. از هر دو گروه، پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد که مقایسه ی نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس در دو مرحله، حکایت از برتری معنادار روش تلفن همراه در افزایش خودکارآمدی، انگیزه تحصیلی و پیشرفت تحصیلی داشت. آموزش از طریق تلفن همراه بر کاهش فرسودگی دانشجویان تأثیر معناداری نداشت. این مطالعه نشان می دهد استفاده از تکنولوژی های جدید آموزشی زمانی که منطبق با نیازهای روز یادگیرندگان باشد می تواند به نحو بسیار مطلوبی اثربخش باشد.
اثر بخشی مدل بومی یادگیری الکترونیکی بر خود راهبری در یادگیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اینکه گسترش روزافزون فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، سبب وقوع تغییرات گسترده و ژرف در همه جنبه های زندگی بشر شده است. نظام های آموزشی یکی از نهادهایی است که به گونه اساسی در مسیر این تغییرات قرار گرفته است. این پژوهش با هدف اثربخشی مدل بومی یادگیری الکترونیکی با استفاده از نرم افزار محقق ساخته بر خودراهبری در یادگیری دانشجویان مجازی بوده است. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و دوره پیگیری (2ماه پس از اجرای پس آزمون) بود که 32 نفر از دانشجویان پسر و دختر رشته کتابداری به گونه غیر تصادفی به عنوان نمونه انتخاب، و به گونه تصادفی و به طور مساوی در دو گروه تجربی و شاهد قرار گرفتند. آموزش به کمک ابزار محقق ساخته در چهار جلسه 5/1 ساعته بر در مورد گروه تجربی اجرا شد. ابزار گردآوری داده ها، مقیاس خودراهبری در یادگیری فیشر و همکاران بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(تحلیل کواریانس و اندازه گیری مکرر) با نرم افزار SPSS 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش مبتنی بر نرم افزار مدل بومی یادگیری الکترونیکی بر خودراهبری در یادگیری دانشجویان و مؤلفه های آن (خودمدیریتی، رغبت به یادگیری، خودکنترلی) تأثیرگذار است (05/0p<) . هم چنین، نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نیز نشان داد که اثر آموزش مبتنی بر نرم افزار مدل بومی یادگیری الکترونیکی بر خودراهبری در یادگیری دانشجویان پایدار بوده است (05/0p<) . نتیجه گیری: ابزار محقق ساخته منطبق بر مدل بومی یادگیری الکترونیکی در افزایش نمره کل خودراهبری در یادگیری و مؤلفه های آن تأثیرگذار است.
بررسی تأثیر چندرسانه ای آموزشی استانداردشده در چارچوب نظریه شناختی چندرسانه ای ها بر میزان یادگیری و نگرش به درس ریاضی دانش آموزان مراکز آموزش از راه دور
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۷
59 - 79
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی اثر بخشی چند رسانه ای تولید شده در چارچوب نظریه شناختی چند رسانه ای مایر ، بر یادگیری و نگرش به درس ریاضی دانش آموزان می باشد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی که با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع اول متوسطه مراکز آموزش از راه دور که در ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر اراک قرار دارند ، می باشد.از بین جامعه مذکور 2 مرکز آموزش از راه دور بطور تصادفی انتخاب گردید و40 نفر از بین دو مرکز پس از همتاسازی به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه کنترل تحت آموزشهای مرسوم و رایج مراکز آموزش از راه دور و گروه آزمایش بوسیله چندرسانه ای محقق ساخته به یادگیری فصول اول و دوم ریاضیات پایه اول متوسطه پرداختند. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون محقق ساخنه با میزان پایایی 85/0 بود. نگرش به درس ریاضی نیز توسط پرسشنامه ی نگرش ریاضی آیکن اندازه گیری شد. در پژوهش حاضر ضریب آلفای کرونباخ آن 84/0 به دست آمده است. نتایج بدست آمده از تحلیل کوواریانس یک متغیری در آزمون یادگیری و نگرش به درس ریاضی حاکی از برتری معنادار گروه آزمایش در مقابل گروه کنترل است.
مقایسه اثربخشی روش آموزش چند حسی فرنالد و کاربرد تدابیر یادیارها در بهبود مشکلات دیکته نویسی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی دارای اختلال دیکته
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
1 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش آموزش چند حسی فرنالد و کاربرد تدابیر یادیارها در بهبود مشکلات دیکته نویسی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی دارای اختلال دیکته بود. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان مبتلا به اختلال دیکته مراجعه کننده به مرکز ناتوانی های یادگیری صدرای شهرستان تربت حیدریه در آذرماه 1393 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و 36 نفر به عنوان نمونه نهایی گزینش و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند (12 دانش آموز روش چند حسی فرنالد، 12 دانش آموز روش تدابیر یادیارها و 12 دانش آموز گروه کنترل). ابزارهای استفاده شده شامل: مقیاس تجدید نظر شده ی هوشی وکسلر برای کودکان و آزمون تشخیصی اختلال بیان نوشتاری (مؤلفه دیکته) باعزت (1389) بود. گروه آزمایشی اول روش چند حسی فرنالد را در 8 جلسه 45 دقیقه ای و گروه آزمایشی دوم روش تدابیر یادیارها را در 8 جلسه 45 دقیقه ای دریافت نمودند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از t وابسته، آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون پیگیری LSD مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بعد از ارائه روش آموزش چند حسی فرنالد و کاربرد تدابیر یادیارها در بهبود مشکلات دیکته نویسی گروه های آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما تفاوت معناداری بین روش آموزش چند حسی فرنالد و کاربرد تدابیر یادیارها مشاهده نشد. لذا روش آموزش چند حسی فرنالد و کاربرد تدابیر یادیارها به صورت مناسب و طبق اصول مدنظر موجب بهبود مشکلات دیکته نویسی می شود.
مقایسه ی شایستگی های عاطفی یادگیری دانش آموزان دختر دوره ی راهنمایی تحصیلی مدارس عادی با هوشمند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی شایستگی های عاطفی یادگیری دانش آموزان دختر دوره ی راهنمایی تحصیلی در مدارس عادی و هوشمند شهرستان رودسر در سال تحصیلی 92- 1391 بوده است. روش کار: روش پژوهش حاضر، علی– مقایسه ای و ابزار مورد استفاده، پرسش نامه ی شایستگی عاطفی گلمن (1998) بود. به منظور تعیین پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که 84/0 به دست آمد. در این پژوهش از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد) و از آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین شایستگی های عاطفی یادگیری دو گروه از دانش آموزان در مولفه های خودآگاهی، خودتنظیمی، خودانگیزشی، آگاهی اجتماعی و مهارت های اجتماعی، تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0<P). نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که بین شایستگی های عاطفی یادگیری دانش آموزان دختر مدارس عادی و هوشمند، تفاوت معنی داری وجود ندارد.
تأثیر عامل آموزشی متحرک بر یادگیری و یادداری دانش آموزان
منبع:
فناوری آموزش و یادگیری سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۶
19 - 37
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر وجود عامل آموزشی متحرک در چند رسانه ای ها بر یادگیری و یادداری دانش آموزان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی منطقه ۴ ناحیه ۶ شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۶۰ نفر از دانش آموزان انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. قبل از اجرای آموزش بر روی دانش آموزان هر دو گروه پیش آزمون مربوط به محتوای آموزشی اجرا شد. به منظور ارائه آموزش، گروه آزمایش طی ۴ جلسه آموزشی از طریق چندرسانه ای مبتنی بر عامل آموزشی محقق ساخته آموزش دیدند و گروه کنترل به دوراز متغیر مستقل نگاه داشته شد. در پایان، پس آزمون یادگیری و یادداری به عمل آمد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه یادگیری محقق ساخته و پرسشنامه یادداری موازی با آزمون یادگیری بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها پژوهش از شاخص های آماری توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، انحراف معیار) و استنباطی (کوواریانس) استفاده شده است. به طورکلی نتایج به دست آمده حاکی از این بود که عامل آموزشی متحرک در چندرسانه ای باعث افزایش یادگیری و یادداری در دانش آموزان شده است؛ بنابراین، نتایج این پژوهش بیانگر نقش مؤثر چندرسانه ای مبتنی بر عامل آموزشی متحرک در افزایش یادگیری و یادداری دانش آموزان بود.