فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۵۴۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
مسئله تبیین فرایند معرفت و شناخت، از جمله مهم ترین دغدغه های فیلسوفان طی تاریخ تفکر و اندیشه و خاستگاه شکل گیری اختلاف-نظرها و مشاجره های بسیار در این میان بوده است و در یک کلام می توان گفت در دوره جدید پس از دکارت و در اوج آن در کانت فلسفه به عرفت شناسی تحویل و به تعبیری مترادف با آن تلقی می شود.
نگاهی تطبیقی به جریان شکل گیری معرفت و یا تطبیق برخی عناصر به کار رفته در آن افزون بر اینکه نقاط قوت و یا ضعف دو سنت فلسفی را بر ملا می سازد، راه را برای پژوهش و تطبیق و معــاضدت و مسـاعدت همـدیگر، بـرای رسیدن به نقطه ای مطلوب تر می گشاید.
این نوشتار با تطبیق معقولات ثانیه فلسفی در سنت فلسفه اسلامی و مقولات فاهمه کانتی در پی آن است که با برداشتن گامی در این مسیر، زمینه را برای کاوش بیشتر پژوهشگران فلسفه فراهم آورد.
جستاری در مبانی معرفتی منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطق فازی را اولین بار در سال 1965، پروفسور لطفی زاده در مقاله ای با عنوان « مجموعه های فازی» مطرح کرد که می توان آن را نخستین قدم در راه رسیدن به نگرش فازی در عرصه معارف بشری دانست. منطق فازی با نگاهی خاکستری به جهان واقعیت، در پی آن است که حقایق خارجی را بطور کامل و آنگونه که هست به تصویر بکشد. جنبه های معرفتی، فلسفی این نگرش که اساساً خاستگاهی فنی، مهندسی دارد بیشتر پس از موفقیت های چشمگیر در عرصه تولیدات صنعتی، مورد توجه قرار گرفت.
برخی و شاید همه نظریه پردازان فازی معتقدند که مبانی معرفتی منطق فازی را می بایست در تفکرات سوفسطایی یونان جستجو نمود و فازی در واقع ادامه همان جریان است. آنان این تفکر را بر اصولی بنا می کنند که نگاه معرفت شناسانه آن را برنمی تابد. این نظریه پردازان محصولات فراوان و چشمگیر فازی را وام دار چنین اصولی می دانند.
این نوشتار با تبیین این مبانی، با نگاهی معرفت شناختی به نقد و بررسی آن می پردازد و درباره این مساله بحث می کند که آیا اساسا منطق فازی _ همانگونه که این نظریه پردازان ادعا می کنند _ بر پایه چنین اصولی شکل می گیرد ؟
تکثر نظام های منطقی : مقایسه دیدگاه های منطق دانان قدیم و جدید
حوزه های تخصصی:
جهت سور و جهت حمل در منطق قدیم
حوزه های تخصصی:
بررسی انتقادی نظریة قیاسهای شرطی ابن سینا (A Critical Examination of Ibn-Sina’s Theory of the Conditional Syllogism )
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نظریة قیاسهای شرطی ابن سینا از دیدگاه منطقی صرف بررسی و نقد میشود. در این بررسی پس از ذکر مقدمه های لازم روش ابن سینا در تحویل گزاره های شرطی به حملی و دلایل انتخاب این روش شناسی شرح و نشان داده میشود که این روش متضمن چه نقصهای صوری است و چرا این نظریه که بنا بود نقش منطق جمله ها را در منطق ارسطویی داشته باشد گسترش نیافت و مآلاً از کتابهای منطقی متأخران به تدریج کنار گذاشته شد. ابن سینا در ضمن بیان نظریة خود به نکته های منطقی بدیع و عمیقی نیز دست مییابد. مقاله با ذکر چند مورد از این نکته ها که از جنبه های مثبت کار اوست پایان مییابد.
نقد و بررسی مبانی مطالعات رشر در تاریخ منطق دوره اسلامی
حوزه های تخصصی:
دلیل افتراض: گزارش و سنجش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلیل افتراض یکی از پرکاربردترین روش های منطق سنتی است که منطق دانان مسلمان درباره ی ساختار و چیستی آن هم رای نیستند. از یک سوی، سهروردی و فخر رازی آن را گونه ای از قیاس شکل سوم به شمار آورده اند، و از سوی دیگر، خواجه نصیر، نه تنها آن را قیاس شکل سوم نمی داند، بلکه یک سره آن را از قلمرو قیاس بیرون کرده است. نگارنده در این جستار، پس از گزارش دیدگاه این سه منطق دان، به سنجش رای خواجه نصیر پرداخته است.
اعتبار در جهان های ممکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قضایا و قواعد منطق موجهات، در جهان های ممکن، معتبرند اما قضایای منطق ربط، در جهان های منطقی، و قواعد آن، در وضعیت اعتبار دارند. روبرت مایر، در سال 1974، به کمک ادات های صدق و کذب ویلهم آکرمان، نظامی در منطق ربط طراحی کرد که قضایا و قواعد آن، هر دو، در وضعیت ها معتبر بودند و به این وسیله، عدم تقارن موجود در منطق ربط میان قضایا و قواعد را از میان برد. در این مقاله، با معرفی نوع جدیدی از ادات های صدق و کذب، نظامی منطقی بر پایه منطق ربط طراحی کرده ایم که قضایا و قواعد آن در جهان های ممکن معتبرند. چنین نظامی، علاوه بر حفظ تقارن، به رفع ناسازگاری موجود میان منطق جدید و منطق ربط می انجامد زیرا مانند منطق جدید، جهان های ممکن را معیار اعتبار قرار می دهد.
نقدی بر تحلیل زمانی قضایای موجهه
حوزه های تخصصی:
منطق ترجیح
حوزه های تخصصی:
مفهوم ترجیح رابطه ای مستقیم و بنیادی با مفاهیم خوب،بدو بهتر دارد.بر این اساس ترجیح چیزی بر چیزی رامی توان درکاربرد وسیله ای ،روشی از انجام دادن چیزی ،جهان ممکن،وضع ذهنی خاص وغیره لحاظ نمود.یک رفتار ترجیحی،در واقع ترجیح متعلق به یک شخص فاعل در یکی از موارد فوق است که آن را ترجیح مرتبه اول می نامیم.ترجیح مرتبه دوم آن است که میان مرجحات مرتبه اول،یکی را ارجح بدانیم و همین طور در ترجیح مرتبه سوم که میان مرجحات مرتبه دوم،یک رفتار ترجیحی را می توان اعمال نمود.عمل رجحان در حیطه مفاهیم ارزشی دو موضعی مانند' بهتر' ، 'بدتر' و' ارزش –برابر است با معنا' می یابد. در مقاله ذیل سعی گردیده است به طور اجمال در خصوص ساختار نحوی منطق رجحان سخن گفته و ضمن بیان زبان و واژگان این منطق ،بعضی از تعاریف واصول موضوعه آن راهم معرفی نمائیم.
خواجه نصیر، نقاد اندیشة ابن سینا دربارة ادوات منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۶ شماره ۶۱ و ۶۲
حوزه های تخصصی:
منطق از نظر کانت
بررسی و مقایسه دو دلالت شناسی منطق مرتبه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطق مرتبه دوم بخشی از منطق کلاسیک است که واژگان آن با اضافه کردن متغیر محمولی به واژگان منطق مرتبه اول (بدون اینهمانی) شکل می گیرد. به تبع این تغییر واژگان، قواعد ساخت، اصول موضوعه و قواعد استنتاجی آن نیز بر مبنای منطق مرتبه اول (بدون اینهمانی) شکل می گیرد. اصول موضوعه این منطق متشکل از قالبهای اصل موضوعی منطق مرتبه اول (بدون اینهمانی)، چند قالب اصل موضوعی که شباهت زیادی به اصول منطق مرتبه اول دارند و همچنین قالبهای اصل موضوعی شمول نسبت و شمول تابع است.
در منطق یاد شده می توان اصل موضوع اینهمانی را بر پایه تعریف لایب نیتسی از اینهمانی به دست آورد.
برای منطق مرتبه دوم دو معناشناسی مختلف ارائه شده است: معناشناسی استاندارد که مدلهای آن شباهت زیادی به مدلهای معمول در منطق مرتبه اول دارد؛ معناشناسی هنکین که تفاوت اساسی آن با مدلهای استاندارد در توانایی محدود نمودن مجموعه هاست. هر فرمول معتبر در معناشناسی هنکین در معناشناسی استاندارد نیز معتبر است، اما عکس آن صادق نیست. هر فرمول صدق پذیر در معناشناسی استاندارد، در معناشناسی هنکین نیز صدق پذیر است، اما عکس آن صادق نیست. اصل موضوع شمول نسبت در معناشناسی هنکین معتبر نیست. بهنجاری و سازگاری منطق مرتبه دوم، هم بر اساس معناشناسی مدل استاندارد و هم معناشناسی مدل هنکین قابل اثبات است، اما می توان اثبات کرد که منطق مرتبه دوم بر پایه معناشناسی استاندارد ناتمام است. همچنین بر پایه این معناشناسی فراقضیه نافشردگی برای منطق مرتبه دوم قابل اثبات است. اما بر پایه معناشناسی هنکین تمامیت و فشردگی منطق مرتبه دوم اثبات می شود.
در این مقاله مساله اصلی مورد بحث ما، بررسی اهمیت تغییر دلالت شناسی و تبعات آن در بخشهای مختلف نحوشناسی (اعم از اصول موضوعه، روشهای استنتاجی و...) و همچنین فراقضایا با تمرکز بر بخشی از منطق کلاسیک؛ یعنی منطق مرتبه دوم است. در بررسیهای خود نشان داده ایم که تفاوت و تغییر در دلالت شناسی به تغییر در بخشهای فوق الذکر منجر خواهد شد.